حجم عملیات مهندسی دنیا علیه ایران و ترانسپورت خاک در جنگ با عراق نمونه ندارد/میزگرد زمینهای مسلح-۵
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 7 พ.ค. 2023
- میزگرد بررسی کتاب «زمینهای مسلح» شامل کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمدرسولالله در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر یک در خبرگزاری مهر
با حضور سرداران گلعلی بابایی، سعید قاسمی، علی زندهدل، احمد بویانی و محمود امینی
www.mehrnews.com/news/5773295 - บันเทิง
خدا حفظت کنه اقا سعید
❤️
فدای غیرت و جرات و فداکاری شما جوانان وطن ❤❤
❤
سوال خوبی پرسیدی شما آقای وفایی اینکه گفتی : مگه نمیدید دارن زمین رو مصلح میکنن - ایشون هرجا گیر کرد انداخت گردن کمبود نیرو - یه جایی رو دارن مین گذاری میکنن _ نیرو هوایی پس برا چیه پشتیبانی از نیروی زمینی اش ؟ اون نه _ توپخانه نبود ؟ نه خمپاره - نه توپ صد و شش میفرستادین بزنه و فرار کنه - چهارتا خمپاره از صبح تا ظهر بزنن مگه کسی جرات میکنه بره سراغ ماشین آلات مهندسی ؟ مگه ساختن یک سنگر 2 کیلومتری یک ساعت کار داره ؟ کمش یکسال کار میکردن اون منطقه
اینا همون بخش ضعف هاست که جواب ندارن و گند زدن _ میزنن به صحرای کربلا - بقول جناب ... اینا یک کتاب نظامی خوندن که شدن فرمانده جنگ ؟
آخه کسی که هیچ آموزش آکادمیکی ندیده چطور میخواد در یک جایی که گیر تاکتیکی بوجود میاد حلش کنه ؟ با اخلاص ؟ یا مدل امروزیش با اختلاص ؟
روش حلش نیروی بیشترهست - انقدر نیرو بفرسته که کشته بشن تا مهمات طرف مقابل تموم بشه و خسته بشن - استراتژی گئشت در مقابل گلوله
حرفات خیلی غیر منصفانه هست. اول اینکه وجودشو داشتن و بعنوان نیروی داوطلب جونشونو تو خطر قرار دادن برای دفاع از کشور و دوم اینکه به جرات میگم ذهن استراتژیست سردار سلیمانی و کار بزرگی که انجام داده و امثال باقری ها در تاریخ کم نظیره. آموزش مهمه قطعا ولی برای نیروی نظامی رسمی کشور. طلبکار که نیستیم از کسانیکه خودشون انتخاب کردن کاری کنن که وظیفشون بطور رسمی نبوده و دنبال عقیدشون احساس تکلیف کردن. لزوما آموزش و تحصیلات عالیه همیشه تضمین عملکرد درست نیست. استااااااد دانشگاه علوم سیاااااسی داریم دکتر زیبااااکلام. که اصلا تو باغ نیست . تو یه فانتزی احمقانه سیر میکنه که چه شود دانشجویان اون رشته که استادشون اون باشه!
آيا اين كانال ها امروزه در Google Earth قابل مشاهده اند؟ اينطور كه فرمودند شايد هنوز هم باشند.
بله هنوز کانالها الارغم مرور زمان بارندگی ها و سیلها وجود داره خود عراقیها میگفتن نقشه میدان مینها را ندارن چون چند شرکت ایتالیایی و غیره انها را کار گذاشته اند
خط ماژینو و خط زیگفرید در مرز بین آلمان و فرانسه کشیده شده بود و خط بارلف در صحرای سینا و در قبل از سال ١٩٧٣ و جنگ رمضان یا یوم کیپور
در رابطه با سنگرهای مثلثی
تمیسار نمکی میگه : من با بهرام هوشیار در قرارگاه نجف برای طراحی عملیات بودم _ طرح رمضان رو صیاد شیرازی آورد و گفت اینا میخوان عملیات کنن و حتما شکست میخورن _
ایشون میگه طرح رو دیدم و گقتم به صیاد که این سنگرهای مثلثی رو میشه با بمب های کلاستر خوشه ای غیر فعال کرد _ ایشون میگه که صیاد به من پرخاش کرد و گفت به توچه ؟
بزار خودشون درخواست کنن
میگه که هدف صیاد از این حرف که اختلاف با رضایی پیدا کرده بودند این بود که بفهمن جنگ شوخی نیست و میدونست که اصلا رضایی نمیدونه بمب کلاستر خوشه ای تاخیری چی هست
که درخواست بده و اگر از نیروهوایی کمک میگرفت این بمب ها بخاطر تاخیر در انفجارش و حجم چندهزارتایی ریز مهماتش در مجموع _ هیچ کس نمیتونست از سنگرها بیاد بیرون .
ایشون میگه کمترین درخواست پشتیبانی از نیروی هوایی در همین عملیات رمضان بود که قکز کنم گفتش زیر پنجاه سرتی فکز کنم سی سرتی بوده که یعنی هیچ
دقیقا صحبت های تیمسار نمکی همین بود که فرمودید متاسفانه بسیاری از جوانان ما بخاطر ناآگاهی و غرور کاذب امثال محسن رضایی میرقاعد بیخود و بی جهت شهید شدند در حالی که اگر فرماندهان سپاه و ارتش بصورت ید واحده عمل میکردند همانند عملیات الی بیت المقدس ما شاهد پیروزی های چشمگیرتر و تلفات کمتر نیروی انسانی بودیم
يعنى صياد ترجيح ميداد تا عمليات شكست بخوره تا عدم كفايت فلانى اثبات شه؟
@@tantzer6113 شاید - جنگ خونه خاله نیست - تصمیم اشتباه یعنی تلفات بیشتر انسانی -
بابا اگه جبهه رفتین میدونین چی میگه وگرنه لطفا این حرفهای شبهه روشنفکری رو برای خودتون نگهداریم
درود بر سردار قاسمی
حرفاشو ریز به ریز درک میکنم
فیلمی را که پس ازبازپس گیری فاو متشاران غربی در صحنه و در سوله ای شیک و مسلح حضوربهم میرسانند ازیوتیوب حذف شده.در میان انهایک هندی هم با عمامه سیک های هند مشاهده میشد.لطفاانرابرای تحلیل پیدا کنید و مشخصات ان افراد را دربیاورید و ملیت انها را
یک کتاب هم در مورد حماقت خود بنویسید 😏🤔
تو اول یه کتاب راجع به اسم کیریت بنویس تا بعد
شما بند کفش سردار سعید قاسمی نمیشی ، پس خفه شو تا نبستمت به گاری.
کمین مثلثی طرح روسیه بود
این چیزهایی که از خط بارلو و کنت الکساندر میگه شک نکنید که در مقطع جنگ هیچکدام از این ها را بلد نبودن برادران سپاهی، وگرنه شاهد این همه شهید نبودیم
خط بارلف در صحرای سینا کشیده شده بود قبل سال 1973 مربوط به جنگ یوم کیپور بود ورنه در جنگ جهانی دوم!
بپرسین چه بلایی سر شهید بروجردی اوردی ، چرا حاظر نبود ببینتت ،
آن رمز شکستتان بوده .
بخدا این بنده خدا اون موقعه اینارو نمیدونسته ، اصلا اطلاعات عملیات نبوده
.
نامه یکی از فرماندهان قدیمی سپاه به *سعید قاسمی*
اول میخواهم چند مطلب از روزهای اول تشکیل سپاه را به تو گوشزد کنم، روزهایی را به یاد بیاوری کی بودی و چی شدی؟ *پسر، آیا روزهای اعزام به کرمانشاه را فراموش کردی که برای اعزام نشدن التماس میکردی؟ که پدر پیر دارم و چه و چه. آیا باز در کرمانشاه، یعنی منطقه هفت، شهید امانی را فریب داده و به سراغ شهید بروجردی فرمانده منطقه نرفتید که: اجازه دهید من برگردم ؟باز شروع کردی: پدرم مریض است و باید در تهران باشم. شهید بروجردی در حضور تو از شهید امانی سوال میکند که این برادر راست میگوید، و امانی میگوید تا آنجایی که من میدانم اینگونه نیست؛ که بروجردی از تو میپرسد: برای چی عضو سپاه شدی؟ و خودت میگفتی: خیلی شرمنده شدم.*
*روزی که ما را با علی صدقیان به ایلام اعزام میکردند، شهید بروجردی سخنرانی کرد و اشاره به دروغ تو کرد؛ البته بدون ذکر اسمت. همه ما میدانستیم تو را میگوید، ولی به رویت نیاوردیم. ولی تو باز دروغ گفتن را رها نکردی. حاج علی صدقیان هنوز زنده است. در جمع همه گفت: به همه شما در این گردان علی اکبر اعتماد دارم، به جز سعید، چون به بروجردی دروغ گفت.*
امیدوارم فراموش نکرده باشی که میگفتی: *امانی من را ضایع کرد، و تا شهادت امانی با او حرف نمیزدی.* مهمتر از آن، شبی که در منطقه عمومی ایلام (بانی شیطان) *در شب عملیات گم شدی! همان شب امانی با تعدادی از بچه ها شهید شدند* و جالبتر اینکه در همان جا صدیقان به تو گفت: *برو که اگر بمانی، نیاز نیست عراقیها تو را بزنند، این بچهها میکشندت، بعد فرار کردی به سوی تهران.* از همانجا، همه ما که تو را میشناختیم، با تو قطع ارتباط کردیم، ولی باز تو در لشگر 27 حضرت رسول پیدایت شد. گروهی جمع کرده بودی و از رشادتت در کردستان و مهران و … میگفتی. میتوانی بگویی چطور همه ماها دست و پا و بدن لت و پار داریم، ولی تو افتخار خالیبندی حتی ترکش کوچکی در بدن نداری. *آری، شنیدم در قرارگاه شیمیایی شدی! پسر کمی حیا، کمی شرم، فقط کمی …!*
پسر روزی که دوباره با امانیها روبهرو شدی چه میخواهی بگوی؟ آنجا این دروغ ها جواب نمیدهد. یک خاطره از شهید همت نقل کنم تا یادت بیاید همت نیازی به دروغ های تو ندارد. *در قرارگاه، بنده خدایی با دوربین دنبال کسی میگشت تا با او مصاحبه کند. همه بچهها از دوربین فراری بودند. وقتی پرسید من با کی مصا حبه کنم، همه در یک لحظه به اتفاق گفتند: «خالیبند ما قاسمیه»!* خبرنگار پرسید: کدامیک از این برادرهاست؟ همت گفت: بهترین راه برای یافتن او، این است که هر جا دوربین دیدی، سعید هم آنجاست؛ و *چقدر راست میگفت، چون بعد از مدتی به شهید اوینی آویزان شدی. به قول بچهها آوینی را با دروغ هایی که بافته بودی، درست به وسط میدان مین بردی.* پسر، تو از اطلاعات و عملیات فقط اسم آن را یدک میکشیدی. تو کجا میدان مین رفته بودی؟ البته اگر رفته بودی یا شهید میشدی که لیاقت آن را نداشتی، و یا مثل خیلی از ما گوشه آسایشگاه بودی. *خالیبندی کار خوبی نیست. راستی، قضیه لبنان و بوسنی بماند.....*
آيا نويسنده ى گمنام اين نامه ، شاهد فوت آوينى بوده يا اين اتهام قتل ايشان توسط خودى را فقط از روى دشمنى شخصى و بدون داشتن اطلاعات واقعى و تأييد شده زده است؟