خاطرات سمی تو عید😱❌زشتههه نکنید😆
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 26 มี.ค. 2024
- سلام به چنل خودتون خیلی خوش اومدین جذابای لعنتی 🥰
امیدوارم کناره هم بتونیم لحظه های خفن و باحالی داشته باشیم 😍
✅ لایک کامنت و سابسکرایب یادتون نره 🤍
🔔 SUBSCRIBE 🔔
/ @agapeh
من آگاپه هستم و منو در پلتفرم های دیگه هم دنبال کنید 💭👇🏻
🩷 Instagram : / aga1peh1
💜 Tiktok : / agapehshams
🩵 Telegram : t.me/iagapeh
خاطره سمی بگید تو کامنتا بهترینش ۱تومن میگیره😂👇🏻
از من و بخون
بمب خنده
😂😂
عید بود کل فامیل پدری و مادری اومده بودن و بابام رفت شیرینی پخش کنه یهو رفت خم شه گوزید🤣🤣 بعد کل فامیل رفت رو هوا خیلی فامیل بود نزدیکه۴۰ ۵۰ نفر🤣🤣🤣🤣🤣
این چه سمیه😂😂😂@@user-ug1jq2vm3m
🤣🤣🤣
تو مشهد بودم نماز خوندم تموم شد برگشتم بغلیم دست داد گفت قبول باشه منم دست دادم گفتم شما هم خسته نباشید 😂😂😂
خاطره سمی ندارم ولی خیلی به یه تومن نیاز دارم❤❤❤
خیلی ویدیو هات دوست دارم ایول دمت گرم
رفته بودیم خونه پدربزرگم عید دیدنی همه اونجا جمع بودیم دوتا پسر عموم باهم گوزیدن 😅😂دیگه نتونستن جمعش کنن صداش دو برابر شد😂
عاشق ویدیو هاتم ❤
منم دوست دارم😍
پارت دوم بزار
دمت گرم ❤
خاطره ی سم من هیجا نرفتم. تو خونه موندم . پدربزگم مرد... . عیدم دارک بود. از رلمم جدا شدم . دوستمم بخاطر بیماریش کشته شد (دارک شد🥲)
منطقیه 😂
درود بیکران بر شما
عکس پروفایل چنلت چقدر شبیه آنجلا وایته😂
😕😕
روز عید عروسی خالم بود بعد فلش مال من بود یک دفعه ترانهی که خودم تو خونه خوندم پخش شد و بگم اون لحضه ای بود که عروس دوماد اومدن و عروسی خراب شد دیگه باهم ازدواج نکردن عروسیشون افتاد هفتهی دیگه
مهمون واسه عید دیدنی اومده بود خونمون من خواب بودم بلند که شدم داشتم میرفتم دستشویی چش خوابآلود گفتم این بیناموصا کین ای وقت ظهر از دستشویی که برگشتم دیدم دختر خاله پسر خاله اینام بودن و اصلا که انگار از هیچی خبر ندارم احوال پرسی کردم و دوباره برگشتم تو اتاق😂😂
و منی که وقتی دیدم که ویدئو گذاشته اومدم بنویسم که اولین کامنت دیدم هزارتا کامنت گذاشتین😂😮
اینه که بده😂😂😂
خاطره سمی من این بود من یه دوست پسر داشتم یعنی دوسته پسر داشتیم فوتبال بازی میکردیم که توپ رفت ناگهان خونه همسایه من رفتم که توپ رو بیاورم ناگهان منو حول داد من فکر کردم که دارم میوفتم میخواستم که از یه جای محکم بگیرم که ناگهان دستم به چیزه پسره خورد یعنی خیلی خجالت کشیدم😂😂😂راستی عیدتون مبارک باشه ❤❤❤😂
توعید دیدنی بودم غدا رو ک خوردم ینی شام اونا هم سفره رو کنار دسشویی گذاشته بودن منم رفتم دسشویی😂😂خلاصش راحت نبودم 😂😅
❤❤❤
❤❤
💕💕
❤
شوهر خالم آمد گفتم سلام بعد رفتم بیرون رفتم برم داخل دیدنش حول شدم گفتم سلام😂
❤❤❤❤
ویدیو ها قشنگه،ولاگ هم بگیر❤
دارک شد بنازم❤❤❤
❤❤❤❤❤❤
اگاپه جون خیلی دوست دارم
عاشقتم ❤
عزیزمی☺️🩷
این که یک میلیون جایزه گذاشتی دمت گرم چون خیلیا فقد همینجوری ویدیو میزارن منم خاطره سمی زیاد دارم اما الان خیلی محتاج پولم متسفانه
اولین کامنت...
عالی ❤❤
قشنگم😍🫶🏻
رفته بودیم عید دیدنی و شام مهمونمون کردن یه پارچ دوغ وسط سفره بود
پسر یکی از فامیلامون اومد برا خودش دوغ بریزه آب دماغش ریخت توش همه از سفره بای دادن 😂😂😂
منی که ریلکس نشسته بودم داشتم سفره رو درو میکردم چون هیچکس نبود بخوره حروم میشد
😂😂ah ah ah cheeeeendesh
سمی ترین خاطره ی من اینه که بابام اینا رفته بودن خونه ی خالم اینا من و همه بچه های فامیل از شانس بد من باهم توی خونه ی مابودیم من جای همشون انداختم که بخوابن ولی دختر داییم نخوابیده بود من که توی اتاق داشتم فیلم نگاه میکردم تو گوشی یهو دیدم یه چیزی این پایین تنه من و ازیت میکنه پتو رو کشیدم اونور دیدم دختر داییم داره شلوار من و باز میکنه
😂❤
تو مشهد بود مهمون برامون اومده بود بعد چایی ریختم یه نفر گفت بی زحمت شکر بریز به جای شکر نمک ریختم😂
رفتیم خونه خالم اینا عیددیدنی دخترخالم خوشحال اومد گفت مامانم گفته انقدر جیغ بزنم گریه کنم تا شما زودبرین😂ماهم مث خودشون واستادیم😂
😂😂😂😂😂😂
😂دیدی چقدم خوب رفتار میکنن که اصلا انگار نه انگار دلشون میخواد زود برید
قشنگ بود
😂😊😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
درحال نماز خوندن از پایین عقب رو نگاه میکردم و رفیقم همون لحظه گو... ید 😢😂
بعد من نشسته بودم خندیدن و بهش اشاره میکردم که یعنی اینه 😂😂😂
تو عید دیدنی زدم تو گوش شوهر خالم😂
پارت بعد
رفته بودیم باغ
پسر پسر دایی بابام روم کراشه ؛ زیر زیرکی نگام میکرد ؛ منم وقتی نگاهش میکردم خنده ام میگرفت؛ پیام داداش که نگاه نکن خنده ام میگیره بعد پسر خاله ی بابام بالا سرش بود یه نگاه میکرد به من یه نگاه به اون😂
ازین چشم چشم کردنای فامیلی😂 حال میده نه؟؟
من عید دیدنی رفتم خونه خاله ام خالم گفت برو از تو اتاقم کیفمو بیار اشتباهی رفتم اتاق دختر خالم دنبال کیف میگشتم که یه دفعه دختر خالم لخت از حموم اومد بیرون من خشکم زده بود دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم باهاش تو رابطه رفتم و قرار اولمون هم همونجا بود 😂
😂
عمم اینا امده بودن خونمون عید دیدنی من وسط حال خواب بودم چشمام و باز کردم دیدم هفتا بچه های عمم بالاسرم دارن رژه میرن،لباسام هم یه تاب شلوارک خونگی بود،بخاطر عمین بلند نشدم تا برن،اما اونا تا شام موندم و من تا ساعت دوازده شب زیر پتو با گشتگی و بدن گرفتگی روبه رو بودم تا دستشوبی هم داشتم😂✌🏻
رفت بودم خونه دایم کورسد برداشم جل هم گوفتم بهم میاد 😂😂😂
یه شب رفتیم مهمونی به جای اینکه به مهمونا بگم سلاموعلیک گفتم حلامو حلیک همه خندیدند آبروم رفت😂😂😂😂😂😂
14:00
خاطرات خنده دار زیاد دارم فراوون😅😂😂😂😂حتی بدتر از این
منم رفته بودم مهمونی عید دیدنی رفتم دستشویی گوه کنم بعد انجام عملیات دیدم آب ها قطع شده و اب ای در یخچال یا جای دیگه ذخیره نکردن و خلاصه آبرو به آبرو😂😂😂
عالی بود دمت گرم 😂👏
رفته بودیم ختم زن عموی مامان به پسرش گفتم خدا دوباره نسبتون کنه😅😅
رفتیم مشهد تو نماز موقع سجده خوابم برد نمیدونم چه جوری😂😂😂😂
💙💜💛💚❤
خونه خالم مهمونی بودیم داشتیم خود بچه ها بازی میکردیم و خالم اینا خود مهموناش روی حیاط نشسته بودن مامانم اینا هم بودن بعدش من میخواستم از پنجره برم داخل اتاق تا بچه هارو پیدا کنم یه دفعه ....وزیدم 😂 خیلی آروم بود بعدش هیچکس نفهمید بعدش مامانم گفت عهه چکار کردی بعدش دیگه من خیلی هم بچه نبودم بعدش من رفتم داخل خونه دیکه نیمدم تو جمع اونا بالای یک ساعت من گوشه مبل نشسته بودم فقط آبرومو برر😂😂
😂باید میگفتی یه گوز معذرت
بهترین ویدیوها
😚
مهمون اومد خونمون من چایی بردم هول کردم ریختم رو خشتکش یارو دوروز رفت بیمارستان ❤
رفته بودیم اردو پژوهشی بعد مرد گفت چیزی فهمیدید چییز گروه ما گفت نه بعد مرد گفت دستون درد نکنه گوش نکردید من گفتم خواهش میکنم مار نکردیم😅
😅
تولدم بود شوهر خالم بهم گفت تولدت مبارک منم بجای این که بگم مرسی ممنون گفتم تولد شما هم مبارک 😢😅❤
عید پارسال ساعت سال تحویل ساعت۳ صبح بود بلند شدم رفتم خونه داییم😂
رفته بودیم عید دیدنی میخواستم برم دست شویی در که باز کردم دیدم عموم داره میرینه😂
چه خانم زیبا ی😍😍😍🥰🥰🥰
من خاطرات سمی ندارم یعنی یک تومن به من نمیدید😂😂😂😂😂😂
نه نه نه😂
@@agapeh خوب راستش رومیگید👏👏👏👏👏👏🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
از کارت خواهرم پول برداشتم بعد فرداش فهمید 😂😂😂
رفتیم خونه مامانبزرگم ادمدن جلوم اجیل گذاشتن و من شروع کردم خوردن خاله مجردم یه چشمک زد بهم روبروم بود منم گفتم چیه دلت میخاد بیا بخور اجیلو میگم ناگهان مامان بزرگم زد تو گوشم گفتم چی شده گفت این چه طرز صحبت کردن با خواهرته 😑
خیلی خوب بود❤ لطفا یه ویدیو با علیرضا بگیر لطفااااااا
باشه
پنجم عید بود، رفته بودم دسشویی یهو مهمون اومد منم با شلوارک و زیر پیرهن گیر کرده بودم اونجا ، خلاصه مهمونا هم حدود ۱۲ نفر بودن کراشمم تو جمع بود 😂😂 حدود یکساعت موندن منم تو دسشویی وایساده بودم ، یهو بچشون دسشوییش گرفت ، گیر داد تق تق در میزد خلاصه رفت دسشویی من اومدم بیرون یه دقیقه تو راهرو موندم همه بلند شدن منم با اون وضعیت باشون خدافظی کردم خلاصه هم آب شدم هم سمی ترین خاطره عیدم بود😂
آقا من پسر عموم بعد از مهمونی داشت میرفت سوار ماشین بشه از بالا پنجره یه پارچ آب سرد ریختم روش تازه با کت شلوارم بود😂😂😂
رفتم خونه فامیل باپاه رفتم کل آجیلا ریخت بعد میز افتاد😅😂
داش با ادیت ترکوندی
داشمی
منسوتی فامیلمون رو میگم . خودم زیاد دارم . فامیلمون داشت آش میخورد . به دوسش گفت خسته نباشید شاش میخورید😂😂😂
روز عیدا ما معمولاً رفتیم خونه دوستم این عیدم رفتیم دوست پسرش هم اونجا بود . دوستم داشت میرفت چایی بیاره گفتم نرو زحمت نکش. دو ستم اومد نشت . همین که اومد نشست شکمم قور قور کرد 😂😂
من تو عید رلم تو بارون باهام کات کرد😢
دادا مال ما هم بخون
رفتم نماز عید سکم در بیرو بود امد باسن مولانه گاز گرفت
برای چهار شنبه سوری ترقه درست کردیم اضافه امد شب عید دادم به شوهر خالم که خیلی خودشو با کلاس نشون میده گفتیم تخممرغ هست اونم گذاشت توی جیبش بعد چند دقیقه توی جیبش گرم شد پوکید همراش اجیل زد بیرون پدر بزرگم به شوهر خالم گفت اگه جیبت پر نشده تو شرتتم جا هست الان سه چهار روزه ندیدمش
حاجی شبی پورن استار مورد الاقه منی 😂😂
یارو ایرانیه رو تو پورن هاپ میگی خیلی شبیشه
دوست مامانم اومده بودن خونمون عید دیدنی من دیدمش هول شدم گف سلام خاله گفتم مرسی😂
تازه مهمونامون هم از اونایی بودن که خیلی حرف پشت سر آدم می زند
من رفتم مهمونی وخانواده و معلوم نبود این وسط داشتن چه کار میکردن شایدxz
رفتیم عید دیدنی من و پسر عمه م عاشق هم بودیم. ولی قهر کرده بود یم و آشتی کردیم ❤❤❤❤😂
اومدم تبریک بگم عیدو به طرف گفتم انشالله قسمت شما بشه😂
فامیلمون اومد به خواهرم عیدی بده خواهرم گفت بمونه😂یعنی میخواست بگه ممنون مرسی گفت بمونه بمونه یعنی پول نده بمونه برا خودت😂
افطار داشتیم من با بچه های خانوادمون نشسته بودیم پای لپ تاپ داشیم فیلم میدیدم یه لحظه بچه عمم 3دفعه سرش رو زد به در بعد از 5دقیقه اشکش در اومد تازه اون 2سالشه
چرا😂
سلام دو صد بدرود مسخرم نکنید فق
از کوهسار با رفیقام برگشت اومدم خونه مست پاره بودم با همه سلام عیدتون مبارک روبوسی رفتم جام رو برداشتم اومدم وسط حال خونه انداختم موزیک پلی کردم با گوشیم خوابیدم تا اونجایی ک هوشیار بودم فق میدونم مهمونا همونجوری ک از در اومدن خدافظی کردن رفتن😂😂😂😂
زیادی خوشگلی❤😊😢
صبح بود وسط حال خوابیده بودم فقط یه شرت تنم بود یهو از خواب بیدار شدم دیدم همه فک و فامیل بالا سرمن
یک سری رفتی خانه عمه عید دیدنی دختر عمه لخت دیدم بعد یه ماه عروسی مارم دعوت نکرده😂😂😂😂😂😂
تازه یه خاطره سمی دارم رفتیم خونه بابا بزرگ عیدی تو جیبش بود به همه یدونه پنجایی داد به همه یدونه پنجایی داد من منم رفتم همه پولش از جیبش برداشتم بعد داشت دنبال پولش میگشت😢😂😂
عیدی 100تمان گرفتم و بعد فهمیدم تقلبی😂
یک روز عید بوود بعد هیچی من نشسته بودم رو کاناپه همه هم بودن ولی حواسشون نبود دامادمون اونور نشسته بوود من دستمو کردم توی دماغم بعد یهو دومادمون دید دستمو اوردم بیرون بعد اون فکر کرد من دستمو کنار دماغم بود اینا بعد هیچی باز اون که صورتشو کرد اونور من باز دوباره دستمو کردم توی دماغم و دید گفت:هااا دیدی ومنی که داشتم از خجالت اب میشدم اون لحظه میخاستم بمیرم😂
😂😂
رفتم عید دیدنی میخواستم برم دست شویی دختر خالم داخل بود و لخت همچنان پریود هم بود 😂😂😂😂😂😂😂😂😅
اون پسره که کنتور برق بود خوشم اومد نه😂
رفتی جایی امتحان کن😂😂
بهترین ویدیو توی عمرم❤❤❤❤❤❤
Ok
داخل عید کمر مامان بزرگم درد میکرد مامانم میخواست بگه برات خاکشیر درست کنم اشتباهی گف واست شاخ کیر درست کنم😂
جلوی همه
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
خاطره ندارم امسال عید هم آماده باش بودم کلا میشه یه تومنه بدی من پول نیازم
سربازم بخدا😂
8:33 این کرده تو خود شورتش
مثلا سمی. بودن😮😮😮
یه روز رفتیم عروسی پول پرت کردن هوا یه دختره اومد که پولارو برداره که یهو پاش لیز خورد افتاد تازه دامن پوشیده بود دامنش رفت بالا😅😅😅
ما مهمون از را دور داشتیم سر مهمونی خیلی رسمی یک دفعه یکی از مهمونا گوز.. ید؟؟اونم دو ساعت طول داشتم بعد ما زدیم زیر خنده❤❤❤😂
ندارم خاطر عید❤