بررسی قسمت آخر سریال خاتون با بازی اشکان خطیبی،نگار جواهریان و.../قسمت آخر خاتون قسمت ۲۳
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 15 ก.ย. 2024
- shirzad film
شما هم نظرتونو کامنت کنید
برای تماشای ویدیو های بیشتر روی این لینک کلیک کنید👇
/ @shirzadfilm
بررسی قسمت های قبلی خاتون و ویدیوی حدس قسمت های بعدی: • بررسی سریال خاتون
معرفی پنج فیلم عاشقانه ایرانی:
• معرفی پنج فیلم عاشقانه...
ولاگ اکران مردمی آتابای با حضور نیکی کریمی،امیر آقایی و سحر دولتشاهی:
• ولاگ اکران مردمی فیلم ...
سلام من محمد علی شیرزاد هستم به کانال شیرزاد فیلم خیلی خوش اومدین😉
تو این کانال معرفی و بررسی فیلم و سریال داریم و اخبار سینما رو دنبال میکنیم،پس اگه به این موضوعات علاقه دارید کانال رو سابسکرایب کنید❤
پیج اینستاگرام:
/ shirzadfilm
#خاتون #سریال_خاتون #بررسی_خاتون
تنها جای قشنگ این قسمت سه جا بود یکیش اعتماد ماری به شیرزاد که نشون میداد اگر خاتون اینجوری با شیرزاد مشورت میکرد و باورش داشت که میتونه کمکش کنه این همه بدبختی نداشت و دو تا دیالوگ رجب، یکیش اینکه ایرانی ها رو دو گروه کرده بود که خودمون همدیگرو بکشیم و اون وایسه نگاه کنه و هزینه ای برای اونا نداشته باشه و در تاریخ اسمشون بد نشه، دوم اینکه به رضا گفت تا هر وقت بخایم تو ایران یا هر جای دیگه میمونیم خیلی دردناک و تامل برانگیز بود مخصوصا اینکه متاسفانه این دیالوگ با جنگ اوکراین و روسیه هم همزمانه.....
و اینکه همین الانم روسیه زیادی تو مملکت ما جا خوش کرده به همراه چین
به نظر من پایانش خوب بود(حداقل نسبت به بقیه قسمتای این نیم‌فصل) و من خودم برعکس خیلیا مشکلی با این که سرنوشت تک تک کاراکترا مشخص نشد، نداشتم! چون فکر میکنم مهم اون پیامی بود که باید به مخاطب انتقال داده میشد و این اتفاق افتاد؛ و به قول شما پایانی داشت که هیچ کدوم از ما دقیق نتونستیم حدس بزنیم و فکر میکردیم حداقل با مرگ یکی از کارکترای شیرزاد، رضا، کمیسر یا حتی خود خاتون تموم میشه! البته خالی از ایرادم نبود مثلا خاتونی که ما همیشه اسلحه به دست دیدیمش قسمت آخر خیلی منفعل بود! یا اون ایده فلش بک آخر سریال رو نپسندیدم؛ سکانسی که خاتون زخمی روی ریل قطار راه میرفت نمادین و قشنگ بود، اما اگر بخوایم به لحاظ منطق بررسی کنیم یکم عجیب بود که بعد از دوتا تیری که خورد بتونه بیاد بیرون و راه بره
در کل سریال خاتون از نظر من سریال متوسطی بود! ضعف شدید فیلمنامه توی نیم‌فصل دوم و ایرادات زیادی که داشت باعث میشه نتونم ازش به عنوان سریال خوب یاد کنم! کاش خانم پاکروان عزیز به جای استفاده از تعداد زیادی بازیگر مطرح برای بالا بردن اعتبار سریالشون، روی فیلمنامه بیشتر کار میکردن و یا حداقل گروهی می‌نوشتنش!
من یه قسمتایی از نیم‌فصل دوم سریال رو با دور تند دیدم چون واسم خسته‌کننده بود؛ حقیقتا قسمتی نبود که منو میخکوب یا هیجان‌زده کنه و مصنوعی بودن خیلی از سکانسا آدمو از حال و هوای قصه جدا میکرد
شخصیت‌پردازی ضعیف خاتون هم یکی از عواملی بود که به نظرم خیلی ضربه زد به سریال
من نظرم در مورد سریال خاتون رو بدون مقایسه با بقیه سریالای نمایش خانگی گفتم چون راستش هیچ‌کدوم رو ندیدم
و اینو هم باید بگم که سریال نکات مثبتم زیاد داشت به خصوص توی نیم‌فصل اول که خودم اون موقع به هرکسی دور و اطرافم بود پیشنهاد کردم سریال رو ببینه
نمی‌دونم فصل دوم رو میسازن یا نه! پایان داستان جوری بود که جا برای ادامه داره اما هرکسی یه حرفی میزنه بعضیا میگن ادامه‌ای در کار نیست و خانم پاکروان همچین کاری نمیکنه ولی یه عده هم میگن قراره بسازه! جالبه امروز خواهرم میگفت توی اینستا خونده که یک نفر گفته من با دوتا از بازیگرای سریال در ارتباطم و گفتن ادامه‌اش رو قراره توی روسیه بسازن😀 دیگه واقعا راست و دروغش رو نمی‌دونم! البته خود مهران غفوریانم استوری گذاشته بود که این داستان ادامه دارد؛ به هر حال اگر قرار به ساخت ادامه سریال باشه امیدوارم یه کار بهتر و قوی‌تر ارائه بدن و من خودم احتمالا این بار صبر کنم سریال تموم بشه بعد تصمیم بگیرم که ببینم یا نه
من که اصلا دل اینو ندارم زجر کشیدن مبارزین بخصوص شیرزادو تو سیبری ببینم تو فصل آینده احتمالی
@@donyamontazerzohour7937 صحت خبر که مشخص نیست ولی اره اگر همچین داستانی رو بسازن خیلی دردناک میشه👍🏻
ولی رضا قسمت آخر یجورایی منفورتر از حتی کمیسر شد موقعی که جلو شیرزاد طوری به خاتون گفت به جون ایران که شیرزاد فک کنه ایران بچه رضاس
@@nahidmirbaha8388 آخه حسادت چی خیر سرش عیاره و میدونس خاتون دوسش داره برا چی حسادت کنه؟؟
@@donyamontazerzohour7937 خاتون فقط قهرمان بازیشو دوست داشت گفت که بشینی خونه نه تو رضایی و نه من عاشقتم
@@nahidmirbaha8388 خب از اون طرف میدونس که خاتون دیگه عاشق شیرزاد نیس
کلیشه هم بستگی داره چه چیزی تعریف کنیم اگر کلیشه بگیم جوری که همه تونسته باشن حدس بزنن خوی کاملا کلیشه بود چون اکثرا مطمین بودیم هم رضا هم شیرزاد میمیرن ، فقط ما توقع نداشتیم علاوه بر این دو تا بقیه هم بمیرن و رجب زنده بمونه و شیرزاد نفهمه دختر داره.
خیلی بررسی عجیب کردی این قسمت من از کارگردانی و تصویر برداری و نورپردازی سر در نمیارم ولی تناقضات فیلم نامه حتی تو این قسمت به وضوح دارم میبینم، یکیش هم اینکه شیرزاد که از نقشه رجب خبر داشت منطقا باید به روش دیگری کمک خاتون میکرد نه اینکه بره این همه سرباز به کشتن بده منطق این قسمت شبیه کارتون بود تا فیلم بزرگسال.
خيلي سریالی عالی بود
به نظرم بهتره فصل دوم هم ساخته شه اصن من موندم بچه دار شدن خاتون از شیرزاد چه خاصیتی داشت؟وقتی که قراره هیچوقت شیرزاد بفهمه یا اینکه تهش اشتباه برداشت کنه
کلا ازقسمت نهم تا بیست و یکم خودکارگردان هم بلاتکلیف بود که بلاخره بااین لشگربازیگرانی که واردسریال کرده چه کند ؟ بهمین دلیل هم تنها راه همانی بود که درچهل دقیقه تمامش کرد
@@nahidmirbaha8388 دقیقا اکثریت بازیگران بیشمار که از نیم فصل دو وارد قصه شدن سرنوشتشون مبهم موند مهم تر از همه خواهر رضا یا حتی ضرابی که نفهمیدیم چطور کشته شد
وهمینطور وارد کردن گوهر و خواهررضا و اصلا عاشقانه های بی ربط رضا و خاتون و مثلث و مربعهای عشقی گوهرو عظیم و رضا ، گلی و نصیب و فرهاد ، کمیسر و شیرزادو رضا و خاتون ، روزبه و اون‌پسرلهستانی و هلنا واقعا چه ضرورتی داشت وقتی قراربود پایان سریال بیست و سه قسمتی یک مستندچهل دقیقه ای باشد که همه داستانهای باز را بسته بندی کند و دوربریزد سریالی که هرقسمتش چهل دقیقه بود و بقیه تیتراژ و همه را با پایانش قانع کردند که سریال تاریخی بود و همه فدائیان وطن وخاتون هم نمادایران بودکه هم برای زنده بودنش جنگیدن پس بهمین علت بودکه کمیسر روس هم گلویش گیرکرده بودپیش خاتون
موافقم که پایان عامه پسند نبوده و حسی که من گرفتم این بود که جنگ تموم نمیشه تا وقتی دشمن زندس و اینکه ایرانمون چیا به سرش اومده.اما اگه قرار بود ما از این سریال پند بگیریم در رابطه با تاریخ کشورمون تو اون دوره، نباید سریال تو قسمت های قبل اینقدر به حاشیه کشیده میشد و تمرکز میرفت رو مثلث عشقی و روابط کارکتر ها. سریال بیشتر تم عاشقانه داشته تا تاریخی و برای همین مخاطب حق داره سردرگم بشه و حس کنه تکلیف کارکتر ها مشخص نیست. مثلا ماری چی شد؟! مهربانو و اسفند ارتباطشون چی بود بالاخره؟ اگه قرار بود شیرزاد اصلا نفهمه بچه داره چرا اینهمه تو قسمتای قبل بهش پرداخته شد که به شیرزاد بگم یا نگم؟! و ضمنا اینکه دو تا مرد دنبال خاتون میدوییدن تا لحظه ی اخر یه کم هندی و غیر قابل باور بود به نظرم.
وای چقدر درست گفتین مشکل ما مخاطب ها الان همینه تویه کل سریال میتونستن خیلی بیشتر و بهتر تاریخ رو روایت کنن نه اینکه قسمت آخر اونم بعد این همه درگیر کردن مخاطب با عاشقانه سه چهار نفر
آفرین فقط جمله آخر
خیلی ممنون آقای شیرزاد هم بابت ویدیوی جدید و هم تمام ویدیوهایی که از اول سریال ساختین🌼🌺 عالی بودن👍🏻👏🏻 واستون آرزوی موفقیت دارم🙏🏻
دقت کردین که تو پایان سریال همش خاطرات شیرزاد و خاتون رو نشون میداد و اثری از فخار نبود؟!
ووافعا تكراري جديدا حرف ميزني مثلا چرا هي سياه و سفيدي كاركترو ميگي يا مدام از لحاظ ساخت نظر ميدي هر هفته ميگي و كمتر ب بررسي داستات ميپردازب
بازم ممنون
سریال خاتون از نظر بصری و بازی کاراکترها خیلی خیلی خوب بود ولی ضعف شدید فیلمنامه داشت ...خیلی تناقض بود ...خیلی جالبه که فیلمنامه کدهای زیادی داشت برای جذاب شدن ولی خیلی بی توجه رد شد ...مثلا اون دستمال که شیرزاد داشت و داد به خاتون برای خود خاتون بود قبلا میشد مثلا یه ریکشنی داشته باشه خیلی زیاد از این موردا بود که همش منتظر یه اتفاق خوب بودیم اما نشد...درمورد پایان بندی هم بنظرم خیلی بلاتکلیف موندن شخصیتا... امیدوارم فصل دوم قوی بسازن
سرنوشت اکثر کاراکترها گنگ ومبهم موند وپایان بندی اصلا کافی وقانع کننده ای نداشت اصلا...اصلا خوشم نیوند
خانم پاکروان باید حتما حتما فصل دوم رو بسازین
فیلمنامه به شدت ضعیف بود فقط نمی دونم چرا این همه ازش تعریف میشه(من خودم اصلا سریال نمایش خانگی نگاه نمیکنم و خاتون اولیش بود اگر دومین سریال خوب کشور ما خاتون باشه واقعا جای تأسف داره و نشون میده چقدر عقب هستیم از فیلم سازی جهان)
به نظر منم پایان غیرمنتظره و تلخ جالب بود، چون تو جنگ از این اتفاقات تلخ کم نمیفته. خاتون تو ایستگاه قطار منفعل بود (بر خلاف همیشه که هفت تیر کشی میکرد 😄 ) البته شاید چون خیلی درگیری شدید بود ترسیده بود. شیرزاد طفلک اگه میمرد دیگه بی عدالتی در حقش کامل میشد 😄
کاش یه جمله هم در مورد اینکه خاتون دست به تفنگ نبرد در صحنه آخر فیلم میگفتید .خاتونی که به گفته پدرش تیرش خطا نمیرفت کاش یه تیر به کمیسر میزد
من فقط امیدوارم که یه فصله دیگه هم درست بشه وگرنه خیلی چیز نصب نیمه میمونه یا مونده
قسمتی دومی شیه چی وقت نشر میکونید لطفأ
درسته سریال بی نقصی نیست، اما من به صدتا سریال مثل هم‌گناه و عاشقانه و گیسو و غیره ترجیحش میدم:)) شخصا برام خیلی تاثیر گذار و جذاب بود.
و اینکه اصلا دوست ندارم فصل بعد ساخته بشه. درسته خیلی جا داره برای فصل بعدی و خیلی چیز ها باز موند اما اینطوری باز بمونه به نظرم بهتره تا اینکه ریسک کنن و فصل بعد رو بسازن چون معمولا کیفیت میاد پایین.(مثل شهرزاد که انقدر کشش دادن از سکه افتاد البته شهرزاد از اول هم کیفیت مطلوبی نداشت)
از یه طرف دلم میخواد فصل دوم بسازن و تو فصل دوم یکم عاشقانه خاتون و شیرزادو ببینم از یه طرف میترسم اگر فصل دوم ساخته بشه دقیقا شبیه نیم فصل دوم که همش کلیشه بود و هیچ پیشرفتی تو روند سریال نبود بشه و مزه این دوتا نیم فصلو از بین ببره
چرا باید پایانش طبق نظرات مخاطبان باشه؟ اتفاقاً این پایان بندی که هیچ کس پیش بینیش نکرد سریال خاتون رو نسبت به بقیه سریال ها متفاوت ساخت و از کلیشه ای بودن در اووردش، باهاتون موافقم . 👌💯
قسمت آخر خیلی زیبا بود ولی مشکل اینجا بود که متناسب با بقیه قسمت ها نبود ما در واقعیت این اتفاقات تلخ رو پشت سر گذاشتیم ولی تویه سریال مقصر همه ی اتفاقات تلخ خاتون بود با اشتباهاتش و لجبازی هاش،این پایان متناسب بود وقتی که شخصیت ها در دل اتفاقات باشن ( تا هم مخاطب با تاریخ ارتباط برقرار کنه و هم با زندگی شخصیت و مردم اون زمان) نه اینکه شخصیت اصلی باعث تمام این اتفاقات،مثل سه قسمت اول که هم تاریخ و سیاست اون زمان به خوبی روایت میشد و هم زندگی شخصیت ها در دل ماجرا ها (از عشق وروابط خاتون و شیرزاد گرفته تا جنگ،خیانت و قحطی مخاطب با تمام این ها ارتباط برقرار میکرد) حتی میشد فعالیت های گروه رابین هودی هارو بیشتر نمایش بدن( مثلا به جای سکانس های فراوان فخار و خاتون مردم گرسنه رو ببینیم که بهشون غذا میرسه) فیلمنامه سریال خاتون میتونست خیلی بهتر پیش بره و اشتباهات زیادی رو داشت که امیدواریم اصلاح بشه چون اگر خاتون رو با بقیه اثر هایی که در حال و هوای جنگ هستن مقایسه کنیم( مثل زندگی زیباست و شندلر لیست) می‌بینیم که خاتون خیلی پر نقص هست(مخصوصا از نظر فیلمنامه)
چقدر خوب گفتین👌🏻 از اول نیم‌فصل دوم ما داستان عاشقانه دیدیم اما قسمت آخر یهو کاملا برعکس شد؛ فضای اون دوره رو خیلی تر و تمیز ساختن و من خیلی اوقات دیدم مخاطبا نوشتن کاش ما اون دوره زندگی میکردیم! در حالی که مردم وسط فقر، قحطی، مریضی و بدبختی بودن؛ اینا رو هیچ وقت نشون ندادن
@@fatima9700 دقیقا درسته، سریال قویه ولی باید قبول کنیم یه سری اشکالات بزرگ داره
ولي ميدوني كه اونا مردن در واقعيت وقتي تبعيد شدن
اره خدا کنه فصل جدید رو بسازن . فیلمش عالیه واقعا
به نظرم خیلی بد تموم شد یا باید فصل بعد داشته باشه اخه یعنی چی ما ۲۳ قسمت وقتمونو گذاشتیم ولی هیچی به هیچی اصن دایی عه چیشود ایران چیشود پدر خاتون چیشود جریان ماری مادرش چیبود ایران اصن چرا اومد وقتی شیرزاد نفهمید آخرش حتما باید فصل دوم داشته باشه وگرنه خیلی چرت میشه
ببین ی تفکر اشتباه که مردم درباره فیلم دارن اینه ک دوست داشتن فقط و فقط ب عشق این چند نفر پرداخته بشه ولی باید نصف بیشتر قصه ب جنگ ایران پرداخته بشه و پایان خوبی داشت
قسمت ۲۳ ده هیچ از قسمت ۱ تا ۲۲ جلو بود بنظرم
گفتن ك كلا ما فريب خورديم و مادربزرگ تينا قصه ي جنگ و تعريف كرده نه خاتون
و خاتون همون ايرانه
و مادربزرگش بلاهايي ك سر ايران اونده رو تعريف كرده واونو تبديل ب يه شخص كرده
اره اصلا شخصیت های اصلی وجود نداشتن
خیلی ممنون ازتحلیلتون فقط در مورد این که آخرین گفتگو رضاوخاتون در حیاط دایی خاتون بپردازید حرف های خاتون از پشیمونی بارضا که خاتون گفت جنگ تموم بشه منم دیگه عاشقت نیستم و...چون تاحالا درموردش حرف نزدین
تو هر قسمتی چن تا صحنه بود که یا با قسمت های قبلی تناقض داشت یا با منطق.منطقش مث فیلم هندی بود در کل.به طوری که به راحتی میتونست مخاطبشو از دست بده و تقریبا هم از دست داد اون عده ای هم که نگاه میکردن میخاستن سرنوشت شیرزادو در آخر داستان بدونن چون سرنوشت بقیه رو میشد تا حدودی حدس زد.خاتون که فقط دنبال به وجود آوردن اتفاقای بد بود و دلش میخاست همه اش خودشو و بقیه رو تو شرایط بد قرار بده.برا همین رغبتی برا دونستن آینده خاتون نبود و بازم میگم فقط سرنوشت شیرزاد مخاطبو مترغب میکرد و اونم بخاطر بازی فوق العاده اشکان خطیبی بود
به نظر من قسمت های اول خیلی قوی بود تا جایی که درکشون میکردم ولی ادامش ضعیف میشد
کاش فصل بعدی رو بسازن☹
چیزی که تو زخم کاری هم خیلی به چشم می اومد همین شخصیت های خاکستری محبوب بود مثه مالک و سمیرا
دمت گرم همیشه باهات هم نظر بودم
به نظرم کلا سریال خیلی بدی بود از این لحاظ که هیچ کدوم از کاراکتر ها خوب پردازش نشده بودن به نظرم جاهایی که رضا می‌آمد و برای خاتون حرفای عاشقانه میزد اعصاب خرد کن ترین قسمت ها بود به جای این همه آب بستن و دیالوگ های چرت در مورد اینکه من اینطوری بودم و اونطوری شدم و العان اینجام خیلی راحت میشد چند تا ارجاع به گذشته برای شخصیت ها بزاره و چرا تعداد کاراکتر ها هی زیاد میشد به قول یکی از دوستان یک نویسنده بد فقط کاراکتر تو داستانش خلق میکنه و در پایان توش میمونه همون چیزی که برای خاتون اتفاق افتاد .قطعا باید با کشته شدن هر کدوم از کاراکتر ها در قسمت آخر بیننده متاثر میشد اما اونقدر شخصیت ها بد بودن که اصلا مرده یا زنده شون اهمیتی نداشت من به شخصه با بازی اشکان خطیبی خیلی مشکل داشتم چون اولا تیپش به یک سرگرد میهن پرست نمی‌خورد و بیشتر بچه سوسول بود مخصوصا تو زندان با اون کلاه بافتنی و اصلا وقار یک سرگرد ایرانی اون دوره رو نداشت مخصوصا قدش این قضیه رو تشدید میکرد و دوم رضا فخار که اصلا دیالوگ گفتنش رو اعصاب بود .
در طول داستان مدام از پدر خاتون تعریف میشد که اره چقدر شجاع و فلان و بیسال و تیراندازی رو اون یاد خاتون دا ده و در پایان ما بیژن امکانیان رو د. نقش پدر می‌بینیم که واقعا با تعاریف جور در نمی‌آمد. پایان بندی با صحنه مبارزه بی حساب و کتاب و میزان سن های شلخته و این که ملت فقط داد میزدن میرفتن این ور و اون ور و بعًضی ها هم تو هوا کشته میشدن خیلی دم دستی بود در حالی که اون لوکیشن خیلی جای کار داشت و رجب اوف هم که یکهو جان تراولتا شد با دو تا هفت‌تیر در حالی که کل فیلم آدم موزی بود که خشونتی بدون خونریزی داشت .
و در پایان قرار دادن یک خانمی که خودش تو زندگی شخصی به خاطر به دنیا آوردن بچه اش رفته کانادا تا ملیت ایرانی نداشته باشه در نقش یک خانم میهن پرست خیلی مضحک بود خصوصا که فاقد اون دلربایی و جذابیتی که همه رو جذب خودش بکنه تا جایی که زندگیشون رو براش فدا کنن بود .
سریال ایرادات زیادی داشت همونطور که خوبی های زیادی داشت و پایان بندیش خیلی غافلگیر کننده بود اما میتونست بهتر باشه اما اصلا بد نبود. پایانی پر از منطق بود که احساس میکنم زیادی منطق داشت چون یک جاهایی میرفت روی مخ مثلا تهش برای دل مخاطبم باید یک تیکه قطار که رضا به شیرزاد بگه بچه داره رو میزاشتن. این دوئل عشقی قسمت آخر هم واقعا جذاب بود و کنار هم قرار گرفتن رضا و شیرزاد... و در مورد شیرزاد اینکه چقدر ذات اصلیش توی این قسمت مشخص و واضح شد حرف نداشت.. در کل واقعا سریال قوی بود و دم خانم پاکروان گرم همینطور همه عوامل
ویدیو صدا نداره
عالی بود 🥰
پدر خاتون از اولش تو زندان بود😂
متونی از فصل دوم سریال خاتون تحقیق کنی
من کاملا با این قضیه مخالفم که آخر داستان سرنوشت تک تک شخصیتا مشخص بشه و همه تا آخر عمر به خوبی و خوشی کنار هم زندگی کنن.همیشه دوست دارم ته داستان یه گره ای باشه که باز نشده باقی بمونه مثل فیلم اینسپشن که آخرش مبهم بود و ذهنو درگیر میکرد.ولی خدایی پایان اینجوری که سرنوشت هیچچچکدوم از کارکترا مشخص نشدو اصلا دوست نداشتم.تهشم پایان مسخره رو انداختن گردن تاریخ
توی یکی از ویدیوهای قسمت ۲۱اگه اشتباه نکنم گفتی توی این فیلم هر حرفی زده میشه ، اون اتفاق می‌افته.
و دقیقا سکانسی که قدرت با خاتون حرف میزدن و خاتون گفت : خوشبحالت خودتی و خودت....
و در آخر دیدم خاتون موند و خودش!
اینو که خود ادمین گفت
با این اوصاف حتی اگه خودشو به تهران هم برسونه تا مدتها نمیتونه خودشو به نزدیکانش مثل دخترش و مهربانو برسونه چون برا اونا خطرناکه
و باید برای مدتها در تنهایی زندگی کنه مثل قدرت
2:34 ینی پیامبر هم انقدر معصوم و بی عیب نبود😐😂
پدر و دایی خاتون چی؟ مهربانو و هلنا؟
چه جالب بیشتر زن ها از فخار خوششون نیامد درحالی ک شیرزاد ب زور خاتون بدست آورده بود
ولی شیرزاد و رضا مردن😑
اول اینکه بنظر من نام سریال می بایست شیرزاد باشد البته با توجه به نوشته آغاز هر قسمت که بیاد کسانیکه برای این سرزمین فداکاری نمودند . دوم اینکه چنین داستان و شخصیتهائی در دوران اشغال ایران وجود نداشتند و احتمالا اگر خانم پاکروان چنین ادعایی کرده درست نیست . بهترین شخصیت سریال شیرزاد بود و بازی عالی آقای خطیبی و بدترین هم نگار جواهریان که یک بازی سرد و بیروح نشان داد . بازیهای نقش کمیسر هرچند در قدرت او که به سپهبد انگلیسی فرمان میدهد اغراق آمیز بود اما بازیگر خوب بازی کرد . مهران مدیری بسیار خوب بود . موسیقی متن در واقع از قبل ساخته شده و روغن ریخته نذر امامزاده شد و ربطی با صحنه ها داشت . قسمت آخر را اگر بازی بازیگران را کنار بگذاریم فقط سمبل کاری بود . رضا فخار هم که یک آدم بی سروپا که وقتی دیده خاتون عاشق او شده هول کرده از خوشحالی و در واقع شخصیت یک نامرد را نشان میدهد . در کل باید بگویم بازیگران توانستند بیننده را جلب کنند نه داستان آبکی سریال
همه راجب پایان بندی حرف میزنن ولی هیچکس به این موضوع که چقد صحنه های اکشن این قسمت کلیشه ای و غیر واقعی و باور ناپذیر و بچگانه بود اشاره نمیکنه...
فکر کنم اشکان خطیبی بازی نکنه فصل دوم سریال خاتون چون ممنوع کار شده
🔥🔥🔥🔥
واقعا توی واقعیت هم همیشه به همه چی نمی رسیم
هرچیزی که تصورش رو میکردیم ممکنه بشه،نشد! کاملا دور از انتظار و نفس گیر و خب جای قشنگش اینجا بود که اگر بلایی هم سر شیرزاد اومد ما ندیدیم چون اگر نشون میداد شیرزاد میمیره که من قطعا سکته میکردم😂،ولی شاید من یکی به اون پایان کلیشه ایِ رسیدن شیرزاد به خاتون راضی تر بودم...
شما هم خسته نباشید 😄😄
شیرزاد و خاتون عاشق هم هستند اما شیرزاد فکر میکنه رضا و خاتون باهم ازدواج کردند به همین سبب شیرزاد نمیخواست بره زندگیشو نابود کنه و فکر میکرد خاتون عاشقش نی
خاتون فکر میکرد که ماری و شیرزاد باهم ازدواج کردن و شیرزاد دیگه عاشقش نی نمیخواست زندگیشو نابود کنه
خیلی تلخ تموم شد . دلم میخواست به هم برسن
ولی اونجایی که شیرزاد و رضا باهم بودن و خاتون رضا رو صدا زد، فکر میکنم بخاطر این بود که شیرزاد داشت صحبت میکرد و رضا بیکار وایساده بود. ولی تو اینستا همه میگم خاتون بخاطر اینکه رضا رو بیشتر دوست داشت، صداش زد😑
ترجیح میدم فصل دو نداشته باشه ،همینجوری تو اوج تو یادها بمونه 🤔🤔
خیلی تلخ تموم ضد🥲🥲
چه عجببببب مردیم تا ویدیو رو گذاشتین
فصل بعدی باید ساخته بشه چون خیلی بلاتکلیف بود همچیز
کاش ادامشو بسازن 🥺
سلام جیران رو نمیزارید؟
سلام چرا دوباره بر میگرده به روال قبل بررسی های جیران
اگه فصل دوم داشته باشه بنظر من که زیباترین میشه چون تینایی که تا اینجا مارو غافلگیر کرده از این به بعدشم بهترین کار ممکن رو میکنه با غافلگیرای خودش.
یه سوال شما گفتین شیرزاد و فخار زنده ان ولی تو قسمت آخر دایی روزبه به نظر بیگ میگفت که رجب اوف میخواد خاتون و... رو بفرسته سیبری و قتل عامشون کنه پس احتمال داره همونکار رو بخواد با شیرزاد و بقیه هم بکنه!!(البته خدانکنه شیرزاد بمیره:))
اره ممکنه ولی قطعی نیست که هزار جور اتفاق ممکنه بیفته
فقط سرنوشت شخصیت های فرعی مثل دایی و پدر خاتون معلوم نشد 🥺
معلومه دیگه بعد رفتن متفقین ازاد میشن
ولی به نظرم آقای شیرزاد اونجا شیرزاد فکر کرد رضا میگه جون کشورمون مثلا 🤷
به نظر من باید فصل دومش ساخته بشه و جنگ تموم بشه و اونا از سیبری برگردن البته رضا بمیرههههه خیلی بهتره😭شیرزادمم هم به خاتون برسه
اره کاش ساخته بشه
پس شهرزاد و هزار دستان و برره چی؟؟؟اینا بهترین سریالهای ایران بودند
راستش یه چیزی پخش شده که می گن پایانش رو تغییر دادن قرار بود رضا بمیره خاتون و شیرزاد دوباره ازدواج کنن ولی فکر می کنم دروغ باشه🤦🏼♀️ من خودم انتظار داشتم پایانش یه جور دیگه باشه آخه الان وجود ایران واسه چی بود وقتی قرار نبود شیرزاد بفهمه دختر داره؟ احتمال هم داره فصل بعدی بسازن راجب این قضیه که به نظرم مسخره می شه
ایکاش نقش خاتون را خانم پریناز ایزدیار بازی میکرد
از کجا معلوم که رضا و شیرزاد بعد اینکه به سیبری برن زنده بمونن
از کجا معلوم حتما بمیرن
@@ShirzadFilm چون کمیسر بعد از اینکه تیر رو شلیک کرد و تفنگ خالی بود گفت دوست داشتم تو کشور خودت بمیری پس یعنی سیبری میبرن میکشن شون مگر اینکه تو راه فرار کنن
@@ShirzadFilm کسایی که به سیبری تبعید میشن حتما میمیرن... افراد پیر و زخمی رو میکشن و جوان ها رو به بردگی میگیرن حالا این افراد یا از کار زیاد یا از گرسنگی و سرما میمیرن واقعا با گلوله مردن بهشته نسبت به تبعید به سیبری...هر سه شخصیت اصلی تقریبا مرده حساب میشن ولی کارگردان خواست خودش اون ها رو نکشه تا دست خودش رو برای فصل دوم باز بذاره
پایان تلخ و غم انگیزی داشت و چون ادعا شده بر اساس واقعیت بوده نمیشه بهش خُرده گرفت و باید بپذیریمش.. ولی این وسط خیلی چیزا ناتموم و بی جواب موند.. جدا از همه‌ی اونها، ما بیننده ها چندین قسمت منتظر بودیم خاتون به شیرزاد قضیه دخترشونو بگه و ما عکس العمل شیرزاد رو ببینیم. چرا این حقو ازمون گرفتن؟! فک نمیکنم بیشتر از یه نیم سکانس براش وقت میبرد. با همین یه نصف سکانسم تاریخ تحریف نمیشد!!! با احترام باید بگم اصلا به شعور مخاطب اهمیتی ندادن تو پایان✋🏻