درودتان جناب پرهام و خسته نباشید با اینکه این کتاب رو دوبار خونده بودم در نوجوانی و روزگاری نه چندان دور ، ولی این بار با مقدمه و تحلیل بسیار عمیق و فرهنگی اجتماعی شما جرقه ای متفاوت در درک مفاهیم این کتاب در ذهنم به وجود آمد که لذت شنیدن با اوای خوش شما چندین برابر شد جناب پرهام گرامی ،فرهیخته بی مانند، از اینکه هستید و این کار فرهنگی رو با عزیزان کانال مشعل دانش انجام میدین بی نهایت سپاسگزارم پاینده باشید 🙏🙏🌺🌺
توکیو 2023/12/12/ چند بار کتاب خواندم الانم برا سوم با صدای اقای م پرهام و دو بار با صدای اقای زراعتی این داستان شادروان صادق چوبک خواندم و گوش دادم بسیار دوست دارم این داستان را 🎉🎉🎉 روح همه خدمتگزاران به ایران شاد درود بر میهن پرستان ایرانی در ایران و هر کجای دنیا 🎉
این کتاب انتری که لوطیش مرد ه بود صادق چوبک و بوف کور و علویه خانم صادق هدایت پنجاه بار هم بخوانی گوش بدی باز شنیدی و خواندنی است به نظر من من این کتاب و علویه خانم ده بیست بار خواندم و پنجاه بار گوش دادن هر چند وقت یک بار باز دوست دارم گوش بدم مثلا این کتاب با صدای استاد پرهام 8 یا نه بار گوش دادن بازم جاذبه داره گوش بدم روح صادق چوبک و صادق هدایت مان شاد درود بر استاد پرهام که آنها را به نسل جدید یا نسل های جدید آشنا میکنند ❤🎉 درود بر کانال کتابهای مشعل دانش 🎉
چه مقدمه زیبا، شیوا وآموزنده ای،، لطفا استاد پرهام تو همه کتابها اینجور مقدمه ای تهیه فرمایید، من کاملا دیدگاهم به داستان عوض شد، قبلا 2بار خونده بودم🧿💙🌹🙏
بسیار زیبا و متفکرانه . چه زیبا که رنگهای متفاوت از برداشت این کتاب در کنار هم باشد . دید هموطن عزیزی که در ابتدا انتقادات تنند و شدیدی نسبت به مقدمه کتاب داشت جالب بود ، ول میتوان انتقادات را هم بصورتی موزون تر بیان کرد . بهررو بنده بعنوان خواننده و یا شنونده از زحمات شما و گروهتان سپاسگزارم .⚘️
درود استاد پرهام عزیز توضيحات اولی شما عالی بود کاش قبل از خوانش هر کتابی یه مقدمه داشته باشید خوانش زیبای شما وقلم نویسنده عالی بود👌قابل تأمل بود پاینده باشید🌻
سالها نمیدونم بخاطر چس کلاس یا هر چیز دیگه آثار چخوف و پوشکین و تولستوی و...میخوندم الان فقط آثار نویسنده‌ای خودمون دوست دارم نمیدونم چرا ولی حس میکنم تو تو گوش و پوست خودمون و تو سرزمین خودمون اینا اتفاق افتاده و نقل شده
ادیان هم قرار بوده که فرهنگ سازی کنند و نفس انسان رو اصلاح کنه ، و متاسفانه سرشت انسان ها خیلی سخت ، تربیت میشه و متاسفانه دین رو دست مایه تخلفات خود قرار میده
گوینده در ابتدا و پیش مقدمه سعی میکند وزنه آزادی اراده آدمی را کم رنگ و با پررنگ کردن ژن و محیط و عواملی که اراده آدمی در آن نقشی ندارد مانند تولد و رنگ پوست و شکل و قیافه مسوولیت ناشی از اراده آزاد آدمی را که غیر قابل انکار بنحو حقیقی می باشد را به گردن جامعه بیاندازد در حالیکه جامعه هرچند در اکثریت قرار دارد نسبت به فرد آدمی ولی در برابر اراده آزاد او در قلمرو دنیای درونی او ناتوان است یعنی اراده و توان اراده و آزادی اراده در بسیاری از موارد خصوصا در قلمرو دنیای درونی فردی در حیطه توان اراده و آزادی اراده فردی است که بستگی به درجه شناخت آدمی از این توان و اعمال آن دارد و بنحو حقیقی نمیتوان آنرا انکار نموده و آنرا مورد تردید قرار داد و یا آنرا کم رنگ نمود البته اقتضای آزادی اراده بنحوی است که خود فرد ارده کند که بی اراده باشد و آنرا در مورد خود کم رنگ نماید و یا اصلا آنرا. ندیده بگیرد و اعمال نکند و خودش را در ردیف سایر حیوانات و حتی اجرام و اجسام قرار دهد که خود همین توان منفی به ماهیت توان اراده برمیگردد مثل همین گوینده که سعی میکند موضوع توان را آنقدر کم رنگ کند که میگوید جامعه باید فرهنگ را بسازد در حالیکه جامعه از افراد تشکیل شده و تا اکثریت افراد جامعه به توان اراده خود و آزادی اراده خود واقف نشوند و توجه نداشته باشند که ماهیت اراده بنحوی است که میزان و درجه و قدرت این توان به خود آراده فرد و آگاهی و خواستن خود او برمیگردد که تا چه اندازه اراده کند که توان آرا ده خود را بالا ببرد و آنرا با از جان گذشتگی اعمال کند و همانند توان کسب علم آنرا در خود افزایش دهد و همانطور که علم و آگاهی توانی است که فی نفسه توان توانمندتر شدن دارد اراده نیز توان خواستنی است که فی نفسه در خود توان توانمندتر شدن دارد و اندازه آنرا خود تعیین میکند پس در قلمرو دنیای درونی یا فراتر از آن آدمی با آگاهی به این توان و شناخت توان خرد و توان زیبایی شناختی و درستی از نادرستی توان تنظیم نحوه رفتاری خود را بنحوی دارد که به حقیقت روح خود که آرامش است برسد و آنرا بازیابی کند و بنظر می‌رسد که وقتی اکثریت هر چه بیشتر افراد به این شناخت از توانمندی‌های خود و نتایج سودمند ان در رسیدن به نفع پایدار خود یعنی آرامش و امنیت توام با اقتدار برسند جامعه نیز به آرامش و امنیت توام با اقتدار خواهد رسید و امکان اینکه گروه اقلیتی و یا حتی جوامع دیگر هرچند قدرتمند بتوانند بر چنین اکثریت غالب شوند محال است با اکثریتی که با اعمال توان اراده خود با از جان گذشتگی از حریم درونی خود و منافع جامعه خود دفاع و تمام سعی خود را بنمایند که به دیگری یا دیگران آسیبی نرسانند. .......و پرتاب کردن این مسوولیت بنیادین که روی دیگر آزادی اراده هر فرد آدمی است بطرف جامعه و عوامل خارج از اراده ریشه در جهل و ناآگاهی از ماهیت بنیادین سرشت آدمی دارد که با اقتضای توان اراده و آزادی آن هم میتواند به نیکوترین وضعیت برای روح خود برسد و هم همزمان میتواند اراده کند که آنرا نادیده گرفته و خود را بی اراده توهم کند و وضعیت روحی او در وضعیتی قرار گیرد که به قولی دل سنگ و کوه از وضعیت رقت انگیز او بدرد آید و از رنج و تعب و سختی او دل سنگ و کوه ظاهرا بی جان به حال او بسوزد ......
شما داستان ها را قشنگ می‌خوانید. صحبت های مقدماتی و همچنان تفسیر های شما با بر عکس زیبایی خوانش شما خیلی زشت اند. مثلن در همین داستان، نظر تان در مورد فرهنگ کاملن نا درست و من در آوردی است. فرنگ پدیده ای نیست که بتوان آنرا با بصورت ذهنی و جدا از واقعیت های عینی زندگی، بنا نهاد. فرهنگ انعکاسی است از شرایط عینی زندگی در یک جامعه. زمانی که از چپ ها صحبت میکنید، از موقعیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی خود تان به آن نگاه میکنید. سوسیالیسم یک ایدیالوژی نیست، یک جنبش اجتماعی است.
یونس عزیز میشود گفت جنبش. ولی صاحب اصلی آن مارکس آن را قاعده علمی میدانست نه چیزی کمتر همانطور ادیان شاخه شاخه میشوند و بر اطراف آن فقه و فقاهت میروید بر مارکسیسم هم لنین چیزی افزود. پلخانوف. تروتسکی. استالین لنین و حتی کیم ایل سونگ و پل پت و…… یونس عزیز سالها پیرو این مکتب بوده و میشناسمش.
چند غلط املایی داریدکه معلوم میکند مطالعه چندانی نداری وآز جوجه کمونیست ها هستی کشورهای چپ از این هم بدترند که حتی المان غربی ووشرقی بعداز 34 سال هنوز فاصله زیادی دارند
ادیان هم قرار بوده که فرهنگ سازی کنند و نفس انسان رو اصلاح کنه ، و متاسفانه سرشت انسان ها خیلی سخت ، تربیت میشه و متاسفانه دین رو دست مایه تخلفات خود قرار میده
درود بر آقای پرهام با صدای گرمش
جیگرم آتیش گرفت واسه مخمل 😢😢
درودتان جناب پرهام و خسته نباشید با اینکه این کتاب رو دوبار خونده بودم در نوجوانی و روزگاری نه چندان دور ، ولی این بار با مقدمه و تحلیل بسیار عمیق و فرهنگی اجتماعی شما جرقه ای متفاوت در درک مفاهیم این کتاب در ذهنم به وجود آمد که لذت شنیدن با اوای خوش شما چندین برابر شد جناب پرهام گرامی ،فرهیخته بی مانند، از اینکه هستید و این کار فرهنگی رو با عزیزان کانال مشعل دانش انجام میدین بی نهایت سپاسگزارم پاینده باشید 🙏🙏🌺🌺
توکیو 2023/12/12/ چند بار کتاب خواندم الانم برا سوم با صدای اقای م پرهام و دو بار با صدای اقای زراعتی این داستان شادروان صادق چوبک خواندم و گوش دادم بسیار دوست دارم این داستان را 🎉🎉🎉 روح همه خدمتگزاران به ایران شاد درود بر میهن پرستان ایرانی در ایران و هر کجای دنیا 🎉
سلام به به چقدر زيبا صحبت كرديد و باز كرديد واقعا لذت بردم از اين همه خرد و دانايي ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ممنونمممممم
استاد خود داستان یکطرف مقدمه شما واقعأ عالی و پر ارزشه 🙏
چقدر گفتار اول این داستان را جالب گفتید حتی پدرم هم نتونست دنیا رو اینجوری روان و قابل فهمم بهم حالی کنه
ترس ازاظهار اندیشه وتفکر،وبیان واقعیتها وحقیقت ، قطعا زندگی ملال اوری خواهدبود
درود بر شما. چقدر زیبا و تلخ اما شنیدنی بود. چقدر ممنون شمایم که من را با این آثار فاخر آشنا کردید و میکنید.
خسته نباشين جناب پرهام بزرگوار. ممنون از شما. عالى بود
زنده باشید اقای پرهام باشما هم عقیده هستم ❤
با دورود و سپاسگزاری از حضور محترمتان. 🕊🙏🕊🙏🕊🙏
😢💦❄💦
چقدر غمگین و ناراحت کننده بود سپاس از شما جناب پرهام 🥰🙏
واقعا یکی از بی‌نظیر ترین رمان‌های کوتاه معاصر است
درودداداشی گلم اقاپرهام خوش سخن❤❤❤❤❤❤❤❤
این کتاب انتری که لوطیش مرد ه بود
صادق چوبک و بوف کور و علویه خانم صادق هدایت پنجاه بار هم بخوانی گوش بدی باز شنیدی و خواندنی است به نظر من
من این کتاب و علویه خانم ده بیست بار خواندم و پنجاه بار گوش دادن هر چند وقت یک بار باز دوست دارم گوش بدم مثلا این کتاب با صدای استاد پرهام 8 یا نه بار گوش دادن بازم جاذبه داره گوش بدم روح صادق چوبک و صادق هدایت مان شاد درود بر استاد پرهام که آنها را به نسل جدید یا نسل های جدید آشنا میکنند ❤🎉 درود بر کانال کتابهای مشعل دانش 🎉
هر شش ماه یک سال یک بار هوس میکنم این داستان بخونم یا بشنوم روحش شاده صادق چوبک 🎉 2024/11/15 🎉 11/58pm Tokyo
چه مقدمه زیبا، شیوا وآموزنده ای،، لطفا استاد پرهام تو همه کتابها اینجور مقدمه ای تهیه فرمایید، من کاملا دیدگاهم به داستان عوض شد، قبلا 2بار خونده بودم🧿💙🌹🙏
بسیار زیبا و متفکرانه .
چه زیبا که رنگهای متفاوت از برداشت این کتاب در کنار هم باشد .
دید هموطن عزیزی که در ابتدا انتقادات تنند و شدیدی نسبت به مقدمه کتاب داشت جالب بود ، ول میتوان انتقادات را هم بصورتی موزون تر بیان کرد .
بهررو بنده بعنوان خواننده و یا شنونده از زحمات شما و گروهتان سپاسگزارم .⚘️
با سپاس از شما با صدای گرم و پر از مهر و انتخاب از صادق چوبک🍀❤️🌿🌼🌺🌸🌿❤️🍀
ترک عادت از مرگ سخت تر است .😔
دردناک. امان از ما انساان ها. و سپاس از شما آقای پرهام با انتخاب بهترین اثر ها و گویش بی نظیر.
درود و سپاس 🌺
عالی 👌
Thank you very much i like this part..and book🌵🌳🌵🌳🌵🌳🌵🌳
درودوسپاس خسته نباشید جناب پرهام
باتشکر فراوان از شما وگروه پر تلاش وفرهیخته مشعل دانش آرزوی موفقیت بیشتر رابرایتان دارم❤😂
به به : امروز هم همراه با صدای آقای پرهام هستیم ⚘🌿
درود استاد پرهام عزیز
توضيحات اولی شما عالی بود کاش قبل از خوانش هر کتابی یه مقدمه داشته باشید خوانش زیبای شما وقلم نویسنده عالی بود👌قابل تأمل بود
پاینده باشید🌻
چه قدر این کارتون زیبا بود و مفید آقای پرهام که توضیح دادید یک سری مطالب را قبل از خوانش کتاب ❤❤❤
بی نهایت زیبا و همچنین بسیار غم انگیز ....💔💔🙏🙏
برای بار دوم. با تونه به توصیح وتفصیر
شما. داستان را کوش میدهم ❤
میشه لطفا تفسیرهاتون رو جدا اپلود کنید
با سپاس بسيار عالى❤
درود جناب پرهام عزیز ای کاش در ابتدای هر کتاب راجع به نویسنده و زمان تولدش و سال نوشتن اثر مقدمه ای بیان کنید🫠🫠🫠🙂🙂🙂🙃🙃🙃💐💐💐💐💐❤️❤️❤️🙏🙏🙏
سالها نمیدونم بخاطر چس کلاس یا هر چیز دیگه آثار چخوف و پوشکین و تولستوی و...میخوندم الان فقط آثار نویسنده‌ای خودمون دوست دارم نمیدونم چرا ولی حس میکنم تو تو گوش و پوست خودمون و تو سرزمین خودمون اینا اتفاق افتاده و نقل شده
خیلی ممنونم از خوانش شیوا و زیبای شما. موفق و سلامت باشید
عالی بود .. مثل همیشه 🙏👌
سپاس از شما❤
کتاب خوبی بود
خسته نباشید😂
ادیان هم قرار بوده که فرهنگ سازی کنند و نفس انسان رو اصلاح کنه ، و متاسفانه سرشت انسان ها خیلی سخت ، تربیت میشه و متاسفانه دین رو دست مایه تخلفات خود قرار میده
❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
💖💖💖💖💖💖
Great
❤❤❤❤❤
گوینده در ابتدا و پیش مقدمه سعی میکند وزنه آزادی اراده آدمی را کم رنگ و با پررنگ کردن ژن و محیط و عواملی که اراده آدمی در آن نقشی ندارد مانند تولد و رنگ پوست و شکل و قیافه مسوولیت ناشی از اراده آزاد آدمی را که غیر قابل انکار بنحو حقیقی می باشد را به گردن جامعه بیاندازد در حالیکه جامعه هرچند در اکثریت قرار دارد نسبت به فرد آدمی ولی در برابر اراده آزاد او در قلمرو دنیای درونی او ناتوان است یعنی اراده و توان اراده و آزادی اراده در بسیاری از موارد خصوصا در قلمرو دنیای درونی فردی در حیطه توان اراده و آزادی اراده فردی است که بستگی به درجه شناخت آدمی از این توان و اعمال آن دارد و بنحو حقیقی نمیتوان آنرا انکار نموده و آنرا مورد تردید قرار داد و یا آنرا کم رنگ نمود البته اقتضای آزادی اراده بنحوی است که خود فرد ارده کند که بی اراده باشد و آنرا در مورد خود کم رنگ نماید و یا اصلا آنرا. ندیده بگیرد و اعمال نکند و خودش را در ردیف سایر حیوانات و حتی اجرام و اجسام قرار دهد که خود همین توان منفی به ماهیت توان اراده برمیگردد مثل همین گوینده که سعی میکند موضوع توان را آنقدر کم رنگ کند که میگوید جامعه باید فرهنگ را بسازد در حالیکه جامعه از افراد تشکیل شده و تا اکثریت افراد جامعه به توان اراده خود و آزادی اراده خود واقف نشوند و توجه نداشته باشند که ماهیت اراده بنحوی است که میزان و درجه و قدرت این توان به خود آراده فرد و آگاهی و خواستن خود او برمیگردد که تا چه اندازه اراده کند که توان آرا ده خود را بالا ببرد و آنرا با از جان گذشتگی اعمال کند و همانند توان کسب علم آنرا در خود افزایش دهد و همانطور که علم و آگاهی توانی است که فی نفسه توان توانمندتر شدن دارد اراده نیز توان خواستنی است که فی نفسه در خود توان توانمندتر شدن دارد و اندازه آنرا خود تعیین میکند پس در قلمرو دنیای درونی یا فراتر از آن آدمی با آگاهی به این توان و شناخت توان خرد و توان زیبایی شناختی و درستی از نادرستی توان تنظیم نحوه رفتاری خود را بنحوی دارد که به حقیقت روح خود که آرامش است برسد و آنرا بازیابی کند و بنظر می‌رسد که وقتی اکثریت هر چه بیشتر افراد به این شناخت از توانمندی‌های خود و نتایج سودمند ان در رسیدن به نفع پایدار خود یعنی آرامش و امنیت توام با اقتدار برسند جامعه نیز به آرامش و امنیت توام با اقتدار خواهد رسید و امکان اینکه گروه اقلیتی و یا حتی جوامع دیگر هرچند قدرتمند بتوانند بر چنین اکثریت غالب شوند محال است با اکثریتی که با اعمال توان اراده خود با از جان گذشتگی از حریم درونی خود و منافع جامعه خود دفاع و تمام سعی خود را بنمایند که به دیگری یا دیگران آسیبی نرسانند. .......و پرتاب کردن این مسوولیت بنیادین که روی دیگر آزادی اراده هر فرد آدمی است بطرف جامعه و عوامل خارج از اراده ریشه در جهل و ناآگاهی از ماهیت بنیادین سرشت آدمی دارد که با اقتضای توان اراده و آزادی آن هم میتواند به نیکوترین وضعیت برای روح خود برسد و هم همزمان میتواند اراده کند که آنرا نادیده گرفته و خود را بی اراده توهم کند و وضعیت روحی او در وضعیتی قرار گیرد که به قولی دل سنگ و کوه از وضعیت رقت انگیز او بدرد آید و از رنج و تعب و سختی او دل سنگ و کوه ظاهرا بی جان به حال او بسوزد ......
شما داستان ها را قشنگ می‌خوانید. صحبت های مقدماتی و همچنان تفسیر های شما با بر عکس زیبایی خوانش شما خیلی زشت اند. مثلن در همین داستان، نظر تان در مورد فرهنگ کاملن نا درست و من در آوردی است. فرنگ پدیده ای نیست که بتوان آنرا با بصورت ذهنی و جدا از واقعیت های عینی زندگی، بنا نهاد. فرهنگ انعکاسی است از شرایط عینی زندگی در یک جامعه. زمانی که از چپ ها صحبت میکنید، از موقعیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی خود تان به آن نگاه میکنید. سوسیالیسم یک ایدیالوژی نیست، یک جنبش اجتماعی است.
یونس عزیز میشود گفت جنبش. ولی صاحب اصلی آن مارکس آن را قاعده علمی میدانست نه چیزی کمتر همانطور ادیان شاخه شاخه میشوند و بر اطراف آن فقه و فقاهت میروید بر مارکسیسم هم لنین چیزی افزود. پلخانوف. تروتسکی. استالین لنین و حتی کیم ایل سونگ و پل پت و……
یونس عزیز سالها پیرو این مکتب بوده و میشناسمش.
چند غلط املایی داریدکه معلوم میکند مطالعه چندانی نداری وآز جوجه کمونیست ها هستی کشورهای چپ از این هم بدترند که حتی المان غربی ووشرقی بعداز 34 سال هنوز فاصله زیادی دارند
یک آقا که نامش RF هست و خودش راوی است یک متن بیخودی نوشته که مشخصه از حسادت شدید و عقده های درونی ایشان هست متاسفم برات راوی Rf
ادیان هم قرار بوده که فرهنگ سازی کنند و نفس انسان رو اصلاح کنه ، و متاسفانه سرشت انسان ها خیلی سخت ، تربیت میشه و متاسفانه دین رو دست مایه تخلفات خود قرار میده
خود سرشت ادیان چی اونوقت؟؟!!