داستان زیبا و قشنگی بود خداوند با اون همه عظمتش انسانهای خطا کار رو میبخشه ما انسانها که در مقابل خداوند عددی نیستیم بهتره که پدرت رو ببخشی تا زندگیت شیرینتر بشه شکر خدا که به خوشبختی رسیدی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عزیزم برو به پدرت سربزن واست موندگارنمیشه عذاب وجدان یک عمر گریبان گیرت میشه اون اشتباه کرده خودش هم پشیمونه خودت هم میدونی که نمیشه درستش کرد حتما برو پیش پدرت بابای من دوسال هست که از دنیا رفته العان همش میگم کاش بیشتر بهش سر زده بودم با وجود اینکه من خیلی بیشتر از بچه های دیگه بهش سر میزدم پس تو هم برو گذشت کن❤
خیلی متاسف شدم....پدر بیماری داشتید.... و خیلی بچهها را بیمار کرد .. زندگی مادرت و تو را خراب کردند ... خدا را شکر یک مرد مسل فرشته داری ... آرزوهای بهترین ❤❤❤❤❤❤
داستان قشنگی بود. فقط یه جاهاییش گنگ بود. مثلا" رشت دریا نداره. احتمالا انزلی ، چمخاله یا شهرک های اطراف بودند. دلستان غم انگیز و قشنگی بود. خدا بزرگه. ممنون
کلا راوی فقط صدای قشنگی داره ولی کلی باگ تو داستان ها وجود داره هیچکدوم از داستانها واقعیت نداره حداقل راوی نباید بگه داستانها واقعی هست واین یک دروغ هست
قلبم واقعا درد گرفت . راجب پدرت.حداقل واسه مخالفتش با ارمان ب خودش زحمت نداد واقعیت رو بگه بعد از نابود کرذن مادرت مستوجب محبت نیست والا ب عقب برنگرد زندگی خوشتو ادامه بده و ب پشت سرت نگاه نکن فاطی عزیز نمیدونم چرا این داستان رو شنیدم قلبم اتیش گرفت بهتر ه مدتی داستانهاتو گوش ندم چون خودم پر از غمم و دلشکسته وزندگی ناموفق .و با شنیدن هر داستان خیلی منقلب میشم انگار هر جمله از هر داستان زندگی منه😢😢😢😢 دیگه کم اوردم
عالی بود داستانت بااینکه داستانت پراز درد و رنج وستم بود واین درد جانکاه ات سراخربه خوبی وخوشی به پایان رسید پدر ت را ببخش عزیز دلم درود بر شرفت وقلب مهربانت حقا که قلب پاکی داری وخداوند در رحمت و سعادت را به روی تو فرشته خوش قلب باز کرده واست سلامتی شادی طول عمر توآم با زندگی شیرین همراه با سرافرازی وزندگی شیرین و زیبا ارزومندم سعادتمند بشی انشالله شادکام هستم ازرشت
عزیزم داستانت را با چشم دل گوش دادم هرچند پدرت مقصره اما شما باد ک بالایی که داری اون و ببخش چونکه یه پدره وبخشی هم از بزرگانه آفرین بر تو که درک بالایی داری درود برشرفت واقعا دختر مهربانی هستی واست آرزوی خوشبختی وسلامتی در همه عمر آرزو مندم احسن برتو خدا یارو یاور باشه
سلام قصه زندگی شما خیلی جالبه خوشحالم که عاقبت خوبی پیدا کردی ولی پدرتو ببخش چند ساله دره عذاب میکشه هرچی باشه پدرته اونم دیگه عمری نداره کمکش کن به آرامش برسه ببخش وشاد تر زندگی کن
بله باتشکر از گردآورنده محترم مجری توانمند که با تن صدایی جادویی یه توجهی خاص به محتوای قصه مخصوصا میخکوب شدن مخاطب تا انتهای داستان یکی از موارد خاص این مجری محترم قابل فهمیدن هستش گرچه کاملا محرز است قصه ای کامل با توجهی بینظیر به جزئیات حکایت از نبوغ بلامنازع نویسنده توانمند داشته اما در عین حال نمیشه منکر عدم مستند بودن اینچنین وقایع بود لا اقل ارکان ماجرا با تغییراتی کم وبیش کرارا محتمل بوده واز همین بابت است که بیشترین آموزه ها را دارد شنونده را کاملا بسمت وظایف انسانی وتعهد به مبانی انسانی را در درون او به واکنش وا میدارد تا بسادگی بفهمد کجای داستان کدامیک از افراد مجرم واقعی بوده وچرا میبایست کاملا مواظب بود خطای دیگری بحساب مرتبطین نزدیک نباید اختصاص داد این ظلمیست ناجوانمردانه وحماقتیست بی نظیر ومخاطب کاملا در مییابد که در طول زندگی خود باین اصول ومعیارهای اخلاقی انسانی باید توجه کرد یکی از آثار بشدت نگران کننده وعذاب آور برای اون آقا، پیمان بود یا آرمان،یادم رفته اون آقا درعین حالیکه نفرت،کینه،تنفری او کاملا بجا ودرست بوده اما انتخاب دختر خانم آقا فرامرز بعنوان انتقام غیر قابل قبول وابدا توجیه نداشته منظور اینکه درسهای خطیر وتوجه به مبانی انتخابهای مثبت ومنفی قطعا نیازمند تعقلی عالمانه وتدبیری حکیمانه میخواد وهمین خطای بزرگ او نظر بظاهر نشان از انتقامش وشاید بر این تصور بوده که بعداز اینکار اون حدق وکینه وتنفرش فروکش کرده وراحت خواهد شد اما دقیقا بر عکس چون صفات ارزشمند وعشق خالص اون دختر بخود را کاملا درک کرده وبر خلاف تلنگرهای درونی و وابستگی زیادی که بوجود آمده یقینا عذاب ورنجش خودش را بمراتب بیشتر وبیشتر کرده بحدی که پس از سالیان زیاد با دیدن تصادفی کیمیا خانم بصراحت باین دلبستگی وبهمریختگی ظاهرش حکایت از رنج زیاد او داشته و کاملا مشخصه از عملکرد خودش بشدت نادم بوده وبیشتر از اون خانم آسیبهای زیادی دیده وشاید تمام عمر نتواند همچین ارتباطی را تا آخر عمر نخواهد تونست تجربه کند پس نتیجه اینکه به تلاش نگارنده محترم احترام تقدیر،تشکر کاملا وظیفه دانسته ودر تمام مراحل زندگی به اصول انسانی خود پایبند باشیم در سختترین شرایط شاعر میگه: گنه کرد در بلخ آهنگری ### بشوشتر زدن گردن مسگری اینچنین نباید تصور ورفتار کرد موفق وسلامت باشید
مردم من موندم چرا اخه دونبال زیر بغل مار میگرید والا هرکی کع داره هیت میده اگه از رو تونستید 20 دقیقه بدونه توپق زدن تعریف کنید حالا یه اشتباه شد شما به بزرگیتون ببخشید به این همه زیبایی داستان توجه نمیکنید اد اشتباه رو به رو میارید جاش انرژی بدید ممنون ازتون رفقا 😅
من هرگز چنین حیوانی را نمیبخشم. پدرت یک حیوان بوده که در کشورهای قانونمند محکوم به حبس ابد میشد. مطمئن باش رفتار زشتش را تا به حال هم ادامه داده مگر اینکه درمان کرده باشه. چون این یک بیماریست که توسط تراپی درمان میشه و از آنجایی که پدرت تراپی نداشته شک نکن باز هم ادامه داشته کارش. ارمان بیمار، پدرت هم بیمار که باید از هر دو دور باشی. خداوند به آرش سلامتی بده و خوشبختی تون پایدار باشه. خداوند مادرت را هم بیامرزه. روحش شاد
سلام فاطی جون بازه داستان غم انگیز واما جالب وعبرت آموز بود ممنونتم دست گلت درد نکنه خدارا شکر کمیل هم گرچه رنج زیادی کشیده وپدر ش کارهای بدی را کرده واما هرچه باشه پدره شاید هم پشیانه احترام دچپدر هرچه باشه بازم واجبه باید اونو ببخشه واشتی کنه خدا نشالله خوشبختی کنه ❤❤❤🎉🎉🎉
کاردرستی کردی تعرض بچه های مردم و دیدن صحنه کارزشت پدرت و نابودی زندگی مادرت عزیزم دخترم به شوهرت وفادار باش و عاقبت بخیر شوی صدای گرم و ارامبخش شما به آدم آرامش روحی و روانی میده خسته نباشی ❤❤❤❤❤❤❤❤
کینه فقط بدبیاری و نا امنی میاره ، آرمان ضربه روحی وحشتناکی رو تو دوران کودکی دیده بود و شما عزیزم کار خوبی کردی که با آرش ازدواج کردی سعادت و سلامتی و خوشحالی برای شما و بچه هات و همسرت آرزومندم و خدا مادرتون رو رحمت کنه با سر بلندی به زندگی قشنگت ادامه بده ،🎉❤🎉❤🎉❤🎉
اگر ایشون حالشون بهم خورده و تنها بوده باید آتش نشانی درب منزل را باز میکرده تا آمبولانس و امداد پزشکی بتونه وارد بشه این وظیفه آنهاست نه امدادپزشکی و در ادامه هم گفت که آمبولانس هم آمد.
پدرش در را باز کرده بود چون وقتی مادرش پدرش را در آن حال دید شوکه شده بود و پدرش در خانه بود. حالا جرا آتش نشانی در را باز میکرد؟ @@maryamchahandehpey7767
سلام امشب هم مثل همیشه باشنیدن داستان البته با اون صدای جذابت کلی حال دلمون عوض شد اولش اشک مارو درآوردی اما خداروشکر پایانش قشنگ بود برات بهترینهارو آرزو میکنم وامیدوارم همیشه دست خدا بالاسرت باشه وتوزندگی شادوسلامت وخوشبخت باشی عزیزجون❤
ممنون ولی همچنین آدمی حیف اسم پدر که روی همچین هیولای بگذارند باید قیدش رو بزنی و فکر کنی از اول مرده چون با تو و زندگی مادرت همچین کارهای پلیدی رو کرد و باعث انتقام بی شرمانه اون پسر شد
چرا با ناله تعریف میکنی داستان ها را، من دوست دارم گوش کنم اما باید حالت تند بزارم که این لحن تعریف را نشنوم بخدا که صدات عالیه اگه این ناله ها را کم کنی ❤️❤️ سپاسگزارم
عزیز دل ما انسان ها گناه کاریم و از خداوند طلب امروزش میکنیم و امید داریم که بخشیده شویم . اما توکی هستی که پدرت را بخشیده نمی توانی او با تو هیچ بدی نکرده جوان بود اشتباه کرد و به مادرت به نوع احسن رسیدگی کرد . گناه خودت است که با وجود مخالفت پدرت شب به خانه آرمان رفتی و بدون ازدواج باهاش همبستر شدی متاسفانه ما انسان همیشه گناه خودت را به گردن دیگران می اندازیم . اینجا خودت گنهکار هستی . بنظر من برو با پدرت صحبت کن پیش خود تان بیارش و بگذار چند سال آخر زندگی اش را با دختر ، داماد و نوه هایش سپری کند اگر این کار را نکنی بعد از فوت پدرت تا آخر عمر وجدانت ترا ارام نمی گذارد . خدا میداند که در این چندین سال پدرت چقدر زجر دیده و رنج کشیده یکبار خود را بجای او قرار داده و از نظر او دنیا را ببین .
چه زندگی!! نه نامردی نمیکنی چون اون مرد بچه بازه و به هیچ عنوان نباید بچه هات رو دوروبرس بزاری. ❤آرزوی بهترینها . اون پسر هم مارش خیلی نامردی بود. سما بی گناه بودی مزد انسانیتت برای مادرتون رو خدا بتون داد❤❤❤❤❤
سلام ودرودبرخانم خوش صدا وراوی عزیز چقدرداستان غم انگیزی بود❤کیمیاجان شماکاربدی نکردی شایدم یاهرکس دیگه ایی هم بودبدترشوانجام می داد😢حق همچین پدریه که تنهابمونه چون بقول خودت زندگی خیلی هارونابودکرد همین طورمادرتوبدبخت کرد زندگی شمارو سیاه کرد حقته که هررفتاری بکنی❤انشالله تاآخرعمرت توخوشی باشی دیگه هیچ وقت رنگ غم نبینی❤
ممنون از داستان خوبتون وراوی خوش صدا، بنظر من اعمال هر کس ب خودش ربط داره و پدرشما دروست انسان خوبی نبوده در جامعه ولی برای شما پدر خوبی بوده وضیفه شما هم اینه ک فرزند خوبی باشین برای پدرتون، پدرتونو ببخشید و کنارش باشید اگر گناهی هم باشه خدا خودش تقاصشو گرفته و میگیره، سعی کن دلتو از کینه پاک کنی تا بتونی مادر خوبی برای بچه هات باشی
چه پدر خوبی که بفکر بچه اش نبوده وقتی مادرش رو برده بیمارستان بچه چقدر از تنهایی و تاریکی ترسیده اون پدر یک لحظه به یاد بچه اش نیفتاد فکر نکرد همون کاری که با بچه های مردم کرد ممکنه الان که دخترش تنهاست یکی همون بلا رو سر دختر خودش بیاره آدم بد همیشه بده اصلا فکرکن مرده
کار درستی میکنی که با پدرت در ارتباط نیستی کسی که با بچه های بیگناه و معصوم دست درازی میکنه چه پدر باشه چه برادر هیچ.فرقی نداره ارتباط باید کاملا قطع بشه و در پایان برایت وفرندانت و شوهرت بهترینها را آرزو دارم
اگر خواستید فقط با پدرتون بتنهایی روبرو بشید، به هیچ وجه نگذارید نزدیک بچه هاتون بشه، اون خصلت تا آخر عمر باهاشون هست، این خطر را بجون بچه هاتون نندازید
سلام وخسته نباشین عزیزم من همه داستان شما رو گوش دادم واز دخترعاقل مملکتم که عاقلانه تصمیم به درست زندگی کردن خودش وخانواده خودش گرفته بسیار به خودم میبالم عزیزم تودرمورد پدرت بسیار کار درستی کردی وهیچ هم ناراحت واون هم باید بسزای اعمال بدش برسه موفق وسلامت باشی وبلاگتون آرزوی به روزی سلامتی وشادی وخوشحالی رودارم موفق باشید❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سلام وخسته نباشیدبه راوی خوش صدا وممنون به خاطر بیان شیرینتون❤❤ اماقصعه بعدازسالهااومدن تهران اونم تهران به این بزرگی اون همه آدم تومیان اون شلوغی آرمان دیدخدایا چرابعضی قصه ها یکمقدارخالی بندی میشه بعدمیگه باهواپیمارفتیم توماشین نشستیم رفتیم شمال..تادرخونه همسایه هم زدبرای پرستار یه پسردروبازکرد یه دل نه صددل عاشقش شد بختشون هم همه جا بازمیشد..بلاخره تموم شدولی به مخاطب اترام بذاریدممنون میشم...
داستان عالی بود فقط دخترم حالا که خدا بتو نظر کرده تو هم پدرت را ببخش و فراموش کن بدیدنش برو و بدان او تفاص بدی پس داده تو دیگه مجازاتش نکن تازه شانس اوردی با ارمان ازدواج نکردی چون الان در تیمارستان بودی اما تو دختر خوش صدا کارت جرف نداره خوشبخت باشی الهی❤❤❤❤❤❤❤❤❤
راستی یک جاهایی تو داستان تون اشتباهاتی هست. مثلاً به جای آرمان گفتین پیمان یا اونجا که با هواپیما رفتن ماشین پدر رو چطور بردن و این که بدون کار کردن زندگی شون و امورات شون از کجا میگذشت یعنی اونقدر ثروتمند بودن که نیاز به کار نداشتن و یا پدر خرجی براشون میداده اینم جای سوال داشت و در موردش چیزی گفته نشد شرمنده که این اشکالات رو مطرح کردم باز هم سپاس ایام به کام
باسلام خسته نباشید خانم محترم غصه گو تمام تا اخرین لحظه ناراحت بود م احساس میکردم هر لحظه داره گریم میگیره ولی وقتی پای ارمان به این شکل امدوسط فهمیدم خیلی خالی بندی داره پس سعی کردم بهتون بگم بهتره کمی برید پیش اساتید کمی داستان نویسی رو یاد بگیرید ممنون❤😂😅
قانون میبایست پدرت رادادکاهی کند و نه تو و نه اون مرد جوان. اون پسر باید شکایت میکرد نه که اون بلا را سر تو در بیارد. تکلیف اون بچهای دیگر که اصیب دیدن چیه؟ اونها کجاند؟ اون بچها نیاز به تراپی دارند. زندگی اونها هم خراب شده. بچه آزاری یک بیماری هست و اگر رسیدگی نشود فاجعه است. لطفا یک ساپورت گروه درست کن و اون بچهای دیگر را هم پیدا کن. ببین درکشورهای دیگر چطور با این قضیه deal میکنند. ریشه یابی کنی شاید پدرت هم دلاوران کودکی ازار دیده و این یک سیکل تمام نشانی هست. برای اینه که میگم باید اون بچه ها تراپی و درمان روانی بشوند. موفق باشید. 🌸
داستان زیبا و قشنگی بود خداوند با اون همه عظمتش انسانهای خطا کار رو میبخشه ما انسانها که در مقابل خداوند عددی نیستیم بهتره که پدرت رو ببخشی تا زندگیت شیرینتر بشه شکر خدا که به خوشبختی رسیدی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عزیزم برو به پدرت سربزن
واست موندگارنمیشه
عذاب وجدان یک عمر گریبان گیرت میشه
اون اشتباه کرده خودش هم پشیمونه
خودت هم میدونی که نمیشه درستش کرد
حتما برو پیش پدرت
بابای من دوسال هست که از دنیا رفته
العان همش میگم کاش بیشتر بهش سر زده بودم
با وجود اینکه من خیلی بیشتر از بچه های دیگه بهش سر میزدم
پس تو هم برو
گذشت کن❤
خیلی متاسف شدم....پدر بیماری داشتید.... و خیلی بچهها را بیمار کرد .. زندگی مادرت و تو را خراب کردند ... خدا را شکر یک مرد مسل فرشته داری ... آرزوهای بهترین ❤❤❤❤❤❤
فیلم هندی تو تهران بزرک عرض یه روز هم پدرش هم دوس پسرش ناگهانی دید حالا موضوع هواپیما و ماشین بماند😂😂یکم به شعور مخاطب احترام بزارید😅
بنظرمنک روی این زمین خاکی این چیزا راسته و هیچ غیرممکنی وجود نداره
اگه با هواپیما رفتین ماشین بابا ازکجا درآمد😮😮😮
دقیقا😅
ماشین باباازتوجیب ماملن دراومده دگه....😃😀❤
داستان قشنگی بود. فقط یه جاهاییش گنگ بود. مثلا" رشت دریا نداره. احتمالا انزلی ، چمخاله یا شهرک های اطراف بودند. دلستان غم انگیز و قشنگی بود. خدا بزرگه. ممنون
کلا راوی فقط صدای قشنگی داره ولی کلی باگ تو داستان ها وجود داره هیچکدوم از داستانها واقعیت نداره حداقل راوی نباید بگه داستانها واقعی هست واین یک دروغ هست
😮لازم است بخو۶ف ثل خک۶۵۵و ا۷ب۴ه۶ سلام
باسلام خسته نباشیدبه راوی محترم داستانهاتون خیلی با حال ❤❤
مثل همیشه عالی بود عالی ممنون از لطفتون دستتون دردنکنه عزیزدلم باصدای دلنشین وزیبای شما لذت میبریم❤❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤❤❤
مثل همیشه عالی بود ❤❤
❤❤❤❤❤❤❤❤. ممنون. و تشکر. از داستان خوبت و صدای محشرت. عالی و بی نظیر بود.
قلبم واقعا درد گرفت .
راجب پدرت.حداقل واسه مخالفتش با ارمان ب خودش زحمت نداد واقعیت رو بگه بعد از نابود کرذن مادرت مستوجب محبت نیست والا ب عقب برنگرد زندگی خوشتو ادامه بده و ب پشت سرت نگاه نکن
فاطی عزیز نمیدونم چرا این داستان رو شنیدم قلبم اتیش گرفت بهتر ه مدتی داستانهاتو گوش ندم چون خودم پر از غمم و دلشکسته وزندگی ناموفق .و با شنیدن هر داستان خیلی منقلب میشم انگار هر جمله از هر داستان زندگی منه😢😢😢😢 دیگه کم اوردم
سلام عزیزم ..خیلی مشتاق صدای گرم و دلنشین شما هستم و مثل همیشه عالی بود
بینهایت داستان قشنگی بود ❤❤❤❤
خیلی عالی بود ودر عین حال غم انگیز اما خوشحالم از اینکه در زندگی خوشبخت هستید ❤❤❤❤❤
باریکلا به شما دختر خوب که اینقدر به مادرتون خدمت کردین ان شاالله همیشه شاد و سلامت باشی و بهترینها برات اتفاق بیوفته 😘😘😘😘
بنظرم بابات به اندازه کافی تاوان داد وقتش هست ببخشی،در ضمن هر قدر به دیگرا بد کرده به تو بابای مهربان بوده❤❤❤
عالی بود داستانت بااینکه داستانت پراز درد و رنج وستم بود واین درد جانکاه ات سراخربه خوبی وخوشی به پایان رسید پدر ت را ببخش عزیز دلم درود بر شرفت وقلب مهربانت حقا که قلب پاکی داری وخداوند در رحمت و سعادت را به روی تو فرشته خوش قلب باز کرده واست سلامتی شادی طول عمر توآم با زندگی شیرین همراه با سرافرازی وزندگی شیرین و زیبا ارزومندم سعادتمند بشی انشالله شادکام هستم ازرشت
ممنون آبجی گلم با رمان قشنگت❤❤❤
هم با ه واپیما رفتین هم با ماشین😂😂😂😂
عزیزم داستانت را با چشم دل گوش دادم هرچند پدرت مقصره اما شما باد ک بالایی که داری اون و ببخش چونکه یه پدره وبخشی هم از بزرگانه آفرین بر تو که درک بالایی داری درود برشرفت واقعا دختر مهربانی هستی واست آرزوی خوشبختی وسلامتی در همه عمر آرزو مندم احسن برتو خدا یارو یاور باشه
عزیزم داستان قشنگی بود من جای شما باشم اول از همه فکر پدر کثیف وبیمارمو از سرم بیرون میکردم اصلا از فکر محوش میکردم
بسیار زیبا نازنینم داستانی پر احساس و آموزنده ❤🎉❤🎉❤🎉
❤تو نامرد نیستی عزیزم حرفی که آخرین لحظه به آرمان گفتی درسته❤❤
راستی با ماشین رفتی با هواپیما یه هو رسیدی رشت. ولی زیبا بیان کردید داستانو ممنون وخسته نباشید🌹🌹🌹🌹
سلام قصه زندگی شما خیلی جالبه خوشحالم که عاقبت خوبی پیدا کردی ولی پدرتو ببخش چند ساله دره عذاب میکشه هرچی باشه پدرته اونم دیگه عمری نداره کمکش کن به آرامش برسه ببخش وشاد تر زندگی کن
بله باتشکر از گردآورنده محترم مجری توانمند که با تن صدایی جادویی یه توجهی خاص به محتوای قصه مخصوصا میخکوب شدن مخاطب تا انتهای داستان یکی از موارد خاص این مجری محترم قابل فهمیدن هستش
گرچه کاملا محرز است قصه ای کامل با توجهی بینظیر به جزئیات حکایت از نبوغ بلامنازع نویسنده توانمند داشته اما در عین حال نمیشه منکر عدم مستند بودن اینچنین وقایع بود لا اقل ارکان ماجرا با تغییراتی کم وبیش کرارا محتمل بوده واز همین بابت است که بیشترین آموزه ها را دارد شنونده را کاملا بسمت وظایف انسانی وتعهد به مبانی انسانی را در درون او به واکنش وا میدارد تا بسادگی بفهمد کجای داستان کدامیک از افراد مجرم واقعی بوده وچرا میبایست کاملا مواظب بود خطای دیگری بحساب مرتبطین نزدیک نباید اختصاص داد این ظلمیست ناجوانمردانه وحماقتیست بی نظیر ومخاطب کاملا در مییابد که در طول زندگی خود باین اصول ومعیارهای اخلاقی انسانی باید توجه کرد یکی از آثار بشدت نگران کننده وعذاب آور برای اون آقا، پیمان بود یا آرمان،یادم رفته اون آقا درعین حالیکه نفرت،کینه،تنفری او کاملا بجا ودرست بوده اما انتخاب دختر خانم آقا فرامرز بعنوان انتقام غیر قابل قبول وابدا توجیه نداشته منظور اینکه درسهای خطیر وتوجه به مبانی انتخابهای مثبت ومنفی قطعا نیازمند تعقلی عالمانه وتدبیری حکیمانه میخواد وهمین خطای بزرگ او نظر بظاهر نشان از انتقامش وشاید بر این تصور بوده که بعداز اینکار اون حدق وکینه وتنفرش فروکش کرده وراحت خواهد شد اما دقیقا بر عکس چون صفات ارزشمند وعشق خالص اون دختر بخود را کاملا درک کرده وبر خلاف تلنگرهای درونی و وابستگی زیادی که بوجود آمده یقینا عذاب ورنجش خودش را بمراتب بیشتر وبیشتر کرده بحدی که پس از سالیان زیاد با دیدن تصادفی کیمیا خانم بصراحت باین دلبستگی وبهمریختگی ظاهرش حکایت از رنج زیاد او داشته و کاملا مشخصه از عملکرد خودش بشدت نادم بوده وبیشتر از اون خانم آسیبهای زیادی دیده وشاید تمام عمر نتواند همچین ارتباطی را تا آخر عمر نخواهد تونست تجربه کند پس نتیجه اینکه به تلاش نگارنده محترم احترام تقدیر،تشکر کاملا وظیفه دانسته ودر تمام مراحل زندگی به اصول انسانی خود پایبند باشیم در سختترین شرایط شاعر میگه:
گنه کرد در بلخ آهنگری ### بشوشتر زدن گردن مسگری
اینچنین نباید تصور ورفتار کرد
موفق وسلامت باشید
خیلی داستان خوب و اموزنده ای بود وافرین به دختر داستان و تدبیرش برای زندگی خیلی عاقلانه بود کارش
با سلام،شما کار خوبی انجام دادید👍
مثل همیشه عالی بود ممنون ❤❤❤
❤❤❤❤❤ عالی
آفرین چه عالی خدایی فن بیانت جالبه💥💥💥💥💥💥❤👍
رفع ابهام
با هواپیما رفتین یا باماشین؟؟
مردم من موندم چرا اخه دونبال زیر بغل مار میگرید والا هرکی کع داره هیت میده اگه از رو تونستید 20 دقیقه بدونه توپق زدن تعریف کنید حالا یه اشتباه شد شما به بزرگیتون ببخشید به این همه زیبایی داستان توجه نمیکنید اد اشتباه رو به رو میارید جاش انرژی بدید ممنون ازتون رفقا 😅
بالاخره بخشش بهتر از هر واکنشی هست، خودش به اندازه کافی پشیمونه
من هرگز چنین حیوانی را نمیبخشم. پدرت یک حیوان بوده که در کشورهای قانونمند محکوم به حبس ابد میشد. مطمئن باش رفتار زشتش را تا به حال هم ادامه داده مگر اینکه درمان کرده باشه. چون این یک بیماریست که توسط تراپی درمان میشه و از آنجایی که پدرت تراپی نداشته شک نکن باز هم ادامه داشته کارش. ارمان بیمار، پدرت هم بیمار که باید از هر دو دور باشی. خداوند به آرش سلامتی بده و خوشبختی تون پایدار باشه. خداوند مادرت را هم بیامرزه. روحش شاد
سلام فاطی جون بازه داستان غم انگیز واما جالب وعبرت آموز بود ممنونتم دست گلت درد نکنه خدارا شکر کمیل هم گرچه رنج زیادی کشیده وپدر ش کارهای بدی را کرده واما هرچه باشه پدره شاید هم پشیانه احترام دچپدر هرچه باشه بازم واجبه باید اونو ببخشه واشتی کنه خدا نشالله خوشبختی کنه ❤❤❤🎉🎉🎉
کاردرستی کردی تعرض بچه های مردم
و دیدن صحنه کارزشت پدرت و نابودی
زندگی مادرت عزیزم دخترم به شوهرت وفادار باش و عاقبت بخیر شوی صدای گرم و ارامبخش شما به آدم آرامش روحی و روانی میده خسته نباشی ❤❤❤❤❤❤❤❤
مرسی عزیزم
صدات عاليه! لهجه ى با مزه اى هم دارى! ق رو گ ميگى، و برعكس👌🙂👏👏👏
مرسی از شما 😢😢😢😢😢
سلام عزیزم شما بهترین کارراکردی وقتی پدرت نمیتوانسته نفسش را کور کنه پس قابل ستایش نیست بروزندگی توراخوش بگذزر❤😊
سلام سپاس از روايت فوقالعاده شما پیروز و پاینده باشید آمين ❤🎉❤🎉❤🎉❤
کاش دختر سیعد جون هم این کار میکردن 😢
کینه فقط بدبیاری و نا امنی میاره ، آرمان ضربه روحی وحشتناکی رو تو دوران کودکی دیده بود و شما عزیزم کار خوبی کردی که با آرش ازدواج کردی سعادت و سلامتی و خوشحالی برای شما و بچه هات و همسرت آرزومندم و خدا مادرتون رو رحمت کنه با سر بلندی به زندگی قشنگت ادامه بده ،🎉❤🎉❤🎉❤🎉
سلام ممنونم بابت روایت وصدای قشنگتون❤❤❤❤❤
خیلی زیبا و عالی بود دمتگرم ابجی حالمون بهم ریخت ناراحت شدیم ولی پایان خوشی داشت ایولا ❤
آمبولانس ۱۲۵ اون عدده واسه آتش نشانی هستا
فیلم و داستان هندیه 😊😅
اگر ایشون حالشون بهم خورده و تنها بوده باید آتش نشانی درب منزل را باز میکرده تا آمبولانس و امداد پزشکی بتونه وارد بشه این وظیفه آنهاست نه امدادپزشکی و در ادامه هم گفت که آمبولانس هم آمد.
خيلى تحسين و دم بريده!!!!!!
تخس!!!!!
پدرش در را باز کرده بود چون وقتی مادرش پدرش را در آن حال دید شوکه شده بود و پدرش در خانه بود. حالا جرا آتش نشانی در را باز میکرد؟ @@maryamchahandehpey7767
کارت درسته 😍
مرسی
درود و سپاس از راوی عزیزمون. 😊❤🌹💛🍀🥇👌🏼👍🏼🙌🏼🤗😍😘🙏🏼👏🏻👏🏻👏🏻.
سلام امشب هم مثل همیشه باشنیدن داستان البته با اون صدای جذابت کلی حال دلمون عوض شد اولش اشک مارو درآوردی اما خداروشکر پایانش قشنگ بود برات بهترینهارو آرزو میکنم وامیدوارم همیشه دست خدا بالاسرت باشه وتوزندگی شادوسلامت وخوشبخت باشی عزیزجون❤
اون ماشین هم باهواپیمابرده بودن😅😅😅😅
ممنون ولی همچنین آدمی حیف اسم پدر که روی همچین هیولای بگذارند باید قیدش رو بزنی و فکر کنی از اول مرده چون با تو و زندگی مادرت همچین کارهای پلیدی رو کرد و باعث انتقام بی شرمانه اون پسر شد
سلام برای بار هزارم عزیزم مرسی که بااین صدای دلنشین و آسمانیت بهم آرامش میدی فاطی جان دوستتدارم مهربونم ❤❤❤❤
سپاس بانو
سلام داستان غم انگیز بود مثل همیشه عالی داستان رو تعریف کردید
چرا با ناله تعریف میکنی داستان ها را، من دوست دارم گوش کنم اما باید حالت تند بزارم که این لحن تعریف را نشنوم بخدا که صدات عالیه اگه این ناله ها را کم کنی ❤️❤️ سپاسگزارم
عزیز دل ما انسان ها گناه کاریم و از خداوند طلب امروزش میکنیم و امید داریم که بخشیده شویم . اما توکی هستی که پدرت را بخشیده نمی توانی او با تو هیچ بدی نکرده جوان بود اشتباه کرد و به مادرت به نوع احسن رسیدگی کرد . گناه خودت است که با وجود مخالفت پدرت شب به خانه آرمان رفتی و بدون ازدواج باهاش همبستر شدی متاسفانه ما انسان همیشه گناه خودت را به گردن دیگران می اندازیم . اینجا خودت گنهکار هستی . بنظر من برو با پدرت صحبت کن پیش خود تان بیارش و بگذار چند سال آخر زندگی اش را با دختر ، داماد و نوه هایش سپری کند اگر این کار را نکنی بعد از فوت پدرت تا آخر عمر وجدانت ترا ارام نمی گذارد . خدا میداند که در این چندین سال پدرت چقدر زجر دیده و رنج کشیده یکبار خود را بجای او قرار داده و از نظر او دنیا را ببین .
چه زندگی!! نه نامردی نمیکنی چون اون مرد بچه بازه و به هیچ عنوان نباید بچه هات رو دوروبرس بزاری. ❤آرزوی بهترینها . اون پسر هم مارش خیلی نامردی بود. سما بی گناه بودی مزد انسانیتت برای مادرتون رو خدا بتون داد❤❤❤❤❤
قصه خوبی بود ، نظر دیگری ندارم ❤
با سپاس از شما برای انتخاب و بیان شیرینت ❤🎉❤🎉❤🎉
سلام بهترین راوی خسته نباشید با صدای دل نشینتون ❤
ب نظرم بابات خودش تنبیح شده دیگه درست گناهش نابخشیدنیه ولی شما ببخشش جز شماکسیونداره اگه خدایی نکرده از دس بذیش پشیمون میشی ک چرا بهش سر نزدی و...
خدایا شکرت ❤❤❤❤❤❤❤خدایا شکرت ❤❤❤❤❤❤خدایا شکرت ❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉 که خوشبخت شدی
بابات نامرد تو کار خوبی کردی ❤❤❤❤❤❤
ای کیو داره میگه بابام دوتا ماشین داشت با یکیش رفتین هواپیما از کجا درااوردی😂😂😂
پدرم ی اشتباه ی کرده بچه دوست داشته حضرت علی علیه السلام گفت ه اگه شب ی خطای از کسی دیدی صبح فاش نکن ی وقت توبه کرده
سلام ودرودبرخانم خوش صدا وراوی عزیز چقدرداستان غم انگیزی بود❤کیمیاجان شماکاربدی نکردی شایدم یاهرکس دیگه ایی هم بودبدترشوانجام می داد😢حق همچین پدریه که تنهابمونه چون بقول خودت زندگی خیلی هارونابودکرد همین طورمادرتوبدبخت کرد زندگی شمارو سیاه کرد حقته که هررفتاری بکنی❤انشالله تاآخرعمرت توخوشی باشی دیگه هیچ وقت رنگ غم نبینی❤
هرکس جواب عمال خودش مید باید با پدرت ارتباط برقرار کنی❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خدارا شکر که عاقبت بخیر شدی وپدرتم حقش باید تقا س کارش ببینه
بسیار عالی بود واقعا لذت بردم❤
درود کارت درسته ناراحت نشو
ممنون از داستان خوبتون وراوی خوش صدا، بنظر من اعمال هر کس ب خودش ربط داره و پدرشما دروست انسان خوبی نبوده در جامعه ولی برای شما پدر خوبی بوده وضیفه شما هم اینه ک فرزند خوبی باشین برای پدرتون، پدرتونو ببخشید و کنارش باشید اگر گناهی هم باشه خدا خودش تقاصشو گرفته و میگیره، سعی کن دلتو از کینه پاک کنی تا بتونی مادر خوبی برای بچه هات باشی
چه پدر خوبی که بفکر بچه اش نبوده وقتی مادرش رو برده بیمارستان بچه چقدر از تنهایی و تاریکی ترسیده اون پدر یک لحظه به یاد بچه اش نیفتاد فکر نکرد همون کاری که با بچه های مردم کرد ممکنه الان که دخترش تنهاست یکی همون بلا رو سر دختر خودش بیاره آدم بد همیشه بده اصلا فکرکن مرده
ممنون
داستان جالب تاثیر گذاری بود
که
بهترین صدا و بهترین کانال داستان 😍
عزیزدلم 😍
مرسی از داستانهای زیبا وصدای زیبات ❤❤❤❤❤
اون پدر و مرد نبود. حتی امکان داره به بچههات هم دست درازی کنه.
خیلی خیلی قشنگ بود پدرتون خیلی کارهای بدی درحق همه کرده بنظرم بخاطر خداوند متعال ببخشیدش تاقلبتون آروم بگیره
بسیار عالی
عالی ❤
خسته نباشید خیلی عالی بود دررابطه با پدر قصه خوب میکنید که دورمیمونید برای بچه هاتون هم نامحرمه😢
کار درستی میکنی که با پدرت در ارتباط نیستی کسی که با بچه های بیگناه و معصوم دست درازی میکنه چه پدر باشه چه برادر هیچ.فرقی نداره ارتباط باید کاملا قطع بشه و در پایان برایت وفرندانت و شوهرت بهترینها را آرزو دارم
اگر خواستید فقط با پدرتون بتنهایی روبرو بشید، به هیچ وجه نگذارید نزدیک بچه هاتون بشه، اون خصلت تا آخر عمر باهاشون هست، این خطر را بجون بچه هاتون نندازید
ممنون از داستان زیبا
سلام وخسته نباشین عزیزم من همه داستان شما رو گوش دادم واز دخترعاقل مملکتم که عاقلانه تصمیم به درست زندگی کردن خودش وخانواده خودش گرفته بسیار به خودم میبالم عزیزم تودرمورد پدرت بسیار کار درستی کردی وهیچ هم ناراحت واون هم باید بسزای اعمال بدش برسه موفق وسلامت باشی وبلاگتون آرزوی به روزی سلامتی وشادی وخوشحالی رودارم موفق باشید❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
ی روز ب داستان هاتون گوش ندم روزم شب نمیشه🤣🤦🏻♀️
سپاس بیکران از راوی عزیز خداقوت ❤❤❤❤❤گگ
سلام وخسته نباشیدبه راوی خوش صدا وممنون به خاطر بیان شیرینتون❤❤ اماقصعه بعدازسالهااومدن تهران اونم تهران به این بزرگی اون همه آدم تومیان اون شلوغی آرمان دیدخدایا چرابعضی قصه ها یکمقدارخالی بندی میشه بعدمیگه باهواپیمارفتیم توماشین نشستیم رفتیم شمال..تادرخونه همسایه هم زدبرای پرستار یه پسردروبازکرد یه دل نه صددل عاشقش شد بختشون هم همه جا بازمیشد..بلاخره تموم شدولی به مخاطب اترام بذاریدممنون میشم...
فاطی جونم فدای اون صدای لطیف تون بشم عزیز دلم❤❤❤❤❤❤❤❤❤
داستان عالی بود فقط دخترم حالا که خدا بتو نظر کرده تو هم پدرت را ببخش و فراموش کن بدیدنش برو و بدان او تفاص بدی پس داده تو دیگه مجازاتش نکن تازه شانس اوردی با ارمان ازدواج نکردی چون الان در تیمارستان بودی
اما تو دختر خوش صدا کارت جرف نداره خوشبخت باشی الهی❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عزیزم کینه خوب نیست ولی پدرتو ببخش درسته در حقت بدی کرده ولی اون خیلی داره عذاب میکشه ببخشش و آرزوی خوشبختی برات میکنم موفق باشی ❤
عزیزم اگر پدرت رو ببخشی این چرخه معیوب متوقف میشود، چرا که انرژی ببخش عشق میآفریند ، همان چیزی که بشر به آن نیازمند است.❤
ممنون فاطی جون گل❤
Cheghad ghamgin ama che ghashang tanom shod❤inshala harja ke bashi halet khob bashe
عهههههه مگه نه با هوا پیما بود ماشین از کجا اومد 😮😮😮😮
راستی یک جاهایی تو داستان تون اشتباهاتی هست. مثلاً به جای آرمان گفتین پیمان
یا اونجا که با هواپیما رفتن ماشین پدر رو چطور بردن
و این که بدون کار کردن زندگی شون و امورات شون از کجا میگذشت
یعنی اونقدر ثروتمند بودن که نیاز به کار نداشتن و یا پدر خرجی براشون میداده اینم جای سوال داشت و در موردش چیزی گفته نشد
شرمنده که این اشکالات رو مطرح کردم
باز هم سپاس
ایام به کام
کار بسیار خوبی انجام دادی به چنین افرادی نباید ترحم کرد ترحم بر پلنگ نیز دندان جفا کاری بود بر گوسفندان
کار بسیار درستی میکنی به پدرت سر نمیزنی
هرکسی که با یه زن بخوابه و تولید مثل کنه میشه پدر ژنتیکی آدم
پدر بودن تعریف دیگهای داره
باید پدر عوضیش رو به عنوان یک بچه باز تحویل قانون میداد 🫤
عالی بود🎉
ممنون
سلام عزیزم خوش اومدی عشقم ❤❤❤❤
باسلام خسته نباشید خانم محترم غصه گو تمام تا اخرین لحظه ناراحت بود م احساس میکردم هر لحظه داره گریم میگیره ولی وقتی پای ارمان به این شکل امدوسط فهمیدم خیلی خالی بندی داره پس سعی کردم بهتون بگم بهتره کمی برید پیش اساتید کمی داستان نویسی رو یاد بگیرید ممنون❤😂😅
قانون میبایست پدرت رادادکاهی کند و نه تو و نه اون مرد جوان.
اون پسر باید شکایت میکرد نه که اون بلا را سر تو در بیارد.
تکلیف اون بچهای دیگر که اصیب دیدن چیه؟ اونها کجاند؟
اون بچها نیاز به تراپی دارند. زندگی اونها هم خراب شده.
بچه آزاری یک بیماری هست و اگر رسیدگی نشود فاجعه است.
لطفا یک ساپورت گروه درست کن و اون بچهای دیگر را هم پیدا کن.
ببین درکشورهای دیگر چطور با این قضیه deal میکنند.
ریشه یابی کنی شاید پدرت هم دلاوران کودکی ازار دیده و این یک سیکل تمام نشانی هست. برای اینه که میگم باید اون بچه ها تراپی و درمان روانی بشوند.
موفق باشید. 🌸
You and your mother very very good sister jan 😊❤❤❤
ماشین توقسمت بار هواپیماگذاشتن
نخیر جناب ، راوی گفت با هواپیما پرواز کردیم و بار دوم گفت با ماشین حرکت کردیم
آخه عزیز من رشت که دریا و
جنگل نداره 😮😮