دقيقا ختم قران و ختم معوذین در مغرب روز چهارشنبه يا قرائت سوره جن عصر روز چهارشنبه بینهایت ... باتجربه کامل باید بگم قرائت قران معجزه میکنه.... اگر کسی فرصت قرائت قران رو نداره اگر يوتيوب در دسترس دارید از جزء اول شروع كنيد هرروز يك جزء( من با صداى قاري معتز آقائى كه تند خواني ميكنند از ساليان دور شروع كردم و هر بار به نيت اموات يا اهل بيت قران ختم ميكنم ودر زمان قرائت لزومی نداره حتما شما همراهی کنین شما مشغول کار روزانه يا حتی اگر از خانه خارج میشوید بزارين صدای قران در محیط خونتون پخش بشه ولو اگر موبایلتون رو در هنگام قرائت در یکی از اتاق هاتون که رفتو امدی نیست قرار بدین واقعأ تأثير گذاره اگر ريا نباشه من سالیان سال هست مرتب به همین شکل ختم قران دارم . وچندین بار از وجود جن با همین قرائتها نجات پیدا کردم.... انشاءالله خدا حافظ همتون باشه
واقعا خیلی ترسناک بود ما که ترسیدیم اگر چیزی تو خونه نباشه دیگه فکرم خراب شده که واقعا جن بود حتی زمانیکه داستان رو گوش میکردم صدای محکمی شنیدم به شدت ترسیدم😂😂😂❤❤❤❤❤
نرگس جانم ممنونم ازتون مهربان بانو بهتون تبریک میگم که تحت هیچ شرایطی اعتقاد و اصالت و کرامت زنانگی خودتون رو ارزون نمیفروشید واقعا بهتون افتخار ميكنم..سعادتمند باشید نرگس جان جواهر جان🌹🍃
نرگس خانم خسته نباشید ،🙏🌹خیلی داستانی جالبی بود جن هست همه چیز هست تو این دنیا😟 من وقتی ۱۸ سالم بود مادرم فوت کرده من هیچ وقت از اون نشنیدم اما برای یکی از فامیلایی خودمان تعریف کرد که قبلاً تابستان شبا پشت بام میخابیدیم که شب صدایی جشن ورقص میشنیده وقتی هم تو از بالا به حیات نگاه میکرد میبینه یه عده دور تا دور دست میزدند ومیرقصیدند برای ما هیچ وقت تعریف نکرده تا مانترسیم حالا بعد چند شنیدم،😒
سلام نرگس جونم. من از شما یه خواهشی دارم. می توانید شماره تماس اون شخصی رو که پاک سازی انجام می دان رو از این دوستامون بگیرید و به من بدهید. مممنون میشم ❤
سلام نرگس جون عزیز، ممنونم،بابت داستانهای قشنگتون،سلام منو به مامان و خاله و زن داداش برسانید،اگه شماره یا آدرس اون آقای محترم رو بدست آوردین منم لازم دارم،ممنون میشم یه عمر دعاگوی شما هستم
انقدر کار رو سخت نکنید اگر با اعتقاد قلبی و محکم بسما… بگی حتی خود ابلیس هم نمیتونه نزدیکت بشه چه برسه به آسیب زدن. اگر روزانه ذکری بگی و یاد خدا باشی و به قدرت و کمک خداوند یقین داشته باشی هیچ جنی نمیتونه نزدیکت بشه.
سلام نرگس جون خسته نباشی مثل همیشه عالییییییییییی..خوش صدا وآرامبخش...نرگس جون من عاشق داستانهای ترسناک واقعی هستم..ممنون میشم همیشه داستان ترسناک تعریف کنین داستان ترسناکتون بیشترباشی ممنون عزیزدلم...خسته نباشی...❤❤❤❤
منم ساکن خارج از کشورم حدود بیست سال پیش وقتی جلو اینه دستشویی گل سر م از دستم افتاد جلو چشمم غیب شد کف دستشویی و اشپزخانه های امریکا مثل ایران چاه نداره یعنی امکان اینکه داخل چاهک افتاده باشه یا زیر کابینت دستشویی رفته باشه وجود نداره چون کابینت به کف زمین چسبیده بود تازگی ها رژ لبم که خیلی رنگ خاص و نادری بود گم شد خونه را زیر و رو کردم پیدا نشد رفتم فروشگاه ulta beauty بخرم اون رنگ را نداشتن برگشتم خونه با تاکید با صدای بلند گفتم من دارم می رم دوش بگیرم برگشتم رژلبم را بزار سر جاش وقتی از حمام برگشتم روی میز آرایشم دیدمش 😮
با درود و عرض خسته نباشید حضور نرگس بانوی عزیز متاسفانه جن هم سیاسی شده و یکی دو سالی هست که تو فضای مجازی تعریفش زیاده به دلایلی ، خلاصه جن هم جن های قدیم ، به امید روزهای روشن .
مررررسی نرگس جونم عالی بود داستان عزیزم فقط یه انتقاد اگه میشه داستانارو یکم تندتر تعریف کن البته فکر نکنی جسارت کردم فقط نظرمو گفتم نرگس جون، چون در هر صورت و تحت هر شرایطی عالی هستی و من لذت میبرم از داستانات و لحن تعریف کردنت موفق باشی همیشه و دوست دارم خییییییلی زیاد خوشگل خانومی❤❤❤❤❤💋💋💋💋💋💋🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿
سلام نرگس جون این حکایت برای مادربزرگ من که توی ده زندگی میکرده اتفاق افتاده و یکی از اجنه ها را کمک کرده زایمان کنن البته توی خزینه اون ده اتفاق افتاده بوده 😍
چه حالب برامادربزرگ ماهم اتفاق افتاده...این یه داستان مشترکه مادربزرگهای ما خودشون جایه قهرمان داستان جا میزدن به ما میگفتن ماهم باور میکردیم درصورتی که این داستان هزاررران بار گوش دادم😅😅😅😅😅
سلام نرگس حان ممنون از زحماتی که میکشید من یک سوالی داشتم از سما و هم از دوستلن داخل کانال میسه بفرمائید که جی اسخاصی را کافر میدانید ممنون میشم جوابم را هر کسی که میدونه بده
درود بر شما یک نکته خدمتتون عرض کنم اجنه بصورتی که ما غذا میخوریم غذا نمیخورند بلکه با بو کردن پرانا یا همون انرژی غذا رو جذب میکنند اما از مقدار غذا کم نمیشه وبرای همین بوده که قدیمی ها توصیه میکردن غذای شب مونده رو نخورید یا ظرف نشسته داخل ظرفشویی باقی نذارید
با سلام و خسته نباشید بله این داستان هم اتفاقا برای یکی از آشناها اتفاق افتاده که ما ما بوده بهش گفتن اگه بسر بود وای به دادا اگه دختر بود وای به دادا که اون بنده خدا اینقدر دعا میکنه که اون جنه بسر بدنیا میاره که کلی جشن و شادی میگیرن و به اون بنده خدا توی تبره اش اون زمان به کیسه میگفتن تبره بهش گفتن تبره تو باز کن باز که کرده کلی بوست بیاز بهش دادن
ولی من یادمه که داداشم زمانیکه کرج بودیم اون مان توی موسسه سرم سازی رازی مینشستیم که هنوزم هستن دوستی داشت بنام محسن که اون از زمانیکه تازه تولد شده بوده جنها عوصش کرده بودن چشماش خیلی حالتشون وحشتناک بود یه بای دیگه اش از بای دیگه کوتاهتر بود اینطور بود که وقتیکه راه میرفت بای سمت چبشو میکشید رو قالی اینطور بود که دختر خواهرم خیلی کوچیک بود تا میدیدمش فوری جیغ می دو گریه میکرد
سلام نرگس جان سپاس از تمام زحماتت ، عزیزم من دوست داشتم در مورد مکان که می نشینید و داستان را خوانید. صحبت کنم آیا امکان داره تلفنی باهاتون تو واتساب صحبت کنم و شخصا براتون بنویسم ؟
I tell you the story that my brother told me. He said one of distance relatives, who was midwife, in middle of night one woman came and took her to the house. As you said they were very strange and she knew everyone in that community, but they were strangers. She was frighten very bad but she helped the woman to deliver the baby.she was a famous midwife, and didn’t wanted to go there , but a force told her, nothing is going to happen. After that before dawn they gave her a small bag, but she just was careless and wanted to get ride of it but took it anyway. When the next day she looked at the small bag, she saw it was a full of gold coin. She went the next day the same address that the night before they took her, it was a small hut no houses, and barren land. She was certain it was the right place, but the force came over her that she has to leave the place. There was no one there , just the land and a small hut. She never went there the rest of her life, but after that she took her eldest son with her if someone needed her. I don,t know if it was true or not?
داستان مادرشوهرم رو شوهر دادم ! 👇
th-cam.com/video/ilm_PAcHguY/w-d-xo.html
بیشترترسناک بزارید ممنون
ای کاش این جنها میامدن دو ملیون دلار به من میدادند که دیگه سر کار نرم 😅😅😅😅😅😅😅
من همیشه میبینم.یبار بهش گفتم بمن طلا میدی.. یه لبخندی زد ک فهمیدم طلارو بیشتر از ما دوست دارن
وای داستان ترسناک خیلی خوبه مرسی نرگس خانم 🤗
ممنون نرگس جون بیشتر بزار از این داستان های هیجان انگیز 😊😊
به به باز یه داستان ترسناک دیگه ☺️🥰🙏🏻💐
همیشه جوشن کبیر و دعای مجیر تو خونه پخش کنید قران ختم بشه تو خونه خیلی تاثیر داره
😅😅😅😅
دقيقا ختم قران و ختم معوذین در مغرب روز چهارشنبه يا قرائت سوره جن عصر روز چهارشنبه بینهایت ... باتجربه کامل باید بگم قرائت قران معجزه میکنه.... اگر کسی فرصت قرائت قران رو نداره اگر يوتيوب در دسترس دارید از جزء اول شروع كنيد هرروز يك جزء( من با صداى قاري معتز آقائى كه تند خواني ميكنند از ساليان دور شروع كردم و هر بار به نيت اموات يا اهل بيت قران ختم ميكنم ودر زمان قرائت لزومی نداره حتما شما همراهی کنین شما مشغول کار روزانه يا حتی اگر از خانه خارج میشوید بزارين صدای قران در محیط خونتون پخش بشه ولو اگر موبایلتون رو در هنگام قرائت در یکی از اتاق هاتون که رفتو امدی نیست قرار بدین واقعأ تأثير گذاره اگر ريا نباشه من سالیان سال هست مرتب به همین شکل ختم قران دارم .
وچندین بار از وجود جن با همین قرائتها نجات پیدا کردم.... انشاءالله خدا حافظ همتون باشه
@@دعاوشفا ممنون دوست عزیز از گفتن این تجربه تان حتما انجام میدم
جن مسلمون باشه ک خرکیف میشه
@@z.E5905 ممنونم خواهر نازنينم اميدوارم نور قران روشنايي دلو قلبتون باشه
التماس دعاء بانوى عزيز 🤲
من عاشق اینجور داستانها هستم چون خودم با چشم خودم دیدم
تو خودت دیدی فکر کردی جنه ولی نه از این جنها جن بو داده😂😂👿
شیطونا ،مادر ،دختر زدین تو خط توهم😎
برای من دوستان میفرستند
خیلی عالی بود داستان ترسناک بیشتر بزارید🙏❤
واقعا خیلی ترسناک بود ما که ترسیدیم اگر چیزی تو خونه نباشه دیگه فکرم خراب شده که واقعا جن بود حتی زمانیکه داستان رو گوش میکردم صدای محکمی شنیدم به شدت ترسیدم😂😂😂❤❤❤❤❤
😂😂😂😂
@@dianaabrahamian1713 🙏🙏
ممنون نرگس خانم خیلی داستان قشنگی بود
چه اطلاعات جالبی شنیدم تا ب حال نشنیده بودم دست گلش درد نکنه خوب بود
سلام نرگس جونم خواهرعزیزم ممنون از زحماتت گلم .خیلی قشنگ تعریف میکنی عزیزم دوستت دارم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤❤❤❤❤
🌹💋
سلام نرگس جان
ممنون که برای ما وقت میزارید و داستان جمع آوری میکنید
داستان واقعا جالب بود و از گوینده داستان هم تشکر میکنم😘❤️
اینها ان تی تی های مثبت و فرشتگاننگهبان شما هستند
از این نوع داستانها زیادتر بزارید
داستان جالب و قشنگی بود منتظر داستان بعدی هستم تشکر 🙏🙏🌹🌹🌹🌹
نرگس جانم ممنونم ازتون مهربان بانو
بهتون تبریک میگم که تحت هیچ شرایطی اعتقاد و اصالت و کرامت زنانگی خودتون رو ارزون نمیفروشید واقعا بهتون افتخار ميكنم..سعادتمند باشید نرگس جان جواهر جان🌹🍃
نفر اول هستم که دیدم 👍
😍😍😍
ب مامان عصمت خیلی خیلی سلام داریم عزیز دلمونه❤❤❤🌹🌹🌹🎄💐💐💐
فک کنم فیلم ترسناک زیاد میبینن
نرگس خانم خسته نباشید ،🙏🌹خیلی داستانی جالبی بود جن هست همه چیز هست تو این دنیا😟 من وقتی ۱۸ سالم بود مادرم فوت کرده من هیچ وقت از اون نشنیدم اما برای یکی از فامیلایی خودمان تعریف کرد که قبلاً تابستان شبا پشت بام میخابیدیم که شب صدایی جشن ورقص میشنیده وقتی هم تو از بالا به حیات نگاه میکرد میبینه یه عده دور تا دور دست میزدند ومیرقصیدند برای ما هیچ وقت تعریف نکرده تا مانترسیم حالا بعد چند شنیدم،😒
همیشه و هر روز عبادت خدا رو بجا بیارید، هر روز قرآن بخونید و در معانی اون تدبر کنید و اینطوری حتی خود ابلیس هم نمیتونه زیانی به شما برسونه
خیلی جالب بود من هم قصه های شما رو دوست دارم زنده وسلامت باشید
سلام نرگس خانم ، ممنون بابت ارسال داستانهای خوب و آموزنده تون ، اگر لطف کنین داستانهای واقعی ترسناک رو بیشتر روایت کنین ممنون میشیم . با تشکر🙏🙏🙏
تشکر از نرگس بانوی زیبا🌹💖🌼🌷🍀
سلام خوبین باز ترسناک وواقعی بزارین مرسی
سلام ممنون ترسناک گذاشتید 🙏🌹
سپاس ازنرگس جان ک وقتش میزاره برامون بازم داستـــان عالی بودشادوسربلندباشیــــــد🌹🌹🌹
آبجی گلم خیلی روسری روشن بهت میاد 🍁💙🍁💙🌱🌿☘️🍃لطفااگرمیشه اتاق روکم نورکن اینطورباداستانای دلنشین تون خیلی خوشگل میشه🌹🌹🌹🌹البته هرجورصلاح میدونی بازم مرسی بابت زحماتتون
ممنون از شما نرگس جان..
خوب بود تشکر 🌹
شوهر خاله خوب هستن خیلی وقت ندیدیم ایشون را شما هم همین ادم خوب عاقلی هستن 🌹
فکرکردم میگین جن ها با شوهرخاله خوب هستن😂😂😂😂😂😂😂😂
خیلی داستان ترسناک رو دوست دارم ممنونم نرگس جون ❤️❤️❤️❤️
Thanks
سلام نرگس جونم. من از شما یه خواهشی دارم. می توانید شماره تماس اون شخصی رو که پاک سازی انجام می دان رو از این دوستامون بگیرید و به من بدهید. مممنون میشم ❤
اگر موفق شدم باهاشون تماس بگیرم چشم میفرستم💋🌹
سلام نرگس جون عزیز، ممنونم،بابت داستانهای قشنگتون،سلام منو به مامان و خاله و زن داداش برسانید،اگه شماره یا آدرس اون آقای محترم رو بدست آوردین منم لازم دارم،ممنون میشم یه عمر دعاگوی شما هستم
سلام نرگس جون تشکر از داستان که تعریف کردی من خیلی لذت بردم
خسته نباشید نرگس جون عالیییی روایت میکنید عزیزم و با تشکر فراوان از فرستنده ی این داستان زیبا 👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹💝
شاید اون دو تا تیکه شیشه اصلا شیشه نیوده،،الماس بوده 🤨🤨
کاش دور نمینداخت
ممنونم نرگس جون چقد خوبه داستان هاتون اعتیاد شدید پیدا کردم به صداتون بیدار میشم ا خواب داستان هاتون گوش میدم حتی وقتآ آشپزی و کار 😅😅😅
سلام نرگس خانوم عزیز خیلی ممنونم بابت انرژی فوق العاده تون ❤💜💛
خيلی دوستت دارم نرگس جون عزيزم💕💕🌷🌷🌷🌷🌷🌷
Thank you for the beautiful story 🙏❤️❤️
خانم نرگس عزیز شما انقدر قشنگ داستانهارو شیرین بیان میکنید من که مادر بزرگ مسنی هستم با داسنانهای شما شبها به خواب میرم ممنون از شما
سلام وخسته نباشی مرسی واقعا عالی هستی خانومی زن زندگی آزادی
ممنون از داستان ترسناک قشنگتون
منتظر داستان بعدیتون هستیم🌹🌹
خیال انسان بال پرواز دارد و به هر جأیی که بخواهیم میتوانیم آنرا بفرستیم.
دمت گرم ❤❤❤❤❤❤❤
چه بدجنس بودن چرا خورده شیشه انداختن زیر پاشون😳😳😂😂😂🤣
انقدر کار رو سخت نکنید اگر با اعتقاد قلبی و محکم بسما… بگی حتی خود ابلیس هم نمیتونه نزدیکت بشه چه برسه به آسیب زدن. اگر روزانه ذکری بگی و یاد خدا باشی و به قدرت و کمک خداوند یقین داشته باشی هیچ جنی نمیتونه نزدیکت بشه.
مرسی ازنرگس مهربون ودوست داشتنی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
هوراااااا ترسناك 👏👏👌👌😍😍🙏🙏
😊
سلام نرگس جون خسته نباشی مثل همیشه عالییییییییییی..خوش صدا وآرامبخش...نرگس جون من عاشق داستانهای ترسناک واقعی هستم..ممنون میشم همیشه داستان ترسناک تعریف کنین داستان ترسناکتون بیشترباشی ممنون عزیزدلم...خسته نباشی...❤❤❤❤
کجا باید ذاستانهارو ارسال کنیم؟؟
اینکه وسیله ای چندروز نیست،بعد پیدامیشه.اون ها قرض میگیرند و بعد دوباره میارند.برای خیلی ها پیش میاد.
خسته نباشین نرگس جون
آخ جون ترسنااااککک😅
داستان جالبي بود
بیشتر داستان ترسناک بذارید 💚💙🤍❤💜
Love u ❤❤❤
فوق العاده ای خانمی
OK
فقط وفقط سوره ناس وبخونی هروقت ترسیدید پدرم خدابیامرزم خیلی دنبال اینجورچیزا بود وخیلی دراین زمینه ماورطبیعه تحقیق میکرد وهمیشه بهم میگفت هروقت ترسیدی ازاینجور چیزا فقط همینو بخون
منم ساکن خارج از کشورم حدود بیست سال پیش وقتی جلو اینه دستشویی گل سر م از دستم افتاد جلو چشمم غیب شد کف دستشویی و اشپزخانه های امریکا مثل ایران چاه نداره یعنی امکان اینکه داخل چاهک افتاده باشه یا زیر کابینت دستشویی رفته باشه وجود نداره چون کابینت به کف زمین چسبیده بود
تازگی ها رژ لبم که خیلی رنگ خاص و نادری بود گم شد خونه را زیر و رو کردم پیدا نشد رفتم فروشگاه ulta beauty بخرم اون رنگ را نداشتن برگشتم خونه با تاکید با صدای بلند گفتم من دارم می رم دوش بگیرم برگشتم رژلبم را بزار سر جاش وقتی از حمام برگشتم روی میز آرایشم دیدمش 😮
با درود و عرض خسته نباشید حضور نرگس بانوی عزیز
متاسفانه جن هم سیاسی شده و یکی دو سالی هست که تو فضای مجازی تعریفش زیاده به دلایلی ، خلاصه جن هم جن های قدیم ، به امید روزهای روشن .
وای چه ترسناک
مررررسی نرگس جونم عالی بود داستان عزیزم فقط یه انتقاد اگه میشه داستانارو یکم تندتر تعریف کن البته فکر نکنی جسارت کردم فقط نظرمو گفتم نرگس جون، چون در هر صورت و تحت هر شرایطی عالی هستی و من لذت میبرم از داستانات و لحن تعریف کردنت موفق باشی همیشه و دوست دارم خییییییلی زیاد خوشگل خانومی❤❤❤❤❤💋💋💋💋💋💋🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿
مرسی ازنرگس مهربون ودوست داشتنی و فرستنده داستان امیدوارم موفق باشید این داستان خیلی جالب بود مرسی
سلام ب روی ماهت چه لباس قشنگی بت میاد❤❤❤❤ خیلی رنگ امیزیش قشنگه
لطف دارید گلم ممنونم قابل شمارو نداره 🌹💋
خیلی قشنگ بود نرگس جون مرسی از زحماتت ❤🙏🏻❤
Khosh umadi azizam ❤🙏
🌹💋
چون کبوتر سمبلی از روح القدوس است
من ازین صحنه ها توی زندگیم زیاد دیدم 😑😑
ملایان وزیر جن هم دارند چون در قرآن آمده 😅😅😅😅😅😅😅
این ذکرو همیشه بگین ماشاله لاحول ولا قوت الا بالله العلی العظیم . اینو هرروز سه بار بخونین تا از شر حوادث درامان باشین
ماشاءالله لا حول ولاقوة الابالله العلي العظيم ماشاءالله تبارک الله الرحمن الرحيم
اون شیشه می تونه از نشانه های موجودات فضایی در خانه شما باشد
🌹🌹🌹
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
درود به شما نرگس جان داستان قشنگی بود منتظر داستان بعدی هستم که با صدای قشنگ و بیان دلنشین و آرامبخش شما گوش کنم👍👍👍🌷🌷🌷🌹🍀
لطف دارید گلم ممنونم از همراهیتون 🌹💋
سلام نرگس جون این حکایت برای مادربزرگ من که توی ده زندگی میکرده اتفاق افتاده و یکی از اجنه ها را کمک کرده زایمان کنن البته توی خزینه اون ده اتفاق افتاده بوده 😍
چه حالب برامادربزرگ ماهم اتفاق افتاده...این یه داستان مشترکه مادربزرگهای ما خودشون جایه قهرمان داستان جا میزدن به ما میگفتن ماهم باور میکردیم درصورتی که این داستان هزاررران بار گوش دادم😅😅😅😅😅
❤❤❤❤❤❤❤🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
سلام نرگس حان ممنون از زحماتی که میکشید من یک سوالی داشتم از سما و هم از دوستلن داخل کانال میسه بفرمائید که جی اسخاصی را کافر میدانید ممنون میشم جوابم را هر کسی که میدونه بده
سلامنرگسجون داستانهیجان انگیز یبوداینجورداستانهاروخیلی دوستدارمبلهمنمازیکی ازاقوامنزدیکمونشنیدمکهمیگفتخونهیماشخصیهستنکهبهشکلژلههستنوبامنخیلیخوبنوبه منگفتنکهاگه باماکاری نداشته باشیناهمباشماکاری نداریمباهاشونحرفمیزنممیخندنتوخونهکلمیکشنبعضی ازکارهاموانجاممیدنماهم وباورنمیکردیمحرفاشوولیمادرشهم قسممیخوردمیگفتکهمنمیروزخونهدخترم بودمدیدم ولیماهاباورنداریممیگیمکهالانجنچیکارمیکنهتوخونههارلی هستمرسیازداستانهایخوبتعزیزم
Saeedeh jan in khanom koja zendegi mikonan ,mishe lotfan age momkene begid
عزیزم کانادا زندگی میکنند
درود بر شما
یک نکته خدمتتون عرض کنم اجنه بصورتی که ما غذا میخوریم غذا نمیخورند بلکه با بو کردن پرانا یا همون انرژی غذا رو جذب میکنند اما از مقدار غذا کم نمیشه وبرای همین بوده که قدیمی ها توصیه میکردن غذای شب مونده رو نخورید یا ظرف نشسته داخل ظرفشویی باقی نذارید
Likee
با سلام و خسته نباشید بله این داستان هم اتفاقا برای یکی از آشناها اتفاق افتاده که ما ما بوده بهش گفتن اگه بسر بود وای به دادا اگه دختر بود وای به دادا که اون بنده خدا اینقدر دعا میکنه که اون جنه بسر بدنیا میاره که کلی جشن و شادی میگیرن و به اون بنده خدا توی تبره اش اون زمان به کیسه میگفتن تبره بهش گفتن تبره تو باز کن باز که کرده کلی بوست بیاز بهش دادن
😱😱😱😱😱
ولی من یادمه که داداشم زمانیکه کرج بودیم اون مان توی موسسه سرم سازی رازی مینشستیم که هنوزم هستن دوستی داشت بنام محسن که اون از زمانیکه تازه تولد شده بوده جنها عوصش کرده بودن چشماش خیلی حالتشون وحشتناک بود یه بای دیگه اش از بای دیگه کوتاهتر بود اینطور بود که وقتیکه راه میرفت بای سمت چبشو میکشید رو قالی اینطور بود که دختر خواهرم خیلی کوچیک بود تا میدیدمش فوری جیغ می دو گریه میکرد
من نفهمیدم این خانم میترسه یانمیترسه،،آخه هی میگه من نمیت سم خودت نشون بده،،،بعدمیگه ازترس لای بچه هاوشوهرم میخوابیدم،،،باخودش رودربایستی داره
حکایتی که گفتین ناقص بود اصلش طولانیه و دختر زشتی هم داشته اون قابله که تا ازدواجای بعدی اون دخترم تو اصل داستان هست
چه جالب میتونید تعریف کنید؟
شیر لکه کم شدش دورلیوان میمونه معلومه
نرگس جون تو خارج جنا باید مسیحی باشن چرا مسلمونن🥲
سلام نرگس جان سپاس از تمام زحماتت ، عزیزم من دوست داشتم در مورد مکان که می نشینید و داستان را خوانید. صحبت کنم آیا امکان داره تلفنی باهاتون تو واتساب صحبت کنم و شخصا براتون بنویسم ؟
I tell you the story that my brother told me. He said one of distance relatives, who was midwife, in middle of night one woman came and took her to the house. As you said they were very strange and she knew everyone in that community, but they were strangers. She was frighten very bad but she helped the woman to deliver the baby.she was a famous midwife, and didn’t wanted to go there , but a force told her, nothing is going to happen. After that before dawn they gave her a small bag, but she just was careless and wanted to get ride of it but took it anyway. When the next day she looked at the small bag, she saw it was a full of gold coin. She went the next day the same address that the night before they took her, it was a small hut no houses, and barren land. She was certain it was the right place, but the force came over her that she has to leave the place. There was no one there , just the land and a small hut. She never went there the rest of her life, but after that she took her eldest son with her if someone needed her. I don,t know if it was true or not?
جالب بود ممنون 😊
دماغش خیلی ناجور بود
سلام،وقتتون بخیر،منم توخونم حس میکنم،ازنوجوونی یه اتفاقی میخوادپیش بیادانگاربهم الهام میشه،وبعضی اوقات انگاربه چشمم سایه میزنه،مثلادرکمددیواریهابااینکه مطمعنم بستست یهوانگاریکی بازمیکنه باویه جوری میبنده که صداشوبشنوم،یامثلاچندروزپیش جاروبرقی میکشیدم که یهوحس کردم یکی بالباس ابی ازکنارمردشد،چنددقیقه بعدخسته شدم جاروبرقی روخاموش کردم که چنددقیق استراحت کنم،نشستم رومبل یهودیدم جاروبرقی خودش روشن شد،تونوجوونی به شکل مادرم دیدم که جلوم راه رفت ونگام میکرد،،،...ولی شوهرمنم هی دلیل های الکی برام میاره
بههه حذ کردم بازم از این داستانها بفرستید کیف کردم منم عاشقه اینم ک بیان تو خونه من اما از نوع خوب وو مهربونشون😳🤩😫
💋💋💋💋
کجاش ترسناک بود؟
خیلی جزئ بود این داستان واطلاعات . همسر من استاد علوم غریبه هست و دایره المعارف این اطلاعاته
👌
سلام به شما. بسیارخوب از همسرتان بخواهید یک داستان عالی برای نرگس خانم بفرستند تا ایشون برامون تعریف کنند
عزیزم مرتب آیت الکرسی بخون تا و هو العلی العظیم ... تاکید میکنم حتما تا وهوالعلی عظیم .
راهکارش همینه فقط