نقد و تفسیر از خود اپیزود دیدنی تر بود به این ویدئوی شما 9 میدم اون یک نمره هم بخاطر گیر دادن زیاد شما به پدر ماهرخ کم کردم چون نمیپذیری از این پدرهای ناهمگن در واقعیت کم نداریم به حال ممنون از نقدهای زیبات
سپاسگزارم از نظر لطف شما، و اتفاقا قبول دارم که این پدر های ناهمگن در واقع قسمت اعظمی از بافت پدران ایرانی رو شکل دادن، اما مشکلم دقیقا همینه، که این خیلی تیپیکاله، اگر میتونستیم یه پدر تیپیکال منحصر به فرد ببینیم، فاصله تیپ تا شخصیت طی میشد، و این داره جایی خودش رو نشون میده که شخصیت پردازی نقش کلیدی در سریال داره...یعنی شخصیت پردازی انقدر به درستی شکل گرفته در بهنام و ماهرخ و ثریا که در مقایسه با اون ها پدر ماهرخ انگار یه چیزی کم داره
@@Pasar2490 صد در صد، آیم جاست کیدینگ، کامنتت دوبار اومده بود، یکیشو ریپلای کردم، بله کاملا شخصیه یکی دیگر رو کاملا حرفه ای و سینمایی هست پاسخ گفتم، که نشون بدم بیشتر هدفم ایجاد یک فضای مفرح و توسعه تجربه سریال های شبکه نمایش خانگیه، مگرنه اصراری روی نظراتم ندارم و خوشحال میشم نظر شمارو بشنوم و ایده های خودمو تغییر بدم...
کجایی آقا از هر سریال یه نقد میدی تمام لااقل باید از هر چند قسمت نقد بفرمایید که مراحلش بخوبی طی بشه قبلا خیلی فعال تر بودی چرا انقدر عوض شدی ،سر زخم کاری وپوست شیر هرهفته بودی الان چرا دیر به دیر میای
والا نمیصرفه، بذار حقیقتشو بگم، الان در پی اینم که با انتشار منظم ویو هارو افزایش بدم ولی فک کنم خیلیا دارن تولید محتوا میکنن در مورد این سریالا و دیگه مثل قبل ویو نمیاد سمتم، برای همین انگیزه ای ایجاد نمیشه که ویدیو های متعدد داشته باشیم، مشکلم دقیقا از همون زخم کاری ایجاد شد که خیلی براش انتظار داشتیم اما یه افتضاح بود! پوست شیرم که خودش و مسائل حولش انقدر جذاب بود میطلبید دائم روش کار کنیم! حالا اگر پوست شیری پیدا شه چرا که نه! دوباره همون روال سابق برمیگرده! ولی وقتی از سریالی با اون ابعاد خبری نیست نمیشه خیلی وقت صرفش کرد، به علاوه که مسائل بسیاردیگه ای هم نقش دارن تو عملکرد کانال، مثلا اینکه من اصلا نمیدونم با زندگیم چیکار کنم و کلا وحشت زده هستم
موافقم با حرفهات اون قسمت شنل قرمزی یه کم لوس بود و قسمت تابلو قدیمی هم تا جایی که میگفت برکت رفته کافی بود ولی زن و خانه سالمندان خوب نبود رضا هم دلیلی نداشت عصبانی بشه تهش
خروش رضا بی مقدمه بود، اما میتونست با ارائه یک ساختمان مناسب در دیالوگ ها به خوشی ختم شه که این اتفاق نیفتاد، شنل قرمزی کاملا تو ذوق میزد، موافقم، خانه سالمندانم داشت کاری میکرد که مقدمه سکانس حاج مظفر فراهم شه، اما بازم من اون سکانس تابلورو پسندیدم شدیدا...
پدرام شریفی انتخاب های خوبی نکرد بعد از همگناه...مگرنه اونجا نشون داد یه ستاره داره میاد بیرون...حالا امیدوارم نقش متناسبش در در انتهای شب کمک کنه که بیاد رو دور، منم بدم نمیاد ازش...
منم همینم والا! اپیزود پیشو واقعا دوست داشتم و دیگه به خودم اجازه ندادم تمرکز کنم رو نقاط ضعف سریال، یعنی ذهنم خودشو به راحتی گول میزد و ترجیح میداد بخش های مثبت سریال رو پررنگ کنه، اما این اپیزود اونجوری کار نکرد برام، برای همین تو ویدیو گفتم ازون اپیزود پرفکتا نبود...
خاکم سلطان، والا من همینجوری وحشت زده ام از حجم استرس پیش رو در زندگی، میخواستم اینکارو کنم ولی نمیتونم وحشتشو تحمل کنم در حال حاضر، چون همین الان آلردی جمعه ندارم، و باید بنویسم زخم کاری و در انتهای شب و پدرخوانده(که از یه کانال دیگه پخش میشه) ولی داریوشو اگه قسمت شد همون چهارشنبه ها منتشر میکنم
قطب شمالو اصن ندیدم ولی اگه ببینم دو سه میدم بهش، و اینم چون سریال خیلی خوبیه با سخت گیری بیشتری باهاش برخورد میشه، یعنی مثلا زخم کاری کلا فیلمنامش زیر سواله، اما اینجا فیلمنامه اونقدر خوب هست که اشکالات به یک بخشی از دیالوگ ها وارد بشه...خلاصه که هرکه بامش بیش برفش بیشتر، این شش شش بین المللیه
ببین اتفاقا به نظرم جریان موجود در گالری بیشتر شبیه فضای اداره تعریف شده، سریال هم این فضا رو میذاره رو به روی زندگی رضا به عنوان زندگی آرتیستیک، و این شنل قرمزی و جنگلم داشت میرفت به همین سمت ولی نشد
توی قشر هنری جامعه همینطوره نگاهشون نگاه پناهنده شاعرانه است مثلا اگر کمی فروغ خونده باشید یا سهراب سپهری کمی تاتر دیده باشید خیلی بیشتر ازین سریال لذت می برید
@@sepidehsagheb6729 دوست عزیز هم فروغ خوندم، هم سهراب سپهری، و هم تئاتر بسیار دیدم و هم بازیگر تئاتر هستم پس راه پاسخ دادن به انتقاد این نیست که بگی نه شما نمیدونی! اینه که جواب منطقی بدی. قشر هنری جامعه یعنی چی دقیقا؟ پس چرا فیلم اصغر فرهادی ادا نداره؟ اون از جامعه هنری نیست؟؟
کلا آیدا پناهنده روی یک مرز باریک حرکت میکنه، و این خودش تحسین برانگیزه، یعنی این انتخاب انتخاب سختیه، که از دل یک داستان ملودرام تیپیکال انقدر کشش خارج کنی و موفق باشی، اما قبول دارم در معدود سکانس هایی(به نظر من معدود) این دیالوگ ها و اتفاقاتی که در سریال در جریانن میرن سمت ادا...مثلا تاکید شدید روی زالو ها و نسبت دادشون به ثریا و زندگیش و بعد تقسیم بندی انواع زالو...این ها اوردوز بودن و بوی ادا گرفتن، اما فک نمیکنم هدف آیدا پناهنده ادا درآوردن باشه، به نظر هدف قصه گوییه، زالاوا هم همینطور بود که آیدا پناهنده و ارسلان امیری نوشته بودن، قصه داشت پیش میرفت
از اونجایی که هیتر جدی این سریالم، باید بگم گفتوگوی اون اقا با پارسا پیروزفر که از تابلوی قدیمی شروع شد و به زن جدید و خاطرهسازی رسید، واقعا لوس، فیک و مسخره بود!
والا من اتفاقا اون سکانس حاج مظفرو خیلی پسندیدم، ایده خوبی بود، اینکه اتفاقاتی که داره در زندگی بهنام رقم میخوره به طرز غریبی وارد دیالوگ هاش با حاج مظفر شد جالب بود، تو چشمم نمیزد چون ری اکشن بهنام به این صحبت ها ری اکشن بهنامی ای بود...
@@diboooli اتفاقا سریال چندباری رفت سمت اتفاقاتی که میکشن سمت سورئالیستیک، مثلا دوقلو ها در دفتر خانه یا داپلگنگر بهنام و اتوبوسی که بهنام رو میبره به انبار مهمات... این هم از همون جنس بود، هرچند که خیلی خیلی رقیق تر ارائه شد، من ترجیحم اتفاقات عجیبه به شخصه...اما نمیشه گفت سریال ادعای رئالیست بودن داره، سریال ادعا داره که انسان رو میشناسه و این احتمال نادر فرصتی بود برای توصیف این شناخت، برای توسعه موقعیتی که بهنام در اون قرار داره و این پاسخ های بهنام رو به عقیده من خیلی جذاب کرد، مثلا نشون داد که بهنام آدم رو راستیه، چیزی که ما ازش دیدم با پاسخ هایی که حاج مظفر داد همسو بود، اما همزمان میشه با توجه به بهنام بودن بهنام به این فکر کرد که آیا بهنام با خودش رو راسته؟ چون پاسخ هاش احتمالا با چارچوب های ذهنی ما متفاوتن
#Dar_Entehai_Shab 🔥🔥🔥🔥
5:04 ولی بابای ماهی خیلییی خوبه
قبول دارم، چون شبیه همه باباهاست، شبیه بابای خود من هست، ولی از آیدا پناهنده انتظار شدیدی میره...
@@cfcin I see😉
❤❤❤❤
❤️❤️
السپاس
به به
سپاس از ثبت ركورد صفر ويو وإن كامنت😂🤘🏻
اتفاقا اين اپيزود خيلي جالب بود و حرفهاي زيادي براي گفتن داشت. من دوستش داشتم. فقط با كشدار بودن قضيه ي شنل قرمزي كاملا با شما موافقم.
شاید نباید میذاشتمش کنار اپیزود پنجم، چون یه مقدار جلوتر بود این اپیزود، ولی اونقدر بهم نچسبید که اپیزود پیش یا اپیزود دفترخونه که بی نظیر بود چسبیدن
نقد و تفسیر از خود اپیزود دیدنی تر بود به این ویدئوی شما 9 میدم اون یک نمره هم بخاطر گیر دادن زیاد شما به پدر ماهرخ کم کردم چون نمیپذیری از این پدرهای ناهمگن در واقعیت کم نداریم به حال ممنون از نقدهای زیبات
سپاسگزارم از نظر لطف شما، و اتفاقا قبول دارم که این پدر های ناهمگن در واقع قسمت اعظمی از بافت پدران ایرانی رو شکل دادن، اما مشکلم دقیقا همینه، که این خیلی تیپیکاله، اگر میتونستیم یه پدر تیپیکال منحصر به فرد ببینیم، فاصله تیپ تا شخصیت طی میشد، و این داره جایی خودش رو نشون میده که شخصیت پردازی نقش کلیدی در سریال داره...یعنی شخصیت پردازی انقدر به درستی شکل گرفته در بهنام و ماهرخ و ثریا که در مقایسه با اون ها پدر ماهرخ انگار یه چیزی کم داره
@@cfcin کاملا قانع شدم ممنونم از توضیحتون
نقدهاتون نظر شخصیتونه دیگه؟ چون حرفه ای و سینمایی نیست!
خیر، نظرات کاملا حرفه ای و سینمایی هستن
@@cfcin این هم البته نظر شخصیه شماست🧐
@@Pasar2490 صد در صد، آیم جاست کیدینگ، کامنتت دوبار اومده بود، یکیشو ریپلای کردم، بله کاملا شخصیه یکی دیگر رو کاملا حرفه ای و سینمایی هست پاسخ گفتم، که نشون بدم بیشتر هدفم ایجاد یک فضای مفرح و توسعه تجربه سریال های شبکه نمایش خانگیه، مگرنه اصراری روی نظراتم ندارم و خوشحال میشم نظر شمارو بشنوم و ایده های خودمو تغییر بدم...
بهترین سکانس این قسمت، سکانس حاج مظفر بود و بهنام
متاسفانه خودم که ویدیو رو دیدم با خودم گفتم شت! چرا به اون سکانس نپرداختم، ولی دیگه دیر شده بود
من عاشق بازی آقای داود نزادم به نطرم عالیه چرا میگید نقطه صعفه. به نطرم به قول فراستی خیلی دراومده که
والا من هنوز نرسيد به بازيش، مشكلم طراحي شخصيتش تو فيلمنامست...بازيش اوكيه به نظر منم
کجایی آقا از هر سریال یه نقد میدی تمام لااقل باید از هر چند قسمت نقد بفرمایید که مراحلش بخوبی طی بشه قبلا خیلی فعال تر بودی چرا انقدر عوض شدی ،سر زخم کاری وپوست شیر هرهفته بودی الان چرا دیر به دیر میای
والا نمیصرفه، بذار حقیقتشو بگم، الان در پی اینم که با انتشار منظم ویو هارو افزایش بدم ولی فک کنم خیلیا دارن تولید محتوا میکنن در مورد این سریالا و دیگه مثل قبل ویو نمیاد سمتم، برای همین انگیزه ای ایجاد نمیشه که ویدیو های متعدد داشته باشیم، مشکلم دقیقا از همون زخم کاری ایجاد شد که خیلی براش انتظار داشتیم اما یه افتضاح بود! پوست شیرم که خودش و مسائل حولش انقدر جذاب بود میطلبید دائم روش کار کنیم! حالا اگر پوست شیری پیدا شه چرا که نه! دوباره همون روال سابق برمیگرده! ولی وقتی از سریالی با اون ابعاد خبری نیست نمیشه خیلی وقت صرفش کرد، به علاوه که مسائل بسیاردیگه ای هم نقش دارن تو عملکرد کانال، مثلا اینکه من اصلا نمیدونم با زندگیم چیکار کنم و کلا وحشت زده هستم
موافقم با حرفهات اون قسمت شنل قرمزی یه کم لوس بود و قسمت تابلو قدیمی هم تا جایی که میگفت برکت رفته کافی بود ولی زن و خانه سالمندان خوب نبود رضا هم دلیلی نداشت عصبانی بشه تهش
خروش رضا بی مقدمه بود، اما میتونست با ارائه یک ساختمان مناسب در دیالوگ ها به خوشی ختم شه که این اتفاق نیفتاد، شنل قرمزی کاملا تو ذوق میزد، موافقم، خانه سالمندانم داشت کاری میکرد که مقدمه سکانس حاج مظفر فراهم شه، اما بازم من اون سکانس تابلورو پسندیدم شدیدا...
نمیبینمش اما پدرام شریفی و پیروزفر رو هستم شریفی بیشتر حقشه بیشتر دیده شه خیلی خوبه
پدرام شریفی انتخاب های خوبی نکرد بعد از همگناه...مگرنه اونجا نشون داد یه ستاره داره میاد بیرون...حالا امیدوارم نقش متناسبش در در انتهای شب کمک کنه که بیاد رو دور، منم بدم نمیاد ازش...
@@cfcin دقیقا 🤝
میگن دو قسمت دیگه مونده که
والا تو ویکی پدیا هم همینو زده ولی من از یکی دوستام که در یکی از وی او دی ها مشغوله شنیدم هشت قسمتیه
فهیمه نه حکیمه 😅فهیمه مال پایتخت بود 😬
بله متوجهم
ولي فهيمه تا ابد فهيمست
نقد هاتون درست بود ولی به نظرم زیاد دارید سخت میگیرید. این اپیزود رو واقعا دوست داشتم.
منم همینم والا! اپیزود پیشو واقعا دوست داشتم و دیگه به خودم اجازه ندادم تمرکز کنم رو نقاط ضعف سریال، یعنی ذهنم خودشو به راحتی گول میزد و ترجیح میداد بخش های مثبت سریال رو پررنگ کنه، اما این اپیزود اونجوری کار نکرد برام، برای همین تو ویدیو گفتم ازون اپیزود پرفکتا نبود...
پسر تو چقدر خوبی
هم بیار یکم زودتر یعنی همون جمعه عصر بده بیرون نقدت رو
زمان عنصر مهمیه در نقد سریالهای در حال پخش
خاکم سلطان، والا من همینجوری وحشت زده ام از حجم استرس پیش رو در زندگی، میخواستم اینکارو کنم ولی نمیتونم وحشتشو تحمل کنم در حال حاضر، چون همین الان آلردی جمعه ندارم، و باید بنویسم زخم کاری و در انتهای شب و پدرخوانده(که از یه کانال دیگه پخش میشه) ولی داریوشو اگه قسمت شد همون چهارشنبه ها منتشر میکنم
باز هم این سریال صد سرو گردن بالاتر از بهترین آثار ایرانیه.همه آثار ایرانی.نمره 6 کم لطفی بود.اگه این نمرش شیشه پس قطب شمال چنده مؤمن?
قطب شمالو اصن ندیدم ولی اگه ببینم دو سه میدم بهش، و اینم چون سریال خیلی خوبیه با سخت گیری بیشتری باهاش برخورد میشه، یعنی مثلا زخم کاری کلا فیلمنامش زیر سواله، اما اینجا فیلمنامه اونقدر خوب هست که اشکالات به یک بخشی از دیالوگ ها وارد بشه...خلاصه که هرکه بامش بیش برفش بیشتر، این شش شش بین المللیه
راجع به کلمات جنگل و شنل قرمزی و... میشه استناد کرد به هنرمند بودنشون و اونموقع طبیعیه که اینجوری حرف بزنن
ببین اتفاقا به نظرم جریان موجود در گالری بیشتر شبیه فضای اداره تعریف شده، سریال هم این فضا رو میذاره رو به روی زندگی رضا به عنوان زندگی آرتیستیک، و این شنل قرمزی و جنگلم داشت میرفت به همین سمت ولی نشد
@@cfcin تکرارش خرابش کرد
@@HosseinDerakhshan-c6m دقیقا
زاویهی نو ایدا پناهنده زیااااادی ادایه تو رو خدا بپذیرین 🥺🤦🏼♀️
توی قشر هنری جامعه همینطوره نگاهشون نگاه پناهنده شاعرانه است مثلا اگر کمی فروغ خونده باشید یا سهراب سپهری کمی تاتر دیده باشید خیلی بیشتر ازین سریال لذت می برید
@@sepidehsagheb6729 دوست عزیز هم فروغ خوندم، هم سهراب سپهری، و هم تئاتر بسیار دیدم و هم بازیگر تئاتر هستم پس راه پاسخ دادن به انتقاد این نیست که بگی نه شما نمیدونی! اینه که جواب منطقی بدی. قشر هنری جامعه یعنی چی دقیقا؟ پس چرا فیلم اصغر فرهادی ادا نداره؟ اون از جامعه هنری نیست؟؟
@@sepidehsagheb6729 دقیقا کجای این سریال ارتباطی با تئاتر داره؟ کمی تامل اگر کنید نهایتا با هنر نقاشی ارتباط داره
کلا آیدا پناهنده روی یک مرز باریک حرکت میکنه، و این خودش تحسین برانگیزه، یعنی این انتخاب انتخاب سختیه، که از دل یک داستان ملودرام تیپیکال انقدر کشش خارج کنی و موفق باشی، اما قبول دارم در معدود سکانس هایی(به نظر من معدود) این دیالوگ ها و اتفاقاتی که در سریال در جریانن میرن سمت ادا...مثلا تاکید شدید روی زالو ها و نسبت دادشون به ثریا و زندگیش و بعد تقسیم بندی انواع زالو...این ها اوردوز بودن و بوی ادا گرفتن، اما فک نمیکنم هدف آیدا پناهنده ادا درآوردن باشه، به نظر هدف قصه گوییه، زالاوا هم همینطور بود که آیدا پناهنده و ارسلان امیری نوشته بودن، قصه داشت پیش میرفت
@@cfcin مرسی ازتون که همیشه منصفانه نظر میدین حتی اگر مخالف باشین 👌🏻👌🏻👌🏻
آقا داری کم لطفی میکنی به این فیلم..... در حالیکه زخم کاری رو مثبت میبینی😳😐🤯 در عجبم😡
نه والا! زخم کاری رو فقط اپیزود اولش رو نسبت به فصل دومش مثبت دونستم مگرنه غلط بکنم ازین غلطا بکنم
از اونجایی که هیتر جدی این سریالم، باید بگم گفتوگوی اون اقا با پارسا پیروزفر که از تابلوی قدیمی شروع شد و به زن جدید و خاطرهسازی رسید، واقعا لوس، فیک و مسخره بود!
حالا چرا هیتر 😂همین که درگیرت کرده نشون میده کارش درسته 😌
@@meganw4912 زخم کاری فصل دو رو هم خیلیا میدیدن ولی سریال خوبی نبود! من بخاطر گل روی آقای پیروزفر میبینم
والا من اتفاقا اون سکانس حاج مظفرو خیلی پسندیدم، ایده خوبی بود، اینکه اتفاقاتی که داره در زندگی بهنام رقم میخوره به طرز غریبی وارد دیالوگ هاش با حاج مظفر شد جالب بود، تو چشمم نمیزد چون ری اکشن بهنام به این صحبت ها ری اکشن بهنامی ای بود...
@@cfcin چند درصد احتمال داره در دنیای واقعی چنین مکالمهای رخ بده؟ سریال ادعای رئالیستی داره و اینه که کارشو خراب میکنه
@@diboooli اتفاقا سریال چندباری رفت سمت اتفاقاتی که میکشن سمت سورئالیستیک، مثلا دوقلو ها در دفتر خانه یا داپلگنگر بهنام و اتوبوسی که بهنام رو میبره به انبار مهمات... این هم از همون جنس بود، هرچند که خیلی خیلی رقیق تر ارائه شد، من ترجیحم اتفاقات عجیبه به شخصه...اما نمیشه گفت سریال ادعای رئالیست بودن داره، سریال ادعا داره که انسان رو میشناسه و این احتمال نادر فرصتی بود برای توصیف این شناخت، برای توسعه موقعیتی که بهنام در اون قرار داره و این پاسخ های بهنام رو به عقیده من خیلی جذاب کرد، مثلا نشون داد که بهنام آدم رو راستیه، چیزی که ما ازش دیدم با پاسخ هایی که حاج مظفر داد همسو بود، اما همزمان میشه با توجه به بهنام بودن بهنام به این فکر کرد که آیا بهنام با خودش رو راسته؟ چون پاسخ هاش احتمالا با چارچوب های ذهنی ما متفاوتن
نقدهاتون نظر شخصیتونه دیگه؟ چون حرفه ای و سینمایی نیست!
بله بله نظر شخصیمه و حرفه ای و سینمایی نیست