بله واقعا دل ما برای چه چیزهایی میلرزه هزاران ترس آیا دل ما برای خدا میلرزد آیا گناهی شده که به خاطر خدا ترک کنیم دلمون برای همه چی میلرزه انواع غذاها لباسها در وجودمون لرزه های کاذب هست ای کاش این لرزش عشق خدا بود
مولانا افتخار ایران قدیم و افغانستان امروزی هست.شهر بلخ همواره بزرگانی را به دنیا ارائه کرده و همینطور خراسان معدن شاعران و تبریز و شیراز معدن عرفا بوده است. زنده باد ایران باستان.
سلام خدا قوت خبر دارید شبه نظامیان عراقی در روز ۲۷ صفر به حسینیه نجف حمله ور شدند و دست به غارت اموال زدند؟؟ تنها به جرم ایمان به فرستادهی امام زمان عج تنها به این دلیل که به وصیت پیامبر ص ایمان دارند این ظلم را محکوم میکنیم ان شاالله
@@salarsayed3829 درسته باهات موافقم ،فقط ایرانی ها علما و دانشمندان و شاعران تمام خاور میانه حتی افغانستان و کشورهایی همسایشو مربوط به خودش میدونه، تمام دانشمندان عربی و اسلامی رو هم مال خودش میدونه، این درست نیست،بقول خودتون این رجال متعلق بتمام مردم دنیا و افتخار بشریت هستند.و اگه یه زبون نفهمی ادعا ی ایرانی بودن اینها رو بکنه باید بهش بگم که نصف بیشتر علما و دانشمندانی که با افتخار ازشون اسم میبیرین ،از ابن سینا تا مولانا،سنایی،ناصرخسرو و فارابی که و ابومعشر بلخی مال شهر های امروز افغانیتان و خراسان بزرگ به ویژه بلخ هرات و نیشابور بودن. ولی بخدا برا من هیچ فرقی نمیکنه که از گذستگانمون مایه بزاریم ،الان چی هستیم. در ضمن چیزهایی امثال وطن ،نژاد، قوم و قبیله ففط حصارهایی اند که ما خودمون رو توش محدود کردیم... امیدوارو منظورم. گرفته باشی، برای مولانا وطنی وجود نداره ،از بلخ متولد میشه بعد ایران و اذربایجان و بعد به ترکیه همیشه درحال سفر بوده، برای ایلان ماسک که بچه افریقای جنوبیه و جف بیزوس و بیلگیتس وطن و نژاد معنی نداره.😂😂 ولی خب اصالت و ریشه ادم هم مهمه. اینارو گفتم که فقط گیر نکنی توش،اسیر و محدودت نکنه.وگرنه من هم ریشه نژادی و مذهب و نژادمو دوست دارم.
مولانای بزرگ و حکیم خدا را شاکرم که تو را به ما انسانهای عادی هدیه داده است . تو به هیچ سرزمینی تعلق نداری . سرزمین تو سرزمین عشق است و فقط دلهای عاشق و زلال ره به آن می برند . هر کسی از ظن خود شد یارمن / از درون من نجست اسرار من❤❤❤
آره دوست عزیز حتما میخای بگی افغانی بوده تو ایران جای لوله فاضلاب میکنده ،این حرفها چیه میزنید، یا تاریخ را بخون و قلمرو ایران را چند صد سال مرور کن ،یا کاری نداشته باش کجایی هست ،به دستوراتش عمل کن تا به ریسمان خدا دست بزنی و ....❤
امثال قمشهای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عدهای از شعرا به شما میرسید چه بلایی سر اونجات میآوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشهای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشهای و این کانال بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوصالحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف عقل سلیم و قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشهای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت به یک گردش چرخ نیلوفری نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
طوق لعنت ابن عربی ناصبی بر گردن آملی: ابلیس یک سلسله نوکران و مریدان دارد.ابلیس رانده شد و مورد غضب است.مریدان و نوکران ابلیس به راههای پیچیده و مختلف راه ابلیس را ترویج و تبلیغ میکنند.بایزید بسطامی از مریدان و شاگردان قدیمی ابلیس است.حرفهایی زد و در نهایت ادعا کرد که او شده است،یعنی یک فرد محتاج آب و نان و گوشت و پوست،گفت :نیست اندر جبه ام الا خدا چه میگردی در زمین و در سما. دیگر مریدان و پادوهای ابلیس هم کم و بیش همین ادعا را داشتند.حسن بصری و دیگری گفتند: ابلیس صاحب حسن بصری و استاد حسن بصری است.خلاصه مریدان و پادوهای ابلیس ادعای کشف و شهود و در نهایت ادعای خدایی داشتند و عده زیادی از آنها به دار مجازات رفتند.منصور حلاج را دار زدند و خاکستر به باد دادند.شاگردان ابلیس و صوفیه مانند جلال بلخی نویسنده مثنوی، مدافع سقیفه و غاصبان حق ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین بوده اند و حکومت های کفر و شرک و ظلم و جور مانند متوکل عباسی را تأیید کردند ،با این حال اهل حق و دینداران همیشه علیه ابلیس و شاگردان ابلیس یعنی صوفیه اقدام کردهاند و گروه گروه مدعیان ،،خدایی،، را نابود کردند پادوهای ابلیس که دیدند دارند منقرض میشوند،ترمز اراجیف و اوهام را کشیدند و با ظاهری دین مدار به میدان آمدند. ،،ابن عربی اندلسی،، در چند هزار صفحه اراجیف و اوهام و اباطیل و کفریات پادوهای ابلیس و ،،ابن تیمیه ،،بزرگ وهابیت را جمع آوری کرد و دسته بندی نمود و با الهامات ابلیس آنرا تکمیل کرد و به نام فصوصالحکم و فتوحات چاپ شده است.هر چه وهابیت گفته،،ابن عربی ملعون،، بر آن افزوده و در کتاب فصوصالحکم و فتوحات آورده است. در جاهای مختلف فصوصالحکم و فتوحات نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است!!! در فتوحات گفته معبودش را در عرش اوهام و خیالات به صورت،،شاب امرد،، یعنی زیبارو و کم مو دیده است که این همان معبود ابن تیمیه بزرگ وهابیت است!!! نوشته ستارههای اطراف زمین را ازدواج و نزدیکی کرده است!!! انواع خیالات و اوهام و قصههای بی مزه و خلاف عقل سلیم و خلاف قرآن کریم دارد.حکام ملعون و غاصب،حتی متوکل عباسی را ابن عربی ملعون تأیید و حمایت کرده است.ابن عربی ملعون ادامه داد تا جاییکه گفت او شده است!!! در مجلس سی و پنچ از کتاب المجالس، یعنی ابتدا ابن عربی ادعا کرد از طرف پیامبر به او در خواب دستور رسیده مردم را ارشاد کند و شروع کرد به مخالف عقاید شیعه اثناعشری اباطیل و کفریات بافت.ادامه داد با انواع خیالات و اوهام و خلاف قرآن کریم و خلاف عقل سلیم در فتوحات مکییه، بارها نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است و در آخر همان دیوانگی و کفر بایزید بسطامی را گفت و نوشت که ،،خداوندگار،، شده است!!! باز هم شاگردان ابلیس ادامه دادند و کتابهای ابن عربی ملعون و امثال جلال بلخی را ترویج و تبلیغ و شرح کردند.ابن عربی واضح عقاید و افکار شیطانی خود را نوشته و شرح کنندگان آثار او روکشی به اباطیل او زدند که کارها لو نرود و دستشان رو نشود.صدرای شیرازی وکیل و شاگرد ابن عربی ملعون مسئول بزک دوزک آثار ابن عربی شد.دیگران راه ابن عربی و صوفیه و صدرای شیرازی را ادامه دادند تا رسید به سٍد علی قاضی در نجف.کتاب فتوحات و افکار ابن عربی ملعون را ترویج و تبلیغ و شرح داد و با مقابله اهل ایمان مواجه شد و به حاشیه رفت و شهریه اش را قطع کردند و تذکر محکم گرفت در مدرسه کشمیری که اگر ادامه دهد حکم اعدام درباره او اجرا میشود.قاضی در حاشیه و گرفتاری راهی حساب و کتاب شد و خمینی در همان هشتاد سال قبل در کلاس شرح فتوحات ابن عربی ملعون شرکت میکرد و افکار و عقاید ابن عربی ملعون بر او مؤثر افتاد و گهگاه از کلمات کلیدی ،،ابن عربی ملعون،، استفاده میکرد و در نامه به گورباچوف آنها را به ،،ابن عربی،، فراخواند!!! خمینی هم رفت به حساب و کتاب و رسید به دیگران که پرچم تبلیغ و ترویج و توسعه افکار ،ابن عربی ملعون،، را بردارند، در چند سال پیش حسن زاده آملی شرح و بسط و تبلیغ افکار ابن عربی ملعون را انجام داد.سالها کتاب فصوصالحکم ابن عربی ملعون و افکار باطل او را ترویج و تبلیغ نمود با نام مُمِد الهمم چاپ شده است.حسن زاده آملی راهی حساب و کتاب شد و در خانه اش چال شد نه در آرامستان مسلمانان،ادامه راه ابلیس و ،،ولی ابلیس یعنی ابن عربی ملعون،، را همچنان عدهای انجام میدهند. امثال ممد شجاعی و محمد حسن وکیلی و موسوی مطلق و ممد حسین طهرانی و دیگران که ،،ابن عربی ملعون،، و فصوصالحکم و فتوحات و جلال بلخی ملعون را ترویج و تبلیغ میکنند مراقب ,,آل ابلیس,, باشید!!! طوق لعنت است ،،ابن عربی کافر و مشرک و منافق و جاسوس یهود،، بر گردن اهل بدعت و حکومت بدعت و ظلم ایران و ترویج کنندگان صوفیه. سند رسوایی است ،،ابن عربی متوهم و قاطی و دیوانه،، بر گردن حامیان حکومت بدعت و ظلم ایران.استاد موسوی زنجانی در جلسات مفصل ابطال و رد ابن عربی ملعون را گفته است و در فضای مجازی و آپارات موجود است.
امثال قمشهای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عدهای از شعرا به شما میرسید چه بلایی سر اونجات میآوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشهای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشهای بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوصالحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشهای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت به یک گردش چرخ نیلوفری نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
خداوند با من دوسته من در ۶۶ سال عمر که از خدا گرفتم او همیشه در کنارم بوده کنار من و خانواده ام پسرهام هر چه طلب کردم در ان به من عطا کرد و نشانه های زیادی از طرف خداوند به وضوح دیدم از عمق وجودم شکر خداوند هستم و عشق او در هر لحظه در دلم جاری است دلم میخواهد از قدرتمند هر دو جهان خداوندم کتابیهایی بنویسم و آنچه را که در عمرم دیده ام از خود بجا گذارم ولی وقت آن هنوز نصیبم نشده توکل بر خدا شکر برای حال برای گذشته و برای آینده ای که به من عطا کردی خدای بزرگ قل هو والله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن لهو کفووا احد
صوفیه و ابن عربی ملعون از ابلیس تعریف و تمجید دارند!!! حسن بصری از رؤسای صوفیه است و گفته: ابلیس صاحب او و استاد او است.غزالی ملعون نوشته هر که میخواهد توحید یاد بگیرد از ابلیس بیاموزد!!! صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ،، ابن عربی صوفی کافر،، یک مکتب در برابر مکتب قرآن کریم و نهجالبلاغه و در برابر ولایت اهل بیت پیامبر اسلام سلام الله علیهم،ساختند.مکتب ،،ابن عربی صوفی کافر،، مخالف و متضاد با تعالیم اسلامی و عقل سلیم است.ابن عربی ملعون در فتوحات نوشته ستارههای اطراف زمین را ازدواج و نزدیکی کرده است!! در تعریف وجود و توحید راه شیطان و کج را گفته و نوشته است: معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و اسب و انسان ظاهر شده است!!! از خلفای ظلم و جور و بدعت حمایت تمام و کمال دارد.عمرابن خطاب صهاک و ابوبکر را بهترین افراد دانسته است و نوشته اینها دارای ولایت ظاهر و باطن هستند!!! متوکل عباسی خلیفه ظالم و کافر را ستایش کرده و دارای ولایت ظاهر و باطن میداند!! نسخه قدیمی سنگی و چاپی و الکترونیکی موجود است بروید بررسی کنید.درباره عذاب جهنم نوشته از ماده شیرینی آمده است و جهنمیان به خیال ابن عربی ملعون با آتش و مار و اژدها بازی میکنند!!! اما آنچه از نوشته های باقیمانده از ابن عربی ملعون به دست میآید نشان میدهد اهل جماعت نبوده است و در آخر در نوشتار ابن عربی میرسد به اینکه خودش را ،،او،، میداند همانطور که دیگر صوفیان کافر مانند بایزید بسطامی و جلال بلخی و حلاج گفتند: نیست اندر جبه ام الا خدا چه میگردی در زمین و در سما به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل توضیح مطالب را بفهمید.واضح است که عمر ابن خطاب صهاک و ابوبکر کذاب و عثمان ملعون،غاصب و ظالم و کافر بودهاند.اما دقت ندارید که از بنیانگذار حکومت فعلی ایران،خمینی تا حسن زاده آملی تا سِد علی قاضی معدوم در نجف تا جوادی آملی و بسیاری دیگر از افرادی که به آنها ارادت دارید،مرید و سرسپرده و ترویج دهنده ابن عربی هستند!!! ابن عربی نوشته که سفر و سیر به بهشت رفته است و در آنجا ابوبکر و عمر ابن خطاب صهاک را دیده است!! خمینی هشتاد سال قبل در درس افرادی که کتاب های ابن عربی ملعون را ترویج میکردند،شرکت داشت و افکار باطل ابن عربی چنان بر او مؤثر شد که در نامه به گورباچوف ،کمونیستها را به ابن عربی دعوت کرد!! حسن زاده آملی سالها کتاب فصوصالحکم ابن عربی ملعون را ترویج و شرح داد که با نام مُمِد الهمم چاپ شده است.جوادی آملی در نوشته و افکار دنباله رو ابن عربی ملعون است و با احترام از او یاد میکند!! ممد شجاعی در مبحث توحید همان کفریات ابن عربی را میگوید که معبودش یک وجود واحد است که دوم ندارد و به شکلهای مختلف کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و اشیاء درآمده است!! ابن عربی ملعون در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت،،شاب امرد،، یعنی خوشگل موفرفری و کم سن دیده است که این همان معبود ،،ابن تیمیه ،،بزرگ وهابیت است!! در رد ابن عربی صوفی ملعون،کتاب و مطالب بسیاری نوشته شده است.حکومت فعلی ایران افکار و عقاید ،،ابن عربی،، و همفکران صوفیه مانند جلال بلخی و خیام را در کتاب های درسی جا داده است و در صدا و سیما هر جا بتوانند افکار و عقاید باطل صوفیه را ترویج میکنند،کنگره بزرگداشت ابن عربی برگزار کردند. برای صدرا شیرازی که دنباله رو و دلباخته ابن عربی ملعون است،کنگره و مراسم برگزار کردند و سالها است که کتابهای ،،ابن عربی ملعون،، و صوفیه با مجوز رسمی در ایران چاپ و نشر میشود.حکومت منتشر کننده کفریات صوفیه،حکومت طاغوت و کفر است! امثال رائفی پور و حسن عباسی و آخوند جماعت مانند پناهیان،حقایق را نصفه نیمه میگویند و تحریف و تغییر میدهند و راه اهلبیت علیهم السلام را درک نکردهاند.از خواب غفلت بیدار شوید که حکومت فعلی ایران کلاه بزرگی از سر تا پا برایتان تدارک دیده است!!! حکومت حق و حقیقت و اسلامی در کره زمین وجود ندارد. استاد موسوی زنجانی در جلسات مفصل ابطال و رد ابن عربی ملعون جاسوس صهیونی را گفته است و در آپارات و فضای مجازی موجود است.
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ اما شاعران کافر مانند جلال بلخی چه میگویند: جلال بلخی در مثنوی اش بر اساس مذهب و مسلک جبر ، ابن ملجم را از بزرگترین جنایت تاریخ بشری تبرئه می کند و به دروغ از امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به ابن ملجم نقل می کند که: هيچ بغضي نيست در جانم ز تو زان که اين را من نميدانم ز تو آلت حقي تو، فاعل دست حق كي زنم بر آلت حق طعن و دق! یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنین خطی کشید! یعنی جلال بلخی معتقد است که در تقدیر ابن ملجم چنین نوشته شده بوده است که او قاتل امیر المؤمنین است، پس گناهی ندارد و یک مو از سر وی نمی توان کند! جلال بلخی ملعون در این موضوع مثل موضوعات بسیار دیگر تحت تاثیر عطار نیشابوری بوده است که خود گفته است: هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمده ایم عطار نیشابوری در منطق الطیر در اشعاری تحت عنوان شفقت علی علیه السلام با ابن ملجم چنین می گوید: چونک آن بدبخت آخر از قضا ناگهان آن زخم زد بر مرتضا می بینیم که عطار نیز عمل ابن ملجم را از سر جبر و قضای الهی و نه اختیار ابن ملجم می داند. عطار در ادامه در مسیر قباحت زدایی از عمل ابن ملجم می گوید: مرتضی را شربتی کردند راست مرتضا گفتا که خون ریزم کجاست شربت او را ده نخست آنگه مرا زانک او خواهد بُدَن هم ره مرا شربتش بردند او گفت اینت قهر حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر مرتضا گفتا به حق کردگار گر بخوردی شربتم این نابکار من همی ننهادمی بی او به هم پیش حق در جنت المأوی قدم مرتضا را چون بکشت آن مرد زشت مرتضی بی او نمیشد در بهشت عطار مدعی است که اگر ابن ملجم آن شربت را از علی علیه السلام گرفته و خورده بود، آن حضرت بدون ابن ملجم وارد بهشت نمی شد! و این البته بر خلاف همه مسلمات اسلامی و قرآنی و شیعی در باره جنایتکاران تاریخ است. حتی در منابع اهل سنت به روایت احمد بن حنبل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت خطاب به امیر المؤمنین فرمود: شقی ترین در میان امتهای پیشین پی کننده شتر صالح بود و شقی ترین فرد در امت آخرالزمان قاتل توست. (بحار الانوار، ج 42 ص 237) ابن عباس می گوید: ابن ملجم از نسل قدّار پی کننده شتر صالح بود و ماجرای این دو یکی است. زیرا قدار در پی عشق زنی به نام رباب، شتر صالح را پی کرد و ابن ملجم هم به خاطر عشق به قطام امير المؤمنین را کشت.(همان) اما نکته قابل توجه تر در اشعار فوق الذکر عطار این است که او می خواهد با این افسانه سرایی اولین ظالم در حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین یعنی ابوبکر ملعون را تبرئه و تطهیر کند و مظلومیت امیرالمؤمنین را انکار کند. ببینید: بر عدو چون شفقتش چندین بود با چو صدّیقیش هرگز کین بود؟ آنک چندینی غم دشمن خورد با عتیقش دشمنی چون ظن برد چند گویی مرتضی مظلوم بود و ز خلافت راندن محروم بود چون علی شیرحق است و تاج سر ظلم نتوان کرد بر شیر ای پسر عطار در ابیات فوق با شیر خواندن علی علیه السلام می خواهد یکی از مسلّم ترین حوادث تاریخی اسلام را که غصب خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام و مظلومیت آن امام است انکار کند و نسبت به این موضوع تجاهل می کند که آن شیر خدا به خاطر حفظ اصل و کیان اسلام سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد. بله این است موضع عرفان دروغین و تصوف بت پرست،در برابر ابن ملجم و غاصبان حق اهل بیت علیهم السلام و ….اما موضع شیعه در برابر ابن ملجم و اصحاب سقیفه و اولی و دومی و سومی و توجیه گران ظلم و جنایت اینان چیست؟ در زیارت مخصوصه حضرت امیرالمؤمنین چنین می خوانیم: لعن الله من قتلک و لعن الله من خالفک و لعن الله من افتری علیک و لعن الله من ظلمک و غصب حقک و لعن الله من بلغه ذلک فرضی به انا الی الله منهم برآء …الحمد لله الذی جعل النار مثویهم و بئس الورد المورود. مولای ما امیر المؤمنین! خداوند قاتل تو و مخالف با تو و دروغزن بر تو را لعنت کند و نیز لعنت خداوند بر آن که به تو ظلم کرد و حقت را غصب نمود و لعنت خدا بر هر کسی که این را بداند و به آن رضایت دهد. من از همه اینان بیزارم. … و خداوند را از این بابت که جهنم را که بد منزلگاهی است، جایگاه اینان قرار دارد، سپاس می گویم.حکومت ایران و عدهای از گمراهان اشعار و افکار امثال جلال بلخی و ابن عربی ملعون را در کتابهای درسی و صدا و سیما تبلیغ و ترویج میکنند.توضیح کامل در سایت ابن عربی دات کام. در ،،فیه ما فیه،، جلال بلخی نویسنده مثنوی گفته بود از مغولان اطاعت کنید و علیه مغولان کاری نکنید!! جهال کتاب و نوشته ،،جاسوس مغولان،، را تجدید چاپ میکنند!!! در مهمترین مسئله یعنی توحید جلال بلخی، مانند دیگر صوفیان کافر و گمراه مانند ابن عربی ملعون و حسن بصری،معبودش را یک وجود واحد معرفی کرده که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است،این عقاید باطل هندوها و بت پرستان است.
اگه باعث گرفتاری ونداری خودم بودم باز ایمان داشتم ولی چه خدایی که ده سال التماسش کردم تا گره ازکارم بگشاید گره هامحکمترشد ومن ضعیفتر هرکس کمکم کند من به خدایی خودم قبولش دارم
یکبار هم خدای حقیقی و زنده و حیات بخش قادر مطلق امتحان کن ...مسیح خداوند...بیایید نزد من ای تمامی زحتمکشان و گرانباران و یوغ مرا بردوش بگیرید چرا که من افتاده دل و رحیم هستم و شما در جانهایتان آرامی خواهید یافت..حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد..مسیح صورت خدای نادیده ...مسیح مرا از مرگ و افسردگی و اعتیاد و کارتن خوابی خیابان نجات و شفا بخشید..مسیح همسر مرا از سرطان روده بزرگ و کرونا نجات و شفا بخشید..مسیح قلب و زندگی من را عوض کرد.....نجات ...حیات ...تولد دوباره...آرامش ...برکت ..فیض ..رحمت ..شفا ..تعمید روح القدس..آرامشی از جنس خدا وو فقط در ایمان به مسیح خداوند...کافیه ازش بخای ..هر کس نام خداوند را بخاند نجات پیدا میکند...امین ..خدا محبت است..انجیل یوحنا..🙏♥️❤️🌹🌹⛪☺️
اینکه ماهم خدایانیم در ابعاد پایین شکی نیست چون ذره ای از اوییم کلی از جز و جزئی از کل اگ میخای از درد و اندوه در امان باشی دهنتو ببند ن خود ن هیچکس و قضاوت نکن تو مشاهده گری ن قضاوت گر قاضی فقط خداست
جمله بیقراریت از طلب قرار تست طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت جمله ناگوارشت از طلب گوارش است ترک گوارش ار کنی زهر گوار آیدت جمله بیمرادیت از طلب مراد تست ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت عاشق جور یار شو عاشق مهر یار نی تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت خسرو شرق شمس دین از تبریز چون رسد از مه و از ستارهها والله عار آیدت مولانای بلخی
تمامی هستی و اجزای آن جزیی از کل هستند ، که زمانی همگی آنها یکی بوده اند ، و سپس در تمامی جهان گسترش یافته اند ، و این به آن معنی است همه ما و هرچه در هستی وجود دارد ، زره ای از وجود او ( خدا ) هستیم و بیکدیگر مرتبط و متصل هستیم
قابل توجه همه عزیزانی که مولانا رو افغانستانی یا ترک می دونن باید به اطلاع تون برسونم که جناب مولانا در قرن هفتم هجری زندگی می کرده در زمان خوارزمشاهیان و سلجوقیان ،اگر از اینترنت سرچ کنید متوجه میشید که هم افغانستان و هم قسمت هایی از ترکیه متعلق به خاک ایران است و اصلا کشوری به اسم افغانستان در قرن ۱۸هم تاسیس شده و کشور ترکیه در قرن نوزدهم،ولی ایران ریشه چند هزارساله داره و در طول تاریخ مرزهاش در حال تغییر بوده 😏
سلام در جواب شما باید گفت که در اون زمان ایران وجود نداشته به معنای امروزی تمام تمدن این سرزمین افغانستان امروزی بود شما تاریخ جعلی خوندی دوست من به خاطر همینه که تمام از شهر بلخ هرات قزنی وخیلی شهر های دیگر که تمام امروز در افغانستان هست هستن چون ایرانی وجود نداشت
هم زبان های افغانستانی که کل کامنت هارو به خودشون اختصاص دادن باید بگم اول اینکه انقدر اصرار به هویت ملی مولانا دارید یعنی اینکه ایشان رو هنوز نشناختید و خود مولانا این چیزهارو اصلا مهم نمیدونست دوم اینکه شما و من و هر کسی دیگه ای در یک مکانی از یک کشوری به دنیا میایم و میمیریم و ممکنه صد سال دیگه اون کشور وجود نداشته باشه یا یه کشور جدید تشکیل شده باشه اما چیزی که مهمه اینه که وقتی زنده هستید تابعیت کدوم کشور رو دارید و مولانا وقتی زنده بود ایرانی بود نه تنها بخش بیشتری از افغانستان بلکه قونیه هم جزو ایران بود تشکر❤❤❤
ببخشید اما مهم کشور هست که مولانا در بلخ افغانستان زاده شده و بعد سفر کرده مولانا بلخی یعنی مولانای که در بلخ افغانستان زاده شده و بعد در قونیه شاعر شده و افغانی گفته میشود وافتخار افغانستان و جهان اسلام است❤❤❤
برای معلومات خودت باید بنویسم که مولانا از افغانستان و ار ولایت بلخ افغانستان بود و است ایران شعرای بسیار مشهور و شناخته شده در سطح دنیا دارد در اکثر اشعار شعرای ایرانی شواهدی است که شما باید مطالعه کنید.
برنامه تان واقعا عالی است اما اگر بیشتر مطالعه کنید خوب میشود چون مولانا جلال الدین محمد بلخی از کشور افغانستان و از ولایت بلخ است در اصل نه از ایران. تشکر
امثال قمشهای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عدهای از شعرا به شما میرسید چه بلایی سر اونجات میآوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشهای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشهای و این کانال بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوصالحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف عقل سلیم و قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشهای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت به یک گردش چرخ نیلوفری نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
طوق لعنت ابن عربی ناصبی بر گردن آملی: ابلیس یک سلسله نوکران و مریدان دارد.ابلیس رانده شد و مورد غضب است.مریدان و نوکران ابلیس به راههای پیچیده و مختلف راه ابلیس را ترویج و تبلیغ میکنند.بایزید بسطامی از مریدان و شاگردان قدیمی ابلیس است.حرفهایی زد و در نهایت ادعا کرد که او شده است،یعنی یک فرد محتاج آب و نان و گوشت و پوست،گفت :نیست اندر جبه ام الا خدا چه میگردی در زمین و در سما. دیگر مریدان و پادوهای ابلیس هم کم و بیش همین ادعا را داشتند.حسن بصری و دیگری گفتند: ابلیس صاحب حسن بصری و استاد حسن بصری است.خلاصه مریدان و پادوهای ابلیس ادعای کشف و شهود و در نهایت ادعای خدایی داشتند و عده زیادی از آنها به دار مجازات رفتند.منصور حلاج را دار زدند و خاکستر به باد دادند.شاگردان ابلیس و صوفیه مانند جلال بلخی نویسنده مثنوی، مدافع سقیفه و غاصبان حق ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین بوده اند و حکومت های کفر و شرک و ظلم و جور مانند متوکل عباسی را تأیید کردند ،با این حال اهل حق و دینداران همیشه علیه ابلیس و شاگردان ابلیس یعنی صوفیه اقدام کردهاند و گروه گروه مدعیان ،،خدایی،، را نابود کردند پادوهای ابلیس که دیدند دارند منقرض میشوند،ترمز اراجیف و اوهام را کشیدند و با ظاهری دین مدار به میدان آمدند. ،،ابن عربی اندلسی،، در چند هزار صفحه اراجیف و اوهام و اباطیل و کفریات پادوهای ابلیس و ،،ابن تیمیه ،،بزرگ وهابیت را جمع آوری کرد و دسته بندی نمود و با الهامات ابلیس آنرا تکمیل کرد و به نام فصوصالحکم و فتوحات چاپ شده است.هر چه وهابیت گفته،،ابن عربی ملعون،، بر آن افزوده و در کتاب فصوصالحکم و فتوحات آورده است. در جاهای مختلف فصوصالحکم و فتوحات نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است!!! در فتوحات گفته معبودش را در عرش اوهام و خیالات به صورت،،شاب امرد،، یعنی زیبارو و کم مو دیده است که این همان معبود ابن تیمیه بزرگ وهابیت است!!! نوشته ستارههای اطراف زمین را ازدواج و نزدیکی کرده است!!! انواع خیالات و اوهام و قصههای بی مزه و خلاف عقل سلیم و خلاف قرآن کریم دارد.حکام ملعون و غاصب،حتی متوکل عباسی را ابن عربی ملعون تأیید و حمایت کرده است.ابن عربی ملعون ادامه داد تا جاییکه گفت او شده است!!! در مجلس سی و پنچ از کتاب المجالس، یعنی ابتدا ابن عربی ادعا کرد از طرف پیامبر به او در خواب دستور رسیده مردم را ارشاد کند و شروع کرد به مخالف عقاید شیعه اثناعشری اباطیل و کفریات بافت.ادامه داد با انواع خیالات و اوهام و خلاف قرآن کریم و خلاف عقل سلیم در فتوحات مکییه، بارها نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است و در آخر همان دیوانگی و کفر بایزید بسطامی را گفت و نوشت که ،،خداوندگار،، شده است!!! باز هم شاگردان ابلیس ادامه دادند و کتابهای ابن عربی ملعون و امثال جلال بلخی را ترویج و تبلیغ و شرح کردند.ابن عربی واضح عقاید و افکار شیطانی خود را نوشته و شرح کنندگان آثار او روکشی به اباطیل او زدند که کارها لو نرود و دستشان رو نشود.صدرای شیرازی وکیل و شاگرد ابن عربی ملعون مسئول بزک دوزک آثار ابن عربی شد.دیگران راه ابن عربی و صوفیه و صدرای شیرازی را ادامه دادند تا رسید به سٍد علی قاضی در نجف.کتاب فتوحات و افکار ابن عربی ملعون را ترویج و تبلیغ و شرح داد و با مقابله اهل ایمان مواجه شد و به حاشیه رفت و شهریه اش را قطع کردند و تذکر محکم گرفت در مدرسه کشمیری که اگر ادامه دهد حکم اعدام درباره او اجرا میشود.قاضی در حاشیه و گرفتاری راهی حساب و کتاب شد و خمینی در همان هشتاد سال قبل در کلاس شرح فتوحات ابن عربی ملعون شرکت میکرد و افکار و عقاید ابن عربی ملعون بر او مؤثر افتاد و گهگاه از کلمات کلیدی ،،ابن عربی ملعون،، استفاده میکرد و در نامه به گورباچوف آنها را به ،،ابن عربی،، فراخواند!!! خمینی هم رفت به حساب و کتاب و رسید به دیگران که پرچم تبلیغ و ترویج و توسعه افکار ،ابن عربی ملعون،، را بردارند، در چند سال پیش حسن زاده آملی شرح و بسط و تبلیغ افکار ابن عربی ملعون را انجام داد.سالها کتاب فصوصالحکم ابن عربی ملعون و افکار باطل او را ترویج و تبلیغ نمود با نام مُمِد الهمم چاپ شده است.حسن زاده آملی راهی حساب و کتاب شد و در خانه اش چال شد نه در آرامستان مسلمانان،ادامه راه ابلیس و ،،ولی ابلیس یعنی ابن عربی ملعون،، را همچنان عدهای انجام میدهند. امثال ممد شجاعی و محمد حسن وکیلی و موسوی مطلق و ممد حسین طهرانی و دیگران که ،،ابن عربی ملعون،، و فصوصالحکم و فتوحات و جلال بلخی ملعون را ترویج و تبلیغ میکنند مراقب ,,آل ابلیس,, باشید!!! طوق لعنت است ،،ابن عربی کافر و مشرک و منافق و جاسوس یهود،، بر گردن اهل بدعت و حکومت بدعت و ظلم ایران و ترویج کنندگان صوفیه. سند رسوایی است ،،ابن عربی متوهم و قاطی و دیوانه،، بر گردن حامیان حکومت بدعت و ظلم ایران.استاد موسوی زنجانی در جلسات مفصل ابطال و رد ابن عربی ملعون را گفته است و در فضای مجازی و آپارات موجود است.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش ❤❤❤ما انسانها در زیبایی در علم در ثروت در قدرت و در تمام نعمتها بدنبال لذت هستیم ...چراکه اصل و ریشه ی ما در وجود معشوقیست که از او دور هستیم و بودن با او یعنی ثانیه به ثانیه لذتی غیرقابل درک که گویا فقط عاشقانش که مست شراب عشق هستند اون لذت رو درک میکنند❤عشق و عقل و ایمان رو آرزو دارم
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ اما شاعران کافر مانند جلال بلخی چه میگویند: جلال بلخی در مثنوی اش بر اساس مذهب و مسلک جبر ، ابن ملجم را از بزرگترین جنایت تاریخ بشری تبرئه می کند و به دروغ از امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به ابن ملجم نقل می کند که: هيچ بغضي نيست در جانم ز تو زان که اين را من نميدانم ز تو آلت حقي تو، فاعل دست حق كي زنم بر آلت حق طعن و دق! یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنین خطی کشید! یعنی جلال بلخی معتقد است که در تقدیر ابن ملجم چنین نوشته شده بوده است که او قاتل امیر المؤمنین است، پس گناهی ندارد و یک مو از سر وی نمی توان کند! جلال بلخی ملعون در این موضوع مثل موضوعات بسیار دیگر تحت تاثیر عطار نیشابوری بوده است که خود گفته است: هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمده ایم عطار نیشابوری در منطق الطیر در اشعاری تحت عنوان شفقت علی علیه السلام با ابن ملجم چنین می گوید: چونک آن بدبخت آخر از قضا ناگهان آن زخم زد بر مرتضا می بینیم که عطار نیز عمل ابن ملجم را از سر جبر و قضای الهی و نه اختیار ابن ملجم می داند. عطار در ادامه در مسیر قباحت زدایی از عمل ابن ملجم می گوید: مرتضی را شربتی کردند راست مرتضا گفتا که خون ریزم کجاست شربت او را ده نخست آنگه مرا زانک او خواهد بُدَن هم ره مرا شربتش بردند او گفت اینت قهر حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر مرتضا گفتا به حق کردگار گر بخوردی شربتم این نابکار من همی ننهادمی بی او به هم پیش حق در جنت المأوی قدم مرتضا را چون بکشت آن مرد زشت مرتضی بی او نمیشد در بهشت عطار مدعی است که اگر ابن ملجم آن شربت را از علی علیه السلام گرفته و خورده بود، آن حضرت بدون ابن ملجم وارد بهشت نمی شد! و این البته بر خلاف همه مسلمات اسلامی و قرآنی و شیعی در باره جنایتکاران تاریخ است. حتی در منابع اهل سنت به روایت احمد بن حنبل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت خطاب به امیر المؤمنین فرمود: شقی ترین در میان امتهای پیشین پی کننده شتر صالح بود و شقی ترین فرد در امت آخرالزمان قاتل توست. (بحار الانوار، ج 42 ص 237) ابن عباس می گوید: ابن ملجم از نسل قدّار پی کننده شتر صالح بود و ماجرای این دو یکی است. زیرا قدار در پی عشق زنی به نام رباب، شتر صالح را پی کرد و ابن ملجم هم به خاطر عشق به قطام امير المؤمنین را کشت.(همان) اما نکته قابل توجه تر در اشعار فوق الذکر عطار این است که او می خواهد با این افسانه سرایی اولین ظالم در حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین یعنی ابوبکر ملعون را تبرئه و تطهیر کند و مظلومیت امیرالمؤمنین را انکار کند. ببینید: بر عدو چون شفقتش چندین بود با چو صدّیقیش هرگز کین بود؟ آنک چندینی غم دشمن خورد با عتیقش دشمنی چون ظن برد چند گویی مرتضی مظلوم بود و ز خلافت راندن محروم بود چون علی شیرحق است و تاج سر ظلم نتوان کرد بر شیر ای پسر عطار در ابیات فوق با شیر خواندن علی علیه السلام می خواهد یکی از مسلّم ترین حوادث تاریخی اسلام را که غصب خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام و مظلومیت آن امام است انکار کند و نسبت به این موضوع تجاهل می کند که آن شیر خدا به خاطر حفظ اصل و کیان اسلام سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد. بله این است موضع عرفان دروغین و تصوف بت پرست،در برابر ابن ملجم و غاصبان حق اهل بیت علیهم السلام و ….اما موضع شیعه در برابر ابن ملجم و اصحاب سقیفه و اولی و دومی و سومی و توجیه گران ظلم و جنایت اینان چیست؟ در زیارت مخصوصه حضرت امیرالمؤمنین چنین می خوانیم: لعن الله من قتلک و لعن الله من خالفک و لعن الله من افتری علیک و لعن الله من ظلمک و غصب حقک و لعن الله من بلغه ذلک فرضی به انا الی الله منهم برآء …الحمد لله الذی جعل النار مثویهم و بئس الورد المورود. مولای ما امیر المؤمنین! خداوند قاتل تو و مخالف با تو و دروغزن بر تو را لعنت کند و نیز لعنت خداوند بر آن که به تو ظلم کرد و حقت را غصب نمود و لعنت خدا بر هر کسی که این را بداند و به آن رضایت دهد. من از همه اینان بیزارم. … و خداوند را از این بابت که جهنم را که بد منزلگاهی است، جایگاه اینان قرار دارد، سپاس می گویم.حکومت ایران و عدهای از گمراهان اشعار و افکار امثال جلال بلخی و ابن عربی ملعون را در کتابهای درسی و صدا و سیما تبلیغ و ترویج میکنند.توضیح کامل در سایت ابن عربی دات کام. در ،،فیه ما فیه،، جلال بلخی نویسنده مثنوی گفته بود از مغولان اطاعت کنید و علیه مغولان کاری نکنید!! جهال کتاب و نوشته ،،جاسوس مغولان،، را تجدید چاپ میکنند!!! در مهمترین مسئله یعنی توحید جلال بلخی، مانند دیگر صوفیان کافر و گمراه مانند ابن عربی ملعون و حسن بصری،معبودش را یک وجود واحد معرفی کرده که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است،این عقاید باطل هندوها و بت پرستان است.
واقعا زيبا بود تا بحال از مولانا نميدونستم ولي از عشقش به خداوند همون عشقي بود كه من تجربش كردم لطفا بيشتر از مولانا و حال روز معنويش بذاريد مرسيي🙏💚💚
ممنون از شما دوست عزیز، ویدیویی در مورد مولانا و شمس هم ساختیم، پیشنهاد میکنم اون رو هم ببینید
مولانا افتخار افغانستان و جهان اسلام بود و
خواهند ماند
خب افغانستان برای مولانا چه کرد؟روزی را بنام ایشان نامگذاری نمود؟ مولانا ایا مجسمه ایی در افغانستان دارد؟
دوست عزیز افغانستان جزئی از ایران بوده این رو که میدونی ؟
الحمدالله شکر یهواجان شکرت خدایا مهربون
بر هرچه همی لرزی می دان که همان ارزی . زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد
❤❤❤❤❤❤❤❤
مولانا ایرانی نه افغان از ایران فرار کرد پناهنده ترکیه شد حرف نزنید لطفا اطلاعات کسب کنید
بله واقعا دل ما برای چه چیزهایی میلرزه
هزاران ترس
آیا دل ما برای خدا میلرزد
آیا گناهی شده که به خاطر خدا ترک کنیم
دلمون برای همه چی میلرزه
انواع غذاها
لباسها
در وجودمون لرزه های کاذب هست
ای کاش این لرزش عشق خدا بود
مولانا افتخار ایران قدیم و افغانستان امروزی هست.شهر بلخ همواره بزرگانی را به دنیا ارائه کرده و همینطور خراسان معدن شاعران و تبریز و شیراز معدن عرفا بوده است.
زنده باد ایران باستان.
سلام خدا قوت
خبر دارید شبه نظامیان عراقی در روز ۲۷ صفر به حسینیه نجف حمله ور شدند و دست به غارت اموال زدند؟؟
تنها به جرم ایمان به فرستادهی امام زمان عج
تنها به این دلیل که به وصیت پیامبر ص ایمان دارند
این ظلم را محکوم میکنیم ان شاالله
درود به شرفتون که اینقدر فهمیده و بزرگوار هستید خراسانِ بزرگ همیشه زادگاه بزرگانی چون خواجه عبدالله انصاری و عطار و فردوسی و مولانا بوده
@@salarsayed3829 درسته باهات موافقم ،فقط ایرانی ها علما و دانشمندان و شاعران تمام خاور میانه حتی افغانستان و کشورهایی همسایشو مربوط به خودش میدونه، تمام دانشمندان عربی و اسلامی رو هم مال خودش میدونه، این درست نیست،بقول خودتون این رجال متعلق بتمام مردم دنیا و افتخار بشریت هستند.و اگه یه زبون نفهمی ادعا ی ایرانی بودن اینها رو بکنه باید بهش بگم که نصف بیشتر علما و دانشمندانی که با افتخار ازشون اسم میبیرین ،از ابن سینا تا مولانا،سنایی،ناصرخسرو و فارابی که و ابومعشر بلخی مال شهر های امروز افغانیتان و خراسان بزرگ به ویژه بلخ هرات و نیشابور بودن.
ولی بخدا برا من هیچ فرقی نمیکنه که از گذستگانمون مایه بزاریم ،الان چی هستیم.
در ضمن چیزهایی امثال وطن ،نژاد، قوم و قبیله ففط حصارهایی اند که ما خودمون رو توش محدود کردیم...
امیدوارو منظورم. گرفته باشی،
برای مولانا وطنی وجود نداره ،از بلخ متولد میشه بعد ایران و اذربایجان و بعد به ترکیه همیشه درحال سفر بوده،
برای ایلان ماسک که بچه افریقای جنوبیه و جف بیزوس و بیلگیتس وطن و نژاد معنی نداره.😂😂
ولی خب اصالت و ریشه ادم هم مهمه.
اینارو گفتم که فقط گیر نکنی توش،اسیر و محدودت نکنه.وگرنه من هم ریشه نژادی و مذهب و نژادمو دوست دارم.
ای زرشک
خیلی زیبا بود✨💚
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید،تو یکی نه ای ؛هزاری تو چراغ خود برافروز
بسیار زیبا بود، ممنون از شعر قشنگی که برای ما نوشتید
✨💚
در جستجوی خدا بودم خودم را پیدا کردم در جستجوی خودم بودم خدا رو پیدا کردم ❤
مولانا جلالادین محمد باخی مزارشریف
روحسشان شاد , آمین
مولانای بلخی، شاعر نامی افغانستان.❤❤❤❤
یعنی مولانا هم شناسنامه نداشت ؟
حضرت مولانا یک ایرانی بوده ،چون بلخ در اون زمان یکی از شهرهای ایران بوده
چرا اشعارش افغانی نیست پس
عالی 🎉❤👌🏻✨🌹
مولانای جانم میفرمایند
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات نخواند ..🙏🏻✨💓
تشکر و سپاس فراوان از تلاش شما؛سازمان یونسکو حضرت مولانا را میراث افغانستان می داند نه ایران
هر چند مولانا به همه جهانیان تعلق دارد.
چرند نگو
این مرزها کلا صد سال هم نیست که ایجاد شده اون زمان افغانستان هم جزو ایران بوده.
افغانستان قبلا جز ایران بود که به شکر خدا از ایران جدا شده است .
یونسکو چه پخی هست؟
یه کم بد نیست تاریخ بخونید... حضرت مولانا یک ایرانی بود ،وجهت اطلاع باید عرض کنم بلخ در اون زمان یکی از شهرهای ایران بوده....
مولانا بلخی از افغانستان هست تشکر
مولانای بزرگ و حکیم خدا را شاکرم که تو را به ما انسانهای عادی هدیه داده است . تو به هیچ سرزمینی تعلق نداری . سرزمین تو سرزمین عشق است و فقط دلهای عاشق و زلال ره به آن می برند . هر کسی از ظن خود شد یارمن / از درون من نجست اسرار من❤❤❤
افرین
عالی
❤❤❤
ممنون از تهیه این ویدیو.
Liked,subed,shared,saved! Amazing video Azizan.
From Afghanistan 🇦🇫 ❤
ببخشید که یاد آوری میکنم
مولانا مربوط تمام انسانهاست ولی زادگاه و اصلیت اش از بلخ افغانستان فعلی است
خیلی خوب بود.سپاس
لطفا این قبیل کلیپهارا بیشتر بسازید زیبا بود
بینظیر بود
حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی از افغانستان ❤
هم کلیپتون عالی بود هم صدای گوینده جدید بسیار ممنونیم دست مریزاد
مولانا جلال الدین محمد بلخی
تشکر از اطلاعات عالی و ناب تون ❤
واقعا عالی بود سپاسگزارم ❤❤❤❤
مولانا جلال الدین محم بلخی ❤❤❤❤❤❤❤افتخار افغانستان وتمام جهان اسلام ❤❤❤❤
Thank you.❤❤❤🙏🙏🙏
بسیار عالی بود ممنون از زحمات شما وهمکاران عزیز تان تشکر زیاد موفق باشید انشاالله
گویندگی عالی آفرین 👏ویدئو عالی 🥰
واقعا چه زیبا توضیح دادین ممنون❤
بسیارپرمحتوا و عالی بود
مولانا بلخي از لله باستان استغ. لطفا سخن از حق ميزنيم و با دروغ اغار ميكنيدً
هرچقدر بزرگ باشه کوچیک حضرت محمد تو اشعارش ادعای پیروی از قران و محمد میکنه
باسلام خدمت شما همیشه از این داستانها بگو تشکر از شما
وقتی اعتقاد عمیق داشته باشی
بوضوح میتوان با چشم دل خدا را ببینی
من که دیدم و چیزی که ازش خواستم گرفتم♥️🫶♥️🙋♀️
خدای متعال جسم نیست و نه هیچ چیز دیگر که بخواد قابل دیدن باشد خدای متعال را با چشم دل باید دید درکش کرد سبحان الله
مولانا جلال الدین بلخی مزار شریف افغانستان
آره دوست عزیز حتما میخای بگی افغانی بوده تو ایران جای لوله فاضلاب میکنده ،این حرفها چیه میزنید، یا تاریخ را بخون و قلمرو ایران را چند صد سال مرور کن ،یا کاری نداشته باش کجایی هست ،به دستوراتش عمل کن تا به ریسمان خدا دست بزنی و ....❤
عشق به خداوند بسیار بسیار بزرگ با رحم قوی مهربان مهربانها سبحان الله العظیم ✋🕌☝️🙏💞💞💞💞💞💞
درود بر شما
عارفان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند
درود وسپاس بیکران از شما ❤فوق العاده عالی .دلنشین ❤مولانااا همچون مسیح مقدس نمایی از خدا هستن برای اگاهی وعشق در جهااان...خدایا سپاسگزاررررم
امثال قمشهای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عدهای از شعرا به شما میرسید چه بلایی سر اونجات میآوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشهای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشهای و این کانال بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوصالحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف عقل سلیم و قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشهای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت
سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
عالی بود ممنون
تا حاصل دردم سبب درمان گشت
پستیم بلندی شد و کفر ایمان گشت
جان و دل و تن حجاب ره بود کنون
تن دل شد ودل جان شد و جان جانان گشت
بله ادامه بدید
طوق لعنت ابن عربی ناصبی بر گردن آملی: ابلیس یک سلسله نوکران و مریدان دارد.ابلیس رانده شد و مورد غضب است.مریدان و نوکران ابلیس به راههای پیچیده و مختلف راه ابلیس را ترویج و تبلیغ میکنند.بایزید بسطامی از مریدان و شاگردان قدیمی ابلیس است.حرفهایی زد و در نهایت ادعا کرد که او شده است،یعنی یک فرد محتاج آب و نان و گوشت و پوست،گفت :نیست اندر جبه ام الا خدا چه میگردی در زمین و در سما. دیگر مریدان و پادوهای ابلیس هم کم و بیش همین ادعا را داشتند.حسن بصری و دیگری گفتند: ابلیس صاحب حسن بصری و استاد حسن بصری است.خلاصه مریدان و پادوهای ابلیس ادعای کشف و شهود و در نهایت ادعای خدایی داشتند و عده زیادی از آنها به دار مجازات رفتند.منصور حلاج را دار زدند و خاکستر به باد دادند.شاگردان ابلیس و صوفیه مانند جلال بلخی نویسنده مثنوی، مدافع سقیفه و غاصبان حق ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین بوده اند و حکومت های کفر و شرک و ظلم و جور مانند متوکل عباسی را تأیید کردند ،با این حال اهل حق و دینداران همیشه علیه ابلیس و شاگردان ابلیس یعنی صوفیه اقدام کردهاند و گروه گروه مدعیان ،،خدایی،، را نابود کردند پادوهای ابلیس که دیدند دارند منقرض میشوند،ترمز اراجیف و اوهام را کشیدند و با ظاهری دین مدار به میدان آمدند. ،،ابن عربی اندلسی،، در چند هزار صفحه اراجیف و اوهام و اباطیل و کفریات پادوهای ابلیس و ،،ابن تیمیه ،،بزرگ وهابیت را جمع آوری کرد و دسته بندی نمود و با الهامات ابلیس آنرا تکمیل کرد و به نام فصوصالحکم و فتوحات چاپ شده است.هر چه وهابیت گفته،،ابن عربی ملعون،، بر آن افزوده و در کتاب فصوصالحکم و فتوحات آورده است. در جاهای مختلف فصوصالحکم و فتوحات نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است!!! در فتوحات گفته معبودش را در عرش اوهام و خیالات به صورت،،شاب امرد،، یعنی زیبارو و کم مو دیده است که این همان معبود ابن تیمیه بزرگ وهابیت است!!! نوشته ستارههای اطراف زمین را ازدواج و نزدیکی کرده است!!! انواع خیالات و اوهام و قصههای بی مزه و خلاف عقل سلیم و خلاف قرآن کریم دارد.حکام ملعون و غاصب،حتی متوکل عباسی را ابن عربی ملعون تأیید و حمایت کرده است.ابن عربی ملعون ادامه داد تا جاییکه گفت او شده است!!! در مجلس سی و پنچ از کتاب المجالس، یعنی ابتدا ابن عربی ادعا کرد از طرف پیامبر به او در خواب دستور رسیده مردم را ارشاد کند و شروع کرد به مخالف عقاید شیعه اثناعشری اباطیل و کفریات بافت.ادامه داد با انواع خیالات و اوهام و خلاف قرآن کریم و خلاف عقل سلیم در فتوحات مکییه، بارها نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است و در آخر همان دیوانگی و کفر بایزید بسطامی را گفت و نوشت که ،،خداوندگار،، شده است!!! باز هم شاگردان ابلیس ادامه دادند و کتابهای ابن عربی ملعون و امثال جلال بلخی را ترویج و تبلیغ و شرح کردند.ابن عربی واضح عقاید و افکار شیطانی خود را نوشته و شرح کنندگان آثار او روکشی به اباطیل او زدند که کارها لو نرود و دستشان رو نشود.صدرای شیرازی وکیل و شاگرد ابن عربی ملعون مسئول بزک دوزک آثار ابن عربی شد.دیگران راه ابن عربی و صوفیه و صدرای شیرازی را ادامه دادند تا رسید به سٍد علی قاضی در نجف.کتاب فتوحات و افکار ابن عربی ملعون را ترویج و تبلیغ و شرح داد و با مقابله اهل ایمان مواجه شد و به حاشیه رفت و شهریه اش را قطع کردند و تذکر محکم گرفت در مدرسه کشمیری که اگر ادامه دهد حکم اعدام درباره او اجرا میشود.قاضی در حاشیه و گرفتاری راهی حساب و کتاب شد و خمینی در همان هشتاد سال قبل در کلاس شرح فتوحات ابن عربی ملعون شرکت میکرد و افکار و عقاید ابن عربی ملعون بر او مؤثر افتاد و گهگاه از کلمات کلیدی ،،ابن عربی ملعون،، استفاده میکرد و در نامه به گورباچوف آنها را به ،،ابن عربی،، فراخواند!!! خمینی هم رفت به حساب و کتاب و رسید به دیگران که پرچم تبلیغ و ترویج و توسعه افکار ،ابن عربی ملعون،، را بردارند، در چند سال پیش حسن زاده آملی شرح و بسط و تبلیغ افکار ابن عربی ملعون را انجام داد.سالها کتاب فصوصالحکم ابن عربی ملعون و افکار باطل او را ترویج و تبلیغ نمود با نام مُمِد الهمم چاپ شده است.حسن زاده آملی راهی حساب و کتاب شد و در خانه اش چال شد نه در آرامستان مسلمانان،ادامه راه ابلیس و ،،ولی ابلیس یعنی ابن عربی ملعون،، را همچنان عدهای انجام میدهند. امثال ممد شجاعی و محمد حسن وکیلی و موسوی مطلق و ممد حسین طهرانی و دیگران که ،،ابن عربی ملعون،، و فصوصالحکم و فتوحات و جلال بلخی ملعون را ترویج و تبلیغ میکنند مراقب ,,آل ابلیس,, باشید!!! طوق لعنت است ،،ابن عربی کافر و مشرک و منافق و جاسوس یهود،، بر گردن اهل بدعت و حکومت بدعت و ظلم ایران و ترویج کنندگان صوفیه. سند رسوایی است ،،ابن عربی متوهم و قاطی و دیوانه،، بر گردن حامیان حکومت بدعت و ظلم ایران.استاد موسوی زنجانی در جلسات مفصل ابطال و رد ابن عربی ملعون را گفته است و در فضای مجازی و آپارات موجود است.
سپاس از مطلب زیباتون عالی بود وممنون میشم مطالب بیشتر بگذارید 🌹
امثال قمشهای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عدهای از شعرا به شما میرسید چه بلایی سر اونجات میآوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشهای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشهای بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوصالحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشهای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت
سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
مولانا بلخی
بلخ که درافغانستان هست 😊
قبلا بخشی از ایران محسوب میشد😐
بدبختا کونشون سوخته میگن مولانا ایرانیه
توهمتون حد نداره....
قبلا اصلا ایران نبود اونجا سرزمین خراسان بود از سرزمین پارس هم جدا بود
@@setayeshmolavi5539الان که تو افغانستانه بلخ بعدشم قبلا اونجا سرزمین خراسان بود از سرزمین پارس هم جدا بود
ویدیو عالی
مرسی بابت زحماتت🙏🏻🙌🏻
ممنون از برنامه خوبتان .
به به،، عجب برنامه جالبی،.
در این خاک در این خاک
در این مزرعه ای پاک
بجز عشق بجز مهر دیگر
تخم نکارید❤
لطفا در مورد عشق مولانا به شمس هم کلیپ بسازید و چطور شد که مولانا مرید شمس شد ممنون میشم😊
بسیار عالی بود مفاهیم عمیق و بلند فلسفی رو در کلمات کوتاه و ساده بیان شده موفق باشید
خداوند با من دوسته من در ۶۶ سال عمر که از خدا گرفتم او همیشه در کنارم بوده کنار من و خانواده ام پسرهام هر چه طلب کردم در ان به من عطا کرد و نشانه های زیادی از طرف خداوند به وضوح دیدم از عمق وجودم شکر خداوند هستم و عشق او در هر لحظه در دلم جاری است دلم میخواهد از قدرتمند هر دو جهان خداوندم کتابیهایی بنویسم و آنچه را که در عمرم دیده ام از خود بجا گذارم ولی وقت آن هنوز نصیبم نشده توکل بر خدا شکر برای حال برای گذشته و برای آینده ای که به من عطا کردی خدای بزرگ قل هو والله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن لهو کفووا احد
صوفیه و ابن عربی ملعون از ابلیس تعریف و تمجید دارند!!! حسن بصری از رؤسای صوفیه است و گفته: ابلیس صاحب او و استاد او است.غزالی ملعون نوشته هر که میخواهد توحید یاد بگیرد از ابلیس بیاموزد!!! صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ،، ابن عربی صوفی کافر،، یک مکتب در برابر مکتب قرآن کریم و نهجالبلاغه و در برابر ولایت اهل بیت پیامبر اسلام سلام الله علیهم،ساختند.مکتب ،،ابن عربی صوفی کافر،، مخالف و متضاد با تعالیم اسلامی و عقل سلیم است.ابن عربی ملعون در فتوحات نوشته ستارههای اطراف زمین را ازدواج و نزدیکی کرده است!! در تعریف وجود و توحید راه شیطان و کج را گفته و نوشته است: معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و اسب و انسان ظاهر شده است!!! از خلفای ظلم و جور و بدعت حمایت تمام و کمال دارد.عمرابن خطاب صهاک و ابوبکر را بهترین افراد دانسته است و نوشته اینها دارای ولایت ظاهر و باطن هستند!!! متوکل عباسی خلیفه ظالم و کافر را ستایش کرده و دارای ولایت ظاهر و باطن میداند!! نسخه قدیمی سنگی و چاپی و الکترونیکی موجود است بروید بررسی کنید.درباره عذاب جهنم نوشته از ماده شیرینی آمده است و جهنمیان به خیال ابن عربی ملعون با آتش و مار و اژدها بازی میکنند!!! اما آنچه از نوشته های باقیمانده از ابن عربی ملعون به دست میآید نشان میدهد اهل جماعت نبوده است و در آخر در نوشتار ابن عربی میرسد به اینکه خودش را ،،او،، میداند همانطور که دیگر صوفیان کافر مانند بایزید بسطامی و جلال بلخی و حلاج گفتند: نیست اندر جبه ام الا خدا چه میگردی در زمین و در سما به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل توضیح مطالب را بفهمید.واضح است که عمر ابن خطاب صهاک و ابوبکر کذاب و عثمان ملعون،غاصب و ظالم و کافر بودهاند.اما دقت ندارید که از بنیانگذار حکومت فعلی ایران،خمینی تا حسن زاده آملی تا سِد علی قاضی معدوم در نجف تا جوادی آملی و بسیاری دیگر از افرادی که به آنها ارادت دارید،مرید و سرسپرده و ترویج دهنده ابن عربی هستند!!! ابن عربی نوشته که سفر و سیر به بهشت رفته است و در آنجا ابوبکر و عمر ابن خطاب صهاک را دیده است!! خمینی هشتاد سال قبل در درس افرادی که کتاب های ابن عربی ملعون را ترویج میکردند،شرکت داشت و افکار باطل ابن عربی چنان بر او مؤثر شد که در نامه به گورباچوف ،کمونیستها را به ابن عربی دعوت کرد!! حسن زاده آملی سالها کتاب فصوصالحکم ابن عربی ملعون را ترویج و شرح داد که با نام مُمِد الهمم چاپ شده است.جوادی آملی در نوشته و افکار دنباله رو ابن عربی ملعون است و با احترام از او یاد میکند!! ممد شجاعی در مبحث توحید همان کفریات ابن عربی را میگوید که معبودش یک وجود واحد است که دوم ندارد و به شکلهای مختلف کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و اشیاء درآمده است!! ابن عربی ملعون در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت،،شاب امرد،، یعنی خوشگل موفرفری و کم سن دیده است که این همان معبود ،،ابن تیمیه ،،بزرگ وهابیت است!! در رد ابن عربی صوفی ملعون،کتاب و مطالب بسیاری نوشته شده است.حکومت فعلی ایران افکار و عقاید ،،ابن عربی،، و همفکران صوفیه مانند جلال بلخی و خیام را در کتاب های درسی جا داده است و در صدا و سیما هر جا بتوانند افکار و عقاید باطل صوفیه را ترویج میکنند،کنگره بزرگداشت ابن عربی برگزار کردند. برای صدرا شیرازی که دنباله رو و دلباخته ابن عربی ملعون است،کنگره و مراسم برگزار کردند و سالها است که کتابهای ،،ابن عربی ملعون،، و صوفیه با مجوز رسمی در ایران چاپ و نشر میشود.حکومت منتشر کننده کفریات صوفیه،حکومت طاغوت و کفر است! امثال رائفی پور و حسن عباسی و آخوند جماعت مانند پناهیان،حقایق را نصفه نیمه میگویند و تحریف و تغییر میدهند و راه اهلبیت علیهم السلام را درک نکردهاند.از خواب غفلت بیدار شوید که حکومت فعلی ایران کلاه بزرگی از سر تا پا برایتان تدارک دیده است!!! حکومت حق و حقیقت و اسلامی در کره زمین وجود ندارد. استاد موسوی زنجانی در جلسات مفصل ابطال و رد ابن عربی ملعون جاسوس صهیونی را گفته است و در آپارات و فضای مجازی موجود است.
دورد بر شما لطف از مولانا روابطش با خدا زیاد بگید
خیلی برنامه ی عالی ای بود واقعاً دستتون درد نکنه خیلی خوشم اومد ، مدتها بود دنبال همچین چیزی میگشتم که شما به من هدیه دادین .
خیلی ازتون ممنونم ❤❤❤
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ اما شاعران کافر مانند جلال بلخی چه میگویند: جلال بلخی در مثنوی اش بر اساس مذهب و مسلک جبر ، ابن ملجم را از بزرگترین جنایت تاریخ بشری تبرئه می کند و به دروغ از امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به ابن ملجم نقل می کند که:
هيچ بغضي نيست در جانم ز تو زان که اين را من نميدانم ز تو
آلت حقي تو، فاعل دست حق كي زنم بر آلت حق طعن و دق!
یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنین خطی کشید!
یعنی جلال بلخی معتقد است که در تقدیر ابن ملجم چنین نوشته شده بوده است که او قاتل امیر المؤمنین است، پس گناهی ندارد و یک مو از سر وی نمی توان کند!
جلال بلخی ملعون در این موضوع مثل موضوعات بسیار دیگر تحت تاثیر عطار نیشابوری بوده است که خود گفته است:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمده ایم
عطار نیشابوری در منطق الطیر در اشعاری تحت عنوان شفقت علی علیه السلام با ابن ملجم چنین می گوید:
چونک آن بدبخت آخر از قضا ناگهان آن زخم زد بر مرتضا
می بینیم که عطار نیز عمل ابن ملجم را از سر جبر و قضای الهی و نه اختیار ابن ملجم می داند. عطار در ادامه در مسیر قباحت زدایی از عمل ابن ملجم می گوید:
مرتضی را شربتی کردند راست مرتضا گفتا که خون ریزم کجاست
شربت او را ده نخست آنگه مرا زانک او خواهد بُدَن هم ره مرا
شربتش بردند او گفت اینت قهر حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر
مرتضا گفتا به حق کردگار گر بخوردی شربتم این نابکار
من همی ننهادمی بی او به هم پیش حق در جنت المأوی قدم
مرتضا را چون بکشت آن مرد زشت مرتضی بی او نمیشد در بهشت
عطار مدعی است که اگر ابن ملجم آن شربت را از علی علیه السلام گرفته و خورده بود، آن حضرت بدون ابن ملجم وارد بهشت نمی شد! و این البته بر خلاف همه مسلمات اسلامی و قرآنی و شیعی در باره جنایتکاران تاریخ است. حتی در منابع اهل سنت به روایت احمد بن حنبل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت خطاب به امیر المؤمنین فرمود: شقی ترین در میان امتهای پیشین پی کننده شتر صالح بود و شقی ترین فرد در امت آخرالزمان قاتل توست. (بحار الانوار، ج 42 ص 237)
ابن عباس می گوید: ابن ملجم از نسل قدّار پی کننده شتر صالح بود و ماجرای این دو یکی است. زیرا قدار در پی عشق زنی به نام رباب، شتر صالح را پی کرد و ابن ملجم هم به خاطر عشق به قطام امير المؤمنین را کشت.(همان)
اما نکته قابل توجه تر در اشعار فوق الذکر عطار این است که او می خواهد با این افسانه سرایی اولین ظالم در حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین یعنی ابوبکر ملعون را تبرئه و تطهیر کند و مظلومیت امیرالمؤمنین را انکار کند. ببینید:
بر عدو چون شفقتش چندین بود با چو صدّیقیش هرگز کین بود؟
آنک چندینی غم دشمن خورد با عتیقش دشمنی چون ظن برد
چند گویی مرتضی مظلوم بود و ز خلافت راندن محروم بود
چون علی شیرحق است و تاج سر ظلم نتوان کرد بر شیر ای پسر
عطار در ابیات فوق با شیر خواندن علی علیه السلام می خواهد یکی از مسلّم ترین حوادث تاریخی اسلام را که غصب خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام و مظلومیت آن امام است انکار کند و نسبت به این موضوع تجاهل می کند که آن شیر خدا به خاطر حفظ اصل و کیان اسلام سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد.
بله این است موضع عرفان دروغین و تصوف بت پرست،در برابر ابن ملجم و غاصبان حق اهل بیت علیهم السلام و ….اما موضع شیعه در برابر ابن ملجم و اصحاب سقیفه و اولی و دومی و سومی و توجیه گران ظلم و جنایت اینان چیست؟ در زیارت مخصوصه حضرت امیرالمؤمنین چنین می خوانیم:
لعن الله من قتلک و لعن الله من خالفک و لعن الله من افتری علیک و لعن الله من ظلمک و غصب حقک و لعن الله من بلغه ذلک فرضی به انا الی الله منهم برآء …الحمد لله الذی جعل النار مثویهم و بئس الورد المورود.
مولای ما امیر المؤمنین! خداوند قاتل تو و مخالف با تو و دروغزن بر تو را لعنت کند و نیز لعنت خداوند بر آن که به تو ظلم کرد و حقت را غصب نمود و لعنت خدا بر هر کسی که این را بداند و به آن رضایت دهد. من از همه اینان بیزارم. … و خداوند را از این بابت که جهنم را که بد منزلگاهی است، جایگاه اینان قرار دارد، سپاس می گویم.حکومت ایران و عدهای از گمراهان اشعار و افکار امثال جلال بلخی و ابن عربی ملعون را در کتابهای درسی و صدا و سیما تبلیغ و ترویج میکنند.توضیح کامل در سایت ابن عربی دات کام. در ،،فیه ما فیه،، جلال بلخی نویسنده مثنوی گفته بود از مغولان اطاعت کنید و علیه مغولان کاری نکنید!! جهال کتاب و نوشته ،،جاسوس مغولان،، را تجدید چاپ میکنند!!! در مهمترین مسئله یعنی توحید جلال بلخی، مانند دیگر صوفیان کافر و گمراه مانند ابن عربی ملعون و حسن بصری،معبودش را یک وجود واحد معرفی کرده که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است،این عقاید باطل هندوها و بت پرستان است.
کاش با مولانا شاعر و عارف ایرانی ، شروع نمی کردید ۰
ماشاءالله
درود بسیار زیبا❤
اگه باعث گرفتاری ونداری خودم بودم باز ایمان داشتم ولی چه خدایی که ده سال التماسش کردم تا گره ازکارم بگشاید گره هامحکمترشد ومن ضعیفتر هرکس کمکم کند من به خدایی خودم قبولش دارم
یکبار هم خدای حقیقی و زنده و حیات بخش قادر مطلق امتحان کن ...مسیح خداوند...بیایید نزد من ای تمامی زحتمکشان و گرانباران و یوغ مرا بردوش بگیرید چرا که من افتاده دل و رحیم هستم و شما در جانهایتان آرامی خواهید یافت..حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد..مسیح صورت خدای نادیده ...مسیح مرا از مرگ و افسردگی و اعتیاد و کارتن خوابی خیابان نجات و شفا بخشید..مسیح همسر مرا از سرطان روده بزرگ و کرونا نجات و شفا بخشید..مسیح قلب و زندگی من را عوض کرد.....نجات ...حیات ...تولد دوباره...آرامش ...برکت ..فیض ..رحمت ..شفا ..تعمید روح القدس..آرامشی از جنس خدا وو فقط در ایمان به مسیح خداوند...کافیه ازش بخای ..هر کس نام خداوند را بخاند نجات پیدا میکند...امین ..خدا محبت است..انجیل یوحنا..🙏♥️❤️🌹🌹⛪☺️
اینکه ماهم خدایانیم در ابعاد پایین شکی نیست
چون ذره ای از اوییم کلی از جز و جزئی از کل
اگ میخای از درد و اندوه در امان باشی دهنتو ببند ن خود ن هیچکس و قضاوت نکن
تو مشاهده گری ن قضاوت گر
قاضی فقط خداست
جمله بیقراریت از طلب قرار تست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
جمله ناگوارشت از طلب گوارش است
ترک گوارش ار کنی زهر گوار آیدت
جمله بیمرادیت از طلب مراد تست
ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
عاشق جور یار شو عاشق مهر یار نی
تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت
خسرو شرق شمس دین از تبریز چون رسد
از مه و از ستارهها والله عار آیدت
مولانای بلخی
استاد چه خدایی و کجا ؟ تو اگر یک میلیون سال نوری شبانه روز ۴۸ ساعت دعا کنی٫ یک بال پشه هم به زمین نخواهد افتاد. چراکه این مزخرفات از پایه دروغ است.
حتما پادكست حسين عرب زاده رو گوش كن خيلي بهت كمك ميكنه
من هنوز متوجه نمیشم چرا باید همراه خوانش حتما یه صدای موزیک هم رو اعصاب باشه.
ممنونم از ویدئوی خوبتون👌لطفا از عرفان تصوف و شمس تبریز هم ویدئو بسازید
مولانا افتخاردنیاست❤همشون رهروان انبیا واولیاهستند.
مهم نیست کجا زندگی می کرد مهم این است که خدایی صحبت می کرد مهم اینست که خدایی باشیم آن شا الله
نه عزیز خیلی هم مهم
عالی بود ممنون عزیزم❤
Aaaallliiii boood,,, masire jalebi ro entekhab kardeed ,, sepas❤🎉😊
ممنون از توجهتون دوست خوبم
چه چیزی زیباتر از شناخت خداوند به روش عمیق ✨💚
شهود : مرتبه ایست که عارف میتواند
با دل : همه چیز راببیند ودرک کند
مولانا جلال دین محمد بلخی از بلخ افغانستان
تمامی هستی و اجزای آن جزیی از کل هستند ، که زمانی همگی آنها یکی بوده اند ، و سپس در تمامی جهان گسترش یافته اند ، و این به آن معنی است همه ما و هرچه در هستی وجود دارد ، زره ای از وجود او ( خدا ) هستیم و بیکدیگر مرتبط و متصل هستیم
خدا عشق است احسان است محبت است. از محبت خارها گل میشود .
سپاسگزارم لطفاً بیشتر در رابط شناخت خدا مولانا بیان کنید ❤❤❤
چون رسیدی بر بامهای آسمان
سرد باشد جستجوی نردبان
.....
........
پیش سلطان خوش نشسته در قبول
جهل باشد جستن نام رسول
زیبا بود
آنچه از دل بر آید خوش آید .❤
قابل توجه همه عزیزانی که مولانا رو افغانستانی یا ترک می دونن باید به اطلاع تون برسونم که جناب مولانا در قرن هفتم هجری زندگی می کرده در زمان خوارزمشاهیان و سلجوقیان ،اگر از اینترنت سرچ کنید متوجه میشید که هم افغانستان و هم قسمت هایی از ترکیه متعلق به خاک ایران است و اصلا کشوری به اسم افغانستان در قرن ۱۸هم تاسیس شده و کشور ترکیه در قرن نوزدهم،ولی ایران ریشه چند هزارساله داره و در طول تاریخ مرزهاش در حال تغییر بوده 😏
سلام در جواب شما باید گفت که در اون زمان ایران وجود نداشته به معنای امروزی تمام تمدن این سرزمین افغانستان امروزی بود شما تاریخ جعلی خوندی دوست من به خاطر همینه که تمام از شهر بلخ هرات قزنی وخیلی شهر های دیگر که تمام امروز در افغانستان هست هستن چون ایرانی وجود نداشت
سلام چرا آدرس اشتباه میدی بانو مولانا وتمام نام داران مثل مولانا از افغانستان امروزی هستن
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه ناممکن بود ممکن شود
بسیار عالی بود💐🙏
Ta key be tamanayh vesale tu yganeh,,,,ashkam shavad az har mozheh chon seyl ravaneh
هم زبان های افغانستانی که کل کامنت هارو به خودشون اختصاص دادن باید بگم
اول اینکه انقدر اصرار به هویت ملی مولانا دارید یعنی اینکه ایشان رو هنوز نشناختید و خود مولانا این چیزهارو اصلا مهم نمیدونست
دوم اینکه شما و من و هر کسی دیگه ای در یک مکانی از یک کشوری به دنیا میایم و میمیریم و ممکنه صد سال دیگه اون کشور وجود نداشته باشه یا یه کشور جدید تشکیل شده باشه اما چیزی که مهمه اینه که وقتی زنده هستید تابعیت کدوم کشور رو دارید و مولانا وقتی زنده بود ایرانی بود نه تنها بخش بیشتری از افغانستان بلکه قونیه هم جزو ایران بود
تشکر❤❤❤
ببخشید اما مهم کشور هست که مولانا در بلخ افغانستان زاده شده و بعد سفر کرده مولانا بلخی یعنی مولانای که در بلخ افغانستان زاده شده و بعد در قونیه شاعر شده و افغانی گفته میشود وافتخار افغانستان و جهان اسلام است❤❤❤
خدا درون ما نیست ،،ما و همه موجودات و کل مخلوقات خدا درو خدا هستیم
Very very good 👌👌
معلومات مفيد! مولانا جلال ألدين بلخي رومي در بلخ شهر مزارشريف افغانستان تولد شده و افتخار همه فارسي زبانان أستند ماشاءالله 🧡🎉👏🏽
بله🎉🎉
من غلام قمرم،غیر قمر هیچ مگو/پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو/ سخن از رنج مگو،جز سخن گنج مگو/ ور از آن بیخبری رنج مبر،هیچ مگو
ممنونم❤️🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌞
عالی لطفا ادامه بدین❤❤❤
برای معلومات خودت باید بنویسم که مولانا از افغانستان و ار ولایت بلخ افغانستان بود و است ایران شعرای بسیار مشهور و شناخته شده در سطح دنیا دارد در اکثر اشعار شعرای ایرانی شواهدی است که شما باید مطالعه کنید.
برنامه تان واقعا عالی است اما اگر بیشتر مطالعه کنید خوب میشود چون مولانا جلال الدین محمد بلخی از کشور افغانستان و از ولایت بلخ است در اصل نه از ایران.
تشکر
امثال قمشهای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عدهای از شعرا به شما میرسید چه بلایی سر اونجات میآوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشهای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشهای و این کانال بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوصالحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف عقل سلیم و قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشهای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت
سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
بسیارعالی ومفیدبود دستتون دردمکنه مولانا میگه گرتوبابد بدکنی. پس فرق چیست؟❤
❤ خالق مهربانم
12:54
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ، برای هیچ، بر هیچ، مپیچ
به به چه شعر خوبی انتخاب کردی مهدی عزیز
@@OfficialGreenDot عاشق این شعر مولانام یه کتاب راجبش میشه نوشت🔥
Lotfan zirnevis englisi bezarid, baraye bagheye
دمتون گرم
طوق لعنت ابن عربی ناصبی بر گردن آملی: ابلیس یک سلسله نوکران و مریدان دارد.ابلیس رانده شد و مورد غضب است.مریدان و نوکران ابلیس به راههای پیچیده و مختلف راه ابلیس را ترویج و تبلیغ میکنند.بایزید بسطامی از مریدان و شاگردان قدیمی ابلیس است.حرفهایی زد و در نهایت ادعا کرد که او شده است،یعنی یک فرد محتاج آب و نان و گوشت و پوست،گفت :نیست اندر جبه ام الا خدا چه میگردی در زمین و در سما. دیگر مریدان و پادوهای ابلیس هم کم و بیش همین ادعا را داشتند.حسن بصری و دیگری گفتند: ابلیس صاحب حسن بصری و استاد حسن بصری است.خلاصه مریدان و پادوهای ابلیس ادعای کشف و شهود و در نهایت ادعای خدایی داشتند و عده زیادی از آنها به دار مجازات رفتند.منصور حلاج را دار زدند و خاکستر به باد دادند.شاگردان ابلیس و صوفیه مانند جلال بلخی نویسنده مثنوی، مدافع سقیفه و غاصبان حق ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین بوده اند و حکومت های کفر و شرک و ظلم و جور مانند متوکل عباسی را تأیید کردند ،با این حال اهل حق و دینداران همیشه علیه ابلیس و شاگردان ابلیس یعنی صوفیه اقدام کردهاند و گروه گروه مدعیان ،،خدایی،، را نابود کردند پادوهای ابلیس که دیدند دارند منقرض میشوند،ترمز اراجیف و اوهام را کشیدند و با ظاهری دین مدار به میدان آمدند. ،،ابن عربی اندلسی،، در چند هزار صفحه اراجیف و اوهام و اباطیل و کفریات پادوهای ابلیس و ،،ابن تیمیه ،،بزرگ وهابیت را جمع آوری کرد و دسته بندی نمود و با الهامات ابلیس آنرا تکمیل کرد و به نام فصوصالحکم و فتوحات چاپ شده است.هر چه وهابیت گفته،،ابن عربی ملعون،، بر آن افزوده و در کتاب فصوصالحکم و فتوحات آورده است. در جاهای مختلف فصوصالحکم و فتوحات نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است!!! در فتوحات گفته معبودش را در عرش اوهام و خیالات به صورت،،شاب امرد،، یعنی زیبارو و کم مو دیده است که این همان معبود ابن تیمیه بزرگ وهابیت است!!! نوشته ستارههای اطراف زمین را ازدواج و نزدیکی کرده است!!! انواع خیالات و اوهام و قصههای بی مزه و خلاف عقل سلیم و خلاف قرآن کریم دارد.حکام ملعون و غاصب،حتی متوکل عباسی را ابن عربی ملعون تأیید و حمایت کرده است.ابن عربی ملعون ادامه داد تا جاییکه گفت او شده است!!! در مجلس سی و پنچ از کتاب المجالس، یعنی ابتدا ابن عربی ادعا کرد از طرف پیامبر به او در خواب دستور رسیده مردم را ارشاد کند و شروع کرد به مخالف عقاید شیعه اثناعشری اباطیل و کفریات بافت.ادامه داد با انواع خیالات و اوهام و خلاف قرآن کریم و خلاف عقل سلیم در فتوحات مکییه، بارها نوشته معبودش یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و الاغ و انسان ظاهر شده است و در آخر همان دیوانگی و کفر بایزید بسطامی را گفت و نوشت که ،،خداوندگار،، شده است!!! باز هم شاگردان ابلیس ادامه دادند و کتابهای ابن عربی ملعون و امثال جلال بلخی را ترویج و تبلیغ و شرح کردند.ابن عربی واضح عقاید و افکار شیطانی خود را نوشته و شرح کنندگان آثار او روکشی به اباطیل او زدند که کارها لو نرود و دستشان رو نشود.صدرای شیرازی وکیل و شاگرد ابن عربی ملعون مسئول بزک دوزک آثار ابن عربی شد.دیگران راه ابن عربی و صوفیه و صدرای شیرازی را ادامه دادند تا رسید به سٍد علی قاضی در نجف.کتاب فتوحات و افکار ابن عربی ملعون را ترویج و تبلیغ و شرح داد و با مقابله اهل ایمان مواجه شد و به حاشیه رفت و شهریه اش را قطع کردند و تذکر محکم گرفت در مدرسه کشمیری که اگر ادامه دهد حکم اعدام درباره او اجرا میشود.قاضی در حاشیه و گرفتاری راهی حساب و کتاب شد و خمینی در همان هشتاد سال قبل در کلاس شرح فتوحات ابن عربی ملعون شرکت میکرد و افکار و عقاید ابن عربی ملعون بر او مؤثر افتاد و گهگاه از کلمات کلیدی ،،ابن عربی ملعون،، استفاده میکرد و در نامه به گورباچوف آنها را به ،،ابن عربی،، فراخواند!!! خمینی هم رفت به حساب و کتاب و رسید به دیگران که پرچم تبلیغ و ترویج و توسعه افکار ،ابن عربی ملعون،، را بردارند، در چند سال پیش حسن زاده آملی شرح و بسط و تبلیغ افکار ابن عربی ملعون را انجام داد.سالها کتاب فصوصالحکم ابن عربی ملعون و افکار باطل او را ترویج و تبلیغ نمود با نام مُمِد الهمم چاپ شده است.حسن زاده آملی راهی حساب و کتاب شد و در خانه اش چال شد نه در آرامستان مسلمانان،ادامه راه ابلیس و ،،ولی ابلیس یعنی ابن عربی ملعون،، را همچنان عدهای انجام میدهند. امثال ممد شجاعی و محمد حسن وکیلی و موسوی مطلق و ممد حسین طهرانی و دیگران که ،،ابن عربی ملعون،، و فصوصالحکم و فتوحات و جلال بلخی ملعون را ترویج و تبلیغ میکنند مراقب ,,آل ابلیس,, باشید!!! طوق لعنت است ،،ابن عربی کافر و مشرک و منافق و جاسوس یهود،، بر گردن اهل بدعت و حکومت بدعت و ظلم ایران و ترویج کنندگان صوفیه. سند رسوایی است ،،ابن عربی متوهم و قاطی و دیوانه،، بر گردن حامیان حکومت بدعت و ظلم ایران.استاد موسوی زنجانی در جلسات مفصل ابطال و رد ابن عربی ملعون را گفته است و در فضای مجازی و آپارات موجود است.
شاعر و عارف بلخی افغان
خانه را من روفتم از نیک وبد خانه پرشد ازعشق احد
درود بر شما و سپاسگزارم 🙏🌹🕋💖🤲💫✨
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
❤❤❤ما انسانها در زیبایی در علم در ثروت در قدرت و در تمام نعمتها بدنبال لذت هستیم ...چراکه اصل و ریشه ی ما در وجود معشوقیست که از او دور هستیم و بودن با او یعنی ثانیه به ثانیه لذتی غیرقابل درک که گویا فقط عاشقانش که مست شراب عشق هستند اون لذت رو درک میکنند❤عشق و عقل و ایمان رو آرزو دارم
حضرت مولانا بلخی 🫶🏻
بلخ در کجای ایران موقعیت دارد ؟
By the way, he was from Afghanistan not Iran.
ایا کعنبد و ایا کنستعین من در این مورد بسیار دریافتم از طفولیتم و تا به ابدیتم عشق
ایاک نعبد و ایاک نستعین ،
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ اما شاعران کافر مانند جلال بلخی چه میگویند: جلال بلخی در مثنوی اش بر اساس مذهب و مسلک جبر ، ابن ملجم را از بزرگترین جنایت تاریخ بشری تبرئه می کند و به دروغ از امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به ابن ملجم نقل می کند که:
هيچ بغضي نيست در جانم ز تو زان که اين را من نميدانم ز تو
آلت حقي تو، فاعل دست حق كي زنم بر آلت حق طعن و دق!
یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنین خطی کشید!
یعنی جلال بلخی معتقد است که در تقدیر ابن ملجم چنین نوشته شده بوده است که او قاتل امیر المؤمنین است، پس گناهی ندارد و یک مو از سر وی نمی توان کند!
جلال بلخی ملعون در این موضوع مثل موضوعات بسیار دیگر تحت تاثیر عطار نیشابوری بوده است که خود گفته است:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمده ایم
عطار نیشابوری در منطق الطیر در اشعاری تحت عنوان شفقت علی علیه السلام با ابن ملجم چنین می گوید:
چونک آن بدبخت آخر از قضا ناگهان آن زخم زد بر مرتضا
می بینیم که عطار نیز عمل ابن ملجم را از سر جبر و قضای الهی و نه اختیار ابن ملجم می داند. عطار در ادامه در مسیر قباحت زدایی از عمل ابن ملجم می گوید:
مرتضی را شربتی کردند راست مرتضا گفتا که خون ریزم کجاست
شربت او را ده نخست آنگه مرا زانک او خواهد بُدَن هم ره مرا
شربتش بردند او گفت اینت قهر حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر
مرتضا گفتا به حق کردگار گر بخوردی شربتم این نابکار
من همی ننهادمی بی او به هم پیش حق در جنت المأوی قدم
مرتضا را چون بکشت آن مرد زشت مرتضی بی او نمیشد در بهشت
عطار مدعی است که اگر ابن ملجم آن شربت را از علی علیه السلام گرفته و خورده بود، آن حضرت بدون ابن ملجم وارد بهشت نمی شد! و این البته بر خلاف همه مسلمات اسلامی و قرآنی و شیعی در باره جنایتکاران تاریخ است. حتی در منابع اهل سنت به روایت احمد بن حنبل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت خطاب به امیر المؤمنین فرمود: شقی ترین در میان امتهای پیشین پی کننده شتر صالح بود و شقی ترین فرد در امت آخرالزمان قاتل توست. (بحار الانوار، ج 42 ص 237)
ابن عباس می گوید: ابن ملجم از نسل قدّار پی کننده شتر صالح بود و ماجرای این دو یکی است. زیرا قدار در پی عشق زنی به نام رباب، شتر صالح را پی کرد و ابن ملجم هم به خاطر عشق به قطام امير المؤمنین را کشت.(همان)
اما نکته قابل توجه تر در اشعار فوق الذکر عطار این است که او می خواهد با این افسانه سرایی اولین ظالم در حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین یعنی ابوبکر ملعون را تبرئه و تطهیر کند و مظلومیت امیرالمؤمنین را انکار کند. ببینید:
بر عدو چون شفقتش چندین بود با چو صدّیقیش هرگز کین بود؟
آنک چندینی غم دشمن خورد با عتیقش دشمنی چون ظن برد
چند گویی مرتضی مظلوم بود و ز خلافت راندن محروم بود
چون علی شیرحق است و تاج سر ظلم نتوان کرد بر شیر ای پسر
عطار در ابیات فوق با شیر خواندن علی علیه السلام می خواهد یکی از مسلّم ترین حوادث تاریخی اسلام را که غصب خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام و مظلومیت آن امام است انکار کند و نسبت به این موضوع تجاهل می کند که آن شیر خدا به خاطر حفظ اصل و کیان اسلام سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد.
بله این است موضع عرفان دروغین و تصوف بت پرست،در برابر ابن ملجم و غاصبان حق اهل بیت علیهم السلام و ….اما موضع شیعه در برابر ابن ملجم و اصحاب سقیفه و اولی و دومی و سومی و توجیه گران ظلم و جنایت اینان چیست؟ در زیارت مخصوصه حضرت امیرالمؤمنین چنین می خوانیم:
لعن الله من قتلک و لعن الله من خالفک و لعن الله من افتری علیک و لعن الله من ظلمک و غصب حقک و لعن الله من بلغه ذلک فرضی به انا الی الله منهم برآء …الحمد لله الذی جعل النار مثویهم و بئس الورد المورود.
مولای ما امیر المؤمنین! خداوند قاتل تو و مخالف با تو و دروغزن بر تو را لعنت کند و نیز لعنت خداوند بر آن که به تو ظلم کرد و حقت را غصب نمود و لعنت خدا بر هر کسی که این را بداند و به آن رضایت دهد. من از همه اینان بیزارم. … و خداوند را از این بابت که جهنم را که بد منزلگاهی است، جایگاه اینان قرار دارد، سپاس می گویم.حکومت ایران و عدهای از گمراهان اشعار و افکار امثال جلال بلخی و ابن عربی ملعون را در کتابهای درسی و صدا و سیما تبلیغ و ترویج میکنند.توضیح کامل در سایت ابن عربی دات کام. در ،،فیه ما فیه،، جلال بلخی نویسنده مثنوی گفته بود از مغولان اطاعت کنید و علیه مغولان کاری نکنید!! جهال کتاب و نوشته ،،جاسوس مغولان،، را تجدید چاپ میکنند!!! در مهمترین مسئله یعنی توحید جلال بلخی، مانند دیگر صوفیان کافر و گمراه مانند ابن عربی ملعون و حسن بصری،معبودش را یک وجود واحد معرفی کرده که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است،این عقاید باطل هندوها و بت پرستان است.