من زیاد دربارش نمیدونم اما میدونم که که یه پیرزنه بوده که علاقه به کشتن بچه هارو داشته و اونارو گول میزده میاورده خونه شکنجه میکرده و میکشته و بعد از کشتن قطعه قطعشون میکرده و بعد تو کیسه مینداخته بیرون یه بار که میاد اعضای بدن یکی رو تو قابلمه جابه جا کنه فکر کنم از دستش میفته و قطعه های جسد باخون از قابلمه میریزه بیرون اون لحظه کسی متوجه نمیشه اما دوربی مداربسته ظبطش کرده بوده و پلیساهم میبینن و متوجه میشن❤❤❤
داری اشتباه میگی گرنی بخاطره اینکه شوهر دخترش یا همون اسلندرینا خیانت کرده بود و اسلندرینا و نوه ش تو راه تصادف کرده بودن مردن و گرنی دیوونه و روانی و افسرده شد و بعد مردا رو میاره و این بلا سرش میاره اون عروسکم ماله نوشه و ازش مواظبت میکنه و وقتی برش میداری قرمز میشه چشاش اون چوبم که دستشه ماله باباش بوده باباش اون چوبو خونی کرده بود بخاطر ........... داستانش طولانیه تو کامنت ها نوشتم برو بخون و ببین
سلام داستان گرنی کاملاً واقعی هستش و یک مامان بزرگ سه تا نوه ی خودش رو توی انبار یا حالا خونه زندانی میکنه و عذابشون میده و طی پنج روز میمیرن و یه عکسی هم هست که یه قابلمه آب جوش دستشه که میخواد... لطفاً پین کن❤❤
من دربارش چیزی نمیدونم زیاد ولی اینو میدونم که گرنی تو بچه گیش با پدرو مادرش زندگی میکرد و بابای گرنی یه روز میره قمار بازی میکنه و میبره بازیو و بعد میاد خونه و اسباب کشی میکنن تو یه کشور دیگه و اونجا خونه اینا گرفتن و بابای گرنی یه چوب داشت(همونی که تو دست گرنیه) و موقعی که رسیدن خونه جدیدشون ادمای اون قمار خونشونو پیدا کرده بودن و اومد درشونو زدن چون بابای گرفنی اون پولایی که تو قمار برده بودو دزدیده بود و تقلبم کرده بود و بابای گرنی چوبشو گرفت دستش و درو باز کرد بعد ریختن تو خونشونو پدرو مادرشونو خونشونو در به داغون کردن و گرنیم از ترسش فرار کرد و چوب باباشم برداشت و ادمای قمار دنبال گرنی رفتن و نتونستن بگیرنش و گرنی تو جنگل گم شده بود که یه خونه دید (اسمشونو نمیدونم همون زنی که فقط سر داره بازیشم کردی دینجر بزرگ )بعد رفت دمه خونه و در زد بعد یه مردو زن اومدن و دیدن که گرنیه (نمیدونستن گرنی کیه و چه اتفاقی افتاده) و اودنش خونه و گرنی همه چیو گفت وبه گرنی گفتن که اینجا بمون و گرنی هم قبول کرد بعد که شب شد گرنی رفت بخابه که همون زنه که سر داره یهو اومد گرنیو بکشه که گرنی چوبشو برداشت و فرار کرد و رفت دوباره تو جنگل و هیچ کس نبود و چوبشم خونی بود و از اون به بعد گرنی افسرده شد و شروع کرد به کشتن مردا و از مردا متنفر بود چون موقعی که گرنی بزرگ شده بود بچش اسلندرینا شوهر کرده بود شوهرش به اسلندرینا خیانت کرد و اسلندرینا داشت میرفت پیشه گرنی که تصادف شد هم اسلندرینا هم بچش مرد و گرنی دوباره افسرده شد و عروسکه نوه شو و نگه داشته بود پیشش (عروسک سفیده) و اینم بگم گرنی شوهر کرده بود و شوهرش نمیدونم فک کنم همون اسلندر بود همون درازه فوت شد و گرنی ناراحت شد بعد با پدر بزرگ اشنا شدو ازدواج کردن و این اتفاق برای نوه ش و اسلندرینا دختر افتاد و گرنی دیوونه شد و مردارو همونجوری پیدا میکرد و میاورد خونه چون متنفر بود و وقتیم که اون عروسکو میزاری و دختره میاد ازت تشکر میکنه که یاد گاری بچشو بهش دادی و بهت کلید میده برای تشکر ازت و میفهمه هیچکدوم از مردا بد نیستن . همین
1:34 داستان واقعیشو نمیدونم ولی یه داستان راجبش میدونم گرنی یه دختر بچه بوده داخل خانواده فقیر و پدر گرنی هم واسه اینکه از فقیری در بیان مواد میفروشه خلاصه بخاطر کار پدرش گرنی داخل خونه میموند و مدرسه نمیرفت و مامانش به گرنی زبان یاد میداد خلاصه طلبکاران پدرش میان یه روز داخل خونه و به پدرش میگن پول بده بابا هم بجای پول دسته ی بیسبال میاره و میزنه تو سر رئیس و زیر دستاش هم میزنن پدر و مادر گرنی رو میکشن و گرنی فرار میکنه به سمت یک خونه یک زنو و شوهر و قضیه رو میگه و اونجا میمونه و شبش زن قبلی شوهره که فقط یک سر هست و بدن نداره به گرنی میگه فرار کن و زنو و شوهره رو میکشه و گرنی هم فرار میکنه به سمت جاده و به پلیس قضیه رو میگه اما قضیه زنو و شوهره رو نمیگه خلاصه گرنی میره یتیم خونه و وقتی بزرگ شد با گرندپا ازدواج میکنه و میرن خونه مادر و پدر گرنی و اونجارو تعمیر میکنن و گرنی با یه دکتر آشنا میشه د اون دکتره یه طلسم به گرنی میده و گرنی نمیدونست و بعدش بچه دار میشن به اسم آنجلینا که همونیه که به دیوار وصله انجلینا با اسلندرمن ازدواج میکنه و بچش میشه اسلندرینا که گرنی خیلی اسلندرینا رو دوست داشت و بهش یه خرس میده و اسلندرینا با یه خوناشام ازدواج میکنه و بچش میشه اون عنکبوته داخل گرنی ۲ حالا اینجا طلسم اثر میکنه و همه تبدیل به شبح و زامبی میشن و آنجلینا دیوونه میشه و بچه و شوهر خودشو مسموم میکنه و گرنی هم عصبانی میشه و آنجلینا رو به دیوار وصل میکنه و اینجا گرندپا وارد خونه زنو و شوهره میشه و گرنی هم راجی اون زن قبلیه چیزی نگفته بود و اون زن قبلی میزنه گرندپا رو میکشه و گرنی هم که خیلی ناراحته بر میگرده میش دکتر و گرندپا رو زنده میکنه ولی به شکل زامبی و کم کم هم خود گرنی هم زامبی میشه تمام
11:12 سلطان رید😂
سلامتی های کسانی که خاطراتشون با این ویدئو زنده شد😢
چقد با نسخه ۱ خاطره داشتم یادش بخیر😢
ویدیو های گرنی رو رو دوست دارم
هرکی میخواد دینجر فرار های گرنی رو از اول بره لایک کنه ❤
گرنی۲ در اصلی رو نرفتی😅
آره
اره
داداش بدبخت خودش رو جر داد با هواپیما توی گرنی۲ فرار کرد، دقت نکردی😅
آره
اره
من زیاد دربارش نمیدونم اما میدونم که که یه پیرزنه بوده که علاقه به کشتن بچه هارو داشته و اونارو گول میزده میاورده خونه شکنجه میکرده و میکشته و بعد از کشتن قطعه قطعشون میکرده و بعد تو کیسه مینداخته بیرون یه بار که میاد اعضای بدن یکی رو تو قابلمه جابه جا کنه فکر کنم از دستش میفته و قطعه های جسد باخون از قابلمه میریزه بیرون اون لحظه کسی متوجه نمیشه اما دوربی مداربسته ظبطش کرده بوده و پلیساهم میبینن و متوجه میشن❤❤❤
فک کنم داری اشتباه میکنی چون یه کانال هست اون همه چیو تحقیق میکنه و میگه
@@방탄소년단-p7w تو بیشتر پیجایی که دربارش نوشته شده همینو گفتن البته منم مطمئن نیستم که کامل درست گفته باشم ولی تقریبا همینه
داری اشتباه میگی گرنی بخاطره اینکه شوهر دخترش یا همون اسلندرینا خیانت کرده بود و اسلندرینا و نوه ش تو راه تصادف کرده بودن مردن و گرنی دیوونه و روانی و افسرده شد و بعد مردا رو میاره و این بلا سرش میاره اون عروسکم ماله نوشه و ازش مواظبت میکنه و وقتی برش میداری قرمز میشه چشاش اون چوبم که دستشه ماله باباش بوده باباش اون چوبو خونی کرده بود بخاطر ........... داستانش طولانیه تو کامنت ها نوشتم برو بخون و ببین
@@ARIAKEOXER-x6iاما داستانه واقعیش خیلی دردناکه تو کامت ها نوشتم برو ببین
اون پیجا از خودشون در اوردن و گفتن تا لایک بگیره @@ARIAKEOXER-x6i
ایول داش فقط ترسناک❤️😂😂
1:18 یه قاتل به نام گرنی ریپر عه که بقیه رو به خونش دعوت میکرد و میکشتشون و بعد بدنشون رو قطع میکرد و میخورد
عالى بود خيلى دوست دارم❤
3:26 همش گوشته
ميگما دنجر یک بازی دوقلوها ترسناک بزار خیلی بازیه خوبیه حتما بزار ممنون ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
I love this part ❤❤😂
ALi bodi man video ro baraie 4 nafar shair kardam ❤❤❤❤
8:57 بهزودی در متروکه😂
عالی
برادر قلبش گرفت 6:49
سلام داستان گرنی کاملاً واقعی هستش و یک مامان بزرگ سه تا نوه ی خودش رو توی انبار یا حالا خونه زندانی میکنه و عذابشون میده و طی پنج روز میمیرن و یه عکسی هم هست که یه قابلمه آب جوش دستشه که میخواد...
لطفاً پین کن❤❤
گرنی ها رو دوباره برو لطفاً 😢😢😢❤❤❤❤❤❤
Good video👍🏻👍🏻
عالیییی
سلام بر دنجر بزرگ
میشه گیم black and white رو بری؟
لطفا بازیش کن چون این بازی مفهومی هستش و گرافیکش بده ولی خب شاید خوشت بیاد
کی مثل من با دیدن ویدئو دنجر انرژی میگیره برای فردا همیشه موفق باشی پسر تا صبر زیاد برای ویدئوی فردات❤❤❤
داش دنجر بازیه The Exit 8یعنی خروجی 8 رو برو بازی باحالیه ترسناکه ❤
عقب مونده ای؟ ویدیو شو گذاشته
@@PHANTOM-sn3yjاولن عقب مونده توعی دوم اینکه حالا ی اشتباهی کردم
عالی بنازم انچارتد ۴ پارت بعدی بزار ❤
اول گرنی ۲ رو از در فرار نکردی حتما دوباره برو دوم همین گرنی که الان رفتی رو یه بار دیگه برو ولی با ماشین فرار کن❤👀
بلاخره یه ویدیو عالی با سلطان سنجر بزرگ ❤❤
دینجر با گرنی شناخته میشه❤😂
عالی بودددد
این بازی به یاد قدیم بود
ویدیو عالی همچی عالی
من دربارش چیزی نمیدونم زیاد ولی اینو میدونم که گرنی تو بچه گیش با پدرو مادرش زندگی میکرد و بابای گرنی یه روز میره قمار بازی میکنه و میبره بازیو و بعد میاد خونه و اسباب کشی میکنن تو یه کشور دیگه و اونجا خونه اینا گرفتن و بابای گرنی یه چوب داشت(همونی که تو دست گرنیه) و موقعی که رسیدن خونه جدیدشون ادمای اون قمار خونشونو پیدا کرده بودن و اومد درشونو زدن چون بابای گرفنی اون پولایی که تو قمار برده بودو دزدیده بود و تقلبم کرده بود و بابای گرنی چوبشو گرفت دستش و درو باز کرد بعد ریختن تو خونشونو پدرو مادرشونو خونشونو در به داغون کردن و گرنیم از ترسش فرار کرد و چوب باباشم برداشت و ادمای قمار دنبال گرنی رفتن و نتونستن بگیرنش و گرنی تو جنگل گم شده بود که یه خونه دید (اسمشونو نمیدونم همون زنی که فقط سر داره بازیشم کردی دینجر بزرگ )بعد رفت دمه خونه و در زد بعد یه مردو زن اومدن و دیدن که گرنیه (نمیدونستن گرنی کیه و چه اتفاقی افتاده) و اودنش خونه و گرنی همه چیو گفت وبه گرنی گفتن که اینجا بمون و گرنی هم قبول کرد بعد که شب شد گرنی رفت بخابه که همون زنه که سر داره یهو اومد گرنیو بکشه که گرنی چوبشو برداشت و فرار کرد و رفت دوباره تو جنگل و هیچ کس نبود و چوبشم خونی بود و از اون به بعد گرنی افسرده شد و شروع کرد به کشتن مردا و از مردا متنفر بود چون موقعی که گرنی بزرگ شده بود بچش اسلندرینا شوهر کرده بود شوهرش به اسلندرینا خیانت کرد و اسلندرینا داشت میرفت پیشه گرنی که تصادف شد هم اسلندرینا هم بچش مرد و گرنی دوباره افسرده شد و عروسکه نوه شو و نگه داشته بود پیشش (عروسک سفیده)
و اینم بگم گرنی شوهر کرده بود و شوهرش نمیدونم فک کنم همون اسلندر بود همون درازه فوت شد و گرنی ناراحت شد بعد با پدر بزرگ اشنا شدو ازدواج کردن و این اتفاق برای نوه ش و اسلندرینا دختر افتاد و گرنی دیوونه شد و مردارو همونجوری پیدا میکرد و میاورد خونه چون متنفر بود و وقتیم که اون عروسکو میزاری و دختره میاد ازت تشکر میکنه که یاد گاری بچشو بهش دادی و بهت کلید میده برای تشکر ازت و میفهمه هیچکدوم از مردا بد نیستن . همین
😂😂😂😂❤
11:9 من از جیغ تو ترسیدم😂
🎉🎉🎉عالیییییی خواهشا ترسناک بیشتر شه🎉🎉🎉❤❤
دمت گرم
دینجر ادامه بازی تپلو هارو برو عشقی❤😅😂
10:11 چون فندک نداره و سیگاری نیست
Your scary games is perfect
16:10😂😂😂😂😂😂
دنجر بزرگ:مامان بزرگگ قربونت برررمممم😁
بالاخره
عالی بود میگم بازی ایرانی فرار از انبار رو میشه بازی کنی
عالی بود
Nice
Good job
❤❤❤😱😱😱😱
😂😂😂😂❤عالیه
حاجی چقدر ترسناک شده 😮
پارت 2 هم بزار ❤
nice
ویدیو بیشتر بذار😅
عالی بنازم❤😂
دنجر منتظر پارت انچارتد ۴ هستیم❤
به به ویدیو جدید
❤❤❤❤❤🔥🔥🔥🔥
حاجی وقتی میترسه خندم میگیره
بازی the twins رو برو 😊❤
Perfect❤
Gg
ویدیو هات خیلی خفنه
بهترین یوتیوبری که دوسش دارم❤🎉
❤
Very good
Giooooooooooooooo❤❤❤😂😂
Resident of my heart
❤❤❤😊
🎉😂😂
❤❤❤yoo
1:34 داستان واقعیشو نمیدونم ولی یه داستان راجبش میدونم
گرنی یه دختر بچه بوده داخل خانواده فقیر و پدر گرنی هم واسه اینکه از فقیری در بیان مواد میفروشه خلاصه بخاطر کار پدرش گرنی داخل خونه میموند و مدرسه نمیرفت و مامانش به گرنی زبان یاد میداد خلاصه طلبکاران پدرش میان یه روز داخل خونه و به پدرش میگن پول بده بابا هم بجای پول دسته ی بیسبال میاره و میزنه تو سر رئیس و زیر دستاش هم میزنن پدر و مادر گرنی رو میکشن و گرنی فرار میکنه به سمت یک خونه یک زنو و شوهر و قضیه رو میگه و اونجا میمونه و شبش زن قبلی شوهره که فقط یک سر هست و بدن نداره به گرنی میگه فرار کن و زنو و شوهره رو میکشه و گرنی هم فرار میکنه به سمت جاده و به پلیس قضیه رو میگه اما قضیه زنو و شوهره رو نمیگه خلاصه گرنی میره یتیم خونه و وقتی بزرگ شد با گرندپا ازدواج میکنه و میرن خونه مادر و پدر گرنی و اونجارو تعمیر میکنن و گرنی با یه دکتر آشنا میشه د اون دکتره یه طلسم به گرنی میده و گرنی نمیدونست و بعدش بچه دار میشن به اسم آنجلینا که همونیه که به دیوار وصله انجلینا با اسلندرمن ازدواج میکنه و بچش میشه اسلندرینا که گرنی خیلی اسلندرینا رو دوست داشت و بهش یه خرس میده و اسلندرینا با یه خوناشام ازدواج میکنه و بچش میشه اون عنکبوته داخل گرنی ۲ حالا اینجا طلسم اثر میکنه و همه تبدیل به شبح و زامبی میشن و آنجلینا دیوونه میشه و بچه و شوهر خودشو مسموم میکنه و گرنی هم عصبانی میشه و آنجلینا رو به دیوار وصل میکنه و اینجا گرندپا وارد خونه زنو و شوهره میشه و گرنی هم راجی اون زن قبلیه چیزی نگفته بود و اون زن قبلی میزنه گرندپا رو میکشه و گرنی هم که خیلی ناراحته بر میگرده میش دکتر و گرندپا رو زنده میکنه ولی به شکل زامبی و کم کم هم خود گرنی هم زامبی میشه تمام
بازی the twins بزار
قسمت بعدی انچارتد بزار
دنجر بازی های زامبی که توی اندروید هستن خیلی باحال هستن❤
Love you ❤❤❤❤🎉
هاهاهاها مامان بزرگ کلوچه درست کرده 😂
کلوچه 😂😂😂
قلبم اومد تو دهنم😂😂😂😂😂
من از گرنی نترسیدم از جیغت ترسیدم😂
سلام سلام سلاااااااام
لجندا میدونن واسه کدوم ویدیو دینجره😂❤
بسیار عالی😂😂❤❤
فقط جیغاش🤣🤣🤣
فرار از تریق زیر زمین
سکته در حد دنجر بزرگ🗿🖐️😂
باه باه دانجر بوزورگ
😂😂
یک روز از این فیلمها بیاری د
❤❤❤❤
عالی ❤
ایول بازم گرنییی
ری اکشن توالت های اسکیبیدی رو برو دیگه❤
سلام بازی شانک یا همون shank رو بازی کن عالیه ۲ تا نسخه داره برای پی سی
چه خوب شد ❤❤❤❤❤
سلام عزیزم عزیزم سلام دوست دارم😅😂😂😂😂
11:9
داش دنجر پارت سه آنچارتد چهار رو بزار
اجازه دارم بگم
تو ارجینال سی ثانیه پشت در می موند بعد در رو میشکست😢😢😢
عالییییییی❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
گرنی ۲ دقیقا به شکل خود بازیش در بلغارستان وجود داره❤
عالی بود❤
گرنی یادش بخیر😂
سلام دینجر خدایی فیلم x رو دیدی
اگه یادت باشه قبل تر ها بهت گفتم ببین
بچه چرا سرم به شدت درد میگیره الان سرم از درد میترکه
کی فکرشو میکرد یه نجار بشه دنجر بزرگ امید وارم از اینی که هستی بهتر بشی❤🎉
زود زود گرنی بزار