هانا کامکار اشکان خطیبی ترانه های محلی قلاقیران محمد رحمانیان
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 8 ก.พ. 2025
- پرده ای از موسیقی نمایش ترانه های محلی به کارگردانی محمد رحمانیان با هنرمندی هانا کامکار و اشکان خطیبی
اشکان خطیبی شخصیت یک اهنگساز را دارد که برای تحقیقات بر روی موسیقی فیلمهای ایرانی از فرنگ به ایران بازگشته و برای پژوهشش به نقاط مختلف ایران سفر میکند
در هر پرده با اشخاصی برخورد میکند که شاید نقشی خیلی کوچک در فیلم مربوطه داشته اند ولی هر کدام داستانی در پی دارند و دیدگاهی جدید به مخاطب میدهند.
شاید بتوان گفت هر کدام وظیفه دارند زندگیشان را بازگو کنند تا روزی روزگاری اتفاقات زندگیشان تنها در داستان ها وجود داشته باشد.
در پایان هر پرده موسیقی مربوط به داستان هر پرده به صورت زنده اجرا میشود.
قى ون ده درك بەسیوه كەمەر
لەچک ده كوچك دايه دورێ سەر
هەر جا ده روه نەمنى وه قەورى
پريسكه لاله ده داورادورى
زەخم ئیلامە ده خوين و ده ژان
سه ر ئلاوردگه ده قەلاقيران
هەوريل تەك دانه ده پەر شالى
داريل نيشتنه ده سايه بالى
وه گيان كوريلى هيل سەرمەست
گورانى چريلى تۆفەنگ وە دەست
وه گيان گەتيلى سوز رەنگينت
سى سه ما كريلى غهلتان ده خينت
زهخميلى گيانم دەم واز كردنه
چو ئشكەفتيلت چەم واز كردنه
ئەی زەخم كونەی چەن سالم چينى
خاك خەريو كوشەى بی تالم چينى
دورا دورمان كيه كونه ساڵ
سەوز و بالابەرز، باڵ وه بان باڵ
ئامادەن ئەرای سەر چوپى گرتن
دەسمال خر دان، خاك و توز كردن
نيەزانم ئەرا وه يەك دۆچاريم
خاپوره كريل پاى كۆل ئەناريم
زەخم ئیلامە ده خوين و ده ژان
سه ر ئەلاوردگە ده قەلاقيران
فریاد می کند، درک(درختچه خاردار) به کمرش بسته است
دستمالی از سنگ به دور سرش بسته است
هر جا برود، به قبرش قسم نمیماند،
لاله هایی که دور و برش هستند
زخم ایلام است، از خون و از درد،
سر از قلاقیران در آورده است
ابرها به پر شالش تکیه زده اند
درختان در سایه بالش نشسته اند
به جان پسرانش سرمست بارند
شاعرانش تفنگ به دست
به جان دختران سبز و رنگینت
ببین رقصنده هایش را غرق در خون اند
زخم های جانم دهان باز کردند
مثل غارهایت که چشمه هایش جاری شده است
ای زخم کهنه چند ساله من
خاک غریب بی بخت من
اطراف ما چه کسی کهنه سال است
سبز و قد بلند و بال بر روی شانه هایش دارد
آماده سرچوپی (رقص کوردی) گرفتن هستند
دستمال تکان دادن و خاک به پا کردن هستند
نمیدانم چرا به همدیگر دچار شدیم
با هر کاری وقت کشی میکنیم
زخم ایلام است، از خون و از درد
سر باز کرده است از قلاقیران
سپاس و درود بر شما
بسیار زیبا درد خانم های کردستان ولرستان رو بیان کردین بعنوان یک زن ایرانی به شماافتخار میکنم .اجرای زیبای موسیقی واجرای تئاتری فوقالعاده موفق باشید🌹👌👏👏👏👏
چقدر زیباست
واقعاً زیبا نوشتی. قلمت رنگین. هەر بژی👍👏👌🌹
چقدر صدای قشنگی این بانو دارند
کور دلان چقیقت جویان راه نجات وارامش انسانها سر میبرند درود بر توبانوی کرد ایران زمین ❤❤❤
من و همسرم کرد هستیم چقدر با این درد آشنا هستیم و چقدر گریه کردیم .خانواده کامکارها افتخار ایران و کردستانند.
خوشا به حال کسانی که میتوانند چنین برنامه هایی رو از نزدیک ببینند و در شهرستانها هم اجرا میشد.
شاهکار بود درود بر هنرمندان ایران زمین.
چقدر غم تو این کامنت هست . و حرف دل من هم....
❤❤❤❤❤چقدر زیبا هانا کامکار این کار رو اجرا کرد،سرتاسر حس و عشق و سوز،دختر بیژن کامکار باید این چنین هنرمندانه ظاهر بشه
Wow wow
What amazing voice and ritual expression
Stay healthy and good luck
Love Brussel
بی نظیر ❤❤
هانا کامکار افتخار کردستان چقدر زیبا بازی کرد واقعا،،دست مریزاد
بیژن کامکار و همسرشون باید این دسته گل رو به جامعه هنر تقدیم میکردن،بازیگر ،نوازنده،خواننده و نویسنده و شاعر
اجرای زیبا ،متن خیلی خوب ،ملموس
چقدر درست که خانم کامکار در پایان خواندند
سطح این کار هنری واقعا قابل تحسین است
تەنیا گیان، بلاخرە ژینا صدای خودش، دڵارام، تەنیا و ... را بە گوش دنیا رساند، ولی ما کماکان تنها هستیم
افرین بر نویسنده کارگردان اهنگ ساران نوازندگان هنرپیشه های بی نظیر . در چنین مواقعی است که به ایرانی بودنم افتخار می کنم
ووواااییی عالی بود ، چقدر زیبا ، چقدر لطیف، چقدر حرفه ای ، غیر قابل توصیف واقعا براووووو واقعا افرین ، خیلی خیلی لذت بردم
کامکاران خود خود چم عشق هستند! کردستان عشق است! ایرانشهر عشق است! فدای شما ها!
چه نمایشنامه سوزناکی..
و سرشار از معانی زندگی ، درد و رنج …
بسیااااااااار زیبا و دلنشین و هنرمندانه امیدوارم زخم ایلام و ........و زخم کل ایران التیام یابد به زودی . دورود بر شما و گروهتان.،🙏💖💖💐
ایران بزرگ درود به تو رنگین کمان عشق از کرد و لر و آذری و گیلک و پارسی و بلوچ و مازندرانی و تاجیک و ......
🌈❤️
واییی چه قدر خوب بود چرا از نزدیک ندیدم اینووووو
من توی تاتر شهر دیدم اون لحظه که خوندنش تموم شد تا وقتی که تشویق ها شروع شد چند ثانیه سکوت بود
نفس کسی در نمیومد
به نظرم بزرگترین دستاورد یه هنرمند همون چند لحظه سکوت قبل از تشویق کردنه
ایوالله تنیا.خانمخزالی هنرمندکاردرستزیبایما
😭😭😭😭👏👏👏👏این خانم چقدر زیبا وبا احساس صحبت میکرد آفرین ومرحبااااااااا
خانم کامکار هستند
عالی بود 🥲🥲😔😔😔😔
درود به تمام خاندان شریف و هنرمند کامکار افتخار تمام ایران
من معنی این آهنگ زیبا رو نمیدانم ولی دست و پا شکسته چیزهایی حس کردم
بسیار زیبا و تاثیر گزار
چوخ گوزل و عالی
درود بر.همهنوازندگان چیرهدست
بی نظیره این موسیقی, سدای دختران ایلامه
هزاران آفرین، عالی بود👏👏👏👏
خیلی قشنگ بود .من با دیدن این ویدئو عاشق تئاتر شدم . 😭🥰🥰
منم هميطور😔
بی نظیر بود، مانا باشید 🤍
Good job
چه صدایی به به ❤
Thanks❤❤❤
زیبا❤❤❤❤
هانا کامکار یک هنرمند مسئول و اصیل
عااالی
باید به چنین کسانی که دارن زحمت نشان دادن زخمهای این مرز و بوم را با بازی و خوانندگی نشان میدهند تا منی که نمی فهمم بفهمم که داغ داریم درد داریم غم داریم و خیلی چیزها نداریم، را بر سر بگذاریم و دستشان را ببوسیم
با اینکه معنی حرفها رو کامل متوجه نشدم ولی میشه بفهمیم . چقدر این خانم عالی بود . عالی به معنای واقعیه
یکی از دوستان لطف کردن متن و معنیرو کامنت کردن
که پین شده 🌹
بى نهايت زيبا بود، قلبم درد گرفت.👏👏👏👏👏👏👏
احسنت
آفرین
بینظیررربود,واقعا عااالی چقدر همه چیز خوب وحرفه ای
متن اجرا موسیقی عااااالی بود 👏👏👏👏👏
عالی بود و درد ناک ولی زیبا و هنرمندانه بیان شد ،
بسیار زیبا هنرمندانه نمایش زیبا با پیام پر معنی دستتون درد نکنه
درود بر تو بانو خوش صدا
خیلی خیلی عالی بود..ممنون از تک تک دست اندر کاران این برنامه.🌹🌹🌹🥀🥀🥀
That's was brilliant ❤
عالی، بسیار عالی ...بسیار پر محتوا و غنی....ممنون از این همه هنر خردمندانه و طنز بسیار با حال.....اما چه غم انگیزه این داستان ...الهی که انسان تکامل پیدا کنه....
#هانا_کامکار
عالی
بژین. بژین. قزاتان له گیانم
Lovely lovely ❤❤
با یکدنیا غم، در اوج زیبایی. هنرمندان بیادعا
فوق العاده عالی
زۆر بەسۆز بوو 😔😔
هەربژی هونەرمەند👏👏🙏🏻🙏🏻
Excellent❤
بسیار زیبا اجرا کردید
فوق العاده بود ❤❤
عااااااااالییییییی👍🏿👍🏿👍🏿👌🏿👏🏿👏🏿👏🏿
سلاوتان لیی بییت
چه غم انگیز😔
بسیار عالی ،قلبم به درد اومد ازلین همه زیبایی ومظلومی
بینظیر بود مرسی🙏به امید رهایی از هر انچه چه پای بند است و چنان نتایج ناراحت کننده ای به جای میگذارد .غرور و تعصب کارما های سختی و به ما بر میگردونه به همین دلیل در تمامی ادیان مورد لعن قراره گرفته شده .به امید روزی که صلح جهانی برقراربشه 🙏🙇
بی نظیر بود
عالی بود .الهی به شادی بخوانید.
بنە مالەی کامکارمایەی شانازی کوردستانن❤️
عااالی آینده خوبی در پیش دارید ان شاالله
دوست دوران کودکی مایه افتخاری همیشه در اوج بدرخشی
عالی 👏🏻👏🏻👏🏻🥀🥀
احسنت عالی ممنون ❤❤❤❤❤❤
عالی عالی عالی سپاس فراوان
دس خوش مایه سربرزی 😢😢😢
چقدر زیبا بود 👏👏👏
دس گشتان خوش بی..😭 عالی بووو..
هر بژی کردستان و ایلام و کرمانشاه هر بژی کژی کرد
هانا کامکار هنرمندی واقعی
واقعا كار خانم هنرمندانه بود فقط بايد كورد باشي تا عميقا بفهمي درد رو
داستانیست پر از اشک چشم
عالی👌❤️
دمت گرم و سرت خوش دختر کوردستان
کردستان .. دختر ایران
هانا گیان سلاو
عالی بود..
خیلی عالی بود حرفات اشکمو دراورد 😭😭
قلاقیرانم❤️ایلام زیبایم❤️
ترجمه شعری را که هانا در آهنگ میخونه
زخم ایلام از خون و دردهست
تا بالای کوه قلاقیران می رسه
سربندی از سنگ دور سرش می بنده
شالی از خار دور کمرش می بنده
تو اگر آنجا باشی اون سرش
ابرها تکون می خورند از پریشانی
روی سبزه چهار دست و پا می ره
هر جایی که دربنده مثل قبر می مونه
ابرها تکون می خورند از پریشانی
دورش نشستند مانند سایبان
آواز گورانی می خوانند و تفنگ در دست دارند
او در خون غلط می خورد
زخم کهنه چند ساله دهن بازکرده
رقص و پایکوبی می کنند بصورتی که خاک بلند می شه
******
شعر بالا در ارتباط به این فیلم است 👇بمانی فیلم ایرانی محصول سال ۱۳۸۰ توسط داریوش مهرجویی است. این فیلم شرح زندگی سه دختر ایلامی به نام های مدینه، نسیم و بمانی است.
سرنوشت سه دختر ایلامی در فیلم به تصویر کشیده شده است: مدینه که قالیباف است و به دست برادر و دوست برادرش کشته می شود به جرم این که با سربازی که سفارش دهندهٔ فرش به او بوده، در شهر دیده شده است.
دومین دختر نسیم نام دارد. او در رشتهٔ پزشکی قبول شده، اما پدر مخالف تحصیلش است. علی رغم مخالفتِ پدر، نسیم سرِ کلاس می رود، و وقتی پدر می فهمد، به دانشگاه می رود و او را به شدت کتک می زند و از سر کلاس به خانه می برد. نسیم خودسوزی می کند ولی با درصد سوختگی بالا زنده می ماند.
سومین دختر بمانی است. پدرش کارگر سادهٔ شهرداری است و چند فرزند دارد. صاحب خانه، که مردی ۶۵ساله است، با صرف نظرکردن از کرایه های عقب افتاده، می خواهد با بمانی ازدواج کند. پدر موافقت می کند و بمانی به اجبار ازدواج می کند. بمانی در خانهٔ شوهر فقط خدمتکار است و پس از چندی به خانهٔ پدر می رود و خودسوزی می کند، اما زنده می ماند و به خانهٔ شوهر برگردانده می شود؛ اما شوهرش دیگر او را نمی پذیرد و طلاق می دهد. بمانی فرار می کند و به قبرستانی می رود و با پیشنهاد مرد مرده شور، شمع و گلاب می فروشد و آن دو تصمیم می گیرند که همان جا زندگی کنند.
ممنون از اطلاعاتتون ☺️
سلامت باشید🌹
ممنون از ترجمه و info 💐
❤❤❤
احسنت ،👏👏👏👌❤️❤️
🌹🌹🌹
کار زیبای شما بغض بر گلویم نشاند، بغضی طولانی، ولی نمی دانم چرا این بغض شیرین است،
😍❤️
عالی بود
درود بر خاندان کامکار واقعا این کار ایشان تکرار ناپذیر است . قابل وصف نیست .
به به
سلاو
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
merci
داداش کاملشو کجا پیدا کنم
سی دی اش یه زمانی بود الان فکر نمیکنم باشه تیتراژش خیلی کم و محدود بود
همین پرده به نظر من بهترین پرده اش بود
و شرمنده دیر دیدم جواب بدم
💔
میتونین مصاحبه شون با علی ضیا رو ببینید و بیشتر باهاشون آشنا بشین😊
👏👏👏👏😔🌹🌹
خودسوزی درچندسال اخیرکمترشده درایلام اما متاسفانه خودکشی نه.هرکدوم ازمااطرافمون حداقل مرگ یک نفردراثرخودسوزی روبه خاطرداریم والبته فقط هم مربوط به زنان نیست🙁
❤️
😭😭😭😭😭
صدای این بانو مو به تن راست میکند
س
اینو نوشتم ببینم فیلتر شکنم کامنت جواب میده
باید با تعصبهای بیخود خانواده جنگید،زن باد جای واقعی رو تو جامعه پیدا کند.
آآآآآآخخخخخخخخخ...