( H. Parham با صدای) داستان کوتاه صوتی زنی که مردش را گم کرد - نوشتۀ صادق هدایت
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 24 มี.ค. 2023
- داستان کوتاه صوتی زنی که مردش را گم کرد - نوشتۀ صادق هدایت از کتاب شاهکارهای نثرفارسی معاصر - تألیف و تدوین سعید نفیسی
گویش: ح. پرهام
ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد
موزیک: ب. شاهیده
ُSadegh Hedayat
کانال ما در تلگرام:
t.me/PersianAudioBooks1
ایمیل ما:
danesherooz2019@gmail.com
صادق هدایت یکی از نادرترین روشنفکر ایرانی که با نوشته هایش سعی کرد حتی قشر روشنفکران را روشن کند اما نا امید شد. یادش گرامی❤❤
روانش شاد، هدایت جامعه ایرانی رو بخوبی میشناخت، 🌷🌹🌷❤
چقدر این مرد بزرگ جامعه ما را میشناخت. او در میان جامعه بوده ٫ با خواب دیدن و پشت میز نشستن خدا هم چنین داستانهایی را نمی تواند بگوید٫درود برزنده یاد صادق هدایت
دقیقا💝👌🏻
@@omid864juuuuu g hghhghhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhjhh. MN vivid l😢6t555 b
توصیف زیبا یی بود 👏
فرهنگ خوابزدهّ ما و رهن شدهّ خرافات، ياوه هاى ملايان پوسيده افكار قرون پس مانده، استبداد و جهالت بوم نقاشى زبر دست توانا و خردمند صادق هدايت بود. بوم نقاشى او كاغذ بود و قلم موى او خودنويسش بود كه چهرهّ كريه اين واپس ماندگى را به تحرير آورد. متاسفانه فقط كم تعدادى ارزش و مقام هدايت را در منعكس كردن و تلاشش را از عريان كردن ارزشهاى شكسته را فهميدند و توان كمك را نداشتند در مقابله با خيل عظيمى كه ترجيح دادند به خوابزدگى خود ادامه دهند. مردمى كه بى تفاوت از كنار صادق هدايت عبور كردند، به تلاش هدايت در نشان دادنشان در آينه هائى كه مقابل آنها گرفت تا خود را ببينند و بهتر بشناسند تا شايد از خواب بودن هراسيده، بيدار شوند و در جستجوى راه رهائى باشند، بدون توجه به خواب غفلت خود ادامه دادند. بهاى چنان غفلت هائى را امروز هزينه كرده ائيم و بديهيست كه امروز زندگى يك يك ما در گروى مشتى ملاهاى پا پتى، اين
اهريمن هائى كه خود را صاحبان ما ميدانند
جهالت نوعى از بيمارى خود خواسته است كه درمانى بر آن نيست
روح هدايت، كسروى و ……… در آرامش و شادى باد
از همه مهتر اسلام را خوب میشناخت
سلام من به تازگی کتاب های صادق هدایت را گوش میکنم ای کاش زودتر اورا میشناختم روحش شاد
صدای آقای پرهام روی هر داستانی آن داستان رو شنیدنی و جذاب میکنه مرسی
دقییییقا👌👌👌💯💯💯
کاش به جای صدا کمی سوادی فرهنگ همراه داستان بود
بسیار عالی🙏🙏🌷🌷❤️❤️
یکی از زیباترین داستان های کوتاه فارسی......هدایت با صادق بودنش ماندگاردر فرهنگ ادبیات ما شد.یادش گرامی.
این داستان خدا هست. معجزه هست. محاله یک مرد بتونه احساس ی زن رو اینجور به تصویر بکشه. صادق هدایت معجزه کرد با این داستان. من بیشتر از صد بار این داستان و شنیدم و خوندم.
ممنون.و روح صادق هدایت شاد که چقدر آشناست این قصه هایش
صادق هدايت چه ماهرانه آسيبهاى روانى جامعه را در داستانى ساده ولى با مفهومى بسيار پيچيده به تصوير ميكشد. ممنون از اين انتخاب زيبا. ✌️🙏
اکثر کتاب های صادق هدایت را خونده ام شاید 60 سال جلوتر از ما حرکت میکرده
این بزرگ مرد خیلی از زمان خودش جلوتر بود روحش شاد
چقدر داستان گیرائی میباشد. کاش امروزه داستان نویس های مثل صادق هدایت بیشتر داشتیم. ❤❤❤
درود!
مادر ایران زمین
که صادق بزاد ؛ صادق ها بسیار دارد
اما
چرا بنویسند !؟ برای که بنویسند !؟
هیچ به این پرسشها اندیشیده ای؟!
@@sepehr.afarinesh22 موقعی یک ملت بیدار میباشد که فرهنگ داشته باشد! کی میتونه تمدن را در افکار مردم القائ کنه؟! معلمین و نویسنده ها!!!! اگر ما در سال پنجاه و هفت گول خوردیم و در دام لاشخورهای جهانی مثل انگلیس و فرانسه و امریکا و روسیه افتادیم، برای اینکه فرهنگ لازمه را نداشتیم و زیر بار یک دیکتاتور زندگی میکردیم! تنها راه نجاتمان فرهنگ سازی میباشد!
چجوری انقد خفن و روشنفکر و از جامعهش جلوتربود این انسان خدایا چی آفریده بودی قدرش ندونستیم روانش شاد
کتاب صوتی انهم با صداهای ماندگاربسیار تلاش به یاد ماندنی ست و من که نمیرسم یا بهتر است بگویم برنامه ریزی درستی ندارم که کتاب بخوانم در این سه روز سه داستان صوتی از هدایت شنیدم و خوشحال شدم که کسانی هم مثل هدایتها بودند که درگیر خرافه پرستی مردم و ایدئولوژی غلط ودینداری بودند و باعث شد لحترامم به این نویسنده صدچندان بیشتر شود یادش گرامی و راهش مستدام❤
من هر داستانی رو که آقای پرهام تعریف میکند مشتاق گوش دادنم
کتاب صادق هدایت و صدای حسین پرهام مطمئن بودم این داستان اون پایانی را که من دوست دارم بشنوم ندارد ولی ترجیح میدم یک حقیقت تلخ بشنوم تا یک دروغ قشنگ
جناب پرهام با درود،،
هر جا نامتان را ببینم اول لایک و سپس زنگوله رو میزنم، بعد داستانی رو که برامون زحمت کشیدی گوش میکنم، بخصوص کتابهای استاد صادق هدایت که بطور معمول همدوره هایش او را نفهمیدند، و چقدر زیبا داستانهایش حال حاضر دوره و حکام ماست، دستت درد نکنه استاد پرهام، امید که همچنان تندرست و پایا باشید تا بتوانید همواره برایمان بمانید. توفیقتان همواره آرزوی ماست. بدرود استاد❤
درود و سپاس استاد پرهام گرانقدر بسیار عالی بود 🙏🙏🙏👌👌👌
چقدر صادق هدايت از زمان خودش جلوتر بوده و اخوندهاي ابله را خوب وصف ميكرده
بتازگی بانوشته های صادق هدایت آشنا شدم وچقدر شگفت اوره و میشناسد روزگار،اندیشه وگفتار،کردارمردمان را
بسیار روشنگرانه و باریک بینانه علت فلاکت زنها و اجتماع ایرانی را موشکافی کرده. کاش کتابهای ایشان زودتر خوانده و نقادی شده بود. درس بزرگی برای ازادفکری زنان ایران زمین میبود.
صدای زیبا و آرامش بخشی دارید،خداقوت
تشکر.
واقعا هیچ وقت درک نکردم آدمهایی رو که با بچه ی کم سن و سال خودشون این طوری رفتار میکنن.
مظلوم تر از بجه هایی که این طوری رها میشه در دنیا داریم؟ فکر نمیکنم
چقدر آدمهای بزرگسال داریم هنوز در جامعه که دقیقا همین طوری رفتار میکنن با همسر و خانواده. و این چقدر ناراحت کننده و غم انگیز است.
و هنوز ادامه دارد این داستان رهایی از همسر، رهاکردن نوزاد.
صادق گرامی به عنوان یک فارسی زبان از شهرستان بدخشان افغانستان افتخار میکنم 😢😢
هدایت دانا وجلوتر از زمانش بود ...از نوجوانی با آثارش آشنا هستم ..نویسنده ای قابل است
و چقدر سخت است که زیاد بفهمیم🤦🏼♀️😞 52:27 52:29
جناب پرهام متشكرم از خواندن داستانهاى زنده ياد صادق هدايت
ممنون از زحمات شما، صادق هدایت یک اسطوره بود یادش گرامی و این داستان زندگی بسیاری از ما زنان ایرنیست
چه سرنوشتی داشت اون بچه بیچاره .
سلام. عالی. سپاس از آقای پرهام با صدای گرم و جذاب 💚❤💕💕🇮🇷🇮🇷
خیلی دلنشین کتاب را گوش کردم تشکر میکنم .دردی که من هم کشیدم .جاهایی از داستان . درد زن بی پناه .زنی که عقل نداره . و فقط باید رفت 😢
چقدر در ایام سالیان خیلی دور این نوع زندگی رواج داشته ، این نوع زندگی با سبک روایتگری عالیجناب صادق هدایت و حدود یک ساعت همراهی با صدای آقای پرهام که خیلی هم لذت بخشه.
داستانهایی که با زیبایی وقلم هدایت در متن آن قرار میگیرید وهر صفحه از آن تابلویی را در نظر خواننده زنده میکند . باهمه شیوایی معمولا داستانهای صادق هدایت پایانی تلخ دارد که ادمی را بفکر وامی دارد ...
بسیار بسیار عالی مرا به دنیای دیگری برد با صدای زیبای گوینده
خیلی غم انگیز بود، دلم برای زرین کلاه میسوخت. طفلی اون بچه اش که بدون پدر و مادر رها شد 😢.
اما عاشق توصیفات صادق هدایت هستم، انگار که کل اون داستان را میبینم،
چه حس مشترکی با زرین کلاه داشتم
این داستان فقط روایتگر سبک زندگی واقعی و نوع فکر زنان و مردان گذشته ایران به جنسیت زن و مرد است که با بیانی شیوا و توصیفاتی کاملا واضح گفته شده است. و از همین داستان میتوان تدوام برخی از طرز فکر و باور در مورد زن و مرد در دنیای امروز را فهمید. توصیفات این داستان چنان زیبا و گیراست که مانند صحنه تئاتر قابل درک و دریافت است. اینکه مردی مانند صادق هدایت چنان درک و فهمی از حس زنانگی و مردانگی در آن زمان داشته نشان دهنده هوش و قوه درک بالای او از زنانگی و مردانگی دوران خود است. سپاس از کسی این داستان را به خوبی خواند.
شاهکار بود
یک دنیا سپاسگزارم که این اثر صادق هدایت را به این زیبایی خواندید
کاش بقیه کنابهای او را هم صوتی می کردید🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
چقدر حقایق تلخ در داستانهای هدایت میشنویم این داستان یک ملت هست به همین تلخی ❤
درود بر این بزرگمرد که صد سال از هم نسلانش جلوتر بود. و چقدر اندیشه ژرفی داشت در آن مردم عقب مانده و بیسواد. روحش شاد
چه داستان واقعی و تکان دهنده ای……..😢😢😢😢
درود به جناب پرهام عزیز با صدائی گرم و دلنواز
داستان جالبی بود که انرا در نوجوانی خونده بودم ولی باور کنیدلذت گوش دادن باصدای شما بیشتر خاطره انگیز بود .
یادش برای همیشه گرامی باد ،من اغلب کتاب های این گرانقدر را خوانده ام و به. جوانان توصیه میکنم آنها را که بیشتر ضد خرافات و این آخوندها است را مطالعه کنند ،چشمش خوب اینده ما را دیده بود،حیف که زود رفت .
تندرست و کوشا باشید ..دوستدارشما
امیر از پاریس
حقیقت دردناک جامعه ایران قدیم و شایدم هنوز. چقدر ساده و لخت، صادق اینها رو نوشت و چه دردی کشیده بود برای دانستن عمق بدبختی اجتماع ما. آسون نیست نوشتن این جزییات. باید درد را کامل چشید تا بتوان آنرا روی کاغذ آورد.
بسیار زیبا خواندید داستان اسطوره ی ادبیات ایران را .ممنون.
زن مظلوم افریده شده هر کجای دنیا دز هر قاره ای که به جهان پا گذاشته باشد. انچه در بندش کرده فرزند است وعاطفهی مادری .
مرد نیز چنین افریده شده که می بینیم وهمه می دانیم .همین زمان شاهدیم که مادز سع فرزندش را می کشد از بابت نیازهایی که که نمیشه بر طرف کرد.زرین کلاه چاره ای غیر ای کار داشت ؟
کاش قصه بود ولی نیست ، واقعیت ملموسی ست که در زندگی ها به کرات دیده شده ومیشود .
باتشکر وسپاس فراوان از خواننده که زیبا خواند
داستان عالی و خوانش بینظیر 👌🏻🤝🏻🌹
I left Iran 1970, I am old now , I did have all his book .My gratitude to the narrator. And choosing the book. Strangely enough, in every age your concept change. And some how you forget. And thank God for that!
پر از واقعیت های تلخ. بهترین نمایش فرهنگ زن ازاری و زن ستیزی در اجتماع بیمار ما. کاشکی زنهای ایرانی این را زودتر میشنیدند.
حقیقت
1+¹1111😅1111111¹¹1¹¹111¹¹454
استاد پرهام عزیز و دوستان و همراهان مشعل دانش: من سالهای پیش این داستان را خوانده بودم؛ برای چندین و چند بار؛ یک معلم داشتیم در دورده راهنمائی؛ این استاد مانند دیگر معلمان نبود، در زنگ تفریح به دفتر و پیش معلمان دیگر نمیرفت و در کلاس میماند و مطالعه میکرد، و چایی را که دانش آموزانی مانند من و چند نفر دیگر که با او رابطه صمیمی تری داشتیم و یا فراش مدرسه برای او به کلاس میآوردند مینوشید؛ در سالهای شصت و نه یا هفتاد دستگیر شد؛(بجرم روشن سازی دانش آموزان؛ و تشویق آنها به کتابخوانی و مطالعه) شکایت توسط چند تن از والدین دانش آموزان او انجام شده بود، استاد بقائی چند ماهی در زندان ماند؛ و پس از یکسال و اندی آزاد شد و دیگر اجازه تدریس نداشت؛ چیزی که به آن عشق میورزید؛ هیچ موقع او را بدون چند کتاب قطور که زیر بغل داشت ندیده بودیم؛ چه در مدرسه؛ چه در خیابان یا در صف نانوایی یا در بازار...
خانواده من فرهنگی بودند؛ مادر؛ عمو و عمه هایم معلم بودند؛ و چون شهر یزد در آنزمان زیاد بزرگ نبود، اکثر خانواده های یزدی همدیگر را میشناختند یا با یکدیگر نسبت فامیلی داشتند؛ ولی چون ما اقلیت دینی بودیم؛ یکمقدار تفاوت ها را احساس میکردیم؛ ولی عموی پدرم که عاشق دختر مسلمانی شده بود؛ به مذهب اسلام پیوست؛ البته لازم بذکر است که جد بزرگ پدرم در زمان صفویه و پس از آن در زمان قاجار, زمانیکه جلال الدوله حاکم یزد شده بود؛ شکنجه و عده ای کشته شده بودند؛ ارباب جمشید جمشیدی حاکم آنزمان یزد به اصفهان و تهران فرستاده شد؛ و کمکهای مالی زیادی به قاجار کرد؛ و به همین دلیل فرزندان پسر او که دختر مسلمان عقد نکرده بودند؛ توانستند دین خود را حفظ کنند؛ ولی دختران ارباب جمشید؛ و پسر ارشد او که دختر ظل السطان حاکم اصفهان را عقد کرده بود مسلمان شده بود؛ و اجازه برگشت به بهدینی را نداشت، ولی بدرالزمان دختر ظل السلطان بهدینی را فبول کرده بوده؛ که از ترس اعدام بدلیل محاربه آن را علنی نکردند؛ ولی در دفتر خاطرات او که در موزه گلستان هست این مطلب نگاشته شده؛ در خاندان ما مسلمان هم پیدا شد... پسر همون عمویی که مسلمان شده بود؛ در سینما و تئاتر وارد شد، در دانشگاه هنرهای دراماتیک تهران تحصیل کرد؛ در فیلمهایی همچون دلیران تنگستان با شادروان جوهری هم بازی بود؛ در سربداران، یا در فیلمهای ابتدائی کیارستمی... ولی او هم مانند استاد بقائی ما مغضوب شد؛ و از سینما کنار گذاشته شد و به کار تئاتر در شهرستان و نویسندگی بسنده کرد؛ و در سال هفتاد و سه در چهل و نه سالگی فوت کرد...
استاد بقائی و عمو هاشم؛ (البته پسر عموی پدرم بودند؛ که به او عمو میگفتیم) در مورد کتابهای هدایت میگفتند؛ کتاب بوف کور یک شاهکار هست و بحثی در آن نیست؛ ولی هدایت نگاشته های زیادی دارد که باید آنها را با طلا نگاشت و در مدارس توضیح داد؛ مثلا داستان زنی که مردش را گم کرد؛ یا مردی که نفسش را کشت و چند کتاب دیگر... در مورد رابطه پسر و دختر پس از اسلام هست؛ دختران و پسران یکدیگر را نمیشناسند؛ با خصوصیات یکدیگر آشنا نیستند, به خصوصیات کلی پسران؛ و دختران، دختر و پسر باید زمانیکه ساده و یکدل هستند با یکدیگر آشنا شوند و خصوصیات یکدیگر را بشناسند؛ تا زمانیکه شهوت جلو چشم آنها را نگرفته بدانند که دخترها به چه توجهاتی نیاز دارند و مانند این... و برعکس آن؛ پس از حمله تازیان و ایدئولوژی کثیف اسلامی در کشور پهناور ایرانشهر؛ دختران را در خانه حبس کردند؛ و پسران را برای دیدن دختران منتظر و عصبی؛ هیچ کدام نیاز یکدیگر را نمیدانند، و زمانیکه خواسته اولی آنها شهوت شد, آنرا بدست میآورند و هیچکدام از دیگر خواسته های خود اثری نمیبینند و پس از گذشت چند بار همخوابگی, به یاد نیازهای اصلی خود میافتند، ولی آن دیگری هیچ دانشی از آن ندارد؛ دخترانی که فقط به پای منبرها رفته اند و به کلاس قرآن و دیگر مجالس ایدئولوژیک؛ و با صحبتهای پنهانی بزرگترین خواسته خود در جوانی را تقویت میکنند و تشنه نگاه میدارند؛ و پس از آن هست که هر دو طرف بشدت شکست میخورند...
هدایت در سالهای آخر قاجار و پهلوی اول زندگانی میکرد؛ زمانیکه دختران با پوشیه و روبنده از خونه بیرون میامدند و با یک همراه؛ نه در مدرسه تحصیل میکردند و نه اجازه داشتند با پسر عموی خود صحبت کنند؛ تنها صحبت بهشت و جهنم بود در مجالس روضه و یکه دغدغه والدین برای دختران خود, خواندن قرآن و عروس شدن در چهارده سالگی.... هدایت بسیار پیشتر از زمانه خود بود و با این دغدغه زندگی کرد؛ دست نگاشته های آن باقی نمانده تا متوجه دانش او از مشکلات ایدئولوژیک بشویم؛ و اینکه یک ایدئولوژی مسخره مانند اسلام میتواند صدها نسل را نابود کند و یک کشوری را به انحطاط و نابودی بکشاند...
این داستان نشان دهنده مشکلات ذهنی و جسمی هست که ایدئولوژی عقب مانده ای مانند اسلام برای یک جامعه بزرگ و پیشرفته ای مانند ایران ایجاد مینماید هست؛ و امیدوارم مردم ما قدر زحمات بیدریغ گروه مشعل دانش و استاد پرهام عزیز که یک تنه کتابهای با ارزشی را صوتی میکنند بدانند و شما را حمایت نمایند... به امید آزادی مردم ما از قید هرگونه ایدئولوژی و مذهب کثیف ضحاکی....
❤
ممنونم از کامنت شما . بایدو . تهران . اکباتان .🧡🙏
بیزارم از بت پرستان و کنشت . 🎉
چقدر زیبا
Beautifully written and presented. Hedayat is a true treasure in Iranian literature. He was a gifted author with incredible talent in writing.
نه تنها که در دوران خودش بیشتر میفهمید بلکه نوشتار بسیار زیبا و روانکاوانه نسبت به شخصیتهای آدمها و نوع پرورش آنها ریشه یابی کرده و آدم را به اندیشه وادار میکند و چقدر دوران کودکی در شکل گیری شخصیت ادمها تاثیر گذار است. در پس هر کله مردم سنتی و مذهبی خمینیها بودن که خمینی دیگر بر مسند قدرت نشاندن 😢😢😢. بسیار زیبا بود و این را برای دومین بار گوش دادم با سپاس از شما خواننده خوش آوا که بسیار زیبا خواندید. به امید خرد و آگاهی.
عجب خوانش بی نظیری. ممنونم.
بسیار عالی بود
من سرگذشت تاریخ دور را خیلی دوس دارم
بخاطر سادگی و بی شیله بودن و اینکه همه ادای همدیگرو در نمی آوردن و هرکسی سرجای خودش بوده
بسیار زیبا بود وبا صدای دلنشین گوینده محترم ممنونننننن
عجب صدایی
تلخ ! بسيار تلخ ! ممنون از خوانش زيباى شما🌸
خود،صداقتی.چه،کسانی،داشتیم،ازخود،بیخود،میشوی.هرچه،جلوتر،میری،دیوانه،وار،بیشتر،جذب،میشی❤🎉تصور،کن.چندسال،پیش،بود.❤🎉
من دقت کردم ادم های که ذهنی باز و فهمیده داشتن اول که خیلیهاشون مجرد بودن دوم اینکه خودکشی کردن این خیلی درس بزرگی بود برای من
روحت شاد ای مرد بزرگ
بسیار زیبا خواندید و حق داستان را ادا کردید. سپاس🙏
عالی بود❤❤❤❤
زنده یاد هدایت چقدر مردم شناس بوده یادش گرامیباد
ممنون آقای پرهام
براي اولين بار بود كه به كتاب صوتي گوش كردم . سپاسگزار . واقعا سرنوشت خيلي از ما يك نوعي شبيه سرنوشت زرين كلاه ميباشد . به اميد زندگي بهتر براي ايندگانمون. 🙏🙏🙏👏❤️🌹
مجددا سپاس از خودتون، نوازنده سنتور و قطعه بسیار زیبااااا❤❤❤
Thanks!
thank you for keeping our literature alive.❤
كتابهاي زيادي را با صداي گرم شما هنگام نقاشي كشيدن گوش دادم نميدونستم افتخار ديدار شما رو در نمايشگاهمون داشتم
Sadly beautiful… thank u💕
خدا قوت
جالب بود مرسی
مرسی برای زحمات شما
Very Nice💚💚
درود فراوان
نمونه ی چنین زندگی هایی را فراوان در اطرافمان می بینیم. بسیار لذت بردم
سپاسگزارم
0k👍تاابد نامت ماندگار هدایت! براستی چه
دردهای گشیده ای چه زخمهای که برداشتیِ👍 0k 👍👍💙❤😍
سلام وقت بخير ممنون که بیاد جوانیم با شنیدن این داستان وبیان شیوا یتان خوشحالم کردی .
خیلی خوب و بسیار شیوا و با لحنی عامیانه بهمراه تیز بینی خاص و رندی تمام بدون اینکه از حوصله مخاطب خارج باشد شخصیت یک مرد مازندرانی را توصیف کرد گویی که این مرد نزد یک روانشناس حاذق رفته باشد و پس از چندین جلسه دکتر نظر خود را راجع به این شخص بیان کند.روحش شاد که خوب این جماعت را شناخته بود انگار که سالها در کنارشون زندگی کرده
بدبخت زرین کلاه چه دل پر آشوبی داشته اون موقع و چقدر جسور دل گنده و با شخصیت بوده که علی رغم عشقی که به ببو داشته ناگهان تصمیم گرفت و اونو کل خطه مازندران رو رها کرد و رفت و حتی نخواست که کوچکترین اثری از او در زندگیش وجود داشته باشد و بچه اش هم به کناری گذاشته و به سوی سرنوشت خودش رفت
درود و سپاس فراوان و روح صادق هدایت روشنگر ایران زمین شاد و در آرامش🎉🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤❤❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏🙏
Good
خیلی عالی
بادرودفراوان بر جناب پرهام باید خدمت شما عرض کنم تا به امروز هیچکدام از کتابهای زنده یاد صادق هدایت را نخوندم ولی همیشه شنیدم که از ایشان و هنر نویسندکی و کتاب های ایشان بسیار شاد شدم که شما بصورت سوتی شروع کردید به خواندن کتابهای ایشان واقعا بنهایت شاد شدیم بخصوص که خواندنکتاب به وسیله صدای گرم و دلنشین شما میباشد بلافاصله شما را فالو کردم که بتوانم بشنوم سپاسگذار هستیم برای ابتکار بینظیرتان 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻👏👏👏👏💕☘️💕☘️💕☘️💕☘️💕💕☘️💕☘️💕💕☘️💕☘️💕💕💕☘️💕☘️
سپاس از شما آقای پرهام 👍🌹
This story is one of the best.
Sadly this kind of life still exists in our society😢😢😢😢😢
long before modern psychology and psychiatry recognizes the "STOCKHOLM SYNDROME" Hedayat describes it in Iranian women. Brilliant
Exactly. You got it.
از این دست زنان متاسفانه همچنان در جامعه ما یافت میشود چه بسا تحقیر شدن را حق خودشون میدونن از بی خردی و عدم دانایی به این زندکی سراپا ذلت تن میدهند ، اافسوس برا ی این همه بی فرهنگی و نااگاهی ، و در ضمن سپاس ببکران از تلاشهای دلسوزانه همه دست اندر کاران کتابهای صوتی. یکدنیا ممنون برای وقت گرانبهایی که برای ما هزینه می کنید
عالی عالی، یاد گرفتم ❤❤❤
سپاس 🙏🏼🌹💚🌹
عجب داستانی بود!
عالی بود خیلی لذت بردم چقدر خوانش شما آرامش بخش است🙏👍
Mersi
Thanks
درود برشما،چه زیبا روایت میکنی❤❤❤
درود و سپاس فراوان...ممنون. thanks 🙏
Very nice 🎉❤
I'm so glad to find you again H. Parham. 🎉 Thank you for your contribution to the community.
ممکنممممجممممممممجممممممممممممممممممممممممجمجممممممممممممجمممممممممجمممممممممممممممممممممموجمممممممم😮هوههعوععهعثذععثثعععثهثثهثثعهثثثثعذکوهعدثههثثثثثذعثثثععذثثثثثهههثثثثثثثثهههکهثههکثثثوهثکثوثثثثثثثثثهعهثهثهههثثثه 23:20 وهووههههثوکوههههووککووهوووووجوو 25:07ثوووثثههکوهچثثههثههثههکثثثهوههوهووهووثوکهثثثثثثثثثثثثثثثهههکهوهوثهههثهثهوهچ
سلام باسلامتی شما یک دنیا ممنون از زحمات،قابل قدر هستید؛ این داستانها یک پند بزرگ برای نوجوانان است .از شنیدن این داستان بسیار زیاد غمگین شدم😂
هدايت🤩مردي كه نميشه ازش گذشت ...
شاهكار بوف كورش اتشي ناميرا در وجود هر كسي كه اورا ميشناسد مي اندازد...
زنده یادصادق هدایت جامع شناس بودوازتاریخ خصوصا تاریخ وطنش ایران اگاهی داشت روی همین اصل بود که دشمنانش صدهزارو دوستانش انگشت شمار؟؟ هم وطن اسامی نه تنها مسخره نبوده ونیستند اسامی انزمان این گونه بوده ؟ درضمن ایا شما میدانید که زنده یادصادق هدایت درچه سالی زندگی ودرچه سالی ازدنیا رفته ؟ مضافا اگرروزی موفق شدید نویسنده بشوی شما اسم قهرمان داستانت وکلا نام کسانی که شما برایشان قلم فرسایی میفرمایبد روبگونه ای انتخاب کن که همسو با تخیلات شما خصوصادرجذب مخاطب نفوذی بیش ازاین نویسنده بزرگ داشه باشد موفق باشید
An amazing story! Thanks
هر روز و قرنی می خواهد باشد فکر نکنم یک مادر بچه اش را بی پناه و تنها رها کند من که یک مادرم حتی از تصورش سرگیجه گرفتم 😢 ولی تشکر لحن بسیار زیبایی داشتید که به داستان هیجان می داد ❤
این زن تمام نشانه های یک قربانی خشونت خانگی رو داشت وقتی اونجوری عاشق مرد به اون زشتی که چندین بار توصیفش کرد بود و عاشق شلاق خوردنش و حتی در نهایت کرد دوم و حتی نگفت شاید نون اور خوبی باشد یا شاید با من خوب رفتار کند گفت شاید بتونه خوب شلاق بزنه تو از این آدم که اصلا محبت فرزند و مادر و نچشیده تو میخواهی معقول رفتار کنه ؟ اونم با معیار یک زن مدرن هفتاد هشتاد سال بعد از اون روز و فرهنگ !!!! چشمهاتونو بشورین وقتی کتاب صادق هدایت میخونین چون قراره همه چی یک جور دیگه ای روایت بشه که تازه صد سال بعدم یکی بیاد از یک زن قربانی بدبخت توقع مهر مادری و همسری داشنه باشه
@@avaina2222 چشم چرا دعوام می کنی در اون لجظه اون به نطرم اومد نوشتم شما هم نطرتو بگو قتل که نکردم عزیزم
اینکه شما توانایی چنین کاری رو ندارید به این معنی نیست که چنین چیزی وجود نداره، خانمهایی رو میشناسم بخاطر عشق و عاشقی بچه شونو تنها گذاشتند .. کم نیستند عزیزم.. منم مادرم اصلا نمیتونم زندگی رو بدون بچه ام تصور کنم
یک زن قربانی دست به هر کاری میزند حتی رها کردن بچه
با درود بشما من یادممیاد خاله من دوستی داشت که در آن زمان خودش وشوهرش در اداره دادگستری هر دوکارمند بودن سه تا دختر داشت و یک پسر و آنها یک کلفت داشتند که کر ولال بود پسره بزرگ شده بود به کلفت جوان کرو لال تجاوز کرده بود و آن بیچاره همحامله این خانواده برای اینکه ابرویشون نره صدای این داستانرا در نیاوردن تا این دختر بیچاره بچش بدنیا آمد و آن خانواده خاک برسر بی رحم بچه را ازش گرفتن و بردن گذاشتنش در خانه یککسی پسرشانرا هم فرستادن اروپا همینطور دختر هایش البته شوهر این خانم فوت کرده بود و این اتفاقها بعد از فوت پدر خانواده اتفاق افتاده بود من این داستان وحشتناک را هیچگاه فراموش نکردمیله از این جنایتها آن زمانها از قرار معلومخیلی اتفاق میفتاده دقیقا مثل همین زمان ننگین اخوندهای کثافت که ایرانرا در عرض چهلو چهار سال ننگین دقیقا دویست سال به عقب بردن 😢😢😢😢😢😢😢😢
با سلام و خسته نباشید ممنون بابت این زحماتت