Dear sister, my heart and feelings go out to you. I recently lost my younger brother to an unexpected illness, and can relate to your feelings. You must NEVER give up. Just keep going. This world that we live in is just like a river which flows to create both life and destruction indescriminately. If you get bogged down, life will drown you. So, flow with it. You may be grieving and that's fine, but never give up, just keep going. That is the nature of life! Sympathy and respect. From Australia 🌹🌹❤❤
چه قدر سخت و دردناک، حتی تصور یک لحظه ش هم سخته. حق دارین، این شرایط واقعا سخته و نگاه آدم رو نسبت به زندگی و انگیزه آوردن زندگی جدید به دنیای پر از نامعلومی کم می کنه. تسلیت می گم برای این غم و داغ های بزرگ. زندگی واقعا عجیبه. مراقب خودتون باشین ⚘
درود به جناب دکتر عزیز و مخاطبانشان. با اجازه دکتر عزیز و پدر مهربانمون عرض میکنم خانم گرامی ، بزرگترین لذت زندگی شما تاثیر علم شما به دیگران هست اگر بتوانید این لذت را احساس کنید رودخانه شادی در باقی عمر شما جریان‌پیدا میکنه واقعیت اینه که شما فرد موثر در کائنات هستید اگر قدر خود را بدانید و به شناخت قدرت خود بپردازید و اینکه که هستید و چه هستید اینطوری پریشان حال نمی شوید طبیعت و جهان به امثال شما نیاز داره و اگر به اون درجه برسید مادرتان ، یعنی عزیزترین عزیز ما انسانها را هم خوشحال کرده اید یعنی با یک تیر دو نشان . آرزوی قلبی شاد و آرام برای شما و عزیزانتون دارم. در پناه خدای مهربان باشید.
دکتر گفت اگه به من بگن جواب خدا رو چی میدی میگم اگه ببینمش اتفاقا چند تا سوال من دارم که ازش بپرسم. بهتره آرزوهاتون و آرزوهامون واقع گرایانه باشه.یک توصیه ی حتی کوچک به این خانم در جهت کمی خوب شدنش بهتر از صدها نوع از این درخواست های کمک هاست.
ترس از دست دادن عزیزان انقد باهام بود که بعضی شب ها تا صبح بیدارم بودم و مثل یک فیلم ترسناک صبح با وحشت به خانواده زنگ میزدم حالشونو می‌پرسیدم.اما آنقدر خودمو آماده کردم که این نیاز و وابستگی فقط از سر محبت باشه نه منفعت بعضاً مالی.من اولین بار پدرم برام اتومبیل خرید با خودم گفتم اگه پدری نداشتم باید حسرت می‌خوردما آنقدر خودمو از نظر مالی جدا کردم از خانواده که این ترس مالی از بین بره بعدشم به نقطه‌ای رسیدم که حتی در مورد پول هم خودمو بجای رسوندم که هیچ حساب کتابی برام مهم نباشه که غصه دارم کنه همین قدر که معنی پولدار بودنم بشه اینکه نیاز به نفر دومی نباشه الباقی حتما در حد یک جا و یک غذای گرم برام کافی باشه.بخدا با این نگاه زندگی شادتری پیدا کردم با این نگاه حتی پولدار تر هم شدم بطور مثال تازه آیفون سیزده آمده بود من اندروید هم داشتم بعد چند ماه دیدم خواهر زادم آرزو داشتن آیفون رو داره اولش بهش دادم قرض بعدشم شوهر گفت قیمتش آنقدر شده الان بهمون قسطی میدی گفتم چرا ندم هرچقدر خودت دوست داری حساب کن پولشم هرجور راحتی بده.یا مثلا به کسی کمکی میکنم طرف میگه خدا بهت ثواب بده همیشه حرفم اینه اگه خدا قدرتمند بود بجا ثواب به من اون نیازمند رو بی نیاز از من میکرد برا ثوابش اینکارو نکردم برا حال و دوپامینی که بعد انجام اینجور کارا تو مغزم ترشح میشه اینکارو کردم .پدرم دیروز فوت کرد تو بغل خودم بود بردمش بیمارستان حتی عذاب وجدانم بعدش داشتم کاش زودتر می‌رسیدم خونش کاش پیشش بودم ولی وقتی فکر میکنم در مورد مرگ و زندگی میگم اصلا کاش خودم میمیرم چیو از دست میدادم این دنیا چی داره از مرگ نمی‌ترسم ولی از زندگی هم بدم نمیاد.فعلا زندگی حاصل شده سعی میکنم باهاش حالم خوب باشه نمیگم آدم خوبیما دارم میگم سعی میکنم درکش کنم چیزایی که بنظر جور دیگه و بدی میاد.جلو هیشکی اشک نریختم همه نگاه میکردن که بدبختی منو ببینند پسری که تو فامیل به رفاه داشتن معروفه الان باید بهش ترحم کرد ولی خودمو چند ساله براش آماده کرده بودم.برا بابام تو خلوت زار زدم برا اینکه دلتنگش میشم دلتنگ شوخیاش دلتنگ حرفاش دلتنگ اینکه چقدر بی آزار بود تو کل فامیلی که از دست دادم دلم برا سه نفر خیلی سوخت . یکی مادر بزرگم که چقدر مهربون بود چقدر زن ساده و دل پاکی بود یکی برا پدرم که مثل مادرش بود آخری هم برا پسر عمو بابام که قبلاً وقتی ما هنوز به دنیا نیومده بودیم شریک پدرم بود و ی اکیپ باحال و شاد دو تا خانوادمون باهم داشتن تو اوج رفاقت رقابتاشون سر چیزای کوچیک و کودکانه چقدر زیبا بود تهش اینکه کی زرنگتر بوده باهم میگفتن و میخندیدن همینا برا من کودکی پر از سفر و شادی و ولخرجی ساختن . بابام بعد فوت پسر عمویش دیگه دست و دلش به کار نرفت انگاری کاره بهانه بود تا اون خانواده رو یکی بدونه تنهایی کار کردنش براش حکم اجبار داشت تا اینکه حتی چند سال پیش دیگه کلا قیدشو زد یهو کار پر درآمدش رو بیخیال شد صفر کرد انقدی با معرفت بود هیچ ملکی نفروخت می‌گفت اینا برا آینده بچه هامه با ی حقوق و اجاره یک ملک زندگیش رو سر میکرد . یعنی پدر شدن چیه که تو ی ملکت سود بانکیش ماهی سیصد چهار صد تومنی بشه ولی نفروشی برا ماها 😢 حس میکنم بی معرفتی کردم حس میکنم کاش میرفتم پیششون زندگی میکردم کاشکی ی سفر میبردمش مثل قدیما که اون مارو میبرد ولی حسرت چی فایده داره باید قوی باشم خودمو جمع کنم ی برنامه بچینم مراقب مادرم باشم که بی تابی میکنه پیر زن حس میکنه تنها شده ولی بخدا نامردم اگه بزارم حس تنهایی بکنه آدمی که امید نداشته باشه خودشو تسلیم مرگ میکنه رفتار و دوری ماها باعث شد پدرم تسلیم بشه هنوز باورم نمیشه آدمی که سرحال بود اینجوری بدون هیچ بیماری بره خودش غسل کنه بیاد بشینه بخواد شامی بخوره یهو سکته کنه 😢 چرا اینارو تایپ میکنم واقعا نمی‌دونم هرچی تو ذهنمه بدون هیچ فکری فقط تایپ شد
من یه پسر ۳۲ ساله هستم که ۱ ساله مادرم رو از دست دادم. اونم ناگهانی و بدون دلیل. مطمئن باشید اگه پسرتون جای من بود که هر روز بر سر مزار مادرم میرم که اصلا حتی فکرش رو هم نمی‌کردم. خیلی خیلی حالش بدتر بود. هیچ غمی برای یک پسر مثل از دست دادن مادرش نیست. هیچوقت آرزو نکنید جاش بودید.
من پدر مو ازدست دادم ۴ ماه میشه هر قسیم میخوایم خودمو جمع کنم نمیتانم خوده جمع کنم هیچ کسی حالمو خوب نمیکنه در حال حاضر پوهنتون هم میرم ولی اصلا حالم خوب نیست من چه کار کنم😭😭
درسته که طبیعت بی رحمه ولی سازو کاری درون ما هست که از این مرحله عبور می‌کنیم و به زندگی ادامه می‌دهیم به قول نیچه هر چیزی که من را نکشد من را قوی تر میکند زندگی همینه بدست آوردن و از دست دادن باید این واقعیت رو قبول کرد همه چیز در این دنیا و حتی خود این جهان هستی یک روزی تموم میشه و از دست می‌ره
ویدیویی جدیدا وایرال شده که در اون یک بزرگی میگه: من تمام جهان رو گشتم. دنیا برای رنج ها و ضجه و مویه های شما پشیزی ارزش قائل نیست ولی برای راه حل هاتون در جهت گذر از این رنج ها احترام می گذاره و شما رو به خاطر اون راه حل ها ستایش می کنه. شاید سوالتون همون راه شما باشه برای گذر از این داغ و رنج هایی که بر شما از سمت بی رحم دنیا و طبیعت تحمیل شده.
عزیرم.... فرمایش دکتر درسته که بچه دار بشی ولی اول حال خودت را بهتر کن که تاثیر در بارداری نداشته باشه . بارداری و زایمان خودش افسردگی را بیشتر میکنه . پس قبلش شروع کن ورزش کردن و موزیک شاد گوش دادن و تمام ناراحتی هایت را بنویس و بعد کاغذها را به دست باد بده پیغام هات را بنویس برای عزیزان از دست رفته ات . و خودت را خووووووب کن. بچه مهم است ولی تو مهمتری
آقای دکتر من شمل رو نمی بخشم ، یه بار یه مقاله شما باعث شد من دخترم رو از دست بدم . من دخترم خیلی کسل و خسته می شد و شما تو یکی از مقاله تون گفتین این جور آدمها ممکنه کروموزوم تنبلی داشته باشن و من اغفال شدم کاش کاش تو مقاله تون می گفتین اول چکاب کامل و سلامت قلبش اشاره می کزدین بعد به کروموزم لعنتی تنبلی اشاره می کزدین نگ من دخترم تنگی عروق داشتا و با واکسن دوز ۳ دچار آمبولی شد ودر جا مرد . مقاله شما منو اغفال کرد
دکتور هلاکویی عزیز درست فرمودند..من به عنوان روان پزشک مشوره من علاوه بر موضوع که دکتور هلاکویی گفت، شما حتمی و حتمی یک مدتی نیاز به دارو های ضدافسردگی دارید ،چون از دوران مسئله کورانا خيلي مدت گذشته و شما هنوز موضوع را فراموش نکرديد، دارو ضد افسردگی استفاده کنید،حتمأ تغیر ات مثبت در زندگی تان بیاورید، مثل بچه دار شدن، سفر کردن مدت طولانی در طبیعت، در کشور های مختلف تا کمتر به عزیزان تان فکر کنید و بپزیرید که چی شما فکر کنید یا نکنید زندگی زیبا شما میگذرد، بنا با خود عهد کنید که تلخی را میپزیرم و با خود وعده میدهم که ازین حالت بیرون می آیم، چون زمانیکه شما موضوع راکه همین تلخی ها جز زندگی ما هست بپزیرید و ما جز طبیعت هستيم، مغز شما به موضوع عادت میکند،ودر مرور زمان شما فراموش میکنید این غم را. خوشبختانه مغز انسان ها توانايي فراموش کردن را دارند...برای چند مدتی لطفا حتمأ دارو استفاده کنید ..
خوش به حالت مادر داری خواهر داری .....من همه رو مخصوصا برادرم تمام وجود م بود و رفت ده سال کوچکتر......تد کائنات رو شکر کن ؛ من یک نفرو ندارم. بک زن برروی قله های موفقیت درایران ؛ چنان فرو ریختم که دیگه دلم نمیخواد ماه‌ها از. خونه بیرون برم. ولی آقای دکتر من به این نتیجه برای ژندگی رسیدم هرچی خوبتر؛ مهربان تر؛ راستگو تر؛ عاشق تر و .....باشی بدبخت ترینی!! در ایران با ضربه ها تازه خلقت و برای من بهم زدند؛ مگه براساس احتیاج و نیاز نبوده ؛ مگه قرارنبود اونیکه زاییده مراقب بچش یاشه؛ پس همه چیز در زندگی یک دختر نخبه برعکس بود.......احترام نیازم ازذثدواجم بهم زدند ؛ احساس تمنیتم از پول خودم رو گرفتن و من بمیر هم نیستم. ....چرا فکر میکنید اگر کسی خودکشی میکنه حتما مریضه!!!! من هیچی ندارم چقدر زحمت کشیدم. آخه پوله من خوردنی نبود و من فقط ثانیه‌هام و میشمرم....کدوم عادت !!!! عشق براذر که عادتی نیست لبهای خواهرش....اونهایی که پشت جوونها میگن لعنت بهتون که نمیفهمید تنهایی چیه.
آقای دکتر کاش میتونستید جواب منو هم بهم بدید. من یک پسر ۳۲ ساله هستم. مادری داشتم که خیلی زیاد دوستش داشتم. خیلی زیاد. با هم جدا از مادر و فرزند دوتا دوست صمیمی بودیم. تنها داراییم. یک سال پیش به دلیل ایست قلبی از دستش دادم. جلوی خودم. توی دستای خودم. رفتن جان از چشمهاش رو دیدم. خیلی زیاد بود. و خیلی سنگین. یک برادر کوچکتر هم دارم. ولی وابستگی من به مادرم خیلی بیشتر بود. اون همیشه دلش میخواست که مثل بقیه موفق باشم. خونه ای داشته باشه که توش پر از نوه های شیرین باشه. ولی نتونستم دینش رو ادا کنم. وقتی که زنده بود. خیلی به من خواهش میکرد برای ازدواج. جدا از وضعیت نابسامان مالی و شغلی. یک مشکل بزرگتر هم دارم. اونم اینه که همجنسگرا هستم. هر لحظه در زندگیم آرزو میکنم که نبودم. ولی هستم. و هیچ راه تغییری براش وجود نداره. هر بار که مادرم ازم میخواست که ازدواج کنم و نمیتونستم، مثل این بود که یک بار اعدام میشدم. الان اون رفته. هر کس رفته پی زندگی خودش. من موندم و غم خودم. به این خانم گفتید ازدواج کنن و بچه دار بشن. ای کاش ای کاش من هم چنین شانسی رو داشتم که میتونستم نسل خونی مادرم رو گسترش بدم. عاشق بچه ها هستم ولی هر بار که نزدیکشون میشم به قدری از خودم و واقعیت خودم متنفرم که حس میکنم نباید به چنین موجودات پاکی دست بزنم و نزدیک میشم. خودم هستم و خودم. تنها. یادگار مادرم هستم ولی مثل مجسمه بی مصرف هستم. هیچ فرزندی از من متولد نخواهد شد. هیچ مرهمی برای دردم نخواهد آمد. پنجره زیبای دیگر من کجاست؟ خودکشی؟ مرگ؟ تحمل؟ جواب من چی مشه؟ ای کاش سوال من رو هم بخونید. 🙏🏻
مرگ عزیزان یکی از دردناکترین حوادث زندگیه این خانم یا آقا که کامنت گذاشته که این خانم فقط آمده گریه کنه و درد دل این چه حرف نابحاییه
دکتر عزیز ، شما بهترین پدر دلسوز برای ما ایرانی ها هستید . شکر برای وجودتون
Dear sister, my heart and feelings go out to you. I recently lost my younger brother to an unexpected illness, and can relate to your feelings. You must NEVER give up. Just keep going. This world that we live in is just like a river which flows to create both life and destruction indescriminately. If you get bogged down, life will drown you. So, flow with it. You may be grieving and that's fine, but never give up, just keep going. That is the nature of life!
Sympathy and respect.
From Australia 🌹🌹❤❤
چه قدر سخت و دردناک، حتی تصور یک لحظه ش هم سخته. حق دارین، این شرایط واقعا سخته و نگاه آدم رو نسبت به زندگی و انگیزه آوردن زندگی جدید به دنیای پر از نامعلومی کم می کنه. تسلیت می گم برای این غم و داغ های بزرگ. زندگی واقعا عجیبه.
مراقب خودتون باشین ⚘
جناب دکتر با بهترین حالت با این بانو گفت و گو کردند! بسیار عالی آقای دکتر!
خانم به شما نیز تسلیت عرض میکنم.
با گریه کردن این خانوم منم گریم گرفت.....
من واقعا درکت میکنم،همیشه دنبال تحلیل دکتر هولاکویی در مورد سوگواری میگشتم،چون شوهر عزیزم را ناگهاني از دست دادم😢
تسلیت میگم بانوروحشون قرین ارامش
خداوند برایتان صبر بدهد خیلی ناراحت شدم 💞🤲🤲🤲🙏
حرف دکتر عزیز درسته طبیعت در راه ظلمه وهرچی ظالمتر زندگی بهتر به تجربه فهمیدم وباور دارم
آخی چقدر ناراحت کننده😢😢😢
خیلی خیلی درد بزرگیه چون تجربه کردم بچه هم فقط فکرت رو درگیر میکنه تاثیری در حال بدت نداره
من هم گریم گرفت. خیلی سخت بود حتی گوش دادن بهش
واقعا اتفاقات دنیا ظالمانه است و از توان تحمل انسان خارج
دقیقا. گاهی وقتا بعد از یک اتفاقاتی آدم هیچ وقت حالش خوب نمیشه😢 طفلی دختره چقدر اذیت شده. واقعا کی دیگه میتونه در این حد تحمل کنه
عجب گربه ای قشنگ و مقبول و زیبا و خوشکلی دارید ❤
@@almasahmadi9713 🌹🙏 یکی از دلیل های بزرگ حال خوب منه
@@marziwag3292 واقعا همینطوره ، و دکتر اشاره خوبی کرد که ذره ای هم نمیشه آدم خودش رو جای بعضی افراد و اتفاقاتی که براشون افتاده گذاشت 😔
فقط عادت میکنی با این غم زندگی کنی
بسیار سخته متاسف . شدم 😢
منم همین حس رو دارم
زندگی ادامە دارد.من هم شوهرم .مادرم .پدرم.ومادرشوهرم رو ظرف یک سال ازدست دادم.دوبچه دارم.ودرکنارآنها باید زندگیمو ادامه دهم.
چه قدر من هم همین حس ها رو دارم 😢😞😞😞
مرگ برای همه است،پس امید به زندگی مهمتره
درود به جناب دکتر عزیز و مخاطبانشان.
با اجازه دکتر عزیز و پدر مهربانمون عرض میکنم خانم گرامی ، بزرگترین لذت زندگی شما تاثیر علم شما به دیگران هست اگر بتوانید این لذت را احساس کنید رودخانه شادی در باقی عمر شما جریان‌پیدا میکنه واقعیت اینه که شما فرد موثر در کائنات هستید اگر قدر خود را بدانید و به شناخت قدرت خود بپردازید و اینکه که هستید و چه هستید اینطوری پریشان حال نمی شوید طبیعت و جهان به امثال شما نیاز داره و اگر به اون درجه برسید مادرتان ، یعنی عزیزترین عزیز ما انسانها را هم خوشحال کرده اید یعنی با یک تیر دو نشان .
آرزوی قلبی شاد و آرام برای شما و عزیزانتون دارم. در پناه خدای مهربان باشید.
ممنون جناب دکتر از صحبتای خوبتون این خانم اول باید افسردگیش درمان بشه بعد بچه دار بشه وگرنه بچه ها روانی و مشکل دار میشن
من که هیچ احساسی نسبت به برادر کلاهبردارم ندارم. زنده و مردش برام فرقی نمیکنه
خدایا خودت کمک کن
دکتر گفت اگه به من بگن جواب خدا رو چی میدی میگم اگه ببینمش اتفاقا چند تا سوال من دارم که ازش بپرسم.
بهتره آرزوهاتون و آرزوهامون واقع گرایانه باشه.یک توصیه ی حتی کوچک به این خانم در جهت کمی خوب شدنش بهتر از صدها نوع از این درخواست های کمک هاست.
منم داغ دیدم اما هر وقت گریه میکنم بهم میگن ادم ضعیفی هستم
بعضی ادمهای اطراف ما خیلی سمی هستن. باید ازشون دوری کرد!!!!
😢
خدا بهتون صبر بده 🌹🌹🌹
خدا ?
منم دختر ۵۰ روزه از دست دادم یک ذره بهتر نشدم که هیچ ،خیلی خیلی بدتر شدم 😭😭😭😭😭😭😭😭۴۰ ساله بود هنرمند به معنای واقعی
❤❤❤❤❤❤
🖤
ترس از دست دادن عزیزان انقد باهام بود که بعضی شب ها تا صبح بیدارم بودم و مثل یک فیلم ترسناک صبح با وحشت به خانواده زنگ میزدم حالشونو می‌پرسیدم.اما آنقدر خودمو آماده کردم که این نیاز و وابستگی فقط از سر محبت باشه نه منفعت بعضاً مالی.من اولین بار پدرم برام اتومبیل خرید با خودم گفتم اگه پدری نداشتم باید حسرت می‌خوردما آنقدر خودمو از نظر مالی جدا کردم از خانواده که این ترس مالی از بین بره بعدشم به نقطه‌ای رسیدم که حتی در مورد پول هم خودمو بجای رسوندم که هیچ حساب کتابی برام مهم نباشه که غصه دارم کنه همین قدر که معنی پولدار بودنم بشه اینکه نیاز به نفر دومی نباشه الباقی حتما در حد یک جا و یک غذای گرم برام کافی باشه.بخدا با این نگاه زندگی شادتری پیدا کردم با این نگاه حتی پولدار تر هم شدم بطور مثال تازه آیفون سیزده آمده بود من اندروید هم داشتم بعد چند ماه دیدم خواهر زادم آرزو داشتن آیفون رو داره اولش بهش دادم قرض بعدشم شوهر گفت قیمتش آنقدر شده الان بهمون قسطی میدی گفتم چرا ندم هرچقدر خودت دوست داری حساب کن پولشم هرجور راحتی بده.یا مثلا به کسی کمکی میکنم طرف میگه خدا بهت ثواب بده همیشه حرفم اینه اگه خدا قدرتمند بود بجا ثواب به من اون نیازمند رو بی نیاز از من میکرد برا ثوابش اینکارو نکردم برا حال و دوپامینی که بعد انجام اینجور کارا تو مغزم ترشح میشه اینکارو کردم .پدرم دیروز فوت کرد تو بغل خودم بود بردمش بیمارستان حتی عذاب وجدانم بعدش داشتم کاش زودتر می‌رسیدم خونش کاش پیشش بودم ولی وقتی فکر میکنم در مورد مرگ و زندگی میگم اصلا کاش خودم میمیرم چیو از دست میدادم این دنیا چی داره از مرگ نمی‌ترسم ولی از زندگی هم بدم نمیاد.فعلا زندگی حاصل شده سعی میکنم باهاش حالم خوب باشه نمیگم آدم خوبیما دارم میگم سعی میکنم درکش کنم چیزایی که بنظر جور دیگه و بدی میاد.جلو هیشکی اشک نریختم همه نگاه میکردن که بدبختی منو ببینند پسری که تو فامیل به رفاه داشتن معروفه الان باید بهش ترحم کرد ولی خودمو چند ساله براش آماده کرده بودم.برا بابام تو خلوت زار زدم برا اینکه دلتنگش میشم دلتنگ شوخیاش دلتنگ حرفاش دلتنگ اینکه چقدر بی آزار بود تو کل فامیلی که از دست دادم دلم برا سه نفر خیلی سوخت . یکی مادر بزرگم که چقدر مهربون بود چقدر زن ساده و دل پاکی بود یکی برا پدرم که مثل مادرش بود آخری هم برا پسر عمو بابام که قبلاً وقتی ما هنوز به دنیا نیومده بودیم شریک پدرم بود و ی اکیپ باحال و شاد دو تا خانوادمون باهم داشتن تو اوج رفاقت رقابتاشون سر چیزای کوچیک و کودکانه چقدر زیبا بود تهش اینکه کی زرنگتر بوده باهم میگفتن و میخندیدن همینا برا من کودکی پر از سفر و شادی و ولخرجی ساختن . بابام بعد فوت پسر عمویش دیگه دست و دلش به کار نرفت انگاری کاره بهانه بود تا اون خانواده رو یکی بدونه تنهایی کار کردنش براش حکم اجبار داشت تا اینکه حتی چند سال پیش دیگه کلا قیدشو زد یهو کار پر درآمدش رو بیخیال شد صفر کرد انقدی با معرفت بود هیچ ملکی نفروخت می‌گفت اینا برا آینده بچه هامه با ی حقوق و اجاره یک ملک زندگیش رو سر میکرد . یعنی پدر شدن چیه که تو ی ملکت سود بانکیش ماهی سیصد چهار صد تومنی بشه ولی نفروشی برا ماها 😢 حس میکنم بی معرفتی کردم حس میکنم کاش میرفتم پیششون زندگی میکردم کاشکی ی سفر میبردمش مثل قدیما که اون مارو میبرد ولی حسرت چی فایده داره باید قوی باشم خودمو جمع کنم ی برنامه بچینم مراقب مادرم باشم که بی تابی میکنه پیر زن حس میکنه تنها شده ولی بخدا نامردم اگه بزارم حس تنهایی بکنه آدمی که امید نداشته باشه خودشو تسلیم مرگ میکنه رفتار و دوری ماها باعث شد پدرم تسلیم بشه هنوز باورم نمیشه آدمی که سرحال بود اینجوری بدون هیچ بیماری بره خودش غسل کنه بیاد بشینه بخواد شامی بخوره یهو سکته کنه 😢 چرا اینارو تایپ میکنم واقعا نمی‌دونم هرچی تو ذهنمه بدون هیچ فکری فقط تایپ شد
ممنون که نوشتید 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
6 ماهه پسر 30 ساله ام را به علت افسردگی و خودکشی از دست داده‌ام و آرزوی مرگ دارم 😢حرف های دکتر مرهمی رو داغم میشه
اي واي 😢خدا بهتون كمك كنه الهي🤲
من یه پسر ۳۲ ساله هستم که ۱ ساله مادرم رو از دست دادم. اونم ناگهانی و بدون دلیل. مطمئن باشید اگه پسرتون جای من بود که هر روز بر سر مزار مادرم میرم که اصلا حتی فکرش رو هم نمی‌کردم. خیلی خیلی حالش بدتر بود. هیچ غمی برای یک پسر مثل از دست دادن مادرش نیست. هیچوقت آرزو نکنید جاش بودید.
لعنت به دنیا
دكتر چقدر پرت و پلا ميگه در مورد ادم و حوا.
من پدر مو ازدست دادم ۴ ماه میشه هر قسیم میخوایم خودمو جمع کنم نمیتانم خوده جمع کنم هیچ کسی حالمو خوب نمیکنه در حال حاضر پوهنتون هم میرم ولی اصلا حالم خوب نیست من چه کار کنم😭😭
بایدبسوزی وبسازی متاسفم
درسته که طبیعت بی رحمه ولی سازو کاری درون ما هست که از این مرحله عبور می‌کنیم و به زندگی ادامه می‌دهیم به قول نیچه هر چیزی که من را نکشد من را قوی تر میکند زندگی همینه بدست آوردن و از دست دادن باید این واقعیت رو قبول کرد همه چیز در این دنیا و حتی خود این جهان هستی یک روزی تموم میشه و از دست می‌ره
ویدیویی جدیدا وایرال شده که در اون یک بزرگی میگه:
من تمام جهان رو گشتم. دنیا برای رنج ها و ضجه و مویه های شما پشیزی ارزش قائل نیست ولی برای راه حل هاتون در جهت گذر از این رنج ها احترام می گذاره و شما رو به خاطر اون راه حل ها ستایش می کنه.
شاید سوالتون همون راه شما باشه برای گذر از این داغ و رنج هایی که بر شما از سمت بی رحم دنیا و طبیعت تحمیل شده.
جالبه
از جان گفتن دکتر هلاکویی فهمیدم که این خانم تحصیل کرده هست 😅
عزیرم....
فرمایش دکتر درسته که بچه دار بشی ولی اول حال خودت را بهتر کن که تاثیر در بارداری نداشته باشه . بارداری و زایمان خودش افسردگی را بیشتر میکنه . پس قبلش شروع کن ورزش کردن و موزیک شاد گوش دادن و تمام ناراحتی هایت را بنویس و بعد کاغذها را به دست باد بده پیغام هات را بنویس برای عزیزان از دست رفته ات . و خودت را خووووووب کن. بچه مهم است ولی تو مهمتری
آقای دکتر من شمل رو نمی بخشم ، یه بار یه مقاله شما باعث شد من دخترم رو از دست بدم . من دخترم خیلی کسل و خسته می شد و شما تو یکی از مقاله تون گفتین این جور آدمها ممکنه کروموزوم تنبلی داشته باشن و من اغفال شدم کاش کاش تو مقاله تون می گفتین اول چکاب کامل و سلامت قلبش اشاره می کزدین بعد به کروموزم لعنتی تنبلی اشاره می کزدین نگ من دخترم تنگی عروق داشتا و با واکسن دوز ۳ دچار آمبولی شد ودر جا مرد . مقاله شما منو اغفال کرد
بچه داشتن جایگزین میشود وخاک فراموشی میآورد
تو بی احساسی وگرنه اینا خرافاته
دکتور هلاکویی عزیز درست فرمودند..من به عنوان روان پزشک مشوره من علاوه بر موضوع که دکتور هلاکویی گفت، شما حتمی و حتمی یک مدتی نیاز به دارو های ضدافسردگی دارید ،چون از دوران مسئله کورانا خيلي مدت گذشته و شما هنوز موضوع را فراموش نکرديد، دارو ضد افسردگی استفاده کنید،حتمأ تغیر ات مثبت در زندگی تان بیاورید، مثل بچه دار شدن، سفر کردن مدت طولانی در طبیعت، در کشور های مختلف تا کمتر به عزیزان تان فکر کنید و بپزیرید که چی شما فکر کنید یا نکنید زندگی زیبا شما میگذرد، بنا با خود عهد کنید که تلخی را میپزیرم و با خود وعده میدهم که ازین حالت بیرون می آیم، چون زمانیکه شما موضوع راکه همین تلخی ها جز زندگی ما هست بپزیرید و ما جز طبیعت هستيم، مغز شما به موضوع عادت میکند،ودر مرور زمان شما فراموش میکنید این غم را. خوشبختانه مغز انسان ها توانايي فراموش کردن را دارند...برای چند مدتی لطفا حتمأ دارو استفاده کنید ..
بهترین جواب رو دادید در صورتیکه دکتر اشاره ایی هم نکرد فردی که به این درجه رسیده باید دارو کمکش کنه و قطعا بهتر فکر خواهد کرد
خوش به حالت مادر داری خواهر داری .....من همه رو مخصوصا برادرم تمام وجود م بود و رفت ده سال کوچکتر......تد کائنات رو شکر کن ؛ من یک نفرو ندارم. بک زن برروی قله های موفقیت درایران ؛ چنان فرو ریختم که دیگه دلم نمیخواد ماه‌ها از. خونه بیرون برم.
ولی آقای دکتر من به این نتیجه برای ژندگی رسیدم هرچی خوبتر؛ مهربان تر؛ راستگو تر؛ عاشق تر و .....باشی بدبخت ترینی!!
در ایران با ضربه ها تازه خلقت و برای من بهم زدند؛ مگه براساس احتیاج و نیاز نبوده ؛ مگه قرارنبود اونیکه زاییده مراقب بچش یاشه؛ پس همه چیز در زندگی یک دختر نخبه برعکس بود.......احترام نیازم ازذثدواجم بهم زدند ؛ احساس تمنیتم از پول خودم رو گرفتن و من بمیر هم نیستم. ....چرا فکر میکنید اگر کسی خودکشی میکنه حتما مریضه!!!! من هیچی ندارم چقدر زحمت کشیدم. آخه پوله من خوردنی نبود و من فقط ثانیه‌هام و میشمرم....کدوم عادت !!!! عشق براذر که عادتی نیست لبهای خواهرش....اونهایی که پشت جوونها میگن لعنت بهتون که نمیفهمید تنهایی چیه.
😢
اومده بود فقط گریه کنه و درد و دل , در حالی که کلی ادم وجود داره که مشکلات روانی جدی دارند و محتاج کمک , وقت دکتر رو گرفت
خیلی از افراد هستن ک همچین داغ هایی رو دیدن و با اطلاعاتی ک اقای دکتر داد میشه بهشون دلداری داد
ما شنونده هستیم، قاضی نیستیم.
@@Amir_j_poya اینجا جای دلداری دادن نیست
دنبال راه حل برای داغش میگشت، نه درددل ..
@@roughvalley3857 آقای هلاکویی و خود این برنامه، اهداف و باید ها و نبایدهای گفت و گو رو تعیین می کنن.
بابا چقدر ام ام میکنید
چرا فارسی رو اینطوری حرف میزنی؟؟؟
پنج ساله آمده آمریکا. هم ام ام میکنه هم آهنگ حرف زدنش مثل آمریکایی‌‌ها شده🤦
لیلا جان اصل قضیه را توجه کن….
آقای دکتر کاش میتونستید جواب منو هم بهم بدید. من یک پسر ۳۲ ساله هستم. مادری داشتم که خیلی زیاد دوستش داشتم. خیلی زیاد. با هم جدا از مادر و فرزند دوتا دوست صمیمی بودیم. تنها داراییم. یک سال پیش به دلیل ایست قلبی از دستش دادم. جلوی خودم. توی دستای خودم. رفتن جان از چشمهاش رو دیدم. خیلی زیاد بود. و خیلی سنگین. یک برادر کوچکتر هم دارم. ولی وابستگی من به مادرم خیلی بیشتر بود. اون همیشه دلش میخواست که مثل بقیه موفق باشم. خونه ای داشته باشه که توش پر از نوه های شیرین باشه. ولی نتونستم دینش رو ادا کنم. وقتی که زنده بود. خیلی به من خواهش میکرد برای ازدواج. جدا از وضعیت نابسامان مالی و شغلی. یک مشکل بزرگتر هم دارم. اونم اینه که همجنسگرا هستم. هر لحظه در زندگیم آرزو میکنم که نبودم. ولی هستم. و هیچ راه تغییری براش وجود نداره. هر بار که مادرم ازم میخواست که ازدواج کنم و نمیتونستم، مثل این بود که یک بار اعدام میشدم. الان اون رفته. هر کس رفته پی زندگی خودش. من موندم و غم خودم. به این خانم گفتید ازدواج کنن و بچه دار بشن. ای کاش ای کاش من هم چنین شانسی رو داشتم که میتونستم نسل خونی مادرم رو گسترش بدم. عاشق بچه ها هستم ولی هر بار که نزدیکشون میشم به قدری از خودم و واقعیت خودم متنفرم که حس میکنم نباید به چنین موجودات پاکی دست بزنم و نزدیک میشم. خودم هستم و خودم. تنها. یادگار مادرم هستم ولی مثل مجسمه بی مصرف هستم. هیچ فرزندی از من متولد نخواهد شد. هیچ مرهمی برای دردم نخواهد آمد. پنجره زیبای دیگر من کجاست؟ خودکشی؟ مرگ؟ تحمل؟ جواب من چی مشه؟
ای کاش سوال من رو هم بخونید. 🙏🏻