سلام خسته نباشید من پرخاش گر نیستم ولی خودخوری دارم اگر کسی بهم بدی کنه سعی میکنم چیزی نگم ولی خونه که میام فکرا رو سرم می‌ریزه و خودم رو سرزنش میکنم که چرا پاسخ اون فرد رو ندادم از یک طرف از پاسخ دادن هم حراس دارم میترسم دعوای فیزیکی نشه شما بگید چیکار کنم که هم دعوای فیزیکی نشه هم خودخوری نکنم یک مورد دیگه هم که داشتم چندماه پیش روی یک نفر کینه ای شدم خشم ناک شدم اما بازم از ترس دعوای فیزیکی و دادگاه و پاسگاه ازش گذشتم ولی عقده اون جسارتش توی دلم موند و الانم که نزدیک یکسال میگذره وقتی گاهی یادم میادم قشنگ دو تا سه چهار روز من رو درگیر خودش می‌کنه . . .چند ماه هست که بیکارم هستم بیشتر خونه هم هستم هرچه سعی میکنم یادم نیاد اون جسارت میخوام فراموش کنم ولی گاهی خیلی شدید فشار روی اعصابم میاره طوری شدم با خودم میگم از اون که جسارت دیدم دیگه نمیتونم پیشرفت کنم با خودم میگم باشگاه برم خودم رو ارتقاع بدم ولی باز اون جسارت طرف که یادم میاد با خودم میگم باشگاه هم که برم حریف اون نمیشم اون هرکاری دلش بخواد می‌تونه در مقابل من انجام بده کُلاً این فکر اظطرابم میده و کلیه هام از شدت اظطراب زیاد میسوزه ازش ترسیدم کلاً توی ذهنم خیلی اون رو گنده نشون میده منظورم با قدرت میبینم اونو و خودم رو ضعیف چونکه نتونستم پاسخ کوبنده ای به جسارتش بدم فقط بهش گفته بودم که ازت انتظار نداشتم و اونم گفت من برای جدا کردن اومده بودم نه دعوا روبوسی کردیم بعدش یکی دوباری همدیگرو جایی دیدیم سلام و علیک داشتیم اما وقتی جسارتش یادم میاد احساس ضعیف بودن در مقابل اون بهم دست میده اذیت میشم بشدت . . دلمم نازک شده کسی یکم باهام بد صحبت کنه خیلی رَنجور میشم از شما خواهشمندم پاسخی بیان فرمائید با تشکر 🙏
سلام خسته نباشید من پرخاش گر نیستم ولی خودخوری دارم اگر کسی بهم بدی کنه سعی میکنم چیزی نگم ولی خونه که میام فکرا رو سرم می‌ریزه و خودم رو سرزنش میکنم که چرا پاسخ اون فرد رو ندادم از یک طرف از پاسخ دادن هم حراس دارم میترسم دعوای فیزیکی نشه شما بگید چیکار کنم که هم دعوای فیزیکی نشه هم خودخوری نکنم
یک مورد دیگه هم که داشتم چندماه پیش روی یک نفر کینه ای شدم خشم ناک شدم اما بازم از ترس دعوای فیزیکی و دادگاه و پاسگاه ازش گذشتم ولی عقده اون جسارتش توی دلم موند و الانم که نزدیک یکسال میگذره وقتی گاهی یادم میادم قشنگ دو تا سه چهار روز من رو درگیر خودش می‌کنه . . .چند ماه هست که بیکارم هستم بیشتر خونه هم هستم هرچه سعی میکنم یادم نیاد اون جسارت میخوام فراموش کنم ولی گاهی خیلی شدید فشار روی اعصابم میاره طوری شدم با خودم میگم از اون که جسارت دیدم دیگه نمیتونم پیشرفت کنم با خودم میگم باشگاه برم خودم رو ارتقاع بدم ولی باز اون جسارت طرف که یادم میاد با خودم میگم باشگاه هم که برم حریف اون نمیشم اون هرکاری دلش بخواد می‌تونه در مقابل من انجام بده کُلاً این فکر اظطرابم میده و کلیه هام از شدت اظطراب زیاد میسوزه ازش ترسیدم کلاً توی ذهنم خیلی اون رو گنده نشون میده منظورم با قدرت میبینم اونو و خودم رو ضعیف چونکه نتونستم پاسخ کوبنده ای به جسارتش بدم فقط بهش گفته بودم که ازت انتظار نداشتم و اونم گفت من برای جدا کردن اومده بودم نه دعوا روبوسی کردیم بعدش یکی دوباری همدیگرو جایی دیدیم سلام و علیک داشتیم اما وقتی جسارتش یادم میاد احساس ضعیف بودن در مقابل اون بهم دست میده اذیت میشم بشدت . . دلمم نازک شده کسی یکم باهام بد صحبت کنه خیلی رَنجور میشم از شما خواهشمندم پاسخی بیان فرمائید با تشکر 🙏