حکایت مرد شتر سوار و حیله روباه

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 28 ส.ค. 2024
  • حکایت مرد شتر سوار و حیله روباه
    چه پندی از این حکایت زیبا میگیرید؟
    برای دیدن حکایت ها و داستان های بیشتر حتما کانال من رو فالو کنید
    #حکایت_طنز
    #حکایت
    #داستان

ความคิดเห็น • 23

  • @khanomhekayati9642
    @khanomhekayati9642  ปีที่แล้ว

    اگر حکایت زن داخل حمام و رمال باشی را ندیدید پیشنهاد میکنم از طریق این لینک ویدیو رو مشاهده کنید:
    th-cam.com/video/KPgVoS_CT-c/w-d-xo.html

  • @NimkateHekayat
    @NimkateHekayat 2 ปีที่แล้ว

    زیبا بود افرین بر شما 🌹

  • @m.agholinejad7502
    @m.agholinejad7502 2 ปีที่แล้ว

    بسیار زیبا بود موفق باشید

  • @ahmadslami1037
    @ahmadslami1037 ปีที่แล้ว

    درود موفق باشید

  • @dramirfaridtavakoli9806
    @dramirfaridtavakoli9806 2 ปีที่แล้ว

    تو مگو همه به جنگ اند و
    ز صلح من چه آید
    تو یکی نه ای هزاری
    تو چراغ خود برافروز ...
    په به چه داستانهای زیبایی سپاس

  • @mohammadjamilkabirzadh3138
    @mohammadjamilkabirzadh3138 2 ปีที่แล้ว

    خیلی زیبا بود راستی آدم با وفا کم شده

  • @user-wt5fl4nu2d
    @user-wt5fl4nu2d 2 ปีที่แล้ว +1

    😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄🤔🤔🤔🤔🤔

  • @armanfarzin6989
    @armanfarzin6989 2 ปีที่แล้ว

    یک داستان کاملا ایرانی😁😁😁

  • @omidbagheri4495
    @omidbagheri4495 ปีที่แล้ว

    👏👏👏👏

  • @user-gy9nj9fl9b
    @user-gy9nj9fl9b 2 ปีที่แล้ว +1

    خانم حکایتی سلام . یک حکایت که برام فایده کرده برات تعریف کنم . شخص دید همه ی شتر ها فرار می کنند روباهی هم میان انها اوهم دارد فرار می کنند از روباه پرسید چرا فرار می کنی جواب داد مگر نمی بینی شتر هارو می گیرند بار می زنندشخص به روباه گفت تو که شتر نیستی جواب داد تا بیام ثابت کنم که شتر نیستم بارم زدند . حالافایده اش !! در کلاس نهم دبیرستان که نو جوان بودم باید شعری را حفظ می کردم که نکرده بودم . هنگامی که به دبیرستان میرفتم شعر را بلند میخواندم تا ازبر بشوم شعردر وصف بهار بود وان با این ابیات شروع می شد . تا عروس نوبهاری پرده از رخ بر کشید باد چون مشاطه اش در حلیه و زیور کشید . همزمان که من بلند گفتم تا عروس نوبهاری .... دختر خانم جوانی از کنارم رد می شد گمان کرد با او هستم و بهش متلک میگویم دادکشید مامان ببین این پسره رو دیدم مامانش به سرعت به سویم حمله ور شده فکر کردم بیاستم تا بیام به مامانش حالی کنم که داستانم چیست لنگه کفشو خوردم مصلحت روباه یادم افتاد باید فرار کرد که کردم و النجات.

  • @elyashosseini404
    @elyashosseini404 2 ปีที่แล้ว

    درود و سپاس 👏🙌🌹
    بسیار عالی 🌹🌹🌹

  • @hajisarwarnowroozi5302
    @hajisarwarnowroozi5302 2 ปีที่แล้ว

    ۱۱

  • @omidzagros7318
    @omidzagros7318 2 ปีที่แล้ว

    مننون محشره داستانهاتون

    • @khanomhekayati9642
      @khanomhekayati9642  2 ปีที่แล้ว

      مرسی لطف دارید ❤️

    • @omidzagros7318
      @omidzagros7318 2 ปีที่แล้ว

      خواهش میکنم صدای شما وگویش فارسی خودمون بیشتر به حکایت زیبایی میبخشه

  • @bahmanpournabie1300
    @bahmanpournabie1300 2 ปีที่แล้ว

    درست سرگدشت من است که بین انسانماهای حیوان صفت گیر افتاده ام اگر درخت بپرسید خواد که انقدر ازو کاشتم تا فقط کاعدی یابم و بان سخن بگویم واگر از گاو بپرسید میگوید انقدر ازو داستانه به ازادی گفتم که همه عاشق ان گاو ماتادور کش شدن واگر من مار بودم همه مرا میکشتند وحالا انسانی بااسم طالع مار هستم وباز همه مرا کشتند

  • @zabolisistan3131
    @zabolisistan3131 2 ปีที่แล้ว

    من با این مارها زیاد سرو کله زدم بچه های خوبی بودن