پیشنهاد می شود برنامه بگذارید که در هر جلسه یکی از برندگان نوبل اقتصاد را توضیح دهید نظریات ، شرایط محیطی که این نظریه رشد کرد . دستاوردهای عملیاتی آن نظریه ، روشنگری های آن نظریه
استاد غنی نژاد کسی است که بنیاد فلسفی مارکسیسم .... سوسیالیسم را فهمیده اما عضو فرقه آنها نیست لذا بسادگی بطلان عقاید آنهارا ثابت میکند حالا چرا مارکسیستها زیربار نمیروند چون دکانشان تعطیل میشود ، در واقع بقول کانت تایکجا انسان ازترس وتنبلی اسیر اعتقادات است بعد ازاین مرحله اعتقادات بشغل انسان مبدل میشود مثل روحانیت ، اگرایده اولوژی را رها کند گرسنه میماند ، اینهاست که سدی هایی درمقابل خردنقاد و وجدان انسانی انسان میسازد واورا به خود گریزی وخود ستیزی و مکتب گرایی میکشاند . ایمان وایمان مقدس اوج این انحطاط است
استاد غنی نژاد کسی است که بنیاد فلسفی مارکسیسم .... سوسیالیسم را فهمیده اما عضو فرقه آنها نیست لذا بسادگی بطلان عقاید آنهارا ثابت میکند حالا چرا مارکسیستها زیربار نمیروند چون دکانشان تعطیل میشود ، در واقع بقول کانت تایکجا انسان ازترس وتنبلی اسیر اعتقادات است بعد ازاین مرحله اعتقادات بشغل انسان مبدل میشود مثل روحانیت ، اگرایده اولوژی را رها کند گرسنه میماند ، اینهاست که سدی هایی درمقابل خردنقاد و وجدان انسانی انسان میسازد واورا به خود گریزی وخود ستیزی و مکتب گرایی میکشاند . ایمان وایمان مقدس اوج این انحطاط است
بادرود به استاد گرامی،بسیار عالی!،تمثیل الماس و آب، واقعا جالب و روشنگر است،، موضوع دیگر اینکه در مورد ...من قال و ما قال ..،باید گفت که اتفاقا اگر خط فکری شخص گوینده، مشخص باشد، بهتر می شود به جوهر اندیشه وی وقوف حاصل نمود،زیرا اندیشه آدمهای صاحب مبادی و کلاس معین ،از ثبات و پایایی بیشتری بر خوردار است .و می شود روی آن حساس کرد،چون همیشه قابل پیش بینی خواهد بود، البته داشتن موضع در قبال آن در مرحله بعدی است، اینکه نسبت به آن چه موضعی داشت، بر می گردد به خواننده ،.که چگونه نتیجه بگیرد،و چه برداشت نماید، ،،دلیل اینکه به من قال و ما قال باهم توجه کرد، این است، که گزاره های مشابه نزد گویندگان با عقبه اندیشگی متفاوت بار معنایی و روانشناختی یکسانی القا نمی کند.این بر عهده خواننده است، که با محک داشته های علمی خودش، سره را از ناسره تشخیص داده، و گوهر معنا را دریابد،.
بعنوان یه کسی کعلاقه مند ب علوم انسانی ،مخصوصن جامعه شناسی و اقتصاد، ب دلایل مختلف، جامعه شناسی علاقه شخصی و علممادر بودن و گستردگیش و تواناییش برای توضیح بسیاری مسایل، برخلاف فضای سیاسی و قدرت، نگاه خونسرد،منطقی و واقع بینانه ش،( تو سیاست بخاطر منافع و طرفداری های مخدوش و منافع فردی وگروهی قدرت و گاها ورود عموم مردم و طرفداری های فوتبالی و استادیومی ازبرخیچهره ها یاجریان ها،یعنی طرفداری بی منفعت وهیجانی و...)ددواقع ب نوعی برای درکحقیقت و نگاه کل نگر این علم برای توصیح مسائل، و اقتصاد هم ب عنوان بخشی و کامل کننده علوم اجتماعی( مث فلسفه ک علاقه دوران دبیرستان و دانشگاهم بود) و هم استفاده درزندگی شخصی از علم اقنصاد ک بسیار چشمادمو باز میکنه درانتخاب ها و شرایط گوناگون زندگی، فارغ از قبول داشتن یانداشتن نگاه دکتر غنی نژاد، معلم بسیار خوب و باسواد و قابل اعتنایی برای من هستن ک بی کتاب و صرفن ازیوتوب سعی میکنم درکنار مسایل اقصادی،علم اقتصادمپیگیری کنم
@@mar-xt3sm مورد اب و الماس یاطلا مورد نقضش دیگه. اتفاقن خیلی هم کلاسیک و توکلیله دمنه و هزارویکشب هم قصه هایی اومده از اینکه کسی با فلان قدر طلا تو بیابون گیرمیکنه،گممیشه، تشنه میشه، طلا داره،ولی ابی برای نوشیدن نداره وووووو
بیش از صد سال پیش رضا شاه گفت - مردم مهم نیستند - و به پسرش هم یاد داد.... این الگوی سیاست اقتصادی حکومت های دست نشانده است ... و در جمهوری اسلامی هم همین سیاست - مردم مهم نیستند - اجرا شده است
متأسفانه جناب دکتر غنی نژاد به بنیادی ترین مسأله علم اقتصاد یا وقوف ندارند یا تجاهل می کنند. بنیادی ترین مسأله این است که خود اقتصاد که موضوع و ابژه علم اقتصاد است امری فردی است یا اجتماعی؟ و اساسا نسبت و رابطه امر فردی با امر اجتماعی بر چه پایه ای است و چگونه مشخص می شود؟ فرد مطرح در علم اقتصاد، فرد موجود در جامعه است نه فرد بریده و جدا از جامعه. این درست است که هدف هر فردی از کنش اقتصادی، کسب منفعت فردی است اما اگر دقت کنیم در اینجا یک دور باطل وجود دارد زیرا خود کنش اقتصادی همان کسب منفغت فردی است نه اینکه اینها دو چیز متفاوت باشند. لذا باید پرسید هدف از کسب منفعت فردی چیست؟ آیا این هدف در یک فرایند اجتماعی از فهم به تفاهم منجر می شود و موضوع قرارداد اجتماعی واقع می شود یا خیر؟ اگر گفته شود خیر که ما به جای اقتصاد آزاد داریم از آنارشیسم دفاع می کنیم و اگر گفته شود بله باید هر نظریه اقتصادی را بر اساس این هدف مورد بررسی قرارداد. حال چه نظریه آدام اسمیت باشد و چه نظریه کارل مارکس که نقطه مقابل اوست. از قضا در اقتصاد نظری از طریق همان پارادوکس آب و الماس رابطه میان امر فردی و امر اجتماعی بر محور ارزش توضیح داده می شود. همه افراد در یک تجلیل نهایی در پی کسب یک ارزش نهایی اند اما همه افرادبر چیستی آن وقوف و آگاهی یکسانی ندارند. لذا اینجاست که پای مسأله تفاهم به میان می آید. و این تفاهم باید ابتدا میان علمای علم اقتصاد وجود داشته باشد. حال اگر اقتصاددانی نظریه ای را بیان کند که آشکارا بر این تفاهم بنیادی پا می گذارد رویکرد او رویکرد علمی نخواهد بود. اعتراض کارل مارکس به کسانی که آنها را بوروژوا می نامد ناظر بر همین مسأله است و از قضا این مبنای کاملا علمی به اقتصاد می دهد. برای روشن شدن مطلب می توان از مثال جامعه فیزیک دانها یا جامعه پزشکان استفاده کرد و گفت آیا ما می توانیم جامعه اقتصاد دانها داشته باشیم؟ پیداست که در حال حاضر به دلیل عدم تفاهم بر ارزش غایی و غایت ارزشها چنین تفاهمی وجود ندارد و تا وقتی وجود نداشته باشد علم اقتصاد شکل نگرفته است و گزاره های ظاهرا توصیفی در اقتصاد می توانند شبه گزاره های ایدئولوژیک باشند که خود را در لباس گزاره های علمی پنهان می کنند.
شما که ذهنتون علیله! لطفا پس برای دیگران تز ندهید بذارید، ذهن علیل خود جامعه خودش تصمیم بگیره! و مسئولیت نتایج بد و منحطش!!!!! رو هم خود جامعه بپذیره! اون موقع، اگر کسی از شما خواست نظام تدبیری بدهید، بعد تزهاتون رو با ذهن علیل تون بیان بفرمایید
فردگرایی هیچ مشکلی نداره. اتفاقا اون جامعه خواهی (سوسیالیسم) هست که آدم ها رو از هم متنفر میکنه. کاری میکنه که آدمها قلبهاشون کیلومترها از هم فاصله داشته باشه ولی مجبور باشن خودسانسوری کنن به خاطر دیگران به خاطر جمع. با فردگرایی، هرکسی با حفظ حریم خودش، وارد ""همکاری اجتماعی داوطلبانه"" (تاکید میکنم داوطلبانه) میشه تا منافع خودش و طرف مقابل رو تامین میکنه بدون اینکه بخواد هویت خودش یا دیگران رو سرکدب کنه یا بخاطر جمع.
آیا آزادی انسان با حذفِ مالکیت عمومی شروع میشه؟ نه،حذف کردن مالکیت عمومی فقط به نفع بخشِ کوچکی از افرادِ و هرچیزی که به نفعِ همه ی افراد نباشه اسمش نابرابریِ، نه آزادی انسان. با حذفِ مالکیت عمومی انسان آزاد نمیشه،با حذف مالکیت عمومی مانع از سر راهِ چپاولگر برداشته میشه.. مالکیت عمومی یعنی کوه،معدن، جنگل،رودخونه،زمین،نفت،گاز. مالکیت خصوصی یعنی حذفِ مالکیت از عموم و تصاحب کردن اون توسط ۱۰ درصد از افراد جامعه.. مالکیت خصوصی یه نوع چپاولگریِ که با شعار کارآفرینی و توسعه طلبی میاد ولی قدرت خرید جامعه رو به حداقل میرسونه. مالکیت شخصی یعنی منزلی که داری، خودرویی که داری، مغازه ای که داری.(ما مخالفِ مالکیت شخصی نیستیم،ما فقط مخالفِ مالکیت خصوصی هستیم)
بجز اداره ی منابع آب و محیط زیست،شامل جنگل ها و مراتع و تالاب ها و دریاچه ها و رودها و امثالهم، تسلط دولت بر اموال دیکه،کارای دیگه نتیحه خوبی نداشته ایران ب ناچار و بخاطر جمیع شرایطی ک داره، بجز اداره ی دولتی منابع آب،ک بیشترین مصرفش توکشاورزیه و باید تواون حوزه هم نظارت درست و میش خرید محصولاتی مث بزنج و گندم و.. انجام بده و آموزش و درمان رایگان و باکیفیت ک ای کاش اون ها هم نیازی نبود،ولی فعلن گریزی نیس دخالت تو حوزه های دیگه نتیجه خوبی نداشته مساوات و عدالت افسانه ای بیش نیس شما از هربرهه تاریخی،مثلن بگو از فردا،بیایم دارایی یکسانی ب همه افراد ی جامعه بدیم، ۲روز نمیکشه ک این مساوات بهممیخوره کسانی ذهن اقتصادی بهتری دارن،بهتر اون پول رشد میدن،دارایی هاشونبیشتر میکنن و عده ای هم دارایی شون کمتر میشه. نمیشه انتهایی برای این محدودیت ها قایل شد تمام افلیج بودن صنعت خودرو،لوازم خانگی،حتی تاحدودی کفش ما تو همین محدودیت ها و دخالت دولت و حمایت های دولتی ب اسم حمایت ازتولید کننده س ک نتیجه ای جز درست شدن مافیای دولتی ک بسیارچپاولگرتر از صاحبان صنایع خصوصی هستن چون دسترسی ب قوانین و منابع گسترده تری دارن،نبوده و نیست کاری بنمایندگان سیاسی اقتصاد ازاد ک اصطلاحن لیبرال ها ندارم،موافقشونم نیستم ولی ازباب اقتصادی، اقتصاد،مردم و تولیدکنندگان کشورتشنه کمی ازادی اند،ن قل و زنجیر بیشتر و قوانین دست و پاگیرتر تولیدکننده های خصوصی هم نابود شدن،کارکاه های کوچیک و متوسط و واقعن خصوصی هرکی مونده و قدرت گرفته ناشی از فساد همین خصولتی هاس ک دستشون ب قدرت و سیستمبنده و فسادهای بسیار بزرکتری مث دبش ازدستشون برمیاد تا نهادهای بی پشتوانه ی کاملن خصوصی
مجری محترم چرا اینقدر تلاش میکنید که قبمبه سولومبه حرف بزنی یا خارجی؟ صداتم کلفت کردی سیت تام کروزم گرفتی باو ساده و راحت حرفتو بزن، اونی که جلوته یه پروفسوره که هم سن شما بلکه بیشتر کتاب خونده و تدریس کرده
این بیانات وا ظهارات تاریخی و فلسفی ۴۰۰ سال ویا ۵۰۰ سال پیش برای اقتصاد امروز ایران و مشکلات اقتصادی مردم ا مرور ایران چه فایده داشته و امیدوارم مصاحبه کن باین مو ضوع پی برده و اقتصاد دان کاربردی و عملی برای مصاحبه خود انتخاب نماید.Dr.M.H.A.
کوچولو مشکل این جامعه همین هست که تاریخ را خوب درک نکردهاند ، پیشرفتی که از مجرا و کوچه های تاریخ عبور نکند قطعا هیچ اصالتی ندارد. مبانی هر علمی را باید در گذر تاریخ و رو به آینده جستجو کرد.
پیشنهاد می شود برنامه بگذارید که در هر جلسه یکی از برندگان نوبل اقتصاد را توضیح دهید نظریات ، شرایط محیطی که این نظریه رشد کرد . دستاوردهای عملیاتی آن نظریه ، روشنگری های آن نظریه
خیلی ایده خوبیه ولی بشخصه فک میکنم حداقل ۲۰،۳۰ تاویدیو اموزشیشکل کلاس یادوره غیرحضوری تویوتوب باید بیاد جلو، از لیبرالیسم کلاسیک و قرن ۱۸،۱۹ عبور کنه، ب قرن ۲۰ و مارکسیسم ونیمه دوم قرن ۲۰ برسه تا بعدش برسیم ب ایده های امروزی از دهه ۶۰،۷۰ ب اینور وگرنه بی مقدمه خیلی نکات مبهممیمونه.مگر دانشجوی اقتصاد بوده باشید
چقدر لذت داره گوش دادن به صحبت های دکتر غنی نژاد👏👏👏
واقعا انسان لذت میبرم وقتی پای سخنان شیوا و روشنگر چنین استاد مسلمی مینشیند 🎉
همیشه لبخند به لب و مسلط 😊
آرزوی طول عمر و سلامتی برای استاد غنی نژاد گرامی
پیشنهاد می شود برنامه بگذارید که در هر جلسه یکی از برندگان نوبل اقتصاد را توضیح دهید
نظریات ، شرایط محیطی که این نظریه رشد کرد . دستاوردهای عملیاتی آن نظریه ، روشنگری های آن نظریه
چقد این انسان فهمیده س چقد خفنه 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
همیشه لذت میبرم از صحبتاشون ، سایهشون مستدام.
برنامه بسیار عالی
لذت بردم از مطالبی بسیار ریز بینانه ظریف و بیان شیوا منظور خودشونو فرو کردن به اونایی که باید. محشر بود
بینهایت عالی
واقعا بايد سر تا پا استاد طلا گرفت اينقدر سواد و اطلاعات ادم شاك ميشه.
واقعا دکتر غنی نژاد خارقالعاده است
ای کاش شما رئیس جمهور ایران بودید
هر ۲ دقیقه قطع میشه و چیزی پخش میشه. منظورم آگهی نیست
این اذیت می کنه
بسیار آموختیم از استاد. خوشحالیم که بلطف اینترنت میتونیم صدای عزیزان رو بشنویم و از خوراک اسلامی مارکسیستی برهیم.
استاد غنی نژاد کسی است که بنیاد فلسفی مارکسیسم .... سوسیالیسم را فهمیده اما عضو فرقه آنها نیست لذا بسادگی بطلان عقاید آنهارا ثابت میکند حالا چرا مارکسیستها زیربار نمیروند چون دکانشان تعطیل میشود ، در واقع بقول کانت تایکجا انسان ازترس وتنبلی اسیر اعتقادات است بعد ازاین مرحله اعتقادات بشغل انسان مبدل میشود مثل روحانیت ، اگرایده اولوژی را رها کند گرسنه میماند ، اینهاست که سدی هایی درمقابل خردنقاد و وجدان انسانی انسان میسازد واورا به خود گریزی وخود ستیزی و مکتب گرایی میکشاند . ایمان وایمان مقدس اوج این انحطاط است
استاد غنی نژاد کسی است که بنیاد فلسفی مارکسیسم .... سوسیالیسم را فهمیده اما عضو فرقه آنها نیست لذا بسادگی بطلان عقاید آنهارا ثابت میکند حالا چرا مارکسیستها زیربار نمیروند چون دکانشان تعطیل میشود ، در واقع بقول کانت تایکجا انسان ازترس وتنبلی اسیر اعتقادات است بعد ازاین مرحله اعتقادات بشغل انسان مبدل میشود مثل روحانیت ، اگرایده اولوژی را رها کند گرسنه میماند ، اینهاست که سدی هایی درمقابل خردنقاد و وجدان انسانی انسان میسازد واورا به خود گریزی وخود ستیزی و مکتب گرایی میکشاند . ایمان وایمان مقدس اوج این انحطاط است
perfect
👏👏👏
❤❤❤
❤
تدوین ما مناسب است، متاسفانه با وجود بحث بسیار غنی کات ها در زمان های تا مناسبی ایجاد شدن
یعنی فاتحه ویدیو رو با این ترنزیشن ها خوندین! هر دو دقیقه یک وقفه فوق العاده اذیت کننده قرار دادین😩
بادرود به استاد گرامی،بسیار عالی!،تمثیل الماس و آب، واقعا جالب و روشنگر است،، موضوع دیگر اینکه در مورد ...من قال و ما قال ..،باید گفت که اتفاقا اگر خط فکری شخص گوینده، مشخص باشد، بهتر می شود به جوهر اندیشه وی وقوف حاصل نمود،زیرا اندیشه آدمهای صاحب مبادی و کلاس معین ،از ثبات و پایایی بیشتری بر خوردار است .و می شود روی آن حساس کرد،چون همیشه قابل پیش بینی خواهد بود، البته داشتن موضع در قبال آن در مرحله بعدی است، اینکه نسبت به آن چه موضعی داشت، بر می گردد به خواننده ،.که چگونه نتیجه بگیرد،و چه برداشت نماید، ،،دلیل اینکه به من قال و ما قال باهم توجه کرد، این است، که گزاره های مشابه نزد گویندگان با عقبه اندیشگی متفاوت بار معنایی و روانشناختی یکسانی القا نمی کند.این بر عهده خواننده است، که با محک داشته های علمی خودش، سره را از ناسره تشخیص داده، و گوهر معنا را دریابد،.
درود بر جناب دكتر موسى غنى نژاد👏🏼💐👽
دکتر1دونه ای
فقط دکتر غنی نژاد
موسی مامانی
ویدیو های کانال آپارات رو به روز کنید
مهمترین شاخص برای سنجش یک نظریه اقتصادی . اثر آن است . اگر منافع عمومی برای انسان ها داشت می توان آنرا درست دانست
بعنوان یه کسی کعلاقه مند ب علوم انسانی ،مخصوصن جامعه شناسی و اقتصاد، ب دلایل مختلف، جامعه شناسی علاقه شخصی و علممادر بودن و گستردگیش و تواناییش برای توضیح بسیاری مسایل، برخلاف فضای سیاسی و قدرت، نگاه خونسرد،منطقی و واقع بینانه ش،( تو سیاست بخاطر منافع و طرفداری های مخدوش و منافع فردی وگروهی قدرت و گاها ورود عموم مردم و طرفداری های فوتبالی و استادیومی ازبرخیچهره ها یاجریان ها،یعنی طرفداری بی منفعت وهیجانی و...)ددواقع ب نوعی برای درکحقیقت و نگاه کل نگر این علم برای توصیح مسائل، و اقتصاد هم ب عنوان بخشی و کامل کننده علوم اجتماعی( مث فلسفه ک علاقه دوران دبیرستان و دانشگاهم بود) و هم استفاده درزندگی شخصی از علم اقنصاد ک بسیار چشمادمو باز میکنه درانتخاب ها و شرایط گوناگون زندگی، فارغ از قبول داشتن یانداشتن نگاه دکتر غنی نژاد، معلم بسیار خوب و باسواد و قابل اعتنایی برای من هستن ک بی کتاب و صرفن ازیوتوب سعی میکنم درکنار مسایل اقصادی،علم اقتصادمپیگیری کنم
فیلترشکن گرون شده. یه جایی بذارید بتونیم بدون فیلتر شکن هم ببینیم
ارزش کالا را طبیعت تعیین می کند نه انسان
ارزش کالا رو نیازی که از انسان تامین میکنه تعیین میکنه اکثریت کالا ها در طبیعت نیستن
منظورتون رو دقیق تر توضیح بدین
@@mar-xt3sm مورد اب و الماس یاطلا مورد نقضش دیگه. اتفاقن خیلی هم کلاسیک و توکلیله دمنه و هزارویکشب هم قصه هایی اومده از اینکه کسی با فلان قدر طلا تو بیابون گیرمیکنه،گممیشه، تشنه میشه، طلا داره،ولی ابی برای نوشیدن نداره وووووو
بیش از صد سال پیش رضا شاه گفت - مردم مهم نیستند - و به پسرش هم یاد داد....
این الگوی سیاست اقتصادی حکومت های دست نشانده است ... و در جمهوری اسلامی هم همین سیاست - مردم مهم نیستند - اجرا شده است
با دکتر آرش رئیسی نژاد هم گفت و گو داشته باشید
شما راجع به کینز و روش او هیچ صحبتی نکردید. چطور میگید درباره کینز توضیح دادید؟!!
معرفت شناسی اون رو میگه
6:34
jalebe mammon
راستی عقل منطق آدام اسمیت علم اقتصاد همه آنها در رحم مادر چه مواردی بودند که شما از آنها یاد نمی کنید
متوجه حرفاتون نمیشم بد نوشتی دوست عزیز
محمد ماشین چیان عزیز مگه ایرانه؟
مال چند سال پیش هست. تو آپارات اکوایران، تمام قسمت هاش موجوده
از تبدیل گاز به نفت ،، با واسطه پلاستیک بگید و همینطور همایش صنایع پلاستیک
چرا مسایل اقتصادی را از درون رحم مادران گفتگو نمی کنید که موجب لنگی می شوید
منظورتون چیه دقیقا من نمی فهمم منظورتون فطرت آیا ؟
متأسفانه جناب دکتر غنی نژاد به بنیادی ترین مسأله علم اقتصاد یا وقوف ندارند یا تجاهل می کنند. بنیادی ترین مسأله این است که خود اقتصاد که موضوع و ابژه علم اقتصاد است امری فردی است یا اجتماعی؟ و اساسا نسبت و رابطه امر فردی با امر اجتماعی بر چه پایه ای است و چگونه مشخص می شود؟ فرد مطرح در علم اقتصاد، فرد موجود در جامعه است نه فرد بریده و جدا از جامعه. این درست است که هدف هر فردی از کنش اقتصادی، کسب منفعت فردی است اما اگر دقت کنیم در اینجا یک دور باطل وجود دارد زیرا خود کنش اقتصادی همان کسب منفغت فردی است نه اینکه اینها دو چیز متفاوت باشند. لذا باید پرسید هدف از کسب منفعت فردی چیست؟ آیا این هدف در یک فرایند اجتماعی از فهم به تفاهم منجر می شود و موضوع قرارداد اجتماعی واقع می شود یا خیر؟ اگر گفته شود خیر که ما به جای اقتصاد آزاد داریم از آنارشیسم دفاع می کنیم و اگر گفته شود بله باید هر نظریه اقتصادی را بر اساس این هدف مورد بررسی قرارداد. حال چه نظریه آدام اسمیت باشد و چه نظریه کارل مارکس که نقطه مقابل اوست.
از قضا در اقتصاد نظری از طریق همان پارادوکس آب و الماس رابطه میان امر فردی و امر اجتماعی بر محور ارزش توضیح داده می شود. همه افراد در یک تجلیل نهایی در پی کسب یک ارزش نهایی اند اما همه افرادبر چیستی آن وقوف و آگاهی یکسانی ندارند. لذا اینجاست که پای مسأله تفاهم به میان می آید. و این تفاهم باید ابتدا میان علمای علم اقتصاد وجود داشته باشد. حال اگر اقتصاددانی نظریه ای را بیان کند که آشکارا بر این تفاهم بنیادی پا می گذارد رویکرد او رویکرد علمی نخواهد بود. اعتراض کارل مارکس به کسانی که آنها را بوروژوا می نامد ناظر بر همین مسأله است و از قضا این مبنای کاملا علمی به اقتصاد می دهد. برای روشن شدن مطلب می توان از مثال جامعه فیزیک دانها یا جامعه پزشکان استفاده کرد و گفت آیا ما می توانیم جامعه اقتصاد دانها داشته باشیم؟ پیداست که در حال حاضر به دلیل عدم تفاهم بر ارزش غایی و غایت ارزشها چنین تفاهمی وجود ندارد و تا وقتی وجود نداشته باشد علم اقتصاد شکل نگرفته است و گزاره های ظاهرا توصیفی در اقتصاد می توانند شبه گزاره های ایدئولوژیک باشند که خود را در لباس گزاره های علمی پنهان می کنند.
علوم انسانی با روش نظام مند معرفی می شود نه اذهان علیل
شما که ذهنتون علیله! لطفا پس برای دیگران تز ندهید
بذارید، ذهن علیل خود جامعه خودش تصمیم بگیره! و مسئولیت نتایج بد و منحطش!!!!! رو هم خود جامعه بپذیره! اون موقع، اگر کسی از شما خواست نظام تدبیری بدهید، بعد تزهاتون رو با ذهن علیل تون بیان بفرمایید
فرد گرایی یک مشکل بزرگ داره اونم ایزوله کردن فرد
فردگرایی هیچ مشکلی نداره. اتفاقا اون جامعه خواهی (سوسیالیسم) هست که آدم ها رو از هم متنفر میکنه. کاری میکنه که آدمها قلبهاشون کیلومترها از هم فاصله داشته باشه ولی مجبور باشن خودسانسوری کنن به خاطر دیگران به خاطر جمع.
با فردگرایی، هرکسی با حفظ حریم خودش، وارد ""همکاری اجتماعی داوطلبانه"" (تاکید میکنم داوطلبانه) میشه تا منافع خودش و طرف مقابل رو تامین میکنه بدون اینکه بخواد هویت خودش یا دیگران رو سرکدب کنه یا بخاطر جمع.
حال می دانید که اکثر مطالبی را که گفتید چقدر بی اساس است
اقای دکتر اخیرا مصاحبه نکردن؟؟تمامی این مصاحبه ها واسه چند سال پیشه و قدیمیه
جان لاک زمان
لبخند ژوکوند زمان
مطالبی را که مطرح کرده آید از زمانی شروع می شود که انسان در جهان فعلی مطرح می کند که چقدر نیمه کار یاد می کنید که ناقص است
خودت اصلا فهمیدی چی گفتی یا ذهنت همینقدر موشوشه که خودت هم نمی فهمی چی میگی ؟
ای کاش این ولههای مسخرهٔ رو بردارید. نه زیباست نه به دردی میخوره و حواس رو پرت میکنه.
عجب عجب گفتن های مجری خیلی روی اعصابه
😂
بابا حالمون بهم خورد هر ده ثانیه یه تیزر
آره خیلی نا بجا کات زده تدوین گر لزومی نداشت اینقدر بحث رو منقطع کنه
@@tooraj82 لزومی نداشت مگر بقصد آزار😂
Omg, did you really have to go to direction of desert's barbaric people?
آیا آزادی انسان با حذفِ مالکیت عمومی شروع میشه؟
نه،حذف کردن مالکیت عمومی فقط به نفع بخشِ کوچکی از افرادِ و هرچیزی که به نفعِ همه ی افراد نباشه اسمش نابرابریِ، نه آزادی انسان.
با حذفِ مالکیت عمومی انسان آزاد نمیشه،با حذف مالکیت عمومی مانع از سر راهِ چپاولگر برداشته میشه..
مالکیت عمومی یعنی کوه،معدن، جنگل،رودخونه،زمین،نفت،گاز.
مالکیت خصوصی یعنی حذفِ مالکیت از عموم و تصاحب کردن اون توسط ۱۰ درصد از افراد جامعه.. مالکیت خصوصی یه نوع چپاولگریِ که با شعار کارآفرینی و توسعه طلبی میاد ولی قدرت خرید جامعه رو به حداقل میرسونه.
مالکیت شخصی یعنی منزلی که داری، خودرویی که داری، مغازه ای که داری.(ما مخالفِ مالکیت شخصی نیستیم،ما فقط مخالفِ مالکیت خصوصی هستیم)
بجز اداره ی منابع آب و محیط زیست،شامل جنگل ها و مراتع و تالاب ها و دریاچه ها و رودها و امثالهم، تسلط دولت بر اموال دیکه،کارای دیگه نتیحه خوبی نداشته
ایران ب ناچار و بخاطر جمیع شرایطی ک داره، بجز اداره ی دولتی منابع آب،ک بیشترین مصرفش توکشاورزیه و باید تواون حوزه هم نظارت درست و میش خرید محصولاتی مث بزنج و گندم و.. انجام بده و آموزش و درمان رایگان و باکیفیت ک ای کاش اون ها هم نیازی نبود،ولی فعلن گریزی نیس
دخالت تو حوزه های دیگه نتیجه خوبی نداشته
مساوات و عدالت افسانه ای بیش نیس
شما از هربرهه تاریخی،مثلن بگو از فردا،بیایم دارایی یکسانی ب همه افراد ی جامعه بدیم، ۲روز نمیکشه ک این مساوات بهممیخوره
کسانی ذهن اقتصادی بهتری دارن،بهتر اون پول رشد میدن،دارایی هاشونبیشتر میکنن و عده ای هم دارایی شون کمتر میشه.
نمیشه انتهایی برای این محدودیت ها قایل شد
تمام افلیج بودن صنعت خودرو،لوازم خانگی،حتی تاحدودی کفش ما تو همین محدودیت ها و دخالت دولت و حمایت های دولتی ب اسم حمایت ازتولید کننده س ک نتیجه ای جز درست شدن مافیای دولتی ک بسیارچپاولگرتر از صاحبان صنایع خصوصی هستن چون دسترسی ب قوانین و منابع گسترده تری دارن،نبوده و نیست
کاری بنمایندگان سیاسی اقتصاد ازاد ک اصطلاحن لیبرال ها ندارم،موافقشونم نیستم
ولی ازباب اقتصادی، اقتصاد،مردم و تولیدکنندگان کشورتشنه کمی ازادی اند،ن قل و زنجیر بیشتر و قوانین دست و پاگیرتر
تولیدکننده های خصوصی هم نابود شدن،کارکاه های کوچیک و متوسط و واقعن خصوصی
هرکی مونده و قدرت گرفته ناشی از فساد همین خصولتی هاس ک دستشون ب قدرت و سیستمبنده و فسادهای بسیار بزرکتری مث دبش ازدستشون برمیاد تا نهادهای بی پشتوانه ی کاملن خصوصی
مجری محترم چرا اینقدر تلاش میکنید که قبمبه سولومبه حرف بزنی یا خارجی؟ صداتم کلفت کردی سیت تام کروزم گرفتی باو ساده و راحت حرفتو بزن، اونی که جلوته یه پروفسوره که هم سن شما بلکه بیشتر کتاب خونده و تدریس کرده
جهالت انسان ها
این بیانات وا ظهارات تاریخی و فلسفی ۴۰۰ سال ویا ۵۰۰ سال پیش برای اقتصاد امروز ایران و مشکلات اقتصادی مردم ا مرور ایران چه فایده داشته و امیدوارم مصاحبه کن باین مو ضوع پی برده و اقتصاد دان کاربردی و عملی برای مصاحبه خود انتخاب نماید.Dr.M.H.A.
کوچولو مشکل این جامعه همین هست که تاریخ را خوب درک نکردهاند ، پیشرفتی که از مجرا و کوچه های تاریخ عبور نکند قطعا هیچ اصالتی ندارد. مبانی هر علمی را باید در گذر تاریخ و رو به آینده جستجو کرد.
دقیق چون ما در همان 500 سال پیش مانده ایم
مشکل ما از همینجا شروع میشه که متوجه اهمیت این موضوعات بقول شما ۴۰۰ سال پیش نشدیم
ایشون مگه تمام دانش گذشتگان رو مگه تایید کرد
دانش دکتر! بیشتر از چندتا مصاحبه نیست، چون خزانه اش خیلی خالیست و زود تهی میشود .
تعداد کلماتی هم که در حافظه اش است محدود است.
آره، فقط تو خوبی! 😀😀
اتفاقا من برعکس ایشون رو جزو معدود شخصیت هایی یافتم که خزانه اش تمام نمیشود!
شما بیا بگو ببینیم کی تموم میشی
دانش شما کمه دوست عزیز چون عرضه یک نقد قدرتمند علیه ایشون رو نداری
موسی غني نژاد یک نوکر غرب گرا دوزاری. یک واقعیت
تو هم یک احمق سنت گرای بی شعوره ضد توسعه هستی
حقیقت غرب شرق نداره جهانیه
دوزاری؟ خب سطح فهمت مشخص شد
سفت زن خواهر و مادرت هم هست اینو یادت رفت بگی .....
واقعا احمقی مصدری احمقی یعنی احمق بودن تویی
درود بر جناب دكتر موسى غنى نژاد👏🏼💐👽
پیشنهاد می شود برنامه بگذارید که در هر جلسه یکی از برندگان نوبل اقتصاد را توضیح دهید
نظریات ، شرایط محیطی که این نظریه رشد کرد . دستاوردهای عملیاتی آن نظریه ، روشنگری های آن نظریه
خیلی ایده خوبیه
ولی بشخصه فک میکنم حداقل ۲۰،۳۰ تاویدیو اموزشیشکل کلاس یادوره غیرحضوری تویوتوب باید بیاد جلو، از لیبرالیسم کلاسیک و قرن ۱۸،۱۹ عبور کنه، ب قرن ۲۰ و مارکسیسم ونیمه دوم قرن ۲۰ برسه تا بعدش برسیم ب ایده های امروزی از دهه ۶۰،۷۰ ب اینور
وگرنه بی مقدمه خیلی نکات مبهممیمونه.مگر دانشجوی اقتصاد بوده باشید