ریگ روان | داستان واقعی

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 23 ต.ค. 2024

ความคิดเห็น • 11

  • @mariamakbary1044
    @mariamakbary1044 3 ปีที่แล้ว

    بسیار داستان عالی بود واقعا تشکر از شما لالا اجمل جان انشاء الله که خوب و صحتمند باشین 🥰🥰🥰💕💕👏👏👏👏

  • @hamidgharibyar6916
    @hamidgharibyar6916 3 ปีที่แล้ว +1

    سلام داستان جالب بود.

  • @mahjubasahel7933
    @mahjubasahel7933 3 ปีที่แล้ว +1

    تشکر از اجمل جان که همیشه متوجه ما استند زحمت میکشند داستان های عالی و اموزنده را به ما پیشکش می‌کنند .👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👌👌👌👌❤️❤️❤️💞💞💞💞💞🙏🙏🙏🙏🙏

  • @mahjubasahel7933
    @mahjubasahel7933 3 ปีที่แล้ว +1

    زحمات تان و فعالیت تان قابل تمجید و ستایش است اجمل جان واقعا عالی استیند .👍👍👍👍🌺🌺🌺🌺💜💜💜💚💚💚

  • @mahjubasahel7933
    @mahjubasahel7933 3 ปีที่แล้ว +1

    سلام خدمت اجمل جان خوشحال استم که دو باره آواز زیبای تانرا میشنوم .😍😍😍😍😍😍

  • @ellobello7192
    @ellobello7192 3 ปีที่แล้ว

    ✌👍✍🏼❤🙏👑

  • @mahjubasahel7933
    @mahjubasahel7933 3 ปีที่แล้ว +1

    چقدر داستان لذت بخش و دلنشین بود واقعا خوشم آمد .👌👌👌👌👌👌😍😍😍🇦🇫🇦🇫🇦🇫

  • @zebasayed2426
    @zebasayed2426 3 ปีที่แล้ว

    🤔🤔🤔😌😌🙏🙏

  • @mahjubasahel7933
    @mahjubasahel7933 3 ปีที่แล้ว +1

    اوه چی داستان جالب دخترک قندول که به مجسمه تبدیل شد حیف کاش قصه نمیکرد .💔💔💔💔💔💔💔💔حتما در آن یک حکمتی وجود داشت .

  • @sarasr4824
    @sarasr4824 3 ปีที่แล้ว

    تایم داستان که مشکلی نداره میتانین چند تا داستان یکجا پخش کنین

  • @zahraaryan9761
    @zahraaryan9761 3 ปีที่แล้ว +1

    ممنون جناب غفوری صاحب
    من هم از ولایت کاپیساه هستم .این داستان را مادر بزرگم برای ما گفته بود فقد فرق این است که دخترک از زبان لال میشود بعد از قصه وردن داستانش در درون مغاره