خداوند شما را عمر طولانی بدهد. از روزی که من دست راست و چپ خود را شناختیم، سر سخت طرف دار و عاشق صدای استاد محترم استم. و یگانه آرزو دارم که یک روز در جمع کسانی باشم که به حرف های شما گوش دهم.
محترم ناشناس یک انسان محترم بودن ومی باشند ودر حزب نبودن و همیشه بیطرف بودن .اسم من میر محمد جعفر حسینی است محترم ناشناس از نام من میدانند که من بسر کی استم . ناشناس صاحب فقط یک انسان شریف و وطن پرست می باشند.
خداوند نكهدارت باشد استاد بسيار هنرمند محبوبى استى من از بچه گى عاشقت بودم و هستم مردم افقانستان از بس كه نادان بودن همه كارها به مردم بد بود همه كارها عيب بود حالاهم كه ملاه ها امدن باز دوباره همان اش و همان كاسه
استاد ناشناس استاد ادبیات استاد اخلاق و انسانیت و مهر و محبت است سرافراز و سربلند و تندرست باشید در کنار خانواده خود نیکویی شما ما را به یاد خوبان قندهار میرزا واهب قندهاری و عایشه درانی و محمد زمان شاه و تیمور شاه و سید ابوالحسن قندهاری میاندازد سلام ما بر تو ای استاد بزرگوار سرشناس فطرت ناشناس و برمدم قندهار از شهر سعدی شیرازی جانبخش چون حیاتند گویی که از هراتند شیرین تراز نباتند خوبان قندهاری
استاد ناشناس یک شخصیت هنری فرهنگی ویکی از نخبه گان موسیقی افغانستان است که در موسیقی وطن ما خدمت زیاد کرد عمرش طولانی باد وموفق وسلامت باشد با خانواده شان
ناشناس خواننده دل ها بود است و خواهد بود . اضهاراتش نظربه پټه خزانه مربوط خودش است. هر کس این ازادی را دارد و بابد داشته که نظر بدهد ، تاربخ به چنبن اضهارات وحدس زدن تغیر نمی کند ، این وظیفه محقیقبن است . زنده باد نمام اقوام و زبان های افغانستان عزیز 🇦🇫🇦🇫🇦🇫
thanks,you can call to Najib Yousofi in London and buy "half a century with melodies of Nashenas,, and fame in anonymity as anonymous, and the innocent suspect written by Dr.Saboor Siasang.
Ustad nashenas ba ahang hai nabetan hamisha gosh ha wa qalb hai ma ra nwazaesh daden wa tamem homr tan ra waqf honar karded zenda wa salamat bashed jstad grami
میرویس خان مشهور به هوتکی، افغان پشتون نبود! افسر سويدنى به نام "کرمول فارسی" کتاب تاريخ در سال 1723 در لندن چاپ نمود. کتاب "کرمول فارسی" زنده گينامه از میر ویس است. زندگينامه اصلى ميرويس هوتکى: الیور کرمول "کرومويل پارسى": یک افسر سوئدی بود که سالها پيشخدمت خانگى ميرويس بود. وى کتاب "گزارش زندگی و پیروزی های شگفت آور و موفقیت های میرويس "دوک بزرگ" (شاه ملک قندهار) حامى امپراتوری پارسى (ممالک شاهنشاهى ايران) نوشت: میر ویس در یک خانواده با پدر تاتار و مادرا اوزبيک متولد شد. میرویس پسر امیر بخارا به نام «امیر باقر خان» و مادراش گونی، دختر خان از بلخ بود. قبل از اینکه میرویس تولد شود، خانواده اش از بخارا به بلخ و سپس به قندهار نقل مکان کرد. نويسنده شجرهنامه و زندهگينامه: اولين بيوگراف ميرويس مى باشد که اثر اش در سال 1723 چاپ شد. مادر (گونى اوزبيکى) «گِنی» در قندهار به دنیا میآید. در ۱۵ سالگی از سوی پدرش به دربار اورنگزیب(مغل اعظم) همراه با مشاورش افسر سویدنی به هند اعزام شده، چندسال در هند میماند، با کواسهای مغل اعظم(دختر مطیع الدین و نواسهی شاه عالم خان) ازدواج میکند(۱۷۰۳م) و دوسال بعد از ازدواج با خانماش «روشانه رای بیگم» به قندهار میآید و مورد استقبال قرار میگیرد و پدر ميرويس (امیر محمد باقر) همه امکانات براى آموزش پسراش فراهم نمودند. پدرش جشن بزرگ برگزار مى کند و از سفیران دربار مغول هاى بزرگ و دیگر کشورهای خارجی دعوت مى کنند. شاهان ممالک ايران هم در اين ضيافت آمدند. امیر محمد باقر در پایان مراسم، نام پسر خود را به عنوان "محمد میرری" اعلام کرد. در سن 15 سالگی، میر ویس در همه علوم ضروری به خوبی شناخت و برای پدر و مادر بزرگش که بزرگترین معاون او در قندهار بود، برای تحصیلات بیشتر به دربار مغول هاى بزرگ فرستاده شد. او توسط سلطان آگرا با افتخار بارياب شد. میر ویس آنجا با مغول بزرگ آشنا شد، که ميرويس را پسند يد و بگونه مطلو ب پذیرفت. ميرويس هر روز از آن زمان به دربار میرفت. وى دوشيزه بيگم "روشن رای " مغول (روشن راى = کسی که پنج تنره و سندباد نامه را صحیح خوانده و تفسير کند) عاشق شد وازدواج کرد و به قندهار بازگشت. قرار افسر خادم اش" شيعه بودن" اش پنهان مى شد و نام باقر پدر ميرويس در برگهاى انترنيتى زمانى درج شد که اوپرا در سال 1992 در ساختمان اپراى کلن و در سال 2012 در ماگدبورگ سه صدسال بعد اش باز دوباره اجرا شد. اوپراى "میر ى ویس" (منظور مير ويس) اثر هنرى موسيقى دان هامبورگ آلمانى گیورگ فیلیپ تیلمان از ترکيب ( آوازخوانى اُپرا ٬ ارکستر اسباب موسيقى٬ نمايشنامه تراژدى دراماتيک آوازخوان عمده و گروه از سرودخوانان (کور) ٬موسيقى دان هامبورگ آلمانى نوشته و براى نت موسيقى را یوهان ساموئل مولرترتيب و خود استاد بار اول در تئاتر اپرا هامبورگ گینزشی مارکتژى به تاريخ 26 مه 1728 به نمايش آورد. زمان نمايش : تقریبا 3 ساعت; محل و زمان طرح: ایران، قرن 18 en.wikipedia.org/wiki/Miriways فيگورهاى نمايش اوپرا: میر ى ویس، شاهزاده قندهار و حامى ایران (باریتون) صوفی، شاهزاده ایرانی (ميزو سوپرانو) بيميرا : بانوی ایرانی شاهدخت غیرمشروع میر ى ویس (سپرانو) نیشیبیوس، بانوی ایرانی (سوپرانو) مورزا (ميرزا)، شاهزاده تاتار (باریتون) سميسه، همسرمیر ى ویس (ميزوسوپرانو) زمیر، شاهزاده ایرانی (ميزوسوپرانو) فرستنده (تنور) روح (باریتون) اسکاندور (باریتون) کور فارسی = گروه سرود خوانى فارسى (سوپرانو، تنور، باس) داستان وپراى "میر ى ویس" : تراژدى عشق پنهانى - هويت اصلى پنهان مى شود Oliver Cromwell = Persian Cromwell= الیور کرمول "کرومويل پارسى": یک افسر سوئدی بود که سالها پيشخدمت خانگى ميرويس بود. وى کتاب "گزارش زندگی و پیروزی های شگفت آور و موفقیت های میرويس "دوک بزرگ" (شاه ملک قندهار) حامى امپراتوری پارسى (ممالک شاهنشاهى ايران) نوشته شده توسط مجسمه او از نقاشی اصلی حک شده است چاپ اول Published by Printed for W. Mears near Temple-BarW. Mears; and J. Roberts, London, 1724 مى کند عکس کتاب www.jamescumminsbookseller.com/pictures/267940_2.jpg?v=1450398798 چاپ دوم From James Cummins Bookseller, ABAA (New York, NY, U.S.A.) AbeBooks Seller Since May 29, 1998 چاپ و انتشاراز يوهان ميشايل فونکن 1728 اسناد و عکس براى آقاى گيلانى ميرويس هوتک books.google.de/books?id=CQZGAAAAcAAJ&pg=PA583&dq=Remarquable+Curiosa+jetziger+Zeit,+aus+denen+.+Miriwais&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwj0vdH31YfbAhVBBSwKHbMeAqYQ6AEIKzAA#v=onepage&q=Miriwais&f=false در اين نقشه خراسان pictures.abebooks.com/STRUCK/17294001353.jpg نقشه ايران و توران upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0e/Iran_Turan_map_1843.jpg/1280px-Iran_Turan_map_1843.jpg books.google.de/books?id=QNlOAAAAcAAJ&pg=PA86&lpg=PA86&dq=Persische+Cromwell+Miri-Ways.&source=bl&ots=hoBmX17c7Z&sig=6eoGxueKEqWOuGkldh9JHzKer0I&hl=de&sa=X&ved=0ahUKEwiE1q_z4oPbAhXE3iwKHQgjCBMQ6AEIUzAK#v=onepage&q=Persische%20Cromwell%20Miri-Ways.&f=false ERFURTH, Gedruckt und verlegt von Johann Michael Funcken, 1728
Nashenas Book is About Freedom of Speech, Not about Race or LanguageIn his famous essay “Why I write,” George Orwell (1903-1950) revealed, “When I sit down to write, I do not say to myself, ‘I am going to produce a work of art.’ I write because there is some lie that I want to expose, some fact to which I want to draw attention, and my initial concern is to get a hearing.” To follow the path of George Orwell requires courage and dedication, if one wishes to dig out the truth. But sometimes, doing that can be costly.Jamal Khashoggi, a Saudi Journalist, was assassinated in Turkey last year, allegedly by Saudi authorities working at the behest of Crown Prince Mohammed bin Salman. Hundreds of journalists have been kidnapped, persecuted and even killed, like Khashoggi, simply for doing their jobs to expose wrong-doing, human-rights violations, corruption or crimes that have been covered up by governments or the powerful. Consider the story of legendary Afghan singer Sadiq Fitrat, who adopted the pseudonym Nashenas (which means unknown) to hide his identity, even from his own family, because singers were relegated to the lower strata of society. In his autobiography, Nashenas Is No Longer Nashenas, he writes that the Pashto language is not as rich as Farsi, and The Pata Khazana (Hidden Treasure) - a book purporting to contain Pashtu poems from the 11th century - is a forgery. And Nashenas himself was Pashtun. In an interview on BBC’s Pashto program, Nashenas said that the Pata Khazana was written in 1944, not in the 11th century, as it had been promoted by the Afghan government. Nashenas’ remarks touched a raw nerve among his fellow Pashtuns inside and outside Afghanistan, but was welcomed by non-Pashtuns, who took a “we told you so” attitude. This was no surprise. Books written to call for change or challenge established beliefs are intended to evoke reactions from their readers. But what was unique about this book is that it ignited a culture war. Some conservative Pashtuns on social media called Nashenas a self-hater who has dehumanized his Pashtun culture and its language. Some on Afghan social media called for his beheading. The reaction to Nashenas’ words reflects an Afghan tribal structure based on shame and guilt. Violations of tribal customs could earn the perpetrators severe punishment. Theory of Tribal Culture” says that “culture is often described as social rather than individual, local rather than universal, learned rather than instinctive, historical rather than biological, evolved rather than planned.” In an essay for Foreign Affairs entitled, “Your Mind on Nationalism,” biology and neurosurgery professor Robert Sapolsky writes, “The human mind’s propensity for us-versus-them thinking runs deep. Numerous careful studies have shown that the brain makes such distinctions automatically and with mind-boggling speed.” Nashenas’ narrative of language is not so much about the roots of the Pashto language as it is about freedom of speech. I am fluent in both Farsi and Pashtu. I speak Farsi with my brothers and sisters, Pashtu with my maternal uncles, English with my children, and I’m brushing up on my German. Language, in the words of Merriam-Webster, is nothing more than “a systematic means of communicating ideas or feelings by the use of conventionalized signs, sounds, gestures or marks having understood meanings.” Freedom of speech is something much more complex. The reaction to Nashenas’ remarks could be attributed to Afghanistan’s tribal structure and its protracted civil war. Afghans see each other as “us” versus “them,” which only widens the gaps between multi-ethnic society, endangering any agreements on peace or social order. There are millions of Nashenases in the Muslim world who cannot speak their minds because of social or religious tyranny. And so they remain unknown. Nashenas should have the right to speak his mind without fear of persecution or being shouted down. Without granting that right, a society will not be able to overcome its dependency or achieve social or economic prosperity. This is why Nashenas lives in Great Britain, rather than his native Afghanistan.
گو خو از پشتونهای دروغگو رفت و تنبان خود را زرد ساختن که قدمت واقعی خود را انکار و به دروغ متوسل شدن، در حالیکه ۲۷۰ سال غارت و چپاول گری و فروش وطن در کارنامه ثبت دارید استاد بازهم شکسته نفسی نموده ۴۰۰ سال و بیشتر ازاآن را تأیید نمودن ورنه هیچ تاریخی و افتخاری ندارید جز فروش وطن،و خیانت و دزدی
Mohammad Azad فکر نکنم که کار بد کرده باشد نزد مردم سرش خم شود با آن سخنانش یک افتخار نزد فارسی زبانان گرفت و یک ابرو به زبان پشتو داد که باید پشتونها افتخار کنند سر چنین انسان ها و زبان فروش ندیدم اولین بار است که از دهن تو میشنوم
لندى پشتو يکى از ديرياز ترين سبک و شيوه شعرى ادبيات گفتارى غيرنوشتارى زبان پشتو باستانى يا قديمى است که میراث فرهنگی شاهکارهای شفاهی و میراث فرهنگی و معنوی ناملموس زبان پشتو و ايران زمين يا آريانا ى زمان قبل از ميلاد است و تا نامگذارى افغانستان که جز ممالک ايران بود. www.kotiposti.net/msaleha/nai_9/sh-10/p-3.html لندى پشتو فرهنگ «کردکى» يا «کليوالى» يا «فلکورى» است از زيبايى و قشنگى ادبى برخورداراست. پرسش من به عنوان زبانشناس زبانهاى هندوجرمنى وهندوايرانى در دانشگاهاى اروپا و خارج ازاروپاهستم اين است که چرا عبدالحى حبيبى اين اشتباه بزرگ را مرتکب شد و به اشعار زمانهاى باستانى زبان گفتارى غيرنوشتارى سند سازى نمود. حاجت همين سند سازى نبود. آيا دقيقى در شاهنامه و فردوسى در بيت شاهنامه سند تاريخى نوشته کرده که در ميراث فرهنگى تمام اقوم ايرانى از کاشغر تا کردستان بغداد و شام و ترکيه و ازخجند تاسهند ? شاهنامه به سه بخش تقسيم شده است: اساطیری (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از خیزش کاوهٔ آهنگر تا کشته شدن رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشودن ایران به دست اعراب) شاهنامه نخستین بار در سال ۶۰۱ خورشیدی، بُنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن برگردانهای دیگری ازجمله برگردانِ ژول مُل آلمانى تبار به فرانسوی، انجام گرفت.. پيش از ژومل فریدریش روکرت ( (زادهٔ ۱۷۸۸ در شواینفورت آلمان - درگذشتهٔ ۳۱ ۱۸۶۶ در نزدیکی کوبورگ آلمان) شاعر و مترجم نامی آلمانی و از بنیانگذاران شرقشناسی آلمان که براى اولين بار قران را ازعربى وبخشهاى شاهنامه و تراژدى داستان رستم وسهراب را پارسى به آلمانى يعنى دويچ. ۱۳۸۸ هزارمین سالگرد پایان سرایش شاهنامه است. هزارهٔ شاهنامه در فهرست رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی در سالهای ۲۰۱۰-۲۰۱۱ میلادی در یونسکو به ثبت جهانی رسیدهاست. به همین روی برای گرامیداشتجشن جهانی هزارهٔ شاهنامه با حضور نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو یونسکو در ۳۱ مارس ۲۰۱۰ (۱۱ فروردین ۱۳۸۹) در شهر پاریس، فرانسه (مقر یونسکو) به کوشش بنیاد فردوسی برگزار شد. در این بخش افرادی همچون ناصر کنعانی (استاد پیشین دانشگاه برلین)، بیژن غیبی (پژوهشگر تاریخ و ایرانشناس ساکن آلمان)، اسدالله حبیب (استاد پیشین دانشگاه در افغانستان)، فریدون جنیدی (بنیانگذار و مسئول بنیاد نیشابور و عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی) و روشن رحمان (استاد دانشگاه زبان و ادب پارسی در تاجیکستان) سخنرانی کردند. بازپسین سخنران این آیین نیز اولریش مارزولف (استاد دانشگاه گوتینگن و اسلامشناس آلمانی) بود. در بخش دوم هم مرجان صادقی از ایران به نقالی و شاهنامهخوانی پرداخت و گروه موسیقی محلی بانو به سرپرستی مریم آخوندی هنرنمایی کرد. در پشتو ''لندی'' "کوتاه" معنی مى دهد (لندی کوتل)! شعر ''لندی'' دوبيت دارد مانند دوبيتى پارسى بلوچى و کوردى. اما فرق لندی از دوبيتى ها در تعداد سيلاب است که معادله در توازن وزن عادلانه قافيه يک برابر ندارد: در بيت اول از 9 سيلاب و در بيت دوم از 13 سيلاب ساخته شده است . پشتو - زبان ایرانی است و شاعران لندی و دوبيتى فارسی بانوان ناشناس بودند که براى سوارکاران (پشت آس = "پشتون پشت آس "لندى مى سرودند. آس در زبان پارسى باستانى براى اسپ گفته مى شد در زبان پارسي ميانه و پشتو« آس»٬ «اسوا» ٬ «آسا» ٬ «اسپا»٬ و در زبان آلمانى باستانى «اس روس» اوستا «اسوا » ) براى عزیزان دل خود بيت ها مى خوانند . ''مینه'(پشتون) مهر و يار معنی دارد. ''مینه'' از پارسى میانه «مينشن» (قلب مهر و محبت) به فکر عشق قلب خود که در زبان پارسى نو مهر و محبت وعشق شده ولى در پشتو در لندى زنده است. در زبان پارسى نو فقط کلمه "منش" مانده ! در زبان آلمانی ميانه "مينه" آلمانى وجود داشت ودر آلمانى نو (۵۰۰ سال پيش - اسپ سواران و يا کاکه ها سوارکاران با منش عالى (مانند شوالیه) در دل بانوان جا داشتند که براى عزت و عزتمندى٬ عدالت و آزادى و سرفرازى براى حفاظت از زنان عليه بيگانگان مبارزه مى نمودند. نویسندگان اين ابيات « زنان سربلند» با زبانهاى ايرانى و تورانى ناشناس بودند چه زمان لندى از گفتار به نوشتارشد??? گفتن روند طبعيت زيستى وزنده گانى استونوشتن و خواندن نياز به تخنيک يا فن نوشتن وخواندن و صرف ونحو ضرورت داردبلى اول گپ - دوم نوشتن و خواندن هنوز کلمه پوهنتون و نندارتون وغيرهلندى هاى پشتو در نشريه دوماهه «ادب» 1321 خورشيدى برابر به سال 1942 ميلادى به همت دانشکده ادبيات وعلوم بشرى دانشگاه کابل به دست نشر سپرده شد. لندى پشتو به عنوان کتاب 494 برگى به همت سليمان لايق و احمد مومند در پروژه تحقيقاتى پيرامون لندى سال 1361 خورشدى (1982 جمع آورى وو در سال1984 چاپ شد. دومين لندى از سوى کميته يا کميسيون ادبى که ادبيات لندى ڀشتو شاهد نشاندهندهبراى بردبارى و حوصله ڀشتونان براى اديان مختلف و نزديکى اديان گوناگون يارمى هندو زمسلمان يم د يار دپاره درمسال جارو ه کومه Video Hinduwan facebook.com/RealityofPakistan333/videos/%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%88-%D8%B2%D9%87-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D9%85-%D8%AF-%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%84%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%88-%DA%A9%D9%88%D9%85%D9%87%DA%AB%D9%88%D9%86%DA%AB%DB%8C-%D8%B4%D9%88%DB%8C-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%86%D9%87-%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%8A-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%86/1802872839980851 / لندى پشتو ميرا ث فرهنگی ناملموس يکى از زبانهاى ايرانى را دارد و صلابت و لياقت درج در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو. دولت ايران و تاجکستان و پاکستان بايد درج لندى پشتو اين زبان هندوايرانى در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو راپشتيبانى کنند و يا درج عبدالرحمان مومند را به عنوان اديب عرفانى و صوفى اشعار بشردوستى مردم پشتون حوصله ونزديکى به همه اقوام دارند ولى حاکمان افغان خودخواه. زنده باد پشتون با نامهاى صادق روهيله وپټان نابود باد حکومت غير قانونى حاکمان افغان برنا (بخوان بورنا = جوان) هاى همه زبانها و اقوام براى نزديکى و دوستى مبارزه کنيد. و در سياست حق و حقوق براى اقوام وافراد.
Lol : He thinks he is some important singer and artist . Simple nazal voice singer is all he was and poor afghans had not much more to listen to , so he got some popularity for no reason . Usless interview and waste of time
برو گم شو استاد به دوست داشتن یا نداشتن امثال تو نیاز نداره با گفتن حقیقت بدت آمد اگر مانند هزاران دروغگو و خائن خاک به چشم مردم میزد واه واه و کف زدن داشت ولی چون با کمال صداقت آمد و راست گفت حال شد بد، این تنگ نظری و چتیات بدخواهان ناشناس از منزلت و بزرگی و شخصیت اش نکاسته بلکه محبوبیت او را نزد مردم آگاه و با درایت بالا میبرد جای خوشیست کسانی مانند امثال تو که با شنیدن موسیقی ناشناس که یک کلمه شعرش را نمیدانست حالا در لیست شنوندگانش نباشد.
معلوم شد که ناشناس بیسواد محض نیست. اینقدر فکر نمی کردم که بی معلومات باشد. در صحبت هایش دیده میشود که از شوخی بسیار دروغ میگوید که صحبت را جالب تر جلوه دهد. آواز ناشناس صدای اصلی خودش نیست بلکه یک صدا و آواز تقلیدی سیگلی هندوستانی میباشد.
Mohammad Azad کجای وطن را فروخته بیچاره سال هاست در خارج است ، وطن فروش نیست ولی وطن فروش و جعل کار را افشا می کند مثلیکه کتاب ( جعلی خزانه ) را افشا کرد
اگر بی بی جانت یا هم مادرجانت که شخصی بوده باشه فروخته خو عجب کار کرده، وطنفروش خو شما هستید که با فروش وطن به اروپا و امریکا رسیدید با زندگی مرفع و مغز های گندیده و پوچ
مهدی حسن شهنشاه موسیقی، فقط از غزل خوانی بود ، از خود این قدر راضی نبود و جناب ناشناس یک آواز خوان آماتور بودی است که چند آهنگ قابل توصیف دارد ، ولی آنقدر از استعداد ها را از تنگ نظری نامید کرده است. ما شاهد آن عصر وزمان بودیم . این آغا انقدر امکانات در اختیار داشتی که اندازه نداشت . ولی راه را برای اولاد های بدون واسطه مسدود کرده بودید . گوینده تنگ نظر موسیقی افغانستان زیاد رشد نموده است .چشما ن تان را باز نگاه دارید ، چند نمونه : آریا نا سعید ، زنان آواز خوان قبل تا این سطح نبوده ، فرهاد دریا ، حبیب قادری و تعداد زیاد نوازنده های عالی اگر کمی دیگر متوجه بسازم ، ببر ک و یسا ، خالد آرمان ، وچند های دیگر . شرایط جنگ مانع سر راه است اگر نه آغای صادق به تاریخ پیوسته بود . در آن زمان ها از پشتو بازی هم خوب استفاده خود را برده است . وسلام !
استاد محمد صادق فطرت ناشناس یکی از محدود ستارهای درخشان آسمان هنر و ادب کشور درین زمان است، خداوند به عمرشان برکت دهد، هنر و شخصیت والا دارند
ناشناس یگانه یی روزگار خود در. موسیقی کشور است هم در فارسی وهم در پشتو آهنگ پشتو به صدای ناشناس ولهجه یی شریرن قندهاری لذت دیگر دارد
قربان حنجره های زیبایت من یگانه علاقه مند بسیار خوش بین شما استاد گرامی هستم از خدای متعال استدعا عمر طولانی شما را میکنم...
if you have the book? written by Dr Nashenas in this title ,,half a century with melodies of Nashenas,, this book is very amazing and absolutely book
ایکاش با تو هیچ مقابل نمی شدم ، هنرمند بی بدیل و تکرار ناشدنی افتخار افغانستان 🌹🌺💐🌼🥀❤️💖💚💞💜
خداوند شما را عمر طولانی بدهد. از روزی که من دست راست و چپ خود را شناختیم، سر سخت طرف دار و عاشق صدای استاد محترم استم. و یگانه آرزو دارم که یک روز در جمع کسانی باشم که به حرف های شما گوش دهم.
درود بر استاد ارجمند دکتر ناشناس یاد آور مرحوم احمد ظاهر عزیز که همدوره هم بودند این دو هنرمند گرانقدر
درود خدمت استاد ناشناس واقعأ سرمایه موسیقی افغانستان هستند
استاد ناشناس یک دانشمند والا کشور است. عمرش طولانی باد.
آقای ناشناس افتخار تمام ملت افغانستان استن
استاد ناشناس تمام خواندن هاى شما كاملاً دل بزير و قابل قدر است سعادت وطول عمر براى شما إرزوى ماست
بسیار عالی معفق باشید متشکر م ازشما استاد گرامی 👍❤
استاد نایاب افغانستان دیگر نروید استاد بزرگوار صادق فطرت ناشناس.
افتخاری ما هستن مردی بزرگ
محترم ناشناس یک انسان محترم بودن ومی باشند ودر حزب نبودن و همیشه بیطرف بودن .اسم من میر محمد جعفر حسینی است محترم ناشناس از نام من میدانند که من بسر کی استم . ناشناس صاحب فقط یک انسان شریف و وطن پرست می باشند.
استاد ناشناس در قلب ما جای دارین مرد بزرگ کشور . صدایی ناز شما نوازش گر دلهاست.
استاد محترم بهترين هستى از بارگاه خداوند متعال صحت وسلامتى برايت آرزو دارم
بسیار علاقه مند تان هستم بسیار آواز عالی شعر های عالی
بهترینها ناشناس سرشناس طول عمر وسعادت برایتان آرزو میکنم 🌺
خداوند نكهدارت باشد استاد بسيار
هنرمند محبوبى استى من از بچه گى عاشقت
بودم و هستم مردم افقانستان از بس كه نادان بودن
همه كارها به مردم بد بود همه كارها عيب بود
حالاهم كه ملاه ها امدن باز دوباره همان اش و همان
كاسه
تشکر استاد بزرگوار
ژوندی دی وی ناشناس داکتر ناشناس یو ملی شخصیت اووطن دوست انسان دی
استاد ناشناس استاد ادبیات استاد اخلاق و انسانیت و مهر و محبت است سرافراز و سربلند و تندرست باشید در کنار خانواده خود نیکویی شما ما را به یاد خوبان قندهار میرزا واهب قندهاری و عایشه درانی و محمد زمان شاه و تیمور شاه و سید ابوالحسن قندهاری میاندازد سلام ما بر تو ای استاد بزرگوار سرشناس فطرت ناشناس و برمدم قندهار از شهر سعدی شیرازی
جانبخش چون حیاتند گویی که از هراتند
شیرین تراز نباتند خوبان قندهاری
THE BEST OF BEST!!!!!!! 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
استاد بزرگوار دوستتان داریم❤️❤️❤️❤️❤️🙏🙏🙏
درود بر شرفت یه پشتون واقعی و با فرهنگ
تاجک ته شه شوې ، سپکې ولې افغان ته وایی
وياړم په ستر استاد ڼاشناس زموږ دعا به تل ستاسو سره وي🙏
آقای ناشناس واقعن که دانشمند و متبحر است ،،
از خداوند طول عمر همراه با صحت و سلامتی برای ایشان خواهانم ،،،،
موفق باشی واقعن آواز خوان است
استاد بزرگوار❤️❤️❤️
استاد ناشناس یک شخصیت هنری فرهنگی ویکی از نخبه گان موسیقی افغانستان است که در موسیقی وطن ما خدمت زیاد کرد عمرش طولانی باد وموفق وسلامت باشد با خانواده شان
خداوندنگهدارش باشه استادناشناس واقعاً یک هنرمندموفق است
محترم استاد ناشناس، موفق ،سلامت، و صد سال زنده باشید.
استاد ناشناس گوهر نایاب افغانستان است صدایش رسا باد عمرش طولانی زیاد عاشق صدایش هستم
دوستت دارم استاد پر افتخار خراسان ما
زنده باد استاد ناشناس💐
بسیار مقبول ، نامخدا
super
مه که خیلی دوست دارم استاد محترم استاد عزیز بسیار یک انسان روشنفکر هستن
مثل همیش زیبا ودلنشین موفق باشید
بسیاردوستان داریم عاشق صدای رسا تان هستم استاد بزرگ
ناشناس خواننده دل ها بود است و خواهد بود . اضهاراتش نظربه پټه خزانه مربوط خودش است. هر کس این ازادی را دارد و بابد داشته که نظر بدهد ، تاربخ به چنبن اضهارات وحدس زدن تغیر نمی کند ، این وظیفه محقیقبن است . زنده باد نمام اقوام و زبان های افغانستان عزیز 🇦🇫🇦🇫🇦🇫
ژوندی اوسی ژوندی اوسی فخر دافغانانو قهرمان یاست ناشناس صاحب
عمری طولانی ❤❤❤
بهترین هستید استاد
استاد محترم زنده باشید
Ustad Nashenas is a living legend
God bless this amazing person
His voice and song are just amazing
💖💖💖💖💖💖🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
شما بسیار محترم استید استاد محترم ماهمیشه دوستتان داریم
عمرت طولانی باد استاد بزرگوار
ایکاش سوال می شد و می گفتند با ساربان چه نسبت دارند و داشتند . درین مورد نظرات مختلف شنیده شده و ابهامات وجود دارد
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خداوند شما سلامت داشته باشه استاد بزرگوار هر جا که هستن موفق و روزگار به کام باشه استاد
ناشناس صاحب جوره دی نه سته په توله افغانستان کی
زنده و سلامت
ناشناس په زړخښتوب کې په ژوندون په تخته مرداری وکړو .
💕💕💕💥🙏
استاد ناشناس استاد برگ است
ژوندی اوسی ستا تر اواز او هنر نه جار شم
سد سلام به ستاد
Mohtaram nashenas. Besyar tashakur az zahmat tan omid yak roze molaqat konem
Love u Sir,,
Nashenas the Legend
سلام، اختر مو مبارک شه۰عيد به همه مبارک۰
سلام خوبی
how can I buy the book written by Nashinas ??? is there some one can help me!!!
thanks,you can call to Najib Yousofi in London and buy "half a century with melodies of Nashenas,, and fame in anonymity as anonymous, and the innocent suspect written by Dr.Saboor Siasang.
if you get the book mow? if you don't have it write there your email address or phone number
ای. کاش. ای کاش ای کاش
Nam khoda. Khoda hamrai shoma bashad.
صدای امریکا هم حال هر بیسوا د مانند عبدالله اورکزی را به واسطه مقرر میکنند طرز دری گفتن اش به همان کلمات ......
👌👌❤️❤️
ناشناس زمونژ افتخار یاست خلک غوالی چه تاسی دپښتانه پر ضد والوی مګر دا امکان نلری.
گزارشگر چر اینقدر عجله داری؟ استاد یک سوال را جواب نداده وقت بسوال بعدی قرت میاندازی.
Ustad nashenas ba ahang hai nabetan hamisha gosh ha wa qalb hai ma ra nwazaesh daden wa tamem homr tan ra waqf honar karded zenda wa salamat bashed jstad grami
شما قدر هنر مند را نمی دانند .که گپ های بی جا میزنند .اگر واقعادکنونیست بود واقعا بهتر از اینها است .وناشناس بهترین هنر مند دلهاست افتخار وطن .
كسى شماره اين چينل VOA را دارد ؟
چشمان مرا به بلخ زیبا ببرید دستان مرا به لمس بابا ببرید
این کتاب را از کجا میشود تهیه کرد آیا در ایران هست؟🙏👌👏❤🎉
ناسناش بیشک
میرویس خان مشهور به هوتکی، افغان پشتون نبود!
افسر سويدنى به نام "کرمول فارسی" کتاب تاريخ در سال 1723 در لندن چاپ نمود. کتاب "کرمول فارسی" زنده گينامه از میر ویس است.
زندگينامه اصلى ميرويس هوتکى: الیور کرمول "کرومويل پارسى": یک افسر سوئدی بود که سالها پيشخدمت خانگى ميرويس بود. وى کتاب "گزارش زندگی و پیروزی های شگفت آور و موفقیت های میرويس "دوک بزرگ" (شاه ملک قندهار) حامى امپراتوری پارسى (ممالک شاهنشاهى ايران) نوشت:
میر ویس در یک خانواده با پدر تاتار و مادرا اوزبيک متولد شد. میرویس پسر امیر بخارا به نام «امیر باقر خان» و مادراش گونی، دختر خان از بلخ بود.
قبل از اینکه میرویس تولد شود، خانواده اش از بخارا به بلخ و سپس به قندهار نقل مکان کرد. نويسنده شجرهنامه و زندهگينامه: اولين بيوگراف ميرويس مى باشد که اثر اش در سال 1723 چاپ شد.
مادر (گونى اوزبيکى) «گِنی» در قندهار به دنیا میآید. در ۱۵ سالگی از سوی پدرش به دربار اورنگزیب(مغل اعظم) همراه با مشاورش افسر سویدنی به هند اعزام شده، چندسال در هند میماند، با کواسهای مغل اعظم(دختر مطیع الدین و نواسهی شاه عالم خان) ازدواج میکند(۱۷۰۳م) و دوسال بعد از ازدواج با خانماش «روشانه رای بیگم» به قندهار میآید و مورد استقبال قرار میگیرد و پدر ميرويس (امیر محمد باقر) همه امکانات براى آموزش پسراش فراهم نمودند. پدرش جشن بزرگ برگزار مى کند و از سفیران دربار مغول هاى بزرگ و دیگر کشورهای خارجی دعوت مى کنند. شاهان ممالک ايران هم در اين ضيافت آمدند.
امیر محمد باقر در پایان مراسم، نام پسر خود را به عنوان "محمد میرری" اعلام کرد. در سن 15 سالگی، میر ویس در همه علوم ضروری به خوبی شناخت و برای پدر و مادر بزرگش که بزرگترین معاون او در قندهار بود، برای تحصیلات بیشتر به دربار مغول هاى بزرگ فرستاده شد. او توسط سلطان آگرا با افتخار بارياب شد. میر ویس آنجا با مغول بزرگ آشنا شد، که ميرويس را پسند يد و بگونه مطلو ب پذیرفت. ميرويس هر روز از آن زمان به دربار میرفت. وى دوشيزه بيگم "روشن رای " مغول (روشن راى = کسی که پنج تنره و سندباد نامه را صحیح خوانده و تفسير کند) عاشق شد وازدواج کرد و به قندهار بازگشت.
قرار افسر خادم اش" شيعه بودن" اش پنهان مى شد و نام باقر پدر ميرويس در برگهاى انترنيتى زمانى درج شد که اوپرا در سال 1992 در ساختمان اپراى کلن و در سال 2012 در ماگدبورگ سه صدسال بعد اش باز دوباره اجرا شد.
اوپراى "میر ى ویس" (منظور مير ويس) اثر هنرى موسيقى دان هامبورگ آلمانى گیورگ فیلیپ تیلمان از ترکيب ( آوازخوانى اُپرا ٬ ارکستر اسباب موسيقى٬ نمايشنامه تراژدى دراماتيک آوازخوان عمده و گروه از سرودخوانان (کور) ٬موسيقى دان هامبورگ آلمانى نوشته و براى نت موسيقى را یوهان ساموئل مولرترتيب و خود استاد بار اول در تئاتر اپرا هامبورگ گینزشی مارکتژى به تاريخ 26 مه 1728 به نمايش آورد.
زمان نمايش : تقریبا 3 ساعت; محل و زمان طرح: ایران، قرن 18
en.wikipedia.org/wiki/Miriways
فيگورهاى نمايش اوپرا: میر ى ویس، شاهزاده قندهار و حامى ایران (باریتون) صوفی، شاهزاده ایرانی (ميزو سوپرانو) بيميرا : بانوی ایرانی شاهدخت غیرمشروع میر ى ویس (سپرانو)
نیشیبیوس، بانوی ایرانی (سوپرانو)
مورزا (ميرزا)، شاهزاده تاتار (باریتون) سميسه، همسرمیر ى ویس (ميزوسوپرانو) زمیر، شاهزاده ایرانی (ميزوسوپرانو)
فرستنده (تنور)
روح (باریتون)
اسکاندور (باریتون)
کور فارسی = گروه سرود خوانى فارسى (سوپرانو، تنور، باس)
داستان وپراى "میر ى ویس" : تراژدى عشق پنهانى - هويت اصلى پنهان مى شود
Oliver Cromwell = Persian Cromwell= الیور کرمول
"کرومويل پارسى": یک افسر سوئدی بود که سالها پيشخدمت خانگى ميرويس بود. وى کتاب "گزارش زندگی و پیروزی های شگفت آور و موفقیت های میرويس "دوک بزرگ" (شاه ملک قندهار) حامى امپراتوری پارسى (ممالک شاهنشاهى ايران) نوشته شده توسط مجسمه او از نقاشی اصلی حک شده است
چاپ اول
Published by Printed for W. Mears near Temple-BarW. Mears; and J. Roberts, London, 1724 مى کند
عکس کتاب
www.jamescumminsbookseller.com/pictures/267940_2.jpg?v=1450398798
چاپ دوم
From James Cummins Bookseller, ABAA (New York, NY, U.S.A.)
AbeBooks Seller Since May 29, 1998
چاپ و انتشاراز يوهان ميشايل فونکن 1728
اسناد و عکس براى آقاى گيلانى ميرويس هوتک
books.google.de/books?id=CQZGAAAAcAAJ&pg=PA583&dq=Remarquable+Curiosa+jetziger+Zeit,+aus+denen+.+Miriwais&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwj0vdH31YfbAhVBBSwKHbMeAqYQ6AEIKzAA#v=onepage&q=Miriwais&f=false
در اين نقشه خراسان
pictures.abebooks.com/STRUCK/17294001353.jpg
نقشه ايران و توران
upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0e/Iran_Turan_map_1843.jpg/1280px-Iran_Turan_map_1843.jpg
books.google.de/books?id=QNlOAAAAcAAJ&pg=PA86&lpg=PA86&dq=Persische+Cromwell+Miri-Ways.&source=bl&ots=hoBmX17c7Z&sig=6eoGxueKEqWOuGkldh9JHzKer0I&hl=de&sa=X&ved=0ahUKEwiE1q_z4oPbAhXE3iwKHQgjCBMQ6AEIUzAK#v=onepage&q=Persische%20Cromwell%20Miri-Ways.&f=false
ERFURTH,
Gedruckt und verlegt von Johann Michael Funcken, 1728
حیف ناشناس به این ملت.
Nashenas Book is About Freedom of Speech, Not about Race or
LanguageIn his famous essay
“Why I write,” George Orwell (1903-1950) revealed, “When I sit down to write, I
do not say to myself, ‘I am going to produce a work of art.’ I write because
there is some lie that I want to expose, some fact to which I want to draw
attention, and my initial concern is to get a hearing.” To follow the path of
George Orwell requires courage and dedication, if one wishes to dig out the
truth. But sometimes, doing that can be costly.Jamal Khashoggi, a
Saudi Journalist, was assassinated in Turkey last year, allegedly by Saudi
authorities working at the behest of Crown Prince Mohammed bin Salman. Hundreds
of journalists have been kidnapped, persecuted and even killed, like Khashoggi,
simply for doing their jobs to expose wrong-doing, human-rights violations,
corruption or crimes that have been covered up by governments or the
powerful.
Consider the story of
legendary Afghan singer Sadiq Fitrat, who adopted the pseudonym Nashenas
(which means unknown) to hide his identity, even from his own family,
because singers were relegated to the lower strata of society. In his
autobiography, Nashenas Is No Longer Nashenas, he writes that the Pashto
language is not as rich as Farsi, and The Pata Khazana (Hidden Treasure)
- a book purporting to contain Pashtu poems from the 11th century -
is a forgery. And Nashenas himself was Pashtun.
In an interview on
BBC’s Pashto program, Nashenas said that the Pata Khazana was written in
1944, not in the 11th century, as it had been promoted by the Afghan
government. Nashenas’ remarks touched a raw nerve among his fellow Pashtuns
inside and outside Afghanistan, but was welcomed by non-Pashtuns, who took a
“we told you so” attitude.
This was no surprise.
Books written to call for change or challenge established beliefs are intended
to evoke reactions from their readers. But what was unique about this book is
that it ignited a culture war. Some conservative Pashtuns on social media
called Nashenas a self-hater who has dehumanized his Pashtun culture and its
language. Some on Afghan social media called for his beheading.
The reaction to
Nashenas’ words reflects an Afghan tribal structure based on shame and guilt.
Violations of tribal customs could earn the perpetrators severe punishment. Theory
of Tribal Culture” says that “culture is often described as social rather
than individual, local rather than universal, learned rather than instinctive,
historical rather than biological, evolved rather than planned.” In an essay for Foreign
Affairs entitled, “Your Mind on Nationalism,” biology and neurosurgery
professor Robert Sapolsky writes, “The human mind’s propensity for
us-versus-them thinking runs deep. Numerous careful studies have shown that the
brain makes such distinctions automatically and with mind-boggling speed.”
Nashenas’ narrative of
language is not so much about the roots of the Pashto language as it is about
freedom of speech.
I am fluent in both
Farsi and Pashtu. I speak Farsi with my brothers and sisters, Pashtu with my
maternal uncles, English with my children, and I’m brushing up on my German.
Language, in the words of Merriam-Webster, is nothing more than “a systematic
means of communicating ideas or feelings by the use of conventionalized signs,
sounds, gestures or marks having understood meanings.” Freedom of speech is
something much more complex.
The reaction to
Nashenas’ remarks could be attributed to Afghanistan’s tribal structure and its
protracted civil war. Afghans see each other as “us” versus “them,” which only
widens the gaps between multi-ethnic society, endangering any agreements on
peace or social order.
There are millions of
Nashenases in the Muslim world who cannot speak their minds because of social
or religious tyranny. And so they remain unknown.
Nashenas should have
the right to speak his mind without fear of persecution or being shouted down.
Without granting that right, a society will not be able to overcome its
dependency or achieve social or economic prosperity. This is why Nashenas lives
in Great Britain, rather than his native Afghanistan.
هنرمند بی بدیل هنرمند با استعداد
ای نطاق گاهی از مشرق گپ میزنه گاهی از مغرب
hai kash tah ba peh dai mordagawi batcha baza mordara zebah khpel afghanyat mordar kellahi nwahi.
اى كاش مث تو پدر ميداشتم
afosos tse peh jejqhi batcha bazi aw zanaka bazi kahreji khalko teh zan mordar keh.
ډاکتر استاد محترم غول شناس غول په تختي ولاړ.
Shafiq Mokhtar
خفه شو انتحاری
ته يو هنرمند يي ستا يه له سياسي او نورو مسایلو سره څه چې معلومات نلري او پوره علم هم نلري خداى دې ورکړه
Ghafar Khan
شهامت و صداقت اش قابل تمجید است و اقعاً صادق است که پرده از یک جعل بزرگ بر داشت و خیانت نکرد که پرده پوشی کند مثل دبگران
Rohina Rose 👌👏👏👏👏👏
در آخر کار -ویش بروی تخته رفت و هر طرف را بد بو ساخت. هههههههههههههههههههههه
Hameed Turab
خفه شو و دهنت را ببند وگر نه !!!!!!!
Hameed Turab چی بی ادب هستی به شخصیت بزرگ این چنین توهین میکنی
بلی واقعا هر طرف بوی بد بود زیرا پشتونها به شنیدن حقیقت تنبان های شان را زرد کردند😂
گو خو از پشتونهای دروغگو رفت و تنبان خود را زرد ساختن که قدمت واقعی خود را انکار و به دروغ متوسل شدن، در حالیکه ۲۷۰ سال غارت و چپاول گری و فروش وطن در کارنامه ثبت دارید استاد بازهم شکسته نفسی نموده ۴۰۰ سال و بیشتر ازاآن را تأیید نمودن ورنه هیچ تاریخی و افتخاری ندارید جز فروش وطن،و خیانت و دزدی
خود را در اخر نزد مردم منفور ساخت جای بسیار افسوس است نوکرروس بود حالا خاین وطن وزبان فروش هم برامد نظر به اقرار خودش
Mohammad Azad فکر نکنم که کار بد کرده باشد نزد مردم سرش خم شود با آن سخنانش یک افتخار نزد فارسی زبانان گرفت و یک ابرو به زبان پشتو داد که باید پشتونها افتخار کنند سر چنین انسان ها و زبان فروش ندیدم اولین بار است که از دهن تو میشنوم
به زبان دری نه فارسی او بیادر!
لندى پشتو يکى از ديرياز ترين سبک و شيوه شعرى ادبيات گفتارى غيرنوشتارى زبان پشتو باستانى يا قديمى است که میراث فرهنگی شاهکارهای شفاهی و میراث فرهنگی و معنوی ناملموس زبان پشتو و ايران زمين يا آريانا ى زمان قبل از ميلاد است و تا نامگذارى افغانستان که جز ممالک ايران بود.
www.kotiposti.net/msaleha/nai_9/sh-10/p-3.html
لندى پشتو فرهنگ «کردکى» يا «کليوالى» يا «فلکورى» است از زيبايى و قشنگى ادبى برخورداراست. پرسش من به عنوان زبانشناس زبانهاى هندوجرمنى وهندوايرانى در دانشگاهاى اروپا و خارج ازاروپاهستم اين است که چرا عبدالحى حبيبى اين اشتباه بزرگ را مرتکب شد و به اشعار زمانهاى باستانى زبان گفتارى غيرنوشتارى سند سازى نمود. حاجت همين سند سازى نبود.
آيا دقيقى در شاهنامه و فردوسى در بيت شاهنامه سند تاريخى نوشته کرده که در ميراث فرهنگى تمام اقوم ايرانى از کاشغر تا کردستان بغداد و شام و ترکيه و ازخجند تاسهند ?
شاهنامه به سه بخش تقسيم شده است: اساطیری (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از خیزش کاوهٔ آهنگر تا کشته شدن رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشودن ایران به دست اعراب) شاهنامه نخستین بار در سال ۶۰۱ خورشیدی، بُنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن برگردانهای دیگری ازجمله برگردانِ ژول مُل آلمانى تبار به فرانسوی، انجام گرفت.. پيش از ژومل فریدریش روکرت ( (زادهٔ ۱۷۸۸ در شواینفورت آلمان - درگذشتهٔ ۳۱ ۱۸۶۶ در نزدیکی کوبورگ آلمان) شاعر و مترجم نامی آلمانی و از بنیانگذاران شرقشناسی آلمان که براى اولين بار قران را ازعربى وبخشهاى شاهنامه و تراژدى داستان رستم وسهراب را پارسى به آلمانى يعنى دويچ. ۱۳۸۸ هزارمین سالگرد پایان سرایش شاهنامه است. هزارهٔ شاهنامه در فهرست رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی در سالهای ۲۰۱۰-۲۰۱۱ میلادی در یونسکو به ثبت جهانی رسیدهاست. به همین روی برای گرامیداشتجشن جهانی هزارهٔ شاهنامه با حضور نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو یونسکو در ۳۱ مارس ۲۰۱۰ (۱۱ فروردین ۱۳۸۹) در شهر پاریس، فرانسه (مقر یونسکو) به کوشش بنیاد فردوسی برگزار شد.
در این بخش افرادی همچون ناصر کنعانی (استاد پیشین دانشگاه برلین)، بیژن غیبی (پژوهشگر تاریخ و ایرانشناس ساکن آلمان)، اسدالله حبیب (استاد پیشین دانشگاه در افغانستان)، فریدون جنیدی (بنیانگذار و مسئول بنیاد نیشابور و عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی) و روشن رحمان (استاد دانشگاه زبان و ادب پارسی در تاجیکستان) سخنرانی کردند. بازپسین سخنران این آیین نیز اولریش مارزولف (استاد دانشگاه گوتینگن و اسلامشناس آلمانی) بود. در بخش دوم هم مرجان صادقی از ایران به نقالی و شاهنامهخوانی پرداخت و گروه موسیقی محلی بانو به سرپرستی مریم آخوندی هنرنمایی کرد.
در پشتو ''لندی'' "کوتاه" معنی مى دهد (لندی کوتل)! شعر ''لندی'' دوبيت دارد مانند دوبيتى پارسى بلوچى و کوردى. اما فرق لندی از دوبيتى ها در تعداد سيلاب است که معادله در توازن وزن عادلانه قافيه يک برابر ندارد: در بيت اول از 9 سيلاب و در بيت دوم از 13 سيلاب ساخته شده است . پشتو - زبان ایرانی است و شاعران لندی و دوبيتى فارسی بانوان ناشناس بودند که براى سوارکاران (پشت آس = "پشتون پشت آس "لندى مى سرودند. آس در زبان پارسى باستانى براى اسپ گفته مى شد در زبان پارسي ميانه و پشتو« آس»٬ «اسوا» ٬ «آسا» ٬ «اسپا»٬ و در زبان آلمانى باستانى «اس روس» اوستا «اسوا » ) براى عزیزان دل خود بيت ها مى خوانند . ''مینه'(پشتون) مهر و يار معنی دارد. ''مینه'' از پارسى میانه «مينشن» (قلب مهر و محبت) به فکر عشق قلب خود که در زبان پارسى نو مهر و محبت وعشق شده ولى در پشتو در لندى زنده است. در زبان پارسى نو فقط کلمه "منش" مانده ! در زبان آلمانی ميانه "مينه" آلمانى وجود داشت ودر آلمانى نو (۵۰۰ سال پيش - اسپ سواران و يا کاکه ها
سوارکاران با منش عالى (مانند شوالیه) در دل بانوان جا داشتند که براى عزت و عزتمندى٬ عدالت و آزادى و سرفرازى براى حفاظت از زنان عليه بيگانگان مبارزه مى نمودند. نویسندگان اين ابيات « زنان سربلند» با زبانهاى ايرانى و تورانى ناشناس بودند
چه زمان لندى از گفتار به نوشتارشد??? گفتن روند طبعيت زيستى وزنده گانى استونوشتن و خواندن نياز به تخنيک يا فن نوشتن وخواندن و صرف ونحو ضرورت داردبلى اول گپ - دوم نوشتن و خواندن
هنوز کلمه پوهنتون و نندارتون وغيرهلندى هاى پشتو در نشريه دوماهه «ادب» 1321 خورشيدى برابر به سال 1942 ميلادى به همت دانشکده ادبيات وعلوم بشرى دانشگاه کابل به دست نشر سپرده شد.
لندى پشتو به عنوان کتاب 494 برگى به همت سليمان لايق و احمد مومند در پروژه تحقيقاتى پيرامون لندى سال 1361 خورشدى (1982 جمع آورى وو در سال1984 چاپ شد. دومين لندى از سوى کميته يا کميسيون ادبى که ادبيات لندى ڀشتو شاهد نشاندهندهبراى بردبارى و حوصله ڀشتونان براى اديان مختلف و نزديکى اديان گوناگون يارمى هندو زمسلمان يم
د يار دپاره درمسال جارو ه کومه
Video Hinduwan
facebook.com/RealityofPakistan333/videos/%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%88-%D8%B2%D9%87-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D9%85-%D8%AF-%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%84%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%88-%DA%A9%D9%88%D9%85%D9%87%DA%AB%D9%88%D9%86%DA%AB%DB%8C-%D8%B4%D9%88%DB%8C-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%86%D9%87-%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%8A-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%86/1802872839980851
/
لندى پشتو ميرا ث فرهنگی ناملموس يکى از زبانهاى ايرانى را دارد و صلابت و لياقت درج در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو.
دولت ايران و تاجکستان و پاکستان بايد درج لندى پشتو اين زبان هندوايرانى در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو راپشتيبانى کنند و يا درج عبدالرحمان مومند را به عنوان اديب عرفانى و صوفى اشعار بشردوستى
مردم پشتون حوصله ونزديکى به همه اقوام دارند ولى حاکمان افغان خودخواه.
زنده باد پشتون با نامهاى صادق روهيله وپټان
نابود باد حکومت غير قانونى حاکمان افغان
برنا (بخوان بورنا = جوان) هاى همه زبانها و اقوام براى نزديکى و دوستى مبارزه کنيد. و در سياست حق و حقوق براى اقوام وافراد.
jejeqh=kos ferosh refugi
تو آشنا بی
Lol : He thinks he is some important singer and artist . Simple nazal voice singer is all he was and poor afghans had not much more to listen to , so he got some popularity for no reason . Usless interview and waste of time
بسیار دروغ میزنه چقد دوستش داشتم ولی متوجه شدم چه دروغ وتهمت های شرم آور زد محبتش ازدلم رفت لعنت به دروغگو.
برو گم شو استاد به دوست داشتن یا نداشتن امثال تو نیاز نداره با گفتن حقیقت بدت آمد اگر مانند هزاران دروغگو و خائن خاک به چشم مردم میزد واه واه و کف زدن داشت ولی چون با کمال صداقت آمد و راست گفت حال شد بد، این تنگ نظری و چتیات بدخواهان ناشناس از منزلت و بزرگی و شخصیت اش نکاسته بلکه محبوبیت او را نزد مردم آگاه و با درایت بالا میبرد جای خوشیست کسانی مانند امثال تو که با شنیدن موسیقی ناشناس که یک کلمه شعرش را نمیدانست حالا در لیست شنوندگانش نباشد.
ای کاش توهیج نمیبودی.
معلوم شد که ناشناس بیسواد محض نیست. اینقدر فکر نمی کردم که بی معلومات باشد. در صحبت هایش دیده میشود که از شوخی بسیار دروغ میگوید که صحبت را جالب تر جلوه دهد. آواز ناشناس صدای اصلی خودش نیست بلکه یک صدا و آواز تقلیدی سیگلی هندوستانی میباشد.
نفرت بر صادق فطرت این وطن فروش
Mohammad Azad
کجای وطن را فروخته بیچاره سال هاست در خارج است ، وطن فروش نیست ولی وطن فروش و جعل کار را افشا می کند مثلیکه کتاب ( جعلی خزانه ) را افشا کرد
اگر بی بی جانت یا هم مادرجانت که شخصی بوده باشه فروخته خو عجب کار کرده، وطنفروش خو شما هستید که با فروش وطن به اروپا و امریکا رسیدید با زندگی مرفع و مغز های گندیده و پوچ
مهدی حسن شهنشاه موسیقی، فقط از غزل خوانی بود ، از خود این قدر راضی نبود و جناب ناشناس یک آواز خوان آماتور بودی است که چند آهنگ قابل توصیف دارد ، ولی آنقدر از استعداد ها را از تنگ نظری نامید کرده است. ما شاهد آن عصر وزمان بودیم . این آغا انقدر امکانات در اختیار داشتی که اندازه نداشت . ولی راه را برای اولاد های بدون واسطه مسدود کرده بودید . گوینده تنگ نظر موسیقی افغانستان زیاد رشد نموده است .چشما ن تان را باز نگاه دارید ، چند نمونه : آریا نا سعید ، زنان آواز خوان قبل تا این سطح نبوده ، فرهاد دریا ، حبیب قادری و تعداد زیاد نوازنده های عالی اگر کمی دیگر متوجه بسازم ، ببر ک و یسا ، خالد آرمان ، وچند های دیگر . شرایط جنگ مانع سر راه است اگر نه آغای صادق به تاریخ پیوسته بود . در آن زمان ها از پشتو بازی هم خوب استفاده خود را برده است . وسلام !
هیهات به حالت تو
که فقط چرندیات نوشتن بلدی! و بس !
سر پیانو میشینه. یا پیش پیانو میشینه. این است ادبیات
ورک شه چاپلوس تاجکۍ