ไม่สามารถเล่นวิดีโอนี้
ขออภัยในความไม่สะดวก

محمد « ۹۵ جنگ با مردم عرب » ! ؛

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 25 ธ.ค. 2021
  • صدیقه وسمقی . محمد منصورنژاد . داریوش کریمی
    نخست اینکه زمان این برنامه بسیار کم است و بنابرین سخنان به جای چندان روشنی نمیرسد ولی بهر روی آغاز خوبی برای پرداختن به این بخش از تاریخ اسلام و روش محمد در ۲۳ سال از بخش پایانی عمر وی میباشد که بسیار سیاستمدارانه و با داشتن ارتش راهزنان و جاسوسان به جایی که آرزو داشت برسد و بتواند با تیغ تیز شمشیر، مردم عرب را ناچار کند که او را بعنوان « پیامبر از سوی الله عرب » به رسمیت بشناسند تا از چپاول و غارت مال و زن و فرزندان در امان باشند. در تاریخ اسلام آمده است که سالهای نخست محمد به گفتن سخنان زیبا پرداخت که خریداران چندانی نداشت ولی رفته رفته به آزار و توهین به خدایان عرب پرداخت . آنها چندین بار به نزد پدرش گلایه بردند ولی محمد از آزار آنها و خداهایشان دست برنداشت تا اینکه گروهی بر آن شدند که او را گوشمالی بدهند. ولی محمد از آن آگاه گشت و نیمه شب به شهر دیگری بنام یثرب (مدینه) فرار کرد و در آنجا بتدریج با راهزنان آشنا شد و سالیانی به راهزنی کاراوانهای قریش و جمع آوری دارایی پرداخت و توانمند گردد . سپس ارتشی از راهزنان عرب براه انداخت و سرانجام پس از ۱۰ سال بهمراه ارتش خود و جاسوسان و نفوذیهایی که در مکه داشت ، در زمان مناسبی به مکه یورش برد و خویشاوندان و دشمنان دیرین خودش از قبیلۀ قریش " بنی امیه " در شهر مکه را به زیر کشید ـ پس از آن پیروزی بزرگ ، محمد توانست به قبیله های دیگر عرب در حجاز و یمن بتازد و مردم عرب را با زور شمشیر به زیر فرمان خود بگیرد. نیاز به یادآوریست که پدر محمد هرگز مسلمان نشد ولی عموی محمد (عباس بن عبدالمطلب) که از کودکی با محمد همبازی بود در مکه ماند و در ظاهر مخالف محمد بود و به محمد دشنام و ناسزا میگفت ولی در باطن برای محمد خبرچینی و جاسوسی میکرد ولی همواره به محمد نامه میفرستاد و وی را از رویدادها و رخدادها در مکه آگاه می ساخت (نوادگان وی خلافت عباسی را راه انداختند) ووو ... داستانهای دیگر پس از آن تاریخ تا زمان مرگ وی در ۶۳ سالگی ادامه داشت (در تاریخ آمده که محمد با خوردن زهر بوسیلۀ یک پرستوی یهودی، مسموم شد و مرُد) ! ـ نوشته هایی بر روی پوست جانوران و استخوان کتف شتران و ... از وی به جای ماند که ۱۵ سال سپس از مرگ وی ، به فرمان عمر بن خطاب جمع آوری شد و در زمان خلیفه عثمان ، به خط کوفی رونویسی شد و بسم الله الرحمان الرحیم در آغاز هر سوره افزوده شد و بر پوست نازک گوسفند رونویسی شد که آن را قرآن نامیدند ( خط کوفی هیچ گونه نقطه و فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین نداشت ). سه نسخه از آن کتاب تهیه شد ، نسخه ای در بغداد و دو نسخه به شام و مصر فرستاده شدند. ناگفته نماند که بفرمان خلیفه عثمان سایر قرآن هایی که در نزد دیگران بودند جمع آوری گشته و در آتش سوزانده شدند. کتاب قرآن به خط کوفی تا ۶۰۰ سال به همان گونه ماند و در سدۀ ششم با خطهای دیگری که ایرانیان ابداع کردند ، نوشته شدند و از آن پس بزودی گسترش یافتند ـ
    صدیقه وسمقی « پژوهشگر دینی ، نویسنده چند کتاب : بازخوانی شریعت » ـ
    محمد منصورنژاد « پژوهشگر دینی، نویسنده چند کتاب : دین و دولت در اسلام » ـ
    داریوش کریمی « میزبان برنامه پرگار » ـ

ความคิดเห็น • 20