الان پسر من 21 سالشه البته دین گریزه که از این بابت بسیار خوشحالم ولی بارها و بارها گفتم در زمانه شاه همه کنار هم زندگی میکردن کسی کاری به حجاب نداشت اونهم کاری به لباس پوشیدن من نداشت... راهه بسیار غلطی رو پیش گرفتن که جالب اینه بچه هایی که از ابتدا تو این سیستم بودن نه خدا رو قبول دارن نه رفتارهای ناهنجار در جامعه... به امید آنکه روزی کشورمان هم مثله جوامع دیگه به عقاید طرفین کاری نداشته باشند
من پسر ۱۸ ساله دارم که ۳ سال هست که دمار از زندگی و خوشبختی من و شوهرم گرفته!!! اون خیال میکنه همه مشکل دارند الا خودش و محاله بتونیم ببریم دکتر! بچه که نیست بتونیم دستشو بگیریم ببریم دکتر!!!!!!
من این کامنت رو میگذارم که شاید بتونه بهتون کمک کنه : به نظر من در اولین فرصت خودتون و شوهرتون پیش یک دکتر خوب روانشناس مراجعه کنید و در مورد پسرتون بهش بگید.دکتر روانشناس با صحبت های شما و شوهرتون مشکلی که پسرتون داره رو میتونن تا حدی تشخیص بدن و بهتون بگن چطور برخورد کنید و چی بگید تا پسرتون حالش بهتر بشه و یا حتی بیاد به دیدن اون روانشناس و مشکلش حل بشه.من خودم ۲۵ سالمه و افسردگی شدید دارم و میدونم ریشه تمام مشکلات افسردگی از دوران کودکی هست.امیدوارم کامنتم رو بخونید و سریع به دکتر مراجعه کنید و مشکلاتتون برطرف بشه.
مادر دلسوز و مهربان،،،پسر من هم همین صحبت ها رو میکرد و می کنه ،، ،الان ۲۲ سالش و مدل حرف هاش عوض شد! اصلا در مورد هیچ چیز باهاش بحث و گفتگو نکنید،چون بدتر میشه، راحت ش بگذارید ،با اعتقادات و روش وووووو خودش زندگی کنه!!!دکتر هم نمیره !!!یک سال دانشگاه درس خوند و دیگه نخوند!!! میگه من دوست دارم اینجوری زندگی کنم !!! خواهش می کنم نه سربه سرش بگذارید و نه خودتون رو اذیت کنید!!! فقط بهش محبت کنید!!!
امیدوارم این خانم عزیز کامنت منو بخونه. پسر من بعد از 14 سال دوری بمن در انگلیس ملحق شد در سنه 17 سالگی بسیار از مذهب متنفر بود و با خشم هم بیان میکرد ناگفته نماند که منم هیچ دینی رو قبول ندارم... بحدی از مذهب و حجاب متنفر بود که در خیابان اگر محجبه های سومالیایی رو میدید یا پاکستانی میگفت اینه اینجا چکار میکنن منم در پاسخ آرام میگفتم خوب اینم حقه زندگی داره تا زمانیکه بمن صدمه ای نزنه چه اشکالی داره... چند ماه گذشت باور کنید با خشم و عصبانیت میگفت... کالج رو شروع کرد سیستم اینجا برخوردهای ناصحیح با بچه ها رو ندارن و اصلا اجازش رو ندارن... روزی اومد خونه گفت مامان یک خانم محجبه معلمم هست چقدر خانمه خوبیه به من دست هم داد... همه این خشم و عصبانیت برمیگرده به فشاری که در مدارسه تعالیم نا صحیح و اسلام و حجاب اجباری... عزیزم اینها گذراست و واقعا سیستم غلطه آموزشی ما به غیر از عصبانیت و خشم زحمت دیگه ای برای بچه های ایران نکشیده و نمیکشه.
باید به هیکل اسلامگرا رید پسرت بسیار عاقل بوده خشم و عصبانیت هم از اوضاع نابسامان و اینکه می خواسته کاری در راستاش انجام بده ولی نمی تونسته بوده مطمئنا اگر بافت جمعیتی اروپا مثل صد سال پیش بود ایشون هیچکدوم از این علائم رو از خودش نشون نمی داد
الان پسر من 21 سالشه البته دین گریزه که از این بابت بسیار خوشحالم ولی بارها و بارها گفتم در زمانه شاه همه کنار هم زندگی میکردن کسی کاری به حجاب نداشت اونهم کاری به لباس پوشیدن من نداشت... راهه بسیار غلطی رو پیش گرفتن که جالب اینه بچه هایی که از ابتدا تو این سیستم بودن نه خدا رو قبول دارن نه رفتارهای ناهنجار در جامعه... به امید آنکه روزی کشورمان هم مثله جوامع دیگه به عقاید طرفین کاری نداشته باشند
تازه عاقل شده
همیشه دنبال دوستی با همچین آدم هایی رو میگردم که به نحوه زندگیشون اهمیت میدن و به دنبال پیشرفتن شخصیتش مو نمیزنه با من👌
این دقیقا خود منم با یه سال بیشتر مرسی که گفتین😂
من پسر ۱۸ ساله دارم که ۳ سال هست که دمار از زندگی و خوشبختی من و شوهرم گرفته!!! اون خیال میکنه همه مشکل دارند الا خودش و محاله بتونیم ببریم دکتر! بچه که نیست بتونیم دستشو بگیریم ببریم دکتر!!!!!!
من این کامنت رو میگذارم که شاید بتونه بهتون کمک کنه : به نظر من در اولین فرصت خودتون و شوهرتون پیش یک دکتر خوب روانشناس مراجعه کنید و در مورد پسرتون بهش بگید.دکتر روانشناس با صحبت های شما و شوهرتون مشکلی که پسرتون داره رو میتونن تا حدی تشخیص بدن و بهتون بگن چطور برخورد کنید و چی بگید تا پسرتون حالش بهتر بشه و یا حتی بیاد به دیدن اون روانشناس و مشکلش حل بشه.من خودم ۲۵ سالمه و افسردگی شدید دارم و میدونم ریشه تمام مشکلات افسردگی از دوران کودکی هست.امیدوارم کامنتم رو بخونید و سریع به دکتر مراجعه کنید و مشکلاتتون برطرف بشه.
مادر دلسوز و مهربان،،،پسر من هم همین صحبت ها رو میکرد و می کنه ،، ،الان ۲۲ سالش و مدل حرف هاش عوض شد! اصلا در مورد هیچ چیز باهاش بحث و گفتگو نکنید،چون بدتر میشه، راحت ش بگذارید ،با اعتقادات و روش وووووو خودش زندگی کنه!!!دکتر هم نمیره !!!یک سال دانشگاه درس خوند و دیگه نخوند!!! میگه من دوست دارم اینجوری زندگی کنم !!! خواهش می کنم نه سربه سرش بگذارید و نه خودتون رو اذیت کنید!!! فقط بهش محبت کنید!!!
دانلود یکی ازین مامانا 🤍😄
امیدوارم این خانم عزیز کامنت منو بخونه. پسر من بعد از 14 سال دوری بمن در انگلیس ملحق شد در سنه 17 سالگی بسیار از مذهب متنفر بود و با خشم هم بیان میکرد ناگفته نماند که منم هیچ دینی رو قبول ندارم... بحدی از مذهب و حجاب متنفر بود که در خیابان اگر محجبه های سومالیایی رو میدید یا پاکستانی میگفت اینه اینجا چکار میکنن منم در پاسخ آرام میگفتم خوب اینم حقه زندگی داره تا زمانیکه بمن صدمه ای نزنه چه اشکالی داره... چند ماه گذشت باور کنید با خشم و عصبانیت میگفت... کالج رو شروع کرد سیستم اینجا برخوردهای ناصحیح با بچه ها رو ندارن و اصلا اجازش رو ندارن... روزی اومد خونه گفت مامان یک خانم محجبه معلمم هست چقدر خانمه خوبیه به من دست هم داد... همه این خشم و عصبانیت برمیگرده به فشاری که در مدارسه تعالیم نا صحیح و اسلام و حجاب اجباری... عزیزم اینها گذراست و واقعا سیستم غلطه آموزشی ما به غیر از عصبانیت و خشم زحمت دیگه ای برای بچه های ایران نکشیده و نمیکشه.
باید به هیکل اسلامگرا رید پسرت بسیار عاقل بوده خشم و عصبانیت هم از اوضاع نابسامان و اینکه می خواسته کاری در راستاش انجام بده ولی نمی تونسته بوده مطمئنا اگر بافت جمعیتی اروپا مثل صد سال پیش بود ایشون هیچکدوم از این علائم رو از خودش نشون نمی داد
این خانوم اول صحبت گفت من خودم خیلی استرس و اظطراب دارم و دکتر نرفته خودش را درست کنه حالا به پسرش که خود این خانوم مسبب بیماری پسرش هست ایراد میگیره
پسرش بیمار نیست یه وطن پرست واقعی هست که بخاطر غصه ای که از وضع مملکتش می خوره و نمی تونه کاری کنه دچار اظطراب و عصبانیت شده