داستان واقعی ؛ صف شلوغ بود ... ( داستان صوتی )

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 1 ก.พ. 2025

ความคิดเห็น •

  • @farhadnikkhah8327
    @farhadnikkhah8327 4 วันที่ผ่านมา

    سلام بانوی گرامی ام لذت بردم از داستانت، منتظر ادامه اش هستم عزیزم

  • @Hossen-jy8gq
    @Hossen-jy8gq หลายเดือนก่อน

    ❤❤❤❤❤❤

  • @DaDbhsHdri
    @DaDbhsHdri หลายเดือนก่อน +1

    عاطفه خانم عزیزم ادامه داستان یادتون نره منتظرم

  • @benyamenjafarzade-un4gy
    @benyamenjafarzade-un4gy หลายเดือนก่อน

    سلام منتظره ادامه ماجرا هستم

  • @سهیلعشقیزاده
    @سهیلعشقیزاده หลายเดือนก่อน

    سلام عزیزم خانم بوستانی چه جیگر جون هستی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

  • @صابرصابری-غ8ز
    @صابرصابری-غ8ز หลายเดือนก่อน

    خیلی توضیحات اضافه داره

  • @ahmadkaramlou9101
    @ahmadkaramlou9101 หลายเดือนก่อน

    داستان میگیا نصفشوکه سانسورمیکنی نصفشم که میزاری بمونه بعد

    • @روايتواقعی-ج9غ
      @روايتواقعی-ج9غ  หลายเดือนก่อน

      شرمنده ادامش میزارم راجب سانسور هم فعلا نتونستم کاری کنم اما دارم آکی میکنم

  • @mxxxm1228
    @mxxxm1228 หลายเดือนก่อน

    کجایی هستی

  • @محمود-ل1ق5ب
    @محمود-ل1ق5ب หลายเดือนก่อน

    خیلی بده تا اخر نیست

  • @esmailsattari6635
    @esmailsattari6635 หลายเดือนก่อน

    خانم موخ ماراخوردی آخرش هیچ برناممه پیش نیامد

    • @روايتواقعی-ج9غ
      @روايتواقعی-ج9غ  หลายเดือนก่อน

      یعنی چی خب ادامه داره ولی مگه چی گفتم که مخت رو بخورم