وقتی تو آیینه نگا کردم راز بزرگی برملا شد و زدم زیر گریه…
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 8 ก.ย. 2024
- راوی و گوینده:مستان محمدی
سلام
به چنل داستان زندگی خوش اومدین.
سرگذشت هرکدوم از ما چالش های خودشو داره و سعی ما اینه که زندگیهای پر از فراز نشیب رو براتون بازگو کنیم.
تمامی روایت ها بازگویی زندگیهای واقعی هستن.
جهت حفظ حریم شخصی و جلوگیری از آسیب رسیدن به افراد واقعی در سرگذشت شخصیت اصلی تمامی اسامی تغییر کرده اند.
اگه هنوز عضو چنل ما نشدید لطفا دکمه سابسکرایب رو بزنیدو علامت زنگوله کنارشو فشار بدید تا اولین نفر از ویدیو های ما باخبر بشید 😍❤️
#داستان #داستان_قدیمی #پادکست_فارسی
#داستان #پادکست #داستان_واقعی
#dastan
________
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستانهای واقعی
داستانهای فارسی
داستان عاشقی
داستان
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان فارسی
داستانهای فاسی جدید
داستان های پنهانی
پادکست داستان
داستان انگیزشی
داستان انگیزشی موفقیت
داستان انگیزشی کوتاه
داستان کوتاه
رمان صوتی فارسی
رمان صوتی عاشقانه
کتاب صوتی
مشاوره
تجربه
مشاوره ازدواج
شعر عاشقانه
شاعرانه
شعر
داستان ترسناک
ترسناک
داستان بلند
داستان کوتاه
رمان بلند
Dastan
Life story
داستان زندگی
درود و سپاس از ماه بانوی داستانهای زیبا ، مستان خوش صدا و جذاب. دوست دارم دختر گلم🫶🫶🫶🫶🙏🌹🌴🌲🌳
درود بانو مستان عزیزوگل بازم نقل یه داستان زیبا و اموزنده ی دیگه با صدای زیبا و دلنشینتان روباگوش جان ودل شنیدم وواقعا بدلم نشست و لذت بردم از شما ممنون و متشکرم امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشید و لبخند همیشه برلبانتان نشسته باشد موفق و پیروز باشید ❤🎉🎉🎉 marsie 🎉🎉🎉 mamnoN 🎉🎉🎉 sapAsgozaram 🎉🎉🎉
درود بر شما دوست عزیز ♥️♥️♥️
بسیار عالی بود🎉🎉🎉
قشنگ بود❤
ممنون قشنگ بود 🙏🙏🙏❤️💚💖🥰
ماشاالله بانوی خوش صدا ❤
سلام واقعا چقدر زیبا وصدای دلنشین دارید وخیلی خوشحال میشم که همیشه راوی قصه های دختر عزیزم مستان باشم❤❤❤❤❤
درودبه شما که اینقدرقشنگ تعریف میکنید توی کشورهای جهان سوم به خانمها خیلی ظلم میشه وخودشونم بیشترباعثش میشن صبروگذشت حدی داره ازحدمیگذره همه سوء استفاده میکنن مثل مادراین خانواده وقتی فهمیدشوهرش هوسبازه وزن گرفته باید اونوازخانه بیرون میکردحقش ومیگرفت باخرجی که شوهرش مجبوربودبرای بچه ها بده وقالی بافی درارامش زندگی میکرد
مرسی عزیزم ❤❤❤❤
درودوسپاس❤❤❤
perfect❤❤❤
شانس اوردی خدا کمکت کرد
درود و سپاس فراوان از شما بانــو مستان عزیز 🙏❤
چقدر خوشحال شدم که به داوود رسید .👏👏👏
مگه نگفتی مدرسه نرفتیم وسوادنداشتیم پس چطوری نامه نوشتی
میگم زری این داستان مال دهه 40بود درسته😅😅
Thanks ❤❤😊great story
ظمنا خسته نباشید به بانوی خوش صدا خدایش بزنم به تخته خوش بیان هستین وداستانهاتون عبرت آموز هستند سپاسگذارم از شما ودست تنداران عزیز عالییییی خدا حفظتون کنه شنوده شما از اهواز موفق وموید باشین دخترم
❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉
Thanks
❤❤❤❤
😅😅Shain, Zari's story was from the 30s or 40s, I think it's true, Zari
حقش بود عطیه و خااک بر سرش. بیچاره یاسر ...
خوبه تو هم به آرزوت رسیدی و زن داوود شدی.
زینب بیچاره موند و ...
زینب چـی شد طفلکی؟؟؟😔
اون خواهر بدبختی چی شد ؟
پس زینب چیی شد؟؟!!!!
خوشگل خانم نگفتی زینب چی شد
نگفتی سرگذشت خواهرت چی شد؟ خدا از سر پدرت نگذره
باسواد
❤❤❤❤
❤❤❤