چقدر خوبه راجب چیزایی که بقیه زیاد صحبت نمیکنن حرف میزنید. اصولا بعد از ۲۵ تا ۳۰ سالگی آدما متوجه میشن که مرزهای قویتری توی روابطشون با دوستاشون بزارن. من شخصا وقتی شروع به مرز گذاشتن کردم که دیدم اونقدری که من احساس صمیمیت با دوستام دارن اونا ندارن حتی گاهی اوقات از حسادت شروع به تیکه انداختن میکردن ولی وقتی فاصله رو حفظ میکنی اون آدما موقع حرف زدن خیلی بیشتر دقت میکنن چون به وضوح میفهمن یک یا چند قدم رفتی عقب تر. بابت اپیزودای خوبتون ممنون و اینکه اگر براتون مقدروه از کلمات انگلیسی بین حرفاتون استفاده نکنید اینو درک میکنم اکثرمون داریم زبان میخونیم و ناخوداگاه کلمات میان وسط حرفامون ولی احساس خوبی نداره که توی همه اپیزودا این اتفاق میفته . امیدوارم ناراحت نشده باشید این فقط در حد یه انتقاد بود ❤
باعث میشین بدونم که اینا صرفا ایراد از من نیستن که رابطه هام گاهی دچار مشکل میشن اکثرا اوقات حس بدی میگیرم سر اینکه چرا دیگه با فلانی ارتباطی ندارم ممنون از اینکه آگاهمون میکنید دخترا✨💘
سلام قشنگها...من مخاطبِ همیشگیِ کرکره هستم و شنیدن و تماشا کردنِ شما دونفر یه لذت بزرگ رو برام بوجود اورده که دست کمی از معاشرت با دوتا دوستِ خیلی عزیز نداره. متاسفانه این اولین باریه که براتون کامنت میزارم. چون که انگار این اپیزود و موضوعش رو از من پرسیده بودین که چی ذهنتو درگیر کرده بیا راجع بهش حرف بزنیم خواستم تشکر کنم از اینکه دارین این راه رو ادامه میدین و شاید ناخواسته به گره های ذهنیِ ما مخاطب ها توی مشکلات و موضوعات مختلف کمک میکنید❤ لطفا بمونید و ادامه بدید
چقدر عالی هست که تجربه های آسیب زننده رو بیان میکنید و این بحث رو باز میکنید. من بعد از مهاجرتم با این قضیه بسیار بیشتر از قبل مواجه شدم و بسیاری از انتظاراتم از دوستی هایی که داشتم محقق نشدم. اول همه این دوستی ها رو کنار گذاشتم ولی بعد دیدم تحمل حجم تنهایی ایجاد شده رو نداشتم. بعدا برگشتم به دوستی هام اما سطح توقعاتم کلا عوض شد کسی که دوست صمیمی من بود الان دوست معمولی من هست و خیلی ها هم فقط آشنا با من هستنند اما همین سطح دوستی ها هم برام قابل ارزش هست. در خصوص معرفی پادکست توسط دوست ها هم من همین تجربه رو از سهیل علوی هم شنیدم . به نظرم در ابتدای کار متاسفانه نیروی حسادت معمولا مانع میشه ولی وقتی کار خیلی رشد میکنه اتفاقا همین دوستان برای افزایش اعتبار خودشون شروع میکنن به استوری و معرفی کردن .
چقد بهش نیاز دارم دقیقا تو نقطه ایم که حس میکنم مرزبندی واسه آدما گشاد شده .و به نظرم نقطه اوج اونجا بود که پانتاها ازناامنی دردوستی ها گف 👌مرسی کرکره❤
بسیارررر موضوع جالب بود مرسی که درباره اش صحبت کردید درسته که این موضوع در نهایت هیچ راهکاری براش نیست اما من به شخصه انقدر توی دوستی هام ضربه خوردم که دیگه یادگرفتم به هیچ عنوان دوست صمیمی نخواهم داشت و هیچکس مثل اعضای خانواده نمیتونه به آدم نزدیک باشه حتی بدترین اعضای خانواده آدم از بهترین دوست ها بهترن به نظر من
من این روزها خیلی تجربهی عجیبی دارم. من واقعاً در ارتباط تحت فشار بودم و انتخاب کردم با شخصی در ارتباط صمیمی نباشم، اما عذابی که بعدش بابت این انتخاب حمل میکنی، خیلی بیشتره. ولی در عین حال پوچ بودن اون آدم و سمی بودنش و اینکه حس درستی ندارم بهش رو نمیتونم نادیده بگیرم.
آره به فکر حد و مرز افتادم و بنظرم کلا از اول باید به فکرش باشی. گاهی دیر شد برای حد و مرز گذاشتن و گاهی به موقع بود ولی به طور کلی بنظرم حد و مرز گذاشتن برای مراقبت از خود خیلی لازمه و من تجربه آدمی که از نقطه ضعف تو برای قدرت دادن به خودش استفاده میکنه رو داشتم و بنظرم خیلی رد فلگه برای من جالبه که جلوی من مثلا از نقطه ضعف بقیه به خودش قوت میداد و میکوبیدشون.
اون جایی که انیتا داشت راجب اون دوست هایی که کنارشون گذاشته بود بغضم گرفت، مدت ها بود جای خالی چندتا از دوستام اذیتم میکرد و خب .. چقدر ما تجربه های مشابه عجیبی داریم 🚶🏻♀️
دقیقا من حس میکردم این توقع زیاد منه که مثلا از دوستام توقع دارم همونطور که من با جون و دل تشویقشون کردم کسبو کارشونو استوری کردم اوناهم در قبال من همینطور باشن و همش با خودم در جنگم که مگ دنبال جبران بودی 😕
ميدوني من هميشه فكر ميكردم زشته يه كاري برا دوست ميكني بعد انتظار هم داشته باشي ولي بعد يه مدت ميبيني كفه ترازو يكسان نيست و كلا اساس انسان و روابط بر پايه انتظار شكل ميگيره .
21:53 ۱۰۰ از ۱۰۰ مطمئنم که اینطور نیست مثلا کسی که مادرشو از دست داده و تو یه جمغی همه دارند از روز مادر حرف میزنن درسته اون آدم مسئوله خودشه و دیگران مسئولیتی ندارن ولی حد بین بیشعوری و بی پروایی با اول خود و راحت خود رو قرار دادن فرق داره ، درسته ما مسئولیتی نداریم ولی اینم قبول کنیم زندگی جمعی یعنی از ۱۲ نفر توی یک جمع هر ۱۲ تا یه insecurity دارند امروز یکی میگه بهذمن چه بزار اون ناراحت شه فدثردا اون یکی و میشه جمعی از آدمها یی که هر کدوم با یه چاقو از طرف یکی از همون جمع نشسته و hangout میکنه ، امیدوارم آدمهایی که همیشه از صدا نداشتن خسته شدن خودشون نشن یه آدم هار آسیب زننده 💔نمیدونم چطور حرفم رو بسط بدم ولی این چرخه جالبی نیست ، اامیدوارم یه روز بفهمیم که این spectrum نیازی نیست اگه ما تو یه سمت انتهایی یه طرفش هستیم تماما خودمون رو هل بدیم به تضاد نقطه ای که توش وایسادیم ، ما باید خودمونو هل بدیم به سمت نقطه تعادل به سمت وسط نه دقیقا متضاد این نقطه ای که هستیم ، درسته برای ما دستیابی به اون تضاد هیجان انگیز و پر از دوپامین و شعف غیرواقعی و تا حدی دستاورد حساب میشه ولی زمان بهمون ثابت میکنه که نخیر این هم جواب خوبی نبوده و چه خوب گفتن اندازه نگه دار که اندازه نکوست 🤍
چقدر خوبه راجب چیزایی که بقیه زیاد صحبت نمیکنن حرف میزنید. اصولا بعد از ۲۵ تا ۳۰ سالگی آدما متوجه میشن که مرزهای قویتری توی روابطشون با دوستاشون بزارن. من شخصا وقتی شروع به مرز گذاشتن کردم که دیدم اونقدری که من احساس صمیمیت با دوستام دارن اونا ندارن حتی گاهی اوقات از حسادت شروع به تیکه انداختن میکردن ولی وقتی فاصله رو حفظ میکنی اون آدما موقع حرف زدن خیلی بیشتر دقت میکنن چون به وضوح میفهمن یک یا چند قدم رفتی عقب تر.
بابت اپیزودای خوبتون ممنون و اینکه اگر براتون مقدروه از کلمات انگلیسی بین حرفاتون استفاده نکنید اینو درک میکنم اکثرمون داریم زبان میخونیم و ناخوداگاه کلمات میان وسط حرفامون ولی احساس خوبی نداره که توی همه اپیزودا این اتفاق میفته . امیدوارم ناراحت نشده باشید این فقط در حد یه انتقاد بود ❤
پانته آ چقدر استایل امروزت خوب بود
چقدر قضیه لایه های پیاز جالب بود😍
خیلی این اپیزود رو دوست داشتم❤️
مرسی ازتون✨️
آدم حس میکنه با شما نشسته اونجا مثل سه تا دوست چه حس جدیدی انتقال کرد این سبک پادکست ویدئو و دقیقا حس زمانی که پیش دوستامم❤️💖😍
باعث میشین بدونم که اینا صرفا ایراد از من نیستن که رابطه هام گاهی دچار مشکل میشن اکثرا اوقات حس بدی میگیرم سر اینکه چرا دیگه با فلانی ارتباطی ندارم
ممنون از اینکه آگاهمون میکنید دخترا✨💘
صحبت از لحظه ها نه از دیگران👌
چقدر عالی بود این اپیزود ❤
ممنونیم از همراهیت
سلام قشنگها...من مخاطبِ همیشگیِ کرکره هستم و شنیدن و تماشا کردنِ شما دونفر یه لذت بزرگ رو برام بوجود اورده که دست کمی از معاشرت با دوتا دوستِ خیلی عزیز نداره. متاسفانه این اولین باریه که براتون کامنت میزارم. چون که انگار این اپیزود و موضوعش رو از من پرسیده بودین که چی ذهنتو درگیر کرده بیا راجع بهش حرف بزنیم خواستم تشکر کنم از اینکه دارین این راه رو ادامه میدین و شاید ناخواسته به گره های ذهنیِ ما مخاطب ها توی مشکلات و موضوعات مختلف کمک میکنید❤ لطفا بمونید و ادامه بدید
بهبه. خوراک محبوب جمعهها!
چقدر عالی هست که تجربه های آسیب زننده رو بیان میکنید و این بحث رو باز میکنید. من بعد از مهاجرتم با این قضیه بسیار بیشتر از قبل مواجه شدم و بسیاری از انتظاراتم از دوستی هایی که داشتم محقق نشدم. اول همه این دوستی ها رو کنار گذاشتم ولی بعد دیدم تحمل حجم تنهایی ایجاد شده رو نداشتم. بعدا برگشتم به دوستی هام اما سطح توقعاتم کلا عوض شد کسی که دوست صمیمی من بود الان دوست معمولی من هست و خیلی ها هم فقط آشنا با من هستنند اما همین سطح دوستی ها هم برام قابل ارزش هست.
در خصوص معرفی پادکست توسط دوست ها هم من همین تجربه رو از سهیل علوی هم شنیدم . به نظرم در ابتدای کار متاسفانه نیروی حسادت معمولا مانع میشه ولی وقتی کار خیلی رشد میکنه اتفاقا همین دوستان برای افزایش اعتبار خودشون شروع میکنن به استوری و معرفی کردن .
چقد بهش نیاز دارم دقیقا تو نقطه ایم که حس میکنم مرزبندی واسه آدما گشاد شده .و به نظرم نقطه اوج اونجا بود که پانتاها ازناامنی دردوستی ها گف 👌مرسی کرکره❤
این موضوع چندوقتی بود که تو ذهنم بود و هی با خودم میگفتم کاش تو کرکره درباره اش حرف بزنن! ممنون از ویدیوی خوبتون و من هم دوست ندارم مهمون بیارید:)
بسیارررر موضوع جالب بود مرسی که درباره اش صحبت کردید درسته که این موضوع در نهایت هیچ راهکاری براش نیست اما من به شخصه انقدر توی دوستی هام ضربه خوردم که دیگه یادگرفتم به هیچ عنوان دوست صمیمی نخواهم داشت و هیچکس مثل اعضای خانواده نمیتونه به آدم نزدیک باشه حتی بدترین اعضای خانواده آدم از بهترین دوست ها بهترن به نظر من
چقدر این اپیزود رو میشه تا تموم وجود حس کرد💔
🫂🫂
عالی
حواسم هست که حواستون به چیدمان و نور و رنگ فضا هست و مرسی که دارید روش کار میکنید 😍🤌🏻
بوس بهت
Thanks for sharing your thoughts and insights girls
I really enjoyed your podcast
Glad you enjoyed it!
واقعا عالیه بیشتر از دوستی حرف بزنین من خیلی ازتون یاد میگیرم
ممنونیم از همراهیت ❤
چقدر این اپیزود نور خوبی داره👌
من این روزها خیلی تجربهی عجیبی دارم. من واقعاً در ارتباط تحت فشار بودم و انتخاب کردم با شخصی در ارتباط صمیمی نباشم، اما عذابی که بعدش بابت این انتخاب حمل میکنی، خیلی بیشتره. ولی در عین حال پوچ بودن اون آدم و سمی بودنش و اینکه حس درستی ندارم بهش رو نمیتونم نادیده بگیرم.
جوری که کنجد با پانته آ راحته❤
فوق العاده بود ❤
تو اکثر روابطم وقتی به فکر اینکه حد و مرز داشته باشم می افتادم دیگه خیلی دیر شده بود🥲
آره به فکر حد و مرز افتادم و بنظرم کلا از اول باید به فکرش باشی. گاهی دیر شد برای حد و مرز گذاشتن و گاهی به موقع بود ولی به طور کلی بنظرم حد و مرز گذاشتن برای مراقبت از خود خیلی لازمه و من تجربه آدمی که از نقطه ضعف تو برای قدرت دادن به خودش استفاده میکنه رو داشتم و بنظرم خیلی رد فلگه برای من جالبه که جلوی من مثلا از نقطه ضعف بقیه به خودش قوت میداد و میکوبیدشون.
کیف میکنم ازتون. زنان ایرانی❤
ممنونم بابت این اپیزود ❤
اپیزود فوق العاده ای بود👌🏻♥️
خیلی خوب بود ❤
اون جایی که انیتا داشت راجب اون دوست هایی که کنارشون گذاشته بود بغضم گرفت، مدت ها بود جای خالی چندتا از دوستام اذیتم میکرد و خب .. چقدر ما تجربه های مشابه عجیبی داریم 🚶🏻♀️
به به😍😍😍😍
چه موضوع مناسبی واقعا✨✨
به نظرم تو هرررر رابطه ای باید حد و مرز گذاشت و واقعااا این موضوع برای من سخته
منم همینطور دخترا منم همینطور
ارامشی که ولاگای کرکره داره🫠🤍
خیلی حرفای خوبی میزنید ❤ کاش تا همیشه ادامه داشته باشه
مرسی از توجهت، دیوایسمون رو عوض کردیم😄
و چقدر این اپیزود لازم بود و باید
بعضی ها نمیدونند باید دوستی و نگهداری کرد و اصلا مواظب روابطشون نیستند و این ناراحت کننده است.
یه فیت با افتاپیکیا بدین
به نظرم خوب میشه
دقیقا من حس میکردم این توقع زیاد منه که مثلا از دوستام توقع دارم همونطور که من با جون و دل تشویقشون کردم کسبو کارشونو استوری کردم اوناهم در قبال من همینطور باشن و همش با خودم در جنگم که مگ دنبال جبران بودی 😕
ميدوني من هميشه فكر ميكردم زشته يه كاري برا دوست ميكني بعد انتظار هم داشته باشي ولي بعد يه مدت ميبيني كفه ترازو يكسان نيست و كلا اساس انسان و روابط بر پايه انتظار شكل ميگيره .
من متاسفانه زخم خورده حد و مرز نذاشتن با دوستامم!!!کاش زودتر این اپیزود رو میدیم ولی بازم هروقت ماهی رو از آب بگیری تازه اس❤
❤❤❤
21:53 ۱۰۰ از ۱۰۰ مطمئنم که اینطور نیست مثلا کسی که مادرشو از دست داده و تو یه جمغی همه دارند از روز مادر حرف میزنن درسته اون آدم مسئوله خودشه و دیگران مسئولیتی ندارن ولی حد بین بیشعوری و بی پروایی با اول خود و راحت خود رو قرار دادن فرق داره ، درسته ما مسئولیتی نداریم ولی اینم قبول کنیم زندگی جمعی یعنی از ۱۲ نفر توی یک جمع هر ۱۲ تا یه insecurity دارند امروز یکی میگه بهذمن چه بزار اون ناراحت شه فدثردا اون یکی و میشه جمعی از آدمها یی که هر کدوم با یه چاقو از طرف یکی از همون جمع نشسته و hangout میکنه ، امیدوارم آدمهایی که همیشه از صدا نداشتن خسته شدن خودشون نشن یه آدم هار آسیب زننده 💔نمیدونم چطور حرفم رو بسط بدم ولی این چرخه جالبی نیست ، اامیدوارم یه روز بفهمیم که این spectrum نیازی نیست اگه ما تو یه سمت انتهایی یه طرفش هستیم تماما خودمون رو هل بدیم به تضاد نقطه ای که توش وایسادیم ، ما باید خودمونو هل بدیم به سمت نقطه تعادل به سمت وسط نه دقیقا متضاد این نقطه ای که هستیم ، درسته برای ما دستیابی به اون تضاد هیجان انگیز و پر از دوپامین و شعف غیرواقعی و تا حدی دستاورد حساب میشه ولی زمان بهمون ثابت میکنه که نخیر این هم جواب خوبی نبوده و چه خوب گفتن اندازه نگه دار که اندازه نکوست 🤍
ده اپیزود دیگه برید میشه یه سال❤
دوستان توییتر آنیتا یا اگر پانتا پابیلیک داره میدین 🥲🤍
ی جا میخوندم ک میگفت اونا فقط جواب منو میدادن هیچوقت شروع کننده بحث نبودن💔
ارامشی که ولاگای کرکره داره🫠🤍
واقعا عالیه بیشتر از دوستی حرف بزنین من خیلی ازتون یاد میگیرم
❤❤
ارامشی که ولاگای کرکره داره🫠🤍