وای خدا من چقدر لذت بردم آفرین برخالق با این خلقتی که دارد!! این مرد چقدر زیبا عمیق سلیس وروان سخن می گوید وبه جان و دل می‌نشیند خدایا شکرت که درقید حیاتیم ومعرفت را میچشیم !
درودها برجناب استادفرهمندسروش پژوهش ها وگاه هنجارگریزی ها وبداعت های حضرتعالی قابل تعمق وتعقل وتدبروتامل است که گویا لوتروکالوین دیگری درامررنسانس ونوزایی مفاهیم دینی پیداشده است ودرعصری که دیگرقرارنیست پیامبری به شیوه ی عهدسلف بیایداین خودگونه یی پیامبری ست که چنان چه درهرنحله یی چنین اندیشمندان نواندیشی پیداشوندبه علم وکمال انسان کمک های شایانی شده است. پاینده واندیشگرترباشید.
گفته های یکی از بهترین اساتید من درباره خدا شدن و داشتن صفات الهی سراسر مردود است و این بخش از سخنرانی ایشان از سست ترین ها بوده که تاکنون شنیدم . حقیقت ما انسان نیست تا انسان هم باقی بمانیم ! ما خدا بودیم ولی انسان ((شدیم)) !! بالا بودیم و سقوط کردیم . بی شکلی بودیم که اسیر اشکال شدیم . انسان زمینی متفکر است . اما چه کسی بر متفکر و فکر او (( شاهد)) است؟ این ((شاهد)) حقیقت انسان است . درود
کاش حضرت استاد جانشین شمس از خاطرات انقلاب فرهنگی هم کلامی دلنشین برای تشنگان معرفت وسلوک مولانای زمان خودتان میگفتید الحق درستون خوب خوندید ...وقتی از عشق سخن میگویید نکته های ناگفته ی زیادی به ذهن مامیرسد خیلی باحالی شمس نوین !!!
زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن هرکه چشمش در تماشا نقش بست عینک بدبینی خود را شکست درمیان جسم ها جان دیده ام درد را افکنده درمان دیده ام.........
عشق چو نیک نگرم در دیار بینم نیروی عشق پایدار یکی عشق است در اتم روان تا کشد آنرا بسوی جانان خواهی تو دانی زبان عشق غور کن در خود ز سر عشق چو یابی در خود عشق ناب حرکت کن با آن بشتاب حرکت ورای عشق ناباب است روی آن بسوی جهلاب است گویند مرا فیلسوفان خرده کم گیر در کار جهان تو باشی قطره‌ای در دریا وز برای چه سر کنی رها سر کردن رها اختیار است اختیار نیاز انسان است من گیرم عشق فلسفه ی دنیا خواهی تو پند گیر خواه ریا وز برای آن دارم الفبا تا سر نهم بدیار دلربا الفبای آن باشد جوشیدنی وز درون انسان سوختنی سوختن باشد ره پیرم پروانه که لب نگشاید جانانه آری، پیر میکده ام هست جاودان تا عشق دارد در روان
با سلام و تشکر ....اینجا از عشق به خدا صحبت شد ....اما عشق به شمس از طرف مولانا از کجا پیدا می شود!!!! مگر شمس انسان نیست؟ چرا به جای عشق به خدا عشق به شمس ؟ ...این شمس ها که در دنیای ما هم هستند کیستند ؟ چگونه تعریف میشوند؟ قطب در درویشی چه معنایی دارد؟...ای کاش در این باب وارد می شدید و راز می گشودید. درویش به بهانه عشق اسیر و برده قطب میشود که بسیار خطرناک است.
تا روزی نور وجود یک انسان نوری صیدت نکند، به پاسخ سوال خودت دست نخواهی یافت. ما افراد معمولی چگونه می‌توانیم نور خدا را در صورت مواجهه تاب بیاوریم؟ بطور کامل سوخته و جزغاله و پودر خواهیم شد. ما باید در معرض نور وجود کسی قرار بگیریم که ما را ضمن حفظ کردن، با نور خود شارژ کند. شارژ شدن همان و می خوردن و مست شدن که در شعرهای عارفان آمده است همان.
حداقل ۲۰ بار این کلاس رو شنیدم و باز نکته ها و نکته ها و چقدر عالی که داریم استادی به نابی و درجه اولی جناب سروش بزرگوار 👌🙏🏾
ممنون شما استاد بزرگوار همزبانم سرفراز دارین باشی.
وای خدا من چقدر لذت بردم آفرین برخالق با این خلقتی که دارد!! این مرد چقدر زیبا عمیق سلیس وروان سخن می گوید وبه جان و دل می‌نشیند خدایا شکرت که درقید حیاتیم ومعرفت را میچشیم !
درود و مهر، چقدر زیبا فرمودید دوست عزیز، جانا سخن از زبان ما میگویی،
بسیار عالی وقابل تالم ...به نکات اخلاقی مهمی اشاره کردین که خیلیبرام جالب بود
نفستون گرم همیشه...سلامتی شما رو از خدای متعال آرزومندم
عاالی بودخیلی استفاده کردم .اینکه وقتی مرز حق وناحق رامیشناسی تازه اخلاق شروع میشه یااینکه عشق میتونه منشا اخلاق باشه فوق العاده بود
درودها برجناب استادفرهمندسروش
پژوهش ها وگاه هنجارگریزی ها وبداعت های حضرتعالی قابل تعمق وتعقل وتدبروتامل است که گویا لوتروکالوین دیگری درامررنسانس ونوزایی مفاهیم دینی پیداشده است ودرعصری که دیگرقرارنیست پیامبری به شیوه ی عهدسلف بیایداین خودگونه یی پیامبری ست که چنان چه درهرنحله یی چنین اندیشمندان نواندیشی پیداشوندبه علم وکمال انسان کمک های شایانی شده است. پاینده واندیشگرترباشید.
very nice thank you very much sir
عالى عالى ....زنده باد
شما بینظیرید 🩵
Soroush can recite incredible number of poems. His depth of knowledge is something to admire.
سروش مولانا👌👌
استاد فيض برديم خدا سايه شما را بر سر ما نگاه دارد
یکی از بهترین سخنرانی ها!
البته سوال های ملت هم معنی دار بودن که عجیب بود.
بینظیر 👌
Ostad Merci!
به به کیف گردم. حرف دل آدم رو میزنه
گفته های یکی از بهترین اساتید من درباره خدا شدن و داشتن صفات الهی سراسر مردود است و این بخش از سخنرانی ایشان از سست ترین ها بوده که تاکنون شنیدم . حقیقت ما انسان نیست تا انسان هم باقی بمانیم ! ما خدا بودیم ولی انسان ((شدیم)) !! بالا بودیم و سقوط کردیم . بی شکلی بودیم که اسیر اشکال شدیم . انسان زمینی متفکر است . اما چه کسی بر متفکر و فکر او (( شاهد)) است؟ این ((شاهد)) حقیقت انسان است . درود
سروش عشق منه
کاش حضرت استاد جانشین شمس از خاطرات انقلاب فرهنگی هم کلامی دلنشین برای تشنگان معرفت وسلوک مولانای زمان خودتان میگفتید الحق درستون خوب خوندید ...وقتی از عشق سخن میگویید نکته های ناگفته ی زیادی به ذهن مامیرسد خیلی باحالی شمس نوین !!!
mn az sokhanane Dr sorosh ham lezt wa ham estfade mibarm
درود.
عالی....
استاد نازنین
رحم خداوند و صورت های دیگر به نظم خلاصه میشود
زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن هرکه چشمش در تماشا نقش بست عینک بدبینی خود را شکست درمیان جسم ها جان دیده ام درد را افکنده درمان دیده ام.........
❤️
عشق
چو نیک نگرم در دیار
بینم نیروی عشق پایدار
یکی عشق است در اتم روان
تا کشد آنرا بسوی جانان
خواهی تو دانی زبان عشق
غور کن در خود ز سر عشق
چو یابی در خود عشق ناب
حرکت کن با آن بشتاب
حرکت ورای عشق ناباب است
روی آن بسوی جهلاب است
گویند مرا فیلسوفان
خرده کم گیر در کار جهان
تو باشی قطره‌ای در دریا
وز برای چه سر کنی رها
سر کردن رها اختیار است
اختیار نیاز انسان است
من گیرم عشق فلسفه ی دنیا
خواهی تو پند گیر خواه ریا
وز برای آن دارم الفبا
تا سر نهم بدیار دلربا
الفبای آن باشد جوشیدنی
وز درون انسان سوختنی
سوختن باشد ره پیرم پروانه
که لب نگشاید جانانه
آری، پیر میکده ام هست جاودان
تا عشق دارد در روان
واقعا حرفهای دکتر سروش را باید با آب طلا بنویسند.
👏👏💙
با سلام و تشکر ....اینجا از عشق به خدا صحبت شد ....اما عشق به شمس از طرف مولانا از کجا پیدا می شود!!!! مگر شمس انسان نیست؟ چرا به جای عشق به خدا عشق به شمس ؟ ...این شمس ها که در دنیای ما هم هستند کیستند ؟ چگونه تعریف میشوند؟ قطب در درویشی چه معنایی دارد؟...ای کاش در این باب وارد می شدید و راز می گشودید. درویش به بهانه عشق اسیر و برده قطب میشود که بسیار خطرناک است.
تا روزی نور وجود یک انسان نوری صیدت نکند، به پاسخ سوال خودت دست نخواهی یافت. ما افراد معمولی چگونه می‌توانیم نور خدا را در صورت مواجهه تاب بیاوریم؟ بطور کامل سوخته و جزغاله و پودر خواهیم شد. ما باید در معرض نور وجود کسی قرار بگیریم که ما را ضمن حفظ کردن، با نور خود شارژ کند. شارژ شدن همان و می خوردن و مست شدن که در شعرهای عارفان آمده است همان.
wow
۹