عشق نشانی از تکامل عقلانیت است ، عاشقی مانند حلاج یا مولانا از عقلانیت عبور کرده اند تا به آن درجه رسیده‌اند. با تشکر از استاد گرامی جناب دکتر سروش . موفق باشید و موید ، انشاالله .
اولین بار است که جلسه را عاری از سروصدا و سرفه های پیهم حاضران می یابم. کاش همه محافل ایشان همین گونه باشد. ما ضرور نیست با متکلم همنوا باشیم ولی ادب و احترام به مقام انسان حکم می کند که تا حد امکان آرام باشیم و سراپا گوش.
سوال بنده این هست از دکتر سروش اگر تمام دین تعقلی هست چرا اصولا ما در دین فرد مقدس و ساحت قدسی داریم؟ اگر اینطوره که دیگر نباید تفاوتی میان پیامبر و فیلسوف باشه
سنگ سنگسار سنگ مذآب در دل خاکم جو‌شا‌ن و پر تلاطم و پاکم در انتضار زلزله ای ماندم تا همچو کوره ای به برون راندم الماس بود و مرمر خارا بود تا در سریر کوه مرا جا بود زیبا نگین به حلقه درخشیدم تحسین و شو‌ق بود آنچه که میدیدم برسینه ریز گردن زیبا یان چون گو‌شو‌اره بودم آویزان مرمر تراش عشق تراشید‌م همچون ونو‌س بودم و میدیدم چون لو‌حه بر‌مزار نهاد‌ند‌م عطر و گلا‌ب و آب فشا‌نندم سنگ سیا‌ه کعبه اگر بودم هر گز طو‌اف کعبه نفرسود‌م اما در‌یغ و درد که فرسودم از شر‌م خویش هیچ نیاسودم بیزا‌ر از خود و روز‌گا‌ر شد‌م روز‌ی که سنگ سنگسار شد‌م از :مسعود علی پور.
شاید تفاوت یک دکتر یا مهندس با پیامبران همانطورکه استاد سروش اشاره فرمودند این باشد که عمل فارغ التحصیلان علوم مبتنی بر مکاشفه نیست و از دکتر یا مهندس بی حوصله که بگذریم ما بقی عند المطالبه بایستی که دلایل خود را ارائه دهند و چنانچه ترازوی آنان با میزان جامعه علمی و کتاب درسی هم سو نباشد ای بسا که مجازات شوند. ضمنا کامپیوتر را هم عقلا با استدلال های ریاضی برنامه ریزی کرده اند.
یک نکته را در مقایسه تعبد علمی و تعبد دینی در نظر نگرفته اید و می فرمائید همچنانکه در کلاس درس تعبد علمی دارید در دین هم تعبد داشته باشید . اشکال این مقایسه این است که آن دانشجو دارد می بیند که علم چه دستاوردهای خوب و مفیدی برای بشر و دنیا داشته و با دیدن عملکرد آن متوجه می شود که کشف کننده فلان باکتری یا فلان فرمول ریاضی درست تشخیص داده است. پس آن را تعبدا می پذیرد و پا در همان راه می گذارد تا اگر توانست در ارتقای آن علم نقشی هم داشته باشد . یک دین دار اگر ببیند دستاورد دین در دنیا مثبت است و دین دارها اخلاق های بهتری نسبت به بی دین ها دارند و صلح و امنیت و دوستی در جوامع دینی بیش از جوامع بی دین است ، آن دین را تعبدا می پذیرد ولی اگر چیزی غیر از این مشاهده کند آنوقت است که به ریشه پیدایش آن امر دینی شک می کند که آیا واقعا از جانب خداوند است یا خیر؟ البته بنده خودم الحمدلله دین دار هستم . ابتدا تعبدا دیندار بودم ولی طی سالها تلاش کردم با تحقیق و تفکر ، تعقلا دین دار باشم . و فقط خواستم توضیح دهم که جناب سروش مقایسه درستی ارائه ندادند.
دکتر بزرگوار با تمام احترام به شما و دانشتان تمام ادله که آوردید را باهمین عقل نیم بند میتوان جواب منطقی داد ودر انتها اگر نیک بنگریم دین یک اعتقاد قلبی هست که من نویی با اینکه به خدا ومعاد اعتقاد دارم باز هم در ذهنم با کلی سوال و پارادوکس بیجواب روبرو هستم و هیچیک از بیانات ارزشمند شما نیز جواب آنها را نمیدهد واگر با خویشتن رک باشیم وسعی کنیم تا حد ممکن تعصب در چیزی نداشته باشیم در انتها بسیاری از قسمت تمام ادیان تعبد میباشد البته باز هم با کمال احترام
دین، علم، و فلسفه / ... ***- چیزی به اسم دین¬کامل... که همزمان در بر گیرنده مذهب، علم، و فلسفه باشد، و همه چیز را «دینی و مذهبی» تعبیر و بیان کند وجود حقیقی ندارد!!! = این، درک سنتی و تاریخی افراد است، و لازم است تا اصلاح شود... در فلسفۀ جدید...!!! ***- یک انسان وجود دارد، با 3 ویژگی نهفته در او: 1. اصول معنوی...، که فرد را به سمت تعالی هدایت می¬کند؛ با ابزار تزکیه نفس... 2. علم مدرن، که زندگی پیشرفته در زمینه¬های مختلف برای او می¬سازد؛ با ابزار مشاهده، مقایسه، و تجربه... 3. فلسفۀ عقلانی، که حقایق زندگی و جهان را برایش آشکار می¬کند؛ با ابزار منطق... *- (لطفاً نیروهای درونی انسان... و شکل¬گیری 4 درجۀ شخصیت اجتماعی... و 3 نوع جامعه... را در نظر داشته باشید...) ... کتاب انسان استاندارد را بخوانیم و انسان¬هایی استاندارد شویم!... دانلود رایگان از: sites.google.com/site/theofficialsiteofdariush
عشق نشانی از تکامل عقلانیت است ، عاشقی مانند حلاج یا مولانا از عقلانیت عبور کرده اند تا به آن درجه رسیده‌اند. با تشکر از استاد گرامی جناب دکتر سروش . موفق باشید و موید ، انشاالله .
با تشکر از استاد گرامی جناب دکتر سروش .
thank you very much sir
تحمیق
عشق نشانی از تکامل عقلانیت است ، عاشقی مانند حلاج یا مولانا از عقلانیت عبور کرده اند تا به آن درجه رسیده‌اند.
با تشکر از استاد گرامی جناب دکتر سروش .
موفق باشید و موید ، انشاالله .
اولین بار است که جلسه را عاری از سروصدا و سرفه های پیهم حاضران می یابم. کاش همه محافل ایشان همین گونه باشد. ما ضرور نیست با متکلم همنوا باشیم ولی ادب و احترام به مقام انسان حکم می کند که تا حد امکان آرام باشیم و سراپا گوش.
مشکل سایر جلسات نقص صدابرداری است که صدای محیط را ضبط می‌کنه امیدواریم هرچه سریعتر و بهتر مشکلات رفع گردند و مستمعین بهره‌برداری بهتری نمایند
عالی بود دکتر
Only father son holy spirito amen
دوستت دارم! عمر ات طولانی باد!
جانا سخن از زبان ما میگویی. درود بر شما.
Reason=دلیل
الشعراء
وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ
ﻭ ﺍﻟﺒﺘّﻪ ﺍﻳﻦ [ﻗﺮﺁﻥ] ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (١٩٢)
ممكن اسماء كتب الكريم سروش
دکتر سروش اگه در حوزه فلسفه و تعلیم و تربیت بحث کند عالی است
DR,Soroosh in English we say Due to that s what you need to say
نريد ترجمة كلام سروش
سوال بنده این هست از دکتر سروش اگر تمام دین تعقلی هست چرا اصولا ما در دین فرد مقدس و ساحت قدسی داریم؟ اگر اینطوره که دیگر نباید تفاوتی میان پیامبر و فیلسوف باشه
Khalil Khoshrou پیامبران همه راهنما بودند و نه چیز دیگر . افراد را هم خودمان درست میکنیم.
سنگ سنگسار
سنگ مذآب در دل خاکم
جو‌شا‌ن و پر تلاطم و پاکم
در انتضار زلزله ای ماندم
تا همچو کوره ای به برون راندم
الماس بود و مرمر خارا بود
تا در سریر کوه مرا جا بود
زیبا نگین به حلقه درخشیدم
تحسین و شو‌ق بود آنچه که میدیدم
برسینه ریز گردن زیبا یان
چون گو‌شو‌اره بودم آویزان
مرمر تراش عشق تراشید‌م
همچون ونو‌س بودم و میدیدم
چون لو‌حه بر‌مزار نهاد‌ند‌م
عطر و گلا‌ب و آب فشا‌نندم
سنگ سیا‌ه کعبه اگر بودم
هر گز طو‌اف کعبه نفرسود‌م
اما در‌یغ و درد که فرسودم
از شر‌م خویش هیچ نیاسودم
بیزا‌ر از خود و روز‌گا‌ر شد‌م
روز‌ی که سنگ سنگسار شد‌م
از :مسعود علی پور.
سلام
01:19:29
آب
سروش همان ابو بغدادی.با سلاح قلم وزبان
شاید تفاوت یک دکتر یا مهندس با پیامبران همانطورکه استاد سروش اشاره فرمودند این باشد که عمل فارغ التحصیلان علوم مبتنی بر مکاشفه نیست و از دکتر یا مهندس بی حوصله که بگذریم ما بقی عند المطالبه بایستی که دلایل خود را ارائه دهند و چنانچه ترازوی آنان با میزان جامعه علمی و کتاب درسی هم سو نباشد ای بسا که مجازات شوند.
ضمنا کامپیوتر را هم عقلا با استدلال های ریاضی برنامه ریزی کرده اند.
یک نکته را در مقایسه تعبد علمی و تعبد دینی در نظر نگرفته اید و می فرمائید همچنانکه در کلاس درس تعبد علمی دارید در دین هم تعبد داشته باشید .
اشکال این مقایسه این است که آن دانشجو دارد می بیند که علم چه دستاوردهای خوب و مفیدی برای بشر و دنیا داشته و با دیدن عملکرد آن متوجه می شود که کشف کننده فلان باکتری یا فلان فرمول ریاضی درست تشخیص داده است. پس آن را تعبدا می پذیرد و پا در همان راه می گذارد تا اگر توانست در ارتقای آن علم نقشی هم داشته باشد .
یک دین دار اگر ببیند دستاورد دین در دنیا مثبت است و دین دارها اخلاق های بهتری نسبت به بی دین ها دارند و صلح و امنیت و دوستی در جوامع دینی بیش از جوامع بی دین است ، آن دین را تعبدا می پذیرد ولی اگر چیزی غیر از این مشاهده کند آنوقت است که به ریشه پیدایش آن امر دینی شک می کند که آیا واقعا از جانب خداوند است یا خیر؟
البته بنده خودم الحمدلله دین دار هستم . ابتدا تعبدا دیندار بودم ولی طی سالها تلاش کردم با تحقیق و تفکر ، تعقلا دین دار باشم . و فقط خواستم توضیح دهم که جناب سروش مقایسه درستی ارائه ندادند.
واقعا حیف وقت
اگر الله افریگار واقعی جهان هستی است وقادر مطلق است
چرا این همه از شرک وحشت دارد
وحشت ندارد
متنفر است
دکتر بزرگوار با تمام احترام به شما و دانشتان تمام ادله که آوردید را باهمین عقل نیم بند میتوان جواب منطقی داد ودر انتها اگر نیک بنگریم دین یک اعتقاد قلبی هست که من نویی با اینکه به خدا ومعاد اعتقاد دارم باز هم در ذهنم با کلی سوال و پارادوکس بیجواب روبرو هستم و هیچیک از بیانات ارزشمند شما نیز جواب آنها را نمیدهد واگر با خویشتن رک باشیم وسعی کنیم تا حد ممکن تعصب در چیزی نداشته باشیم در انتها بسیاری از قسمت تمام ادیان تعبد میباشد البته باز هم با کمال احترام
دین، علم، و فلسفه / ...
***- چیزی به اسم دین¬کامل... که همزمان در بر گیرنده مذهب، علم، و فلسفه باشد،
و همه چیز را «دینی و مذهبی» تعبیر و بیان کند وجود حقیقی ندارد!!!
= این، درک سنتی و تاریخی افراد است، و لازم است تا اصلاح شود...
در فلسفۀ جدید...!!!
***- یک انسان وجود دارد، با 3 ویژگی نهفته در او:
1. اصول معنوی...، که فرد را به سمت تعالی هدایت می¬کند؛ با ابزار تزکیه نفس...
2. علم مدرن، که زندگی پیشرفته در زمینه¬های مختلف برای او می¬سازد؛ با ابزار مشاهده، مقایسه، و تجربه...
3. فلسفۀ عقلانی، که حقایق زندگی و جهان را برایش آشکار می¬کند؛ با ابزار منطق...
*- (لطفاً نیروهای درونی انسان... و شکل¬گیری 4 درجۀ شخصیت اجتماعی... و 3 نوع جامعه... را در نظر داشته باشید...)
...
کتاب انسان استاندارد را بخوانیم و انسان¬هایی استاندارد شویم!...
دانلود رایگان از: sites.google.com/site/theofficialsiteofdariush
در مورد گلشیفته قراهانی با اظهار نظر احمقانه واقعا" گند زدی !
عشق نشانی از تکامل عقلانیت است ، عاشقی مانند حلاج یا مولانا از عقلانیت عبور کرده اند تا به آن درجه رسیده‌اند.
با تشکر از استاد گرامی جناب دکتر سروش .
موفق باشید و موید ، انشاالله .