دلایل قهر: ۱- خشم و عصبانیت ۲- دیگری را کنترل کنند و وادار به حرف زدن کنند ۳- به دیگران رنج بدم ۴- به اهدافم میرسم ۵- رنج دادن دیگران بدون اینکه خودمان بد بشیم ۶- بی فایده هست با کسی حرف بزنم ۷- اهمیت ندادن به دیگران ۸- خیلی باهم مختلف هستیم حرفی برای گفتن نداریم ۹- احتمال دعوای بالاتر و دردسر بیشتر هست و حرفهام بعدا علیه من استفاده میشه پس سکوت میکنم ۱۰- طریقه گفتگوی ساده و منطقی را نمیدانیم
آقای دکتر به خدا وقتی که کسی قهر میکنه اونم همیشه وطولانی مدت قاعده بازی رو بلدهاصلا فقط میخواد حرفش به کرسی بهینه همین این رفتارهای درست که فرمودی روش اثر نمیکنه شخص مقابل همیشه باید کوتاه بیاد
اصلا این چیز هایی که گفت درست نیست من تو خانواده ای بزرگ شدم که خواهر و برادرام ازم همشون بزرگترن هیچ موقع نتونستم از خودم دفاع کنم با وجود اینکه حق با من بود و من هیچ راهی نداشتم جر قهر کردن حرف نزدن و هیچ موقع هم به خواهرا و برادرام بی احترامی نگردم چون برام ارزش حساب میشد به خاطر همین بار ها بار ها دلم شکست و نمی تونستم ببخشمون و سکوت می کردم و باهاشون حرف نمی زدم فقط خدا خودش می دونه به نظرم شاید این امتحان من تو زندگی چقدر از برادرم تحقیز و سرزنش شدم و تو سرم زدم تا جای طرف نباشی نمی فهمی اونی که قهر می کنه اصلا برای چی قهر می کنه به خاطر اینکه طرف فرصت صحبت کردن بهش نمی ده حرف هاش شنیده نمیشه خدا هیچ کسو بی کس و تنها نکنه
@@emmaalavi1670 احتمالا تین هستی خیلی گمی تو دنیا . بزرگ میشی بهتر میشی . بعدم خواهر و برادر چه اهمیتی تو زندگی دارن که تو فکر میکنی تقاص داری پس میدی . بعد یک سنی ادما میرن سر کار با ازدواج و برادر خواهرشونو سالی چند بار بیشتر نمیبینن
من هرچی به شوهرم میگم این میخواهم و هی مسخره میکنه و به خاطر خواهر خونمون درست کرد ولی وقتی بیست سال من گفتم خونه را درست کن مسخره میکرد و گوش نمی کرد بعد زن بازی هاش تموم نمیشه برای زن های مردم خرج میکنه پول داره ولی برلی من هیچی نداره .منم دیگه نه میخواهم حرف بزنم و بهش میگم بیا جدا بشیم من مسخره میکنه میگم نفقه بده میگه کدوم زن نفقه گرفته و خلاصه هرچی میگم نفهم بازی درمیاره بعد برام شوهر پیدا میکنه میگه این آقا زن میخواهد و من دعوام شد گفتم مگه منو میخواهی شوهر بدی این حرف هارو میزنی مگه تو شوهرم نیستی بعد نقشه پشت نقشه که نه مهریه بدهد و نه نفقه.بعد خونمون درست کردیم منو بیرون میکرد قبل اون هم بیرون کرده بود ولی الان خونه نو زن نو میخواهد .تونداریش و بدبختی و مریضی هاش کنارش بودم حالا این حق من هست.
عالی بود ، ممنون دکتر هلاکویی
صدای موزیک خیلی زیاد
راهگار چیه در این مواقع بجز شنیدن طرف؟
useful, thanks
واقعا حرفهای دکترعالیه
قهر میکنه به جهنم محل ندید آدم میشه اگه برین طرفش عادت میکنه یاد میگیره بازم با قهر کارشو پیش ببره
چشم دکتر چلمنگ نادون
حیف این حرفا که این پیانو روش بود . احتمالا طرف قهر که میکنه پیانو میزنه صدا طرفو نشنوه😂
دلایل قهر:
۱- خشم و عصبانیت
۲- دیگری را کنترل کنند و وادار به حرف زدن کنند
۳- به دیگران رنج بدم
۴- به اهدافم میرسم
۵- رنج دادن دیگران بدون اینکه خودمان بد بشیم
۶- بی فایده هست با کسی حرف بزنم
۷- اهمیت ندادن به دیگران
۸- خیلی باهم مختلف هستیم حرفی برای گفتن نداریم
۹- احتمال دعوای بالاتر و دردسر بیشتر هست و حرفهام بعدا علیه من استفاده میشه پس سکوت میکنم
۱۰- طریقه گفتگوی ساده و منطقی را نمیدانیم
آقای دکتر به خدا وقتی که کسی قهر میکنه اونم همیشه وطولانی مدت قاعده بازی رو بلدهاصلا فقط میخواد حرفش به کرسی بهینه همین
این رفتارهای درست که فرمودی روش اثر نمیکنه شخص مقابل همیشه باید کوتاه بیاد
اصلا این چیز هایی که گفت درست نیست
من تو خانواده ای بزرگ شدم که خواهر و برادرام ازم همشون بزرگترن
هیچ موقع نتونستم از خودم دفاع کنم با وجود اینکه حق با من بود و من هیچ راهی نداشتم جر قهر کردن حرف نزدن و هیچ موقع هم به خواهرا و برادرام بی احترامی نگردم چون برام ارزش حساب میشد به خاطر همین بار ها بار ها دلم شکست و نمی تونستم ببخشمون و سکوت می کردم و باهاشون حرف نمی زدم فقط خدا خودش می دونه به نظرم شاید این امتحان من تو زندگی
چقدر از برادرم تحقیز و سرزنش شدم و تو سرم زدم
تا جای طرف نباشی نمی فهمی اونی که قهر می کنه اصلا برای چی قهر می کنه به خاطر اینکه طرف فرصت صحبت کردن بهش نمی ده حرف هاش شنیده نمیشه
خدا هیچ کسو بی کس و تنها نکنه
داره میگه درست گوش کنی هم باید حرف زدن بلد باشی هم طرح مشکل و حلش والی حرف زدن بی فایدس
@@emmaalavi1670 احتمالا تین هستی خیلی گمی تو دنیا . بزرگ میشی بهتر میشی . بعدم خواهر و برادر چه اهمیتی تو زندگی دارن که تو فکر میکنی تقاص داری پس میدی . بعد یک سنی ادما میرن سر کار با ازدواج و برادر خواهرشونو سالی چند بار بیشتر نمیبینن
چی بگم والا به مروز زمان بهتر میشه ولی اون عقده همیشه با تو می مونه مگر اینکه رفعش کنی
من هرچی به شوهرم میگم این میخواهم و هی مسخره میکنه و به خاطر خواهر خونمون درست کرد ولی وقتی بیست سال من گفتم خونه را درست کن مسخره میکرد و گوش نمی کرد بعد زن بازی هاش تموم نمیشه برای زن های مردم خرج میکنه پول داره ولی برلی من هیچی نداره .منم دیگه نه میخواهم حرف بزنم و بهش میگم بیا جدا بشیم من مسخره میکنه میگم نفقه بده میگه کدوم زن نفقه گرفته و خلاصه هرچی میگم نفهم بازی درمیاره بعد برام شوهر پیدا میکنه میگه این آقا زن میخواهد و من دعوام شد گفتم مگه منو میخواهی شوهر بدی این حرف هارو میزنی مگه تو شوهرم نیستی بعد نقشه پشت نقشه که نه مهریه بدهد و نه نفقه.بعد خونمون درست کردیم منو بیرون میکرد قبل اون هم بیرون کرده بود ولی الان خونه نو زن نو میخواهد .تونداریش و بدبختی و مریضی هاش کنارش بودم حالا این حق من هست.
عزیزم ول کن برو نمون تو اون زندگی برو کار کن پول جمع کن از ایران فرار کن
بله، چون تا حالا کوتاه اومدی، یاد بگیر خردمندانه بجنگی، و برای زندگی شخصیت ارزش قایل بشی. تا رنگ و رویی و توانی داری از این زندگی در برو.