درود به شما سه استاد عزیز که نوع جهان بینی خیلی ها رو تغییر دادید ترکیب سه نفری شما بسیار فاخر و تامل برانگیز هست مباحث شما امیدوارم برنامه هاتون باهم تداوم داشته باشه تا ما هم استفاده کنیم .پاینده باشید
دورد بر هر سه شما عزیزان که قلب تاریخ جعل و خرافات مذهبی را می شکافید و مردم را نسبت به عملکرد دین و آخوندها آشنا میکنید.. آرزوی شادابی دارم برایتان 🌹🌹🌹🙏🙏🙏👍👍👍
درود بر آقایان مانی سلیمانی و یغمایی من همه کامن را ضمن گوش دادن مرور کردم شما نشانه خروار است همه مثل من تشکر و قدر دانی نموده اند ودر این جمع انبوه یک نفر هم انتقاد کرده است که طبیعی است ولی نکته جالب انتقاد کننده نشان از لی سوادی و عدم درک ایشان است با تشکر از شما روشنگران
با عرض درود و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز و گرامی بسیار مفتخرم که باری دیگر سما عزیزان را در این برنامه دیدم مثل همیشه بسیار عالی و آموزنده بود برقرار باشید
با درود به اساتید گرامی،میخواستم یه پیشنهاد بدم و آن اینکه بحث تاریخ اسلام را ادامه بدین چون برای روشنگری و آشنا کردن مردم به ذات اصلی اسلام،برنامه تان واقعا مفید بود و شما فقط زندگی محمد را مرور کردین و بخصوص چون ایرانیها شیعه هستند،چه خوب میشد که زندگی امامها را هم مرور میکردین تا ذات و شخصیت اصلی آنها آشکار بشه و مردم الکی آنها را مقدس و منزه و بدون گناه ندونن و بفهمند که آن امامان نه تنها مقدس نبودن،بلکه حتی بعضی از آنها جانی یا عیاش و مالدوست هم بودن یا مثلا کسی مثل امام دوازدهم که اصلا وجود خارجی نداره و همچین شخصی بدنیا نیامده،چقدر در سرنوشت شوم ما ایرانیها،موثر بوده،خلاصه مرور تاریخ اسلام و شخصیتهای این دین سیاه واقعا میتونه پرده های جهل را کنار بزنه و پشت پرده این دین سیاه را نشون بده.
درود برشما. روشنفکری و روشنگری باعث دشمنی با شما مسلمانان نمیشود. من آتئیست هستم و شغل قصابی دارم، ب عقاید احترام میزارم وقتی چیزی را سر میبرم بخاطر مسلمانان بسم الله میگویم. بیاید انسان باشیم. انسان ازاد باشیم.
درود بر شما سپاسگزارم خیلی هم سپاسگذار کتاب زندگی واندیشه های اورا جناب صادق چابک برای این ناچیز فرستادم میرزا اقاخان پسر عمو مادر بژزگ من بود اما ما جرئت نامبردن از اورا تا الان نداشتیم شاید هنوز هم نداشته باشیم .
ماجرای حجت الاسلام آرانی گلپایگانی ( در روز شنبه ۲۵ اردیبهشت، حوزه علمیه قم) شنیدنی و جالب است. 🤔🤔🤔🤔🤔🤔 شنبه 25ام ارديبهشت ماه سخنرانی شدیداللحنی از سوی حجت الاسلام آرانی گلپایگانی یکی از روحانیون حوزه علمیه قم موجب تنش شدید میان احزاب اسلامی و طلاب و روحانیون افراطی شد که در پی این سخنرانی بلافاصله نیروهای اطلاعاتی سپاه با حضور در حوزه علیه قم پس از ضرب و شتم، این روحانی 58 ساله را با خودروهای فاقد پلاک و با شیشه های کاملا دودی به زندان اوین منتقل کردند. بخشی از این سخنرانی جنجالی را بشنوید: یک آخوند به شما هیچوقت نمیگوید که محمد با عروسش ازدواج کرده است. یک آخوند به شما هیچوقت نمیگوید محمد در سن ۵۸ سالگی با عایشه ۹ ساله هم بستر شده است. یک آخوند هیچوقت به شما نمیگوید محمد و امامان دهها زن و کنیز و برده ایرانی و عرب داشتند. یک آخوند هیچوقت به شما نمیگوید که علی در جنگ قادسیه مشاور عمر بوده و در زمان خلافتش بارها ایرانیانی که علیه اعراب شورش کردند را سرکوب کرده است. یک آخوند هیچوقت به شما نمیگوید علی و حسن اسم بچههایشان را ابوبکر و عمر و عثمان گذاشتند. یک آخوند هیچوقت روضه ابوبکر بن علی و عمر بن علی، که در کربلا کشته شدند، را نمیخواند. آخوند هیچوقت به شما نمیگوید که علی دخترش، ام کلثوم، را به عمر داد و دختری از عمر گرفت و در واقع بین آنان عهد دامادی بر قرار شد درحالیکه عمر همسن پدربزرگ ام کلثوم بود. آخوند هرگز به شما نمیگوید که پس از مرگ ابوبکر، علی یکی از زنانش را گرفت تا بین اعراب نشان دهد خلفا هوای یکدیگر را حتی پس از مرگ هم دارند. آخوند به شما نمیگوید که فرش بهارستان از بزرگترین غنائم قادسیه، به طول 140 متر و عرض 27 متر، کاملا بافته شده از ابریشم و طلا، توسط علی و عمر تکه تکه شد و بین 4 قبیله بزرگ عرب بنامهای قریش، بنی کلب، اوس و خزرج تقسیم و به فروش رفت. آخوند از دریدن شکم زنان ایرانی باردار شده بدست مردان وحشی عرب و شرط بندی بر روی جنسیت جنین آنها و فروش زنان و دختران و کودکان ایرانی در مدینه پس از قادسیه نمیگوید. آخوند هیچوقت از کشتار 120 هزار نفری مردان و جوانان ایرانی که در 3 مرحله بدست خالدبن ولید و سعدبن ابی وقاص و عمربن خطاب به جرم نپذیرفتن اسلام در مدائن و مراغه و قصرشیرین گردن زده شدند چیزی به شما نمیگوید. آخوند هرگز به شما نمیگوید که خالدبن ولید صحابه محمد پس از فتح آذرگشسب سوگند خورد که من کیسه های گندم را از خون ایرانیان در این آسیاب آرد میکنم و از آن آرد نان پخته و میخورم و چون خونهای ایرانیان دلمه میشد به ناچار از چاه آب کشیدند و در آسیاب ریختند تا همراه خون به گردش درآید و از این جهت خالد به سوگندش عمل کرده باشد. آخوند به شما نمیگوید که حسن در قبال پول و ثروت، قید امامت، یکی از ۵ رکن اسلام، را زد. آخوند به شما نمیگوید پس از صلح حسن و معاویه، مالیات مردم نگونبخت اهواز و دارابگرد فارس، بنام بیت المال مسلمین به جیب حسن و حسین رفت. آخوند به شما نمیگوید حسن و حسین در تجاوز اعراب به خاک ایران مخصوصا فتح طبرستان و قتل عام زنان و مردان این خطه حضور داشتند. آخوند خیلی چیزها را به شما نمیگوید، چون دکانش تعطیل میشود!
بگوید یانگوید دیگر تفاوتی نمیکند چون آخوند ازچشم ملت افتاده .چرا چون ملت این چیزارو به همت مردان بزرگی چون اساتید حاضر در این برنامه خوب دانسته ،پیروز باشید
بزرگان اندیشه و اساتید محترم بسیار عالی بود خواستم بگم در زمان شاه ده های جهل و پنجاه کتاب مجانی و مذهبی از قم رایگان با پست در منزل مردم میامد ولی هیچوقت این کتاب ها در کتابخانه هم نبود
In ommat-e shi-e-zadeh 1400 saal-e dar Iran , eslam aziz va khomayni-e dajjaal mikhaast keh beh aan ham resid. Sallavaat Zendeh Baad Iran va Irani-e aazaad va mihan-parast.
درود به شما هر سه بزرگوار عزیز . براستی که بیداری و حق تعیین سرنوشت و آزادی زنان و دختران نقش بسیار مهمی در آگاهی و بیداری جامعه و ایجاد نسل های دانا و آگاه و بیدار ایفا می کند . میرزا آقاخان کرمانی صد و پنجاه سال پیش از این به این نقش پی برده بود . اما رجحان و برتری که اسلام به مردان داده است مانع از این شده که مردان دست از برتری طلبی خود بکشند و زنان را به چشم خدمت کار و کالای جنسی نبینند . از آغوش مادر فهمیده و دانا هست که مردان و زنان فهمیده و بیدار پدید می آیند .
تمامی سعی و کوشش ما بلافاصله بعد از براندازی و پيش از تشکیل مجلس موسسان و تدوين قانون اساسی جديد بايستی بر اين قرار گيرد که اين تفکرات تا سر حد امکان در معرض شناخت همگان گذاشته شود .
شخصاً بارها تجربه کردهام که جهت اثبات یک واقعیت و حقیقت با وجود چندین شاهد و صدها دلیل شنونده حتی حاصر نیست فکر کنند که احتمال دارد درست باشد، درصورتی که جهت نشر شایعات خرافات اراجیف مذهبی و انواع دروغ فقط نیازمند گفتنش هستم و شنوند پس از شنیدن با تمام وجودش باور میکند و با شور و شوغ بسیار برای دیگران هم بازگو میکند و ایشان را وادار میکنند که قبول و تائید کنند که تمام شایعات خرافات اراجیف و دروغهایی را که از من شنیده است حقیقت دارند و واقعیت هستند. در واقع مَردم ایران باید یاد بگیرند از روی غریزه زندگی نکنند و همواره منتظر دیگران نباشند که کاری برایشان صورت دهند، بحث و گفتگو در این باب نیازمند ساعتها و سالها زمان است، اما بسیار فشورده در حد قطره ای از هزاران اقیانوس را خواهم نوشت، کتابخواندن و توجه به اندیشه و گفتار روشنفکران بسیار خوب است، ولی باید آگاه بود که انسانها هم مانند حیوانات غریزه دارند و بیشتر انسانها و مَردم جهان از روی غریزه زندگی میکنند و هیچگونه توجه و کنترولی بر بسیاری از اعمال و رفتار و گفتار خود ندارند و تقریباً تفکری در امور جاری و روزمره زندگانی خود ندارند،"صد البته که این واقعیت شامل اکثریت ایرانیان نیز میشود" من خودم شخصاً، فرد بیسوادی هستم، بیسوادی که حتی دیپلم هم ندارم ولی در نوجوانی وقتی که به نماز خواندم دقت و تفکر کردم و سعی کردم بفهم که چه میگویم و چرا چنین میکنم، به پوچی و مسخرگی دین و مذهب رسیدم و از آن پس سعی کردم رفتار و کردار پیغمبر و دوازده امام را برسی کنم در نتیجه در اول دهه دوم زندگی به خرافی بودن گفتار و کردار امامان و پیغمبران رسیدم، در اوایل ده سوم زندگانی پی بردم که اصولاً خدایی وجود ندارد و پیدایش چیزی بجز واقعیت بیگ بنگ، این را نوشتم جهت آن دسته از دوستانی که همواره گناه بلاهت و اشتباه خودشان را به گردن روشنفکران و دیگران میاندازند و همواره ترس و بزدلی و ناتوانی خودشان در بیرون راندن این آخوندهای قاتلِ جنایتکار و اندک حامیان دزد و غارتگرشان که در بسیج و سپاه به کشتار و شکنجه مردم شجاع مشغول هستند را به عدم آگاهی روشنفکران و دیگران نسبت میدهند و هرگز حاضر نیستند حرکتی در راه نجات خود و فرزندان و خانواده خودشان انجام دهند و همواره منتظر حرکت دیگران هستند
درود بر آقای مانی - آقای سلیمانی - آقای یغمایی , ولی باید بگویم : آقای یغمایی - یکی از روشنفکران زمانه است که هر دفعه , گذشته ی خود را به نقد میکشه , واقعا خسته نباشید
سلام بر یغمایی، مانی،و آقای امیری. سؤال این است این اندیشمندان در ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش با توجه به نبود امکانت امروزی چگونه چنین درک عمیقی داشتند ولی ما در این زمان بی بهره هستیم؟
درود بر اساتید محترم مانی یغمایی و استاد سلیمانی عشق بنده. به امید روزی که نیمی از ایرانیان بجای مزخرفات آخوندی برنامه های پربار رادیو مانی را گوش دهند
استاد سلیمانی عزیز. بنده یکسال است که با استناد به کتب سیره ابن هشام و مغازی میخواهم یک مرد شصت ساله متعصب مذهبی را که عاشق محمدو علی و دزدان مدینه است را بیدار کنم ولی به علت اوج نعصب و خریت این شخص تا به کنون نتوانسته ام.
با درود سپاس فراوان خدمت عالیجنابان استاد مانی ،سلیمانی،یغمایی.پس قرار شد بعد زندگانی محمد وعلی به زندگانی ابوبکر عمر عثمان هم بپردازیدپس چی شد .خواهشن از انها هم کلیپ بدید وجزئیاتش را هم بیان کنید مانند علی ومحمد.خواهشن .خیلی ممنون بابت روشنگریتون.خسته نباشید بزرگان
درود هزار درود. آقای مانی برنامه آقای پرفسور ایراملو چرا دیگر ادامه پیدا نکرد نصفه ماند .ممنون دیگر ادامه نمیدین بر نامه ایراملو در باره تاریخ وبرسی انقلاب ایران.
دوست گرامی. یکی دوبار دیگر هم نوشته ام. آقای آیرملو گفتند که تابستان نخواهند بود و سپس دوباره ادامه خواهند داد. اگر تماس بگیرند و بخواهند آغاز کنند مانند پیش ادامه خواهند داد.
ممنون از این که جواب دادین .اکثر برنامه های رادیو مانی خوب وآگاهی رسانی است وجای تشکر وقدر دانی دارد موفق باشین وهرچه سریعا بتوانیم به آزادی ودانای برسیم تا کمتر فریب بخوریم .
در التهاب جنبش 1401 شورای نادانان بی کفایت کرمان نام خیابانی در شهر را از میرزا آقاخان کرمانی به سردار جنگل معلوم الحال تجزیه ایران و الحاق گیلان زیر نام جمهوری خلق گیلان به شوروی تغییر نام داده اند در حالیکه نام پدر من آقاخان و اولیه مدرسه ابتدایی من آقاخان بود و این خیابان را سالها در آن تردد داشتم و چند سال پس از پایان دوران دبیرستان و انتخاب شغل شوسه بود و آسفالت شد.
1. حکمتِ بنفش: (قانونِ فتنه) به: ابوبکر بغدادیِ ثالث، و به پیروانِ مطیعش! *** اِی ســـــــوار بر خرِ مردم، نکنی خود را گم!... بیـــعتِ مُـرده نـبــــاشد، بـیـعتِ این مــــــردم! چون بقــایِ قدرتِ مطلقه در سلطهگــــری است... هر چه ضدِ سلطه شد، اسبابِ فتنهپروری است! چونکه قانــــون، سلطهیِ سالار را بطئی نمود... مــردم و ســــالاریِ او، "فتنه" را قطعی نمود! مشکل از فَتّانِه نیست، کو قدرتش قانونی اَست... مشکلِ مردم نه سلطان، دردشان کانونی اَست! باز هم مشروطهیِ مشروعه، چــون چرخِ فلک... ملتی را گِردِ اُمّت، چپ و راست کرده به شَکّ: اختیـــــار با ماست؟ یا مولایِ ما؟ یا با حسن؟... انتخـــــابِ شـــــاهد از هفتــــــــــاد جلّادِ خـفـن. مردمند ســــالار؟ یا ســـالارِ مردم حقهبــــــاز؟... فتنه از قانونِ بد شد؟ یا چپ و راست فتنهساز؟ طالبِ آزادی و تقدیـــــرِ خــــود در سرنوشت... مشکلش قانونی استو، آنکه بنیادش سِرِشت! این تنــــور در دست اربابو "رعایا هیزمش"... انتخـــــابِ هیزم و هیــــزمشکن با مــردمـش. اعتــــدال و رمزِ استعمـــارِ نو در پــــوسـتیـــن... عاملِ "تثبیتِ دو": در یک وطن، در یک زمین غـــــاصبِ حقِ برابــر از زمیـــن تا آسمــــان... نفتِ مفت و حرفِ مفت و باز پینگپنگِ نهان. بــــــاز هم قانــونِ عصرِ حجر و بتهایِ کین... کـــرده داعـــش را ســــوارِ ملتی با نامِ دیـــن در غیـــــــــابِ قدرتِ ملی، به حکم کدخدا... شرحه شرحه کرده ملت را به وَهــمِ ناخدا فتنههایِ سلطهگر از هر طرف سَر میرسد... داستـــــــانِ سلطه با داعش به آخر میرسد داعشی را میدهد میدان و هی هی میکند... خونِ چرکش میخورد، صد داعشی قی میکند! داعــــش و القـــــاعده، کاشــــانی و مُلّا بَدِه... ضدِ سلطان جهان، خود سلطهگر در دهکده سلطه در بیرون و داخل کرده ملت را هوا... کارکـــــرد و شیوهیِ هر دو علیهِ تودههــا تفرقه بـــا حق و بـــاطل، خـودی و غیرخـــودی... یک طرف را کرده اصل و آن دگر را بیخودی جنگِ سلطانها علیهِ صلحِ ملتها بهپاست... فتنهها زنجیرهای، تا ملتی پا در هواست جنگ را با فتنهیِ سیلی و فحش و غائله... کرده بنیادِ تنش، با دزد و دوستِ قـــافله عقلِ ملت را به نفعِ خود دو تایی میکند... قدرتِ وحدتِ ملی را جــــــدایی میکند! رخنه در وحدت، به قانونِ بـدِ فرمانبری... ملتِ واحد به کفر و باورش، جز یاوری حــقِ مشــروعیّتِ آب و گــلِ یک ملتی... در ربوده، کرده در خورجینِ حقِ اُمّتی موصــل و بابل و کابل را تصرف کردهاند... شیرهی جانش مکیده، هستهاش تف کردهاند جانِ ملت چون زِ خاکِ چاروقش تا لب رسید... لب بــدوختی و یکی فتنه زِ عــمقِ شب رسید بــــــــــاز هم فتنه بلایِ هِمّتِ ملت شده... دستِپیشِ سـلطـهگر، در قوّتِ اُمّت شده داستـــــــــانِ فتنه و لولویِ سرخرمن چه داغ... جنگِ شیطانِ بزرگ و کوچک و مویِ دماغ فتنهیِ اصلی تویی! ای داعش و لقمانِ ما... ای که قانــونِ یکی قطبِ تو شد ایمانِ ما یکطرف اربابِ اُمّت، ملتی در جیبِ او... رأیِ رعیت گزمهها را عاملِ ترغیبِ او ای که حق را از حقوق مردمان چاپیدهای... در لبـــــــاسِ دزد، انفـــــالِ خدا نامیدهای اُمّتَاَت در اُمّتِ سلطـــــانِ عـالم انگبیــن... شربتی شد خونِ ملت از یسار و از یمین قدرتی در غربِ عالم، قدرتی شرقِ زمین... عالمانِ دین به دریوزگیِ هـــم آن و ایـــن یکطرف فتوایِ مفتی، جازِ غربی میزند... یکطرف حکمِ فقیهی ســازِ شرقی میزند ادامه در کامنت بعد(2):
2) ادامه از کامنت قبل: بینِ این سلطان و آن سلطان و جوجه لاتها... اُمّتِ لات و منـــات و نفت و کیش و ماتها بت شده الله و پرچمـــدارِ او دینِ دویی... مؤمنان و کافران و ملتی از خود تهی داعش و فرمایش و فرسایشِ نقـــــدِ مِلَل... کرده در کارِ زبانِ مشترک، صدها خِلَل حرف مفت و لافِ مفت و فحش و هزل و شعر و شور... کرده توفــــــــانی به راهِ وحــدت و تدبیـــر و غـــــــور پردهداریِ بت و بتخانهیِ سـلطـــانِ دیـــن... جایِ همزیستیِ ملتها شعارِ مرگ و کین اینکه حقِ سروریِ دین و مذهب با کیه... کرده همزیستیِ ملتها به راهِ بــــــادیه حدس و تفسیر و رجز با آیه و چـنـــد قافیه... باعثِ جنگ و تنش، سوراخ موش و زاویه الغرض، بنیـــادِ وحدت گشته کلا در مجـــاز... تفرقه: "اُمّالقرایِ دین قم است؟ یا که حجاز؟" فتنه در کارِ خدایـــانِ زمین ابلیـس کاشت... پرچمِ دین را عَلَم کرد و سَرِ تفلیس داشت کفر و ایمان: رمزِ سلطانی و بندهپروری... حقِ آزادی: گـروگـانِ خـــــدایِ سروَری حقِ مردم را بهجایِ آبوگِل بر رویِ خاک... کرده در قانونِ حق و باطل و ادیانِ پــــاک وایازآن روزی که شیطان خطکشِ قانون شود... مالکیت غصــــب گــردد، ارزشِ قارون شود؛ یک نفر در دست گیرد آسمان و این زمیـــن... چون عمو سام و ابوبکر و عمر در کار دین یک طرف از لندن و از مَنهَتَن در کارِ ما... یک طرف از کابل و بغداد و تهرانِ شما منطقِ سلطـــه بهنــــامِ حَقِ عِلم و اِرثیه... از زمین و آسمان بارَد زِ مدح و مرثیه ملتی را منهدم در بین اُمّتهــــــایِ دون... همنوایی حلقهیِ مفقوده شد در شَطِ خون این خدا یــا مــالکِ نان است و یا دنیایِ تو... بی وجودش حقِ تو گم گـردد از عُقبـایِ تو ای که بنیادِ بقایاَت دشمن و جنگ و عدوست... معرفت در منطقت آمیزهیِ اشک و خدوست! ای که از همزیستی با غیرخود طفره رَوی... تو همان ابلیسی و شیطـــانهـــا در پیروی ای که ملت را نمودی شَقّه با ایمان و کفر... تا که حقِ آبوگِل مثله شود در پـــایِ کفر ای که از آبِ گلآلـــودِ تَنِش نان میخوری... اُمّتِ خود را عزیز و غیرخود را میدَری ای که بازی میکنی با اعتمــــادِ ملتی... گزمهها را ضِد کنی، تا انقیــــادِ اُمّتی دستِپیش میگیری و بر ضدِ خود جارَش زَنی... تا به پتکِ خود بترســـــانی، سپس دارَش زَنی ای سوار بر خرِ مردم، نکنی خود را گم... بیعتِ مُــــرده نبــــاشد، بیعتِ این مــردم! بیعتِ مردم نگردد زنـــده در بندِ یکی... مگر او حقنه کند نقش خـــدا را پُفَکی بیعتِ مردمِ مُــــرده نشـــوَد زنـــــده زِ بُـت... گر خدا پتکِ تو شد، خرده شود در دلِ بت گرخدایِ حَیّ، در فطرتِ مردم پخش است... پس خدا در دلِ شورایِ جماعت نقش است! اینکه خود را کردهای میراثخـــــوارِ نقشِ او... غصبِ حقِ مردم است و عالمـان بر نعشِ او با خرِ لنگِ تو و عقل نخود پَروَرِ تو... کی شود رهبریِ رخشِ خدا یـاورِ تو؟ گر که جفتک زده این خر به سوارانِ قَجَر... عبرتی گیـر و فرود آی و سِپـارَش به بَشر زندگان را تپشِ نبض و نفس قـانـون است... از سَرِ فضلِ پدر، باورِ فرزند چون است؟ گر که قانونِ پدر کرده تو را راکبِ خر... زرخریــــدِ تو نگردد نسلِ مابعد و پسر فرصتِ هر بشری فرصتِ رَبّـــانیِ اوست... گر که قانون ندهد فرصتِ او، فانیِ اوست! گر که قانـــــونِ پـــدر سدّ کند آزادیِ او... بت بود، اصل وی و مـــانعِ آبــــادیِ او! ادامه در کامنت بعد(3):...
3) ادامه از کامنت قبل: صاحبِ این وطن و خاک و زمینش نه تواِی... که دهی لقمه به خویشــــــان و به کفار گهی یا دهی حکم جهــاد و انتحــــــار و آتشــــی... به خودیها اختیار و جام خود را سَر کشی مؤمن و کــــافـریِ مردم این ملکِ مشــــاع... کی تو را حَقِ خلافت دهد و عَرعَر و ماع؟ کفر و ایمـــانِ تو کی باعثِ مشروطیت است؟... گر که شیطانِ تو در پردهیِ مشروعیت است! تخت و تاجِ قجری سلطهیِ اربابی نیست... هیچ قانونِ خطا بسترِ خوشخوابی نیست! گر سرِ جبر نمودی به صفِ صندوقِ خود... که دهند رأی به یک گزمه زِ انبـــانِ نخود بازی و قاعدهیِ صندوقِ اربـــــــابی چیـســت؟... جنگِ زرگر، جز فریب و بازی و لابی نیست! این چه خود بافتهای؟ "هر که در این خلعت شد... همـــــرهِ من شــــد و در دامِ مَنَاَش بیعت شد!" صفِ اربابِ حکومت همه در بندِ تواَند!... صفِ اول، صفِ آخر، همه پابندِ تواَند! صحنهآرایی این چالشِ کــــــاذب، همه تــــوست!... حسن و ممد و محمود، همه غاصب، همه توست! گر کنی بیعتِ خــود تازه به اربــــابیِ قـــم... کی شود تازه حقوق خـــاک و آب و گندم؟! این چه ترفند و فریب است به قانــــونِ بتان؟... یا همه با من و وحدت! یا که بر من همهتان! تفرقه از خودی و غیرخودی قــانــــون شـــد... چون خودی مؤمنو، کافر لقمهیِ قارون شد! نَقدِ تو نقدِ علمدارِ ســـپـاهِ اُمَــوی است... سفسطه در دلِ قانونِ حرامِ اَبَوی است! داعشی تو! عـــاملِ فتنهیِ اصلی: "اِدّعـا"... آنکه بی اذنِ خدایِ زنده خود را کرده جا چونکه قانـونِ تو، حقم را نموده "عـــــاطِل"... پس نمازِ تو به ملکِ غصبیِ من: "بـــــاطل" حــقِ مشـــــروعیّتِ هـمـچـو مَنی در مــرزهــا... سرنوشتسازی بُوَد! "ملک، مشاع است زِ ما" وَهمِ تو حقِ شریکِ خاک را کرده هــوا... این تو هستی و پدر بود به قانــونِ خطا در ربـــــودی حَقِ فـرزندِ مرا با نسلِ خود... پیش از آنکه او به دنیا برگزیند اصلِ خود چونکه اصلِ اَوّلِ قانونِ تو بر ما جفــاسـت... دینِ تو دینِ بُت است و بتپرستی مبتلاست! واگــذار این حق و دامن پـــاک کن اِی مبتلا... زنده در این خاکِ مرده، مس شود یا که طلا. سرگــذشتِ تو نبـــاید سرنوشتِ مــــــــا شود... هر کسی در خاکِ خود میمیـرد و برپا شود! سهمِ من از خاکِ ما، در وهمِ تــو ویرانه شد... یک وطن قربانیِ قانــــــونِ بَــد، افسانه شد! فتنهسازی را رهــا کن، خاکِ ملت شد فنا... اَز خـرِ اُمّت بیــــا پاییــــــنو بـــا ملت بپا چونکه امّت کردنِ ملت به سعیِ بنده نیست... کفر و ایمــانِ جماعت در یَـدِ خواننده نیست! چون: رسولش را بهجز هشداری و جز مژده نیست،... چون: حکــــــومت از تکالیـــف تو در آینده نیــست، یـــــا تو در کــــارِ خـطایی، یــــا اسیرِ وسوسه... شـــو رَهـــا از دامِ خنّـــاس و بَلا و مَخـمـصـه ای ابــوبــکرِ عـــراق و رَهرُوِ مُلّا عُمَر... کن رها این فتنه و از دامِ شیطان در گذر! مؤمن و کافر رها کن! این نه تکلیـف تو بود!... دامِ خود برچین و سلطانی نه در قیف تو بود! خونِ ملّت شیشه کردی در رگِ فتـوایِ خــود... توبه کن از این جنایت! لغو کن دعوایِ خود! "پیش از آنکه گزمههایت توبهبـــــازِ تو شوند... یا اَجَل فرصت بگیرد، نوحهســــازِ تو شوند!" خیام ابراهیمی 11 تیر 1396 پینوشت (محض اطلاع حرامخوارانِ بارگاهِ ابوبکر بغدادی ثالث): 1) رفرنسِ آیات نخوانده توسط ابوبکر بغدادی و صاحب فتوی برای استقرارِ حکومت اسلامی در اولین کامنت. 2) تصویر نقاشی اثر پابلو پیکاسو، از دون کیشوت با کارگزار و خرش، برایِ مبارزه با ستم و ستمگران در جهان. (قهرمانِ رمانی اثر سروانتس)
بندرت ایرانی پیدا میشود که کلمه بهائی پیش بیاد و نگوید انگلیس درستش کرد من که در یک خانواده بهائی بدنیا آمدم در جوانی از همه ادیان بریدم ولی با این حال تا زمانی که با شخصیت و کشتن فجیع آقاخان آشنا نشده بودم تنفر از این نظر داشتم، بعد متوجه شدم کشور هایی مانند انگلیس برای عقب نگه داشتن ایران، فیلسوفی عملگرا مانند آقاخان را بغل بسته از ترکیه به ایران می برند ولی خانواده بهاءاله در امنیت و رفاه به ادرنه و عکا فلسطین می فرستند جنبش بابی از بین می رود و دینی نه چندان بهتر از اسلام بنام بهائی پا می گیرد و انسانهای بزرگی مثل آقاخان گمنام میماند
shoma khodetoon mojahed shodi lotfan too sar enghelab 57 nazanen . be jayi nemiresed be hamin delil ghoor zadanha mardoom ro az enghelab tarsandeeen . mardom zeeyan mikonnand va johori eslami davam pida kardeh shoma khodat ham dar zamanike mojahed boodi ba een shakhseet ashena naboodi . enghelab 57 lazem bood va bayad be jolo raft na be shah va na be shikh
با درود و سپاس فراوان از شما ،جناب مانی مخصوصا آقای ایمان سلیمانی بابت روشنگری و عنوان اتفاقات تاریخی در اسلام و ایران. اما جناب مانی ،با احترام به آقای یغمایی ،میخواهم عرض کنم که من هیچ شکی در خلوص نیت آقای یغمایی ندارم ،ولی باور بفرمایید میتوان گفت : که اطلاعات ایشان در برابر جناب سلیمانی زیر صفر است و هیچ کمکی به بالا بردن اطلاعات و دانش ما نمیکند،بلکه هنگام صحبت ایشان ،(یغمایی ) ما شنوندهگان کمی از مسیر اصلی سخنرانی جناب سلیمانی منحرف شده و رشته افکار ما گسسته میشود ،لطف بفرمایید که جناب سلیمانی برنامه جداگانه داشته باشند و ا ز جناب یغمایی در برنامه هایی که در سطح اطلاعات ایشان است استفاده نمایید. با تشکر از شما
با درود به اساتیدمحترم ، واقعا درد زیاد است ، من همیشه برام جای سوال بوده که چرا اندیشمندان ما متوجه خطر آخوندها نشدند و به قول استاد یغمایی عزی گسستی بین اندیشمندان دوره قاجار و سال چهل تا پنجاه هفت پیش آمده و اگر دقت کنیم سیر خط مستقیم نبوده ولی از طرفی متفکران ما دوره قرون وسطی را هم آیا نخوانده بودند ، لطفا اگر امکان دارد این موضوع را وا کاوی کنید تا نقاط ضعف روشن شود
درود جناب سلیمانی در صحبتهای شما در رابطه با نظر میرزا اقا خان نوری نسبت به اسلام و اخوند حالت تناقض دارد. عرب ستیز هست بعد نسبت به اسلام به قول شما دست به عصا راه میرود چطور توجیه مینمایید؟
درود به شما سه استاد عزیز که نوع جهان بینی خیلی ها رو تغییر دادید ترکیب سه نفری شما بسیار فاخر و تامل برانگیز هست مباحث شما امیدوارم برنامه هاتون باهم تداوم داشته باشه تا ما هم استفاده کنیم .پاینده باشید
درود بر شما سه خداوندگار سخن ،اندیشه و آگاهی درود و هزاران درود
درود بسیار آموزنده بود. متاسفا” ترس دینی همیشه باعث جهالت میشه.
کوچکترین شک در مغز به جهالت دریایی میشه برای آگاهی.
پیوسته سپاس گزار رادیو مانی هستم برای آگاهی رسانی ها که بسیار بجاست 🙏🙏🙏
شما سه عزیز و اقای مشیری ماهیت اسلام ناب محمدی را به هموطنان ایرانی شناساندین امیدوارم همواره تندرست باشین وراهتان پر رهرو👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍
بسیار آموختم . و از جناب سلیمانی عزیز و جناب یغمایی بزرگوار و همچنین جناب مانی بسیار بسیار سپاسگزارم. 🌺💐🌼
درود بر روشنگران عزیز جنابان مانی .یغمایی. سلیمانی.عزیز که واقعا از شما ودیگر عزیزان در این راه میاندیشیم سپاسگذارم از همه شما 🙏🌹💎❤
درود و سپاس فراوان از زحمات شما گرامیان اساتید ارجمند روشنگری 🙏
درود بر شما چقدر زیبا تاریکیهای گذشته را نور افشانی میکنید ما را مغرضانه به غفلت واداشتند و ما بیراه رفتیم شرم بر روشنفکران تاریک اندیشان وطن
ما مردمی هستیم که برای متجاوزین به اجداد و نیاکانمان مقبره طلا می سازیم و برایشان طلب مغفرت و آمرزش خود را داریم ..!
درود دوستان تشکر از زحمات شما 🌹🌹❤️❤️ آقای امیری بسیار عزیزی 🌹🌹 دستتان داریم همه ایران 🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
دورد بر هر سه شما عزیزان که قلب تاریخ جعل و خرافات مذهبی را می شکافید و مردم را نسبت به عملکرد دین و آخوندها آشنا میکنید.. آرزوی شادابی دارم برایتان 🌹🌹🌹🙏🙏🙏👍👍👍
سپاس ازشما،استادان بی نظیر🌹🌹🌹
بسیارجالب وآموزنده با سپاس از شما وطن دوستان👏🌹
درود بر شما استاد عزیز روشنگری شما در تمام عصر بی نظیر است ادامه بدهید که اثر گذار است
این فوق العاده، آموزنده و طبق معمول عالی بود.
ارادتمند بزرگان عزیز، سلامت و تندرست باشید واستوار در راهتون
سپاس 🙏
همیشه دیدارتان شادم میکند و همیشه دلتنگتان هستم، برقرار باشید و همیشه باشید، بزرگواران.💐💐🌹🌹💙💙🙌🙌💯💯
درووود بیکران خدمت شما اساتید گرانقدر
درود بیکران بر اساتید روشنفکر و روشنگر...
سپاس بیکران بابت تمام تلاش ها و کوشش ها...
درود وسپاس،بسیار از مطالب کافه روشنگری سود بردم
درود بر آقایان مانی سلیمانی و یغمایی من همه کامن را ضمن گوش دادن مرور کردم شما نشانه خروار است همه مثل من تشکر و قدر دانی نموده اند ودر این جمع انبوه یک نفر هم انتقاد کرده است که طبیعی است ولی نکته جالب انتقاد کننده نشان از لی سوادی و عدم درک ایشان است با تشکر از شما روشنگران
درود بر استادان بزرگوار امیداورم همیشه سلامت باشید و پاینده ایران
درود و سپاس 💐💐💐
درود بر جنابان مانی گرامی و یغمایی محترم و درودی ویژه خدمت استاد سلیمانی عزیز و گران مایه 🥀🙏🤝⚘🌷
ممنون برای ژحمات شما بزرگواران
پاینده ایران جاوید شاه
درود و هزاران درود بر شما گرامیان 🕯💡🧠👍🤝💐
درود به استادان گرامی و روشنگر
با عرض درود و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز و گرامی بسیار مفتخرم که باری دیگر سما عزیزان را در این برنامه دیدم مثل همیشه بسیار عالی و آموزنده بود برقرار باشید
سپاس فراوان
درود و سپاس
درود
بسیار جالب
درود بر شما مردان نیک 👏👏👏👏
درود بر بزرگان و اساتید گرامی
آفرین به سلیمانی امیری، وفایغمایی و مانی مدیر خوب. دانش خود رو با این زبان گویا و برنده بیان کردن، به ندرت دیدم❤❤❤
واقعا از این روشنگریها متشکریم، من ۶۷ سال دارم ولی تا کنون آشنایی من با این ابر مرد فقط اسم او بود، حیف که زمان مفید عمر م اینچنین گذشت
بزرگوار هیچ وقت دیر نیست ، سعی کن نسل آینده را بیدار کنی، فقط نترس
با درود به اساتید گرامی،میخواستم یه پیشنهاد بدم و آن اینکه بحث تاریخ اسلام را ادامه بدین چون برای روشنگری و آشنا کردن مردم به ذات اصلی اسلام،برنامه تان واقعا مفید بود و شما فقط زندگی محمد را مرور کردین و بخصوص چون ایرانیها شیعه هستند،چه خوب میشد که زندگی امامها را هم مرور میکردین تا ذات و شخصیت اصلی آنها آشکار بشه و مردم الکی آنها را مقدس و منزه و بدون گناه ندونن و بفهمند که آن امامان نه تنها مقدس نبودن،بلکه حتی بعضی از آنها جانی یا عیاش و مالدوست هم بودن یا مثلا کسی مثل امام دوازدهم که اصلا وجود خارجی نداره و همچین شخصی بدنیا نیامده،چقدر در سرنوشت شوم ما ایرانیها،موثر بوده،خلاصه مرور تاریخ اسلام و شخصیتهای این دین سیاه واقعا میتونه پرده های جهل را کنار بزنه و پشت پرده این دین سیاه را نشون بده.
درودبراساتید دوست داشتنی دوستان لطفن جهت بازدید فراوان این سخنان گرانبها لایک کنیندتاهرچه بیشترباعث بازدیدشود جهت آگاهی مردم
Thank you Cafe Roshangaran ! I'm honour to be your guest
درود بر پیشتازان اندیشه🌹🍀🌲
درود بر اساتید بزرگوار و وطن دوست سلامت و پیروز باشید
بسیار عالی ،متاسفانه آشنایی با افکار ایشان نداشتیم
درود بر سه بزرگوار و روشنگران انسان و ایران دوست.
درود برشما.
روشنفکری و روشنگری باعث دشمنی با شما مسلمانان نمیشود.
من آتئیست هستم و شغل قصابی دارم، ب عقاید احترام میزارم وقتی چیزی را سر میبرم بخاطر مسلمانان بسم الله میگویم.
بیاید انسان باشیم.
انسان ازاد باشیم.
Hi
Thanks
🙏🙏🙏
درود بی کران
Thanks 🙏 thanks 🙏
اگه میشه برنامه هر فردی رادر پلی لیست تنظیم کنید تا راحتتر پیداکنیم ، برنامه ها عالیییه سپاس
درود بر شما سپاسگزارم خیلی هم سپاسگذار کتاب زندگی واندیشه های اورا جناب صادق چابک برای این ناچیز فرستادم میرزا اقاخان پسر عمو مادر بژزگ من بود اما ما جرئت نامبردن از اورا تا الان نداشتیم شاید هنوز هم نداشته باشیم .
چقدر هم ایشان از بی مهری مادر غم داشت
درود بر روش انتقادی روشنفکران پیشتازی همچون میرزا فتحعلی و میرزا آقاخان کرمانی که مبتنی بر انتقاد صریح همراه با طعن و استهزا باشد.
ماجرای حجت الاسلام آرانی گلپایگانی ( در روز شنبه ۲۵ اردیبهشت، حوزه علمیه قم) شنیدنی و جالب است.
🤔🤔🤔🤔🤔🤔
شنبه 25ام ارديبهشت ماه سخنرانی شدیداللحنی از سوی حجت الاسلام آرانی گلپایگانی یکی از روحانیون حوزه علمیه قم موجب تنش شدید میان احزاب اسلامی و طلاب و روحانیون افراطی شد که در پی این سخنرانی بلافاصله نیروهای اطلاعاتی سپاه با حضور در حوزه علیه قم پس از ضرب و شتم، این روحانی 58 ساله را با خودروهای فاقد پلاک و با شیشه های کاملا دودی به زندان اوین منتقل کردند. بخشی از این سخنرانی جنجالی را بشنوید:
یک آخوند به شما هیچوقت نمیگوید که محمد با عروسش ازدواج کرده است.
یک آخوند به شما هیچوقت نمیگوید محمد در سن ۵۸ سالگی با عایشه ۹ ساله هم بستر شده است.
یک آخوند هیچوقت به شما نمیگوید محمد و امامان دهها زن و کنیز و برده ایرانی و عرب داشتند.
یک آخوند هیچوقت به شما نمیگوید که علی در جنگ قادسیه مشاور عمر بوده و در زمان خلافتش بارها ایرانیانی که علیه اعراب شورش کردند را سرکوب کرده است.
یک آخوند هیچوقت به شما نمیگوید علی و حسن اسم بچههایشان را ابوبکر و عمر و عثمان گذاشتند.
یک آخوند هیچوقت روضه ابوبکر بن علی و عمر بن علی، که در کربلا کشته شدند، را نمیخواند.
آخوند هیچوقت به شما نمیگوید که علی دخترش، ام کلثوم، را به عمر داد و دختری از عمر گرفت و در واقع بین آنان عهد دامادی بر قرار شد درحالیکه عمر همسن پدربزرگ ام کلثوم بود.
آخوند هرگز به شما نمیگوید که پس از مرگ ابوبکر، علی یکی از زنانش را گرفت تا بین اعراب نشان دهد خلفا هوای یکدیگر را حتی پس از مرگ هم دارند.
آخوند به شما نمیگوید که فرش بهارستان از بزرگترین غنائم قادسیه، به طول 140 متر و عرض 27 متر، کاملا بافته شده از ابریشم و طلا، توسط علی و عمر تکه تکه شد و بین 4 قبیله بزرگ عرب بنامهای قریش، بنی کلب، اوس و خزرج تقسیم و به فروش رفت.
آخوند از دریدن شکم زنان ایرانی باردار شده بدست مردان وحشی عرب و شرط بندی بر روی جنسیت جنین آنها و فروش زنان و دختران و کودکان ایرانی در مدینه پس از قادسیه نمیگوید.
آخوند هیچوقت از کشتار 120 هزار نفری مردان و جوانان ایرانی که در 3 مرحله بدست خالدبن ولید و سعدبن ابی وقاص و عمربن خطاب به جرم نپذیرفتن اسلام در مدائن و مراغه و قصرشیرین گردن زده شدند چیزی به شما نمیگوید.
آخوند هرگز به شما نمیگوید که خالدبن ولید صحابه محمد پس از فتح آذرگشسب سوگند خورد که من کیسه های گندم را از خون ایرانیان در این آسیاب آرد میکنم و از آن آرد نان پخته و میخورم و چون خونهای ایرانیان دلمه میشد به ناچار از چاه آب کشیدند و در آسیاب ریختند تا همراه خون به گردش درآید و از این جهت خالد به سوگندش عمل کرده باشد.
آخوند به شما نمیگوید که حسن در قبال پول و ثروت، قید امامت، یکی از ۵ رکن اسلام، را زد.
آخوند به شما نمیگوید پس از صلح حسن و معاویه، مالیات مردم نگونبخت اهواز و دارابگرد فارس، بنام بیت المال مسلمین به جیب حسن و حسین رفت.
آخوند به شما نمیگوید حسن و حسین در تجاوز اعراب به خاک ایران مخصوصا فتح طبرستان و قتل عام زنان و مردان این خطه حضور داشتند.
آخوند خیلی چیزها را به شما نمیگوید، چون دکانش تعطیل میشود!
ممنون . چه نکته ها گفتید.کاش فایل صوتی و تصویری میداشتی
♧♡♤درود اشه و هیشتا {خدای راستی و درستی در ایران زمین} بر شما باد ..
چون آخوند جماعت پسته،کثیفه،رذله،بیشرفه،بی وطنه،بیناموسه،آخوند هر کثافتی که فکرش را بکنی،میتونه باشه،غیر از انسان.
بگوید یانگوید دیگر تفاوتی نمیکند چون آخوند ازچشم ملت افتاده .چرا چون ملت این چیزارو به همت مردان بزرگی چون اساتید حاضر در این برنامه خوب دانسته ،پیروز باشید
درود بر شما
یادش ماندگار اندیشمند میهن دوست ❤
بزرگان اندیشه و اساتید محترم بسیار عالی بود خواستم بگم در زمان شاه ده های جهل و پنجاه کتاب مجانی و مذهبی از قم رایگان با پست در منزل مردم میامد ولی هیچوقت این کتاب ها در کتابخانه هم نبود
In ommat-e shi-e-zadeh 1400 saal-e dar Iran , eslam aziz va khomayni-e dajjaal mikhaast keh beh aan ham resid.
Sallavaat
Zendeh Baad Iran va Irani-e aazaad va mihan-parast.
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم ❤❤
من فکر میکنم مردم ما خوبست که تاریخ دوره قاجار را بدقت مطالعه کنند تا درک بهتری از اوضاع فعلی پیدا کنند.
کاش این جمع سه نفره دوباره جمع میشدند و برنامه هایی مهیا میکردند
درود به شما هر سه بزرگوار عزیز . براستی که بیداری و حق تعیین سرنوشت و آزادی زنان و دختران نقش بسیار مهمی در آگاهی و بیداری جامعه و ایجاد نسل های دانا و آگاه و بیدار ایفا می کند . میرزا آقاخان کرمانی صد و پنجاه سال پیش از این به این نقش پی برده بود . اما رجحان و برتری که اسلام به مردان داده است مانع از این شده که مردان دست از برتری طلبی خود بکشند و زنان را به چشم خدمت کار و کالای جنسی نبینند . از آغوش مادر فهمیده و دانا هست که مردان و زنان فهمیده و بیدار پدید می آیند .
♥️🥰♥️🙏🌹
تمامی سعی و کوشش ما بلافاصله بعد از براندازی و پيش از تشکیل مجلس موسسان و تدوين قانون اساسی جديد بايستی بر اين قرار گيرد که اين تفکرات تا سر حد امکان در معرض شناخت همگان گذاشته شود .
درودبرعقلوخرد.گفتارنیک پندارنیک کردارنیک دین خداست.وطن پرست پیش خداست .ازادی حرف خداست .خرافات تمام شد انسانیت پیدا شد .یاحق
🙏🙏👏👏
شخصاً بارها تجربه کردهام که جهت اثبات یک واقعیت و حقیقت با وجود چندین شاهد و صدها دلیل شنونده حتی حاصر نیست فکر کنند که احتمال دارد درست باشد، درصورتی که جهت نشر شایعات خرافات اراجیف مذهبی و انواع دروغ فقط نیازمند گفتنش هستم و شنوند پس از شنیدن با تمام وجودش باور میکند و با شور و شوغ بسیار برای دیگران هم بازگو میکند و ایشان را وادار میکنند که قبول و تائید کنند که تمام شایعات خرافات اراجیف و دروغهایی را که از من شنیده است حقیقت دارند و واقعیت هستند. در واقع مَردم ایران باید یاد بگیرند از روی غریزه زندگی نکنند و همواره منتظر دیگران نباشند که کاری برایشان صورت دهند، بحث و گفتگو در این باب نیازمند ساعتها و سالها زمان است، اما بسیار فشورده در حد قطره ای از هزاران اقیانوس را خواهم نوشت، کتابخواندن و توجه به اندیشه و گفتار روشنفکران بسیار خوب است، ولی باید آگاه بود که انسانها هم مانند حیوانات غریزه دارند و بیشتر انسانها و مَردم جهان از روی غریزه زندگی میکنند و هیچگونه توجه و کنترولی بر بسیاری از اعمال و رفتار و گفتار خود ندارند و تقریباً تفکری در امور جاری و روزمره زندگانی خود ندارند،"صد البته که این واقعیت شامل اکثریت ایرانیان نیز میشود" من خودم شخصاً، فرد بیسوادی هستم، بیسوادی که حتی دیپلم هم ندارم ولی در نوجوانی وقتی که به نماز خواندم دقت و تفکر کردم و سعی کردم بفهم که چه میگویم و چرا چنین میکنم، به پوچی و مسخرگی دین و مذهب رسیدم و از آن پس سعی کردم رفتار و کردار پیغمبر و دوازده امام را برسی کنم در نتیجه در اول دهه دوم زندگی به خرافی بودن گفتار و کردار امامان و پیغمبران رسیدم، در اوایل ده سوم زندگانی پی بردم که اصولاً خدایی وجود ندارد و پیدایش چیزی بجز واقعیت بیگ بنگ، این را نوشتم جهت آن دسته از دوستانی که همواره گناه بلاهت و اشتباه خودشان را به گردن روشنفکران و دیگران میاندازند و همواره ترس و بزدلی و ناتوانی خودشان در بیرون راندن این آخوندهای قاتلِ جنایتکار و اندک حامیان دزد و غارتگرشان که در بسیج و سپاه به کشتار و شکنجه مردم شجاع مشغول هستند را به عدم آگاهی روشنفکران و دیگران نسبت میدهند و هرگز حاضر نیستند حرکتی در راه نجات خود و فرزندان و خانواده خودشان انجام دهند و همواره منتظر حرکت دیگران هستند
درود بر آقای مانی - آقای سلیمانی - آقای یغمایی , ولی باید بگویم : آقای یغمایی - یکی از روشنفکران زمانه است که هر دفعه , گذشته ی خود را به نقد میکشه , واقعا خسته نباشید
درود بر آقای سلیمانی امیری یغمایی ومانی
نام شما متجلی است و در دفتر ایام به یادگار خواهد ماند .
سلام بر یغمایی، مانی،و آقای امیری.
سؤال این است این اندیشمندان در ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش با توجه به نبود امکانت امروزی چگونه چنین درک عمیقی داشتند ولی ما در این زمان بی بهره هستیم؟
درود بر اساتید محترم مانی یغمایی و استاد سلیمانی عشق بنده.
به امید روزی که نیمی از ایرانیان بجای مزخرفات آخوندی برنامه های پربار رادیو مانی را گوش دهند
قدرت هر ملتی؟؟تاریخ و فرهنگ قوی و بزرگ وداشتن اقتصاد عالی؟ و داشتن یک حکومت و دولتی عقلانی و با خرد؟ که در جامعه جهانی همه ان رو محترم بشمارند
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
24:28 لغتنامه دهخدا
فابریک . (فرانسوی ، اِ) کارخانه . کارخانه ٔ پارچه بافی . || مصنوع کارخانه از پارچه و غیر آن . (فرهنگ نظام ).
استاد سلیمانی عزیز. بنده یکسال است که با استناد به کتب سیره ابن هشام و مغازی میخواهم یک مرد شصت ساله متعصب مذهبی را که عاشق محمدو علی و دزدان مدینه است را بیدار کنم ولی به علت اوج نعصب و خریت این شخص تا به کنون نتوانسته ام.
با درود سپاس فراوان خدمت عالیجنابان استاد مانی ،سلیمانی،یغمایی.پس قرار شد بعد زندگانی محمد وعلی به زندگانی ابوبکر عمر عثمان هم بپردازیدپس چی شد .خواهشن از انها هم کلیپ بدید وجزئیاتش را هم بیان کنید مانند علی ومحمد.خواهشن .خیلی ممنون بابت روشنگریتون.خسته نباشید بزرگان
این تعالیم شباهت زیادی به تعالیم بابی وبهایی دارد مثلا تساوی حقوق زن ومرد ، ایا ایشان تحت تاثیر این تعالیم بوده ؟
درود هزار درود.
آقای مانی برنامه آقای پرفسور ایراملو چرا دیگر ادامه پیدا نکرد نصفه ماند .ممنون دیگر ادامه نمیدین بر نامه ایراملو در باره تاریخ وبرسی انقلاب ایران.
چند بار تا حالا گفتم چرا ایراملو نمیاد مانی جواب نمی دهد
دوست گرامی. یکی دوبار دیگر هم نوشته ام. آقای آیرملو گفتند که تابستان نخواهند بود و سپس دوباره ادامه خواهند داد. اگر تماس بگیرند و بخواهند آغاز کنند مانند پیش ادامه خواهند داد.
ممنون از این که جواب دادین .اکثر برنامه های رادیو مانی خوب وآگاهی رسانی است وجای تشکر وقدر دانی دارد موفق باشین وهرچه سریعا بتوانیم به آزادی ودانای برسیم تا کمتر فریب بخوریم .
چیزی که به لحاظ ظاهر برنامه را شیک و منظم کرده حضور شما ها با لباس مناسب است.
در التهاب جنبش 1401 شورای نادانان بی کفایت کرمان نام خیابانی در شهر را از میرزا آقاخان کرمانی به سردار جنگل معلوم الحال تجزیه ایران و الحاق گیلان زیر نام جمهوری خلق گیلان به شوروی تغییر نام داده اند در حالیکه نام پدر من آقاخان و اولیه مدرسه ابتدایی من آقاخان بود و این خیابان را سالها در آن تردد داشتم و چند سال پس از پایان دوران دبیرستان و انتخاب شغل شوسه بود و آسفالت شد.
مسیر نگاه اقای سلیمانی امیری به سمت بیننده نیست و احساس خوبی بوجود نمیاورد.
اصل مطلب مهم است .
آقای یغمایی عزیز.بیشتر دنبال حلوا بودن.همین الان که هستند.
Dord br hr ce shoma
عجب هیچ خبری از پرفسور ایراملو و محمد رضا دراکولی نیست پس ایشان کجا هستند چرا برنامه ندارند
منم تعجب میکنم ازان دوبزرگوار روشنگرمدتی دربرنامه نیستندپروفسورآیرملو
ومحمدرضا دراکولی علت چیست
1. حکمتِ بنفش: (قانونِ فتنه)
به: ابوبکر بغدادیِ ثالث، و به پیروانِ مطیعش!
***
اِی ســـــــوار بر خرِ مردم، نکنی خود را گم!... بیـــعتِ مُـرده نـبــــاشد، بـیـعتِ این مــــــردم!
چون بقــایِ قدرتِ مطلقه در سلطهگــــری است... هر چه ضدِ سلطه شد، اسبابِ فتنهپروری است!
چونکه قانــــون، سلطهیِ سالار را بطئی نمود... مــردم و ســــالاریِ او، "فتنه" را قطعی نمود!
مشکل از فَتّانِه نیست، کو قدرتش قانونی اَست... مشکلِ مردم نه سلطان، دردشان کانونی اَست!
باز هم مشروطهیِ مشروعه، چــون چرخِ فلک... ملتی را گِردِ اُمّت، چپ و راست کرده به شَکّ:
اختیـــــار با ماست؟ یا مولایِ ما؟ یا با حسن؟... انتخـــــابِ شـــــاهد از هفتــــــــــاد جلّادِ خـفـن.
مردمند ســــالار؟ یا ســـالارِ مردم حقهبــــــاز؟... فتنه از قانونِ بد شد؟ یا چپ و راست فتنهساز؟
طالبِ آزادی و تقدیـــــرِ خــــود در سرنوشت... مشکلش قانونی استو، آنکه بنیادش سِرِشت!
این تنــــور در دست اربابو "رعایا هیزمش"... انتخـــــابِ هیزم و هیــــزمشکن با مــردمـش.
اعتــــدال و رمزِ استعمـــارِ نو در پــــوسـتیـــن... عاملِ "تثبیتِ دو": در یک وطن، در یک زمین
غـــــاصبِ حقِ برابــر از زمیـــن تا آسمــــان... نفتِ مفت و حرفِ مفت و باز پینگپنگِ نهان.
بــــــاز هم قانــونِ عصرِ حجر و بتهایِ کین... کـــرده داعـــش را ســــوارِ ملتی با نامِ دیـــن
در غیـــــــــابِ قدرتِ ملی، به حکم کدخدا... شرحه شرحه کرده ملت را به وَهــمِ ناخدا
فتنههایِ سلطهگر از هر طرف سَر میرسد... داستـــــــانِ سلطه با داعش به آخر میرسد
داعشی را میدهد میدان و هی هی میکند... خونِ چرکش میخورد، صد داعشی قی میکند!
داعــــش و القـــــاعده، کاشــــانی و مُلّا بَدِه... ضدِ سلطان جهان، خود سلطهگر در دهکده
سلطه در بیرون و داخل کرده ملت را هوا... کارکـــــرد و شیوهیِ هر دو علیهِ تودههــا
تفرقه بـــا حق و بـــاطل، خـودی و غیرخـــودی... یک طرف را کرده اصل و آن دگر را بیخودی
جنگِ سلطانها علیهِ صلحِ ملتها بهپاست... فتنهها زنجیرهای، تا ملتی پا در هواست
جنگ را با فتنهیِ سیلی و فحش و غائله... کرده بنیادِ تنش، با دزد و دوستِ قـــافله
عقلِ ملت را به نفعِ خود دو تایی میکند... قدرتِ وحدتِ ملی را جــــــدایی میکند!
رخنه در وحدت، به قانونِ بـدِ فرمانبری... ملتِ واحد به کفر و باورش، جز یاوری
حــقِ مشــروعیّتِ آب و گــلِ یک ملتی... در ربوده، کرده در خورجینِ حقِ اُمّتی
موصــل و بابل و کابل را تصرف کردهاند... شیرهی جانش مکیده، هستهاش تف کردهاند
جانِ ملت چون زِ خاکِ چاروقش تا لب رسید... لب بــدوختی و یکی فتنه زِ عــمقِ شب رسید
بــــــــــاز هم فتنه بلایِ هِمّتِ ملت شده... دستِپیشِ سـلطـهگر، در قوّتِ اُمّت شده
داستـــــــــانِ فتنه و لولویِ سرخرمن چه داغ... جنگِ شیطانِ بزرگ و کوچک و مویِ دماغ
فتنهیِ اصلی تویی! ای داعش و لقمانِ ما... ای که قانــونِ یکی قطبِ تو شد ایمانِ ما
یکطرف اربابِ اُمّت، ملتی در جیبِ او... رأیِ رعیت گزمهها را عاملِ ترغیبِ او
ای که حق را از حقوق مردمان چاپیدهای... در لبـــــــاسِ دزد، انفـــــالِ خدا نامیدهای
اُمّتَاَت در اُمّتِ سلطـــــانِ عـالم انگبیــن... شربتی شد خونِ ملت از یسار و از یمین
قدرتی در غربِ عالم، قدرتی شرقِ زمین... عالمانِ دین به دریوزگیِ هـــم آن و ایـــن
یکطرف فتوایِ مفتی، جازِ غربی میزند... یکطرف حکمِ فقیهی ســازِ شرقی میزند
ادامه در کامنت بعد(2):
2) ادامه از کامنت قبل:
بینِ این سلطان و آن سلطان و جوجه لاتها... اُمّتِ لات و منـــات و نفت و کیش و ماتها
بت شده الله و پرچمـــدارِ او دینِ دویی... مؤمنان و کافران و ملتی از خود تهی
داعش و فرمایش و فرسایشِ نقـــــدِ مِلَل... کرده در کارِ زبانِ مشترک، صدها خِلَل
حرف مفت و لافِ مفت و فحش و هزل و شعر و شور... کرده توفــــــــانی به راهِ وحــدت و تدبیـــر و غـــــــور
پردهداریِ بت و بتخانهیِ سـلطـــانِ دیـــن... جایِ همزیستیِ ملتها شعارِ مرگ و کین
اینکه حقِ سروریِ دین و مذهب با کیه... کرده همزیستیِ ملتها به راهِ بــــــادیه
حدس و تفسیر و رجز با آیه و چـنـــد قافیه... باعثِ جنگ و تنش، سوراخ موش و زاویه
الغرض، بنیـــادِ وحدت گشته کلا در مجـــاز... تفرقه: "اُمّالقرایِ دین قم است؟ یا که حجاز؟"
فتنه در کارِ خدایـــانِ زمین ابلیـس کاشت... پرچمِ دین را عَلَم کرد و سَرِ تفلیس داشت
کفر و ایمان: رمزِ سلطانی و بندهپروری... حقِ آزادی: گـروگـانِ خـــــدایِ سروَری
حقِ مردم را بهجایِ آبوگِل بر رویِ خاک... کرده در قانونِ حق و باطل و ادیانِ پــــاک
وایازآن روزی که شیطان خطکشِ قانون شود... مالکیت غصــــب گــردد، ارزشِ قارون شود؛
یک نفر در دست گیرد آسمان و این زمیـــن... چون عمو سام و ابوبکر و عمر در کار دین
یک طرف از لندن و از مَنهَتَن در کارِ ما... یک طرف از کابل و بغداد و تهرانِ شما
منطقِ سلطـــه بهنــــامِ حَقِ عِلم و اِرثیه... از زمین و آسمان بارَد زِ مدح و مرثیه
ملتی را منهدم در بین اُمّتهــــــایِ دون... همنوایی حلقهیِ مفقوده شد در شَطِ خون
این خدا یــا مــالکِ نان است و یا دنیایِ تو... بی وجودش حقِ تو گم گـردد از عُقبـایِ تو
ای که بنیادِ بقایاَت دشمن و جنگ و عدوست... معرفت در منطقت آمیزهیِ اشک و خدوست!
ای که از همزیستی با غیرخود طفره رَوی... تو همان ابلیسی و شیطـــانهـــا در پیروی
ای که ملت را نمودی شَقّه با ایمان و کفر... تا که حقِ آبوگِل مثله شود در پـــایِ کفر
ای که از آبِ گلآلـــودِ تَنِش نان میخوری... اُمّتِ خود را عزیز و غیرخود را میدَری
ای که بازی میکنی با اعتمــــادِ ملتی... گزمهها را ضِد کنی، تا انقیــــادِ اُمّتی
دستِپیش میگیری و بر ضدِ خود جارَش زَنی... تا به پتکِ خود بترســـــانی، سپس دارَش زَنی
ای سوار بر خرِ مردم، نکنی خود را گم... بیعتِ مُــــرده نبــــاشد، بیعتِ این مــردم!
بیعتِ مردم نگردد زنـــده در بندِ یکی... مگر او حقنه کند نقش خـــدا را پُفَکی
بیعتِ مردمِ مُــــرده نشـــوَد زنـــــده زِ بُـت... گر خدا پتکِ تو شد، خرده شود در دلِ بت
گرخدایِ حَیّ، در فطرتِ مردم پخش است... پس خدا در دلِ شورایِ جماعت نقش است!
اینکه خود را کردهای میراثخـــــوارِ نقشِ او... غصبِ حقِ مردم است و عالمـان بر نعشِ او
با خرِ لنگِ تو و عقل نخود پَروَرِ تو... کی شود رهبریِ رخشِ خدا یـاورِ تو؟
گر که جفتک زده این خر به سوارانِ قَجَر... عبرتی گیـر و فرود آی و سِپـارَش به بَشر
زندگان را تپشِ نبض و نفس قـانـون است... از سَرِ فضلِ پدر، باورِ فرزند چون است؟
گر که قانونِ پدر کرده تو را راکبِ خر... زرخریــــدِ تو نگردد نسلِ مابعد و پسر
فرصتِ هر بشری فرصتِ رَبّـــانیِ اوست... گر که قانون ندهد فرصتِ او، فانیِ اوست!
گر که قانـــــونِ پـــدر سدّ کند آزادیِ او... بت بود، اصل وی و مـــانعِ آبــــادیِ او!
ادامه در کامنت بعد(3):...
3) ادامه از کامنت قبل:
صاحبِ این وطن و خاک و زمینش نه تواِی... که دهی لقمه به خویشــــــان و به کفار گهی
یا دهی حکم جهــاد و انتحــــــار و آتشــــی... به خودیها اختیار و جام خود را سَر کشی
مؤمن و کــــافـریِ مردم این ملکِ مشــــاع... کی تو را حَقِ خلافت دهد و عَرعَر و ماع؟
کفر و ایمـــانِ تو کی باعثِ مشروطیت است؟... گر که شیطانِ تو در پردهیِ مشروعیت است!
تخت و تاجِ قجری سلطهیِ اربابی نیست... هیچ قانونِ خطا بسترِ خوشخوابی نیست!
گر سرِ جبر نمودی به صفِ صندوقِ خود... که دهند رأی به یک گزمه زِ انبـــانِ نخود
بازی و قاعدهیِ صندوقِ اربـــــــابی چیـســت؟... جنگِ زرگر، جز فریب و بازی و لابی نیست!
این چه خود بافتهای؟ "هر که در این خلعت شد... همـــــرهِ من شــــد و در دامِ مَنَاَش بیعت شد!"
صفِ اربابِ حکومت همه در بندِ تواَند!... صفِ اول، صفِ آخر، همه پابندِ تواَند!
صحنهآرایی این چالشِ کــــــاذب، همه تــــوست!... حسن و ممد و محمود، همه غاصب، همه توست!
گر کنی بیعتِ خــود تازه به اربــــابیِ قـــم... کی شود تازه حقوق خـــاک و آب و گندم؟!
این چه ترفند و فریب است به قانــــونِ بتان؟... یا همه با من و وحدت! یا که بر من همهتان!
تفرقه از خودی و غیرخودی قــانــــون شـــد... چون خودی مؤمنو، کافر لقمهیِ قارون شد!
نَقدِ تو نقدِ علمدارِ ســـپـاهِ اُمَــوی است... سفسطه در دلِ قانونِ حرامِ اَبَوی است!
داعشی تو! عـــاملِ فتنهیِ اصلی: "اِدّعـا"... آنکه بی اذنِ خدایِ زنده خود را کرده جا
چونکه قانـونِ تو، حقم را نموده "عـــــاطِل"... پس نمازِ تو به ملکِ غصبیِ من: "بـــــاطل"
حــقِ مشـــــروعیّتِ هـمـچـو مَنی در مــرزهــا... سرنوشتسازی بُوَد! "ملک، مشاع است زِ ما"
وَهمِ تو حقِ شریکِ خاک را کرده هــوا... این تو هستی و پدر بود به قانــونِ خطا
در ربـــــودی حَقِ فـرزندِ مرا با نسلِ خود... پیش از آنکه او به دنیا برگزیند اصلِ خود
چونکه اصلِ اَوّلِ قانونِ تو بر ما جفــاسـت... دینِ تو دینِ بُت است و بتپرستی مبتلاست!
واگــذار این حق و دامن پـــاک کن اِی مبتلا... زنده در این خاکِ مرده، مس شود یا که طلا.
سرگــذشتِ تو نبـــاید سرنوشتِ مــــــــا شود... هر کسی در خاکِ خود میمیـرد و برپا شود!
سهمِ من از خاکِ ما، در وهمِ تــو ویرانه شد... یک وطن قربانیِ قانــــــونِ بَــد، افسانه شد!
فتنهسازی را رهــا کن، خاکِ ملت شد فنا... اَز خـرِ اُمّت بیــــا پاییــــــنو بـــا ملت بپا
چونکه امّت کردنِ ملت به سعیِ بنده نیست... کفر و ایمــانِ جماعت در یَـدِ خواننده نیست!
چون: رسولش را بهجز هشداری و جز مژده نیست،... چون: حکــــــومت از تکالیـــف تو در آینده نیــست،
یـــــا تو در کــــارِ خـطایی، یــــا اسیرِ وسوسه... شـــو رَهـــا از دامِ خنّـــاس و بَلا و مَخـمـصـه
ای ابــوبــکرِ عـــراق و رَهرُوِ مُلّا عُمَر... کن رها این فتنه و از دامِ شیطان در گذر!
مؤمن و کافر رها کن! این نه تکلیـف تو بود!... دامِ خود برچین و سلطانی نه در قیف تو بود!
خونِ ملّت شیشه کردی در رگِ فتـوایِ خــود... توبه کن از این جنایت! لغو کن دعوایِ خود!
"پیش از آنکه گزمههایت توبهبـــــازِ تو شوند... یا اَجَل فرصت بگیرد، نوحهســــازِ تو شوند!"
خیام ابراهیمی
11 تیر 1396
پینوشت (محض اطلاع حرامخوارانِ بارگاهِ ابوبکر بغدادی ثالث):
1) رفرنسِ آیات نخوانده توسط ابوبکر بغدادی و صاحب فتوی برای استقرارِ حکومت اسلامی در اولین کامنت.
2) تصویر نقاشی اثر پابلو پیکاسو، از دون کیشوت با کارگزار و خرش، برایِ مبارزه با ستم و ستمگران در جهان.
(قهرمانِ رمانی اثر سروانتس)
بندرت ایرانی پیدا میشود که کلمه بهائی پیش بیاد و نگوید انگلیس درستش کرد من که در یک خانواده بهائی بدنیا آمدم در جوانی از همه ادیان بریدم ولی با این حال تا زمانی که با شخصیت و کشتن فجیع آقاخان آشنا نشده بودم تنفر از این نظر داشتم، بعد متوجه شدم کشور هایی مانند انگلیس برای عقب نگه داشتن ایران، فیلسوفی عملگرا مانند آقاخان را بغل بسته از ترکیه به ایران می برند ولی خانواده بهاءاله در امنیت و رفاه به ادرنه و عکا فلسطین می فرستند جنبش بابی از بین می رود و دینی نه چندان بهتر از اسلام بنام بهائی پا می گیرد و انسانهای بزرگی مثل آقاخان گمنام میماند
shoma khodetoon mojahed shodi lotfan too sar enghelab 57 nazanen . be jayi nemiresed
be hamin delil ghoor zadanha mardoom ro az enghelab tarsandeeen . mardom zeeyan mikonnand va johori eslami davam pida kardeh shoma khodat ham dar zamanike mojahed boodi ba een shakhseet ashena naboodi . enghelab 57 lazem bood va bayad be jolo raft na be shah va na be shikh
با درود و سپاس فراوان از شما ،جناب مانی مخصوصا آقای ایمان سلیمانی بابت روشنگری و عنوان اتفاقات تاریخی در اسلام و ایران.
اما جناب مانی ،با احترام به آقای یغمایی ،میخواهم عرض کنم که من هیچ شکی در خلوص نیت آقای یغمایی ندارم ،ولی باور بفرمایید میتوان گفت : که اطلاعات ایشان در برابر جناب سلیمانی زیر صفر است و هیچ کمکی به بالا بردن اطلاعات و دانش ما نمیکند،بلکه هنگام صحبت ایشان ،(یغمایی ) ما شنوندهگان کمی از مسیر اصلی سخنرانی جناب سلیمانی منحرف شده و رشته افکار ما گسسته میشود ،لطف بفرمایید که جناب سلیمانی برنامه جداگانه داشته باشند و ا ز جناب یغمایی در برنامه هایی که در سطح اطلاعات ایشان است استفاده نمایید.
با تشکر از شما
با درود به اساتیدمحترم ، واقعا درد زیاد است ، من همیشه برام جای سوال بوده که چرا اندیشمندان ما متوجه خطر آخوندها نشدند و به قول استاد یغمایی عزی گسستی بین اندیشمندان دوره قاجار و سال چهل تا پنجاه هفت پیش آمده و اگر دقت کنیم سیر خط مستقیم نبوده ولی از طرفی متفکران ما دوره قرون وسطی را هم آیا نخوانده بودند ، لطفا اگر امکان دارد این موضوع را وا کاوی کنید تا نقاط ضعف روشن شود
می دونی چرا چونک بیشعور بودن
درود
جناب سلیمانی در صحبتهای شما در رابطه با نظر میرزا اقا خان نوری نسبت به اسلام و اخوند حالت تناقض دارد.
عرب ستیز هست بعد نسبت به اسلام به قول شما دست به عصا راه میرود
چطور توجیه مینمایید؟
خدایا کمی عقل نسیب اینها کن 🤣
دوستان بیدار شید از خونه هاتون بیاد بیرون ما در قرن ۲۱ هستیم ، شما چه چیزی تحویل جوانههای رقص رب و کامپیوتری میدید ؟؟؟
🤩🤩🤩
🌹🌹🌹🌹🌹