Dear Mohammad, your sense of humor and your literary ability are very impressive. Reporting the life style of the working class and the masses proves that you are a progressive man who loves the peasantry and deprived strata of the our country. Bravo! Thanks for such wonderful memories!
وای من ترکیدم با اون تیکه سگ تو روحت😂عالی بود واقعا اکت تو اون صحنه آخر و موزیک فوق العاده بود✨راستش دلم خیلی سوخت برای اون شرایط اون مدرسه اون جایی که بعد حدود سی سال این شکلیه اون وقتا تو چه امکانات و شرایطی بوده😔بهت افتخار میکنیم که نه تنها تو اون کویر کاکتوس نشدی بلکه پیچکی شدی که بالا و بالاتر رفت و خودشو رسوند به عمق ذهن خسته و زجر کشیده ما بچه های دهه شصت .با پادکست و اینجا خیلی دارم لذت میبرم.ممنونم از این همه زحمت و تلاشت که بعد مدتها با تماشای این ویدئو منو بردی به اون روزهای تلخ و حقیقت انکار نا پذیر همه ما بچه های دهه شصت🌱
من دقيقا هفته ي قبل به شهر دهج كرمان سفر كردم و از ديد منِ شمالي خيلي دلگير بود. البته خشكسالي هم با بي رحمي تمام اون منطقه رو خشكتر از قبل كرده. شبيه همين تصاوير شما بود. اين اپيزود رو با همسرم با هم ديديم و برامون جالب بود بدونيم اين روستاي شما كجاست. كاش ادرس ميدادين.
@@Sara_Popara آره خودمم بعدش کامنت گذاشتم نوشتم که بازهم لذت بردم. اولش آخه یه سری چیزای جدید گفته بود برا همین من فکر کردم اپیزود جدیده و خب خیلی زیاد ذوق کردم. بعد از اونجا که تقریبا این قسمت رو حفظ بودم دیدم بقیه ش تکراریه ولی هم ویدیوش باحاله هم متنش. فقط امیدوارم یه قسمت دیگه از خاطرات کودکیشون بسازن🥲
من متولد ۷۳ هستم و تو یکی از روستاهای استان بوشهر هستم، تمام خاطرات شما با ما انگار یکی بودن. راستی من کتاب شما که غریبه نیستد از هوشنگ مرادی کرمانی رو خوندم، جالبه که سبک زندگی که سیرچی ها تو دهه ۵۰ داشتن من تو دهه هفتاد زندگیش کردم بدون هیچی کم و کاستی، فقط ما گندم دیگه نمی بردیم آسیاب آرد منه، که اونم تا آخرای دهه شست می بردن و هنوزم آسیاب متروکه کنار روستامون هست
بعدش بگم دم شما گرم تازه کانال یوتیوپت رو پیدا کردم ، پادکست طنز پردازیت رو هم تا اواسط پارسال تمام اپیزودهات رو گوش دادم و لذت بردم ، بازم دم شما گرم ❤
ای ول ... عالی بود... با این که ما تو شیراز درس خوندیم ولی باز هم ده شصتی بودیم و فاصله خیلی زیادی بین شهر و روستا نبود . من از زیرزمین مدرسه که برای پناهگاه بمبارون جنگ ساخته بودن و همیشه تاریک کثیف بود و برام همراه با صدای آژیر قرمز بود خیلی می ترسیدم. از شلنگ ناظم می ترسیدم از چوب ترکه انار مدیر می ترسیدم از صف نماز جماعت زیر آفتاب سوزان ظهر میترسیدم از مدرسه می ترسیدم ولی از جمله آخری که گفتی اینقده کیف کردم حرف دل خیلی از ما دهه شصتی ها بود دمت گرم ...حال دادی داداش 😎 جبران میکنم حداقل به ۱۰ تا دیگه از دوستام معرفیت میکنم و تو جمع های دورهمی حتما یکی از کلیپ ها یا پادکست هات را با دوستام دوباره گوش میدیم و کیف می کنیم ❤
جالبه کهوقتی داشتم پادکستتو گوش میدادم و داشتی مدرستو توصیف میکردی من هم داشتم همزمان تصورش میکردم الان که ویدیوت رو دیدم برام حیرت انگیز بود که چقدر دقیق تصور کردم!
I recently came across this hilarious comedy narration clip that used old pictures to tell a story, and I was thoroughly entertained from beginning to end! The narrator's wit and humor were on point, and I loved how they incorporated the vintage photos to bring the story to life. Each picture had its own unique charm and added to the overall comedic effect. This clip had me chuckling throughout and left me with a big smile on my face. If you're in the mood for some good laughs, I highly recommend checking it out!
مرسی، آقا محمد گرامی. من از طرفدارهای پادکست طنزپردازی هستم و بیشتر اپیزودها را گوش داده ام. یک خواهش دارم: من طرفدار حقوق حیواناتم و به آن ها احترام زیادی می ذارم. بیاییم در فحش ها و شوخی هامون از اسم حیوانات استفاده نکنیم. مقلاً در آخر این اپیزود، دقیقه 19 اُم، شما گفتید: «سگ ...»، که به نظر من عبارت قشنگی نیست. سپاس بی کران
سلام من نمیدونم شما به شکل من پسندی این نظرات ( کامنتها) را میخونید با نه! امیدوارم که بخونید و علامتی بدین که ما ببینیم که شما این نظرات ما را خودتون خوندین! انگشت هم بالا کنین برامون کافیه، ما میبینیم که نظرمون روی شما تاثیر گذاشته!! حالا اصل نظرم: ممنون از همه زحمات شما. خدا را که دارید امیدوارم خرما هم داشته باشید!😂 میخواستم خواهش کنم که با توجه به پر بیننده بودن و پر شنونده بودنتون لطفا از استفاده از کلمات انگلیسی حذر کنید. یک بار فردوسی زبان فارسی را از حمله عربی نجات داد و حالا من این رسالت را به شما میسپارم( البته به دیگران هم میسپارم ها !)، که زبان فارسی را از حمله زبان انگلیسی نجات دهید. متاسفانه انگلیسی دارد جایگزین فارسی میشود( البته منظورم فارسی شناخته شده است که با عربی به هر حال تلفیق شده)، لطفا فارسی را به همین شکل که با آن دهه ۵۰ اییها و ۴۰ اییها و …. بزرگ شدهاند پاس بداریم. مشتاق شنیدن قسمتهای جدید ( اپیزود!) یک دهه چهلی به دوران نرسیده 😂 ممنون دوباره 👏👏👏
این سگ تو روحت رو خوب اومدی (محمد از جنس ممد عالی باشی )همیشه و بخندی😅😅❤ من همیشه تو نظراتم یه متنی ر و تکرار میکنم تا تو حافظه تو بمونه که همه جا دنبالت میکنم تو پادکست تو اینجا و اینیستا به پرانتز من توجه کن
این اپیزود واقعا یکی از بهترین اپیزودهای پادکسته به نظرم. واقعا از ته دله و آدمو به فکر فرو میبره. دمت گرم
دمت گرم محمدحسین جان❤️
فوق العاده بود👌
از علی بندری ممنونم برای معرفی کانال شما.
❤️
@@NEWGAP 🌹
چقدر استادانه و هنرمندانه کار شده بود
احسنت
بسیار متفاوت از کارهای قبلی بود و چه زیبا معضلات معلم پرورشی و دورویی را بیان کردید.
ممنون
ممنونم🙏😊
Dear Mohammad, your sense of humor and your literary ability are very impressive. Reporting the life style of the working class and the masses proves that you are a progressive man who loves the peasantry and deprived strata of the our country. Bravo! Thanks for such wonderful memories!
Many many thanks
عالی بود استاد. با اینکه گوش داده بودم. اما دیدنش چیزی از جذابیت کم نداشت.
🙏
دمت گرم. خیلی جالب و خاطره انگیز بود ...
🙏🌹
❤❤❤کارتون عالیه . و هرروز بهتر و جاافتاده تر میشه . موفق باشید .
ممنونم🙏
عالی عالی
موافقم سگ تو روحشان
با احساس گناه بزرگ شدیم
موفق باشيد💚🍀🧿✅️
شما عاااالی هستید🌺🌺🌺بیشتر وقتها با صداقتی که توی لحن گفتارتون هست بغض میکنم 🥹 موفق باشید 🌺
❤️
Excellent 🎉
قسمت معلم پرورشی خیلی طولانی بود😬 بقیهاش خوب بود☺️👍
چقدرخوب بوداین قسمت،دست مریزاد🎉
🙏🙏
کارت درسته
چقدر خلاقانه از خاطرات تلخ گذشتمون طنز ساختین👌
🙏
Perfect!
🙏
خیللللی خوب بود 😅😅😅😅 یادش بخیر ۱۳۶۲🙋🏻♀️🤭🤭
🙏🙏
خیییییلی خوب بود کلی خندیدم😂😂 طنز ظریف و قشنگی داری محمد گوشه ساکتتر😄👌🏼
😀🙏
You are the best,
❤️
عاشق نحوه بیانتون شدم😂
اپیزود جشن طنزپردازی رو من ۳ بار گوش دادم و هر ۳ بارم خندیدم. شاید بیش از هزار اپیزود گوش داده باشم و کمتر اپیزودی رو حتی ۲ بار گوش دادم.
عزیزی🙏
خیییییلی حس خوبی داشت❤❤❤
🙏❤️
خیلی خوب و عالی حتی برای بار چندم
🙏
قشنگ بود. آفرین👌🏻
فقط گاهی موزیکها شوک میدن اولیشو یادم نیست کدوم دقیقه بود ولی دومیش حوالی دقیقه ۱۷ بود. فکر کردم کسی داره ممتد به شیشه میکوبه 😢
🙏
عااااااااااالییییی ❤
🙏🙏
I’m crying 😢❤
❤️
ممنون از اجرای عالیتون .کلی خاطرات برامون زنده میشن 😂ولی اینو قبلا نویه پادکست دیگه گوش ندادیم ؟؟؟
این نسخه تصویریش هست :)
خیلی این متن قشنگه برای بار دوم بود که میشنیدم (پادکست)و همچنان جالب بود
عالييييييي بود👌🏻👌🏻🤣🤣🤣🤣
وای چقد عتیقهجات شنیدم😂😂😂
اصن یادم رفته بود اینا!
سیاحت غرب؟!😂
😅
وای من ترکیدم با اون تیکه سگ تو روحت😂عالی بود واقعا اکت تو اون صحنه آخر و موزیک فوق العاده بود✨راستش دلم خیلی سوخت برای اون شرایط اون مدرسه اون جایی که بعد حدود سی سال این شکلیه اون وقتا تو چه امکانات و شرایطی بوده😔بهت افتخار میکنیم که نه تنها تو اون کویر کاکتوس نشدی بلکه پیچکی شدی که بالا و بالاتر رفت و خودشو رسوند به عمق ذهن خسته و زجر کشیده ما بچه های دهه شصت .با پادکست و اینجا خیلی دارم لذت میبرم.ممنونم از این همه زحمت و تلاشت که بعد مدتها با تماشای این ویدئو منو بردی به اون روزهای تلخ و حقیقت انکار نا پذیر همه ما بچه های دهه شصت🌱
قربان شما. البته این مدرسه زمان ما ساخته نشده بود! چند اتاق خشتی با سقف ضربی بود
من دقيقا هفته ي قبل به شهر دهج كرمان سفر كردم و از ديد منِ شمالي خيلي دلگير بود. البته خشكسالي هم با بي رحمي تمام اون منطقه رو خشكتر از قبل كرده. شبيه همين تصاوير شما بود.
اين اپيزود رو با همسرم با هم ديديم و برامون جالب بود بدونيم اين روستاي شما كجاست. كاش ادرس ميدادين.
ارادت.اونجا نیست
اینو پادکستش رو گوش دادیم کههههه☹️فکر کردم جدیده! بازم از خاطرات بچگی بسازیییید
به نظرم ارزشش رو داره. خیلی باحال شده ویدیوییش که
@@Sara_Popara آره خودمم بعدش کامنت گذاشتم نوشتم که بازهم لذت بردم. اولش آخه یه سری چیزای جدید گفته بود برا همین من فکر کردم اپیزود جدیده و خب خیلی زیاد ذوق کردم. بعد از اونجا که تقریبا این قسمت رو حفظ بودم دیدم بقیه ش تکراریه ولی هم ویدیوش باحاله هم متنش. فقط امیدوارم یه قسمت دیگه از خاطرات کودکیشون بسازن🥲
چه جالب مثلی که داستان همه بود
داستان چند نسله....
عالی بووووود 👏🏻👏🏻👏🏻
🙏
خیلی با حال بود. دمت گرم
من متولد ۷۳ هستم و تو یکی از روستاهای استان بوشهر هستم، تمام خاطرات شما با ما انگار یکی بودن. راستی من کتاب شما که غریبه نیستد از هوشنگ مرادی کرمانی رو خوندم، جالبه که سبک زندگی که سیرچی ها تو دهه ۵۰ داشتن من تو دهه هفتاد زندگیش کردم بدون هیچی کم و کاستی، فقط ما گندم دیگه نمی بردیم آسیاب آرد منه، که اونم تا آخرای دهه شست می بردن و هنوزم آسیاب متروکه کنار روستامون هست
عالی بود ، خاطرات کودکیمون زنده شد. البته برای ما مخاطبین قفلی طنزپردازی تکراری بود 😅
دم شما گرم
@@NEWGAP امکانش هست بازم از دکتر اوحدی دعوت کنید ؟من شیفته و فریفته ی ایشون شدم
عالی بود
🙏
سلام میشه آهنگهای اپیزود هجو رو معرفی کنید؟ارادت فراوان
توی کانال تلگرام گذاشتیم. لینکش توی توضیحات همین ویدیو هم هست
خدایی عالی بود
🙏
چه تصویرهای قشنگ و کمیابی داشت این قسمت! مخصوصا آسمون😍
🙏
عالی
🙏
سلام جوی آب گ ردش رد میشد؟
اين روستا جقدر آشناست. ما هم آدمایی بودن که بهشون میگفتیم غربت. لطفا اسم روستا رو بگين.
مدرسه زمان ما هم دقيقا همینجوری بود..😂
سمت انار کرمان هست
@@mhzarei ممنون. من هم بچه همون طرفا هستم. این روستای ساقی، یا لطف آباد یا شاهم آباد نیست؟
شما خیلی خوبی 🤩
🙏❤️
I liked it very much
😊🙏
Your great mammad😅
❤️
عالی بود 🚃
🙏❤️
So funny😂
واای😂
ایمان تقوا عمل صالح 😂 تلخی خاطرات کودکی رو یهو میشوره و میبره ، مرسی
بعدش بگم دم شما گرم تازه کانال یوتیوپت رو پیدا کردم ، پادکست طنز پردازیت رو هم تا اواسط پارسال تمام اپیزودهات رو گوش دادم و لذت بردم ، بازم دم شما گرم ❤
🙏
💥👌
👌👌
🙏
بسیار عالی😂😂😂
🙏
کله شیری 😅😂
😉
ای ول ... عالی بود... با این که ما تو شیراز درس خوندیم ولی باز هم ده شصتی بودیم و فاصله خیلی زیادی بین شهر و روستا نبود .
من از زیرزمین مدرسه که برای پناهگاه بمبارون جنگ ساخته بودن و همیشه تاریک کثیف بود و برام همراه با صدای آژیر قرمز بود خیلی می ترسیدم.
از شلنگ ناظم می ترسیدم
از چوب ترکه انار مدیر می ترسیدم
از صف نماز جماعت زیر آفتاب سوزان ظهر میترسیدم
از مدرسه می ترسیدم
ولی از جمله آخری که گفتی اینقده کیف کردم
حرف دل خیلی از ما دهه شصتی ها بود
دمت گرم ...حال دادی داداش 😎
جبران میکنم
حداقل به ۱۰ تا دیگه از دوستام معرفیت میکنم
و تو جمع های دورهمی حتما یکی از کلیپ ها یا پادکست هات را با دوستام دوباره گوش میدیم و کیف می کنیم ❤
عزیزی❤️🙏
Recently heared something new about meaning of"چشمه" in Arab.
Its relevant to your question
جالبه👌
جالبه کهوقتی داشتم پادکستتو گوش میدادم و داشتی مدرستو توصیف میکردی من هم داشتم همزمان تصورش میکردم
الان که ویدیوت رو دیدم برام حیرت انگیز بود که چقدر دقیق تصور کردم!
جالبه🤔
ممد دیگه کم کاری نکن زود به زود اپیزود بده
ممد آقا شات ها عالی بودن
نویسندگی کار هم نگم دیگه
ممنونم🙏
برای ثبت در تاریخ.
من یه اعترافی بکنم.
این ویدیو رو ۴ بار دیدم تا حالا و هربارش بیشتر از دفعه قبل خندیدم.
پادکستشم که قبلا دوبار گوش داده بودم 😅
خیلی خوبهههههه 👌😇
🙏😊
واحد شمارش دستشویی چشمه هست
بله و این عجیبه:)
🎉🎉
🙏
❤
❤️
جالب بود😂 الان کجایی؟ ایران یا ...
ایران
⚘️⚘️⚘️
I recently came across this hilarious comedy narration clip that used old pictures to tell a story, and I was thoroughly entertained from beginning to end! The narrator's wit and humor were on point, and I loved how they incorporated the vintage photos to bring the story to life. Each picture had its own unique charm and added to the overall comedic effect. This clip had me chuckling throughout and left me with a big smile on my face. If you're in the mood for some good laughs, I highly recommend checking it out!
دم شما گرم🙏
محمد جان جون ممدا و اون حسین پسر ممد یارای فوتبالیت بگو اسم روستاتون چیه و تابع کدوم شهر کرمان هست
نه دیگه😂
یادمه معلم پرورشی ما همیشه مینالید که پول ندارم ولی الان داره مغازه طلافروشی از صفر میسازه 😂😂 و پولش از پارو بالا نمیره
خب چون مینالید رفت پولدار شد😄
ولی خدایی یک بار دیگه شنیدنش هم لذت بخش بود😌🤌
🙏
😂😂😂🤞👍😔
یعنی واقعا با چه انگیزه ای مدرسه میرفتین ؟ دمتون گرم
واقعا چرا؟!
چقققدر ناراحت کنندس که بعد 25 سال زندگی هی یادم میاد چه مضخرفاتی بهمون یاد میدادن
واقعا...
آقا من دارم سرویس میشم روستاتون خیلی آشناست یه راهنمایی کن ببینم کجاست
😉
من از معلم پرورشی یاد گرفتم الویه درست کنم 😂😂😂
مفید واقع شده پس:)
معلم پرورشی ما هم یک سری مشکلات روحی و روانی داشت .الان که فکر میکنم توی این دوره و زمونه بهش میگند ادم عقدهای روانی و بی سواد حتی
😀😀
مرسی، آقا محمد گرامی.
من از طرفدارهای پادکست طنزپردازی هستم و بیشتر اپیزودها را گوش داده ام.
یک خواهش دارم: من طرفدار حقوق حیواناتم و به آن ها احترام زیادی می ذارم.
بیاییم در فحش ها و شوخی هامون از اسم حیوانات استفاده نکنیم.
مقلاً در آخر این اپیزود، دقیقه 19 اُم، شما گفتید: «سگ ...»، که به نظر من عبارت قشنگی نیست.
سپاس بی کران
Thanks for everything ❤
❤️
سلام من نمیدونم شما به شکل من پسندی این نظرات ( کامنتها) را میخونید با نه! امیدوارم که بخونید و علامتی بدین که ما ببینیم که شما این نظرات ما را خودتون خوندین! انگشت هم بالا کنین برامون کافیه، ما میبینیم که نظرمون روی شما تاثیر گذاشته!!
حالا اصل نظرم:
ممنون از همه زحمات شما. خدا را که دارید امیدوارم خرما هم داشته باشید!😂
میخواستم خواهش کنم که با توجه به پر بیننده بودن و پر شنونده بودنتون لطفا از استفاده از کلمات انگلیسی حذر کنید. یک بار فردوسی زبان فارسی را از حمله عربی نجات داد و حالا من این رسالت را به شما میسپارم( البته به دیگران هم میسپارم ها !)، که زبان فارسی را از حمله زبان انگلیسی نجات دهید. متاسفانه انگلیسی دارد جایگزین فارسی میشود( البته منظورم فارسی شناخته شده است که با عربی به هر حال تلفیق شده)، لطفا فارسی را به همین شکل که با آن دهه ۵۰ اییها و ۴۰ اییها و …. بزرگ شدهاند پاس بداریم.
مشتاق شنیدن قسمتهای جدید ( اپیزود!)
یک دهه چهلی به دوران نرسیده 😂
ممنون دوباره 👏👏👏
سلام.بله همه پیام ها رو می خونم. ممنون که یادآوری کردید. حرف تون هم حرف حسابه و باید بیشتر دقت کنیم بهش🙏
کیفیت تولید هر ویدئو ات از قبلی بهتره! به عنوانه یه ده هفتادی عاشق نفیرنین و نالهات راجع کمبودای دههٔ شصتم!
ممنونم🙏
اخطار!موقع غذا خوردن گوش نکنید، یا اقلا اولاشو گوش نکنین! دیدم که میگم
😅
این سگ تو روحت رو خوب اومدی (محمد از جنس ممد عالی باشی )همیشه و بخندی😅😅❤ من همیشه تو نظراتم یه متنی ر و تکرار میکنم تا تو حافظه تو بمونه که همه جا دنبالت میکنم تو پادکست تو اینجا و اینیستا به پرانتز من توجه کن
❤️🙏
ممد! ممد جان! نباید اسم روستا رو می گفتی که من به زحمت نیافتم و بیام یه عالمه کلیک و تپ و تایپ کنم که : اسم و مکان روستاتون چی و کجاست؟
نمیگم که😅
واحد شمارشه دستشویی چشمه هست خوب، حق میدم بهت منم نماز وحشت خوندم اولش که شنیدم!
چه واحد شمارشی!
قربتی ها که با خر و اسب میومدند کارشون چی بود ؟
ابزار میساختند. دف و داس و...
بابا بچه کجایی دقییقا ؟ همه اطراف کرمان رو میشناسم ولی سر در نیاوردم ! نخواستی عمومی بگی پی وی بنده نوازی کن . ف مرگ شدم واللا .
😉