ای کاش همه علما ها مثل شما میبود چی شیعه وچی سنی .من خودم شیعه هستم.ولی بخدا وقتی سخنرانی استاد بزرگوارم میشنوم از گوش کردن لذت میبرم.فقط فقط از علما استاد محمد صالح پردل.دوست دارم
انا مسلم سني ولكن اقولها شهادة حق من يدعون أنهم آهل السنة والجماعة لا ينصرون دين الله بلا مطبعين وخونة بينما الشيعة الذين ينصرون دين الله وهم سيحررون في آخر الزمان المسجد الاقصى ثلاث الحرمين الشريفيين وسيحررون مكة المكرمة والمدينة المنورة من الانجاس آل سعود عملاء اليهود 🇮🇷🇵🇸@@Iran1350
من شیعه هستم ولی اعتقادی به این اختلافات بیخود شیعه وسنی ندارم همین که مسلمانم کافی است همین که قرآن میخونم برام کافی هست . من حقیقتش حضرت علی خیلی دوست دارم و عاشقش هستم اما هرگز به حضرت عمر و ابوبکر و عثمان و ام المومنین عائشه توهین کردم و نه اجازه میدم کسی توهین کند.توهین به بزرگان اهل سنت توهین به امام جعفر صادق هست و هر شیعه که حضرت جعفر دوست داره به بزرگان اهل سنت توهین نمی کنه
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
@@miladderakhshani1810. طبراني از زيد بن أرقم : 4986 حدثنا عَلِيُّ بن عبد الْعَزِيزِ ثنا أبو نُعَيْمٍ ثنا كَامِلُ أبو الْعَلاءِ قال سمعت حَبِيبَ بن أبي ثَابِتٍ يحدث عن يحيى بن جَعْدَةَ عن زَيْدِ بن أَرْقَمَ قال خَرَجْنَا مع رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم حتى انْتَهَيْنَا إلى غَدِيرِ خُمٍّ أَمَرَ بِدُوحٍ فَكُسِحَ في يَوْمٍ ما أتى عَلَيْنَا يَوْمٌ كان أَشَدَّ حُرًّا منه فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عليه وقال يا أَيُّهَا الناس إنه لم يُبْعَثْ نَبِيٌّ قَطُّ إِلا عَاشَ نِصْفَ ما عَاشَ الذي كان قَبْلَهُ وَإِنِّي أُوشَكُ أَنْ أُدْعَى فَأُجِيبَ وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ما لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ كِتَابَ اللَّهِ ثُمَّ قام وَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ رضي اللَّهُ عنه فقال يا أَيُّهَا الناس من أَوْلَى بِكُمْ من أَنْفُسِكُمْ قالوا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قال من كنت مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ . يحيي بن جعده از زيد بن ارقم روايت كرده است كه همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به راه خويش ادامه مىداديم تا به غدير خم رسيديم . در آن جا درختى بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به آن درخت اشاره كرد و اصحاب زير آن درخت را تميز و مرتب ساختند و آن روز به اندازهاى هوا گرم بود كه ما روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز نديده بوديم . در آنجا بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه پرداخت . پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم فرمود : هيچ پيغمبرى مبعوث نمىشود مگر آنكه نيمى از مقدار زندگى پيغمبر پيشين خود را عهدهدار مىشود ؛ طولى نمىكشد ، دعوت الهى را اجابت مىكنم و دو اثر گران بار (يا گرانبها) در ميان شما به جاى مىگذارم كه اگر از خواسته و رويه آنان پيروى نماييد ، هرگز به گمراهى گرفتار نخواهيد شد: يكى كتاب خداست و ديگرى عترت من است . سپس دست على عليه السّلام را به دست گرفت و خطاب به مردم گفت : اى مردم ! چه كسى از جان و مال شما ، از خود شما سزاوارتر است ؟ گفتند : خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داناتر و اُوليٰ تر به جان و مال است آنگاه فرمود : «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» .المعجم الكبير ، ج 5 ، ص 171 ، اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360 ، ناشر : مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حمدي بن عبدالمجيد السلفي
سلام بر استاد پردل کاش ی کلمه هم می گفت اگر اهل سنت به این نتیجه رسید که در نماز باید مهر بزاره یا شیعه بشه کسی بهش گیر نده خیلی قشنگ صحبت می کنه ولی زیرکانه فقط سمت خودش
خداوند ج ❤❤❤ به استاد پردل و شما و همهٔ آدمای بیتبعیض خیر دهد اللهم صلی علیٰ محمد و علیٰ آل محمد و علیٰ اصحاب محمد ❤ دقیق فرمودید من هم سنی حنفی ام ولی برادران شیعه ام را مانند سنیها دوست دارم حتی بیشتر، برای آنکه محبت حضرت علی کرماللهوجهه ❤ داریم در واقع... فراتر از عشق حضرت علی... برای انسانیت، برای حکمت، برای حقیقت در واقع: تبعیض... از تکبر و خود.برتر.بینی سرچشمه میگیرد
استعمال لفظ «شيعه» در قرآن و حديث پرسش : آیا لفظ «شیعه» در قرآن و حدیث استعمال شده است؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: در قرآن کریم، «شیعه» به معناى پیرو پیامبران و شخصیت هاى بزرگ به کار رفته است. خداوند (در داستان موسى(علیه السلام)) مى فرماید: (آنکه از پیروان او بود، او را بر ضدّ آنکه از دشمنانش بود به فریادرسى خواست)؛ «فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ».(1) نیز مى فرماید: (و از جمله پیروان او ابراهیم است که با قلبى سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد)؛ «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لاِبْراهِیمَ...»(2) به معناى پراکندگى و تفرقه و اختلاف هم به کار رفته است : «مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً»(3) هرگاه در معناى تبعیت به کار رود به بُعد مثبت و ایجابى معنى اشاره مى کند(4)، امّا وقتى در معناى تفرقه و پراکندگى به کار مى رود به معناى منفى اشاره دارد(5) امّا در حدیث، بى شک از آنجا که پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرب اصیل است، این واژه را در معناى حقیقى آن (پیرو) به کار مى برد. وقتى آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»(6) نازل شد، حضرت در حال حیات خویش پیروان على(علیه السلام) را شیعه توصیف کرد. به نقل محدثان و مفسّران، در روایات متعددى آمده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) گروهى را که نسبت به على(علیه السلام) موالات و پیروى داشتند، خیر البریّه (بهترین انسان ها) نامید. برخى از این احادیث چنین است: 1 . ابن مردویه از عایشه چنین نقل مى کند: گفتم یا رسول الله، چه کسانى نزد خدا گرامى ترین افرادند؟ فرمود : اى عایشه، مگر آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» را نمى خوانى؟(7) 2 . ابن عساکر از جابر بن عبدالله نقل مى کند : نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودیم که على(علیه السلام) آمد. پیامبر فرمود : سوگند به آنکه جانم در دست اوست، این و پیروانش در قیامت، رستگارند. و آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» نازل شد. از آن پس هرگاه على(علیه السلام) مى آمد، اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گفتند: «خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»؛ (بهترین انسان ها) آمد.(8) 3 . ابن عدى و ابن عساکر از ابو سعید روایت کرده اند که: «على(علیه السلام) خیر البریه است».(9) 4 . ابن عدى از ابن عباس نقل مى کند: چون آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» نازل شد، پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: «خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»؛ (بهترین انسان) تو و پیروان تو در روز قیامت هستید، هم از خدا راضى هستید، هم او از شما راضى است.(10) 5 . ابن مردویه از على(علیه السلام) نقل مى کند که: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به من فرمود: آیا این سخن خدا را نشنیده اى که «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»؟ آنان، تو و پیروان تو هستید، وعدگاه من و شما کنار حوض است، آنگاه که امّت ها براى حسابرسى مى آیند، شما خوانده مى شوید.(11)(12) پی نوشت: (1). سوره قصص، آیه 15. (2). سوره صافات، آیات 83 ـ 84. (3). سوره روم، آیه 32. (4). مانند «فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ»، (سوره قصص ، سوره 15). (5). مثل «أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً...»، (انعام : 65). (6). سوره بینة، آیه 7. (7). الدرّ المنثور، ج6، ص 589، «تفسیر آیه 7 سوره بینّه». (8). همان، ج6، ص 589. (9) همان. (10). الدر المنثور، ج6، ص 589. (11). همان. (12). گردآوری از کتاب سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ، دارالحدیث، بهار 1386، ص 25.
هر دو مذهب بروند مطالعه کنند ببینند کدام بر حق هستند تعصبات الکی را کنار بگذارند و اصرار نکنند با دلیل و برهان پیش بروند شاید نیاکان ما اشتباه در امری نمودند و کو کو رنه عمل نکنند
ای کاش شیخ پردل حرف حق میزد یک بار برای همیشه میگفت حق کدام است نمیشه دوتا راه آیا خدا برای پیامبر و دین خود جانشین انتخاب نکرده بود.تا اینگونه مسلمین گمراه نشن یا انتخاب کرده وبعضیا قبول نکردن بلاخره حق کدامه کدام مورد رضایت خداو پیامبره
قدمت شیعه ۳۰۰ سال است که در دوران صفویه ظهور کرد اما سنت پیامبر ۱۴۰۰ سال است که تا الان هم ادامه دارد که جانشین پیامبر حضرت علی .... سنت حق است اما شیعه برای آخوندا که وصل کردن به امام علی و دارن به نفع خوشون پیش میبرن و احدافشون برسن
@@alidabir1437 [1188]قَالَ رَسُولُ اللَّه لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
ای شیخ عزیز ملاک قبولی علی(ع) است وبس چرا لقمه را دور سر خود تاب میدی هرکس روز غدیر را محترم بشمارد وحق امام معصومی همچون علی(ع) را پامال نکنه بر حق است ، ملاک قبولی علی(ع)واهل بیت اوست
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
غضب حضرت فاطمه سلام الله علیها نسبت به ابوبکر 403 - أَخْبَرْنَاهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الصَّفَّارُ، ثنا أَبُو إِسْمَاعِيلَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، ثنا أَبُو صَالِحٍ، حَدَّثَنِي اللَّيْثُ، حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ، قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ خَالِدُ بْنُ أَبِي عِمْرَانَ، قَالَ: حَدَّثَنِي نَافِعٌ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «§مَنْ خَرَجَ مِنَ الْجَمَاعَةِ قِيدَ شِبْرٍ، فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ حَتَّى يُرَاجِعَهُ» وَقَالَ: «مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامُ جَمَاعَةٍ، فَإِنَّ مَوْتَتَهُ مَوْتَةٌ جَاهِلِيَّةٌ» . «الْحَدِيثُ الرَّابِعُ فِيمَا يَدُلُّ عَلَى أَنَّ إِجْمَاعَ الْعُلَمَاءِ حَجَّةٌ» K403 - سكت عنه الذهبي في التلخيص 📝طبق این روایت هر کس بیعتی بر گردنش نباشد و امام خودرا نشناسند و از دنیا برود به مرگ جاهلی مرده. نام کتاب : المستدرك على الصحيحين نویسنده : الحاكم، أبو عبد الله جلد : 1 صفحه : 203 المستدرك على الصحيحين المؤلف: أبو عبد الله الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نُعيم بن الحكم الضبي الطهماني النيسابوري المعروف بابن البيع (المتوفى: 405هـ) تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411 - 1990 عدد الأجزاء: 4 [ترقيم الكتاب موافق للمطبوع، وهو ضمن خدمة التخريج] غضب فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر از آفتاب روشن تر و غير قابل انكار است. بخاري در صحيح ترين كتاب اهل سنت از تداوم غضب و قهر فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر، سخن گفته است. ↙️حدثنا أبو الوليد حدثنا ابن عيينة عن عمر و ابن دينار عن ابن أبي مليكة عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّي فمن أغضبها أغضبني». رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: فاطمه پاره تن من است؛ كسي كه او را به خشم در آورد مرا به خشم آورده است. صحيح البخاري 4/210، (ص 710، حدیث 3714)، كتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليهوسلم . و4/219، (ص 717، ح 3767) كتاب فضائل الصحابة، ب 29 ـ باب مَنَاقِبُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ . 📌3624 - فَقَالَتْ: أَسَرَّ إِلَيَّ: «إِنَّ جِبْرِيلَ كَانَ يُعَارِضُنِي القُرْآنَ كُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً، وَإِنَّهُ عَارَضَنِي العَامَ مَرَّتَيْنِ، وَلاَ أُرَاهُ إِلَّا §حَضَرَ أَجَلِي، وَإِنَّكِ أَوَّلُ أَهْلِ بَيْتِي لَحَاقًا بِي». فَبَكَيْتُ، فَقَالَ: «أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ، أَوْ نِسَاءِ المُؤْمِنِينَ» فَضَحِكْتُ لِذَلِكَ کتاب : صحيح البخاري نویسنده : البخاري جلد : 4 صفحه : 203 با توجه به این که در صحیح بخاری آمده حضرت فاطمه سلام الله علیها بهشتی و سرور زنان بهشتی است ودر ان شکی نیست . وی درباب فرض خمس مىنویسد: «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّیَتْ»(1)؛ (فاطمه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از ابوبکر خشمگین و از وى روى گردان شد و این ناراحتى ادامه داشت تا از دنیا رفت).صحیح بخاری، ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. و نیز در باب غزوة خیبر، مىگوید: «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبی بَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى تُوُفِّیَتْ»(2)؛ (فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و دیگر با وى سخن نگفت تا ازدنیا رفت). در «باب قَوْلِ النبى (صلی الله علیه و آله) لا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ» مىنویسد: «فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى مَاتَتْ».(3)؛ (پس فاطمه از ابوبکر کناره گیرى کرد وبا وى سخن نگفت تا از دنیا رفت). (2)صحیح بخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. (3). صحیح البخاری، ج 6، ص 2474، ح6346، کتاب الفرائض، بَاب قَوْلِ النبی (صلی الله علیه و آله) لا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987 و طبق حدیث بخاری حضرت فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر روگردان شد تا از دنیا رفت .بعد از هجوم و حمله به خانه ان حضرت وبعد طبق حدیث صحیح که حضرت فاطمه س رو آزار دادن که آزار رسول است و به ابوبکر و عمر فرمورد نفرین میکنم شما را. 📌حالا وقتی حضرت فاطمه با ابوبکر بیعت نکرد باید بگویم ایشان نعوذ بالله در مرگ جاهلی از دنیا رفت ویا در بیعت با کسی بود ؟و سوال بعد اینکه وقتی او بهشتی و سید زنان بهشت است پس حتما امام خود را میشناخته ودر بیعت بوده وقتی با ابوبکر بیعت نکرد کسی جز امیرالمومنین علی ع میماند امیرالمومنین علی علیه که پیامبر ص دست اورا در غدیر بالا برد و به سرپرستی جامعه انتخاب کرد از جانب خدا .یا در حدیث منزلت اورا به عنوان خلیفه بعد از خود معرفی میکند
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
سلام بر همه آزادگان عالم کسی که دنبال حق و حقیقت باشد با تحقیق و مطالعه و پژوهش در استاد تاریخی موثق و قابل اطمینان می تواند حقیقت را دریابد و اگر بر سر دو راهی قرار گیرد با توسل به رسول الله و درخواست عاجزانه از او بخواهد که راه درست را به او نشان دهد اما بایستی تعصبات جاهلانه را کنار بگذارد،یک راه آسونش قضیه فلسطین و غزه هستش ببینید کدوم طرفی هستید و در دفاع از مظلوم خود و دولتمردان شما چه قدمی برداشته اند.
البته آقای شیخ پر دل خودش هم اختلاف انداز است بطور غیر صریح، اینکه میگوید شیعه ها مهر بگزارد تا زمانیکه پی ببرد نباید این مهر را گذاشت، با این جمله ای خود دارد یک سیگنال را به فکر انسانها ارسال میکند که این عمل شیعیان اشتباه است، انسانهای افراطی با دریافت همین سیگنال غیر مستقیم دنبال اختلاف را میگیرد نه تنها بقیه انسانها بلکه خودش به این اختلاف اندازی، گسترش میدهد مثلا با جملات زیبا حرف غیر واقعی.....ولی بطور غیر صریح خودی همین سخنرانی ایشان اختلاف بر انگیز است. و اگر واقعا راست میگوید که نباید اختلاف کرد چرا نگفت اگر سنی ها پی برد که باید این مهر را گذاشت برود آزادانه مهر بگزارد. و اگر اهل تشیع مهر میگزارد در نماز چون دلیل دارد بدون دلیل این را نمی پزیرد، واز همه عزیزان خواهش مندم گول حرفهای به ظاهر شرینی این هارا نخورید البته این حرفا بی احترامی به کسی نیست ما به برادران اهل سنت خود احترام کامل داریم ولی ما ادله خود را در هر جای باشد ابراز میکنیم . والسلام علیکم
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
پیامبر روی خاک نماز میخواند ونه روی فرش راوی میگوید: من منزل «أم سلمه» بودم که برادرزادهاش به آنجا آمد و میخواست نماز بخواند. «فلما سَجَدَ نَفَخَ التُّرَابَ» زمانی که سجده میکرد، خاک را پود میکرد. «فقالت له أُمُّ سَلَمَةَ ابن أخی لاَ تَنْفُخْ» سپس أم سلمه گفت: برادرزاده من! خاک را فوت نکن. «فإنی سمعت رَسُولَ اللَّهِ یقول لِغُلاَمٍ له یقَالُ له یسَارٌ وَنَفَخَ تَرِّبْ وَجْهَک لِلَّهِ» زیرا شنیدم که رسول الله غلامی به نام یسار داشت که موقع سجده کردن فوت میکرد تا پیشانیاش خاکی نشود. حضرت به او میفرمود: صورتت را برای خدا روی خاک بگذار. مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر، ج 6، ص 301، ح 26614 کلمه «تَرِّبْ» در اینجا کاملاً مشخص است. روایت دیگر هم از «أم سلمه» نقل شده است که میگوید: «فإنی سمعت رسول الله یقول لعبد لنا أسود أی رباح ترب وجهک» شنیدم که رسول الله به بنده سیاهی فرمود: ای رباح! صورتت را روی خاک بگذار. «حاکم نیشابوری» در مورد سند روایت میگوید: «هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه» المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 1، ص 404، ح 1001
سوال خوبیه، کدوم بر حق هستند ، حال ببینیم کدوم بر حق هستند ، بر حق کسی که خدا و رسولش او را بر حق بدانند (نه اینکه شخص در خیالات خودش خود را بر حق بداند ) اگر کسی میخواهد نظر رسول خدا ص را بداند کافی است به کتاب در المنثور جلد آخر تفسیر سوره بینه آیات اخر مراجعه کند و ببیند رسول خدا چه کسانی را در روز قیامت رستگار میداند البته کسانی که نمیدانند بدانند که کتاب در المنثور جزو کتاب شیعیان نیست
ملاک اصلی رستگاری همه انسانها در چند چیزست ۱-پیروی از دستورات قرآن و رسوالله(ص) ۲- اعمال نیک وخداپسند و از همه مهمتر شیعه علی بودن ودوستی ومحبت اهل بیت پاک پیامبر(ص) در دل داشتن است البته این را نمیگم که محبت اهل بیت در دل داشته باشیم وگناه کنیم
روایاتی است که نبی گرامی اسلام صراحت بر «ترب» دارند؛ یعنی «و اجعل جبینک علی التراب» یا «و اجعل وجهک علی التراب»! این نشانگر این است که تراب ویژگی دارد که پیغمبر اکرم میفرماید: «ترب وجهک». ششمین نکته این است که «عیاض بن عبدالله قرشی» میگوید: «رَأَی النبی رَجُلاً یسْجُدُ علی کوْرِ الْعِمَامَةِ» حضرت مشاهده کرد که مردی بر گوشه عمامه خود سجده میکند. «عَمَامَةِ» غلط است و «عِمَامَةِ» صحیح است، «عَمَامَةِ» فتحه و تشدید ندارد. «فَأَوْمَأَ بیده أَنْ أرفع عِمَامَتَک فَأَوْمَأَ إلَی جَبْهَتِهِ» حضرت با دست خود اشاره کرد و فرمود: عمامه خود را بردار و پیشانی خود را روی خاک بگذار. سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2491 در روایت بعد وارد شده است: «أن ابن عمر کان إذا سجد وعلیه العمامة یرفعها حتی یضع جبهته بالأرض» زمانی که عبدالله بن عمر سجده میکرد، عمامه خود را کنار میزد تا صورتش کاملاً با زمین تماس داشته باشد. سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2493 بنابراین معلوم میشود که عمامه و لباس جزو ارض نیست. زمانی که لباس جزو ارض نمیشود، فرش هم جزو ارض محسوب نمیشود. این روایت همچنین در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد دوم صفحه 57 وارد شده است. جالب اینجاست که پسر «ابن عباس» به نام «علی بن عبدالله بن عباس» که یکی از فقهای مدینه است، یکی از غلامان خود را به مکه فرستاد و به او گفت: «أَنْ أَرْسِلْ إلی بِلَوْحٍ من الْمَرْوَةِ أَسْجُدُ علیه» سنگی از کوه مروه برای من بفرست تا روی آن سنگ سجده کنم. الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 1، ص 246، ح 2834 «مسروق اجدع» یکی از فقهای تابعین و بزرگان اهل سنت است که از ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت امیرالمؤمنین و «عبدالله بن مسعود» روایت نقل کرده است. او میگوید: «کان مسروق إذا خرج یخرج بلبنة یسجد علیها فی السفینة» الطبقات الکبری، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری، دار النشر: دار صادر - بیروت -، ج 6، ص 79، باب الطبقة الأولی من أهل الکوفة بعد أصحاب رسول الله یا: «ان مَسْرُوقًا کان إذَا سَافَرَ حَمَلَ معه فی السَّفِینَةِ لَبِنَةً یسْجُدُ علیها» زمانی که مسروق میخواست به مسافرت دریایی برود، خشتی از خاک مدینه درست میکرد تا برآن سجده کند. الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 2، ص 72، ح 6603 این خشت همانند مُهرهایی بود که ما درست میکنیم. در زمان سابق دیگر مُهر نمیگفتند و «لَبِنَةً» میگفتند. «لَبِنَةً» خشت دو کیلویی یا سه کیلویی نبود، زیرا «حَمَلَ» به این معناست که آن را در جیب خود میگذاشت. او خشت کوچکی شبیه به مُهر ما درست میکرد و «یسْجُدُ علیها». درست است که این قضیه مربوط به سفر دریایی است، اما نشانگر این است که بعضی از تابعین یا صحابه مقید بودند که در سفر دریایی به خاک مدینه سجده کنند. مشخص است که خاک مدینه موضوعیتی داشت یا سجده کردن روی این خاک و این خشت موضوعیتی داشته است. اگر واقعاً جایز بود انسان روی کشتی سجده کند، او این کار را انجام نمیداد. معمولاً کشتی را مومیایی میکردند و چوب نبود. زمان قدیم چوب را کاملاً سه یا چهار سانت مومیایی میکردند تا آب به آن نفوذ نکند. این شخص تشخیص میدهد زمانی که به مسافرت میرود، بر لباس خود سجده نکند یا بر زمین کشتی سجده نکند. او چیزی همانند خشت با خود میبرد و بر روی این خشت سجده میکرد. این روایت همچنین در کتاب «مصنف عبدالرزاق» جلد دوم 583 و کتاب «الطبقات الکبری» اثر «ابن سعد» جلد ششم صفحه 53 وارد شده است. ما هفت دسته روایات داریم مبنی بر اینکه سجده بر حجر، حصیر، خمره، تراب، ممانعت از کور عمامه، سنگ مروه و گِل مدینه وارد شده است. اینکه یک روایت هم نداریم که آقایان روی فرش سجده کرده باشند. خمره را آوردیم که جانمازی درست میکردند. اگر واقعاً قرار بود سجده بر لباس یا سجده بر عمامه جایز بود، باید در روایات به آن اشاره میشد. در زمان سابق هم چنین نبود که دائماً حصیر باشد. در آن زمان هم فرشها و گلیمهای دستبافت موجود بود و تنها متعلق به قرن ما نیست. امروزه رنگ و روغن فرشها بیشتر شده است، اما در زمان سابق رنگ و روغن آن کمتر بود. فرشهایی همانند فرشهای دیباج که از روم و شام و دیگر بلاد به مدینه میآوردند، کاملاً گویای این امر است. نمدها که از پشم شتر است، در همان زمان هم موجود بود. اگر چنین بود، باید در روایات حداقل یک مورد میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان سجده کردهاند. در آن زمان پوستها فرش رسمی بود و معمولاً به عنوان فرش زیر پای خود از آن استفاده میکردند. در این صورت باید در روایت میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان یا یک فرش سجده یا گلیم یا لباس کرد. در روایت وارد شده بود که ما ریگها را سرد میکردیم، برای اینکه روی آن سجده کنیم. علاوه بر این در روایت وارد شده است «تَرِّبْ وَجْهَک» و کاملاً مشخص است که موضوعیتی دارد. از دیدگاه شارع مقدس تماس «جَبْهَتِهِ» با «تراب» حساسیت و موضوعیتی داشته است. بنابراین این مسائل وجود دارد. ما در جای خود بیان خواهیم کرد که در موارد ضروری میتوان بر لباس سجده کرد یا خیر. در این زمینه روایاتی در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است که برای تفصیل آن میماند. بنابراین تا الآن ما یک روایت خواندیم: «وَجُعِلَتْ لی الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا»
محمد بن عمر و ابن عطا روايت كرده اند ابو حميد ساعدي از ده نفر از اصحاب رسول خدا شنيد كه يكي از اين ده نفر ابوقتاده است پس ابو حميد مي گويد من داناترين شما به نماز رسول خدا هستم به او گفتند : نماز را عرضه كن پس گفت : رسول خدا زماني كه به نماز مي ايستاد دو دوست خود را بالا مي برد تا موازي دو گوشش قرار مي گرفت سپس تكبير مي گفت تا اينكه هر عضو بدنش در جاي خود قرار مي گرفت سپس حمد و سوره را قرائت مي كرد سپس تكبير مي گفت سپس دو دستش را تا گوشش بال مي آورد سپس به ركوع مي رفت و دو كف دست خود را بر زانو مي گذاشت سپس آرام مي گرفت نه سرش را بالا مي آورد و نه زياد پايين مي انداخت و مي گفت خدا سخن كسي كه او را مدح كند شنيد سپس دو دستش را بالا بر تا كنار گوشش قرار گرفت سپس گفت : الله اكبر و سپس خود را به زمين انداخت و دو كف دست خود را كنار خود گذاشت سپس سر بلند كرد و بر پاي چپ نشست و انگشتان دو پايش را موقع سجده باز كرد و سجده كرد و سپس الله اكبر گفت و بلند شد و بر پاي چپ نشست تا همه اندامش آرام گرفت سپس در سجده بعد همين كار را كرد .... همه گفتند : راست گفتي رسول خدا اينچنين نماز مي خواند . امام مالك در الموطا و ابوداود آن را نقل كرده اند و ترمذي درباره آن گفته است: حديث حسن صحيح سنن ابن ماجة ، ج 1، ص 280 ، سنن أبي داود، ج 1، ص 170 كتاب الصلاه باب استفتاح الصلاه ، سنن الترمذي، ج 1، ص 188 باب ما جا في وصف الصلاه ، مسند أحمد ج 5، ص 424، سنن الدارمي ، ج 1، ص 314 كتاب الصلاة باب صفة صلاة رسول الله ، السنن الكبري للبيهقي، ج 2، ص 72 ، عمدة القاري، ج 6، ص 104 ' صحيح ابن حبان ج 5 ص 196... بخاري آن را به طور مختصر نقل كرده است. صحيح البخاري ، ج 1، ص 201، كتاب الصلاة ، باب سنّة الجلوس في التشهد.
بسم الله الرحمن الرحیم (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا). صحيح مسلم: 130/7 ح 6414 عائشه گفت كه رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روي دوش ايشان عبايي طرح دار از موي سياه بود . پس حسن بن علي آمد پس او را در زير عبا گرفت . پس حسين آمد و او را نيز وارد كرد . پس علي و فاطمه آمد آنها را نيز وارد كرد . سپس فرمود : خداوند مي خواهد از شما اهل بيت پليدي ها را دور كند و شما را پاك نمايد . ودعا رسول الله صلي الله عليه وسلم الحسن والحسين وعليا وفاطمة فمد عليهم ثوبا فقال اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا سنن النسائي الكبري ج5/ص113 رسول خدا، حسن حسين علي وفاطمه را خواست پس پارچه اي بر روي ايشان كشيد و گفت خداوندا ايشان اهل بيت من هستند پس بدي را از ايشان دور گردان وايشان را پاك نما 3871 حدثنا محمود بن غيلان حدثنا أبو أحمد الزبيري حدثنا سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة أن النبي صلي الله عليه وسلم جلل علي الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وخاصتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة وأنا معهم يا رسول الله قال إنك إلي خير قال هذا حديث حسن وهو أحسن شيء روي في هذا وفي الباب عن عمر بن أبي سلمة وأنس بن مالك وأبي الحمراء ومعقل بن يسار وعائشة سنن الترمذي ج5/ص699 ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : رسول خدا بر روي حسن ، حسين ، علي وفاطمه عبايي كشيد .پس فرمود كه حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديكان من هستند . از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاك گردان . ام سلمه مي گويد : از رسول خدا پرسيدم كه آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيكاني) . ترمذي گفته است كه اين حديث خوبي است و بهترين روايت در اين زمينه است ... الباني در كتاب خود (صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205) اين روايت را صحيح دانسته است . همچنين اين روايت را حاكم نيشابوري نقل كرده وگفته است: هذا حديث صحيح علي شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 416/2، 146/3
حديث غدير» در منابع اهل تسنن بسیارى از علماى اهل سنت از جمله: نسائى، حاکم نیشابورى، مسلم در صحیحش، امام احمد از طریق براء بن عازب به دو سند، ترمذى، ابن ماجه، ابن عساکر، بخارى و... در کتابهاى خود این حدیث را ذکر کرده اند که بیش از 360 دانشمند هستن: بسیارى از علماى اهل سنت این رویداد را با تمام تفصیل ذکر کرده اند که به برخى از آنها اشاره مى کنیم: 1ـ امام احمد بن حنبل در مسندش از زید بن ارقم نقل مى کند که گفت: «با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در درّه اى به نام درّه خُم گرد آمدیم، پس دستور نماز داد، آنگاه در نیمروز نماز را با حضرت گذاردیم، سپس خطبه اى خواند و در حالى که پارچه اى بر روى درخت آویزان کرده بودند که حضرت در سایه باشد تا آفتاب سوزان کمتر بر او بتابد، فرمودند: ایا نمى دانید؟ آیا شهادت نمى دهید که من از هر مؤمنى به خود او سزاوارتر و اولى هستم؟ همه گفتند: آرى! فرمود: هر که من مولاى اویم، این علىّ مولاى او است، خداوندا! دوست داشته باش هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».(1) 2ـ امام نسائى در کتاب «خصائص» از زید بن ارقم نقل مى کند که گفت: «هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع باز مى گشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد کنار درختها جمع شویم، سپس فرمود: زود است که دعوت الهى را اجابت کنم و همانا در میان شما دو چیز گرانبها مى گذارم که یکى از دیگرى بزرگ تر است: کتاب خدا و اهل بیتم، پس ببینید چگونه در رابطه با این دو با من رفتار مى کنید و به تحقیق این دو از هم جدا نمى شوند با اینکه در حوض ـ روز رستاخیز ـ بر من وارد شوند. سپس فرمود: خداوند مولاى من است و من مولاى هر مؤمن هستم، آنگاه دست على را گرفت و فرمود: هر که من مولاى اویم، پس این شخص هم ولى او است، بار الها دوست بدار هر که دوستش دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».(2)
@@I_am_me_420 کی گفته ما پرستش میکنم از اخلاق مسمانی تهمت نزدنه ما خدای یگانه و بی همتا رو پرستش میکنیم و از امیرالمومنین علی علیه السلام که جانشین به حق پیامبر در روز غدیر وچه قبلش که پیامبر معرفی کرده و طبق ایات قران دارای فضائلی هست که کسی در صحابه ندارد ،اطاعت و پیروی میکنیم اما شما یکی به نعل میزنید یکی به میخ پیامبر فرمود دو چیز در بین شما میکذارم کتاب و اهل البیتم که از پیروی کنید هرگز گمراه نمیشوید طبق کتب اهل سنت اما بزرگان شما حق امیرالمومنین علی علیه السلام را با توطعه در سقیفه عصب کردند به خانه اهل البیت امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه حمله کردندبرای گرفتن بیعت و حرمت ایشان را هتک کردن تمامی اهل البیت پیامبر امام حسن و امام حسین علیه السلام تا زمان امام حسن عسکری را شهید کردن کدام احکام شما مثل احکام اهل البیت است
@@I_am_me_420 [1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
@@I_am_me_420 شما برو توحید رو از منظر بزرگان سقیفه ببین اصلا با ایات قران هم خوانی ندارد وفقط نسبت زشت به پیامبر دادید قال رسول الله (صلى الله عليه وسلم) رأيت ربي في صورة شاب أمرد له وفرة جعد قطط في روضة خضراء» ابن عباس می گوید: پیامبرفرمود: پروردگارم را به صورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت. و موی سرش هم مجعد و فرفری بود. بیان تلبیس الجهمیه، ابن تیمیه، ج7 ص 290؛ المحقق: مجموعة من المحققين، الناشر: مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، الطبعة: الأولى، 1426ه إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار» خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود. تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311؛ دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1404، الطبعة: الثالثة طبق ایه قران خدا مثل چیزی نیست و کسی نمیتواند توصیف کند ولاتدرکه البصار
@@I_am_me_420 شما خدای شاب امرد که جوان بی ریش و موفری است رو میپرستی طبق کتب اهل سنت که به اسمان نزول میکنه مگه خدا جسم است این ها از نسبت های زشت بهخدا و پیامبراست دین بهود هم به تجسم خدا معتقدند حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ وَأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْأَغَرِّ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ يَنْزِلُ رَبُّنَا تَبَارَكَ وَتَعَالَى كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الْآخِرُ يَقُولُ مَنْ يَدْعُونِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ ابوهریره از رسول خدا نقل میکند که :درثلث آخر هر شب خداوند به آسمان پایین فرود می آید و میگوید کیست که مرا بخواند تا خواسته ی او را بر آورم؟کیست که حاجت خود را از من بخواهد تا آن چه را که میخواهد بدهم ؟کیست که طلب آمرزش کند تا او را بیامرزم؟ آدرس دقیق: صحیح بخاری كِتَاب الْجُمُعَةِ بَاب الدُّعَاءِ فِي الصَّلَاةِ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ { كَانُوا قَلِيلًا مِنْ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ } گويا أبوهريره و بخاري نميدانستند كه زمين كروي است و هميشه قسمتي از زمين، ثلث آخر شب است، پس آيا خداوند هميشه روي زمين است؟ پس چه زماني (به قول علماي اهل سنت) روي عرش خود مي نشيند؟
خداخیرت بدهد که حرف حق میزنی ادم بهشتی خیلی سخنرانی این اقارو گوش کردم خیلی ادم روشن فکر هست با گفته های این ادم خیلی لذت بخش است واگرنه من خودم شیعه هستم دوست دارم سخنرانی هایشان را
سلام احترام من یک شیعه هستم در کامنت نمیتانم زیاد بگم فقت جواب مهر را میدهم پیامبر زمان سجده پیشانی شان را کجا میگزاشتن کجا نماز میخاندن تحقیق کنین پیامبر روی زمین خاکی نماز میخاندن چون خاک پاک مشکل نداره سجده کنم رویش دومن جای نماز از نخ جور میشه و نخ از موی حیوانات جور میشه و روی موی حیوانات سجده کردن نماز قبول نمیشه ماه مهر فقت بخاطر این میگزاریم تا سجده به جای پاک کنیم و روی مهر که سجده میکنیم باید کسیف نشود و اگر کسیف شود هیج وقت پیشانی مان را رویش نمیگزاریم و میشه یک خاک مردار ماه فقت به دلیل این که روی پوست حیوان سجده نکنیم مهر خاکی میگزاریم امید وار هستم به جواب خود رسیده باشین و بعدن مه متمین هستم شماه سنی ها هم مهر میگزارین چون بار ها از ماه خیلی چیز ها راتقلید کردین و از این بعد هم تغلید میکنید چون مزهب که کامل نباشه آخرش امین میشه که تغلید کرده برن اگر همین قسم به تغلید ادامه بتن شما هم اسم مزحب تانه شیعه میگزارین
@@jawadyousefi3892روایاتی است که نبی گرامی اسلام صراحت بر «ترب» دارند؛ یعنی «و اجعل جبینک علی التراب» یا «و اجعل وجهک علی التراب»! این نشانگر این است که تراب ویژگی دارد که پیغمبر اکرم میفرماید: «ترب وجهک». ششمین نکته این است که «عیاض بن عبدالله قرشی» میگوید: «رَأَی النبی رَجُلاً یسْجُدُ علی کوْرِ الْعِمَامَةِ» حضرت مشاهده کرد که مردی بر گوشه عمامه خود سجده میکند. «عَمَامَةِ» غلط است و «عِمَامَةِ» صحیح است، «عَمَامَةِ» فتحه و تشدید ندارد. «فَأَوْمَأَ بیده أَنْ أرفع عِمَامَتَک فَأَوْمَأَ إلَی جَبْهَتِهِ» حضرت با دست خود اشاره کرد و فرمود: عمامه خود را بردار و پیشانی خود را روی خاک بگذار. سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2491 در روایت بعد وارد شده است: «أن ابن عمر کان إذا سجد وعلیه العمامة یرفعها حتی یضع جبهته بالأرض» زمانی که عبدالله بن عمر سجده میکرد، عمامه خود را کنار میزد تا صورتش کاملاً با زمین تماس داشته باشد. سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2493 بنابراین معلوم میشود که عمامه و لباس جزو ارض نیست. زمانی که لباس جزو ارض نمیشود، فرش هم جزو ارض محسوب نمیشود. این روایت همچنین در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد دوم صفحه 57 وارد شده است. جالب اینجاست که پسر «ابن عباس» به نام «علی بن عبدالله بن عباس» که یکی از فقهای مدینه است، یکی از غلامان خود را به مکه فرستاد و به او گفت: «أَنْ أَرْسِلْ إلی بِلَوْحٍ من الْمَرْوَةِ أَسْجُدُ علیه» سنگی از کوه مروه برای من بفرست تا روی آن سنگ سجده کنم. الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 1، ص 246، ح 2834 «مسروق اجدع» یکی از فقهای تابعین و بزرگان اهل سنت است که از ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت امیرالمؤمنین و «عبدالله بن مسعود» روایت نقل کرده است. او میگوید: «کان مسروق إذا خرج یخرج بلبنة یسجد علیها فی السفینة» الطبقات الکبری، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری، دار النشر: دار صادر - بیروت -، ج 6، ص 79، باب الطبقة الأولی من أهل الکوفة بعد أصحاب رسول الله یا: «ان مَسْرُوقًا کان إذَا سَافَرَ حَمَلَ معه فی السَّفِینَةِ لَبِنَةً یسْجُدُ علیها» زمانی که مسروق میخواست به مسافرت دریایی برود، خشتی از خاک مدینه درست میکرد تا برآن سجده کند. الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 2، ص 72، ح 6603 این خشت همانند مُهرهایی بود که ما درست میکنیم. در زمان سابق دیگر مُهر نمیگفتند و «لَبِنَةً» میگفتند. «لَبِنَةً» خشت دو کیلویی یا سه کیلویی نبود، زیرا «حَمَلَ» به این معناست که آن را در جیب خود میگذاشت. او خشت کوچکی شبیه به مُهر ما درست میکرد و «یسْجُدُ علیها». درست است که این قضیه مربوط به سفر دریایی است، اما نشانگر این است که بعضی از تابعین یا صحابه مقید بودند که در سفر دریایی به خاک مدینه سجده کنند. مشخص است که خاک مدینه موضوعیتی داشت یا سجده کردن روی این خاک و این خشت موضوعیتی داشته است. اگر واقعاً جایز بود انسان روی کشتی سجده کند، او این کار را انجام نمیداد. معمولاً کشتی را مومیایی میکردند و چوب نبود. زمان قدیم چوب را کاملاً سه یا چهار سانت مومیایی میکردند تا آب به آن نفوذ نکند. این شخص تشخیص میدهد زمانی که به مسافرت میرود، بر لباس خود سجده نکند یا بر زمین کشتی سجده نکند. او چیزی همانند خشت با خود میبرد و بر روی این خشت سجده میکرد. این روایت همچنین در کتاب «مصنف عبدالرزاق» جلد دوم 583 و کتاب «الطبقات الکبری» اثر «ابن سعد» جلد ششم صفحه 53 وارد شده است. ما هفت دسته روایات داریم مبنی بر اینکه سجده بر حجر، حصیر، خمره، تراب، ممانعت از کور عمامه، سنگ مروه و گِل مدینه وارد شده است. اینکه یک روایت هم نداریم که آقایان روی فرش سجده کرده باشند. خمره را آوردیم که جانمازی درست میکردند. اگر واقعاً قرار بود سجده بر لباس یا سجده بر عمامه جایز بود، باید در روایات به آن اشاره میشد. در زمان سابق هم چنین نبود که دائماً حصیر باشد. در آن زمان هم فرشها و گلیمهای دستبافت موجود بود و تنها متعلق به قرن ما نیست. امروزه رنگ و روغن فرشها بیشتر شده است، اما در زمان سابق رنگ و روغن آن کمتر بود. فرشهایی همانند فرشهای دیباج که از روم و شام و دیگر بلاد به مدینه میآوردند، کاملاً گویای این امر است. نمدها که از پشم شتر است، در همان زمان هم موجود بود. اگر چنین بود، باید در روایات حداقل یک مورد میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان سجده کردهاند. در آن زمان پوستها فرش رسمی بود و معمولاً به عنوان فرش زیر پای خود از آن استفاده میکردند. در این صورت باید در روایت میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان یا یک فرش سجده یا گلیم یا لباس کرد. در روایت وارد شده بود که ما ریگها را سرد میکردیم، برای اینکه روی آن سجده کنیم. علاوه بر این در روایت وارد شده است «تَرِّبْ وَجْهَک» و کاملاً مشخص است که موضوعیتی دارد. از دیدگاه شارع مقدس تماس «جَبْهَتِهِ» با «تراب» حساسیت و موضوعیتی داشته است. بنابراین این مسائل وجود دارد. ما در جای خود بیان خواهیم کرد که در موارد ضروری میتوان بر لباس سجده کرد یا خیر. در این زمینه روایاتی در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است که برای تفصیل آن میماند. بنابراین تا الآن ما یک روایت خواندیم: «وَجُعِلَتْ لی الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا»
@@jawadyousefi3892 راوی میگوید: من منزل «أم سلمه» بودم که برادرزادهاش به آنجا آمد و میخواست نماز بخواند. «فلما سَجَدَ نَفَخَ التُّرَابَ» زمانی که سجده میکرد، خاک را پود میکرد. «فقالت له أُمُّ سَلَمَةَ ابن أخی لاَ تَنْفُخْ» سپس أم سلمه گفت: برادرزاده من! خاک را فوت نکن. «فإنی سمعت رَسُولَ اللَّهِ یقول لِغُلاَمٍ له یقَالُ له یسَارٌ وَنَفَخَ تَرِّبْ وَجْهَک لِلَّهِ» زیرا شنیدم که رسول الله غلامی به نام یسار داشت که موقع سجده کردن فوت میکرد تا پیشانیاش خاکی نشود. حضرت به او میفرمود: صورتت را برای خدا روی خاک بگذار. مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر، ج 6، ص 301، ح 26614 کلمه «تَرِّبْ» در اینجا کاملاً مشخص است. روایت دیگر هم از «أم سلمه» نقل شده است که میگوید: «فإنی سمعت رسول الله یقول لعبد لنا أسود أی رباح ترب وجهک» شنیدم که رسول الله به بنده سیاهی فرمود: ای رباح! صورتت را روی خاک بگذار. «حاکم نیشابوری» در مورد سند روایت میگوید: «هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه» المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 1، ص 404، ح 1001
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
هرکس حق دارد تحقیق کند, هرکس حق دارد بپرسد, مثلاً من سوالی دارم کسی است علمی جواب دهد؟ در تبلیغ امر آیه ابلاغ بیشتر از ۱۲۰ هزار زن و مرد بود, و امر از جانب الله اجرا توسط رسول الله, در سقیفه چطور؟ و از جانب کی بود؟ جواب بده.!!! و اهل سقیفه سواد قرآنی داشتند یا نه؟؟؟
تو میگی مهرت رو با خودت بیار من نمیگم مهر نزار اگه خودش فهمید نمیزاره .محمد ص سر به خاک پاک سجده میکرد و من که پیرو محمد ص هستم باید سر به خاک پاک بگذارم ونه مثل شما روی موکت و فرش و غیره.دو دقیقه حرف زدی تو این کلیپ داری میگی تو اشتباه میکنی کار من درسته.
3ـ حاکم نیشابورى از دو طریق صحیح نزد شیخین (بخارى و مسلم) نقل مى کند که گفت: «هنگامى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع بازگشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد زیر درختها جمع شوند، سپس فرمود: به زودى خدایم مرا دعوت مى کند و من اجابت خواهم کرد و همانا میان شما دو چیز گرانبها قرار داده ام که یکى از دیگرى بزرگتر است: کتاب خدا و عترتم، پس ببینید چگونه پس از من با آنها رفتار خواهید کرد، و همانا این دو هرگز از هم جدا نمى شوند با اینکه در خوض بر من وارد شوند. آنگاه فرمود، خداى عزوجل مولاى من و من مولاى هر مؤمنم، سپس دست على را گرفت و فرمود: هر که من مولاى اویم، پس این على مولاى اوست، خداوندا! دوست بدار هر که ولایتش را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن باشد».(3) 4ـ همچنین این روایت را مسلم در صحیحش با سندى که به زید بن ارقم منتهى مى شود آورده ولى خلاصه اش کرده است. مى گوید: «روزى در کنار آبى که آن را «خم» مى نامند و بین مکه و مدینه واقع است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در میان ما به سخنرانى ایستاد وپس از حمد و ثناى الهى و پند ونصیحت فرمود: اما بعد، هان اى مردم! من انسانى مانند شمایم، بزودى فرستاده خدا خواهد آمد و من اجابت خواهم کرد و همانا در میان شما دو چیز گرانبها و سنگین مى گذارم، نخست کتاب خدا است که در آن نور و هدایت است، پس کتاب خدا را برگیرید و به آن تمسک جوئید و بسیار درباره کتاب خدا سفارش و تشویق کرد، سپس فرمود: و اهل بیتم، شما را به خدا اهل بیتم را فراموش نکنید؛ شما را به خدا اهل بیتم را به فراموشى نسپارید; شما را به خدا اهل بیتم را از یاد نبرید...».(4) 5ـ امام احمد از طریق براء بن عازب به دو سند نقل کرده که گفت: «با رسول خدا(صلى الله علیه وآله)بودیم که در غدیر خم فرود آمدیم. وقت نماز شد و همه با هم به نماز ایستادیم، براى پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرشى زیر دو درخت انداختند، آنگاه حضرت نماز ظهر را خواند و دست در دست علىّ گذاشت و فرمود: آیا نمى دانید که من برتر از مؤمنین به جانهاى آنها هستم؟ گفتند: آرى! حضرت فرمود: آیا نمى دانید که من از هر مؤمنى به خویشتن خویش سزاوارترم؟ گفتند: آرى! پس دست علىّ را گرفت و گفت: هر که من مولاى اویم، پس علىّ مولاى او است؛ خداوندا! دوست بدار هر که ولایتش را بپذیرد و دشمن بدار هر که با او دشمنى کند. بارء گوید: پس از آن، عمر نزد على(علیه السلام)آمد و گفت: خوشا به حال تو اى فرزند ابوطالب، اینک مولاى هر مؤمن و مؤمنه اى گردیده اى».(5) (1). مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 372. (2). الخصائى نسائى، ص 150. (3). مستدرک حاکم، ج 3، ص 109. (4). صحیح مسلم، ج 4، ص 1873، همچنین این روایت را امام احمد و ترمذى و ابن عساکر نیز نقل کرده اند. (5). مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 281، کنزالعمال، ج 13، ص 133، فضائل الخمسه من الصحاح سته، ج 1، ص 350.
شیخ توخودمیدانی حق وحقیقت درکدام میزان نهاده شده امامتاسفانه تعصبی که ازجاهلییت دوربه شمابه ارث مانع ازرویت حق وحقانییت توسط شما شده است مذهبی که دران معاویه وعلیراکنارهم قرارمیدهد وحتی علی راپایین ترقرارمیدهدوحسین ویزیدرابایک چوب میراندوغدیررازیرپامیگذارباانکه اصل ونصب خلیفه اول ودوم وسوم راخوب میشناسدچگونه میتوان حرف حسابراازچنین شیخی پذیرفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توحید در کتب اهل سنت حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ وَأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْأَغَرِّ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ يَنْزِلُ رَبُّنَا تَبَارَكَ وَتَعَالَى كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الْآخِرُ يَقُولُ مَنْ يَدْعُونِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ ابوهریره از رسول خدا نقل میکند که :درثلث آخر هر شب خداوند به آسمان پایین فرود می آید و میگوید کیست که مرا بخواند تا خواسته ی او را بر آورم؟کیست که حاجت خود را از من بخواهد تا آن چه را که میخواهد بدهم ؟کیست که طلب آمرزش کند تا او را بیامرزم؟ آدرس دقیق: صحیح بخاری كِتَاب الْجُمُعَةِ بَاب الدُّعَاءِ فِي الصَّلَاةِ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ { كَانُوا قَلِيلًا مِنْ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ } گويا أبوهريره و بخاري نميدانستند كه زمين كروي است و هميشه قسمتي از زمين، ثلث آخر شب است، پس آيا خداوند هميشه روي زمين است؟ پس چه زماني (به قول علماي اهل سنت) روي عرش خود مي نشيند؟
قال رسول الله (صلى الله عليه وسلم) رأيت ربي في صورة شاب أمرد له وفرة جعد قطط في روضة خضراء» ابن عباس می گوید: پیامبرفرمود: پروردگارم را به صورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت. و موی سرش هم مجعد و فرفری بود. بیان تلبیس الجهمیه، ابن تیمیه، ج7 ص 290؛ المحقق: مجموعة من المحققين، الناشر: مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، الطبعة: الأولى، 1426ه إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار» خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود. تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311؛ دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1404، الطبعة: الثالثة
خدای کتب اهل سنت با قران یکی نیست.شما اصلا توحید ندارید خدایی رو بررگان شما قبول دارند به جسم و قابله دیده شدنه که با ایات قران مخالفه طبق قران لاتدرکه الابصار .
آقای پردل عزیز دمت گرم ولی خداییش شما کتابای خودتونو مطالعه نمیکنین؟؟@!قرآن نمیخونین آیه ولایتو ترو ب همون قرآن سوگند ب رسول الله سوگند به همون اهل بیت ب صحابه برحق پیامبر سوگند نخوندین آیه ولایت با اسناد صحیح خودتون مطاقبت نکردین .. خداییش اگه همین آیه یا بقیه آیه ها راجعب جانشینی ابابکر بود یا مشابه این روایات تو کتابای تشیع بود چیکا میکردین مگه سوره جمعه کسایی ک میخوانند و لج بازی میکنن عمل نمیکنن مثال دراز گوشی ک کتاب حمل میکنه نزده؟؟
کاری ک اشتباه نیست نیست دیگه .. کی میخواد و چرا میخواد پی ببره شیعه ک کارش درست نی ک برخاک سجده میکنه.. حالاروایت هس ک حضرت رسول بر خاک یا مهر سجده میکردن تو اسناد شیعه وسنی.ولی کتابای شیعه ک هیچ کجای کتابای شما اومده ک موقع نماز دست بسته نماز بخونین.. اینو کی میخواین بفهمین؟؟
دست بستن ب معنای احترام همان طور در مقابل حرم امام رضا دست بستن ایستادن خودم بارها دیدم خامنه ای همین کار کرده اگر کسی برای احترام دست بسته باشد اشکال نداره تو ایمانت و اعمالت خوب باشه بقیه ول کن
@@khosravi2050 خیلی اعمال دیگه هم نمازو قشنگتر موجب احترام بیشتر میشه. نباید به اعمال واجب هی اضافه کنیم یا کم کنیم .. من دیدم بعضی کسانی هستن نمازو فارسی ولی معناش همون نماز بزبان عربی فصیح میشه میخونن یعنی فارسی فصیح ب جای عربی فصیح ما بهتره همون راه رسم رسولالله سنتهای رسولالله دراعمال واجب انجام بدهیم . بهتره از اینه ک هرکی هر جور تصمیم داره اعمال انجام بده. خود رسولالله اگه اینطور بود ترجیح میدادن دست بسته احترامش بیشتره.. اگه مسلمونا اهل بیت رسولالله کنار نمیزدن اونا نمیذاشتن دین ب اینجاها بکشه..
@@حسینخزیمه-و6م هر کس با اعمال خودش خوبی و بدی هردو جای خاصی دارند برای خودشان خیلی چیزها هستن در سنت رسول خدا فقط نماز نیست متاسفانه حتی آخوندها هم انجام نمیدهند پنهان کردن ب نفع خودشان
@@khosravi2050محمد بن عمر و ابن عطا روايت كرده اند ابو حميد ساعدي از ده نفر از اصحاب رسول خدا شنيد كه يكي از اين ده نفر ابوقتاده است پس ابو حميد مي گويد من داناترين شما به نماز رسول خدا هستم به او گفتند : نماز را عرضه كن پس گفت : رسول خدا زماني كه به نماز مي ايستاد دو دوست خود را بالا مي برد تا موازي دو گوشش قرار مي گرفت سپس تكبير مي گفت تا اينكه هر عضو بدنش در جاي خود قرار مي گرفت سپس حمد و سوره را قرائت مي كرد سپس تكبير مي گفت سپس دو دستش را تا گوشش بال مي آورد سپس به ركوع مي رفت و دو كف دست خود را بر زانو مي گذاشت سپس آرام مي گرفت نه سرش را بالا مي آورد و نه زياد پايين مي انداخت و مي گفت خدا سخن كسي كه او را مدح كند شنيد سپس دو دستش را بالا بر تا كنار گوشش قرار گرفت سپس گفت : الله اكبر و سپس خود را به زمين انداخت و دو كف دست خود را كنار خود گذاشت سپس سر بلند كرد و بر پاي چپ نشست و انگشتان دو پايش را موقع سجده باز كرد و سجده كرد و سپس الله اكبر گفت و بلند شد و بر پاي چپ نشست تا همه اندامش آرام گرفت سپس در سجده بعد همين كار را كرد .... همه گفتند : راست گفتي رسول خدا اينچنين نماز مي خواند . امام مالك در الموطا و ابوداود آن را نقل كرده اند و ترمذي درباره آن گفته است: حديث حسن صحيح سنن ابن ماجة ، ج 1، ص 280 ، سنن أبي داود، ج 1، ص 170 كتاب الصلاه باب استفتاح الصلاه ، سنن الترمذي، ج 1، ص 188 باب ما جا في وصف الصلاه ، مسند أحمد ج 5، ص 424، سنن الدارمي ، ج 1، ص 314 كتاب الصلاة باب صفة صلاة رسول الله ، السنن الكبري للبيهقي، ج 2، ص 72 ، عمدة القاري، ج 6، ص 104 ' صحيح ابن حبان ج 5 ص 196... بخاري آن را به طور مختصر نقل كرده است. صحيح البخاري ، ج 1، ص 201، كتاب الصلاة ، باب سنّة الجلوس في التشهد.
آخیش دلم گرفته یک کم قرآن بخوانم دلم باز بشه 😊 سوره توبه آیه ۵ : پس چون ماههای حرام به سر آمد ، آنگاهمشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید 🧐. سوره انفال آیه ۱۲ : در دلهای کافران بیم خواهم افکند ، بر گردنهایشان بزنید و انگشتهایشان را قطع کنید🤔 . سوره نسا آیه ۸۹ : اگر سرباز زدند ، در هر جا که آنها را بیابید، بگیرید و بکشید و هیچ یک از آنها را به دوستی و یاری برمگزینید🤨 . سوره توبه آیه ۲۹ : کسانی را که از اهل کتاب به خدا و روزقیامت ایماننمی آورند ، و چیزهایی را که خدا و پیغمبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دینحق را نمیپذیرند ، بکشید ، تا آنگاه که به دست خود در عین مذمت و خواری جزیه ( جریمه ) بدهند😮 . سوره محمد آیه ۴ : پس چون با كسانى كه كفر ورزيده اند برخورد كنيد گردنهایشان را بزنيد تا چون آنان را در كشتار از پاى درآورديد پس اسيران را استوار در بند كشيد سپس يا بر آنان منت نهيد و آزادشان كنيد و يا فديه و عوض از ايشان بگيريد، تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است دستور خدا و اگر خدا مى خواست از ايشان انتقام مى كشيد ولى فرمان پيكار داد تا برخى از شما را به وسيله برخى ديگر بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده اند هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند 😭. سوره توبه آیه ۱۲۳ : ای کسانیکه ایمان آورده اید ، کافرانی که نزد شمایند را بکشید تا در شما درشتی و شدت را بیابند ،. و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است😳 . سوره احزاب آیه ۶۱ : اینان لعنت شدگانند ، هر جا یافته شوند باید دستگیر شوند و به سختی کشته شوند 🤕. سوره مائده آیه ۳۳ : سزای کسانیکه با خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میکوشند جز ایننیست که کشته شوند و یا بر دار آویخته گردند ، یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود . یا از آن سرزمین تبعید شوند ، این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگخواهند داشت😵💫 . سوره نسا آیه ۲۴ : و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شدهاید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهرهمند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.🥹 سوره نسا آیه ۳۴ : و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد نخست پندشان دهيد، بعد در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و چنانچه تأثير نكرد آنان را بزنید🏃🏃 . تولوخدااا منو نکشید ، من غلط کردم خواستم دلم باز بشه . من فقط عربی بلد نبودم فارسی خوندم وگرنه نمیفهمیدم چی میگه ، دلم باز میشد ،تولوخداااا پولشو میدم بابا. ای بابا هر چه داشتم دیروز بنزین زدم چون شنیده بودم دیگه بنزین گیر نمیاد . نههههه . کمممممک . بخدا دیگه قرآننمیخونم غلط کردم منو نکشید من گناه دارم😭😭😭😭 تا اسلام و قرآن کفن نشود این وطن وطن نشود .
@@raz.4658 سوره توبه آیه ۵) پس چون ماههاى حرام سپرى شود، مشركان را هر جا يافتيد بكشيد و دستگير كنيد و در محاصره قرار دهيد و در همه جا به كمين آنان بنشينيد. پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، راهشان را باز كنيد و آزادشان بگذاريد كه همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است. سوره توبه آیه ۴) مگر آن گروه از مشركان كه با ايشان پيمان بستهايد و در پيمان خود كاستى نياوردهاند و با هيچ كس بر ضد شما همدست نشدهاند. با اينان به پيمان خويش تا پايان مدتش وفا كنيد، زيرا خدا پرهيزگاران را دوست دارد.. باید بگم آیه ۵ سوره توبه شامل همه مشرکان نمی شود.. آیه فقط شامل آن مشرکانی که به عهد خود وفا نکردن و با دشمن همدست شدن میشود. حال دانستی که آیه ۵ سوره توبه فقط برای یک گروهی مشخص بود نه برای همه مشرکان.. .................................................... .................................................... سوره انفال آیه ۱۲) آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان وحى مىكرد كه من با شما هستم، پس كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابتقدم بداريد. به زودى در دل كافران وحشت خواهم افكند. پس، فراز گردنها را بزنيد، و همه سرانگشتانشان را قطع كنيد. گردن شان را بزنید انگشتان شان را قطع کنید🤔 منظورت از جنگ بدر است؟ همان جنگی که هم تعداد مسلمانان کمتر از مشرکان بود و حتی حضرت محمد (ص) قبل از شروع جنگ پشنهاد صلح کرده بود؟ ولی ابو جهل قبول نکرد؟ باز هم آیه ۱۲ سوره انفال به انسان های عادی نازل نشده بود به آن مشرکانی نازل شده بود که در جنگ بدر اشتراک کرده بودن.. و از روی غرور حتی پشنهاد صلح را هم رد کردن.. چون تعداد شان زیادتر بود فکر کرده بودن پیروز میشوند .................................................... ................................................... سوره نساء آیه ۸۹) کافران آرزو کنند که شما هم به مانند آنها کافر شوید تا همه برابر (در کفر) باشید. پس از آنان تا در راه خدا هجرت نکنند دوست نگیرید، و اگر سر باز زدند آنها را در هر کجا یافتید به قتل رسانید و از آنها یاور و دوستی نباید اختیار کنید. سوره نساء آیه ۹٠) مگر كسانى كه با گروهى كه ميان شما و ميان آنان پيمانى است، پيوند داشته باشند، يا نزد شما بيايند در حالى كه سينه آنان از جنگيدن با شما يا جنگيدن با قوم خود، به تنگ آمده باشد. و اگر خدا مىخواست، قطعاً آنان را بر شما مسلط مىكرد و حتماً با شما مىجنگيدند. پس اگر از شما كنارهگيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند، دیگر خدا براى شما راهى براى تجاوز بر آنان قرار نداده است. به نظر من اگه فقط یک آیه بعد از آیات را بخوانی خوب میشه.. .................................................... ................................................... سوره توبه آیه ۲۹) با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند، و آنچه را خدا و پیامبرش حرام کرده اند، حرام نمی شمارند، و دین حق را نمی پذیرند، بجنگید تا با دست خود در حالی که متواضع و فروتن اند، جزیه بپردازند. در کامنتت نوشته بودی: من فقط عربی بلد نبودم... فکر کردم شاید دروغ بگی اما راست گفته بودی😅 در عربی فکر کنم فرقی بین: وَٱقْتُلُوهُمْ: و بکشید وَقَـٰتِلُوا۟: و بجنگید ولی از آنجایی که چیزی از عربی نمی دانی در هر آیه یک (قتل) اضافه کردی🤦♂️ و اهل کتابی که در سرزمین اسلامی زندگی می کردن باید جزیه پرداخت می کردن چی به رضا چی به زور همانطور که مردم امروز در آمریکا باید تکس پرداخت کنند.. تصور کن من در آمریکا زندگی می کنم از غذا آنجا بهرمند میشوم و در آمریکا در امنیت به سر می برم ولی مالیات پرداخت نمی کنم😅 به زور ازم مالیات خواهند گرفت گل پسر و معنی آیه: در عین مذمت و خواری نبود معنی آیه: در حالی که متواضع و فروتنند بود... .................................................... ................................................... همه سوال هایت جواب داره اما فکر می کنم همین قدر کافی باشه.. در آخر برات میگم همه آیات که نوشتی (کاپی پیست کردی) در یکی شان هم به قتل یا به جنگ کردن با انسان عادی (مشرک یا کافر بی گناه) امر نشده... تو باید زیاد نادان باشی که بگویی اگه کسی حمله هم کرد نباید با آن جنگید یا کسی که قصد کشتنت را دارد نباید آن را کشت (دفاع شخصی) و میشه بگی دین تو چیست خداناباوری؟
آقای پردل دنیا فانی است به یک صد بیست چهار هزار پیامبر (ع) بخصوص خاتم انبیا سرور پیامبران پیامبر دین مبین اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) واهل بیت اش وفا نکرد ما تو هیچ بگویم که وفا نمی کند باید از این دنیا فانی بروید بهتر است حقیقت خبر داری به مردم اهل سنت محترم راه حقیقت بگویی که راه حضرت علی (ع) است که همان راه شیعه می باشد راه جنت از خودت کنی
درود بر جناب شیخ پردلی خداحفظتان کند
ای کاش همه علما ها مثل شما میبود چی شیعه وچی سنی .من خودم شیعه هستم.ولی بخدا وقتی سخنرانی استاد بزرگوارم میشنوم از گوش کردن لذت میبرم.فقط فقط از علما استاد محمد صالح پردل.دوست دارم
با سلام به برادر عزیز شیخ
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
علی مع الحق و الحق مع العلی (صلوات الله علیه)
هر شخصی در انتخاب آزاد است
ای کاش همه علما مثل شیخ محمد صالح پردل میبود
کافی است انسان باشیم و مسلمان باشیم
و به همدیگر احترام قایل باشیم
نه خیر شیعه و مسلمان واقعی بودن مهمه
گوه تو اون دین کذاییتون@@Iran1350
انا مسلم سني ولكن اقولها شهادة حق من يدعون أنهم آهل السنة والجماعة لا ينصرون دين الله بلا مطبعين وخونة بينما الشيعة الذين ينصرون دين الله وهم سيحررون في آخر الزمان المسجد الاقصى ثلاث الحرمين الشريفيين وسيحررون مكة المكرمة والمدينة المنورة من الانجاس آل سعود عملاء اليهود 🇮🇷🇵🇸@@Iran1350
ما شاالله❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@@Iran1350
درود به شما استاد دین بزرگ👌🙏🏼👏🏼👏🏼
درود بر شرفت مرد بزرگ من شیعه هستم وبا دیدن این کلیپ دوستت دارم اجرت با خداوند بزرگ ووالا مرتبه
ممنون شيخ
عالی بود ❤️
وقعا شیعه بودن نعمتیه ❤
واقعا انسانیت بودن عشق
شیعه همه چیزم
شیعه نعمت نیست
انسان بودن نعمت
خیلی ها پیرو پیامبر بودن اما بوی از انسانیت نداشتن
تو اینو میگی .اگه اینطور باشه اوسکل ۹۰ درصد سنی و ۱۰ درصد در جهان شیعه فکر کن حق با کیه .
پس شعر نگو بگو مسلمان بودن نعمتیه
@@miladderakhshani1810 خیلی از افراد مسلمان هستن اما بویی از ادب و گفتار کلام از پیامبر به عرص نبردن و فقط مسلمان بودن را به یدک کشیدن
من شیعه هستم ولی اعتقادی به این اختلافات بیخود شیعه وسنی ندارم همین که مسلمانم کافی است همین که قرآن میخونم برام کافی هست . من حقیقتش حضرت علی خیلی دوست دارم و عاشقش هستم اما هرگز به حضرت عمر و ابوبکر و عثمان و ام المومنین عائشه توهین کردم و نه اجازه میدم کسی توهین کند.توهین به بزرگان اهل سنت توهین به امام جعفر صادق هست و هر شیعه که حضرت جعفر دوست داره به بزرگان اهل سنت توهین نمی کنه
همه مسلمانیم ❤❤
همه مسلمان همین که قرام و الله و حضرت محمد را قبول داریم
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
@@miladderakhshani1810. طبراني از زيد بن أرقم :
4986 حدثنا عَلِيُّ بن عبد الْعَزِيزِ ثنا أبو نُعَيْمٍ ثنا كَامِلُ أبو الْعَلاءِ قال سمعت حَبِيبَ بن أبي ثَابِتٍ يحدث عن يحيى بن جَعْدَةَ عن زَيْدِ بن أَرْقَمَ قال خَرَجْنَا مع رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم حتى انْتَهَيْنَا إلى غَدِيرِ خُمٍّ أَمَرَ بِدُوحٍ فَكُسِحَ في يَوْمٍ ما أتى عَلَيْنَا يَوْمٌ كان أَشَدَّ حُرًّا منه فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عليه وقال يا أَيُّهَا الناس إنه لم يُبْعَثْ نَبِيٌّ قَطُّ إِلا عَاشَ نِصْفَ ما عَاشَ الذي كان قَبْلَهُ وَإِنِّي أُوشَكُ أَنْ أُدْعَى فَأُجِيبَ وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ما لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ كِتَابَ اللَّهِ ثُمَّ قام وَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ رضي اللَّهُ عنه فقال يا أَيُّهَا الناس من أَوْلَى بِكُمْ من أَنْفُسِكُمْ قالوا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قال من كنت مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ .
يحيي بن جعده از زيد بن ارقم روايت كرده است كه همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به راه خويش ادامه مىداديم تا به غدير خم رسيديم . در آن جا درختى بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به آن درخت اشاره كرد و اصحاب زير آن درخت را تميز و مرتب ساختند و آن روز به اندازهاى هوا گرم بود كه ما روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز نديده بوديم .
در آنجا بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه پرداخت . پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم فرمود : هيچ پيغمبرى مبعوث نمىشود مگر آنكه نيمى از مقدار زندگى پيغمبر پيشين خود را عهدهدار مىشود ؛ طولى نمىكشد ، دعوت الهى را اجابت مىكنم و دو اثر گران بار (يا گرانبها) در ميان شما به جاى مىگذارم كه اگر از خواسته و رويه آنان پيروى نماييد ، هرگز به گمراهى گرفتار نخواهيد شد: يكى كتاب خداست و ديگرى عترت من است .
سپس دست على عليه السّلام را به دست گرفت و خطاب به مردم گفت : اى مردم ! چه كسى از جان و مال شما ، از خود شما سزاوارتر است ؟ گفتند : خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داناتر و اُوليٰ تر به جان و مال است آنگاه فرمود :
«من كنت مولاه فعلىّ مولاه» .المعجم الكبير ، ج 5 ، ص 171 ، اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360 ، ناشر : مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حمدي بن عبدالمجيد السلفي
اینا از کتب اهل سنته اونا حق را قبول نمیکنند ولی میدونن
چقدر زیبا بود
عالی بود من سنی هستم
سلام بر استاد پردل کاش ی کلمه هم می گفت اگر اهل سنت به این نتیجه رسید که در نماز باید مهر بزاره یا شیعه بشه کسی بهش گیر نده خیلی قشنگ صحبت می کنه ولی زیرکانه فقط سمت خودش
در خلافت اختلاف نظر داریم اما خدای مهربان ما و قرآن کریم و پیامبر ما یکی است و اتفاق نظر داریم ❤
استاد عزیز شمارو هم از صمیم قلب دوست داریم❤❤❤
من خودم شیعه هستم و حرفاتون کاملا درسته ❤❤
خداوند خیر تان بدهد. من شیعه هستم.
سلام براستاد دلها آرامش قلبها وبنده نوید نزدیکتر به خدا سپاس من شیعه هستم اجرکم عند الله
ما برادریم چه سنی چه شیعه زنده باد اسلام ❤❤
خداوند ج ❤❤❤
به استاد پردل و شما و همهٔ آدمای بیتبعیض خیر دهد
اللهم صلی علیٰ محمد و علیٰ آل محمد و علیٰ اصحاب محمد ❤
دقیق فرمودید
من هم سنی حنفی ام
ولی برادران شیعه ام را مانند سنیها دوست دارم
حتی بیشتر، برای آنکه محبت حضرت علی کرماللهوجهه ❤ داریم
در واقع...
فراتر از عشق حضرت علی...
برای انسانیت، برای حکمت، برای حقیقت
در واقع: تبعیض... از تکبر و خود.برتر.بینی سرچشمه میگیرد
مهم اینکه همه مسلمان هستیم و از یک خانواده ایم
ارادتمند هستم خیلی دوست دارم شما را از نزدیک ببینم
استعمال لفظ «شيعه» در قرآن و حديث
پرسش : آیا لفظ «شیعه» در قرآن و حدیث استعمال شده است؟
پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی: در قرآن کریم، «شیعه» به معناى پیرو پیامبران و شخصیت هاى بزرگ به کار رفته است. خداوند (در داستان موسى(علیه السلام)) مى فرماید: (آنکه از پیروان او بود، او را بر ضدّ آنکه از دشمنانش بود به فریادرسى خواست)؛ «فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ».(1)
نیز مى فرماید: (و از جمله پیروان او ابراهیم است که با قلبى سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد)؛ «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لاِبْراهِیمَ...»(2)
به معناى پراکندگى و تفرقه و اختلاف هم به کار رفته است : «مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً»(3)
هرگاه در معناى تبعیت به کار رود به بُعد مثبت و ایجابى معنى اشاره مى کند(4)، امّا وقتى در معناى تفرقه و پراکندگى به کار مى رود به معناى منفى اشاره دارد(5)
امّا در حدیث، بى شک از آنجا که پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرب اصیل است، این واژه را در معناى حقیقى آن (پیرو) به کار مى برد. وقتى آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»(6) نازل شد، حضرت در حال حیات خویش پیروان على(علیه السلام) را شیعه توصیف کرد. به نقل محدثان و مفسّران، در روایات متعددى آمده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) گروهى را که نسبت به على(علیه السلام) موالات و پیروى داشتند، خیر البریّه (بهترین انسان ها) نامید.
برخى از این احادیث چنین است:
1 . ابن مردویه از عایشه چنین نقل مى کند: گفتم یا رسول الله، چه کسانى نزد خدا گرامى ترین افرادند؟ فرمود : اى عایشه، مگر آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» را نمى خوانى؟(7)
2 . ابن عساکر از جابر بن عبدالله نقل مى کند : نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودیم که على(علیه السلام) آمد. پیامبر فرمود : سوگند به آنکه جانم در دست اوست، این و پیروانش در قیامت، رستگارند. و آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» نازل شد. از آن پس هرگاه على(علیه السلام) مى آمد، اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گفتند: «خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»؛ (بهترین انسان ها) آمد.(8)
3 . ابن عدى و ابن عساکر از ابو سعید روایت کرده اند که: «على(علیه السلام) خیر البریه است».(9)
4 . ابن عدى از ابن عباس نقل مى کند:
چون آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» نازل شد، پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: «خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»؛ (بهترین انسان) تو و پیروان تو در روز قیامت هستید، هم از خدا راضى هستید، هم او از شما راضى است.(10)
5 . ابن مردویه از على(علیه السلام) نقل مى کند که: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به من فرمود: آیا این سخن خدا را نشنیده اى که «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»؟ آنان، تو و پیروان تو هستید، وعدگاه من و شما کنار حوض است، آنگاه که امّت ها براى حسابرسى مى آیند، شما خوانده مى شوید.(11)(12)
پی نوشت: (1). سوره قصص، آیه 15.
(2). سوره صافات، آیات 83 ـ 84.
(3). سوره روم، آیه 32.
(4). مانند «فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ»، (سوره قصص ، سوره 15).
(5). مثل «أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً...»، (انعام : 65).
(6). سوره بینة، آیه 7.
(7). الدرّ المنثور، ج6، ص 589، «تفسیر آیه 7 سوره بینّه».
(8). همان، ج6، ص 589.
(9) همان.
(10). الدر المنثور، ج6، ص 589.
(11). همان.
(12). گردآوری از کتاب سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ، دارالحدیث، بهار 1386، ص 25.
البته بی شک کسی پیروی حضرت امام علی رضیاللهعنه کند خیر البریه است. ولي متاسفانه شما شیعیان ربطی به حضرت امام علی رضیاللهعنه ندارید
هر دو مذهب بروند مطالعه کنند ببینند کدام بر حق هستند تعصبات الکی را کنار بگذارند و اصرار نکنند با دلیل و برهان پیش بروند شاید نیاکان ما اشتباه در امری نمودند و کو کو رنه عمل نکنند
ای کاش شیخ پردل حرف حق میزد یک بار برای همیشه میگفت حق کدام است نمیشه دوتا راه آیا خدا برای پیامبر و دین خود جانشین انتخاب نکرده بود.تا اینگونه مسلمین گمراه نشن یا انتخاب کرده وبعضیا قبول نکردن بلاخره حق کدامه کدام مورد رضایت خداو پیامبره
برو تو اینترنت تحقیق کن بزن تو اینترنت جنایات شاه عباس صفوی و وقتی کامل دیدی متوجه میشی راه اصلی سمت خدا کدومه ؟
قدمت شیعه ۳۰۰ سال است که در دوران صفویه ظهور کرد
اما سنت پیامبر ۱۴۰۰ سال است که تا الان هم ادامه دارد که جانشین پیامبر حضرت علی ....
سنت حق است
اما شیعه برای آخوندا که وصل کردن به امام علی
و دارن به نفع خوشون پیش میبرن و احدافشون برسن
جواب پیامبر اکرم صلوات الله علیه به ما فرموده اند
علی مع الحق و الحق مع العلی،
هرکس به فرموده پیامبر احترام میگذارد و قبول دارد بفرمایید
@@alidabir1437 [1188]قَالَ رَسُولُ اللَّه لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
من یک شیعه افغانی هستم ای کاش یکی مثل شماشما داتیم قر بانت عالم بزرگ
وحدت در عین حفظ عقاید و احترام به همدیگه❤
ای شیخ عزیز ملاک قبولی علی(ع) است وبس چرا لقمه را دور سر خود تاب میدی هرکس روز غدیر را محترم بشمارد وحق امام معصومی همچون علی(ع) را پامال نکنه بر حق است ، ملاک قبولی علی(ع)واهل بیت اوست
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
غضب حضرت فاطمه سلام الله علیها نسبت به ابوبکر
403 - أَخْبَرْنَاهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الصَّفَّارُ، ثنا أَبُو إِسْمَاعِيلَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، ثنا أَبُو صَالِحٍ، حَدَّثَنِي اللَّيْثُ، حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ، قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ خَالِدُ بْنُ أَبِي عِمْرَانَ، قَالَ: حَدَّثَنِي نَافِعٌ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «§مَنْ خَرَجَ مِنَ الْجَمَاعَةِ قِيدَ شِبْرٍ، فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ حَتَّى يُرَاجِعَهُ» وَقَالَ: «مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامُ جَمَاعَةٍ، فَإِنَّ مَوْتَتَهُ مَوْتَةٌ جَاهِلِيَّةٌ» . «الْحَدِيثُ الرَّابِعُ فِيمَا يَدُلُّ عَلَى أَنَّ إِجْمَاعَ الْعُلَمَاءِ حَجَّةٌ» K403 - سكت عنه الذهبي في التلخيص
📝طبق این روایت هر کس بیعتی بر گردنش نباشد و امام خودرا نشناسند و از دنیا برود به مرگ جاهلی مرده.
نام کتاب : المستدرك على الصحيحين نویسنده : الحاكم، أبو عبد الله جلد : 1 صفحه : 203
المستدرك على الصحيحين
المؤلف: أبو عبد الله الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نُعيم بن الحكم الضبي الطهماني النيسابوري المعروف بابن البيع (المتوفى: 405هـ)
تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا
الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت
الطبعة: الأولى، 1411 - 1990
عدد الأجزاء: 4
[ترقيم الكتاب موافق للمطبوع، وهو ضمن خدمة التخريج]
غضب فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر از آفتاب روشن تر و غير قابل انكار است. بخاري در صحيح ترين كتاب اهل سنت از تداوم غضب و قهر فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر، سخن گفته است.
↙️حدثنا أبو الوليد حدثنا ابن عيينة عن عمر و ابن دينار عن ابن أبي مليكة عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّي فمن أغضبها أغضبني».
رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: فاطمه پاره تن من است؛ كسي كه او را به خشم در آورد مرا به خشم آورده است.
صحيح البخاري 4/210، (ص 710، حدیث 3714)، كتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليهوسلم . و4/219، (ص 717، ح 3767) كتاب فضائل الصحابة، ب 29 ـ باب مَنَاقِبُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ .
📌3624 - فَقَالَتْ: أَسَرَّ إِلَيَّ: «إِنَّ جِبْرِيلَ كَانَ يُعَارِضُنِي القُرْآنَ كُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً، وَإِنَّهُ عَارَضَنِي العَامَ مَرَّتَيْنِ، وَلاَ أُرَاهُ إِلَّا §حَضَرَ أَجَلِي، وَإِنَّكِ أَوَّلُ أَهْلِ بَيْتِي لَحَاقًا بِي». فَبَكَيْتُ، فَقَالَ: «أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ، أَوْ نِسَاءِ المُؤْمِنِينَ» فَضَحِكْتُ لِذَلِكَ کتاب : صحيح البخاري نویسنده : البخاري جلد : 4 صفحه : 203
با توجه به این که در صحیح بخاری آمده حضرت فاطمه سلام الله علیها بهشتی و سرور زنان بهشتی است ودر ان شکی نیست .
وی درباب فرض خمس مىنویسد: «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّیَتْ»(1)؛ (فاطمه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از ابوبکر خشمگین و از وى روى گردان شد و این ناراحتى ادامه داشت تا از دنیا رفت).صحیح بخاری، ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
و نیز در باب غزوة خیبر، مىگوید: «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبی بَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى تُوُفِّیَتْ»(2)؛ (فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و دیگر با وى سخن نگفت تا ازدنیا رفت).
در «باب قَوْلِ النبى (صلی الله علیه و آله) لا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ» مىنویسد: «فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى مَاتَتْ».(3)؛ (پس فاطمه از ابوبکر کناره گیرى کرد وبا وى سخن نگفت تا از دنیا رفت).
(2)صحیح بخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
(3). صحیح البخاری، ج 6، ص 2474، ح6346، کتاب الفرائض، بَاب قَوْلِ النبی (صلی الله علیه و آله) لا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
و طبق حدیث بخاری حضرت فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر روگردان شد تا از دنیا رفت .بعد از هجوم و حمله به خانه ان حضرت وبعد طبق حدیث صحیح که حضرت فاطمه س رو آزار دادن که آزار رسول است و به ابوبکر و عمر فرمورد نفرین میکنم شما را.
📌حالا وقتی حضرت فاطمه با ابوبکر بیعت نکرد باید بگویم ایشان نعوذ بالله در مرگ جاهلی از دنیا رفت ویا در بیعت با کسی بود ؟و سوال بعد اینکه وقتی او بهشتی و سید زنان بهشت است پس حتما امام خود را میشناخته ودر بیعت بوده وقتی با ابوبکر بیعت نکرد کسی جز امیرالمومنین علی ع میماند امیرالمومنین علی علیه که پیامبر ص دست اورا در غدیر بالا برد و به سرپرستی جامعه انتخاب کرد از جانب خدا .یا در حدیث منزلت اورا به عنوان خلیفه بعد از خود معرفی میکند
چه شیعه و چه سنی باهم مهربان باشیم❤🤍💚
انسانم ارزوست
با شیعیان
یا الله
سنی ها هیچوقت توهین به شیعه نمیکنند ولی این شیعه ها هستن که توهین میکنند خداوند انها را هدایت کند .❤❤
خداوند این ها را تباه کنه امین
سلام شبکه کلمه هست که به شیعه توهین میکند چراسنی پیدانمیشه توهین کند
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
سنی ها از عمر حرومزاده است
سلام بر همه آزادگان عالم
کسی که دنبال حق و حقیقت باشد با تحقیق و مطالعه و پژوهش در استاد تاریخی موثق و قابل اطمینان می تواند حقیقت را دریابد و اگر بر سر دو راهی قرار گیرد با توسل به رسول الله و درخواست عاجزانه از او بخواهد که راه درست را به او نشان دهد اما بایستی تعصبات جاهلانه را کنار بگذارد،یک راه آسونش قضیه فلسطین و غزه هستش ببینید کدوم طرفی هستید و در دفاع از مظلوم خود و دولتمردان شما چه قدمی برداشته اند.
الله اکبر
البته آقای شیخ پر دل خودش هم اختلاف انداز است بطور غیر صریح، اینکه میگوید شیعه ها مهر بگزارد تا زمانیکه پی ببرد نباید این مهر را گذاشت، با این جمله ای خود دارد یک سیگنال را به فکر انسانها ارسال میکند که این عمل شیعیان اشتباه است، انسانهای افراطی با دریافت همین سیگنال غیر مستقیم دنبال اختلاف را میگیرد نه تنها بقیه انسانها بلکه خودش به این اختلاف اندازی، گسترش میدهد مثلا با جملات زیبا حرف غیر واقعی.....ولی بطور غیر صریح خودی همین سخنرانی ایشان اختلاف بر انگیز است. و اگر واقعا راست میگوید که نباید اختلاف کرد چرا نگفت اگر سنی ها پی برد که باید این مهر را گذاشت برود آزادانه مهر بگزارد.
و اگر اهل تشیع مهر میگزارد در نماز چون دلیل دارد بدون دلیل این را نمی پزیرد، واز همه عزیزان خواهش مندم گول حرفهای به ظاهر شرینی این هارا نخورید البته این حرفا بی احترامی به کسی نیست ما به برادران اهل سنت خود احترام کامل داریم ولی ما ادله خود را در هر جای باشد ابراز میکنیم . والسلام علیکم
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
شیعه و سنی وحدت دارندو با یکدیگر برادرند اما من با کتاب صحیح مسلم خواندم و شیعه شدم چون رسولالله عاشق علی است من هم عاشق علی هستم تمام
تو اشتباه کردی رسول الله عاشق علی نبود وتو بجایی این که حضرت محمد ص را قبول داشته باشی علی میگی پس تو شیعه کافر هستی
پیامبر روی خاک نماز میخواند ونه روی فرش راوی میگوید: من منزل «أم سلمه» بودم که برادرزادهاش به آنجا آمد و میخواست نماز بخواند.
«فلما سَجَدَ نَفَخَ التُّرَابَ»
زمانی که سجده میکرد، خاک را پود میکرد.
«فقالت له أُمُّ سَلَمَةَ ابن أخی لاَ تَنْفُخْ»
سپس أم سلمه گفت: برادرزاده من! خاک را فوت نکن.
«فإنی سمعت رَسُولَ اللَّهِ یقول لِغُلاَمٍ له یقَالُ له یسَارٌ وَنَفَخَ تَرِّبْ وَجْهَک لِلَّهِ»
زیرا شنیدم که رسول الله غلامی به نام یسار داشت که موقع سجده کردن فوت میکرد تا پیشانیاش خاکی نشود. حضرت به او میفرمود: صورتت را برای خدا روی خاک بگذار.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر، ج 6، ص 301، ح 26614
کلمه «تَرِّبْ» در اینجا کاملاً مشخص است. روایت دیگر هم از «أم سلمه» نقل شده است که میگوید:
«فإنی سمعت رسول الله یقول لعبد لنا أسود أی رباح ترب وجهک»
شنیدم که رسول الله به بنده سیاهی فرمود: ای رباح! صورتت را روی خاک بگذار.
«حاکم نیشابوری» در مورد سند روایت میگوید:
«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 1، ص 404، ح 1001
سلامعلیکم ❤ 🎉
سوال خوبیه، کدوم بر حق هستند ، حال ببینیم کدوم بر حق هستند ، بر حق کسی که خدا و رسولش او را بر حق بدانند (نه اینکه شخص در خیالات خودش خود را بر حق بداند ) اگر کسی میخواهد نظر رسول خدا ص را بداند کافی است به کتاب در المنثور جلد آخر تفسیر سوره بینه آیات اخر مراجعه کند و ببیند رسول خدا چه کسانی را در روز قیامت رستگار میداند
البته کسانی که نمیدانند بدانند که کتاب در المنثور جزو کتاب شیعیان نیست
از تو دوست عزیز میپرسم چه کسی محبوبتر از علی(ع)واولاد پاک او نزد پیامبر وخداست
این را بدانید ملاک سعادت ورستگاری پیروی از قرآن وپیامبر گرامی اسلام (ص) و مخصوصا"امام المتقین امیر المومنین علی (ع) واهل بیت پاک اوست
حدیث پیامبر است: که گفت علی مع الحق والحق مع العلی💐💐💐
ملاک اصلی رستگاری همه انسانها در چند چیزست ۱-پیروی از دستورات قرآن و رسوالله(ص) ۲- اعمال نیک وخداپسند و از همه مهمتر شیعه علی بودن ودوستی ومحبت اهل بیت پاک پیامبر(ص) در دل داشتن است البته این را نمیگم که محبت اهل بیت در دل داشته باشیم وگناه کنیم
روایاتی است که نبی گرامی اسلام صراحت بر «ترب» دارند؛ یعنی «و اجعل جبینک علی التراب» یا «و اجعل وجهک علی التراب»! این نشانگر این است که تراب ویژگی دارد که پیغمبر اکرم میفرماید: «ترب وجهک».
ششمین نکته این است که «عیاض بن عبدالله قرشی» میگوید:
«رَأَی النبی رَجُلاً یسْجُدُ علی کوْرِ الْعِمَامَةِ»
حضرت مشاهده کرد که مردی بر گوشه عمامه خود سجده میکند.
«عَمَامَةِ» غلط است و «عِمَامَةِ» صحیح است، «عَمَامَةِ» فتحه و تشدید ندارد.
«فَأَوْمَأَ بیده أَنْ أرفع عِمَامَتَک فَأَوْمَأَ إلَی جَبْهَتِهِ»
حضرت با دست خود اشاره کرد و فرمود: عمامه خود را بردار و پیشانی خود را روی خاک بگذار.
سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2491
در روایت بعد وارد شده است:
«أن ابن عمر کان إذا سجد وعلیه العمامة یرفعها حتی یضع جبهته بالأرض»
زمانی که عبدالله بن عمر سجده میکرد، عمامه خود را کنار میزد تا صورتش کاملاً با زمین تماس داشته باشد.
سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2493
بنابراین معلوم میشود که عمامه و لباس جزو ارض نیست. زمانی که لباس جزو ارض نمیشود، فرش هم جزو ارض محسوب نمیشود. این روایت همچنین در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد دوم صفحه 57 وارد شده است.
جالب اینجاست که پسر «ابن عباس» به نام «علی بن عبدالله بن عباس» که یکی از فقهای مدینه است، یکی از غلامان خود را به مکه فرستاد و به او گفت:
«أَنْ أَرْسِلْ إلی بِلَوْحٍ من الْمَرْوَةِ أَسْجُدُ علیه»
سنگی از کوه مروه برای من بفرست تا روی آن سنگ سجده کنم.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 1، ص 246، ح 2834
«مسروق اجدع» یکی از فقهای تابعین و بزرگان اهل سنت است که از ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت امیرالمؤمنین و «عبدالله بن مسعود» روایت نقل کرده است. او میگوید:
«کان مسروق إذا خرج یخرج بلبنة یسجد علیها فی السفینة»
الطبقات الکبری، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری، دار النشر: دار صادر - بیروت -، ج 6، ص 79، باب الطبقة الأولی من أهل الکوفة بعد أصحاب رسول الله
یا:
«ان مَسْرُوقًا کان إذَا سَافَرَ حَمَلَ معه فی السَّفِینَةِ لَبِنَةً یسْجُدُ علیها»
زمانی که مسروق میخواست به مسافرت دریایی برود، خشتی از خاک مدینه درست میکرد تا برآن سجده کند.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 2، ص 72، ح 6603
این خشت همانند مُهرهایی بود که ما درست میکنیم. در زمان سابق دیگر مُهر نمیگفتند و «لَبِنَةً» میگفتند. «لَبِنَةً» خشت دو کیلویی یا سه کیلویی نبود، زیرا «حَمَلَ» به این معناست که آن را در جیب خود میگذاشت.
او خشت کوچکی شبیه به مُهر ما درست میکرد و «یسْجُدُ علیها». درست است که این قضیه مربوط به سفر دریایی است، اما نشانگر این است که بعضی از تابعین یا صحابه مقید بودند که در سفر دریایی به خاک مدینه سجده کنند.
مشخص است که خاک مدینه موضوعیتی داشت یا سجده کردن روی این خاک و این خشت موضوعیتی داشته است. اگر واقعاً جایز بود انسان روی کشتی سجده کند، او این کار را انجام نمیداد.
معمولاً کشتی را مومیایی میکردند و چوب نبود. زمان قدیم چوب را کاملاً سه یا چهار سانت مومیایی میکردند تا آب به آن نفوذ نکند.
این شخص تشخیص میدهد زمانی که به مسافرت میرود، بر لباس خود سجده نکند یا بر زمین کشتی سجده نکند. او چیزی همانند خشت با خود میبرد و بر روی این خشت سجده میکرد.
این روایت همچنین در کتاب «مصنف عبدالرزاق» جلد دوم 583 و کتاب «الطبقات الکبری» اثر «ابن سعد» جلد ششم صفحه 53 وارد شده است.
ما هفت دسته روایات داریم مبنی بر اینکه سجده بر حجر، حصیر، خمره، تراب، ممانعت از کور عمامه، سنگ مروه و گِل مدینه وارد شده است. اینکه یک روایت هم نداریم که آقایان روی فرش سجده کرده باشند.
خمره را آوردیم که جانمازی درست میکردند. اگر واقعاً قرار بود سجده بر لباس یا سجده بر عمامه جایز بود، باید در روایات به آن اشاره میشد.
در زمان سابق هم چنین نبود که دائماً حصیر باشد. در آن زمان هم فرشها و گلیمهای دستبافت موجود بود و تنها متعلق به قرن ما نیست. امروزه رنگ و روغن فرشها بیشتر شده است، اما در زمان سابق رنگ و روغن آن کمتر بود.
فرشهایی همانند فرشهای دیباج که از روم و شام و دیگر بلاد به مدینه میآوردند، کاملاً گویای این امر است. نمدها که از پشم شتر است، در همان زمان هم موجود بود.
اگر چنین بود، باید در روایات حداقل یک مورد میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان سجده کردهاند. در آن زمان پوستها فرش رسمی بود و معمولاً به عنوان فرش زیر پای خود از آن استفاده میکردند.
در این صورت باید در روایت میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان یا یک فرش سجده یا گلیم یا لباس کرد. در روایت وارد شده بود که ما ریگها را سرد میکردیم، برای اینکه روی آن سجده کنیم.
علاوه بر این در روایت وارد شده است «تَرِّبْ وَجْهَک» و کاملاً مشخص است که موضوعیتی دارد. از دیدگاه شارع مقدس تماس «جَبْهَتِهِ» با «تراب» حساسیت و موضوعیتی داشته است.
بنابراین این مسائل وجود دارد. ما در جای خود بیان خواهیم کرد که در موارد ضروری میتوان بر لباس سجده کرد یا خیر. در این زمینه روایاتی در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است که برای تفصیل آن میماند. بنابراین تا الآن ما یک روایت خواندیم:
«وَجُعِلَتْ لی الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا»
دین شیعه امیرالمومنین حق هست
مهم.نیست.شیعه.باشی.یاسنی.مهم.انسان.
انسانیت.هست❤
کتاب خدا و عترت پیامبر ص
و بعدش اعمه معصومین علیهمالسلام
محمد بن عمر و ابن عطا روايت كرده اند ابو حميد ساعدي از ده نفر از اصحاب رسول خدا شنيد كه يكي از اين ده نفر ابوقتاده است پس ابو حميد مي گويد من داناترين شما به نماز رسول خدا هستم به او گفتند : نماز را عرضه كن پس گفت : رسول خدا زماني كه به نماز مي ايستاد دو دوست خود را بالا مي برد تا موازي دو گوشش قرار مي گرفت سپس تكبير مي گفت تا اينكه هر عضو بدنش در جاي خود قرار مي گرفت سپس حمد و سوره را قرائت مي كرد سپس تكبير مي گفت سپس دو دستش را تا گوشش بال مي آورد سپس به ركوع مي رفت و دو كف دست خود را بر زانو مي گذاشت سپس آرام مي گرفت نه سرش را بالا مي آورد و نه زياد پايين مي انداخت و مي گفت خدا سخن كسي كه او را مدح كند شنيد سپس دو دستش را بالا بر تا كنار گوشش قرار گرفت سپس گفت : الله اكبر و سپس خود را به زمين انداخت و دو كف دست خود را كنار خود گذاشت سپس سر بلند كرد و بر پاي چپ نشست و انگشتان دو پايش را موقع سجده باز كرد و سجده كرد و سپس الله اكبر گفت و بلند شد و بر پاي چپ نشست تا همه اندامش آرام گرفت سپس در سجده بعد همين كار را كرد .... همه گفتند : راست گفتي رسول خدا اينچنين نماز مي خواند .
امام مالك در الموطا و ابوداود آن را نقل كرده اند و ترمذي درباره آن گفته است: حديث حسن صحيح
سنن ابن ماجة ، ج 1، ص 280 ، سنن أبي داود، ج 1، ص 170 كتاب الصلاه باب استفتاح الصلاه ، سنن الترمذي، ج 1، ص 188 باب ما جا في وصف الصلاه ، مسند أحمد ج 5، ص 424، سنن الدارمي ، ج 1، ص 314 كتاب الصلاة باب صفة صلاة رسول الله ، السنن الكبري للبيهقي، ج 2، ص 72 ، عمدة القاري، ج 6، ص 104 ' صحيح ابن حبان ج 5 ص 196...
بخاري آن را به طور مختصر نقل كرده است.
صحيح البخاري ، ج 1، ص 201، كتاب الصلاة ، باب سنّة الجلوس في التشهد.
#اسلام
مسلمان واقعی باشیم پیرو رسول الله صلی الله علیه و آله و اصحابحه وسلم باشیم کافیست نه افراط کنیم نه تفریط را بپذیریم.
1:23
اگر پی برو که این مهر را نباید بزاره؟؟؟؟ خودش نمیزاره
چرا راجب مسله فلسطین سخنرانی نمیکنی؟
مشکل اخلاق نیست مشکل حلال حرام چی درست چی درست نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
(إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).
صحيح مسلم: 130/7 ح 6414
عائشه گفت كه رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روي دوش ايشان عبايي طرح دار از موي سياه بود . پس حسن بن علي آمد پس او را در زير عبا گرفت . پس حسين آمد و او را نيز وارد كرد . پس علي و فاطمه آمد آنها را نيز وارد كرد . سپس فرمود : خداوند مي خواهد از شما اهل بيت پليدي ها را دور كند و شما را پاك نمايد .
ودعا رسول الله صلي الله عليه وسلم الحسن والحسين وعليا وفاطمة فمد عليهم ثوبا فقال اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا
سنن النسائي الكبري ج5/ص113
رسول خدا، حسن حسين علي وفاطمه را خواست پس پارچه اي بر روي ايشان كشيد و گفت خداوندا ايشان اهل بيت من هستند پس بدي را از ايشان دور گردان وايشان را پاك نما
3871 حدثنا محمود بن غيلان حدثنا أبو أحمد الزبيري حدثنا سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة أن النبي صلي الله عليه وسلم جلل علي الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وخاصتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة وأنا معهم يا رسول الله قال إنك إلي خير قال هذا حديث حسن وهو أحسن شيء روي في هذا وفي الباب عن عمر بن أبي سلمة وأنس بن مالك وأبي الحمراء ومعقل بن يسار وعائشة
سنن الترمذي ج5/ص699
ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : رسول خدا بر روي حسن ، حسين ، علي وفاطمه عبايي كشيد .پس فرمود كه حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديكان من هستند . از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاك گردان . ام سلمه مي گويد : از رسول خدا پرسيدم كه آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيكاني) .
ترمذي گفته است كه اين حديث خوبي است و بهترين روايت در اين زمينه است ...
الباني در كتاب خود (صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205) اين روايت را صحيح دانسته است .
همچنين اين روايت را حاكم نيشابوري نقل كرده وگفته است:
هذا حديث صحيح علي شرط البخاري ولم يخرجاه.
المستدرك: 416/2، 146/3
حديث غدير» در منابع اهل تسنن
بسیارى از علماى اهل سنت از جمله: نسائى، حاکم نیشابورى، مسلم در صحیحش، امام احمد از طریق براء بن عازب به دو سند، ترمذى، ابن ماجه، ابن عساکر، بخارى و... در کتابهاى خود این حدیث را ذکر کرده اند که بیش از 360 دانشمند هستن:
بسیارى از علماى اهل سنت این رویداد را با تمام تفصیل ذکر کرده اند که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1ـ امام احمد بن حنبل در مسندش از زید بن ارقم نقل مى کند که گفت: «با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در درّه اى به نام درّه خُم گرد آمدیم، پس دستور نماز داد، آنگاه در نیمروز نماز را با حضرت گذاردیم، سپس خطبه اى خواند و در حالى که پارچه اى بر روى درخت آویزان کرده بودند که حضرت در سایه باشد تا آفتاب سوزان کمتر بر او بتابد، فرمودند: ایا نمى دانید؟ آیا شهادت نمى دهید که من از هر مؤمنى به خود او سزاوارتر و اولى هستم؟
همه گفتند: آرى! فرمود: هر که من مولاى اویم، این علىّ مولاى او است، خداوندا! دوست داشته باش هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».(1)
2ـ امام نسائى در کتاب «خصائص» از زید بن ارقم نقل مى کند که گفت: «هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع باز مى گشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد کنار درختها جمع شویم، سپس فرمود: زود است که دعوت الهى را اجابت کنم و همانا در میان شما دو چیز گرانبها مى گذارم که یکى از دیگرى بزرگ تر است: کتاب خدا و اهل بیتم، پس ببینید چگونه در رابطه با این دو با من رفتار مى کنید و به تحقیق این دو از هم جدا نمى شوند با اینکه در حوض ـ روز رستاخیز ـ بر من وارد شوند. سپس فرمود: خداوند مولاى من است و من مولاى هر مؤمن هستم، آنگاه دست على را گرفت و فرمود: هر که من مولاى اویم، پس این شخص هم ولى او است، بار الها دوست بدار هر که دوستش دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».(2)
اهل تسنن که حضرت علی ع رو دشمن نمیداند ما هم دوستشان داریم و از اهل بیت پیروی میکنیم اما مثل شما پرستش نمیکنیم 🤲
@@I_am_me_420 کی گفته ما پرستش میکنم از اخلاق مسمانی تهمت نزدنه
ما خدای یگانه و بی همتا رو پرستش میکنیم و از امیرالمومنین علی علیه السلام که جانشین به حق پیامبر در روز غدیر وچه قبلش که پیامبر معرفی کرده و طبق ایات قران دارای فضائلی هست که کسی در صحابه ندارد ،اطاعت و پیروی میکنیم
اما شما یکی به نعل میزنید یکی به میخ پیامبر فرمود دو چیز در بین شما میکذارم کتاب و اهل البیتم که از پیروی کنید هرگز گمراه نمیشوید طبق کتب اهل سنت
اما بزرگان شما حق امیرالمومنین علی علیه السلام را با توطعه در سقیفه عصب کردند به خانه اهل البیت امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه حمله کردندبرای گرفتن بیعت و حرمت ایشان را هتک کردن
تمامی اهل البیت پیامبر امام حسن و امام حسین علیه السلام تا زمان امام حسن عسکری را شهید کردن کدام احکام شما مثل احکام اهل البیت است
@@I_am_me_420 [1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
@@I_am_me_420 شما برو توحید رو از منظر بزرگان سقیفه ببین اصلا با ایات قران هم خوانی ندارد وفقط نسبت زشت به پیامبر دادید قال رسول الله (صلى الله عليه وسلم) رأيت ربي في صورة شاب أمرد له وفرة جعد قطط في روضة خضراء»
ابن عباس می گوید: پیامبرفرمود: پروردگارم را به صورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت. و موی سرش هم مجعد و فرفری بود.
بیان تلبیس الجهمیه، ابن تیمیه، ج7 ص 290؛ المحقق: مجموعة من المحققين، الناشر: مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، الطبعة: الأولى، 1426ه
إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود.
تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311؛ دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1404، الطبعة: الثالثة
طبق ایه قران خدا مثل چیزی نیست و کسی نمیتواند توصیف کند ولاتدرکه البصار
@@I_am_me_420 شما خدای شاب امرد که جوان بی ریش و موفری است رو میپرستی طبق کتب اهل سنت که به اسمان نزول میکنه مگه خدا جسم است این ها از نسبت های زشت بهخدا و پیامبراست دین بهود هم به تجسم خدا معتقدند
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ وَأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْأَغَرِّ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ يَنْزِلُ رَبُّنَا تَبَارَكَ وَتَعَالَى كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الْآخِرُ يَقُولُ مَنْ يَدْعُونِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ
ابوهریره از رسول خدا نقل میکند که :درثلث آخر هر شب خداوند به آسمان پایین فرود می آید و میگوید کیست که مرا بخواند تا خواسته ی او را بر آورم؟کیست که حاجت خود را از من بخواهد تا آن چه را که میخواهد بدهم ؟کیست که طلب آمرزش کند تا او را بیامرزم؟
آدرس دقیق: صحیح بخاری كِتَاب الْجُمُعَةِ بَاب الدُّعَاءِ فِي الصَّلَاةِ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ
{ كَانُوا قَلِيلًا مِنْ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ }
گويا أبوهريره و بخاري نميدانستند كه زمين كروي است و هميشه قسمتي از زمين، ثلث آخر شب است، پس آيا خداوند هميشه روي زمين است؟ پس چه زماني (به قول علماي اهل سنت) روي عرش خود مي نشيند؟
☝️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🤲🧿🙏
خداخیرت بدهد که حرف حق میزنی ادم بهشتی خیلی سخنرانی این اقارو گوش کردم خیلی ادم روشن فکر هست با گفته های این ادم خیلی لذت بخش است واگرنه من خودم شیعه هستم دوست دارم سخنرانی هایشان را
خیلی هم صحیح ❤️
سلام احترام من یک شیعه هستم در کامنت نمیتانم زیاد بگم فقت جواب مهر را میدهم پیامبر زمان سجده پیشانی شان را کجا میگزاشتن کجا نماز میخاندن تحقیق کنین پیامبر روی زمین خاکی نماز میخاندن چون خاک پاک مشکل نداره سجده کنم رویش دومن جای نماز از نخ جور میشه و نخ از موی حیوانات جور میشه و روی موی حیوانات سجده کردن نماز قبول نمیشه ماه مهر فقت بخاطر این میگزاریم تا سجده به جای پاک کنیم و روی مهر که سجده میکنیم باید کسیف نشود و اگر کسیف شود هیج وقت پیشانی مان را رویش نمیگزاریم و میشه یک خاک مردار ماه فقت به دلیل این که روی پوست حیوان سجده نکنیم مهر خاکی میگزاریم امید وار هستم به جواب خود رسیده باشین و بعدن مه متمین هستم شماه سنی ها هم مهر میگزارین چون بار ها از ماه خیلی چیز ها راتقلید کردین و از این بعد هم تغلید میکنید چون مزهب که کامل نباشه آخرش امین میشه که تغلید کرده برن اگر همین قسم به تغلید ادامه بتن شما هم اسم مزحب تانه شیعه میگزارین
واقعا کی خیلی احمق استی
@@jawadyousefi3892روایاتی است که نبی گرامی اسلام صراحت بر «ترب» دارند؛ یعنی «و اجعل جبینک علی التراب» یا «و اجعل وجهک علی التراب»! این نشانگر این است که تراب ویژگی دارد که پیغمبر اکرم میفرماید: «ترب وجهک».
ششمین نکته این است که «عیاض بن عبدالله قرشی» میگوید:
«رَأَی النبی رَجُلاً یسْجُدُ علی کوْرِ الْعِمَامَةِ»
حضرت مشاهده کرد که مردی بر گوشه عمامه خود سجده میکند.
«عَمَامَةِ» غلط است و «عِمَامَةِ» صحیح است، «عَمَامَةِ» فتحه و تشدید ندارد.
«فَأَوْمَأَ بیده أَنْ أرفع عِمَامَتَک فَأَوْمَأَ إلَی جَبْهَتِهِ»
حضرت با دست خود اشاره کرد و فرمود: عمامه خود را بردار و پیشانی خود را روی خاک بگذار.
سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2491
در روایت بعد وارد شده است:
«أن ابن عمر کان إذا سجد وعلیه العمامة یرفعها حتی یضع جبهته بالأرض»
زمانی که عبدالله بن عمر سجده میکرد، عمامه خود را کنار میزد تا صورتش کاملاً با زمین تماس داشته باشد.
سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 2، ص 105، ح 2493
بنابراین معلوم میشود که عمامه و لباس جزو ارض نیست. زمانی که لباس جزو ارض نمیشود، فرش هم جزو ارض محسوب نمیشود. این روایت همچنین در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد دوم صفحه 57 وارد شده است.
جالب اینجاست که پسر «ابن عباس» به نام «علی بن عبدالله بن عباس» که یکی از فقهای مدینه است، یکی از غلامان خود را به مکه فرستاد و به او گفت:
«أَنْ أَرْسِلْ إلی بِلَوْحٍ من الْمَرْوَةِ أَسْجُدُ علیه»
سنگی از کوه مروه برای من بفرست تا روی آن سنگ سجده کنم.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 1، ص 246، ح 2834
«مسروق اجدع» یکی از فقهای تابعین و بزرگان اهل سنت است که از ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت امیرالمؤمنین و «عبدالله بن مسعود» روایت نقل کرده است. او میگوید:
«کان مسروق إذا خرج یخرج بلبنة یسجد علیها فی السفینة»
الطبقات الکبری، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری، دار النشر: دار صادر - بیروت -، ج 6، ص 79، باب الطبقة الأولی من أهل الکوفة بعد أصحاب رسول الله
یا:
«ان مَسْرُوقًا کان إذَا سَافَرَ حَمَلَ معه فی السَّفِینَةِ لَبِنَةً یسْجُدُ علیها»
زمانی که مسروق میخواست به مسافرت دریایی برود، خشتی از خاک مدینه درست میکرد تا برآن سجده کند.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 2، ص 72، ح 6603
این خشت همانند مُهرهایی بود که ما درست میکنیم. در زمان سابق دیگر مُهر نمیگفتند و «لَبِنَةً» میگفتند. «لَبِنَةً» خشت دو کیلویی یا سه کیلویی نبود، زیرا «حَمَلَ» به این معناست که آن را در جیب خود میگذاشت.
او خشت کوچکی شبیه به مُهر ما درست میکرد و «یسْجُدُ علیها». درست است که این قضیه مربوط به سفر دریایی است، اما نشانگر این است که بعضی از تابعین یا صحابه مقید بودند که در سفر دریایی به خاک مدینه سجده کنند.
مشخص است که خاک مدینه موضوعیتی داشت یا سجده کردن روی این خاک و این خشت موضوعیتی داشته است. اگر واقعاً جایز بود انسان روی کشتی سجده کند، او این کار را انجام نمیداد.
معمولاً کشتی را مومیایی میکردند و چوب نبود. زمان قدیم چوب را کاملاً سه یا چهار سانت مومیایی میکردند تا آب به آن نفوذ نکند.
این شخص تشخیص میدهد زمانی که به مسافرت میرود، بر لباس خود سجده نکند یا بر زمین کشتی سجده نکند. او چیزی همانند خشت با خود میبرد و بر روی این خشت سجده میکرد.
این روایت همچنین در کتاب «مصنف عبدالرزاق» جلد دوم 583 و کتاب «الطبقات الکبری» اثر «ابن سعد» جلد ششم صفحه 53 وارد شده است.
ما هفت دسته روایات داریم مبنی بر اینکه سجده بر حجر، حصیر، خمره، تراب، ممانعت از کور عمامه، سنگ مروه و گِل مدینه وارد شده است. اینکه یک روایت هم نداریم که آقایان روی فرش سجده کرده باشند.
خمره را آوردیم که جانمازی درست میکردند. اگر واقعاً قرار بود سجده بر لباس یا سجده بر عمامه جایز بود، باید در روایات به آن اشاره میشد.
در زمان سابق هم چنین نبود که دائماً حصیر باشد. در آن زمان هم فرشها و گلیمهای دستبافت موجود بود و تنها متعلق به قرن ما نیست. امروزه رنگ و روغن فرشها بیشتر شده است، اما در زمان سابق رنگ و روغن آن کمتر بود.
فرشهایی همانند فرشهای دیباج که از روم و شام و دیگر بلاد به مدینه میآوردند، کاملاً گویای این امر است. نمدها که از پشم شتر است، در همان زمان هم موجود بود.
اگر چنین بود، باید در روایات حداقل یک مورد میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان سجده کردهاند. در آن زمان پوستها فرش رسمی بود و معمولاً به عنوان فرش زیر پای خود از آن استفاده میکردند.
در این صورت باید در روایت میآمد که پیغمبر اکرم بر روی پوست حیوان یا یک فرش سجده یا گلیم یا لباس کرد. در روایت وارد شده بود که ما ریگها را سرد میکردیم، برای اینکه روی آن سجده کنیم.
علاوه بر این در روایت وارد شده است «تَرِّبْ وَجْهَک» و کاملاً مشخص است که موضوعیتی دارد. از دیدگاه شارع مقدس تماس «جَبْهَتِهِ» با «تراب» حساسیت و موضوعیتی داشته است.
بنابراین این مسائل وجود دارد. ما در جای خود بیان خواهیم کرد که در موارد ضروری میتوان بر لباس سجده کرد یا خیر. در این زمینه روایاتی در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است که برای تفصیل آن میماند. بنابراین تا الآن ما یک روایت خواندیم:
«وَجُعِلَتْ لی الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا»
@@jawadyousefi3892 راوی میگوید: من منزل «أم سلمه» بودم که برادرزادهاش به آنجا آمد و میخواست نماز بخواند.
«فلما سَجَدَ نَفَخَ التُّرَابَ»
زمانی که سجده میکرد، خاک را پود میکرد.
«فقالت له أُمُّ سَلَمَةَ ابن أخی لاَ تَنْفُخْ»
سپس أم سلمه گفت: برادرزاده من! خاک را فوت نکن.
«فإنی سمعت رَسُولَ اللَّهِ یقول لِغُلاَمٍ له یقَالُ له یسَارٌ وَنَفَخَ تَرِّبْ وَجْهَک لِلَّهِ»
زیرا شنیدم که رسول الله غلامی به نام یسار داشت که موقع سجده کردن فوت میکرد تا پیشانیاش خاکی نشود. حضرت به او میفرمود: صورتت را برای خدا روی خاک بگذار.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر، ج 6، ص 301، ح 26614
کلمه «تَرِّبْ» در اینجا کاملاً مشخص است. روایت دیگر هم از «أم سلمه» نقل شده است که میگوید:
«فإنی سمعت رسول الله یقول لعبد لنا أسود أی رباح ترب وجهک»
شنیدم که رسول الله به بنده سیاهی فرمود: ای رباح! صورتت را روی خاک بگذار.
«حاکم نیشابوری» در مورد سند روایت میگوید:
«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 1، ص 404، ح 1001
شیعه حق هست
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ".
۱۱۸۸ اسناده حسن
ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي.
نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق
ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993
م
تصحيح روايت از سوي الباني
الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است.
وي در ذيل اين روايت مي نويسد:
1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ».
سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است.
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.
@@shabgard_TV شیعه حق است و اولین دین بقیه ساختگیه و اون دنیا عاقبتشون خرابه
@@shabgard_TV فقط شیعه حق است بقیه ادیان ساختگیه
ده دان استاد پر دلتان اگر شیعه نباشد اگر راه حق را نداند شاید بداند ولی بروز نکند
هرکس حق دارد تحقیق کند,
هرکس حق دارد بپرسد, مثلاً من سوالی دارم کسی است علمی جواب دهد؟
در تبلیغ امر آیه ابلاغ بیشتر از ۱۲۰ هزار زن و مرد بود,
و امر از جانب الله اجرا توسط رسول الله,
در سقیفه چطور؟ و از جانب کی بود؟
جواب بده.!!!
و اهل سقیفه سواد قرآنی داشتند یا نه؟؟؟
من سنی هستم و شیعیان رو برادر خود میدونم
مذهب چیزی جز کلاه برداری نیست من مسلمان نیستم مفت نگو سیعه وحرف حق محاله❤❤❤
تو میگی مهرت رو با خودت بیار من نمیگم مهر نزار اگه خودش فهمید نمیزاره .محمد ص سر به خاک پاک سجده میکرد و من که پیرو محمد ص هستم باید سر به خاک پاک بگذارم ونه مثل شما روی موکت و فرش و غیره.دو دقیقه حرف زدی تو این کلیپ داری میگی تو اشتباه میکنی کار من درسته.
3ـ حاکم نیشابورى از دو طریق صحیح نزد شیخین (بخارى و مسلم) نقل مى کند که گفت: «هنگامى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع بازگشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد زیر درختها جمع شوند، سپس فرمود: به زودى خدایم مرا دعوت مى کند و من اجابت خواهم کرد و همانا میان شما دو چیز گرانبها قرار داده ام که یکى از دیگرى بزرگتر است: کتاب خدا و عترتم، پس ببینید چگونه پس از من با آنها رفتار خواهید کرد، و همانا این دو هرگز از هم جدا نمى شوند با اینکه در خوض بر من وارد شوند. آنگاه فرمود، خداى عزوجل مولاى من و من مولاى هر مؤمنم، سپس دست على را گرفت و فرمود: هر که من مولاى اویم، پس این على مولاى اوست، خداوندا! دوست بدار هر که ولایتش را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن باشد».(3)
4ـ همچنین این روایت را مسلم در صحیحش با سندى که به زید بن ارقم منتهى مى شود آورده ولى خلاصه اش کرده است. مى گوید: «روزى در کنار آبى که آن را «خم» مى نامند و بین مکه و مدینه واقع است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در میان ما به سخنرانى ایستاد وپس از حمد و ثناى الهى و پند ونصیحت فرمود: اما بعد، هان اى مردم! من انسانى مانند شمایم، بزودى فرستاده خدا خواهد آمد و من اجابت خواهم کرد و همانا در میان شما دو چیز گرانبها و سنگین مى گذارم، نخست کتاب خدا است که در آن نور و هدایت است، پس کتاب خدا را برگیرید و به آن تمسک جوئید و بسیار درباره کتاب خدا سفارش و تشویق کرد، سپس فرمود: و اهل بیتم، شما را به خدا اهل بیتم را فراموش نکنید؛ شما را به خدا اهل بیتم را به فراموشى نسپارید; شما را به خدا اهل بیتم را از یاد نبرید...».(4)
5ـ امام احمد از طریق براء بن عازب به دو سند نقل کرده که گفت: «با رسول خدا(صلى الله علیه وآله)بودیم که در غدیر خم فرود آمدیم. وقت نماز شد و همه با هم به نماز ایستادیم، براى پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرشى زیر دو درخت انداختند، آنگاه حضرت نماز ظهر را خواند و دست در دست علىّ گذاشت و فرمود: آیا نمى دانید که من برتر از مؤمنین به جانهاى آنها هستم؟ گفتند: آرى! حضرت فرمود: آیا نمى دانید که من از هر مؤمنى به خویشتن خویش سزاوارترم؟ گفتند: آرى! پس دست علىّ را گرفت و گفت: هر که من مولاى اویم، پس علىّ مولاى او است؛ خداوندا! دوست بدار هر که ولایتش را بپذیرد و دشمن بدار هر که با او دشمنى کند. بارء گوید: پس از آن، عمر نزد على(علیه السلام)آمد و گفت: خوشا به حال تو اى فرزند ابوطالب، اینک مولاى هر مؤمن و مؤمنه اى گردیده اى».(5)
(1). مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 372.
(2). الخصائى نسائى، ص 150.
(3). مستدرک حاکم، ج 3، ص 109.
(4). صحیح مسلم، ج 4، ص 1873، همچنین این روایت را امام احمد و ترمذى و ابن عساکر نیز نقل کرده اند.
(5). مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 281، کنزالعمال، ج 13، ص 133، فضائل الخمسه من الصحاح سته، ج 1، ص 350.
دوستداری اهل بیت شوید ❤❤
شیخ توخودمیدانی حق وحقیقت درکدام میزان نهاده شده امامتاسفانه تعصبی که ازجاهلییت دوربه شمابه ارث مانع ازرویت حق وحقانییت توسط شما شده است مذهبی که دران معاویه وعلیراکنارهم قرارمیدهد وحتی علی راپایین ترقرارمیدهدوحسین ویزیدرابایک چوب میراندوغدیررازیرپامیگذارباانکه اصل ونصب خلیفه اول ودوم وسوم راخوب میشناسدچگونه میتوان حرف حسابراازچنین شیخی پذیرفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اشتباه گفتید اهل تشیع اکثرا در شرک بشر می برند آنها خواهر و برادری مان نیستند
توحید در کتب اهل سنت حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ وَأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْأَغَرِّ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ يَنْزِلُ رَبُّنَا تَبَارَكَ وَتَعَالَى كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الْآخِرُ يَقُولُ مَنْ يَدْعُونِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ
ابوهریره از رسول خدا نقل میکند که :درثلث آخر هر شب خداوند به آسمان پایین فرود می آید و میگوید کیست که مرا بخواند تا خواسته ی او را بر آورم؟کیست که حاجت خود را از من بخواهد تا آن چه را که میخواهد بدهم ؟کیست که طلب آمرزش کند تا او را بیامرزم؟
آدرس دقیق: صحیح بخاری كِتَاب الْجُمُعَةِ بَاب الدُّعَاءِ فِي الصَّلَاةِ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ
{ كَانُوا قَلِيلًا مِنْ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ }
گويا أبوهريره و بخاري نميدانستند كه زمين كروي است و هميشه قسمتي از زمين، ثلث آخر شب است، پس آيا خداوند هميشه روي زمين است؟ پس چه زماني (به قول علماي اهل سنت) روي عرش خود مي نشيند؟
قال رسول الله (صلى الله عليه وسلم) رأيت ربي في صورة شاب أمرد له وفرة جعد قطط في روضة خضراء»
ابن عباس می گوید: پیامبرفرمود: پروردگارم را به صورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت. و موی سرش هم مجعد و فرفری بود.
بیان تلبیس الجهمیه، ابن تیمیه، ج7 ص 290؛ المحقق: مجموعة من المحققين، الناشر: مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، الطبعة: الأولى، 1426ه
إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود.
تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311؛ دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1404، الطبعة: الثالثة
خدای کتب اهل سنت با قران یکی نیست.شما اصلا توحید ندارید خدایی رو بررگان شما قبول دارند به جسم و قابله دیده شدنه که با ایات قران مخالفه
طبق قران لاتدرکه الابصار .
نه سنی نه شیعه و و و فقط مسلم به خدا (تسلیم)
اسلام= آشتی+ ۱۰۰۰
آقای پردل عزیز دمت گرم ولی خداییش شما کتابای خودتونو مطالعه نمیکنین؟؟@!قرآن نمیخونین آیه ولایتو ترو ب همون قرآن سوگند ب رسول الله سوگند به همون اهل بیت ب صحابه برحق پیامبر سوگند نخوندین آیه ولایت با اسناد صحیح خودتون مطاقبت نکردین .. خداییش اگه همین آیه یا بقیه آیه ها راجعب جانشینی ابابکر بود یا مشابه این روایات تو کتابای تشیع بود چیکا میکردین مگه سوره جمعه کسایی ک میخوانند و لج بازی میکنن عمل نمیکنن مثال دراز گوشی ک کتاب حمل میکنه نزده؟؟
آخر نفهمیدم مگه اسلام دین واحد نیست پس چرا خودش الان ۲تا شده بالا خره یا شیعه برحقه یا ثنی اقا خود حضرت محمد اگه بود ثنی رو برحق میدونست یا شیعه
این سنی چیه میگید ما مسلمانیم این لقب شیعه ها گذاشتن
قران چیزی جز بدبختی برای ملتها ندارد
کاری ک اشتباه نیست نیست دیگه .. کی میخواد و چرا میخواد پی ببره شیعه ک کارش درست نی ک برخاک سجده میکنه.. حالاروایت هس ک حضرت رسول بر خاک یا مهر سجده میکردن تو اسناد شیعه وسنی.ولی کتابای شیعه ک هیچ کجای کتابای شما اومده ک موقع نماز دست بسته نماز بخونین.. اینو کی میخواین بفهمین؟؟
دست بستن ب معنای احترام همان طور در مقابل حرم امام رضا دست بستن ایستادن خودم بارها دیدم خامنه ای همین کار کرده اگر کسی برای احترام دست بسته باشد اشکال نداره تو ایمانت و اعمالت خوب باشه بقیه ول کن
@@khosravi2050 خیلی اعمال دیگه هم نمازو قشنگتر موجب احترام بیشتر میشه. نباید به اعمال واجب هی اضافه کنیم یا کم کنیم .. من دیدم بعضی کسانی هستن نمازو فارسی ولی معناش همون نماز بزبان عربی فصیح میشه میخونن یعنی فارسی فصیح ب جای عربی فصیح ما بهتره همون راه رسم رسولالله سنتهای رسولالله دراعمال واجب انجام بدهیم . بهتره از اینه ک هرکی هر جور تصمیم داره اعمال انجام بده. خود رسولالله اگه اینطور بود ترجیح میدادن دست بسته احترامش بیشتره.. اگه مسلمونا اهل بیت رسولالله کنار نمیزدن اونا نمیذاشتن دین ب اینجاها بکشه..
@@حسینخزیمه-و6م هر کس با اعمال خودش خوبی و بدی هردو جای خاصی دارند برای خودشان خیلی چیزها هستن در سنت رسول خدا فقط نماز نیست متاسفانه حتی آخوندها هم انجام نمیدهند پنهان کردن ب نفع خودشان
@@حسینخزیمه-و6مپیامبرکه دست بسته نماز نمیخونده در زمان عمر این بدعت انجام شد
@@khosravi2050محمد بن عمر و ابن عطا روايت كرده اند ابو حميد ساعدي از ده نفر از اصحاب رسول خدا شنيد كه يكي از اين ده نفر ابوقتاده است پس ابو حميد مي گويد من داناترين شما به نماز رسول خدا هستم به او گفتند : نماز را عرضه كن پس گفت : رسول خدا زماني كه به نماز مي ايستاد دو دوست خود را بالا مي برد تا موازي دو گوشش قرار مي گرفت سپس تكبير مي گفت تا اينكه هر عضو بدنش در جاي خود قرار مي گرفت سپس حمد و سوره را قرائت مي كرد سپس تكبير مي گفت سپس دو دستش را تا گوشش بال مي آورد سپس به ركوع مي رفت و دو كف دست خود را بر زانو مي گذاشت سپس آرام مي گرفت نه سرش را بالا مي آورد و نه زياد پايين مي انداخت و مي گفت خدا سخن كسي كه او را مدح كند شنيد سپس دو دستش را بالا بر تا كنار گوشش قرار گرفت سپس گفت : الله اكبر و سپس خود را به زمين انداخت و دو كف دست خود را كنار خود گذاشت سپس سر بلند كرد و بر پاي چپ نشست و انگشتان دو پايش را موقع سجده باز كرد و سجده كرد و سپس الله اكبر گفت و بلند شد و بر پاي چپ نشست تا همه اندامش آرام گرفت سپس در سجده بعد همين كار را كرد .... همه گفتند : راست گفتي رسول خدا اينچنين نماز مي خواند .
امام مالك در الموطا و ابوداود آن را نقل كرده اند و ترمذي درباره آن گفته است: حديث حسن صحيح
سنن ابن ماجة ، ج 1، ص 280 ، سنن أبي داود، ج 1، ص 170 كتاب الصلاه باب استفتاح الصلاه ، سنن الترمذي، ج 1، ص 188 باب ما جا في وصف الصلاه ، مسند أحمد ج 5، ص 424، سنن الدارمي ، ج 1، ص 314 كتاب الصلاة باب صفة صلاة رسول الله ، السنن الكبري للبيهقي، ج 2، ص 72 ، عمدة القاري، ج 6، ص 104 ' صحيح ابن حبان ج 5 ص 196...
بخاري آن را به طور مختصر نقل كرده است.
صحيح البخاري ، ج 1، ص 201، كتاب الصلاة ، باب سنّة الجلوس في التشهد.
حاجی دیر به فکر ای چیزا افتادی .
با کلمات بازی نکن آقای پردل.ظلم های دنیای امروزم ببین.
شیغیه مسلمان نیست
بله آقای شیخ محمد صالح پردل
ما شیعیان سه هزار سند معتبر از کتاب های اهل سنت داریم
که شیعه مذهب حق است آن هم شیعه ی دوازده امامی
آخیش دلم گرفته یک کم قرآن بخوانم دلم باز بشه 😊
سوره توبه آیه ۵ : پس چون ماههای حرام به سر آمد ، آنگاهمشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید 🧐.
سوره انفال آیه ۱۲ : در دلهای کافران بیم خواهم افکند ، بر گردنهایشان بزنید و انگشتهایشان را قطع کنید🤔 .
سوره نسا آیه ۸۹ : اگر سرباز زدند ، در هر جا که آنها را بیابید، بگیرید و بکشید و هیچ یک از آنها را به دوستی و یاری برمگزینید🤨 .
سوره توبه آیه ۲۹ : کسانی را که از اهل کتاب به خدا و روزقیامت ایماننمی آورند ، و چیزهایی را که خدا و پیغمبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دینحق را نمیپذیرند ، بکشید ، تا آنگاه که به دست خود در عین مذمت و خواری جزیه ( جریمه ) بدهند😮 .
سوره محمد آیه ۴ : پس چون با كسانى كه كفر ورزيده اند برخورد كنيد گردنهایشان را بزنيد تا چون آنان را در كشتار از پاى درآورديد پس اسيران را استوار در بند كشيد سپس يا بر آنان منت نهيد و آزادشان كنيد و يا فديه و عوض از ايشان بگيريد، تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است دستور خدا و اگر خدا مى خواست از ايشان انتقام مى كشيد ولى فرمان پيكار داد تا برخى از شما را به وسيله برخى ديگر بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده اند هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند 😭.
سوره توبه آیه ۱۲۳ : ای کسانیکه ایمان آورده اید ، کافرانی که نزد شمایند را بکشید تا در شما درشتی و شدت را بیابند ،. و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است😳 .
سوره احزاب آیه ۶۱ : اینان لعنت شدگانند ، هر جا یافته شوند باید دستگیر شوند و به سختی کشته شوند 🤕.
سوره مائده آیه ۳۳ : سزای کسانیکه با خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میکوشند جز ایننیست که کشته شوند و یا بر دار آویخته گردند ، یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود . یا از آن سرزمین تبعید شوند ، این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگخواهند داشت😵💫 .
سوره نسا آیه ۲۴ : و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شدهاید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهرهمند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.🥹
سوره نسا آیه ۳۴ : و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد نخست پندشان دهيد، بعد در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و چنانچه تأثير نكرد آنان را بزنید🏃🏃 .
تولوخدااا منو نکشید ، من غلط کردم خواستم دلم باز بشه . من فقط عربی بلد نبودم فارسی خوندم وگرنه نمیفهمیدم چی میگه ، دلم باز میشد ،تولوخداااا پولشو میدم بابا. ای بابا هر چه داشتم دیروز بنزین زدم چون شنیده بودم دیگه بنزین گیر نمیاد . نههههه . کمممممک . بخدا دیگه قرآننمیخونم غلط کردم منو نکشید من گناه دارم😭😭😭😭 تا اسلام و قرآن کفن نشود این وطن وطن نشود .
پیامبر در طول 23 سال رسالتش فقط 1 نفر رو کشت که اونم میخاست پیامبر رو بکشه و پیامبرمجبور بود از جونش دفاع کنه
خدا کمکت کنه.. به راه راست
@@باقرپلنگ این آیات قتل و غارت راه راسته 🤣🤣🤣
@@raz.4658 سوره توبه آیه ۵) پس چون ماههاى حرام سپرى شود، مشركان را هر جا يافتيد بكشيد و دستگير كنيد و در محاصره قرار دهيد و در همه جا به كمين آنان بنشينيد. پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، راهشان را باز كنيد و آزادشان بگذاريد كه همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
سوره توبه آیه ۴) مگر آن گروه از مشركان كه با ايشان پيمان بستهايد و در پيمان خود كاستى نياوردهاند و با هيچ كس بر ضد شما همدست نشدهاند. با اينان به پيمان خويش تا پايان مدتش وفا كنيد، زيرا خدا پرهيزگاران را دوست دارد..
باید بگم آیه ۵ سوره توبه شامل همه مشرکان نمی شود..
آیه فقط شامل آن مشرکانی که به عهد خود وفا نکردن و با دشمن همدست شدن میشود.
حال دانستی که آیه ۵ سوره توبه فقط برای یک گروهی مشخص بود نه برای همه مشرکان..
....................................................
....................................................
سوره انفال آیه ۱۲) آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان وحى مىكرد كه من با شما هستم، پس كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابتقدم بداريد. به زودى در دل كافران وحشت خواهم افكند. پس، فراز گردنها را بزنيد، و همه سرانگشتانشان را قطع كنيد.
گردن شان را بزنید انگشتان شان را قطع کنید🤔
منظورت از جنگ بدر است؟
همان جنگی که هم تعداد مسلمانان کمتر از مشرکان بود و حتی حضرت محمد (ص) قبل از شروع جنگ پشنهاد صلح کرده بود؟
ولی ابو جهل قبول نکرد؟
باز هم آیه ۱۲ سوره انفال به انسان های عادی نازل نشده بود
به آن مشرکانی نازل شده بود که در جنگ بدر اشتراک کرده بودن..
و از روی غرور حتی پشنهاد صلح را هم رد کردن..
چون تعداد شان زیادتر بود فکر کرده بودن پیروز میشوند
.................................................... ...................................................
سوره نساء آیه ۸۹) کافران آرزو کنند که شما هم به مانند آنها کافر شوید تا همه برابر (در کفر) باشید. پس از آنان تا در راه خدا هجرت نکنند دوست نگیرید، و اگر سر باز زدند آنها را در هر کجا یافتید به قتل رسانید و از آنها یاور و دوستی نباید اختیار کنید.
سوره نساء آیه ۹٠) مگر كسانى كه با گروهى كه ميان شما و ميان آنان پيمانى است، پيوند داشته باشند، يا نزد شما بيايند در حالى كه سينه آنان از جنگيدن با شما يا جنگيدن با قوم خود، به تنگ آمده باشد. و اگر خدا مىخواست، قطعاً آنان را بر شما مسلط مىكرد و حتماً با شما مىجنگيدند. پس اگر از شما كنارهگيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند، دیگر خدا براى شما راهى براى تجاوز بر آنان قرار نداده است.
به نظر من اگه فقط یک آیه بعد از آیات را بخوانی خوب میشه..
.................................................... ...................................................
سوره توبه آیه ۲۹) با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند، و آنچه را خدا و پیامبرش حرام کرده اند، حرام نمی شمارند، و دین حق را نمی پذیرند، بجنگید تا با دست خود در حالی که متواضع و فروتن اند، جزیه بپردازند.
در کامنتت نوشته بودی: من فقط عربی بلد نبودم...
فکر کردم شاید دروغ بگی اما راست گفته بودی😅
در عربی فکر کنم فرقی بین:
وَٱقْتُلُوهُمْ: و بکشید
وَقَـٰتِلُوا۟: و بجنگید
ولی از آنجایی که چیزی از عربی نمی دانی در هر آیه یک (قتل) اضافه کردی🤦♂️
و اهل کتابی که در سرزمین اسلامی زندگی می کردن باید جزیه پرداخت می کردن چی به رضا چی به زور
همانطور که مردم امروز در آمریکا باید تکس پرداخت کنند..
تصور کن من در آمریکا زندگی می کنم از غذا آنجا بهرمند میشوم و در آمریکا در امنیت به سر می برم
ولی مالیات پرداخت نمی کنم😅
به زور ازم مالیات خواهند گرفت گل پسر
و معنی آیه: در عین مذمت و خواری نبود
معنی آیه: در حالی که متواضع و فروتنند بود...
.................................................... ...................................................
همه سوال هایت جواب داره اما فکر می کنم همین قدر کافی باشه..
در آخر برات میگم همه آیات که نوشتی (کاپی پیست کردی)
در یکی شان هم به قتل یا به جنگ کردن با انسان عادی (مشرک یا کافر بی گناه) امر نشده...
تو باید زیاد نادان باشی که بگویی اگه کسی حمله هم کرد نباید با آن جنگید
یا کسی که قصد کشتنت را دارد نباید آن را کشت (دفاع شخصی)
و میشه بگی دین تو چیست
خداناباوری؟
کافر قران کلام الله هست نه از شیه نه به شیه شیه یهود هست او لوده
به قول آیت الله سیستانی :نگویید برادران ما اهل سنت بگویید پاره تن ما اهل سنت؛ما همه امت پیامبر رحمت محمدمصطفی هستیم
آقای پردل دنیا فانی است به یک صد بیست چهار هزار پیامبر (ع) بخصوص خاتم انبیا سرور پیامبران پیامبر دین مبین اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) واهل بیت اش وفا نکرد ما تو هیچ بگویم که وفا نمی کند باید از این دنیا فانی بروید بهتر است حقیقت خبر داری به مردم اهل سنت محترم راه حقیقت بگویی که راه حضرت علی (ع) است که همان راه شیعه می باشد راه جنت از خودت کنی
زینده باشید عالیم دین حرف شما درست قبول دارم مکر پشتون کافیر مرتتدین ومشریکین ومنافیقن ومفسدین پشتونهاه چراه بالای خوانهای مردومی هزاره وتاجیگ ووذبیگ وترگمن آمده مردومی مسلمانان هزاره وتاجیگ ووذبیگ وترگمن راه ازخوانهای شأن بنامی جیهاد بدر میکند جیهادی مرتتدین ومشریکین ومنافیقن ومفسدین بنامی پشتون واوغان وطالیبانی کافیر بالای خوانهای مردومی مظلوم ومسلمانان افغانستان جیهادمیکند مردومی بیگناه را میگوشد ازخوانهای که هزاران سال خودش وپدرانی شاندربینی این خوانه زیندگی کرد حالا صاحب آین خوانه مرتتدین ومشریکین ومنافیقن ومفسدین بنامی پشتون واوغان وطالیبانی پشتون ازتعصب وتبعیض مالی خود خوانده است چراه مولویان ومفتیان پشتون همین طور جیهاد نامیده