بسیار عالی و آموزنده! با اینکه این قسمت غمگین بود ولی مفاهیم و حقایق بسیار عمیق و زیبایی داشت! سپاس فراوان از آرش عزیز که بسیار استادانه این مفاهیم رو بیان کرد! 👍👍👍💝💖
وااای از این دل ، وااای از این عشق . چقدر دردناک ، آتیش به جون شدیم و قلبمون تیکه پاره شد .😢😭😭 آرش خان خدا قوت .ممنون از خوانش بسیار جذاب و نافذ و تاثیرگذارتون .🙇🙇🙇♥🌹
با درود آرش جان، چه عاقبت تاسف باری . ای کاش نظامی داستان را به طریقی دیگر به اتمام میرساند، نا گفته نماند که خوانش وتفسیر بی نظیر شما هم شکوهی زیبا به داستان بخشیده بود و نا خدا گاه انسان را در حوادث ماجرا دخیل مینمود، دنیائی از سپاس و صد آفرین تقدیم حضورتان باد.🌹🌹🌹🙏🙏🙏
The words expressions used by poet and how Arash Jan reads it with true honesty and Passion brought tears into eyes ! This is way above and beyond my ability to even try to praise ! Speechless 😶
اى آبشار نوحه گر از بهر چيستى چين بر جبين فگنده در اندوه كيستى دردات چه درد بود كه چون من تمام شب سر را به سنگ ميزدى و ميگريستى مثل هميش عااالى و ناب 🌹❤️
با درودی جگرسوز و اندوهناک 😭😥😭😥 از رنج لیلی نازنین و نگون بخت بسیار سوختم...😭😥 از رنج مادر داغدیده لیلی زیبا چهر ، زیبا سیرت هم بسیار رنجیدم😭😥 و از رنج جانسوز مجنون داغدار هم برافروخته و رنجور شدم..... 😭😥 آفرین و بیکران آفرین بر آرش مهربان و ادیب و سخنور ... حکیم گرانقدر و گرامی معاصر .. جوانی فرزانه و فرهیخته... عارفی آگاه و حاضری... شاهدی بیدار در دل جهان هستی... در دل زمان و زمین و جریان زندگی👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼 با چیره دستی شگفت انگیز سرودی جانا و آتش زدی دل و جان را...😢😭 فرهنگ و ادب ایرانشهر زنده و جاودانه ست با شاعران و حکیمان و مهتران مشهوری چون نظامی ، حافظ ، فردوسی ، سعدی ، خیام ، مولانا ، و عطار و غیره...... سپاسگزار و قدردان شما هستم آرش جان مهربان ... 🙏🏻💖💖💖🙏🏻
باعرض پوزش شاید عجله کرده بودم چون چاره دیگری نداشتم به کامنت پناه بردم واما خوشبختانه نیم ساعتی نبود که نبود ولی بعداز گذاشتن پیام مجددا گشتم تا پیدا شد والان بعد گوش دادن کامل قسمت 15 تامبادا دوباره ازدست بدهم اعلام میکنم که...... ممنون وسپاس از لطف ارش عزیز وهمکاران عزیزش ودوستان وعزیزان همراه.
سلام ودرود آقا درحال گوش دادن قسمت قبلی بودیم حدود نصف گذشته بود که پرید رفت که رفت نیم ساعته هرکارباید انجام دادیم ولی الان برای اعلام خبر به این قسمت اومدم چه باید کرد برای دستیابی قسمت 15 لطفا همت کنید وجوابی.....
سلام به همه شما من این داستان لیلی و مجنون را تا اینجا دنبال کردم. چند هزار بیت شعر که حتما برای نظامی سال های سال اندیشه و بعد خلقتی به زیبایی و بسیار غم انگیز را دنبال داشته، تا امروز بعد از چندین قرن هنوز در ما زنده است. بیانی در کمال زیبایی نوعی بی حاصلی، رنج بی اندازه، و یأس و بدبینی به زندگی این جهانی را بسیار تاریک، سر در گم و بی حاصل به نمایش می گذارد. ابعاد این سر درگمی آنقدر بزرگ است که حتی مجنون ولیلی در زمان وصال هم قادر به برخورداری از آن نیستند، آنان چنان در دنیای خیالی خود گرفتارند که خاصیت و توان برخورداری از زندگی را در لحظاتی که به کامشان هم هست را نیز از دست دادهاند. من نمی دانم چرا ما ایرانی ها این نگرش را در ادبیات، هنر و نحوه زندگی این یأس و بد بینی را حتی تا امروز با خودمان و ته باورمان داریم. چرا اگر واقعیت این است که این زمان پایانی دارد، از این زمان ومکان وامکان بهترین را نیافرینیم، شادی ایجاد کنیم، بجای رویا پردازی با دستمان و مغزمان زیبایی بیافرینیم. چرا حال را به دور اندازیم، چرا سم بد بینی را در جام رندگیمان بریزیم و بعد گله گنیم که بد بختیم. این نگرش مارا عقیم می کند، از این تفکر فقط شاعران ور شکسته ایجاد می شوند نه خالقان مولد، آنهایی که بادستانشان می آفریند و می سازند وبه بشریت عرضه می کنند تا با آن بهتر بزیند. من اثر مخرب این بدبینی را در همه جای زندگی امروزمان می بینم، در خانه سازیمان، شهر سازیمان، هنر و سینما. غذا پختنمان، در برخورداری و نگهداری محیط زیستمان، روابط اجتمایمان، آیند نگریمان و بسیاری دیگر. در همه جا به حداقل راضی هستیم، کمتر سعیی در بهبود شرایطمان کردهایم. وقتی به کوچه ها و خیابان های کثیف راضیم، یا ساختمان ها و شهر سازی کج و معوج و بد قواره، وقتی طبیعت دور برمان را به راحتی پر از زباله می کنیم، شاید حاصل این آموزش غلط، دشمنی و بد بینی با دنیاست. نگویید که بخاطر فقر است، فقر هم زاده این تفکرات است. نگویم که ریشه در دینداری ما دارد، چه خداوند زندگی این جهانی را مزرعه آخرت می نامد، اگر به این مزرعه نروید و بی توجه باشید در زمستان آخرت چیزی برای درو کردن ندارید. خداوند جز زیبایی و کمال نیافرید، اگر ما خیلفه اوهستیم این بزرگترین وظیفه ماست خلق زیبایی، شادی، سلامت، و بر خورداری از تمام لذت های این جهانی بدون آسیب زدن و تخریب. امید داشتن، مولد عمل صالح بودن هرروز و هر لحظه در تلاش بهتر کردن خود و اطراف خود، چه در غیر این صورت کفران نعمت کردهایم و نعمت از کف مان بیرون خواهد شد. خداوند را جباری زرگو و مرگ را پایانی عم انگیز ندانید. زمانتان را در این دنیا تفریحی کوتاه و لذتبخش بدانید تا رفتن به مکانی بس بهتر و مجلل تر، از هر لحظه لذت ببرید، خداوند همه را برای ما خلق کرده حتی ستارگان را برای زیبایی شب، خورشید و ماه، کوه و دریا و رودها را. حیف نیست که همه را با زهر کج اندیشی بیالایم و نابود کنیم؟ آیا این نفهمیدن نعمت های خدواند یا همان کفران نعمت نیست؟ بر خیزید کتاب این گونه اشعار را به زمین بگذارید، فاعل عملی باشید به کوهستان بروید، به گل ها، و رودها و پرندگان بنگرید، به زیبایی و تناسبشان و هماهنگی با محیط را تجربه کنید. جا و وظیفه خود را در یابید. هیچ پرنده ای یا گلی غمگین، مایوس و بدبین نیست. کتاب شعریی بنوسید سرتاسر شادی، بوسه و لبخند که لیلی مجنونش به هم میرسند و در نهایت انسانیت و زیبایی از هم برخوردار می شوند و فرزندانی شاد و موفق به جا می گذارند که چشمه های جوشان شادیهای آینده باشند. وسلام.
سلام دوست عزیز.بسیار زیبا نوشتید و من با این شیوه جهان بینی شما بسیار موافقم و من نیز اکنون چنین می اندیشم. به همین دلیل از خواندن کتابهای دراماتیک و اشعار غم انگیز خودداری میکنم. ولی تا جایی که من میدانم این عشق ، عشقی معنویست و دو ر افتادن ما از اصل خویش که همان خداوند میباشد. من با آنکه پیرو دین خاصی نیستم ولی تا حدودی با طرز فکر افرادی مانند مسیحا برزگر و دکتر حسین الهی قمشه ای و اکهارت توله موافقم. و فکر میکنم ما باید دنبال شادی ، زیبایی و نیکوکاری باشیم تا دنبال غم خوردن. دقیقا شما درست فرمودید شادی را باید آفرید ، همانگونه که دکتر فرهنگ هلاکویی همیشه یادآوری میکند. و از انجا که ایشان روانشناس و جامعه شناس هستند ، معتقد هستند که جامعه ما جامعه ای غم زده است و اکثراً دنبال غم خوردن. برای نمونه سوگواریهای انچنانی. ........
سلام میترا متوجه این مطلب هستم که می توان خداوند را به جای لیلی بگذریم، ولی هنوز هم محصول نهایی این نوع خدا پرستی به هدر دادن لیاقت ها و توان انسان است. با جرأت می گویم که خداوند چین بندهای مجنون را نمی خواهد. این نفهمیدن انتظار خداوند و ادیان از انسان است. ادیان وسیله هستند نه هدف، نسخهای هستند تا انسان کم رنج ترین با ارامش ترین، پربارترین و پر عشق ترین روش زندگی را در این دنیا برگزیند. همه چیز برای بر خورداری انسان آفریده شده. به نحوه زندگی پیامبران بنگرید، توکل و اعتقاد به خداوند برای گم نکردن راه است در شرایط دشوار، برای قوت قلب. و آرامش خاطر، برای تن ندادن به آنچه از حرمت انسانی می کاهد. زندگی با دیگران، برای دیگران، به هم یاری رساندن، شاد کردن یک دیگر، در کنار دیگران بودن، در میان جامعه بودن. تلاش دائم برای بهبود شرایط خود و دیگران. این چیزیست که خداوند از ما انتظار دارد، انسانی با حرمت و وقار که شایستگی خلیفه بودن اورا دارد. نه انسانی زبون و ذلیل حال به هر دلیلی. چشم ها راباید شست جور دیگر باید دید.
@@markmohebi تا حدودی با دیدگاه شما موافقم. ولی د ر نهایت من فکر میکنم هر آنچه هست تجلی خود اوست و چیزی یا جایی نیست که او نباشد. به عبارتی دیگر لیلی و مجنون هر دو یکی هستند .او که بی نام و بی شکل است خود را در فرم ها تجربه میکند . البته این در حال حاضر یک ایده ایست که من به ان فکر میکنم و این چیزیست که در تمام مکاتب کهن به ان اشاره شده . و این خود موجب میشود که زندگی را زندگی کنیم و در میان مردم باشیم. این را در مورد اکهارت توله هم میتوان دید که در جوانی گوشه گیر و منزوی بوده ولی بعد از آگاه شدنش مرتب در میان مردم است و همه را دوست دارد و میگوید در همه کس و همه چیز خودش را میبیند و اینکه در اصل همه ما یکی هستیم..........
درود و سپاس از خوانش بسیار زیبای شما
مثل همیشه عالی بود
ممنون
🙏🙏🙏
نحوه اجرا كردنت فوق العادهست👏
سپاس🌹🌹🙏
Thanks a lot dear Arash
آقای ارش : تفسیر و تحلیل فوق العاده ای بود، همینطور خوانش اشعار با مهارت و پر از احساس بود . سپاس از شما، پاینده و موفق باشید
سپاس از شما زهره ی عزیز
قسمت آخر رو هم به زودی تقدیم می کنم
❤🌹
فوق العاده عمیق و زیباست ،عشق کامل و خالص، به زیبایی تمام تصویر گشته است ، سپاس بیکران و عرض تشکر فراوان ❤❤❤
🌹🌹
عزیزم یک دنیا سپاس چقدر با احساس میخوانی وتفسیر میکنی 🌹🌹🌺🌹🌺🌹
بسیار عالی و آموزنده!
با اینکه این قسمت غمگین بود ولی مفاهیم و حقایق بسیار عمیق و زیبایی داشت!
سپاس فراوان از آرش عزیز که بسیار استادانه این مفاهیم رو بیان کرد!
👍👍👍💝💖
🌸🌸🌸
بسیار عالی آرش عزیز. ،
روح و روان نظامی گنجوی شاد و خرم باد و درحفظ و امان الله باشد .
خیلی واقعا زیبا خوندی ممنون و غم دلمون تازه شد واقعا چه گنج هایی داشتیم و خودمون خبر نداشتیم نفست گرم
👌👌
وااای از این دل ، وااای از این عشق .
چقدر دردناک ، آتیش به جون شدیم و قلبمون تیکه پاره شد .😢😭😭
آرش خان خدا قوت .ممنون از خوانش بسیار جذاب و نافذ و تاثیرگذارتون .🙇🙇🙇♥🌹
آرش عزیز با انگیزه
بسیار زیبا عشق این دودلداه را تجسم ذهنی دادی لذت بردیم وممنونترازاینکه وقت مارا ببهترین بهره مندی پر میکنید
ارزوی سلامتی توانمندی وتوفیق روزافزون دراهدافتان دارم ❤❤
وای خدای من چقدر سوزناک و غم انگیز است این عشق 😢😔🙏❤️
❤❤❤
خیلی جگرسوز بود و خوانش و تفسیر شما سرشار از احساس👌
😔🙏🏻📖🍃🍃🍃 بسیار زیبا آرش جان. براتون آرزوی سربلندی، سلامتی ، پایداری و دل خوش داریم. برقرار باشید. سپاسگزاریم و قدردان این تلاش و زحمت شما.
💚❤💛
واااااای.عالی بودآرش جان.خدابیشترتوفیقت بده.صمیمانه ازت سپاسگزاری میکنم.خداقوت.
خیلی قشنگ بود لحظه به لحظه رو حس کردم 🥺🥺🥺🥺👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
درود و سپاس ، اگر گریه ای واجب هست یکی در فراق عشق هست و یکی از شوق وصل عشق .
🌸🌹
بسيار زيبا. بغض در گلو شديم. مرحبا آرش و استعداد با كمال🙏🌹💕
❤💚
مگه میشه عاشق باشی و این قسمت آتیشت نزنه ...از اول تا آخر این ویدیو گریه کردم ...
💛❤
گریه نکن قربونت برم
این قسمت جگر سوز بود 💔
ارش عزیز همیشه سالم و سبز باشی
سپاسگذارم بابت کار باارزشی که انجام میدی💯💯💯💯💯💯💯💯💯
خسته نباشی استاد آرش عزیز ، از این خوانش زیبا لذت بردم و آرزوی توفیق برای شما دارم
سپاس فوقالعادهبود
❤💚💛
با درود آرش جان، چه عاقبت تاسف باری . ای کاش نظامی داستان را به طریقی دیگر به اتمام میرساند، نا گفته نماند که خوانش وتفسیر بی نظیر شما هم شکوهی زیبا به داستان بخشیده بود و نا خدا گاه انسان را در حوادث ماجرا دخیل مینمود، دنیائی از سپاس و صد آفرین تقدیم حضورتان باد.🌹🌹🌹🙏🙏🙏
بسیار عالی و قابل ستایش.✌️👍🙏🙏❤️❤️
بی نظیر بود. مفاهیمی بسیار عمیق و پند امیز. واقعان خسته نباشید ارش جان.
خیلی ممنون🌹و چه قدر غم انگیز بود این قسمت.بسی اشک ریختیم
سپاس🌸
❤💚
وای خدا چقدر گریه کردم 😭😭😭
مرسی خیلی خوبین🥺
آقا آرش یکی از بهترین کانالهایی که دیدم تو عمرم کانال شماست واقعااا بابت همه تلاش های بی دریغتون سپاس گذارم 😘😘😘😘😘
آرش عزیز درود بر تو .، هر قدر ا ز تو تشکر کنم باز هم کم هست .
درود وسپاس خیلی عالیست
❤🙏
لذت بردم.عالی بود.خسته نباشید
ما چقدر خوشبختیم که نظامی نوشت و شما خواندید و معنا کردید.
🌺🌺🌺درود به شما 👍🌷👍🌷👍🌷👍🌷درود به شم
قربونت برم آرش که با این صدای گرمت و تفسیر زیبایی که از اشعار میکنی ، چقدر به دل می نشیند .
هر جا که هستی همیشه سلامت باشی عزیزم 💚💚💚💚💚
بسیار زیبا و با احساس شعر را به خوانش میگیرید آرش عزیز ، من که جلوی گریه هایم را نتوانستم بگیرم!
فوق العاده زیبا بود. تشکر بسیاررر👌🍃🌹
💛❤
تشکر فراوان، بیصبرانه در انتظار تحلیل این منظومه با ارزش هستم.
آفرین آقا ارش محترم، عال ،عالی ، که بما میشناسی نظامی را
😭😭بينهايت زيبا و غمگين .ارزوى سلامتى براى شما .سپاسگزاريم🍁🍁
❤💚
بسیار عالی و غم انگیز ❤️
عالی بود دوست جان🧡💜💚
🌹❤️
عالی ارش جان.ممنون بابت زحماتت
Thanks!
Thank you for your kind super thanks contribution!
سپاس دادا
🌹🌸
عالی بود سپاس ازت
سپاس فراوان . گرچه در این پست اشکمون در اومد.
عالي بود ممنونم🙏🌹
اشک ریختم واقعا با شنیدن این اشعار
اقاارش خیلی عالی لذت بردم
تشکر... عالی بود❤❤❤
🌹🌹🌹
sepas
🌹🌸
درودوسپاس استادادب
سلام آرش جان عالی بود خسته نباشی 🖤
❤❤❤😢ممنونم آرش جان
Excellent ❤
انقدر عمیق و دردناکه که شاید فقط گریه بتونه حسو بیان کنه،اگه بتونه...
حرف نداری ارش ❤️
وای چقدر غمگین بود
واقعا😭😭
🙏🙏🙏
عالی.
🙏🏼
Thank you so much ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
The words expressions used by poet and how Arash Jan reads it with true honesty and Passion brought tears into eyes !
This is way above and beyond my ability to even try to praise !
Speechless 😶
Thank you 🙏😢
🌹🌹
اى آبشار نوحه گر از بهر چيستى
چين بر جبين فگنده در اندوه كيستى
دردات چه درد بود كه چون من تمام شب
سر را به سنگ ميزدى و ميگريستى
مثل هميش عااالى و ناب 🌹❤️
ویدیوی بعدی از خیام است😍
🌹🌹🌹
🌸🌸🌸
🙏🙏🙏
🙏🙏🙏
Excellent .Beautiful poem.As English says lots of DRAMA.
با درودی جگرسوز و اندوهناک 😭😥😭😥
از رنج لیلی نازنین و نگون بخت بسیار سوختم...😭😥
از رنج مادر داغدیده لیلی زیبا چهر ، زیبا سیرت هم بسیار رنجیدم😭😥
و از رنج جانسوز مجنون داغدار هم برافروخته و رنجور شدم.....
😭😥
آفرین و بیکران آفرین بر آرش مهربان و ادیب و سخنور ...
حکیم گرانقدر و گرامی معاصر ..
جوانی فرزانه و فرهیخته... عارفی آگاه و حاضری...
شاهدی بیدار در دل جهان هستی...
در دل زمان و زمین و جریان زندگی👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼
با چیره دستی شگفت انگیز سرودی جانا و آتش زدی دل و جان را...😢😭
فرهنگ و ادب ایرانشهر زنده و جاودانه ست با شاعران و حکیمان و مهتران مشهوری چون نظامی ، حافظ ، فردوسی ، سعدی ، خیام ، مولانا ، و عطار و غیره......
سپاسگزار و قدردان شما هستم آرش جان مهربان ...
🙏🏻💖💖💖🙏🏻
Nice new logo 👌🏼 looks stunning 💯🔥
درود و سپاس و خسته نباشید آقا آرش گرامی.
اگر عشاق بنام تاریخی و اسطوره ای به هم می رسیدند منظومه هایی بدین زیبایی چگونه آفریده می شد؟
اساسا عشق کلاسیک ادب پارسی، در نرسیدن تعریف شده و این به جذابیتش افزوده
@@PersianPoetry صد در صد درست میفرمایید. سپاسگزارم
It was so sad 😭
اول تشکر میکنم بعد می شنوم 🙁
likeeeeeeeeeeeee
♥️😍merccccccc arash jan
🌸🌸🌸
باعرض پوزش شاید عجله کرده بودم چون چاره دیگری نداشتم به کامنت پناه بردم واما خوشبختانه نیم ساعتی نبود که نبود ولی بعداز گذاشتن پیام مجددا گشتم تا پیدا شد والان بعد گوش دادن کامل قسمت 15 تامبادا دوباره ازدست بدهم اعلام میکنم که......
ممنون وسپاس از لطف ارش عزیز وهمکاران عزیزش ودوستان وعزیزان همراه.
سلام ارش جان میشه یه توضیح در مورد لوگو جدید بدی مفهوم خاصی داره؟؟ اون قبلی مشخص بود که چیه
dakhele telegram tozih dadam mehdi jan
آفرین برنفس گرمتان، ماما باشید
استادگرامی، منبعی که استفاده کردین، لطفا معرفی می کنید
❤❤❤
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
❤❤❤❤❤😢😢
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐💐💐💐
👍👍👍👍❤️🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
🖤🖤🖤🖤🖤😢😢😢
🤙🏻🤙🏻🤙🏻
🍷
😔😔😔
خیلی غم انگیز ، ای کاش اخرش به طور دیگری تمام شد، جگرمان کباب شد
📧😥😢
🌸🌸🌸
اقا من معتاد ابن بخش شدم
🌸🌸🌸
😓😓
غمش منو پاره کرد
سلام ودرود آقا درحال گوش دادن قسمت قبلی بودیم حدود نصف گذشته بود که پرید رفت که رفت نیم ساعته هرکارباید انجام دادیم ولی الان برای اعلام خبر به این قسمت اومدم
چه باید کرد برای دستیابی قسمت 15 لطفا همت کنید وجوابی.....
پوزشم را درپیامی جداگانه اعلام کرده ام لطفا پذیرا شوید.
سپااااااس
سلام به همه شما
من این داستان لیلی و مجنون را تا اینجا دنبال کردم. چند هزار بیت شعر که حتما برای نظامی سال های سال اندیشه و بعد خلقتی به زیبایی و بسیار غم انگیز را دنبال داشته، تا امروز بعد از چندین قرن هنوز در ما زنده است. بیانی در کمال زیبایی نوعی بی حاصلی، رنج بی اندازه، و یأس و بدبینی به زندگی این جهانی را بسیار تاریک، سر در گم و بی حاصل به نمایش می گذارد. ابعاد این سر درگمی آنقدر بزرگ است که حتی مجنون ولیلی در زمان وصال هم قادر به برخورداری از آن نیستند، آنان چنان در دنیای خیالی خود گرفتارند که خاصیت و توان برخورداری از زندگی را در لحظاتی که به کامشان هم هست را نیز از دست دادهاند.
من نمی دانم چرا ما ایرانی ها این نگرش را در ادبیات، هنر و نحوه زندگی این یأس و بد بینی را حتی تا امروز با خودمان و ته باورمان داریم.
چرا اگر واقعیت این است که این زمان پایانی دارد، از این زمان ومکان وامکان بهترین را نیافرینیم، شادی ایجاد کنیم، بجای رویا پردازی با دستمان و مغزمان زیبایی بیافرینیم. چرا حال را به دور اندازیم، چرا سم بد بینی را در جام رندگیمان بریزیم و بعد گله گنیم که بد بختیم.
این نگرش مارا عقیم می کند، از این تفکر فقط شاعران ور شکسته ایجاد می شوند نه خالقان مولد، آنهایی که بادستانشان می آفریند و می سازند وبه بشریت عرضه می کنند تا با آن بهتر بزیند.
من اثر مخرب این بدبینی را در همه جای زندگی امروزمان می بینم، در خانه سازیمان، شهر سازیمان، هنر و سینما. غذا پختنمان، در برخورداری و نگهداری محیط زیستمان، روابط اجتمایمان، آیند نگریمان و بسیاری دیگر. در همه جا به حداقل راضی هستیم، کمتر سعیی در بهبود شرایطمان کردهایم. وقتی به کوچه ها و خیابان های کثیف راضیم، یا ساختمان ها و شهر سازی کج و معوج و بد قواره، وقتی طبیعت دور برمان را به راحتی پر از زباله می کنیم، شاید حاصل این آموزش غلط، دشمنی و بد بینی با دنیاست. نگویید که بخاطر فقر است، فقر هم زاده این تفکرات است.
نگویم که ریشه در دینداری ما دارد، چه خداوند زندگی این جهانی را مزرعه آخرت می نامد، اگر به این مزرعه نروید و بی توجه باشید در زمستان آخرت چیزی برای درو کردن ندارید. خداوند جز زیبایی و کمال نیافرید، اگر ما خیلفه اوهستیم این بزرگترین وظیفه ماست خلق زیبایی، شادی، سلامت، و بر خورداری از تمام لذت های این جهانی بدون آسیب زدن و تخریب.
امید داشتن، مولد عمل صالح بودن هرروز و هر لحظه در تلاش بهتر کردن خود و اطراف خود، چه در غیر این صورت کفران نعمت کردهایم و نعمت از کف مان بیرون خواهد شد.
خداوند را جباری زرگو و مرگ را پایانی عم انگیز ندانید.
زمانتان را در این دنیا تفریحی کوتاه و لذتبخش بدانید تا رفتن به مکانی بس بهتر و مجلل تر، از هر لحظه لذت ببرید، خداوند همه را برای ما خلق کرده حتی ستارگان را برای زیبایی شب، خورشید و ماه، کوه و دریا و رودها را.
حیف نیست که همه را با زهر کج اندیشی بیالایم و نابود کنیم؟
آیا این نفهمیدن نعمت های خدواند یا همان کفران نعمت نیست؟
بر خیزید کتاب این گونه اشعار را به زمین بگذارید، فاعل عملی باشید به کوهستان بروید، به گل ها، و رودها و پرندگان بنگرید، به زیبایی و تناسبشان و هماهنگی با محیط را تجربه کنید. جا و وظیفه خود را در یابید. هیچ پرنده ای یا گلی غمگین، مایوس و بدبین نیست.
کتاب شعریی بنوسید سرتاسر شادی، بوسه و لبخند که لیلی مجنونش به هم میرسند و در نهایت انسانیت و زیبایی از هم برخوردار می شوند و فرزندانی شاد و موفق به جا می گذارند که چشمه های جوشان شادیهای آینده باشند.
وسلام.
سلام دوست عزیز.بسیار زیبا نوشتید و من با این شیوه جهان بینی شما بسیار موافقم و من نیز اکنون چنین می اندیشم. به همین دلیل از خواندن کتابهای دراماتیک و اشعار غم انگیز خودداری میکنم. ولی تا جایی که من میدانم این عشق ، عشقی معنویست و دو ر افتادن ما از اصل خویش که همان خداوند میباشد. من با آنکه پیرو دین خاصی نیستم ولی تا حدودی با طرز فکر افرادی مانند مسیحا برزگر و دکتر حسین الهی قمشه ای و اکهارت توله موافقم. و فکر میکنم ما باید دنبال شادی ، زیبایی و نیکوکاری باشیم تا دنبال غم خوردن. دقیقا شما درست فرمودید شادی را باید آفرید ، همانگونه که دکتر فرهنگ هلاکویی همیشه یادآوری میکند. و از انجا که ایشان روانشناس و جامعه شناس هستند ، معتقد هستند که جامعه ما جامعه ای غم زده است و اکثراً دنبال غم خوردن. برای نمونه سوگواریهای انچنانی. ........
سلام میترا
متوجه این مطلب هستم که می توان خداوند را به جای لیلی بگذریم، ولی هنوز هم محصول نهایی این نوع خدا پرستی به هدر دادن لیاقت ها و توان انسان است. با جرأت می گویم که خداوند چین بندهای مجنون را نمی خواهد. این نفهمیدن انتظار خداوند و ادیان از انسان است.
ادیان وسیله هستند نه هدف، نسخهای هستند تا انسان کم رنج ترین با ارامش ترین، پربارترین و پر عشق ترین روش زندگی را در این دنیا برگزیند. همه چیز برای بر خورداری انسان آفریده شده.
به نحوه زندگی پیامبران بنگرید، توکل و اعتقاد به خداوند برای گم نکردن راه است در شرایط دشوار، برای قوت قلب. و آرامش خاطر، برای تن ندادن به آنچه از حرمت انسانی می کاهد.
زندگی با دیگران، برای دیگران، به هم یاری رساندن، شاد کردن یک دیگر، در کنار دیگران بودن، در میان جامعه بودن. تلاش دائم برای بهبود شرایط خود و دیگران. این چیزیست که خداوند از ما انتظار دارد، انسانی با حرمت و وقار که شایستگی خلیفه بودن اورا دارد. نه انسانی زبون و ذلیل حال به هر دلیلی.
چشم ها راباید شست جور دیگر باید دید.
@@markmohebi تا حدودی با دیدگاه شما موافقم. ولی د ر نهایت من فکر میکنم هر آنچه هست تجلی خود اوست و چیزی یا جایی نیست که او نباشد. به عبارتی دیگر لیلی و مجنون هر دو یکی هستند .او که بی نام و بی شکل است خود را در فرم ها تجربه میکند . البته این در حال حاضر یک ایده ایست که من به ان فکر میکنم و این چیزیست که در تمام مکاتب کهن به ان اشاره شده . و این خود موجب میشود که زندگی را زندگی کنیم و در میان مردم باشیم. این را در مورد اکهارت توله هم میتوان دید که در جوانی گوشه گیر و منزوی بوده ولی بعد از آگاه شدنش مرتب در میان مردم است و همه را دوست دارد و میگوید در همه کس و همه چیز خودش را میبیند و اینکه در اصل همه ما یکی هستیم..........
ارش جان اخرش لیلی مجنون واقعی بوده یا افسانه؟
من چندین بار خواستم کامنت بزارم اما یوتیوب قبول نمیکرد نمیدونم چرا