ارامنه ایران Իրանահայ համայնք
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 15 ก.ย. 2024
- بسیاری از مناطق آذربایجان از دیرباز محل سکونت ارمنیها بوده است. وجود یکصد و هشتاد و هفت کلیسا و کلیسای کوچک (دَیر) ارمنی در نقاط مختلف آذربایجان، مانند قره کلیسا در چالدران (دوره صفوی)، کلیسای استفانوس مقدس در جلفای ارس (سده نهم میلادی)، کلیسای زور زور در در چالدران (دوره صفوی)، کلیسای مریممقدس درهشام (سدهٔ شانزدهم میلادی) و کلیسای موجومبار نشانههایی از حضور ارمنیان در این منطقه است. سالها پیش از آنکه شاه عباس بزرگ، ارمنیان را به داخل فلات ایران کوچ دهد، بازرگانان ارمنی از طریق شیراز و بندرعباس با هندوستان داد و ستد داشتند. «هایک عجمیان»، محقق نام آشنای ارمنی، شش دهه پیش در قبرستان ارمنیان شیراز در باباکوهی (کوه)، سنگ مزارهایی از ارمنیان یافت که تاریخ ۱۵۵۰ میلادی داشتند. این امر نشان میدهد که حداقل پنجاه سال پیش از مهاجرت اجباری بزرگ ارمنیان بازرگانان ارمنی در شیراز مستقر بوده و کلیسا و خانههایی داشتند. در سال ۱۵۹۰ میلادی به موجب پیمان منعقده میان نمایندگان شاه عباس صفوی و سلطان مراد سوم خلیفه عثمانی، تبریز، باختر ایران و ارمنستان، شکی، شروان، گرجستان و قرهباغ تحت سیطره دولت عثمانی درآمد. درسال ۱۶۰۴ میلادی شاه عباس بخش اعظمی از آذربایجان، ارمنستان و قرهباغ را از عثمانیان بازپس گرفت ولی بمحض اطلاع از حرکت سردار عثمانی از شروان بسوی قارص، ساحل جنوبی رودخانه ارس عقبنشینی کرد و دستور داد ارمنیانی که در مسیر حرکت سپاهیان عثمانی اسکان داشتند، خانه و کاشانه خود را رها و به این منطقه کوچانده شوند. طبق فرمان شاه عباس ارمنیان جلفای نخجوان به اصفهان کوچانده و ابتدا در شمسآباد اصفهان سکنی گزیدند و به مرور زمان جلفای اصفهان را بنا نهادند. آراکل داوریژتسی توصیف کاملی از وقایع این دوران را به شرح ذیل بازگو کرده است: «پس از خروج از ایروان، شاه عباس دستور داد سپاهیانش عقبنشینی کنند و تمامی شهرها و روستاهای سر راهشان را تا مرزهای ایران ویران سازند تا به این ترتیب مانع از تعقیب سریع سپاهیان عثمانی شوند. آنها به هر شهر و روستایی که میرسیدند خانهها را ویران میکردند، مزارع را آتش میزدند، دامها را هلاک میساختند و ساکنان آنجا را وادار به ترک خانه هایشان میکردند و آنان را کوچ میدادند. هر کس در مقابلشان ایستادگی میکرد و حاضر به رفتن نمیشد یا اینکه توان رفتن نداشت محکوم به مرگ بود. بدین ترتیب، سپاهیان شاه عباس اکثر شهرها و روستاهای ارمنی نشین واقع در دشت آرارات را ویران کردند و سکنهٔ آن مناطق را به مقصد ایران با خود همراه ساختند. هنگامی که این جمیعت به واغارشاپات رسیدند به شاه عباس خبر رسید که دستهای از سپاهیان عثمانی در حال نزدیک شدن به آنان هستند. شاه عباس که میدانست با این جمیعت انبوه از مردم بی دفاع نخواهد توانست در برابر این سپاهیان بایستد و بجنگد به سرداران لشکرش دستور داد که دستههای مردم را با سرعت بیشتری حرکت دهند؛ بنابراین، آن تعداد از جمیعت که قادر به حرکت نبودند، از جمله پیران و بیماران و کودکان، ناگزیر ماندند و پر واضح است که به چه سرنوشتی گرفتار آمدند. بالأخره، شاه عباس به همراه جمعیت مهاجر ارمنی به جلفا رسید. اکنون باید از رودخانهٔ ارس عبور میکردند. دوباره به شاه عباس خبر دادند که سپاه عثمانی به نخجوان رسیده است. با شنیدن این خبر شاه عباس که میدانست فرصت زیادی ندارد به سپاهیان خود دستور داد تا مردم را وادار به عبور هر چه سریع تر از رودخانه کنند. رودخانه خروشان بود و خطرناک و مردم یا باید عبور میکردند یا در آنجا منتظر رسیدن قشون عثمانی میماندند که در آن صورت مرگشان حتمی بود. به ناچار عبور از رودخانه را انتخاب کردند.» از حدود سیصد و پنجاه هزار تن از ارمنیان به تعداد سیصد هزار تن از آنان در رودخانه غرق شدند. اگر چه شاه عباس بخش اعظمی از ساکنان ارمنی شهرها و روستاهای ارمنستان را به ایران کوچ داد، اما این بدان معنا نبود که این سرزمینها خالی از سکنه شدند. هنوز بسیاری از ارمنیان در شهرها و روستاهای این نواحی سکونت داشتند که از آن پس تا نیمه اول سده نوزدهم زندگی آنها کم و بیش دستخوش حوادث و تهاجمهای ناگوار است. به علت ناسازگاری اوضاع اقلیمی گیلان با طبیعت ارمنیان تعداد بسیاری از ارمنیان گیلان درگذشتند. ارمنیان مازندران بیشتر در فرحآباد سکونت گزیدند. ارمنیان ساکن در نواحی روستایی به کشاورزی، دامداری و باغداری و ارمنیان جلفا به داد و ستد اشتغال یافتند. به موجب اعتماد خاصی که شاه عباس به تجار ارمنی داشت آنان را جهت صدور ابریشم که دراختیار خود شاه بود به خدمت گرفت. پس از درگذشت شاه عباس اوضاع ارمنیان دگرگون شد. جانشینان شاه عباس به آزار و اذیت تجار ارمنی پرداختند و مالیاتهای بسیار سنگینی به دارائیهای آنان بستند. در دوران حکومت نادرشاه هم ارمنیان از شرایط مساعدی بهرهمند نبودند، بعنوان مثال، ناچار بودند سالیانه ۶۰٬۵۰۰ نادری به حکومت غرامت بپردازند و بدین ترتیب بدنبال اعمال ناشایست عمال نادرشاه برخی از ارمنیان به هندوستان، هندوچین و جاوه مهاجرت کردند. در برخی از نواحی ایران، ارمنیان حق نداشتند سواره وارد شهر شوند و فقط میتوانستند به مشاغلی چون زرگری، نجاری، تجارت و تهیه شراب اشتغال یابند. در دوران قاجار تحول قابل ملاحظهای در اوضاع ارمنیان ایران حادث شد و به دنبال خدمات ارزنده آنان در دوران مشروطیت، آنان سرانجام حقوق یک شهروند ایرانی که سالها از آن محروم بودند را یافتند.
ارامنه وطن دوست و نجیب ایران 🌹
صدایتان و فن بیانتان عالیست
مردمی مهربان و کهن و زیبا و با فرهنگ که هم خود را ارمنی میدانند و هم ایرانی و با هنرمندان بی مانند و ایران دوستی همچو ویگن بزرگ آیلین و ژاکلین و ایرن زازیانس و مارتیک و دیگر هنرمندان درود و زنده باد
مجموع ای بسیار آموزنده و پر محتوا با تشکر از زحمات شما در ارائه شواهد و روایات تاریخی ملت زجر دیده ارامنه و نقش انان در طول تاریخ ایران. سپاس
محبت دارید. عرض ارادت و احترام خدمت مردم همیشه صادق و مهربان ارامنه
Wow, nice pictures. Priceless. Armenians have such a sad history. Such a Capable nation, always struggle to survive. They are known for builders. Wherever they go, they build and make big change. Turkey sent bunch of them to desert to die, they made a city with bare hands, soil and water called Ani. No wonder when they immigrate to Glendale, CA, they make this sleepy town a big business elit city after just 20 years
Thanks 🙏❤
Armienh jon
Thank you for sharing information.
Hamo
تشکراز ویدیو شما
واای شرمندگی دارم بعنوان ایرانی سوالی دارم کوچ فقط برای نفع تجاری بود یا جون اونها در خطر بود از طرف عثمانی
عثمانی عده زیادی همشاه عباس صوی برای صنعتگری به ایران اورد از رود عرس که دوهزار نفر فقط غرق شدن صد هزار نفر رو اونجوری اورد
صنعتگران و تاجران و دانشمندان ارمنی به همراه شاه عباس و ارتش او برای پشتیبانی به شهر اصفهان اورده شدهاند تا از گزند تورکهای_عثمانیها در امان باشند...
ارامنه آن مناطق در حقیقت مردم سلسله پادشاهانیان اشکانیان هستند ...
Հարսին ընտանիքը Առաքել Պատմագիր Դաւրժեցու շառավիղ ենք Պատմսգրեանները եւ Տէր Յովհաննիսեսնները
Armenien waren in iran vom 5j B.A.