دکتر مهرنگ خزاعی - رابطه مولانا و شمس از دیدگاه روانشناسی
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 8 พ.ค. 2019
- دانش نوین - روانشناسی از دیدگاه علم برنامه ای از تلویزیون ایران فردا به میزبانی "دکتر مهرنگ خزاعی" روانشناس بالینی.
من در این برنامه می خواهم درباره مولانا و اشعارش در رابطه با روح و روان انسانها صحبت کنم. و عشق مولانا به شمس تبریزی که نماد عشق انسان به انسان دیگری است را برایتان توصیف کنم.
چون درباره عشق مولانا و شمس سخن بسیار گفته اند. گروهی از انها بعنوان دو عاشق یاد کردند. اما من از دیدگاه روانشناسی رابطه دو انسان را که هر دو بر یکدیگر اثر گذاشتند و اثر گرفتند را بررسی می کنم.
Great: I like it,
بیانی بسیار زیبا دارین ؛ متشکرم از بیان این موضوع 👍
خانم دکتر فن بیان شما قشنگه آفرین بر شما واقعا احساس آرامش میکنم
Fantastique , Thank you Mehrang :-)
با ابرازتشكر از شماو برنامه خوب تان و معلومات خوب تان راجع به مولانا صاحب
عالیست عالی. ممنون
درود برشما .چقدر قشنگ صحبت میکنید آفرین 👌👏👏👏❤❤❤
خیلی عالی تشکر
تا حالا تفسیر به این زیبایی از شمس و مولانا نشنیده بودم درود و صد آفرین
درود بر شما خانم دکتر استاد گرامی.
خانم محترم ، سوال شمس إز مولانا منظور إز يزيد بل يزيد بستامى بود
🥀🥀🥀
che khanome zibaei
شعرای عاشقانه را مولانا برای خدا خوانده
👌👌🙏🙏🙏🌹باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ ....
از اینکه فقط مطالب علمی را بیان میکنید و اسرار بیمارانتان را در اینترنت نمی گذارید تشکر میکنم.
من هم تشکر می کنم از شما برای توجه به برنامه دانش نوین
@@MehrangKhazaee در ضمن سئوالهای خود در زمینه علم روانشناسی از چه طریق از شما بپرسیم؟
بزا دو تا چیز بگم
اولا که مولانا مال افغانستانه چون اهل بلخ بود و در بلخ بزرگ شد ولی افغانستان و ایران دارای یک زبانند پس ادبیات هر دو مشترکه و این بحث که مولانا از چه کشوریه بحث مناسبی نیست زیرا تمام ادبیات ما مشترکه
و دوم اینکه بحث شما با اینکه زیباست یک بحث روانشناسی نیست
fargh namikone male kojast H molana,,moham ine ke H molana eshgh asto hame dostesh daran,,,shayed hazaran sal tol bakashe ta kasi masle Hazrate Molana pa bar roye zamin bezarad
....
مولانا عاشق خدای شمس شد. نه خوده شمس
خانم شما دارين اشتباه شعر مولانا ميسرايند.
بشنو از ني چون حكايت ميكند.
از جدايي ها شكايت ميكند.
شما ميگوييد.
بشنو از ني چون شكايت ميكند. بجاي كه بگويي حكايت ميكند. فرد اول را اشتباه گفتي 4:36
و دوم اينكه مولانا مال أفغانستان است و اين ثابت شده.
شش دونگش مال شما حالا میخوای باهاش چکار کنی ؟؟؟؟ عوض این حرفا برو ببین چی گفته پسر خوب، در ضمن این خانم اشتباه میخونه ولی حداقل اشتباهش خیلی خیلی از شما کمتره همشهری مولانا
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند
سلام
خانم محترم
متاسفانه بر خلاف عنوان مبحثتان ،حضرتعالی هیچگونه بحث علمی و روانشناسی از رابطه مولانا و شمس نمی کنید و آنچه بیان می کنید در حقیقت مطالب عمومی از زندگی مولاناست . انتظار یک بحث تخصصی در حوزه روانشناسی داشتیم که متاسفانه صورت نمی پذیرد .
خیلی تشکر می کنم از کامنت شما. کاملا درست می فرمایید من در این برنامه بیشتر درباره اشنایی مولانا و شمس صحبت کردم. حتما در اینده سعی می کنم در برنامه ای شخصیت مولانا را از دیدگاه علمی و روانشناسی تحلیل کنم. و اثری که قرنها بروی انسانها گذاشتند.
@@MehrangKhazaee سلام
ممنون از پاسختان .
قطعا مستحضرید که بسیارند مولاناشناسان و عالمانی که در حوزه ادبیات عرفان اسلامی صاحب کرسی و سخنند ولی بسیار نادرند متخصصانی که از دریچه علم روانشناسی به این نادره های دوران پرداخته باشند .بنابراین نگاه نو و سخن تازه ای در این عرصه خواهد بود اگر از منظر روانشناسی به این ساحت ورود شود . زاویه نگاهتان بدیع و زیباست فقط منتظریم ورود کنید .
@@ghorbanghasemi5494 خیلی تشکر می کنم از تفکر بسیار منطقی شما. حتما در این باره به مطالعاتی خواهم پرداخت که بتوانم در برنامه دانش نوین به بحث ان بپردازم.
سلام خانم محترم مولا اهل بلخ و یک افغانستانی است و اشعار و آثارش به زبان دری اصیل است نه فارسی که شما صحبت میکنید
افغانستانیا از نسل مغول ها هستند و فقط زبانشان فارسی دری هست . مولانا مغول نبوده ایرانی بوده . اگر شک دارید در گوگل به انگلیسی اسمش رو بنویسید که میبینید ایشون رو پرشین معرفی میکنه
@@asal2002 تو از کشور همسایه خودت هم خبر نداری و می گوید آنها مغول هستند در افغانستان ما اقوام مختلف داریم یک کم تحقیق کون و این مهم نیست که مولانا از کجا هستند مهم است که ما از او چی یاد میگیرم
بجای زر زدن کمی غیرت داشته باش تا پشتوهای طالبان ننه ترا نگایند.
خانم دکتر محترم. با تشکر از مطالب سودمند و ارزندتون. اما آیا به نظرتون درست تر نیست که بپذیریم این شمس تبریزی نمی تونسته واقعی باشه و بیشتر نمود و ظهور همون مهر راستین در وجود مولاناست که پیش از ظهور این شمس دچار تب روزمرگی بود ؟به نظر می رسه مولانا در ابیات گوناگونی به روشنی همین رو گفته.حالا چرا ما اصرار داریم که این حرف های مولانا رو جور دیگه ای تعبیر کنیم.فقط برای این که مشتی افسانه و داستان این رو گفتن؟در وجود واقعی امثال افلاطون و سقراط و برخی های دیگر هم شک و تردید کم نیست و در واقع کم نیستند که نمود این اسامی دو تبلور و بیان نوعی تفکر و جهان بینی به شمار می یارند. همین مولانا برای نمونه در همین دیوان شمس گفته :
شمس الحق تبریزی شاه همه شیران است/در بیشه جان ما ، آن شیر وطن دارد.
کجا در این جا مولانا گفته که شیر از تبریز اومده و موطن او تبریز بوده و حالا در قونیه وطن اختیار کرده؟ابیات دیگری با همین دستمایه کم نیستند.
در ضمن ، من برای نمونه مشابه این دیدگاه رد در بیانات دکتر حمبد میرزا آغاسی و در برنامه هایی که ایشون در تلویزیون اینترنتی پیوند تی وی ، تحت عنوان پیوند با مردم دارند که در کانال یوتیوب هم قابل دسترس هست از قول ایشون هم شنیدم .به هر حال تاریخ رسمی جای پرسش گری و تردید بسیاری رو در خودش داره ولی متاسفانه ما روایت های رسمی ما رو به تکرار مکررات و پرهیز از مطالب چالش برانگیز واداشته.
خیلی تشکر می کنم از مطالبی که فرمودید. حتما راجع به این موضوع هم مطالعه خواهم کرد.
خانم دکتر فن بیان شما قشنگه آفرین بر شما واقعا احساس آرامش میکنم