عاشق مرد متاهل فامیل شدم تا اینکه شوهرم فهمید و ... ، داستان واقعی ، دو قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 6 ต.ค. 2024
- توی این قسمت ، ادامه داستان زندگی هانیه رو براتون گفتم که بعد ازدواج با شوهرش اتفاقاتی میوفته که تو مسیری زندگی میکنه که همه چیو عوض میکنه
همراهان عزیزم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو کامنت کنید و اگر دوست دارید سابسکرایبم کنید و با گذاشتن زنگوله کنارش روی گزینه "همه"، کاری کنید تا هر وقت داستان جدیدی گذاشتم،جزو اولین نفراتی باشین که باخبر میشین.
عاشق مرد متاهل فامیل شدم تا اینکه شوهرم فهمید و ... ، داستان واقعی ، دو قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
قسمت اول
• عاشق مرد متاهل فامیل ش...
از کانال اول ما هم دیدن کنید
/ rezinaistanbul
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
#ولاگ
#ولاگ_روزانه
#ولاگ_ايراني
داستان
داستان های فارسی
داستان های فارسی جدید
داستان ترسناک
داستان ترسناک واقعی
داستان ترسناک واقعی جن
داستان ترسناک واقعی کوتاه ایرانی
داستان صوتی
داستان صوتی ایرانی
داستانهای صوتی ایرانی
داستان واقعی
داستان واقعی ایرانی
پادکست
پادکست فارسی
پادکست فارسی تاریخی
پادکست فارسی عاشقانه
پادکست فارسی کتاب صوتی
پادکست ایرانی
قصه های فارسی
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های ترسناک
قصه های ترسناک واقعی
قصه های غمگین
داستان های غمگین عاشقانه و گریه دار
داستان های عاشقانه غمگین واقعی جدید
داستان های زیبا و آموزنده
داستان های زیبا و با مفهوم
هانیه موقعی که 12 سال داشت. همون مادرش رو اذیت کرده بود. موقعی که مادرش زن دوم سعید بود. همون جا آه مادرش گرفت. در کل براش آرزوی موفقیت میکنم.
با درود مینا جان عزیز❤❤
هانیه عزیز اون کاری که با مامانت کردی خیلی طبیعی هست چون پدرتون را از داده بودین میترسیدین که سعید مادرتون را ازتون بگیره. اصلا نمیخواد عذاب وجدان داشته باشی عزیز❤❤بله دنیا پستی بلندی داره و سرنوشتها بعضی موقع ها شبیه به هم میشه. درست در سن مادرتون شوهرتون را از دست دادین😢❤روحشان شاد باد🙏🌺
براتون آرزوی موفقیت دارم❤❤
چه سرنوشت غم انگیزی حالم گرفته شد خدا کنه ازاین به بعد طعم واقعی خوشبختی رو باتمام وجودت حس کنی
وای چقدر بدبیاری😮😮😮، تاهرچی میخاد درست بشه طفلی بدمیاره😢😢😢دلم براش هلاک شد، خدا الهی براش بسازه، اینهمه مصیبت خیلی طاقت وصبر میخاد😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
دلت واسه چیش ساخت
زندگی یه زن دیگه رو خواست خراب کنه
هانیه قدر پیام رو ندونست.
اما مهرداد مقصر نبود خودش مقصر بود. مهرداد هر چی التماس میکرد باز هم هانیه نمی آمد. هانیه ناشکر بود. خدا بهش در زندگی سختی آورد.
خدا جای حق نشسته عزیزم .اینا جزای ظلمی که در حق مادرت کردی و خیانتی که به همسرت کردی و اون مهرداد بدبخت رو آواره کشور غریب کردی .امیدوارم دیگه تصمیمات اشتباه نگیری
دختر جان چرا همچنان به اشتباهت ادامه میدی
همه چی به کنار ، فقط اونجا که مامانی گفت شیطون رو از خودت دور کن 🫣 همون موقع قیافه شیطون 😳دیدنی بودا 😂😂😂 عجب 🦠 بودی ، سر خاک تا گفتی پیام رو دیدم و….. گفتم یا خدا این بیمار الان میره سیریشش 😂وقتی سحر رو دیدی شرمنده که نشدی اما یادت نیومد که به شوهرش میگفتی شکم سحر ….. حالا پای خودت چهار سانت..کاش پدرت اونشب خوابیده بود ، یعنی تو تپه ای نبود که ….. با اینهمه تجربه سر ازدواج محمود باز لجبازی کردی ، به هر حال درسته تو دو ساعت نیم داستان زندگیت فشارم افتاد از حرص کارهات اما تقاص پس دادی ، دلم سوخت آخراش امیدوار بودم آخرو عاقبتت خوب بشه ، اما متاسفانه شوهرت از دست دادی ایشالله که زندگیت روی خوش بهت نشون بده از این به بعد🤞
به‌به درود بر گل زیبامون مینا جان. مرسی برای داستان و زحماتت خانم گل. 😊❤❤❤🙏🏼🥰😍😘👌🏼🍀👏🏻👏🏻👏🏻.
همه تقاص کاراشونو تو همین دنیا پس میدن
کارما وجود داره.
فقط میتونم بگم
یا خدااااآاااآ
شوکه شدم از شنیدن این داستان از اول تا اخر حس میکردم رو ی موتورم که با ۲۰۰۰ تا سرعت داره ی اتوبانه دو طرفه رو برعکس میره
باسلام و خسته نباشید خیلی داستان آمورنده ای بودو شماهم به بهترین نحو تعریف کردید الهی ک هیچ کس توزندگی بدنیاره همچنین شما❤❤❤❤❤❤❤
به امید ۱۰K شدنت مینا جانم. 🙏🏼❤️😍😘😘🍀👍🏼🏅.
مرسی قشنگم😉😍
سلام خانم راوی بسیارعالی توصیف میکنید
از بهترین راویان شبکه های داستانهای واقعی
یا داستان گوهای حرفه ای هستی
عجب سرنوشتی با دست خودش خراب کرد خیلی ناراحت شدم
همه تقصیر خودش بود زن نباید اینقدر هوسران باشه..... کمی خدا رو می دید این کارها رو نمیکرد..... این زندگی و اتفاقهاش کارا مای کارایی که کرده بود سرش اومد..... مقصر اصلی خودش بود...... نه هیچکس دیگه
واقعا دلم ب درد اومد این همه بدبختی خیلی بود والا خدا بهت صبر بده ایشالا روی خوش زندگی رو بعد این کنار پسرت بردیا جون ببینی ای خدا زندگی چ بازیهای ک نداره همه رو عاقبت بخیر کن خدا جون😢
واقعا زندگی بعضی از مردم مشنگ ایران تا این حد سطح پائین است
چقدر زندگی هانیه غمگین بود دلم واقعا براش سوخت تشکر از داستان جالبتون
حقش بود زنیکه خراب
تشکر از همراهی شما دینا جان🙏🌹
خسته نباشی مینای عزیز
سلامت باشی مهسا جان
واقعا زمین گرده . آدم به آدم میرسه
عجب زندگی دردناکی
داستان جالب و آموزنده بود. تشکر از گوینده عزیز
ممنون از همراهیتون
@@TrueStoryMina خواهش میکنم. عزیزم
سلام عزیزم داستان زیبایی بود 🙂🙂 تسلط خوبی هم داشتید 😍😍 ارزوی موفقیت دارم برات گلم ♥️♥️♥️
سلام دوست خوبم
ممنونم از محبتتون 🙏
@@TrueStoryMina ♥️♥️♥️
خسته نباشید خیلی داستان گیرا و اموزنده ای بود موفق باشید
سلامت باشید
خوشحالم که راضی بودید دوست عزیزم
اه دل نادرش بوده بچه ۱۲ ساله بد کرد با مامانش دلش شکست ترسوندش تهدیدش کرد طفلی مادرش حقش تنهایی نبود ..... منم ۷ ساله جدا شدم و ی دختر دارم ... همه میگن حق نداری ازدواج کنی .... ولی خیلی تنهام نیاز ب بغل شدن و محبت مردونه دارم ولی هیچکی تو زندگیم نیست 😭😭😭😭😭😭😭
امیدوارم آدم مناسب و خوبی سر راهتون قرار بگیره و بتونین خوب زندگی کنین🙏🌹
دوست عزیز حق مادرشم نبود با شوهر مردم تنهاییهاشو برطرف کنه
خدایا هممون را عاقبت بخیر فرما از مکافات عمل غافل نشو گندم از گندم بروید جو زجو امیدوارم از این ببعد خوشبخت وموفق باشی و توکل بخدا را فراموش نکنی
چقدر صداتون دلنشینه خانم زیبا
ممنونتم شیرین جونم 🙏🌹❤
ممنون از شما
ممنون از همراهیتون 🙏🌹
ممنون مینا جون خیلی عالی و با تسلط میخونی.
ممنونم از لطفت مرضیه جان 😉
داستان عبرت اموزی بود اما بین قسمت اول و دوم حذف شده بود جدایی پیام و هانیه چه شد جدا شدن
چیزی حذف ننشده بود.همونطور که توی داستان گفته شد،از هم جدا شدن
به صورت غیابی
خیلی عالی بود ممنون
ممنون از همراهی شما لیلا جان
عاشق صداتم چقدر با احساس تعریف میکنی ❤❤❤❤❤
خیلی خیلی ممنونم ازتون
خوشالم که راضی هستید
سلام عزیزم مینا جان خیلی ممنون خیلی خوب تعریف کردی ❤❤
سلام منیژه جان
خوشحالم که راضی بودی 😉🙏
هانیه جان از شنیدن سرگذشت خیلی به فکر رفتم ناراحت نباش عوضش عاشق شدی لج کردی و خاستی شانس زیاد هم داری هر جا یه فرشته نجات کنارت بوده زندگی همینه😊😊😊😊
سلام ممنون عزیزم چقدر خوب شد بقیه رو گذاشتین مرسی قشنگم 🤍🫶🤍
سلام
ممنونم از همراهیتون دوست عزیزم
لیاقتت همون محموده، زن که انقدر هرز نمیشه، نباید خدا رو مقصر دونست،خدا همه چی خوب داده،خودت لیاقت اون آدمهای خوب رو نداشتی، پای قسمت ندون،پای نا زنی خودت بدون
دقیقا همینطوره که میفرمائید....
هانیه جان خدا به شما هم کمک کنه و دستتونو بگیره. همه ما در زندگی اشتباه کردیم و میکنیم مهم اینه که اللن آگاه شدی و به قول خودت اون آدم قبلی نیستی. مطمئن باش که با آگاهی که الان داری راه درست رو میری. فراموش نکن "از تو حرکت و از خدا برکت.
Thanks
🙏
چون خیلی بین دو قسمت فاصله افتاد کاش اولش یه یاداوری از قسمت اول میکردید.من کلا فراموش کردم داستان چی بود
چشم.سعی میکنم وقتی قسمت دوم رو میگم،یه خلاصه ای از قسمت اول بگم عزیزم😉🌹
@@TrueStoryMina قربونت برم عزیزم.ممنون
مینای خوشگلم 10kشدنت تبریک دخمل زیبا دوستت دارم.❤❤❤❤❤
مرسی قشنگم.البته هنوز نرسیدم ولی انشاالله به زودی با همراهی شم دوستای گلم میرسم 😉😍😉🌹
من یاده سمر عشق ممنوع افتادم،واقعا قضاوت کردن اصلا درست نیست.
دقیقا
خیلیییییی پشت سر هم و بدو بدو تعریف میکنی زمان ویدیوهات هم زیاده واقعا سر ادم درد میگیره
ببخشید🙏🙏
خسته نباشين راوي عزيز🌷
سلامت باشید دوست عزیزم
وای چقدر طولانی مثل فیلم سینمایی
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
سلام جان جانان دوست عزیز و مهربونم مینا خانم میدونستی عزیزدل خودمی دوستت دارم به یاد بچه گی هامون ❤ دوست دارم قد دنیا بهترین هارو برایتان آرزومندم همراه با سلامتی و تندرستی و شادکامی در پناه خداوند متعال باشید همراه با عزیزانتون آمین یا حق 🙏🤲🙏❤️💥🌹💗💥🌹💚🌹💥💫💐🌺💫💥💥🥳👋
اصلا هم بعیدنیست براش سحروجادو کرده باشن، خیلی سختی کشید
ای بابا
این دیگه کیه
!😮😂
متاسفانه ما تمام تصمیمات اشتباهی رو که میگیریم و سختیهایی که میکشیم رو میگیم خدا چرا این بلا رو سرم آورد، ولی تمام خیر و خوبی از خداست و تمام بدیها از خود ما انسانهاست. گاهی خداوند وقتی بخواد به بندش لطف کنه و دوستش داره تو این دنیا دچار عذاب و سختیش میکنه به خاطر گناه و خطاهایی که انجام داده چون نمیخواد بندش عذاب آخرت رو بچشه، عذاب این دنیا قابل تحمله ، امیدوارم مادر خوبی واسه اون دوتا بچه باشی و دیگه سختی نکشی .
چقدر پررو بی پروا
ملامتش نکنید ادمیزاده دیگه و سرنوشتش ما به جای دل عاشق اون نبودیم که قضاوتش کنیم 😊
سلام عزیزم خسته نباشی راستش از آخر داستان خیلی دلم گرفت❤❤❤❤
Khane ziba
عزیزم ریدی آب هم قطعه جیگر
ببخشید اینو میگم خانم راوی اگه تصویرتون نباشه خیلی بهتره
خواهش میکنم
اما شما میتونید داستان ها رو به صورت پادکستی گوش بدید
Sepas
سلام خانوم راوی ای روده بز بخوره .(زنبور)
sepas az shoma 😉
یکم داستان خیالی نبود؟
نه.هر چیزی امکان اتفاق افتادنش وجود داره