داستان واقعی: با شنیدن این داستان شوکه میشی... می‌گفتن بابام..
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 27 มิ.ย. 2024
- داستان واقعی: می‌گفتن بابام ... #داستان_واقعی #داستان #dastan
#آوای_داستان #religion
لینک آوای رمان(داستان های ارباب ، رعیتی)
✅️ / @avayeroman-ez5mg
لینک چنل سرای داستان با صدای آوا
✅️ / @saraye.dastan963
لینک چنل نجوای داستان با صدای آوا
✅️ / @najvayedastan
لینک چنل رمان سرا با صدای آوا
✅️ / @romansara.
داستان واقعی: شب نامزدیم .... #داستان_واقعی #پادکست #داستان
✅️ • داستان واقعی: شب نامزد...
داستان واقعی: صدای..از اتاق خوابم میومد وقتی به سمتش رفتم شوهرمو...#داستان_واقعی #پادکست #داستان
✅️ • داستان واقعی: صدای..از...
داستان واقعی: یه دختر روستایی گرفتم ... #داستان_واقعی #پادکست #داستان
✅️ • داستان واقعی: یه دختر ...
داستان واقعی: دختر روستایی بودم .. #داستان_واقعی #پادکست #داستان
✅️ • داستان واقعی: دختر روس...
داستان واقعی: دختر مردی فقیر و دستفروش بودم.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان
✅️ • داستان واقعی: دختر مرد...
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستان عاشقی
داستان
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان فارسی
پادکست داستان
داستان انگیزشی
داستان انگیزشی موفقیت
داستان انگیزشی کوتاه
داستان کوتاه
داستان واقعی جنایی
داستان ترسناک
رمان صوتی فارسی
رمان صوتی عاشقانه
کتاب صوتی
مشاوره
تجربه
ازدواج
عشق
مشاوره ازدواج
شعر عاشقانه
شاعرانه
شعر
نجوای داستان
آوای داستان
Avaye Dastan
لینک کانال آوای رمان (کانال جدیدم) با صدای آوا
خدایا هیچوقت کسی رومحتاج کسی نکنه بی پولی سخته😢😢
سلام آوا جانم. امیدوارم که خوب و خوش باشی. هرچی نوشتم در پیغام قبلیم از تهِ دلم بود. و سعی میکنم هر دفعه چیزی بنویسم که به یوتیوب الگوریتم شما کمک کنه. چقدر غمگین میشم که مردم فقیر در دنیا، مخصوصا در ایران عزیزم وجود دارند. هرچقدر هم کمک بکنیم، باز هم مردم گرسنه به خواب میرند، مخصوصا بچه ها. این زنیکه پیر زن اعصابم را خورد کرد و امیدوارم که تا به حالا به درک رفته باشد. امین.
خانم دانا...فهمیده...زرنگ.....راه درستی و انتخاب کردی...کاراکتر خواهرت درست نبود...بر عکس مقدمه زرنگ نبود‌‌متاسفانه..
واقعا داستانی جلب وشنیدنی بود هیچ وقت نباید خدارو فراموش کرد همیشه باید گفت خدایا برای دادهایت و ندادهایت شکر که همه حکمت خودتته
از زحمت های تان متشکرم خوشحال باشید
خسته نباشید، این داستان واقعی بود؟ من فقط موندم آخه چطور آدم میتونه اینقدر دقیق همه چیز از دوران پنج سالگیش رو یادش باشه🤔
با عرض سلام و خسته نباشید به خدمت شما عزیزان ممنونم بسیار آموزنده بود سرگذشت این دختر عزیز وبا ایمانم، امیدورام که هیچ کس سر گذشت این دختر گلم را تجربه نکنه انشاالله. که واقعا با ایمان بودنش به خدا عزیزمان امیدش را از دست نداد. وراه راست زندگی رابا مشقت زیاد طی کرده وخداوند مهربانم اون را خوشبخت کرد. الهی آمین. وخدا نور به قبر ه پدرش ومادر زحمتکش ببارد.. که همچنین دختری این خدا بیامرزه تربیت کرد وبه جامعه تحویل داد. انشالله که همیشه با خانواده‌ات، سالم خوشبخت باشی.. الهی آمین... وممنونم از شما راوی عزیزم خسته نباشید عالی بود این داستان امشبتان، خدا را عاقبت این دخترم هم ختم بخیر شد... شبتان بخیر رو خوشی وسلامتی انشاالله.. وخدا نگهدارتان. ❤❤❤🙏🙏🙏🌹🌹🌹👌👌
واقعاداستان زیباودلنشینی بودخداآدمهای مثل فاطمه خانم روتواین دنیازیادکنه وخداروشکرکه خوشبختی همیشه دعاکن واقعاازخوسحالی واست گریه کردم❤❤❤
وای خدایا چقدر ناشکریم خدایا هیچکس محتاج بنده بد نکن
انشاالله خداوند همه جوونارو مثل شما عاقبت بخیر کنه ❤❤❤❤❤خیلی داستان قشنگ با صدای قشنگ راوی خوش صدا❤❤❤
خدایا شکرت...
چقدر نداری سخته خدا همیشه پشت وپناه بی پناهان باشه❤❤❤
عالی هستی آوا جونم❤❤❤❤❤❤
با سپاس از راوی داستان سپاسگزارم نازنین گل مانا باشی خیلی زیبا بود الهی همه د ر در پناه خالق عشق باشند گلم ❤🎉❤🎉❤🎉
بسیار عالی بود مخصوصا که آخرش به خوبی تمام شد😊❤❤❤
عاشق صدای شما هستم 💜
باخدا باش وپادشاهی کن بیخدا باش وهر چه خواهی کن
خدا رو شکر که سعادتمند شدی لایقش بودی ❤
بی‌نظیر بود ممنون از شما راوی عزیز و گرامی ❤❤❤