دوستای ارن دقیقا همون کاری داشتن میکردن که انتقام جویان و قهرمان ها می کنند یعنی با اینکه میدونن کار ارن برای نجات اونا و جزیره خیلی مهمه ولی توی اون لحظه اونا سعی می کنند کار درست تر و انسانی تر انجام و بدن و یه نکته هم بگم که در اصل زیگ نتونست بنیان گذار نابود کنه چون در نقشه زیگ باز هم بنیان گذار اسیر و زندانی اون موجود و عشق خودش باقی می موند ولی در نقشه ارز بنیان گذار در نهایت از چنگال اون موجود و عشقش ازاد میشد دقیقا به همین دلیل بود که بنیان گذار با دیدن آینده پدر ارن مجبور کرد تا غول خودش به ارن بده
تازه حماسه ویرلند هم مثل اتک آن تایتان خیلی خوب بوده. بعنوان یه اوتاکو میتونم بگم که انیمه های دیگه ای هم مثل اتک آن تایتان هستن که میتونن برای ما لذت بخش باشن.
با اینکه بنظر میاد دقت بالا و تسلطی رویه داستان و ارن دارین اما همش گفتین ارن اینکارارو کرده ک دوستاش در ارامش باشن چرا ب اون قسمت اشاره نمیکنین ک ارن گفت حتی بخاطر شماهم نیست مطلقا و اگه بود من شمارو تو خطر نمینداختم و با کارایه من هانجی ... مردن
اون حرفو از روی عذاب وجدان زد. هدف خودشو انکار کرد چون بخاطر همون هدف دوتا از رفیقاش مردن. ولی جدا از اون کلی هدف دیگه پشتش عملکردش بود. یکیش همراه کردن یمیر بنیانگذار و ازاد کردنش
اونجا منظورش این نبود ک این بخاطر شما نیس. میخواست بگه من حتی خودمم از درون خواسته قلبیم همین بود.چون ارن با شناخت دنیای بیرون دیوار فهمیده بود تنها راهی ک میتونه آزادی واقعی رو توی این دنیا تجربه کنه از بین رفتن همه انسان هاست
دوست عزیز تو یه کامنت جدا کامل توضیح دادم ارن و بنیانگذار بارها لوپ های زمانی متفاوتی با ادمای متفاوت رو پشت سر گذاشتن و هر لوپ رو بارها و بارها تکرار کردن تا به نتیجه ی ایده‌آلشون تو اون لوپ دست پیدا کنن.ارن مجبوره هربار ی سری از عزیزانش رو قربانی کنه برای آرامشه بقیه.ممکنه هزاران بار ارن با سناریوهای متفاوت این بازه ی زمانی ک ما داریم میبینیم رو تکرار کرده باشه و به نتیجه ی مدنظرش نرسیده باشه.ممکنه اگه هانجی یا هرکدوم از کسایی ک کشته شدن زنده میموندن اتفاقات طوره دیگه ای رقم میخورد و همشون باهم کشته میشدن یا نمیتونستن به دنیایی برسن ک تا مدتی آرامش رو تجربه کنن توش.اخر داستان درختی رو دیدیم که از محله دفنه سر ارن رشد کرده بود و قبلا جایی ک یمیر به بنیانگذار رسیده بود این درخت رو دیده بودیم.پایانه هر لوپه زمانی ارن در ظاهر کشته میشه و مدتی آرامش حکم فرما میشه تا با شروع جنگهای بعدی ارن دوباره بنیانگذار رو موقتا به یه نفر تحویل میده تا یه جایی از لوپ دوباره بنیانگذار و ارن بهم برسن.بله ارن یمیر رو کشوند سمت درخت تا با بنیانگذار یکی بشه اتفاقات جوری رقم بخوره تا بعدا خودش بنیانگذار رو بگیره ازش و دیدیم ک تو داستان گفتن باید خونه سلطنتی داشته باشی برای اینکه قدرت بنیانگذار رو استفاده کنی ولی ارن بدون خون سلطنتی اینکارو کرد.ارن و بنیانگذار دو موجودیت متفاوت هستند ک داستان رو جلو میبرن ولی کارهاشون در موازات باهم پیش میره تا یجایی دوباره یکی بشن.هیچ کاره ارن یا بنیانگذار بدون هماهنگی نیست و کاراشون ی پروسه ی کامل رو تشکیل میده.ارن و بنیانگذار مجبورن بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنن و تو هرلوپ کسایی رو قربانی کنن.یکی از نکته های شاهکاره این داستان هم همینه ک اخر داستان میفهمیم ارن از اولش اخرش رو میدونست و هرکاری از اول انجام داد برای این بود ک به این انتهای جذاب برسه
مثل همیشه عالی و کامل توضیح دادی.با این قسمت از حرفاتم موافقم که ارن هیچ چاره ای نداشت و بین بد و بدتر مجبور به انتخاب بد شد.بنظرم چه خوده ارن چه خوده تایتان بنیانگذار تو لوپ زمانی ای ک براشون وجود داشت ممکنه هزاران باز این چرخه رو بپایان رسونده باشن و به نتیجه نرسیده باشن و مسیری که ما تو داستان شاهدش بودیم نزدیکترین حالت به ایده آله ارن و حتی خوده بنیانگذار بود.اینکه نه دنیایی قدرتمند وجود داشته باشه که بخواد الدیایی هارو نابود کنه به سرعت نه دنیایی که فقط الدیایی ها ساکنش باشن و دچاره پوچی و جنگ های داخلی بشن.فکر میکنم ارن با این نابودی دوتا هدف اصلی داشت اول اینکه تا شروعه چرخه بعدی یه زمانی بخره که حداقل دوستاش تا اخر عمر تو آسایش و صلح زندگی کنن و بعدش چندان براش مهم نبوده و دوم اینکه ارن میدونست بدونه یه ویلنه قدرتمند هیچ وقت مردم نه به یه سری هیرو نیاز پیدا میکنن و نه بهشون توجهی میکنن.ارن خودش و خانوادش رو قربانی کرد(هم پدرش هم مادرش) تا بشه ویلنه اصلی ماجرا تا دوستاش بتونن فرصت درخشیدن و هیرو شدن رو پیدا کنن.چندبار دیگه هم گفتم که ارن میتونست خیلی راحت نقطه سقل و ضعفش رو جابجا کنه بواسطه ی قدرتهایی ک داشت (حتی میدونست چجوری و توسطه کی کشته میشه) و جلوی مرگش رو بگیره حتی بنظرم بارها تو اون لوپه زمانی ای ک داخلش بود اینکارو کرده بود و نتیجه نگرفته بود پس مرگش هم جزئی از نقشش بود.جدا از اون دیدیم یمیر بعد از مرگ و کشته شدن و تبدیل به چند تایتان بازم میتونست به دنیا برگرده حتی بعد از اینکه تایتان بنیانگذار رو به ارن منتقل کرد.بنظرم برای ارن مرگ معنی ای نداره و میتونه بعدا دوباره تو لوپه بعدی بزندگی برگرده و قدرتهاش رو بدست بیاره و فقط یه وقفه ای انداخت بینه دوتا لوپ زمانی تا بتونه لوپه جدیدی رو شروع کنه شاید بتونه اینبار راهکاری پیداکنه تا دنیارو اونجوری که میخواد بسازه
دقیقا همینطوره این لوپ زمانیو ارن و بنیانگذار بارها بازی کردن تا تهش رفتن و برگشتن ارن تمام راه هارو دیده ،شبیه استرنج تو جنگ با تانوس فقط یه راه هست برای پیروزی مرگ ارن به وسیله رفیقاش و کنارشم نابودی ۸۰ درصد مردم تا شانس دوباره دوستاش داشته باشن زندگی کنن شانسی که خود ارن نداشت ، ارن دقیقا بین بد و بدتر انتخاب کرد ، چندسال زندگی کنار عشق زندگیش و بعدش مرگ یا اینک عشق زندگیش اونو بکشه ولی شانس آزادی و زندگی داشته باشن عشق زندگیش و رفیقاش وقتی حرف از لوپ میزنیم یعنی ارن تا همیشه زندس چون این حلقه تکرار میشه بازم
@@sepehrtabari7538 من ریک و مورتی رو دوست ندارم، ولی اگه یه انیمه مثل اون میخوای که از کلی جهت هم بهتره، پیشنهاد میکنم گینتاما ببینی. البته برای فهمیدن بعضی از شوخی های گینتاما باید انیمه های قدیمی مثل دراگون بال و وان پیس رو دیده باشی، ولی بدون دیدن اینا هم میشه ازش لذت برد.
@@sepehrtabari7538 من کلا سیتکام دوست ندارم و با گرافیک و آرت استایلش هم حال نمیکنم. بوجک هورسمن رو خیلی بیشتر می‌پسندم. درمورد جوجوتسو، پیشنهاد میکنم فصل دوم رو ببینی چون از لحاظ گرافیکی و آرت استایل خیلی بهتر شده و الان توی یکی از خفن ترین و هیجان انگیز ترین آرکاشه.
پسری که رفت تو درخت برخلاف یمیر که نمیدونست چنین چیزی اونجاست و رفت تو، پسره انگار میدونس و اونجا انگار برای پیدا کردن درخته اومده بود؟ و تا دیدش وایساد و رفت تو، از کجا اطلاع داشت چنین جیزی یا حالا ممکنه باشه یا ارن اونجا خاک شد درسته؟
بله حتی دهنش باز بود و تعجب کرده بود یجورایی از پیدا کردنش و دیدنش انگار با ی نقشه کلی گشتو پیداش کرد و اون شال میکاسا دور گردنش بود احساس میکنم باید ادامه داشته باشه
درسته ارن اونجا خاک شده ، اون بچه اگ قرار باشه داستان ادامه داشته باشه بدون شک نقش مهمی داره ، شالش فقط اگ بخوایم بگیم برای میکاسا بودش توی این همه سال ، سالم موندش یکم عجیب چون زمان زیادی گذشته
ارن و بنیانگذار تو هر لوپ زمانی به هم میرسن و همیشه هم ارن کشته میشه و توسط عشقش یا دوستش سرش ی جایی دفن میشه و همونجا این درخت ک شروعه ی لوپه جدیده اونجا رشد میکنه.ارن یه فرده انتخاب شده رو با هرروشی میاره اینجا و با پیوند زدنش به بنیانگذار لوپه جدیدی رو شروع میکنه تا یجایی از داستان بنیانگذار رو تحویل بگیره ازش.قبل اینکه بنیانگذار به یمیر برسه هم ارن بارها همین اتفاق براش افتاده بود.یمیر نه اولین و نه اخرین کسی بود که یه لوپه زمانی رو تو اون دنیا شروع کرد.حالا اونموقع یمیر بواسطه فرارکردن و پنهان شدن به این درخت رسید ممکنه اینبار این پسری ک میبینیم خوابی راجبه این درخت دیده باشه و بسمتش کشیده شده باشه یا اتفاقی درخت رو دیده باشه و کنجکاو شده باشه ک ببینه توش چیه ولی مسلما هربار این کشش و اتفاقات توسط ارن پیش برده میشه.امیدوارم جوری توضیح داده باشم ک قابل درک باشه
@@Filmbinsho نه شالش برای میکاسا نبود اونجا که میکاسا مرده بود و گل توی دستاش بود شالش هنوز گردنش بود یعنی با شال دفن شده ولی قطعا پسره چه نسبتی با هرکدوم داشته باشه چه نه، اطلاع داره که یه چیزی حیات یا سر ارن توی اون درخته
@@Master--Craft این تئوری های لوپ های زمانیو منم خیلی راجبش خوندم خیلی جالبه و من راجب (ای او ای) خیلی میخوندم،ولی با قسمت اخر فک نکنم درست باشه چون یمیر حالا قطعا اولیش نبود ولی اون کرم حیات با توجه به شخصیت و خواسته یمیر بهش قدرت نامیرا و تایتان هارو داد و اون کرم حیات با توجه به ارزوی هرکی یه قدرتی بهش میده برای همین خواسته این پسره و یمیر قطعا یکی نیس که حیات به این پسره هم قدرت تایتان بده که چرخه تایتانا دوباره تکرار شه و داستان ارن و اینها، شاید یه قدرت دیگه و یه چیز دیگه این پسره نه مث یمیر بردس نه اسیره و کمک لازم داره برای نجات و اصن شاید نخواد نامیرا شه
یچیز دیگ اینکه ۸۰ درصد ادما مردن ولی دقیقا مردم اون کشور ک باعث بدبختی الدیا شدن نمردن😐خانواده انی و راینر در اخر با خانوادشون در صلح زندگی میکنن همونایی ک با بی رحمی ضلم میکنن
تمام کسایی ک مردن یا زنده موندن یه تکه از پازلی هستن ک ارن و بنیانگذار با شروع لوپ زمانی چیدنش.ارن طوری اتفاقات رو کناره هم میچینه ک برتولت و راینر با حمله به شهر دیوارو بشکنن تا راه برای تایتانه خندان ک فکر میکنم مادره زک و همسره اوله پدره ارنه باز بشه و ارن اونو بسمته خونه خودشون بکشونه تا مادره ارن رو بخوره و خوده ارن تو مسیره درست قرار بگیره.تمام کاراکترای انیمه یجورایی مهره های بازیه ارن و بنیانگذار هستن و ارن برای کامل کردنه لوپ زمانی اونجوری که خودش میخواد داره میچینشون.پس میتونه هرجایی هرجور ک لازمه ازشون استفاده کنه.ی روزی در کناره مردم مارلی بر ضده ارن و دوستاش و مردمه داخله دیوار بودن ی روزه دیگه لازم بود در کناره دوستانه ارن و بقیه دنیا روبروی ارن بایستن چون بدونه اونا دوستای ارن نمیتونستن جلوشو بگیرن.ارن خودش جوری مهره های داستان رو چیده بود ک هشتاد درصد مردمه دنیارو نابود کنه و بعد به دسته عشقش و دوستاش کشته بشه تا هم دوستاش به عنوانه قهرمان شناخته بشن هم اینکه بقیه دنیا اونقدر ضعیف بشن تا حداقل تا اخره عمره دوستاش کسی نتونه بهشون صدمه بزنه.دلیله اینکه همه ی دنیاروهم نکشت خوده اقا شاهین گفتن ک اگه فقط مردمه الدیا میموندن رو کره زمین خیلی زود به پوچی میرسیدن و جنگهای داخلی بینشون درمیگرفت و باز دوستاش مجبور به جنگیدن تو یه طرف میشدن.اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم بنظرم تمام کاراکترای بازی طبقه سناریوی خوده ارن رفتار میکردن و در اصل همشون خاکستری بودن و خوب و بد معنی ای نداره
وقتی تو فصل چهار میره تو دنیای اون‌ور دیوار دقیقا هدفش همینه که ببینیم اون بچه‌ها بد نبودن و به‌خاطر نجات دنیای خودشون وارد پارادایس شدن و خب دیدیم که راینر به‌شدت پشیمون بود و حتی قصد خودکشی داشت و تمایل شدیدی به مردن داشت و هی غر می‌زد که چرا هی نمیذارن بمیره آنی هم بد نبود، این باور رو داشت که پارادایس و مردمش دشمن هست و باید نابود بشن اتفاقا این دو نفر اوج درد رو تجربه رو کردن، بعد از اینکه وارد دیوار شدن و نفوذی شدن ارتباط صمیمانه با بچه‌ها برقرار کردن و راینر و برتولت با هم بحث میکردن که چرا دارن دوستاشون رو میکشن و عذاب می‌کشیدن ولی به‌خاطر هدف بالاتر انگار مجبور بودن
خیلی ممنون از توضیحات.شدیدا منتظر ویدیو ارن هستیم
پایانش میشد بهترم باشه
مرسی از توضیحات ویدیو ی ارن لطفا
انیمه ژاپنی خیلی بهتر از فیلم سریاله
شدیدا موافقم و اتک ان تایتان
لطفا یه ویدئو درباره‌ی ارن بساز
ویدئو جدا در مورد ارن بساز
یه ویدیو جدا حتما واسه ارن بسازین
دم شما گرم ❤
بهترین انیمه تاریخ هست قطعا .و ممنون از تحلیل درست و حسابی ک داشتین
ارادت♥️
دمتگرم، مثل همیشه عالی 👍👍
قسمت بعدي بساز راجب ارن
بیشتر از اتک ویدئو بساز❤
منتظر ویدیو توضیحات بیشتر هستیم
پایانش خوب بود ، اگه میشه در مورد ارن ویدیو بساز
ممنون از تحلیل خوبتون
niceeee
تشکر از شما
ویدیوی ارن درست کنید ممنون🙏🏻😊
دوستای ارن دقیقا همون کاری داشتن میکردن که انتقام جویان و قهرمان ها می کنند یعنی با اینکه میدونن کار ارن برای نجات اونا و جزیره خیلی مهمه ولی توی اون لحظه اونا سعی می کنند کار درست تر و انسانی تر انجام و بدن
و یه نکته هم بگم که در اصل زیگ نتونست بنیان گذار نابود کنه چون در نقشه زیگ باز هم بنیان گذار اسیر و زندانی اون موجود و عشق خودش باقی می موند ولی در نقشه ارز بنیان گذار در نهایت از چنگال اون موجود و عشقش ازاد میشد
دقیقا به همین دلیل بود که بنیان گذار با دیدن آینده پدر ارن مجبور کرد تا غول خودش به ارن بده
ژال گردن میکاسا هم گردن اون بچه بود که جلو درخت ایستاده
شبیه بود بیشتر ، چون بعد گذشت این همه سال منطقی نیست اون شال سالم بمونه هنوز
عالیی
ارادت♥️
ویدیو ارن
Lotfan baraye eren besaz
عالی بود
Fogholadastttt
Like
عالی ❤❤
منتظر ویدیوی ارن هستیم👀
دمت گرم حتماً ویدئو ارن را بزار ❤
عالی 🔥
خیلی دوست دارم که بهتر با شخصیت ارن آشنا بشم. حتما ویدیو های دیگه ای ازش بزارید. بنظرم ارن هم یجورایی شبیه کنگ میمونه.
تازه حماسه ویرلند هم مثل اتک آن تایتان خیلی خوب بوده. بعنوان یه اوتاکو میتونم بگم که انیمه های دیگه ای هم مثل اتک آن تایتان هستن که میتونن برای ما لذت بخش باشن.
دوست داشتم هرچند کم صحنه های الدیا فاشیستی، پیری میکاسا و بنیانگذار شدن بچه آخر انیمه نشون میدادن
انیمه اعصاب خورد کنی بود
هم مسیر تولیدش
هم پایانش
بنظر من اتک تایتان بهترین انیمه تاریخ و
بهترین پایان ممکن رو داشت
ولی پایانش با مانگا اصلی فرق داشت (زمین تا آسمون)
همه چیز بخاطر اون موجود هزارپا عجیب هست
چرا یکی باید وارد اون درخت بشه اصلا
کنجکاویی بشر
چجوری ارن حافظه میکاسا رو پاک کرده!!!
مگه تو داستان نگفتن که حافظه آکرمن ها پاک نمیشه
چه اتفاقی افتاده سوتی دادن یا...؟🤔
درباره میکاسا بیشتر دوپهلو نشون دادن داستانو
با اینکه بنظر میاد دقت بالا و تسلطی رویه داستان و ارن دارین اما همش گفتین ارن اینکارارو کرده ک دوستاش در ارامش باشن چرا ب اون قسمت اشاره نمیکنین ک ارن گفت حتی بخاطر شماهم نیست مطلقا و اگه بود من شمارو تو خطر نمینداختم و با کارایه من هانجی ... مردن
اون حرفو از روی عذاب وجدان زد. هدف خودشو انکار کرد چون بخاطر همون هدف دوتا از رفیقاش مردن. ولی جدا از اون کلی هدف دیگه پشتش عملکردش بود. یکیش همراه کردن یمیر بنیانگذار و ازاد کردنش
اونجا منظورش این نبود ک این بخاطر شما نیس.
میخواست بگه من حتی خودمم از درون خواسته قلبیم همین بود.چون ارن با شناخت دنیای بیرون دیوار فهمیده بود تنها راهی ک میتونه آزادی واقعی رو توی این دنیا تجربه کنه از بین رفتن همه انسان هاست
بچه ها توضیحات خوبی دادن
دوست عزیز تو یه کامنت جدا کامل توضیح دادم ارن و بنیانگذار بارها لوپ های زمانی متفاوتی با ادمای متفاوت رو پشت سر گذاشتن و هر لوپ رو بارها و بارها تکرار کردن تا به نتیجه ی ایده‌آلشون تو اون لوپ دست پیدا کنن.ارن مجبوره هربار ی سری از عزیزانش رو قربانی کنه برای آرامشه بقیه.ممکنه هزاران بار ارن با سناریوهای متفاوت این بازه ی زمانی ک ما داریم میبینیم رو تکرار کرده باشه و به نتیجه ی مدنظرش نرسیده باشه.ممکنه اگه هانجی یا هرکدوم از کسایی ک کشته شدن زنده میموندن اتفاقات طوره دیگه ای رقم میخورد و همشون باهم کشته میشدن یا نمیتونستن به دنیایی برسن ک تا مدتی آرامش رو تجربه کنن توش.اخر داستان درختی رو دیدیم که از محله دفنه سر ارن رشد کرده بود و قبلا جایی ک یمیر به بنیانگذار رسیده بود این درخت رو دیده بودیم.پایانه هر لوپه زمانی ارن در ظاهر کشته میشه و مدتی آرامش حکم فرما میشه تا با شروع جنگهای بعدی ارن دوباره بنیانگذار رو موقتا به یه نفر تحویل میده تا یه جایی از لوپ دوباره بنیانگذار و ارن بهم برسن.بله ارن یمیر رو کشوند سمت درخت تا با بنیانگذار یکی بشه اتفاقات جوری رقم بخوره تا بعدا خودش بنیانگذار رو بگیره ازش و دیدیم ک تو داستان گفتن باید خونه سلطنتی داشته باشی برای اینکه قدرت بنیانگذار رو استفاده کنی ولی ارن بدون خون سلطنتی اینکارو کرد.ارن و بنیانگذار دو موجودیت متفاوت هستند ک داستان رو جلو میبرن ولی کارهاشون در موازات باهم پیش میره تا یجایی دوباره یکی بشن.هیچ کاره ارن یا بنیانگذار بدون هماهنگی نیست و کاراشون ی پروسه ی کامل رو تشکیل میده.ارن و بنیانگذار مجبورن بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنن و تو هرلوپ کسایی رو قربانی کنن.یکی از نکته های شاهکاره این داستان هم همینه ک اخر داستان میفهمیم ارن از اولش اخرش رو میدونست و هرکاری از اول انجام داد برای این بود ک به این انتهای جذاب برسه
مثل همیشه عالی و کامل توضیح دادی.با این قسمت از حرفاتم موافقم که ارن هیچ چاره ای نداشت و بین بد و بدتر مجبور به انتخاب بد شد.بنظرم چه خوده ارن چه خوده تایتان بنیانگذار تو لوپ زمانی ای ک براشون وجود داشت ممکنه هزاران باز این چرخه رو بپایان رسونده باشن و به نتیجه نرسیده باشن و مسیری که ما تو داستان شاهدش بودیم نزدیکترین حالت به ایده آله ارن و حتی خوده بنیانگذار بود.اینکه نه دنیایی قدرتمند وجود داشته باشه که بخواد الدیایی هارو نابود کنه به سرعت نه دنیایی که فقط الدیایی ها ساکنش باشن و دچاره پوچی و جنگ های داخلی بشن.فکر میکنم ارن با این نابودی دوتا هدف اصلی داشت اول اینکه تا شروعه چرخه بعدی یه زمانی بخره که حداقل دوستاش تا اخر عمر تو آسایش و صلح زندگی کنن و بعدش چندان براش مهم نبوده و دوم اینکه ارن میدونست بدونه یه ویلنه قدرتمند هیچ وقت مردم نه به یه سری هیرو نیاز پیدا میکنن و نه بهشون توجهی میکنن.ارن خودش و خانوادش رو قربانی کرد(هم پدرش هم مادرش) تا بشه ویلنه اصلی ماجرا تا دوستاش بتونن فرصت درخشیدن و هیرو شدن رو پیدا کنن.چندبار دیگه هم گفتم که ارن میتونست خیلی راحت نقطه سقل و ضعفش رو جابجا کنه بواسطه ی قدرتهایی ک داشت (حتی میدونست چجوری و توسطه کی کشته میشه) و جلوی مرگش رو بگیره حتی بنظرم بارها تو اون لوپه زمانی ای ک داخلش بود اینکارو کرده بود و نتیجه نگرفته بود پس مرگش هم جزئی از نقشش بود.جدا از اون دیدیم یمیر بعد از مرگ و کشته شدن و تبدیل به چند تایتان بازم میتونست به دنیا برگرده حتی بعد از اینکه تایتان بنیانگذار رو به ارن منتقل کرد.بنظرم برای ارن مرگ معنی ای نداره و میتونه بعدا دوباره تو لوپه بعدی بزندگی برگرده و قدرتهاش رو بدست بیاره و فقط یه وقفه ای انداخت بینه دوتا لوپ زمانی تا بتونه لوپه جدیدی رو شروع کنه شاید بتونه اینبار راهکاری پیداکنه تا دنیارو اونجوری که میخواد بسازه
exactly🕸️
چه جالب توصیح دادین😍
@@farzanehosseini9129جالبه ک این کتابی ک نوشتم رو میخونید😂فکر میکردم فقط خوده شاهین کامنتامو میخونه.به هر صورت ممنون لطف دارید
دقیقا همینطوره این لوپ زمانیو ارن و بنیانگذار بارها بازی کردن تا تهش رفتن و برگشتن ارن تمام راه هارو دیده ،شبیه استرنج تو جنگ با تانوس فقط یه راه هست برای پیروزی مرگ ارن به وسیله رفیقاش و کنارشم نابودی ۸۰ درصد مردم تا شانس دوباره دوستاش داشته باشن زندگی کنن شانسی که خود ارن نداشت ، ارن دقیقا بین بد و بدتر انتخاب کرد ، چندسال زندگی کنار عشق زندگیش و بعدش مرگ یا اینک عشق زندگیش اونو بکشه ولی شانس آزادی و زندگی داشته باشن عشق زندگیش و رفیقاش
وقتی حرف از لوپ میزنیم یعنی ارن تا همیشه زندس چون این حلقه تکرار میشه بازم
@@Filmbinsho 👏👏👏
پایانی که ارن همه رو از بین ببره
من زیاد انیمه نگاه نمیکنم ولی اتک رو خیلی دوست دارم بابای منم انیمه نگاه نمیکن ولی از اتک و دفتر مرگ خوشش اومده
پیشنهاد میکنم Monster هم ببینی.
اینم فضای دارک و سنگینی داره.
منم مرد کوالایی و ته دنیا رو پیشنهاد میکنم حتما ببینید تقریبا مثل ریک و مورتی هستن
@@sepehrtabari7538 من ریک و مورتی رو دوست ندارم، ولی اگه یه انیمه مثل اون میخوای که از کلی جهت هم بهتره، پیشنهاد میکنم گینتاما ببینی.
البته برای فهمیدن بعضی از شوخی های گینتاما باید انیمه های قدیمی مثل دراگون بال و وان پیس رو دیده باشی، ولی بدون دیدن اینا هم میشه ازش لذت برد.
چرا ریک و مورتی که خوب هستن چرا دوست نداری؟ البته سلیقه منم وانپیس و جوجوست گایسن رو دوست ندارم درکل قرار نیست یه اثر همه پسند باشه نه؟
@@sepehrtabari7538 من کلا سیتکام دوست ندارم و با گرافیک و آرت استایلش هم حال نمیکنم.
بوجک هورسمن رو خیلی بیشتر می‌پسندم.
درمورد جوجوتسو، پیشنهاد میکنم فصل دوم رو ببینی چون از لحاظ گرافیکی و آرت استایل خیلی بهتر شده و الان توی یکی از خفن ترین و هیجان انگیز ترین آرکاشه.
ارن یه نسخه ضعیف شده از ایتاچی توی انیمه ناروتو هست اگه ببینید متوجه میشی.
پسری که رفت تو درخت برخلاف یمیر که نمیدونست چنین چیزی اونجاست و رفت تو، پسره انگار میدونس و اونجا انگار برای پیدا کردن درخته اومده بود؟ و تا دیدش وایساد و رفت تو، از کجا اطلاع داشت چنین جیزی یا حالا ممکنه باشه یا ارن اونجا خاک شد
درسته؟
بله حتی دهنش باز بود و تعجب کرده بود یجورایی از پیدا کردنش و دیدنش انگار با ی نقشه کلی گشتو پیداش کرد و اون شال میکاسا دور گردنش بود احساس میکنم باید ادامه داشته باشه
درسته ارن اونجا خاک شده ، اون بچه اگ قرار باشه داستان ادامه داشته باشه بدون شک نقش مهمی داره ، شالش فقط اگ بخوایم بگیم برای میکاسا بودش توی این همه سال ، سالم موندش یکم عجیب چون زمان زیادی گذشته
ارن و بنیانگذار تو هر لوپ زمانی به هم میرسن و همیشه هم ارن کشته میشه و توسط عشقش یا دوستش سرش ی جایی دفن میشه و همونجا این درخت ک شروعه ی لوپه جدیده اونجا رشد میکنه.ارن یه فرده انتخاب شده رو با هرروشی میاره اینجا و با پیوند زدنش به بنیانگذار لوپه جدیدی رو شروع میکنه تا یجایی از داستان بنیانگذار رو تحویل بگیره ازش.قبل اینکه بنیانگذار به یمیر برسه هم ارن بارها همین اتفاق براش افتاده بود.یمیر نه اولین و نه اخرین کسی بود که یه لوپه زمانی رو تو اون دنیا شروع کرد.حالا اونموقع یمیر بواسطه فرارکردن و پنهان شدن به این درخت رسید ممکنه اینبار این پسری ک میبینیم خوابی راجبه این درخت دیده باشه و بسمتش کشیده شده باشه یا اتفاقی درخت رو دیده باشه و کنجکاو شده باشه ک ببینه توش چیه ولی مسلما هربار این کشش و اتفاقات توسط ارن پیش برده میشه.امیدوارم جوری توضیح داده باشم ک قابل درک باشه
@@Filmbinsho نه شالش برای میکاسا نبود اونجا که میکاسا مرده بود و گل توی دستاش بود شالش هنوز گردنش بود یعنی با شال دفن شده
ولی قطعا پسره چه نسبتی با هرکدوم داشته باشه چه نه، اطلاع داره که یه چیزی حیات یا سر ارن توی اون درخته
@@Master--Craft این تئوری های لوپ های زمانیو منم خیلی راجبش خوندم خیلی جالبه و من راجب (ای او ای) خیلی میخوندم،ولی با قسمت اخر فک نکنم درست باشه
چون یمیر حالا قطعا اولیش نبود ولی اون کرم حیات با توجه به شخصیت و خواسته یمیر بهش قدرت نامیرا و تایتان هارو داد و اون کرم حیات با توجه به ارزوی هرکی یه قدرتی بهش میده برای همین خواسته این پسره و یمیر قطعا یکی نیس که حیات به این پسره هم قدرت تایتان بده که چرخه تایتانا دوباره تکرار شه و داستان ارن و اینها، شاید یه قدرت دیگه و یه چیز دیگه
این پسره نه مث یمیر بردس نه اسیره و کمک لازم داره برای نجات و اصن شاید نخواد نامیرا شه
من اصلا تو کتم نمیره، راینرو آنی که آدم بدای داستان بودن حالا شدن رفیق آرمین و میکاسا و شدن ادم خوبه داستان، اینا وقتی نمردن انگار یه سیخ تو من کردن
یچیز دیگ اینکه ۸۰ درصد ادما مردن ولی دقیقا مردم اون کشور ک باعث بدبختی الدیا شدن نمردن😐خانواده انی و راینر در اخر با خانوادشون در صلح زندگی میکنن همونایی ک با بی رحمی ضلم میکنن
دیگ خیلی تیم سازنده لطف ارن به اینا دادش ، مثلا بگه اون رفاقت کوچیک براش ارزش داشته
تمام کسایی ک مردن یا زنده موندن یه تکه از پازلی هستن ک ارن و بنیانگذار با شروع لوپ زمانی چیدنش.ارن طوری اتفاقات رو کناره هم میچینه ک برتولت و راینر با حمله به شهر دیوارو بشکنن تا راه برای تایتانه خندان ک فکر میکنم مادره زک و همسره اوله پدره ارنه باز بشه و ارن اونو بسمته خونه خودشون بکشونه تا مادره ارن رو بخوره و خوده ارن تو مسیره درست قرار بگیره.تمام کاراکترای انیمه یجورایی مهره های بازیه ارن و بنیانگذار هستن و ارن برای کامل کردنه لوپ زمانی اونجوری که خودش میخواد داره میچینشون.پس میتونه هرجایی هرجور ک لازمه ازشون استفاده کنه.ی روزی در کناره مردم مارلی بر ضده ارن و دوستاش و مردمه داخله دیوار بودن ی روزه دیگه لازم بود در کناره دوستانه ارن و بقیه دنیا روبروی ارن بایستن چون بدونه اونا دوستای ارن نمیتونستن جلوشو بگیرن.ارن خودش جوری مهره های داستان رو چیده بود ک هشتاد درصد مردمه دنیارو نابود کنه و بعد به دسته عشقش و دوستاش کشته بشه تا هم دوستاش به عنوانه قهرمان شناخته بشن هم اینکه بقیه دنیا اونقدر ضعیف بشن تا حداقل تا اخره عمره دوستاش کسی نتونه بهشون صدمه بزنه.دلیله اینکه همه ی دنیاروهم نکشت خوده اقا شاهین گفتن ک اگه فقط مردمه الدیا میموندن رو کره زمین خیلی زود به پوچی میرسیدن و جنگهای داخلی بینشون درمیگرفت و باز دوستاش مجبور به جنگیدن تو یه طرف میشدن.اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم بنظرم تمام کاراکترای بازی طبقه سناریوی خوده ارن رفتار میکردن و در اصل همشون خاکستری بودن و خوب و بد معنی ای نداره
وقتی تو فصل چهار میره تو دنیای اون‌ور دیوار دقیقا هدفش همینه که ببینیم اون بچه‌ها بد نبودن و به‌خاطر نجات دنیای خودشون وارد پارادایس شدن
و خب دیدیم که راینر به‌شدت پشیمون بود و حتی قصد خودکشی داشت و تمایل شدیدی به مردن داشت و هی غر می‌زد که چرا هی نمیذارن بمیره
آنی هم بد نبود، این باور رو داشت که پارادایس و مردمش دشمن هست و باید نابود بشن
اتفاقا این دو نفر اوج درد رو تجربه رو کردن،
بعد از اینکه وارد دیوار شدن و نفوذی شدن ارتباط صمیمانه با بچه‌ها برقرار کردن
و راینر و برتولت با هم بحث میکردن که چرا دارن دوستاشون رو میکشن و عذاب می‌کشیدن
ولی به‌خاطر هدف بالاتر انگار مجبور بودن
عالی🧡