برا منی که کمتر از یک سال به کنکورم باقی مونده و از بچگی ارزو و تلاشم تحصیل در علوم اجتمایی(خصوصا روابط بینالملل) بوده این اپیزود از ۵ جلسه مشاوره هم مفید تر بود، ممنون
درود بر شما من اهل افغانستانم و حرفهاتون دقیق و حقیقت داره چون تجربه دارم و زمان که ایران بودم رشتهی مهندسی کامپیوتر بودم و الان که ایران نیستم رشتهم علوم سیاسی میخونم و از حرفاتون خیلی خوشم اومد چون صادقانه پیش رفتین.❤👌😊
چند تا واحد درسی مفید و خوب داره. برخی واحدهای کم عمق هم با استادهای خوب عمیق میشن. ولی در کل اگر علاقه داشته باشید باید دلخوش باشید به پیدا کردن چند تا دوست و درک اون چیزی که احتمالا قبول ندارید.
تشکر بابت ویدیو عال،به نظر شما مهاجرت در این رشته آينده شغلی به همراه دارد؟فضای سیاسی دیگر کشور ها میتواند به یک خارجی اجازه ورود در کار های حکومتی و سیاسی را بدهد؟به تشکر
سپاس. بله، فضا داره ولی نباید خیال بافی کرد. هم افرادی بودن که خودشون رو خراب کردن و فقط به موفقیت مالی رسیدن، هم کسانی که آبرو و موفقیت مالی رو با هم دارن، هم موارد بسیار زیادی که اصلا در حوزه علوم سیاسی مشغول به کار نشدن و در مهاجرت جذب امور دیگه شدن. من از هر سه گروه افرادی رو میشناسم و دیدم. بنظرم توانمندی شخصی و انگیزه و جزئییات تصمیمات خیلی مهمه و نمیشه پاسخ قطعی داد، اما فضای کاری بعد از مهاجرت هست و ما مواردی رو داشتیم که حتی وارد احزاب سیاسی کشورهای اروپایی و غیراروپایی شدن
واقعا شرمنده دکتر احمد بستانی استاد بسیار باسواد اونجا شدم. اما خب اجازه بدید نپذیرم. البته تصحیح کنم که از قزوین بهتره قطعا. در نهایت که من عقلم و دلم با دانشگاه تهرانه و بس
@@schoolofpoliticsFarsi والا من هم فقط بخاطر دکتر بستانی گفتم و به اندازه خیلی کمتری دکتر کریمی پور. من هم همینطور ولی تهران هم داره از دست میره متأسفانه
سلام امیدوارم خوب باشید. من تصمیم گرفتم روابط بین الملل رو در روسیه بخونم ب نظرتون کار بیخوده و شرایط کاریش مثل ایرانه؟یا نه واقعا فضای رشد برای این رشته خارج از ایران وجود داره؟
درود. سپاس. ببینید شما به عنوان یک خانم و به عنوان یک متخصص، در بسیاری از کشورهای خارجی از جمله در روسیه میتونید موقعیت خوبی برای کار داشته باشید به شرط اینکه توانمندیهای زیادی هم داشته باشید و یادتون باشه در هر صورت بازار به شدت رقابتیه. روسیه رو به صورت خاص و دقیق نمیدونم ولی خیلی شنیدم و دیدم از آشنایان دور و نزدیک رو که مشغول به کار شدن. از رسانه تا وزارت و پارلمان. در سمتهای مختلفی قرار میگیرن افراد و لزوما کار پژوهشی نیست. فرصتی هست اگر در یک دانشگاه خوب روسی مشغول به تحصیل بشید ولی توجه کنید که حتما یک یا چند زبان باید خیلی خوب یاد بگیرید و فراتر از دانشگاه و کار کلاسی فکر کنید و برنامه ریزی داشته باشید
سلام، شرایط استخدام توی سازمان انرژی اتمی و هستهای شما اطلاع دارید با مدرکِ علوم سیاسی چطوری هست؟ من جایی شنیده بودم اگر با این مدرک اونجا استخدام بشین دیگه شرایط خروج از کشور رو به هیچ عنوان ندارید، درسته این؟
اولین بار هست میشنوم با این مدرک سازمان انرژی اتمی ممکنه کسی رو جذب کنه. یک مورد هم نشنیدم و ندیدم. اطلاعی ندارم. اما بعیده اصلا جذبی هم اگر باشه با آزمون و این چیزها باشه استخدامش. البته اگر چک کنید میبینید در رشتههای مهندسی مرتبط با این سازمان رویههای پیشبینی شده و منظمی وجود داره
این دقیقا همون ویدیویی بود که جای خالیش شدیدا حس میشد داخل یوتیوب مرسی داداشم یه چیزی که هست درباره خودم بگم اینه که من خودم دیپلم علوم انسانی دارم علاقمند شدم به کارمند وزارت امور خارجه شدن، دیپلمات شدن دوست داشتم رشته علوم سیاسی یا روابط بین الملل بخونم به دو زبان مسلط هستم و مدرک دارم( انگلیسی و ترکی استانبولی) پارتی هم ندارم یه آدم کاملا معمولیم که دستی به دولت نداره با این چیزایی که شنیدم عملا نمیتونم به عنوان یه آدم فهمیده و باسواد تو این رشته به جایی برسم درسته؟ عملاً این مدرک مدرکی میشه که قاب کنم به دیوار؟
این سوالی نیست که بتونم دقیق پاسخ بدم. هر سال تفاوتهایی وجود داره و کلا شکست رتبه زیادی شامل حال این رشته میشه برای مقطع لیسانس. رتبه خوبی نیاز ندارید. میتونم با اطمنینان بگم که تا رتبه 400 کشوری صد در صد دانشگاه تهران قبولید. علامه که تا چند هزار هم امکانش هست، بویژه اگر نوبت دوم رو انتخاب کنید.
صادقانه نظر مثبتی درباره اون دانشگاه ندارم و حتی بهش فکر نکردم. به درد کسی میخوره که از عقاید مشخصی طرفداری میکنه و علاقهمنده در راستای تقویت اون عقاید تحصیل و کار کنه. سابقا چند استاد خوب داشته ولی حالا فرد خاصی در این رشته نداره
@@schoolofpoliticsFarsi حقیقت من تنها چند روز هست که دارم درباره علوم سیاسی جستجو میکنم و یک پژوهش خودجوش انجام دادم و متوجه شدم که در ایران تفاوتی میان تحلیل،(Analysis) و پژوهش(Research) قائل نیستند و این جستار من را دلسرد کرد زیرا من به این امید میخواستم ریشه علوم سیاسی را بخوانم که بتوانم به عنوان یک تحلیلگر سیاسی فعالیت کنم و من میبینم که در تعریف و توضیح جایگاه یک تحلیلگر را با پژوهشگر سیاسی یکی میکنند در صورتی که هدف یک پژوهشگر با یک تحلیلگر یا آنالیزور فرق میکند من الان نمیدانم با این تفاسیر چجوری اصلا باید اموزش ببینم و فرصت های شغلی در پیوند با علاقه خود پیدا کنم هنگامی که هتا(حتی) تفاوت این ها در ایران مشخص نشده.
@@Sa-tp6wj ببینید، اگر منظور شما از تحلیلگر کسی هست که در حوزه عمومی دست به بررسی وقایع و مسائل میزنه و ریسکها، فرصتها و هزینهها رو میسنجه و بعد این رو به صورت کالا به مخاطب و بویژه سیاستمدار یا نهادهای سیاسی میفروشه، کلا این در ایران تعطیل هست و خلاصه شده در چند تا اندیشکده مسخره و مضحک و به ندرت اثری از وجودش میبینید
قراره برای انتخاب رشته به عنوان یه دختر این رشته رو انتخاب کنم ممنون میشم کمکم کنین . اگر برگردین عقب بازم این رشته رو انتخاب میکردین؟ و اصن فضای این برای دخترا مناسبه؟
من که بله. من از معدود افرادی هستم که هرگز پشیمون نمیشم. گاهی ناراحت و سرخورده میشم طبیعتا با دیدن برخی ناکامیها و کمبودهای این رشته، اما وقتی موضوعات رشته خودتون رو خیلی دوست داشته باشید، همه این چیزها میره کنار و شما لذت میبرید در مجموع. برای من فقط یک کار علمی نبود، سرگرمی و لذت هم بود. اما در مورد سوال شما باید بگم سخته بگم مناسبه، اما اینطور نیست که خانمهایی از تحصیل این رشته موفقیتی کسب نکرده باشن یا خوشحال نباشن، در همین دانشگاه تهران شماری خانم میبینید که از تحصیل در این رشته خوشحال هستن و گاه به موفقیتهایی تحصیلی یا کاری میرسن. خودم چند تایی میشناسم. ولی باید با آگاهی به این مسئله وارد بشید که این رشته متاسفانه در فضای کاری خیلی مردانهتر هست نسبت به رشته مثلا حقوق یا مدیریت. خانمها امتیاز خاصی نداره و مثلا با اون پادویی کردن و منتکشی باز به جایی نمیرسن برای پست و مقام. معمولا البته. سد در مسیر شما بیشتر هست. اما نشدنی نیست. باز فکر کنید و سوال داشتید بپرسید تا من بگم خدمت شما نظرم رو.
@@schoolofpoliticsFarsi تصور اینکه جزء دسته دوم باشم واسم خنده داره چه برسه به اینکه انجامش بدم.اما سوال دیگه ای که دارم اینه که همون خانم هایی در دانشگاه تهران موفقن(یا حداقل من این فکرو میکنم) با ادامه تحصیل در دانشگاه های خارج کشور موقعیت شغلی خوبی می تونستن داشته باشن؟؟(بدون پادویی کردن )
درود بهت فرید عزیز... چند روز بود که میخواستم به پاسخی که به کامنت قبلیِ من دادی جواب بدم که حس کردم انقدر طولانی میشه که بیخیالش شدم! 😊 منظورت از دانشگاه قزوین همون دانشگاه بین المللی قزوین هست دیگه مسلماً؟ انقدر تو هر شهری نادانشگاه زیاد شده که مثل قدیم نیست که دانشگاه به اسمِ شهرش نام بگیره... من احتمالا از نظرِ نسلی، باید یک دهه عقب تر باشم از تو... نمیدونم برای دهه هفتادی ها دقیقا چه شرایطی حاکم بود در دبیرستان و چشم انداز دانشگاه در محیط دبیرستان چطور بود ولی در دوره یِ من متاسفانه اگر وارد علوم انسانی میشدی، به منزله ی لات و لوت! یا مشنگ و تنبل به حساب میاوردنت! 😅 خیلی فاجعه بود... من تو سالهای اخیر حسرت خوردم که کاش از اول علوم انسانی میخوندم... هر چند از همون ابتدای راه، قبل از خانواده، اول باید با معلمت درگیر میشدی که در شرایط مضحکی تورو مینشوند و میگفت اول دندانپزشکیِ فلان جا رو میزنی! بعد هم چِــه و چِــه... البته من هم اون لحظه بیشتر تو فکرِ این بودم که چطوری بزنم زیر میزِ اون بازی. برای من همیشه جالب بود که چه شرایطی در لایه یِ روانیِ آدم در کودکی یا نوجوانی، زمینه یِ نوعی گرایش های معنایی، یا نیازِ روانی رو پدید میاره که انگار « من » میل داره برای صورتبندیِ خودانگاره اش، مجموعه ای از خواست ها و منش ها رو از سطحِ کلان رمزگذاری کنه تا به سطحِ خُرد؛ «خویش» برسه، در حالی که غالبِ هم سن و سال هات، از و تنها، درگیره پیکربندیِ «ترامن» هستن. جلوه یِ این چیزی که گفتم، همریخت هست با توجه به سیاست از دریچه یِ میل به شناخت، از ساختارها در اکنونِ خودت تا گستره ی زمانی-مکانی که پویاییِ نگاه و دیدِ تو اجازه میده هست، گاهی هم چشم اندازهایی از دریچه ی کنش و فراچنگ آوردنِ من یا ما یِ آرمانی، به شکلِ خیال، میلِ به شناخت رو به دنبالِ خودش مـیـکِـشـه و ایــنــهــا همونطور که گفتی مثلاً در سن پونزده سالگی یا کمتر و بیشتر درک میشه توسط « من ». جالب اینه که به زودی متوجه میشی کارت با چندتا کتاب و یک شاخه از دانش هم راه نمیوفته... من سعی میکردم این عاطفه-هیجانم رو در فضایِ سینما و ادابازی های روشنفکری تخلیه کنم که به مرور، هیجانش کمرنگ تر میشد و عاطفه اش هم عقلانی تر ولی زیاد طول کشید. یادم میاد یه روز تو دبیرستان، صمیمی ترین دوستم و تنها کسی که میشد باهاش حرف جدی زد و برخلافِ من واردِ شاخه ی انسانی شده بود گفت میخواد علوم سیاسی بخونه... تقریباً یکی از همین محورهای این ویدئوی تورو بلافاصله بهش گفتم: مثلا کجا میخوای کار کنی؟ گفت ( با عقل کودکانه البته) وزارت امور خارجه! گفتم: تو میتونی اون جماعت و اون فضا رو تحمل کنی آخه؟! یعنی میتونی همچین آدمی بشی؟! یا باشی! اون هیچ وقت علوم سیاسی نخوند، کــلاً هــیـــچــی نخوند، رفت دنبال پول درآوردن و بعدتر هم ازدواج و آنقدر رفــت که چند ساله تو زندگی « هضم » شده و دیگه حرف جدی هم نمیشه باهاش زد... مشاهده ی درستت از اون سه دسته از افراد و توصیفت، یه گره یِ چند روزه رو در ذهنم باز کرد و طبعاً با گره های دیگه جایگزین شد... در گروه اول، ماهیتِ رابطه ی اونها عشق هست یا مهر؟ منـتـهی به زایش میشه؟ چه عنصری؟ بر دنیا اثر میگذاره؟ چطوری؟ میدان گرانش پیرامونش درست میکنه یا حریق؟ در گروه دوم، جدا از اینکه افراد چی میخوان و اینکه، طوری که میخوان، چطوریه، قبل از اون از دانشگاه چی میخوان؟رمزگانِ قدرتش رو یا معناش رو؟ بازنماییِ خودشون از پادویی کردن چیه؟ پادو با چه عنوانی خودشو معرفی میکنه؟ اتصال به عناصر قدرت، توسط گروه سوم به چی ترجمه میشه؟ در گروه سوم، افراد معنای بیشتری بدست میارن یا در گروه دوم؟ چرا؟ * اون روباه تو نقاشی داره لبخند میزنه؟ انگار با یه اعتماد به نفسی نگاه میکنه که همزمان تو ذهنش بگه : باشه...فعلا قِـر بیاید، من به دورچینِ بشقابی فکر میکنم که آخر شب، شما شامِ داخلش هستین...
تا الان طولانیترین و جالبترین کامنتی هست که این صفحه گرفته. مطمین نیستم به کدوم بخشش پاسخ بدم. لطفا من رو ببخش. بله منظور دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین هست که با نام دانشگاه قزوین یا دانشگاه بینالملل میشناسنش. و روباه من بیشتر اخم کرده تا اینکه بخنده. شاید توی ویدئو اینطور بنظر میرسه که میگی. در مورد دوستت هم باید بگم بله کلا اینطور زیاد پیش میاد و منم دیدم. اون که میگی عشق هست یا مهر، من به معنای خیلی عام گرفتم که همون شیفتگی باشه. حالا خودپسندانه یا دگرپسندانه دیگه بحث دیگست. یا اینکه دوستی داشته باشه یا از سر شر باشه باز یک بحث دیگست. پادویی هم که طبیعتا این رو من میگم، خودش پادو قبول نداره و با افتخار سینه سپر میکنه و میگه چه میدونم مثلا من فعال سیاسیام یا سیاستمدار یا کارمند یا هرچه. توی دانشگاه که به خودشون میگن فعال دانشجویی یا دانشجوی فعال :))
برا منی که کمتر از یک سال به کنکورم باقی مونده و از بچگی ارزو و تلاشم تحصیل در علوم اجتمایی(خصوصا روابط بینالملل) بوده این اپیزود از ۵ جلسه مشاوره هم مفید تر بود، ممنون
خوشحالم که برای یک نفر خیلی مفید واقع شد.
درود بر شما من اهل افغانستانم و حرفهاتون دقیق و حقیقت داره چون تجربه دارم و زمان که ایران بودم رشتهی مهندسی کامپیوتر بودم و الان که ایران نیستم رشتهم علوم سیاسی میخونم و از حرفاتون خیلی خوشم اومد چون صادقانه پیش رفتین.❤👌😊
درود بر شما. سپاس از توجهی که داشتید
چقدر صادقانه و درست بود این ویدئو، دمتگرم.
رسیدم به آخرش.
دیوونم کردی مرد
عالی ❤
مرسی از کامنت مثبت شما
خیلی ممنون از شما. به سرم زده بود دوباره برم دانشگاه و این بار علوم سیاسی بخوانم! توضیحات خوبی بود سپاس
خوشحالم که برای شما مفید واقع شد
چقدر ویدئوی مفیدی بود
واقع بینانه بود هم نکات مثبت و هم منفی را فرمودید
برای من و خیلی های دیگه که پشت کنکورن خیلی مفید بود
سپاس از نظر شما. وظیفهام دربرابر دیگرانی که مثل خودم به سیاست علاقه دارن هست.
درود من انسانی خوندم و دیپلمم گرفتم میخوام برم ایتالیا علوم سیاسی بخونم دانشگاه به نظرتون برم اونجا موفق میشم چون من خیلیی علاقه دارم به سیاست
خبلی بستگی به دانشگاه داره در همه جا تا کشور. اما اول و اخر خودتونید که باید زحمت بکشید و تجربه کسب کنید. خیلی هم خوبه.
اون ایدۀ گفتوگو رو هم حتما پیگیری کن. واقعا خوبه. گفتوگو با آدمهای مختلف که علوم سیاسی خوندن و اینا.
بله. امکانات محدود هست ولی توی اولویتها هست که جور بشه و از اواسط مهر چند مورد ضبط کنیم
Thanks ❤
عالی بود
سپاس از شما
9:38 دستمال چی😂
بله 😆
مرسی بابت بیان تجربیاتت
کمترین کار بود. به امید تجربههای بهتر
آقا وسط ویدئو هستم و همینجا بهت میگم دمتگرم.
حتما از کانالت به این و آن میگم.
بریم ببینیم تا آخر ویدئو چی میشه :)
به به. محبت کردید. خوشحال شدم
آخر عاقبت
عملا پس رشته بدیه نه درآمد داره نه کلاس هاش خوبه
خیلی حیف شد عملا من یکی از دلایلی که رشتمو عوض کردم اومدم انسانی همین علوم سیاسی بود
چند تا واحد درسی مفید و خوب داره. برخی واحدهای کم عمق هم با استادهای خوب عمیق میشن. ولی در کل اگر علاقه داشته باشید باید دلخوش باشید به پیدا کردن چند تا دوست و درک اون چیزی که احتمالا قبول ندارید.
تشکر بابت ویدیو عال،به نظر شما مهاجرت در این رشته آينده شغلی به همراه دارد؟فضای سیاسی دیگر کشور ها میتواند به یک خارجی اجازه ورود در کار های حکومتی و سیاسی را بدهد؟به تشکر
سپاس. بله، فضا داره ولی نباید خیال بافی کرد. هم افرادی بودن که خودشون رو خراب کردن و فقط به موفقیت مالی رسیدن، هم کسانی که آبرو و موفقیت مالی رو با هم دارن، هم موارد بسیار زیادی که اصلا در حوزه علوم سیاسی مشغول به کار نشدن و در مهاجرت جذب امور دیگه شدن. من از هر سه گروه افرادی رو میشناسم و دیدم. بنظرم توانمندی شخصی و انگیزه و جزئییات تصمیمات خیلی مهمه و نمیشه پاسخ قطعی داد، اما فضای کاری بعد از مهاجرت هست و ما مواردی رو داشتیم که حتی وارد احزاب سیاسی کشورهای اروپایی و غیراروپایی شدن
خوارزمی هم دانشگاه خوبیه
واقعا شرمنده دکتر احمد بستانی استاد بسیار باسواد اونجا شدم. اما خب اجازه بدید نپذیرم. البته تصحیح کنم که از قزوین بهتره قطعا. در نهایت که من عقلم و دلم با دانشگاه تهرانه و بس
@@schoolofpoliticsFarsi والا من هم فقط بخاطر دکتر بستانی گفتم و به اندازه خیلی کمتری دکتر کریمی پور. من هم همینطور ولی تهران هم داره از دست میره متأسفانه
@@ARIVSMAXIMVS بله، دانشگاه تهران هم با این وضعیت نفسهای آخرش هست. بعید میدونم استاد خوبی جذب بشه دیگه
سلام یک سوال دارم ممنون میشم جواب بدی برا قبولی ارشد تو دولتی های تهران چند باید اورد چه میانگین درصدی
من سالهاست از فضای کنکور دورم. ولی فکر میکنم برای دانشگاه تهران میانگین 40 مطمئن هست و برای خوارزمی و علامه 20 درصد شدنیه
ممنون که جواب دادی برای روابط هم همینطوره؟@@schoolofpoliticsFarsi
@@PooriaIrani بله، ولی بهتره زبان رو بالاتر بزنید که مطمئن بشید
سلام امیدوارم خوب باشید. من تصمیم گرفتم روابط بین الملل رو در روسیه بخونم ب نظرتون کار بیخوده و شرایط کاریش مثل ایرانه؟یا نه واقعا فضای رشد برای این رشته خارج از ایران وجود داره؟
درود. سپاس. ببینید شما به عنوان یک خانم و به عنوان یک متخصص، در بسیاری از کشورهای خارجی از جمله در روسیه میتونید موقعیت خوبی برای کار داشته باشید به شرط اینکه توانمندیهای زیادی هم داشته باشید و یادتون باشه در هر صورت بازار به شدت رقابتیه. روسیه رو به صورت خاص و دقیق نمیدونم ولی خیلی شنیدم و دیدم از آشنایان دور و نزدیک رو که مشغول به کار شدن. از رسانه تا وزارت و پارلمان. در سمتهای مختلفی قرار میگیرن افراد و لزوما کار پژوهشی نیست. فرصتی هست اگر در یک دانشگاه خوب روسی مشغول به تحصیل بشید ولی توجه کنید که حتما یک یا چند زبان باید خیلی خوب یاد بگیرید و فراتر از دانشگاه و کار کلاسی فکر کنید و برنامه ریزی داشته باشید
سلام، شرایط استخدام توی سازمان انرژی اتمی و هستهای شما اطلاع دارید با مدرکِ علوم سیاسی چطوری هست؟
من جایی شنیده بودم اگر با این مدرک اونجا استخدام بشین دیگه شرایط خروج از کشور رو به هیچ عنوان ندارید، درسته این؟
اولین بار هست میشنوم با این مدرک سازمان انرژی اتمی ممکنه کسی رو جذب کنه. یک مورد هم نشنیدم و ندیدم. اطلاعی ندارم. اما بعیده اصلا جذبی هم اگر باشه با آزمون و این چیزها باشه استخدامش. البته اگر چک کنید میبینید در رشتههای مهندسی مرتبط با این سازمان رویههای پیشبینی شده و منظمی وجود داره
این دقیقا همون ویدیویی بود که جای خالیش شدیدا حس میشد داخل یوتیوب مرسی داداشم یه چیزی که هست درباره خودم بگم اینه که من خودم دیپلم علوم انسانی دارم علاقمند شدم به کارمند وزارت امور خارجه شدن، دیپلمات شدن دوست داشتم رشته علوم سیاسی یا روابط بین الملل بخونم به دو زبان مسلط هستم و مدرک دارم( انگلیسی و ترکی استانبولی) پارتی هم ندارم یه آدم کاملا معمولیم که دستی به دولت نداره
با این چیزایی که شنیدم عملا نمیتونم به عنوان یه آدم فهمیده و باسواد تو این رشته به جایی برسم درسته؟
عملاً این مدرک مدرکی میشه که قاب کنم به دیوار؟
درود بر شما. خوشحال شدم. ببینید، نه اینکه عملا نشه و غیرممکن باشه ولی بسیار بسیار بسیار دشواره. بهترینِ بهترینها باشید، شدنیه
منابع قدیمی نیستند.فسیل اند
رتبه قبولی در علوم سیاسی در تهران و بهشتی و علامه در منطقه ۱ چنده
این سوالی نیست که بتونم دقیق پاسخ بدم. هر سال تفاوتهایی وجود داره و کلا شکست رتبه زیادی شامل حال این رشته میشه برای مقطع لیسانس. رتبه خوبی نیاز ندارید. میتونم با اطمنینان بگم که تا رتبه 400 کشوری صد در صد دانشگاه تهران قبولید. علامه که تا چند هزار هم امکانش هست، بویژه اگر نوبت دوم رو انتخاب کنید.
نظرتون درباره دانشگاه امام صادق چیه؟
صادقانه نظر مثبتی درباره اون دانشگاه ندارم و حتی بهش فکر نکردم. به درد کسی میخوره که از عقاید مشخصی طرفداری میکنه و علاقهمنده در راستای تقویت اون عقاید تحصیل و کار کنه. سابقا چند استاد خوب داشته ولی حالا فرد خاصی در این رشته نداره
@@schoolofpoliticsFarsi خب تفاوت عقیده که هست
اما منظورم اینه در حوزه همون عقاید مشخص هم آیا حرفی برای گفتن داره یا نه؟
بنظرت تا ۴ سال آینده وزارت خارجه میتونه گشایش ایجاد کنه و استخدام کنه..؟ چون از زمانی که دانشگاهشو بستن دیگه.......🤦♂️
وجود دانشکده وزارت خارجه در این فضا امکان مهمی بود که از دست رفت. البته ممکنه احیا بشه، تلاشهایی انجام شده.
اگر میتونم در احیای اون از بُعد جنبشی و مطالبه کمکی کنم باعث افتخارم خواهد بود.@@schoolofpoliticsFarsi
چرا در ایران تفاوتی میان تحلیل سیاسی و پژوهش سیاسی قائل نمیشوند؟
پرسش خوبیه، صادقانه خیلی به چرایی این قضیه فکر نکردم. فقط مثل شما میبینم که این اتفاق میوفته. تحلیلها رو بجای پژوهش جا میزنن.
@@schoolofpoliticsFarsi حقیقت من تنها چند روز هست که دارم درباره علوم سیاسی جستجو میکنم و یک پژوهش خودجوش انجام دادم و متوجه شدم که در ایران تفاوتی میان تحلیل،(Analysis) و پژوهش(Research) قائل نیستند و این جستار من را دلسرد کرد زیرا من به این امید میخواستم ریشه علوم سیاسی را بخوانم که بتوانم به عنوان یک تحلیلگر سیاسی فعالیت کنم و من میبینم که در تعریف و توضیح جایگاه یک تحلیلگر را با پژوهشگر سیاسی یکی میکنند در صورتی که هدف یک پژوهشگر با یک تحلیلگر یا آنالیزور فرق میکند من الان نمیدانم با این تفاسیر چجوری اصلا باید اموزش ببینم و فرصت های شغلی در پیوند با علاقه خود پیدا کنم هنگامی که هتا(حتی) تفاوت این ها در ایران مشخص نشده.
@@Sa-tp6wj ببینید، اگر منظور شما از تحلیلگر کسی هست که در حوزه عمومی دست به بررسی وقایع و مسائل میزنه و ریسکها، فرصتها و هزینهها رو میسنجه و بعد این رو به صورت کالا به مخاطب و بویژه سیاستمدار یا نهادهای سیاسی میفروشه، کلا این در ایران تعطیل هست و خلاصه شده در چند تا اندیشکده مسخره و مضحک و به ندرت اثری از وجودش میبینید
قراره برای انتخاب رشته به عنوان یه دختر این رشته رو انتخاب کنم ممنون میشم کمکم کنین .
اگر برگردین عقب بازم این رشته رو انتخاب میکردین؟
و اصن فضای این برای دخترا مناسبه؟
من که بله. من از معدود افرادی هستم که هرگز پشیمون نمیشم. گاهی ناراحت و سرخورده میشم طبیعتا با دیدن برخی ناکامیها و کمبودهای این رشته، اما وقتی موضوعات رشته خودتون رو خیلی دوست داشته باشید، همه این چیزها میره کنار و شما لذت میبرید در مجموع. برای من فقط یک کار علمی نبود، سرگرمی و لذت هم بود. اما در مورد سوال شما باید بگم سخته بگم مناسبه، اما اینطور نیست که خانمهایی از تحصیل این رشته موفقیتی کسب نکرده باشن یا خوشحال نباشن، در همین دانشگاه تهران شماری خانم میبینید که از تحصیل در این رشته خوشحال هستن و گاه به موفقیتهایی تحصیلی یا کاری میرسن. خودم چند تایی میشناسم. ولی باید با آگاهی به این مسئله وارد بشید که این رشته متاسفانه در فضای کاری خیلی مردانهتر هست نسبت به رشته مثلا حقوق یا مدیریت. خانمها امتیاز خاصی نداره و مثلا با اون پادویی کردن و منتکشی باز به جایی نمیرسن برای پست و مقام. معمولا البته. سد در مسیر شما بیشتر هست. اما نشدنی نیست. باز فکر کنید و سوال داشتید بپرسید تا من بگم خدمت شما نظرم رو.
@@schoolofpoliticsFarsi تصور اینکه جزء دسته دوم باشم واسم خنده داره چه برسه به اینکه انجامش بدم.اما سوال دیگه ای که دارم اینه که همون خانم هایی در دانشگاه تهران موفقن(یا حداقل من این فکرو میکنم) با ادامه تحصیل در دانشگاه های خارج کشور موقعیت شغلی خوبی می تونستن داشته باشن؟؟(بدون پادویی کردن )
@@sonofanarchy6744 من درباره جزئیات زندگی اونهایی که مثلا مهاجرت کردن خیلی خبر ندارم. ولی میدونم چند تایی سر از رسانههای خارجی در اووردن.
از دوست داران مارشال رومل هم که هستی
چطور فهمیدید؟ تا حدی. عاشق شخصیتش نیستم. زندگی جذابی داشته. ولی خب بیشتر مربوط به سالها پیشه و نه حالا.
درود بهت فرید عزیز... چند روز بود که میخواستم به پاسخی که به کامنت قبلیِ من دادی جواب بدم که حس کردم انقدر طولانی میشه که بیخیالش شدم! 😊
منظورت از دانشگاه قزوین همون دانشگاه بین المللی قزوین هست دیگه مسلماً؟
انقدر تو هر شهری نادانشگاه زیاد شده که مثل قدیم نیست که دانشگاه به اسمِ شهرش نام بگیره...
من احتمالا از نظرِ نسلی، باید یک دهه عقب تر باشم از تو... نمیدونم برای دهه هفتادی ها دقیقا چه شرایطی حاکم بود در دبیرستان و چشم انداز دانشگاه در محیط دبیرستان چطور بود ولی در دوره یِ من متاسفانه اگر وارد علوم انسانی میشدی، به منزله ی لات و لوت! یا مشنگ و تنبل به حساب میاوردنت! 😅 خیلی فاجعه بود... من تو سالهای اخیر حسرت خوردم که کاش از اول علوم انسانی میخوندم... هر چند از همون ابتدای راه، قبل از خانواده، اول باید با معلمت درگیر میشدی که در شرایط مضحکی تورو مینشوند و میگفت اول دندانپزشکیِ فلان جا رو میزنی! بعد هم چِــه و چِــه... البته من هم اون لحظه بیشتر تو فکرِ این بودم که چطوری بزنم زیر میزِ اون بازی.
برای من همیشه جالب بود که چه شرایطی در لایه یِ روانیِ آدم در کودکی یا نوجوانی، زمینه یِ نوعی گرایش های معنایی، یا نیازِ روانی رو پدید میاره که انگار « من » میل داره برای صورتبندیِ خودانگاره اش، مجموعه ای از خواست ها و منش ها رو از سطحِ کلان رمزگذاری کنه تا به سطحِ خُرد؛ «خویش» برسه، در حالی که غالبِ هم سن و سال هات، از و تنها، درگیره پیکربندیِ «ترامن» هستن.
جلوه یِ این چیزی که گفتم، همریخت هست با توجه به سیاست از دریچه یِ میل به شناخت، از ساختارها در اکنونِ خودت تا گستره ی زمانی-مکانی که پویاییِ نگاه و دیدِ تو اجازه میده هست، گاهی هم چشم اندازهایی از دریچه ی کنش و فراچنگ آوردنِ من یا ما یِ آرمانی، به شکلِ خیال، میلِ به شناخت رو به دنبالِ خودش مـیـکِـشـه و ایــنــهــا همونطور که گفتی مثلاً در سن پونزده سالگی یا کمتر و بیشتر درک میشه توسط « من ».
جالب اینه که به زودی متوجه میشی کارت با چندتا کتاب و یک شاخه از دانش هم راه نمیوفته... من سعی میکردم این عاطفه-هیجانم رو در فضایِ سینما و ادابازی های روشنفکری تخلیه کنم که به مرور، هیجانش کمرنگ تر میشد و عاطفه اش هم عقلانی تر ولی زیاد طول کشید.
یادم میاد یه روز تو دبیرستان، صمیمی ترین دوستم و تنها کسی که میشد باهاش حرف جدی زد و برخلافِ من واردِ شاخه ی انسانی شده بود گفت میخواد علوم سیاسی بخونه... تقریباً یکی از همین محورهای این ویدئوی تورو بلافاصله بهش گفتم: مثلا کجا میخوای کار کنی؟ گفت ( با عقل کودکانه البته) وزارت امور خارجه! گفتم: تو میتونی اون جماعت و اون فضا رو تحمل کنی آخه؟! یعنی میتونی همچین آدمی بشی؟! یا باشی!
اون هیچ وقت علوم سیاسی نخوند، کــلاً هــیـــچــی نخوند، رفت دنبال پول درآوردن و بعدتر هم ازدواج و آنقدر رفــت که چند ساله تو زندگی « هضم » شده و دیگه حرف جدی هم نمیشه باهاش زد...
مشاهده ی درستت از اون سه دسته از افراد و توصیفت، یه گره یِ چند روزه رو در ذهنم باز کرد و طبعاً با گره های دیگه جایگزین شد...
در گروه اول، ماهیتِ رابطه ی اونها عشق هست یا مهر؟ منـتـهی به زایش میشه؟ چه عنصری؟ بر دنیا اثر میگذاره؟ چطوری؟ میدان گرانش پیرامونش درست میکنه یا حریق؟
در گروه دوم، جدا از اینکه افراد چی میخوان و اینکه، طوری که میخوان، چطوریه، قبل از اون از دانشگاه چی میخوان؟رمزگانِ قدرتش رو یا معناش رو؟ بازنماییِ خودشون از پادویی کردن چیه؟ پادو با چه عنوانی خودشو معرفی میکنه؟ اتصال به عناصر قدرت، توسط گروه سوم به چی ترجمه میشه؟
در گروه سوم، افراد معنای بیشتری بدست میارن یا در گروه دوم؟ چرا؟
* اون روباه تو نقاشی داره لبخند میزنه؟ انگار با یه اعتماد به نفسی نگاه میکنه که همزمان تو ذهنش بگه : باشه...فعلا قِـر بیاید، من به دورچینِ بشقابی فکر میکنم که آخر شب، شما شامِ داخلش هستین...
تا الان طولانیترین و جالبترین کامنتی هست که این صفحه گرفته. مطمین نیستم به کدوم بخشش پاسخ بدم. لطفا من رو ببخش. بله منظور دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین هست که با نام دانشگاه قزوین یا دانشگاه بینالملل میشناسنش. و روباه من بیشتر اخم کرده تا اینکه بخنده. شاید توی ویدئو اینطور بنظر میرسه که میگی. در مورد دوستت هم باید بگم بله کلا اینطور زیاد پیش میاد و منم دیدم. اون که میگی عشق هست یا مهر، من به معنای خیلی عام گرفتم که همون شیفتگی باشه. حالا خودپسندانه یا دگرپسندانه دیگه بحث دیگست. یا اینکه دوستی داشته باشه یا از سر شر باشه باز یک بحث دیگست. پادویی هم که طبیعتا این رو من میگم، خودش پادو قبول نداره و با افتخار سینه سپر میکنه و میگه چه میدونم مثلا من فعال سیاسیام یا سیاستمدار یا کارمند یا هرچه. توی دانشگاه که به خودشون میگن فعال دانشجویی یا دانشجوی فعال
:))
بنظرتون برا دختر درسخون درونگرا علوم سیاسی بهتره یا روانشناسی
برای دادن نظر به اطلاعات خیلی بیشتری نیازه و باید پیش مشاور خوبی رفت. اما بنظرم درونگرایی برای علومسیاسی خوب نیست.