کتاب نور ایمان، گنجینه ای از داستان های امری بهایی - حکایت هفدهم: شهامت

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 4 ส.ค. 2022
  • کانال آوای دوست، کاری از الهام مصلی نژاد و سعید بیانی
    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    کتاب «نور ایمان» شامل مجموعه ای از داستان ها تاریخی مرتبط با دیانت بهایی و آموزه های آن است
    هدف هر داستان (حکایت) آموزش فضایل و صفات اخلاقی توام با ذکر وقایع تاریخی است
    داستان های این کتاب برای تمام گروههای سنی - از نونهالان تا بزرگسالان - مناسب است
  • บันเทิง

ความคิดเห็น • 10

  • @homayounsobhani3811
    @homayounsobhani3811 ปีที่แล้ว +1

    همیشه انسان ها ی آگاه و پاک دل همیشه جلوتر از دیگران هستن آیین و دین بهائی به روز و با دانش پیش میروند

    • @Avaye-Doost
      @Avaye-Doost  ปีที่แล้ว

      ممنون از همراهی شما.💐🌺

  • @parichehrmosallanezhad8930
    @parichehrmosallanezhad8930 ปีที่แล้ว +1

    بسیار زیبا 🌺❤

    • @Avaye-Doost
      @Avaye-Doost  ปีที่แล้ว

      خیلی ممنون 🌺🙏

  • @TheVafa95
    @TheVafa95 ปีที่แล้ว +1

    Thanks for reading so beautifully. At what point Tahereh wrote and sent her letter to the Bab?

    • @Avaye-Doost
      @Avaye-Doost  ปีที่แล้ว

      ضمن تشکر از پیام شما دوست عزیز،
      ارسال نامه به حضرت باب از سوی طاهره و در زمره ی حروف حی قرار گرفتن ایشان در ماه دوم پس از اظهار امر و به واسطه ملا محمد علی قزوینی (که هم پسر دایی و هم شوهر خواهر طاهره بودند) صورت گرفت.
      بنا به تاییدات حضرت ولی امرالله و حضرت عبدالبها، ایمان اولیه ی حضرت طاهره به حضرت باب در اثر استمرار در دعا و مشاهده در رویا، یعنی بدون اینکه هنوز ایشان را بشناسند، شکل گرفته است. وقتی که مریدان سید کاظم رشتی به امید یافتن موعود از کربلا عازم نقاط مختلف می شدند، برخی از آنها رهسپار استان فارس در ایران شدند. از جمله ی این افراد ملا محمد علی قزوینی بود که از مدتی قبل همراه با جناب طاهره در کربلا اقامت داشتند و هر دو پیرو شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی بودند.
      طاهره سخت به شوهر خواهرش اعتماد داشت و مطمئن بود که وى با نهايت خلوص در پى محبوب خويش است. لذا نامه ای به حضور موعود (که هنوز برای ایشان تقریبا ناشناس بود) نوشت و آن را به ملاّ محمدعلی سپرد تا چون به محضر موعود شرف ياب شود آن را از جانب طاهره به ایشان تقدیم کند. ملاّ محمدعلی به شيراز رفت و توسط ملاّ حسين بشرویه اى - که کمتر از دو ماه قبل از آن به حضرت باب ایمان آورده بود - به حضور مبارک حضرت باب شرف ياب گرديد و افتخار ايمان يافت. بنابراین هنوز از تاريخ اظهار امر حضرت باب دو ماه بیشتر نگذشته بود که عريضه ی طاهره توسط ملا محمد علی به محضر حضرت باب رسید و بلافاصله طاهره را از حروف حى محسوب فرمودند.
      مدتی بعد وقتی جناب ملاّ علی بسطامى (از دیگر حروف حی) به کربلا رفت و خبر ظهور موعود و آثار ایشان را منتشر فرمود، جناب طاهره پس از مطالعه آثار حضرت اعلی (از جمله قیوم الاسما) حقيقت ظهور جدید را تصديق نمود و ایمانش تکمیل شد و یا به عبارت به درجه ی ایقان رسید.
      البته جناب طاهره هیچ گاه از نزدیک به حضور حضرت باب مشرّف نشد.

  • @homayounsobhani3811
    @homayounsobhani3811 ปีที่แล้ว +1

    شاید مردم حقیقت را دیر آگاه بشود

    • @Avaye-Doost
      @Avaye-Doost  ปีที่แล้ว

      به امید آگاهی🙏

  • @mojgan99
    @mojgan99 ปีที่แล้ว +2

    جناب طاهره، مظهر رشادت و آزادی زن در عصر جدید ❤

    • @Avaye-Doost
      @Avaye-Doost  ปีที่แล้ว +1

      افسوس که مردم تاریخ را نمی دانند و غافلند.