رازهای خواب و رویا، کابوس‌هایی که واقعیت می‌شوند | داستان‌های ترسناک با سایه‌ها | قسمت ۴

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 3 ส.ค. 2024
  • سابسکرایب کنید وگرنه ارواح رو امشب میفرستم خونتون 😈 / @sayehaa
    👻 در این قسمت شما را به دنیایی می‌بریم که در آن کابوس‌ها به واقعیت پیوسته و سایه‌ها قدرت می‌گیرند. اگر علاقمند به کشف اسرار نهفته در پس پرده خواب و تجربه‌هایی مرموز هستید، این ویدئو را از دست ندهید.
    💌 داستان‌های ترسناک و عجیب خودتان یا اطرافیانتان را با ما در zafa.stories@gmail.com به اشتراک بگذارید و شاید داستان شما در قسمت‌های آینده به اشتراک گذاشته شود.
    سابسکرایب کنید وگرنه ارواح رو امشب میفرستم خونتون 😈 / @sayehaa
    داستانهای_ترسناک #خواب_و_رویا #کابوس_های_واقعیت
    0:00 Intro
    0:09 Story 1
    1:52 Story 2
    3:37 Story 3
    4:27 Sleep Paralysis
    4:43 Outro
  • บันเทิง

ความคิดเห็น • 3

  • @Sayehaa
    @Sayehaa  6 หลายเดือนก่อน

    سابسکرایب کنید وگرنه ارواح رو امشب میفرستم خونتون 😈 th-cam.com/channels/8zy5h0T9dmjvy_AgyAycIw.html

  • @fatemehsabokdast878
    @fatemehsabokdast878 หลายเดือนก่อน +1

    فلج خواب و تجربه کردم ولی واسه من ترسناک نبود و اونی که دیدم سایه از خودم بودم و ازش نترسیدم نمیدونم چرا ولی اون خواب نبود واقیعت بود چون از در نمیه باز اتاقم مامانم و بابامو میدیم که آماده میشدن برا سرکار رفتن و صحبت میکردن و منم باید میرفتم مدرسه ساعت 7 صبح بود که یه سایه سیاه با موهای بهم ریخته اومد تو اتاقم اون سایه تو پر بود و انگار من بود که کلا سیاهم وقتی خاستم مامانمو صدا کنم جواب نداد نمی شنید هیچ کدوم و فقط میتونستم از بدنم چشم هامو تکون بدم و اون سایه اومد دستمو گرفت و حرف زد ولی یادم نیست و رفت بعد من بلند شدم و مامانمو صدا کردم این بار جوابمو داد و من فردا صبح هم تجربش کردم میتونستم حرف بزنم ولی ازش سوال نپرسیده بودم وقتی بازم زاهر شد از پرسیدم تو کی هستی و اونم با گرفتن دستم بهم گفت که به زودی میفهمی و رفت و دیگه ندیدمش دستمو گرفت چون من روی انگشت کوچیک دست چپم یه خال مادر زاد داشتم و خب اون روی خال و سوراخ کرد 😐😐😐
    واقعا نمیدونم چرا ولی ازش انداره یه قطره خون اومد بیدار که شدم چکش کردم و هیچ چی نبود ولی درد میکرد انگار یه سوزن تو انگشتم بود و الان اندازه یه سوراخ سوزن از اون خال مونده اول فک میکردم ناپدید بشه کلی خاطره از رویای شفاف دارم البته دوبار و اتفاق خیلی جالبیه اون خاطره که گفتن فلج خواب بود نه رویای شفاف آنقدر خوبه که هر آدمی باید تجربه کنه و تنها بدی هم که داره اینه که ممکنه یه کابوس شفاف ببینید که فقط یه کابوسه ولی چیزای که میتونید تجربه کنید خیلی باهاله فقط آدم نکشید چون نمیخواید که روز ها بشینید به قتل های شفافی که مرتکب شدین فکر کنید جزئیات خیلی زیاده

    • @Sayehaa
      @Sayehaa  หลายเดือนก่อน

      چه جالب
      اگه اجازه بدی توی ویدیو های بعدی داستانتو تعریف کنیم ؟