از اینکه در ماه رمضان به لطف الهی به سخنرانی های حکیمانه دکتر گوش فرا میدهم و از فضل ایشان بهره میبرم خداوند یکتا را سپاسگزارم. در یک قسمت از سخنرانی از ابراهیم نبی یاد شد و فرمان قربانی کردن فرزندش برای خداوند آنچه از تاریخ بر می آید قربانی کردن فرزندان ذکور برای خدایان امری رایج و عرفی بوده و جنایت محسوب نمیشد بلکه نشان دهنده اوج ایثار و عشق به خداوند بود آنچه که میشود حدس زد اینبود که خداوند قربانی کردن فرزندان را آنطور که در قرآن منع شده هنوز بر ابراهیم و قومش ممنوع ننموده بود در ضمن حضرت ابراهیم هم کمی بقول فرنگی ها ابسسیو کومپالسیو دیس اوردر داشتند و با وجود ایمان بخدا از آرامش قلبی مناسبی بهره ای نبرده بودند و هر از چند گاهی برای اطمینان خاطر درخواست اشاره ای از خالق واحد را مینمودند من این مطلب شعر مانند را در مورد ابراهیم نبی و امتحان خداوند نوشته ام که شاید مورد توجه قرار گیرد وحی شد بر ابراهیم که ای نبی کن عزیزت را برای من قربانی تو هر از چند گاه میکنی زاری که کسب ایمان نشود به این آسانی روزی آتش کنم برایت چون نسیم روز دیگر پرنده ای زنده کنم ز دو نیم حال نوبت توست تا دهی نشان میزان ایمانت را به من و بندگان ابراهیم فرزند خود کرد صدا که جانم از خالقم آمده است ندا که تو را برای او فدا کنم دین خود را به او اینگونه ادا کنم داستان کوته کنم علی ایحلحال که تکرار مکررات است و مایه ملال همه دوستان دانند نتیجه کار که اسماعیل ماند و ابراهیم شد رستگار سئوال اینجاست مگر نمیدانست خالق احد که ابراهیم به فرمانش گردن مینهد جواب این است خداوند میدانست بدون چون و چرا کند ابراهیم دستورش اجرا ولی ابراهیم نداشت آن سان به میزان ایمان خود ایمان پس بدان آنچه هست امتحان خدا نیست برای خداشناسی بل شناختن خود ما التماس دعا
امیدوارم جناب شان این تبصره ها را بخوانند. تکرار مکررات و مثال های اضافی شاید برای اطفال سودمند باشد. من در بسیاری از موارد چنان خسته و کسل می شوم که جلسه را ترک می کنم .
درود بر استاد بزرگ دکتر سروش خرسندم که در زمانی هستم که از استادی چون شما درس می اموزم
جناب سروش مثل همیشه پربار و عالی بود
عالی درود بر دکتر عزیز 🌹❤
درود دوکتور بزرگوار
درود بر زنده یاد مولانا ی بزرگ
درود بر جناب عالي دكتر سروش.
از اینکه در ماه رمضان به لطف الهی به سخنرانی های حکیمانه دکتر گوش فرا میدهم و از فضل ایشان بهره میبرم خداوند یکتا را سپاسگزارم.
در یک قسمت از سخنرانی از ابراهیم نبی یاد شد و فرمان قربانی کردن فرزندش برای خداوند
آنچه از تاریخ بر می آید قربانی کردن فرزندان ذکور برای خدایان امری رایج و عرفی بوده و جنایت محسوب نمیشد بلکه نشان دهنده اوج ایثار و عشق به خداوند بود
آنچه که میشود حدس زد اینبود که خداوند قربانی کردن فرزندان را آنطور که در قرآن منع شده هنوز بر ابراهیم و قومش ممنوع ننموده بود
در ضمن حضرت ابراهیم هم کمی بقول فرنگی ها ابسسیو کومپالسیو دیس اوردر داشتند و با وجود ایمان بخدا از آرامش قلبی مناسبی بهره ای نبرده بودند و هر از چند گاهی برای اطمینان خاطر درخواست اشاره ای از خالق واحد را مینمودند
من این مطلب شعر مانند را در مورد ابراهیم نبی و امتحان خداوند نوشته ام که شاید مورد توجه قرار گیرد
وحی شد بر ابراهیم که ای نبی
کن عزیزت را برای من قربانی
تو هر از چند گاه میکنی زاری
که کسب ایمان نشود به این آسانی
روزی آتش کنم برایت چون نسیم
روز دیگر پرنده ای زنده کنم ز دو نیم
حال نوبت توست تا دهی نشان
میزان ایمانت را به من و بندگان
ابراهیم فرزند خود کرد صدا
که جانم از خالقم آمده است ندا
که تو را برای او فدا کنم
دین خود را به او اینگونه ادا کنم
داستان کوته کنم علی ایحلحال
که تکرار مکررات است و مایه ملال
همه دوستان دانند نتیجه کار
که اسماعیل ماند و ابراهیم شد رستگار
سئوال اینجاست مگر نمیدانست خالق احد
که ابراهیم به فرمانش گردن مینهد
جواب این است
خداوند میدانست بدون چون و چرا
کند ابراهیم دستورش اجرا
ولی ابراهیم نداشت آن سان
به میزان ایمان خود ایمان
پس بدان آنچه هست امتحان خدا
نیست برای خداشناسی بل شناختن خود ما
التماس دعا
امیدوارم جناب شان این تبصره ها را بخوانند. تکرار مکررات و مثال های اضافی شاید برای اطفال سودمند باشد. من در بسیاری از موارد چنان خسته و کسل می شوم که جلسه را ترک می کنم .