داستان گور کن از کتاب روز اول قبر نوشتۀ صادق چوبک ( با صدای H. Parham )
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 6 ม.ค. 2025
- داستان گور کن از کتاب روز اول قبر نوشتۀ صادق چوبک - با صدای ح. پرهام - ادیت وفنی : ح. عزت نژاد و گ. جاسمی و موزیک: م. سلطان پور
Sadegh Chubak
کانال ما در تلگرام:
t.me/PersianAudioBooks1
ایمیل ما:
danesherooz2019@gmail.com
آخرین جمله داستان جالب است. مرد در چاله ای که بچه در آن بود ش ا ش ی د . یعنی آن بچه هم حاصل کاری در همین حد بود. مردها می ش ا ش ن د، و میروند و زن سنگسار و بازیچه بچه های ول، و زبانهای ول تر از بچه ها میشوند.
درودتان👍👍😔😔
دردی از آن بالا تر نیست که مردان هوسباز از سادگی و بیچارگی و حماقت دختران سوءاستفادههای جنسی میکنند و بدون کوچکترین مجازات و تنبیه یا حتی عذاب وجدانی رها میشوند و زنان قربانی و فلک زده از مردمی احمق و کودکانی بیشعور و بی ادب شکنجه ها و کتک ها میخورند و تحقیرها میشوند و جوانی و زندگی خود به بهایی سنگین وا ميدهند! لعنت به این همه قساوت و ظلم و ستم و تبعیض و نرررررسالاری که با ورود دین متوهش و بدوی تازی و دجالان مکار و هوسبازش به سر ما مردم نگون بخت و دردمند آمده و و هنوز هم می آید و ظاهرأ امیدی هم به تغییر نیست!!!😥😥😥😥😥😥😣😣😣😖😖😖😖
جناب پرهام من شوربختانه داستانهایی از بزرگان فامیل و پدر و مادرم حتی در زمان پهلوی پدر و پسر شنیده ام که اینهایی که شما خوانش میکنید در مقابل آنها قطره ای در مقابل دریاست! مادر مرحومم تعریف میکرد در زمان محمد رضا شاه دختر یکی از خوانین ما (که من هم به اسم میشناختم و پسران و دخترانش را در عروسی ها دیده بودم و مادرم با اشاره نشان میداد) با پسر یکی از نوکرها فرار میکند و خان همه قبایل و نوکران و مردانش را بسیج میکند و بالاخره بعد از چند روز پیدایشان میکنند و در شیراز کنار دریاچه نمک تلی از هیزم جمع میکنند و دختر و پسر را در هالی که پشت به هم طناب پیچ میکنند بر روی تل هیزم میاندازند! و درمقابل چشم همگان که حتی مأموران دولتی هم نظاره گر بودند میسوزانند ! و احدی جرأت اعتراض و دخالت نداشته! و کاملا میسوزنند و خان میفرمایند این درس عبرتی بشه برای آیندگان که هیچ اصیل زاده ای با دون پایه ای یکی نیست و رحم و مروت و تبعیضی حتی درمقابل فرزند خود نیست!!!😥😥😥😥😥😥😥
@@Mariya-og6fw ماریای گرامی درست است اتفاقات شوم فراوان بوده و البته ربطی به محمد رضا شاه هم ندارد. خانها ماموران محلی را میخریدند. اداره کردن کشوری مثل ایران با فرهنگ به ارث رسیده از قجر و قادسیه بسیار دشوار بوده. دیشب کتابی میخواندم خاطرات پزشک اروپائی در زمان ناصرالدین شاه در همدان از دزدی و دغل و فرهنگ فاسدمان که در اواخر دوره شاه کم کم داشت از تن فرهنگ بیرون میشد که کارتر ناگهان به کمک خودمان استفراغ کرد روی سرمان.
استادپرهام، صادق چوبک ازنطر من سرآمد نویسندهای ایرانیه، بینظیره آثارش، لطفا تنگسیرش رو هم جاودانه ترکنید... چقد کتاب کم نوشته
عجب داستان غم انگیزی و عجب مردم نادان و سنگ دلی😢😢😢😢😢😢😢😢
عجب قلمی عجب تخیلی، انگار شنونده هم اونجا باآدمای داستان ه 👌👏👏👏
آقای پرهام عزیز،نفس گرم وگیرای شمابه هرداستانی جلامیبخشد 💯 درودهاوسپاس 🩵🫰⚘️
تشکر ویژه از جناب استاد پرهام فرهیخته و دوستان گرامی مشعل دانش؛ واقعا زحمات بیدریغ شما در این راه ارزش بسیار بسیار والایی داره؛ امیدوارم مردم قدر این زحمات را بدونند.... تشکر
با سپاس از شما
بادرود به جناب پرها🎄🎄🎄
❤❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
❤❤❤❤
سپاس فراوان ❤
😢😢😢😢😢
دمت گرم گوینده عزیز
درود بر شما گروه فرهنگساز مشعل دانش و سپاس از جناب پرهام نازنين 🙏🌸🌺
❤
درود زنده باد چوبک باذوق.❤🎉
درود و سپاس جناب پرهام انتخاب کتاب و گویش جذاب شما بسیار عالی بود 👏🙏🙏🙏🌺🌺🌺
چه داستان زیبا و قلم زیبایی🩵
تشکر از گوینده توانا
بابا ایول ,دستتان درد نکند❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
دنیای تاریک نادانی چقدر زشت و پلید وحشتناک است ، درود بر نور ذآگاهی و روشنایی و
درود برجناب پرهام عزیز
غم انگیز بود😔
سپاس از نویسنده محترم🌼
پاینده باشید🌻
چقد درد زایمان رو خوب توصیف کرده
ممنون اززحمات شما
سپاس از زحماتتون.
سپاس استاد ❤
آین داستان آنقدر درد ناکه و متاسفانه واقعیت جامعه ما حال و گذشته هم نداره
خیلی ممنون ❤
🙏🙏
تشکر ❤ درست سر ساعت، ممنون میشم اگر کتاب خانوم و آثار بزرگ علوی رو هم صوتی کنید با صدای جناب پرهام 😊
دیکتاتور، دیکتاتور زیاد میکنه، اونم به رضاشاه بزرگ..... کوچک علوی رو میگم
@@mohsenamiri.57 کاملاباشماموافقم
@@mohsenamiri.57فکر نمیکنم اینجا جای بحث کردن درمورد اینکه آیا رضا شاه دیکتاتور بوده یا نبوده باشه احترام به نظریات همدیگر میتونه دنیای بهتری برای همه بوجود بیاره
@@azidadfar8140 منم نظرم رو گفتم ، اپلیکیشن ها درست شدن واسه تبادل نظر و سنجیدن ظرفیت ودرک وفهم آدما، یکی از اهدافشون همین بوده، حالا نظر من شما را ناراحت کرد، به ظرفیتتون برمیگرده
خدمت دوستانی که این داستان را سیاه نمایی مینامند بگم که واقعیت از این هم تلخ تر است
چقدر تلخ، کاش اینقدر کوتاه نبود.
چه اسم بامسمایی داره این داستان! “گورکن ها” و نه گورکن
اصلا غیر قابل تحمل است اقای پرهام نمیتوانم گوش کنم راستش را بخواهی چند روز حالم خراب میشود
ببصبرانه منتظر هستم🙏🙏🙏🙏
سپاس از شما❤❤❤❤❤
❤
❤❤❤❤
❤❤❤❤
❤❤❤❤