تشکر لالا رامش از نشر داستان زیاد داستان جالب است مثل داستان زندگی نگار و رامین است که داستان اونا هم عشق و دشمنی بود زیاد منتظر قسمت بعدش هستم که بشنوم انشاالله بخیر نشر کنین و میخایم بفهمم قسمت های بعدی چی میشود ♥️
اول شدم✌️😅 تشکر لالا از پخش داستانها با صدای دلنشینتان ولی حداقل روزی یک داستان پخش کنید اگر امکان داره موفق باشید پیشاپیش سال نو رو به شما وخانواده محترمتون تبریک میگم وشنونده های عزیز انشاالله سال خوبی برای همه باشه به دور از غم درد امین
@@afghanistanmagazine8360 سلام لالا رامش میشه بگوید به غیر از فیسبوک و اینستاگرام دیگر در کجا میتوانم داستان ارسال کنم و اگر بخواهیم داستان را حذف کنیم چی شرایط دارد ؟
Instead of drinking and going to bars, pray for her we all know that suicide is haram in Islam maybe she is suffering if you are really from a rich family as you said in your story make mosque on her name so when peoples go and pray in the mosque she may get the blessing, Help peoples, may Allah help you and guide you and all of us to the right path ameen
چقدر شبیه داستان نگار و رامین است شاید ای پسر هم ازو داستان الهام گرفته و بیشتر شبیه او نوشته چون زیاد جاهایش کاملا مثل همو داستان تعریف شده یا هم فکس مثل داستان اونها ای هم همو رقم سرگذشت داشته بهر صورتش بیبینیم قسمت های بعدیش چی میشه
لالا رامش همه داستان هارا زیبا به خوانش میگیرن موفق با عزت باشین مه خو معتاد شنیدن داستان ها شما شدم
لالا رامش همه داستان ها زیبا میخوانی موفق باشی خداوند متعال عمر دراز نصبیت کنه الهی آمین همرای فامیلت خوش آرام باشی لالایم
اولین بار است کی یک بچه به راستی عاشق شده 😃😃😃😃😃
تشکر برادر رامش عزیز انشاالله موفق باشید
اولین داستانی بود که گریه کردم 😭
همیشه جنگ های فامیلی زندگی دو دلداده را تباه میکنه تمام آرزوهای شانرا
سلام لالا رامش و شنونده های عزیز بسیار زیاد تشکر از داستان های زیبا که نشر میکنید ❤
لطفا قسمت بعدی را زود نشر کنید ❤
هههه هرچند به این گپا باور ندارم ولی جالب بود 😅
قسمت بعدی لطفا
چقدر داستان شیرین و لذت بخش است .😍😍😍🌺🌺🌺
سلام لالا رآمیش و سلام بر همه انشالله خوب باشین👋😊
ای وای یعنی عشق واقعی هم وجود داره خیلی عجیب است تا جای که داستان ها ره شنیدیم همه ش هوس و فریب بوده
واقعا داستان خیلی عالی امیدوارم قسمت بعدی ره هم زودتر نشر کنید تشکر لالاجان از خوانش داستان با صدای زیبایت ❤😊
تشکر از زحماتتان واقعا داستان های که میخوانین زیاد خوشم میایه
با شنیدن قسمت اولش هوش ازسرم رفت قسمت بعدیش زود بزار لالارامش💖
بهبه چه عشقی انشالله که بهم برسن
سلام رامش جان نازنین شکر آواز زیبای تانرا شنیدم و شکر جور و صحتمند استیند .🙏🙏🙏♥️♥️♥️😍😍😍
آفرین هیله دختر خوب بود نگذاشت به هم عادت بکنیند گفت رهایش کنی .
عالی بود بسیار لذت بردیم دوست عزیز
عالی بود موفق باشید
واقعا غم انگیز بود
خوب شد امدی لالا رامش بخدا عادت کدم انگار که فامیل م امد
منتظر استم قسمت دوم داستان عالی
منتظری قسمت های بعدی لطفا یک کمی زود زود بان لالا رامش
قسمت دوم ☹️
به به عجب داستانی عشق افسانویی عجب عشقی عجب سرنوشتی دست تان درد نکند اقا رامش
تا قسمت دومش نشر نشوه اولشه هم گوش نه میکنم چون باز دلم نارام میشه پس لطفا قسمت بعدش ره هم امشب نشر کنید اقای رامش 😬
😂😂😂
تشکر لالا رامش از نشر داستان ، سال نو را پیشاپیش برای شما و شنوندگان عزیز تبریک میگم انشاالله که سال خوب را پیش رو داشته باشید 🥰🥰
@@hsidiqee شماره ته بته او دختر
@@hsidiqee خو شماره ته بته که برت بگویم
خیلی جالب است قسمت بعدی اقای رامش لطفآ
منتظر قسمت بعدی داستان تان هستم من همیشه شنونده داستان شما هستم
میرویس قندولک چطور جوان مرد بود . بسیار مردانگی داشت .👌♥️😘
انشاللله بخیر قسمت دوم اش منتظر استیم
تشكر بابت زحمات تان لالا رامش ❤❤
تشکر لالا رامش 😊
❤❤❤❤❤
خوبیش بود ببنم قسمت دومیش چی میشه
سلام رامش عزیز داستانی جالبی است منتظر قسمت بعدی ان استم..
تشکر لالا رامش از نشر داستان زیاد داستان جالب است مثل داستان زندگی نگار و رامین است که داستان اونا هم عشق و دشمنی بود زیاد منتظر قسمت بعدش هستم که بشنوم انشاالله بخیر نشر کنین و میخایم بفهمم قسمت های بعدی چی میشود ♥️
خدا کنه در آخر به هم برسن🙃❤️
کجابودی لالا رامش امید ک خوب باشی🥰
اول شدم✌️😅
تشکر لالا از پخش داستانها با صدای دلنشینتان
ولی حداقل روزی یک داستان پخش کنید اگر امکان داره
موفق باشید پیشاپیش سال نو رو به شما وخانواده محترمتون تبریک میگم
وشنونده های عزیز
انشاالله سال خوبی برای همه باشه به دور از غم درد امین
این ها دشمن بودن پس چرا به محفل سالگیره دعوت شده بود او دختر 😢
سلام که نفر اول شدم شکر
لالاجان نمی فام چرا همه عاشق دشمن های خود میشوند
داستان همو دخترهاي خراب كابل را بانيد
سلام لالا رامش چرا داستان عاقبت عاشقی بامدیر کورس را حذف کردین
به دختر جنجال پیش شده بود.
@@afghanistanmagazine8360 سلام لالا رامش میشه بگوید به غیر از فیسبوک و اینستاگرام دیگر در کجا میتوانم داستان ارسال کنم و اگر بخواهیم داستان را حذف کنیم چی شرایط دارد ؟
❤️👍
ما قندهاری هستیم بچه دوست داریم
فکر کنم این داستان آشنا است برم چون یک بار از زبان دختر شنیده بودم که عاشق کسی شده با خانواده اش دشمنی داشتن این شاید از زبان بچه باشد
سلام برادر عزیز
قمست بعد میشه زود 🙏
اولین کامنت
انشالله که باهم برسن
😍😍😍😍🌹🌹♥️♥️💔
اول شدم
ولا در افغانستان ای قسم مردم وجود دارد که از بسیار سال ها دوشمنی دارد که سبب خراب شده زندگی دو عاشق میشه داستان خوب بود لطفا ن قمست بعدی
لالا رامش جان ایمیل آدرس تانه میشه لطف کنین
Instead of drinking and going to bars, pray for her we all know that suicide is haram in Islam maybe she is suffering if you are really from a rich family as you said in your story make mosque on her name so when peoples go and pray in the mosque she may get the blessing,
Help peoples, may Allah help you and guide you and all of us to the right path ameen
🎉
سلام به دوستان عزیز و یک سلام خواص به لالا رامش عزیز مه یک از علاقمندان جینال تان هستم میخواهم یک داستان نشر کنم میشه برام برایم کمک کنین ممنون میشم ❤
لالا رامش میشه شماری وتسپ تان را بدن من نیز داستان دارم تا به شما بفرستم
دبی کشور نیست شهر است 😂
🙄
سلام من میخواستم داستان. زندگی مو بنویسم اما. نوشتن. خوب بلد. نیستم
چقدر شبیه داستان نگار و رامین است
شاید ای پسر هم ازو داستان الهام گرفته و بیشتر شبیه او نوشته چون زیاد جاهایش کاملا مثل همو داستان تعریف شده
یا هم فکس مثل داستان اونها ای هم همو رقم سرگذشت داشته بهر صورتش بیبینیم قسمت های بعدیش چی میشه
❤❤❤❤