سلام میشه درباره سه گانه داس مرگ هم صحبت کنید؟ چون یکی از بهترین سه گانه هاییه که خوندم با اینکه ندیدم جایی راجبش صحبت کنن ولی مطمئنم خیلی لایق تحلیل و بررسیه چون داستان به شدت قدرتمندی داره.ممنون میشم راجبش ویدیو بسازین🙏
هری پاتر هر چقدر آرک اسنیپش جذاب بود داستانش خوب بود بدترین جنگ آخر الزمانی رو داشت که تا حالا خونده بودم(کتاب) اون صحنه جنگ آخرش و آرماگدونش واقعا افتضاح بود
@@GomaneSara گویا شاه آرتور تو نوجوونی، یه شمشیر رو از سنگ میکشه بیرون. شمشیری که تنها به دست وارث واقعی تاج و تخت درمیاد از تو سنگ. اما چیز درخشان داستان تو ذهنم این بود که میگن اولین بار اون بود که میز گرد رو اختراع کرد. میگفت نمیخوام کسی به خاطر اینکه ته میز نشسته و من سر میز هستم، احساس حقارت کنه. افسانه هست ولی جالبه.
مثل فیلم های مارول ،تا لحظه ی تموم شدن جذابه ولی بعدش دیگه دوباره دوست نداری نگاه کنی اما ویچر رو چندبار دیدن حتی برای محیط جذابش جنگل،قلعه،جادوگر،روابط
خاطراتم از گشت و گذار تو راهروهای هاگوارتز،با اون نقشه ای که همیشه انلاین بود،نصف شب،اونم با استرس اون یارو سرایدار بدریخته که گربه داشت رو زنده کردی😅 چقدر خوش میگذشت... مثل همیشه عالی
این چیز جالب و هوشمندانه ایه. من دقت کردم گاهی این هدفا و اینترکشنای کوچیک داستانو حتی اپیک تر می کنن. یعنی شروع یه رفاقت یا یه دشمنی از اون وسط در میاد. اگه نباشند داستان خیلی شبیه یه شرح وقایع میشه.
خیلی خوب بود . فقط برای اینکه فردی مثل تو که درک بالایی داره و خیلی خوب هم توضیحش میده میخوام به تو یک پیشنهاد بدم . با اینکه حتما یک گریز ریزی به داستان های بازی های کامپیوتری زدی ولی خیلی دوست دارم به عمق اون ها هم نفوذ کنی . وقتی داشتی این ویدئو رو اجرا میکردی من دائما یاد بازی هالونایت می افتادم که هدف جنگ بین سیاهی و سفیدی نبود (البته توجه کن که سیاهی و سفید تو بازی بودن و نقش مهمی ایفا میکردن) . هدف رشد کاراکتر توی جهان پر رمز آلود بود . این جایی جذاب میشد که تو به عنوان پلیر باید همه این فرایند رو پیش ببری و انگار تو داری پیشرفت میکنی . ممنون میشم بیشتر به این قضیه نفوذ کنی و اگه هم کمک خواستی تو ویدئو و هر جایی که هستی بگو تا ما کمکت کنیم
16:46 دقیقاً، کارکترا بچههای نویسنده ان :) نویسنده حتی منفور ترین ویلن تاریخ رو خلق کنه هم احساس میکنه که دوستش داره راستش سر همینم من همیشه برای خلق یکی کاراکتر این شرط رو برای خودم میذارم که «آوردن یک کاراکتر داستان حکم به دنیا آوردن یک بچه رو داره» و باید به مسئولیتی که بعدش در قبال اون دارم فکر کنم، و همین جمله رو یک جورایی ذهنیت اصلی خودم قرار دادم و باعث شده که مثلاً این رو به تمام نویسندههایی که الکی هی کاراکتر میارن و شخصیت و رفتار درست حسابی براشون خلق نمیکنن و خیلیاشون اینجورین که آدم اسم هیشکیو یادش نمیمونه و نمیدونه کی به کیه، هر وقت همچین نویسندگی بیارم همین جمله رو بهش میگم.
همون اول که فیلم هری پاتر را که دیدم خیلی ازش بدم اومد چون فقط به اتفاقات اشاره کرده بود،هیچ درکی از تجربیات درونی هری پاتر و کشمکشی های درونیش ارائه نمیداد
Excuse me sir, it may be unrelated to the Harry Potter video, but as you know, the Jujutsu Kaisen manga has ended. Could you talk about it? According to one of your videos, it seems you weren't very satisfied with the end of story.
من راستش از فصل اول هم زیاد خوشم نیومد ... زیاد بدم هم نیومد البته ولی انگار اکثرا از پایان بدشون اومده و برای همین استفاده کردم فصل 2 رو که دیدم نقدش رو می سازم ازش توقع شاهکار بودن ندارم که به خاطر شاهکار نشدن ملامتش کنم
ی سوالی خیلی ذهنم رو درگیر کرده که مثلا تکنیک های نویسندگی یه تاریخ مصرفی دارن یا نه ؟و اینکه ما الان احساس میکنیم داستان های حماسی و جنگی و....کلیشه ای شدن بخاطر زیاده رویی و یا استفاده بد نویسندها از تکنیک های این ژانر بوده یا اثرات رسانه هاست یا چی ؟ ممنون میشم ب سوالم جواب بدی خسته هم نباشی داش🙏♥️
به تازگی تکنولوژی جوهر صفحه نمایش ink display به حالت رنگ و تا شوند ارتقاء پیدا کرده است. این یعنی دیر نیست که کتاب های جادویی دنیا هری پاتر تبدیل به یک تکنولوژی واقعی بشود.
مدرسه برای من شکنجه بود ولی وقتی هری پاتر رو دیدم عاشق این بودم برم اون مدرسهی جادویی . یادمه برای اولین بار که ازم پرسیدن در آینده میخوای چیکار بشی جواب دادم جادوگر
وقتی یه مجموعه موفق میشه که بشه کاراکترا و امبیانس داستان رو تصور کرد. اینکه بچهها از اسنیپ حساب میبردن،دامبلدور رو دوست داشتن و بعدها با بزرگ شدن کاراترا یهو مسائلشون هم پیچیده و بزرگ شد و اینکه فهمیدیم اسنیپ سیاه نبود، دامبلدور سفید نبود، هری جان پیج بود همینها باعث ماندگاری هری پاتر شد
گفتی هری پاتر با احساسات ادم بازی میکنه و زندگی روزمرس درسته.بذار از آشنا شدن خودم با هری پاتر بگم من تو سخت ترین دوره زندگیم با هری پاتر آشنا شدم. قبلش اسم کتاب رو شنیده بودم اما چون تو مود جادو نبودم با اینکه فانتزی خون بودم بی خیال شدم (اینی که میگم مال دوره چاپ جام آتشه) خیلی تصادفی جلد یک جام آتش به دستم رسید. چند صفحه اولش رو خوندم جایی که ویزلیها برای بردن هری از خونه خالش میان و لعنتی کتابو میخواستم. جلد اول جام اتش رو خریدم و در کمتر از 8 ساعت تمومش کردم بدون استراحت . اما جلد دومش نیومده بود. من اون دوره یه جابه جایی سنگین داشتم دقیقا از مدرسه و دوستانم و شهر محل تولدم جدا شده بودم و صاف افتاده بودم تو یه شهر غریبه و یه دنیای غریبه. اون زمان هر جلد هری پاتر 5000 تومن بود پول توجیبی من هفته ای 2000 تومن بود. هفته به هفته میان وعده مدرسه رو نمیخوردم که هری پاتر بخرم و بخونم. چون منو از اون تنهایی و حس ناجور جدا افتادگی از دوستام جدا میکرد. بعد با وبلاگهای هری پاتری آشنا شدم فن فیکشن خوندم و یهو به خودم اومدم دیدم دارم فن ترجمه میکنم و مینویسم. اولین سایت داستان نویسی فانتزی ایرانی Wizarding world.ir زده شد و ماها رفتیم داخلش و چندین سال فوق العاده برای مایی بود که همه مون یه علاقه و دنیای مشترک داشتیم با اینترنت دایال آپ ساعتی از طریق کافی نت و یاهو مسنجر کتاب هفت رو دسته جمعی ترجمه کردیم (ترجمه ای که هیچ ناشری لنگه اونو نداده بیرون) و خلاصه دوستیهایی که سالهاست داریم الان خیلیهامون ازدواج کردن بچه دارن شاغلن هر شهری میریم همو میبینیم نمایشگاه کتاب تهران سالانه هرکس بتونه خودشو میرسونه و.... خلاصه برای خیلیها هری پاتر یک کتاب بود برای ما زندگی بود . و بله اینا ناشی از قدرت ارتباطی بود که داستان با ماها برقرار کرده بود. و ماها دانش آموزان ایرانی در یک کشور مسلمان با فرهنگ متفاوت از هری پاتر بودیم اما همه مون رو گرفت
من میخوام یه داستان اسلشر از پلنگ صورتی بنویسم و ۴ تا سناریو دارم اول پلنگ صورتی میفهمه که قبلا یه انسان بود که یه گروه دانشمند تبدیلش میکنن به پلنگ صورتی و تو این آزمایشات حافظه اش پاک میشه ولی بعد از ده سال حافظه اش بر میگرد و تصمیم میگیر اون دانشمندان رو بکشه دوم پلنگ صورتی میفهمه که قبلا انسان بود و ده سال پیش بخاطر یه بمب اتم تبدیل به پلنگ صورتی شده و حالا میخواد کسانی که اون بمب اتم رو منفجر کردن رو بکشه سه همسایگان پلنگ صورتی دیگه از پلنگ صورتی خسته شدن و میخوان پلنگ صورتی رو بکشن چهار پلنگ صورتی با همنوع هاش مشکل داشت برای همین میره به جامعه انسانی و بعد از ده سال همنوع هاش پیداش میکنن و میتونید حدس بزنید چی میشه الان این چهار تا رو دارم نظر شما چیه؟ شما سناریو بهتری دارین؟
چقد جالب برای اولین بار داشتین اینارو میگفتین من گفتم خب نه اینجارو ر... ولی بعد که فک کردم یادم اومد...من اصن داستانمو اول ساختم برا اینکه از تنهاییه اون سنم فرار کنم...به جای یه خانواده تاکسیک یه یه خانواده دوس داشتنی بدم که با تمام وجود دوسش داشته باشم...ولی این توهم رو میدم که بگم من اومدم دنبال یه سرنوشت بزرگ...حتی یادمه اون موقع هرموقع با کسی دعوام میشد نمادی ازش میساختم تو دنیام میکشتمش😂😂😂...بعد داشتم فک میکردم منم جنگ زیاد دارم پس به درد نمیخوره که...بعد یادم افتاد که من اصن جهانم این شکلیه که جنگ هس ولی دائما جنگ نیس...ولی من فک کنم این طرز دید رو به خاطر این داشتم که همیشه عطش زیادی داشتم برای رشد دادن ادمای دور و برم...و از ۳ سالگی میخواستم پدر باشم و هنوزم میخوام...و اصن تا حالا داشتم شخصیتمو میساختم که بتونم پدر خوبی باشم...ینی با این حس کاملا اشنام
@GomaneSara اون که صددصد...من اصن خودم الان با اعتماد به نفس شدم چون تازه سه سال پیش بود که عشق رو تجربه کردم و تونستم احساسات رو منتقل کنم توی داستانام...و خب کلا ادمی ام که همیشه داستان،تاریخ،خاطره و تجربیات همرو میشنیده
بنظر شما ، محتوای یک هنر میتونه یک مفهوم باشه؟ مثلا صرفاً یک نفر بگه من قصدم از ساخت این اثر نشون دادن جنگ ، پیشرفت ، یا مفهوم زمان ، آیا اولویت نباید با انتقال حس باشه ، بخوام ساده تر سوالمو مطرح کنم ، اینک ه محتوا چه میتونه باشه و چی نمیتونه باشه ، آیا صرف اینکه یک نفر خشونت جنگ رو به تصویر بکشه به محتوا رسیده ؟
می تونه ولی هنوز خیلی کلی هست برداشت اگه می خوای مفهوم جنگ رو نشون بدی به جای قصه باید داکیومنت بسازی درسته؟ منطقی تره داستان بهتره اون لحاظت با اهمیتی که بهش بی توجهی میشه رو زیر ذره بین قرار بده
در مورد آخرش، من خودم شخصیت همهی داستانام زن هستن. داستانا هم قطعا تو شیراز اتفاق میفتن. همیشه یکی از مشکلام این بود که چرا نود و نه درصد داستانای ایرانی تو تهران اتفاق میفته؟ داداش... این همه شهر تو ایران.
نبود همین لحضه های کوچیک انسانی در لایو اکشن آواتار نت فلیکس باعث شد کاراکتر ها و داستان زیاد دلچسب نباشه .این اشتباهی بود که نیل گیمن با چنگ و دندون جلوش وایستاد و نزاشت سریال سندمن بدون لحضه های کوچیک انسانی باشه
یه بار گفتید مجموعه نویسی سن بالایی رو می طلبه. ولی حتی خود رولینگ یا حتی سندرسون هم چندان سن زیادی نداشتن، از اون طرف دیگه مجموعه عظیم تر از وان پیس که نداریم (شاید پرچت) و اودا هم فکر کنم بیست و سه چهار سالش بود که وان پیس رو شروع کرد. البته خب اودا فضاییه و مثال درستی نیست ولی از چند سال نویسنده بودن به بعد مجموعه نوشتن کار منطقی ای محسوب می شه؟
بفرمایید تلگرام: t.me/Art_of_Lies
بسیار عالی 👍 👍
مثل همیشه جذاب🔥❤️
بسیار از لحن و گفتار و دیدگاه خارج از باکس ویدئوهای شما لذت میبرم، امیداورم همیشه سلامت و موفق باشید و با قدرت این کانالو ادامه بدید❤
سپاس بی کران
این ویدیو به من یاد داد به همون اندازه که سعی میکنم داستان کلی رو با تنش ، درام و معما جذاب کنم به خلق لحضه های کوچیک انسانی اهمیت بدم
ویدیو هات عالی هستن ادامه بده 👌
بنظرم بهترین یوتیوبر فارسی شمایی استاد ، کارتون بینظیره این کانسپت نقد کتاب ها و داستان های بزرگ رو ادامه بدین لطفا🔥🔥👌❤️
نوکرتم. یک دنیا ممنون
با دیدن ویدئو شما بااینکه تاالان ۸بار مجموعه هری پاترُ دیدم بازم دلم خواست ببینم 😅
سپاسگزارم . عالی بود💫👌
عالی❤
امیدوارم زود تر ۲۰۰ لایک بشه . چون دوست دارم نکات دیگه هم بدونم 🌹🌹🌹
بسیار عالی❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خیلی عالی می خواستم ارک های وانپیس رو از اول تحلیل کنید برای کسانی که دیدن
چون احساس میکنم داستان برای مثال و آموزش ارزش بالایی داره
بسیار عالی ❤
بسیار زیبا💛
عالی 👌
Perfect
23:00 دلیلی که داستان های احسان عبدیپور به دل میشینه همین تجربیات زیستس
همین نمایش آدمیه
❤❤❤❤❤❤❤❤ 0:16
very good
درود بر گمانه سرا❤
عالییی
میشه در مورد جهان مارول و دیسی و همینطور در مورد ویلن های این دو جهان بگی
یکی از دلایلی که انیمه هایکیو رو صد بار برای چیل کردن دیدم و باز هم میبینم همین مسئله رشده
من یکی از معتادین این کتابها بودم. انصافا قبول دارم حرفتو
تمام لحظههای ویدیو دوست داشتنی و عالی
مخصوصا وقتایی که حرص میخوری😂 اصلا حال روحیم خوب شد تا اینو دیدم😂❤
خوشحالم :)
این ویدیو اسپویل داره
تا اول ها جلد ۶ رو خوندم
نه
سلام میشه درباره سه گانه داس مرگ هم صحبت کنید؟ چون یکی از بهترین سه گانه هاییه که خوندم با اینکه ندیدم جایی راجبش صحبت کنن ولی مطمئنم خیلی لایق تحلیل و بررسیه چون داستان به شدت قدرتمندی داره.ممنون میشم راجبش ویدیو بسازین🙏
اگه یه review هم درباره مجموعه کورمورن استرایک برید عالییییی میشه 🎉
❤
☺☺☺
17:20
آروم برادر. آروم. (منم خودم از این بدم میاد.)
فیلمای هری پاتر فیلمای مورد علاقه منن و حالا که دارم بهش فکر میکنم میبینم من همون لحظه های کاراکترارو تو زندگیم میخوام ❤
بنظرم جالب میشه یه داستانی همین حرکت رولینگ در مورد ولدمورت رو در مورد نقش مثبت و حامی کاراکتر اصلی انجام بده
جمله نبوغ در سادگیه رو داخل دفترم نوشتم ❤❤❤
هری پاتر هر چقدر آرک اسنیپش جذاب بود داستانش خوب بود بدترین جنگ آخر الزمانی رو داشت که تا حالا خونده بودم(کتاب)
اون صحنه جنگ آخرش و آرماگدونش واقعا افتضاح بود
❤🎉
17:25 یه سوالی داشتم ، رشد منفی هم میتونه جذاب باشه؟ مثلا کاراکتر اصلی از یه فرد قابل اعتماد و دوست داشتنی به یه دیوانه وسواسی تبدیل بشه؟
بریکینگ بد تقریبا همین رشد منفی بود
*For every like this comment gets, absolutely nothing will happen.*
چقدر به حق حرص میخوری😂عالی بود👍
دلم میخواد داستان شاه آرتور رو اسپویل کنم. :)) یکی از داستانای موردعلاقم هست تو فولکلور غربی.
ایرادی نداره
اگه کامنتی در مورد هری پاتر و شاه آتور داری کامنت کن بچه ها و خودم استفاده کنیم
@@GomaneSara گویا شاه آرتور تو نوجوونی، یه شمشیر رو از سنگ میکشه بیرون. شمشیری که تنها به دست وارث واقعی تاج و تخت درمیاد از تو سنگ. اما چیز درخشان داستان تو ذهنم این بود که میگن اولین بار اون بود که میز گرد رو اختراع کرد. میگفت نمیخوام کسی به خاطر اینکه ته میز نشسته و من سر میز هستم، احساس حقارت کنه. افسانه هست ولی جالبه.
صد در صد
2:42 علاقه تون به آمار و احتمال ستودنی است:)
مثل فیلم های مارول ،تا لحظه ی تموم شدن جذابه ولی بعدش دیگه دوباره دوست نداری نگاه کنی
اما ویچر رو چندبار دیدن حتی برای محیط جذابش جنگل،قلعه،جادوگر،روابط
سلام
خاطراتم از گشت و گذار تو راهروهای هاگوارتز،با اون نقشه ای که همیشه انلاین بود،نصف شب،اونم با استرس اون یارو سرایدار بدریخته که گربه داشت رو زنده کردی😅
چقدر خوش میگذشت...
مثل همیشه عالی
این چیز جالب و هوشمندانه ایه. من دقت کردم گاهی این هدفا و اینترکشنای کوچیک داستانو حتی اپیک تر می کنن. یعنی شروع یه رفاقت یا یه دشمنی از اون وسط در میاد. اگه نباشند داستان خیلی شبیه یه شرح وقایع میشه.
تو هم جمله زیبایی در سادگیه رو تو دفتر بنویس 🎉🎉
خیلی خوب بود . فقط برای اینکه فردی مثل تو که درک بالایی داره و خیلی خوب هم توضیحش میده میخوام به تو یک پیشنهاد بدم . با اینکه حتما یک گریز ریزی به داستان های بازی های کامپیوتری زدی ولی خیلی دوست دارم به عمق اون ها هم نفوذ کنی . وقتی داشتی این ویدئو رو اجرا میکردی من دائما یاد بازی هالونایت می افتادم که هدف جنگ بین سیاهی و سفیدی نبود (البته توجه کن که سیاهی و سفید تو بازی بودن و نقش مهمی ایفا میکردن) . هدف رشد کاراکتر توی جهان پر رمز آلود بود . این جایی جذاب میشد که تو به عنوان پلیر باید همه این فرایند رو پیش ببری و انگار تو داری پیشرفت میکنی . ممنون میشم بیشتر به این قضیه نفوذ کنی و اگه هم کمک خواستی تو ویدئو و هر جایی که هستی بگو تا ما کمکت کنیم
Once upon a time اگه میشه سریال رو هم بررسی کنید فری تیل رو به دنیای مدرن آورده
قسمت اول دانلود شد
ماشالله به این سرعت @@GomaneSara
انیمیشن Frozen هم خیلی معروف شد. دوست دارم بدونم دلیل موفقیت اون چی بود.
یک آهنگ خوب داشت
جز اون انصافا در جریان نیستم
16:46 دقیقاً، کارکترا بچههای نویسنده ان :) نویسنده حتی منفور ترین ویلن تاریخ رو خلق کنه هم احساس میکنه که دوستش داره
راستش سر همینم من همیشه برای خلق یکی کاراکتر این شرط رو برای خودم میذارم که «آوردن یک کاراکتر داستان حکم به دنیا آوردن یک بچه رو داره» و باید به مسئولیتی که بعدش در قبال اون دارم فکر کنم، و همین جمله رو یک جورایی ذهنیت اصلی خودم قرار دادم و باعث شده که مثلاً این رو به تمام نویسندههایی که الکی هی کاراکتر میارن و شخصیت و رفتار درست حسابی براشون خلق نمیکنن و خیلیاشون اینجورین که آدم اسم هیشکیو یادش نمیمونه و نمیدونه کی به کیه، هر وقت همچین نویسندگی بیارم همین جمله رو بهش میگم.
چی گفتی آخرش دهنت سرویس
برا همین رو راستیت ک باهات حال میکنم دیگ😂😂
25 تا لایک تا اقتباس هری پاتر از شاه ارتور😂
در انتظار دویستمین لایک 1:47
خیلی دوست دارم نظرتون راجب انیمه فریرن رو بدونم
سه قسمت دیدم و خیلی راضیم ازش
ادامه ندادم ولی بعدا حتما میدم
کتاب آن شرلی رو خوندین؟
تمام مجموعه رو نه
توی دبیرستان از کتابخونه گرفته بودم
و کاملش رو نداشتند
همون اول که فیلم هری پاتر را که دیدم خیلی ازش بدم اومد چون فقط به اتفاقات اشاره کرده بود،هیچ درکی از تجربیات درونی هری پاتر و کشمکشی های درونیش ارائه نمیداد
یه نصیحت واسه نویسندگان جوون: ایرانی رو به تحریر دربیارین که میخواین توش زندگی کنین. 19:51
امکانش هست کتاب دیگه رولینگ رو تحلیل کنید؟
منظورم Troubled Blood
راستش نخوندم. اگه خوندم و حرفی برای گفتن بود چشم
Excuse me sir, it may be unrelated to the Harry Potter video, but as you know, the Jujutsu Kaisen manga has ended. Could you talk about it? According to one of your videos, it seems you weren't very satisfied with the end of story.
من راستش از فصل اول هم زیاد خوشم نیومد ... زیاد بدم هم نیومد البته
ولی انگار اکثرا از پایان بدشون اومده و برای همین استفاده کردم
فصل 2 رو که دیدم نقدش رو می سازم
ازش توقع شاهکار بودن ندارم که به خاطر شاهکار نشدن ملامتش کنم
ی سوالی خیلی ذهنم رو درگیر کرده که مثلا تکنیک های نویسندگی یه تاریخ مصرفی دارن یا نه ؟و اینکه ما الان احساس میکنیم داستان های حماسی و جنگی و....کلیشه ای شدن بخاطر زیاده رویی و یا استفاده بد نویسندها از تکنیک های این ژانر بوده یا اثرات رسانه هاست یا چی ؟
ممنون میشم ب سوالم جواب بدی خسته هم نباشی داش🙏♥️
آره تاریخ مصرف دارند
به تازگی تکنولوژی جوهر صفحه نمایش ink display به حالت رنگ و تا شوند ارتقاء پیدا کرده است. این یعنی دیر نیست که کتاب های جادویی دنیا هری پاتر تبدیل به یک تکنولوژی واقعی بشود.
در مورد هری پاتر: تقریبا همهی ما تجربیاتی مشابه هری پاتر داریم، طرد شدن از خانواده، مسخره شدن توسط همکلاسیها، دعوا با دوستامون...
تو آن شرلی هم همینه.
من جزو معدود افرادی ام که خیلی نتونستم با هری پاتر و ارباب حلقه ها ارتباط بگیرم؛ نمیدونم چرا
متاسفانه من ۵ سالمم بود پخش میکرد به همین دلایل ندیدم حتی بینوایانم ندیدم😂08:31
16:58 حس میکنم دارید درمورد اثر خاصی صحبت میکنید! 😂
صد در صد. ولی از نویسنده هایی که توی کانال در موردشون حرف زدیم نیست. کلا در مورد نویسنده ها آشغال صحبت نمی کنم باهاشون کسی اتفاقی آشنا نشه
مدرسه برای من شکنجه بود ولی وقتی هری پاتر رو دیدم عاشق این بودم برم اون مدرسهی جادویی . یادمه برای اولین بار که ازم پرسیدن در آینده میخوای چیکار بشی جواب دادم جادوگر
16:57
خر و غول و اژدها😂
شانسی شانسی شرک رو گفتی که😂
:)
وقتی یه مجموعه موفق میشه که بشه کاراکترا و امبیانس داستان رو تصور کرد.
اینکه بچهها از اسنیپ حساب میبردن،دامبلدور رو دوست داشتن و بعدها با بزرگ شدن کاراترا یهو مسائلشون هم پیچیده و بزرگ شد و اینکه فهمیدیم اسنیپ سیاه نبود، دامبلدور سفید نبود، هری جان پیج بود همینها باعث ماندگاری هری پاتر شد
گفتی هری پاتر با احساسات ادم بازی میکنه و زندگی روزمرس درسته.بذار از آشنا شدن خودم با هری پاتر بگم من تو سخت ترین دوره زندگیم با هری پاتر آشنا شدم. قبلش اسم کتاب رو شنیده بودم اما چون تو مود جادو نبودم با اینکه فانتزی خون بودم بی خیال شدم (اینی که میگم مال دوره چاپ جام آتشه) خیلی تصادفی جلد یک جام آتش به دستم رسید. چند صفحه اولش رو خوندم جایی که ویزلیها برای بردن هری از خونه خالش میان و لعنتی کتابو میخواستم. جلد اول جام اتش رو خریدم و در کمتر از 8 ساعت تمومش کردم بدون استراحت . اما جلد دومش نیومده بود. من اون دوره یه جابه جایی سنگین داشتم دقیقا از مدرسه و دوستانم و شهر محل تولدم جدا شده بودم و صاف افتاده بودم تو یه شهر غریبه و یه دنیای غریبه. اون زمان هر جلد هری پاتر 5000 تومن بود پول توجیبی من هفته ای 2000 تومن بود. هفته به هفته میان وعده مدرسه رو نمیخوردم که هری پاتر بخرم و بخونم. چون منو از اون تنهایی و حس ناجور جدا افتادگی از دوستام جدا میکرد. بعد با وبلاگهای هری پاتری آشنا شدم فن فیکشن خوندم و یهو به خودم اومدم دیدم دارم فن ترجمه میکنم و مینویسم. اولین سایت داستان نویسی فانتزی ایرانی Wizarding world.ir زده شد و ماها رفتیم داخلش و چندین سال فوق العاده برای مایی بود که همه مون یه علاقه و دنیای مشترک داشتیم با اینترنت دایال آپ ساعتی از طریق کافی نت و یاهو مسنجر کتاب هفت رو دسته جمعی ترجمه کردیم (ترجمه ای که هیچ ناشری لنگه اونو نداده بیرون) و خلاصه دوستیهایی که سالهاست داریم الان خیلیهامون ازدواج کردن بچه دارن شاغلن هر شهری میریم همو میبینیم نمایشگاه کتاب تهران سالانه هرکس بتونه خودشو میرسونه و.... خلاصه برای خیلیها هری پاتر یک کتاب بود برای ما زندگی بود . و بله اینا ناشی از قدرت ارتباطی بود که داستان با ماها برقرار کرده بود. و ماها دانش آموزان ایرانی در یک کشور مسلمان با فرهنگ متفاوت از هری پاتر بودیم اما همه مون رو گرفت
14:21 من میخوام برم ناطور دشت رو برا بار چهارم بخونم🥸
نداریم مثلش رو توی ادبیات ایران
ولی خب نویسنده همچین اثری باید به اندازه خود اثر خاص باشه
@@GomaneSara من خیلی این چند وقت زور زدم یه سری از تکنیکاش رو اجرا کنم
درماندهام فعلا
من میخوام یه داستان اسلشر از پلنگ صورتی بنویسم و ۴ تا سناریو دارم اول پلنگ صورتی میفهمه که قبلا یه انسان بود که یه گروه دانشمند تبدیلش میکنن به پلنگ صورتی و تو این آزمایشات حافظه اش پاک میشه ولی بعد از ده سال حافظه اش بر میگرد و تصمیم میگیر اون دانشمندان رو بکشه دوم پلنگ صورتی میفهمه که قبلا انسان بود و ده سال پیش بخاطر یه بمب اتم تبدیل به پلنگ صورتی شده و حالا میخواد کسانی که اون بمب اتم رو منفجر کردن رو بکشه سه همسایگان پلنگ صورتی دیگه از پلنگ صورتی خسته شدن و میخوان پلنگ صورتی رو بکشن چهار پلنگ صورتی با همنوع هاش مشکل داشت برای همین میره به جامعه انسانی و بعد از ده سال همنوع هاش پیداش میکنن و میتونید حدس بزنید چی میشه الان این چهار تا رو دارم نظر شما چیه؟ شما سناریو بهتری دارین؟
اگه کتاب فرانکشتاین رو نخوندی حتما بخون
اوکیه ولی سوژه ی پلنگ صورتی باعث میشه نتونم به داستانت به چشم یک کار جدی نگاه کنم 😂
نمیتونی به زور یک داستان نامأنوس را به خورد پلنگ صورتی ،بدی،تو میخوای با یک تلاش مذبوهانه پلنگ صورتی را تبدیل به وولورین کنی
اقا چیزی نموند تا 4k شدنتون
با تشکر از همه
دارم کتاب پرسی جکسون رو میخونم چرا انقدر فیلم رو خلاصه کردن 😮 من فیلمش رو دیدن بودم فکرنمیکردم در این حد کوتاه شده باشه داستان
پرسی جکسون یک کتاب فوق العاده جذابه
ولی راستش هیچ وقت قرار نیست اقتباس خوبی ازش بسازند
تمام جذابیت داستان به صدای راویه ولی احساس نمی کنیم این رو
چقد جالب برای اولین بار داشتین اینارو میگفتین من گفتم خب نه اینجارو ر... ولی بعد که فک کردم یادم اومد...من اصن داستانمو اول ساختم برا اینکه از تنهاییه اون سنم فرار کنم...به جای یه خانواده تاکسیک یه یه خانواده دوس داشتنی بدم که با تمام وجود دوسش داشته باشم...ولی این توهم رو میدم که بگم من اومدم دنبال یه سرنوشت بزرگ...حتی یادمه اون موقع هرموقع با کسی دعوام میشد نمادی ازش میساختم تو دنیام میکشتمش😂😂😂...بعد داشتم فک میکردم منم جنگ زیاد دارم پس به درد نمیخوره که...بعد یادم افتاد که من اصن جهانم این شکلیه که جنگ هس ولی دائما جنگ نیس...ولی من فک کنم این طرز دید رو به خاطر این داشتم که همیشه عطش زیادی داشتم برای رشد دادن ادمای دور و برم...و از ۳ سالگی میخواستم پدر باشم و هنوزم میخوام...و اصن تا حالا داشتم شخصیتمو میساختم که بتونم پدر خوبی باشم...ینی با این حس کاملا اشنام
ولی به نظرم هنوز توی تجربه زیستی جای کار داری ... از این بعد غافل نشو
@GomaneSara اون که صددصد...من اصن خودم الان با اعتماد به نفس شدم چون تازه سه سال پیش بود که عشق رو تجربه کردم و تونستم احساسات رو منتقل کنم توی داستانام...و خب کلا ادمی ام که همیشه داستان،تاریخ،خاطره و تجربیات همرو میشنیده
صادقی 25 تا رو اغماض کن😂❤
بازم ویدیوی از ارکین می خوایم
بنظر شما ، محتوای یک هنر میتونه یک مفهوم باشه؟ مثلا صرفاً یک نفر بگه من قصدم از ساخت این اثر نشون دادن جنگ ، پیشرفت ، یا مفهوم زمان ، آیا اولویت نباید با انتقال حس باشه ، بخوام ساده تر سوالمو مطرح کنم ، اینک ه محتوا چه میتونه باشه و چی نمیتونه باشه ، آیا صرف اینکه یک نفر خشونت جنگ رو به تصویر بکشه به محتوا رسیده ؟
می تونه ولی هنوز خیلی کلی هست برداشت
اگه می خوای مفهوم جنگ رو نشون بدی به جای قصه باید داکیومنت بسازی درسته؟ منطقی تره
داستان بهتره اون لحاظت با اهمیتی که بهش بی توجهی میشه رو زیر ذره بین قرار بده
در مورد آخرش، من خودم شخصیت همهی داستانام زن هستن. داستانا هم قطعا تو شیراز اتفاق میفتن. همیشه یکی از مشکلام این بود که چرا نود و نه درصد داستانای ایرانی تو تهران اتفاق میفته؟ داداش... این همه شهر تو ایران.
بنظرت سریال هری پاتر موفق میشه یا نه؟
نه
@GomaneSara و چرا؟
چون داره تماما با اهداف تجاری ساخته میشه
عشقی در کار نیست
@@GomaneSara این امکانش هستش که خود رولینگ به خواد از عمد یه سری چیزهایی رو تغییر بده بقیه ازش شاکی بشن؟🤨🤔
نبود همین لحضه های کوچیک انسانی در لایو اکشن آواتار نت فلیکس باعث شد کاراکتر ها و داستان زیاد دلچسب نباشه .این اشتباهی بود که نیل گیمن با چنگ و دندون جلوش وایستاد و نزاشت سریال سندمن بدون لحضه های کوچیک انسانی باشه
سریال سندمن بی دلیل از کمیک بهتر نشد. واقعا حساب شده بود
یه بار گفتید مجموعه نویسی سن بالایی رو می طلبه.
ولی حتی خود رولینگ یا حتی سندرسون هم چندان سن زیادی نداشتن، از اون طرف دیگه مجموعه عظیم تر از وان پیس که نداریم (شاید پرچت) و اودا هم فکر کنم بیست و سه چهار سالش بود که وان پیس رو شروع کرد. البته خب اودا فضاییه و مثال درستی نیست ولی از چند سال نویسنده بودن به بعد مجموعه نوشتن کار منطقی ای محسوب می شه؟
29
@GomaneSara اوکی....
استاد ترو خدا هری پاتر نزار کنار انشرلی بادهن گشاد
من تو هر سنی دیدمش حالم بهم میخوره از این دختره وراج
خب اگه یک روز از هملت خوشت نیاد تکلیف چیه؟
بنازم
عالی❤