اجرای شعر: حسین توحیدی

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 15 ก.ย. 2024
  • متن شعر 👇
    سفره‌ها از گرسنگی پر بود از خود از هرچه سیر ما بودیم
    کار هر روز ما تحمل بود "کم بخور و نمیر" ما بودیم!
    شهرهای خراب در ما بود صد رقم اضطراب در ما بود
    شاهد خودکشی زن‌ها و مردهای فقیر ما بودیم
    زندگی، گریه‌های پنهان در کوچه‌های غریب کابل بود
    پایتختی مدام خونین و مردن ناگزیر ما بودیم
    در دل ما زیادتر می‌شد وحشت از شهر و رنج‌های سفید
    سوی آئینه‌ها که می‌دیدیم نوجوانان پیر ما بودیم!
    نه مکانی برای ماندن بود نه مسیری برای آزادی
    با تن زخم دار ما رقصان نه... رها نه... اسیر ما بودیم
    عاقبت داستان ما این شد، سیل جنگ آمد و وطن را برد
    ماهیان مهاجری از رود، مرده در هر کویر ما بودیم
    حسین توحیدی
    تقدیم به صمیمانگی خالقیار و رفاقت دیرینه‌اش.

ความคิดเห็น • 2

  • @habibhaidari8263
    @habibhaidari8263 3 หลายเดือนก่อน

    🎉❤
    U r the best.

    • @Kaboof
      @Kaboof  3 หลายเดือนก่อน

      🙏🌹❤️