افرین به مهدی ،خیلی مرد بود و عاشق زنش که هیچ دفاعی از خودش نکرد و یا شکایت نکرد و از همه مهمتر که راز اکرم رو بر ملا کرد ،واقعا چنین ادمهایی خیلی کم پیدا میشن ،خدا رو شکر که اگه والدینش رو این خانم از دست داده ولی یه مرد خوب داره که مثل کوه پشتش ایستاده و با وجدان و شریف هست
یک استاد ایرانی در برنامه شون می گه: هیچ وقت از روی دلسوزی برای کسی کاری انجام ندین. منم حرفش رو پذیرفتم. چون خودم هم تجربه کرده بودم. تو این داستان هم یکبار دیگه بهم ثابت شد. مادر رژان نباید برای اکرم دلسوزی می کرد و اونو به خونش راه می داد.
سلام خسته نباشین میگم این دختره بود که داستان زندگیشو میگفت دو نفر بهش تجاوز کردن چه جوری بایستی باهاش آشنا بشم میخوام باهاش ازدواج کنم ممنون میشم راهنماییم کنین این دختره که یک سالم رفته بود زندان بعد آزاد شد❤❤❤❤❤❤❤
هفت سال با دختری بودم هر کاری بگی با هم کردیم سر یه اطفاق یک میمون امد خواستگاریش مادر دختر یکبار شب تو کاهدان ما را دید غرق لذت بودیم بهش گفتم میخوامش اما مادرش از لج من دخترش فوری دادش به اون میمون شب زفاف یک ابمیوه قرص خواب بهش دادم گفتم وقتی رفتین حجله بهش بده اب میوه داد بهش داماد لخت رفت خواب پنجره پشتی باز کرد رفتن تو اطاق تا پنج صبح شش بار کلوچه کوبیدیم پنج سال بعد عروسی هر شب میکوبیدیم غرق لذت تا از روستا رفتن با گریه از هم جدا شدیم سالهاست میگذره ولی یک زره هم از عشقم کم نشده ولی داغش به دلم مونده
مث همیشه نامبروان❤
سلام وقت به خیر صدای خوبی دارید وباطنازی جذابیت خاصی به داستان میدهید
افرین به مهدی ،خیلی مرد بود و عاشق زنش که هیچ دفاعی از خودش نکرد و یا شکایت نکرد و از همه مهمتر که راز اکرم رو بر ملا کرد ،واقعا چنین ادمهایی خیلی کم پیدا میشن ،خدا رو شکر که اگه والدینش رو این خانم از دست داده ولی یه مرد خوب داره که مثل کوه پشتش ایستاده و با وجدان و شریف هست
عجب داستان عجیب و غریبی. آخرش معلوم نشد اکرم و برادرش چی شدن
درود بر مستانه جان عزیزم. مرسی برای داستان و زحماتت خانم گل. 😊❤❤❤🙏🏼🥰😍😘👌🏼🍀👏🏻👏🏻👏🏻.
ایشون مستان بانو هستند 😅
@@MSMSMSM3مرسی از اطلاعاتت دوست عزیز. 🙏🏼❤️🌹.
Thanks ❤.
❤❤❤❤
این دیگه واقعا مثل یک فیلم سینمایی بود
درود وسپاس باران عزیز ❤❤
منم میخوام داستان زنگی مو بگم ک غمگین تر از اینه
مهدی هم خودش قربانی نقشه های اکرم و همچنین دل مهربون خودش شد و به اونهم ظلم شد ،برای فرستنده داستان و خانواده اش ارزوی بهترین ها رو دارم
👍👍
❤❤❤❤❤
💜💜💜
❤❤❤❤❤❤
Awesome ❤
❤❤❤❤✌✌
بنده خدا مادر دلپاکت
روحش در ارامش
عالی 🎉🎉🎉🎉🎉 با تشکر از گوینده عزیزم
خداصبرت بده
اکرم چی شد اعدامش کردن
❤❤❤❤❤عالی
مبینا چقدر قشنگی دختر قربونت برم الهی
واقعا چه انسانهای بیرحمی😢
راوی عزیزچقدرماشا الله وعزیزم وقربونت برم توقصه به کارمیبری نکن نکن
عالی بود موفق باشی ❤❤❤❤❤❤
اونقدر که عاشق صداتم ، داستانهارو اونقدر دوست ندارم ....عاااآاااااااشقتم ، عشقی عشق ، آرامش من❤❤❤❤❤م
❤❤❤❤❤❤❤❤😮😮😮
علیرضا چی شد ؟ بعد از تصادف دیگه نخواستش ؟
❤❤❤❤❤❤ ❤❤
باتشکرازراوی عزیزمستانجان باسپاس❤❤❤❤❤
❤❤❤
یک استاد ایرانی در برنامه شون می گه:
هیچ وقت از روی دلسوزی برای کسی کاری انجام ندین. منم حرفش رو پذیرفتم. چون خودم هم تجربه کرده بودم. تو این داستان هم یکبار دیگه بهم ثابت شد. مادر رژان نباید برای اکرم دلسوزی می کرد و اونو به خونش راه می داد.
سلام خسته نباشین میگم این دختره بود که داستان زندگیشو میگفت دو نفر بهش تجاوز کردن چه جوری بایستی باهاش آشنا بشم میخوام باهاش ازدواج کنم ممنون میشم راهنماییم کنین این دختره که یک سالم رفته بود زندان بعد آزاد شد❤❤❤❤❤❤❤
آفرین مرد بزرگ،مطمئنی که طرف قصد ازدواج داره
چرا اون یکی رو نمیگیری که ۷ نفر بهش تجاوز کرده بودن تازه سابقه زندانشم ۲ سال از این یکی بیشتر بود😁
واقعا ترسناک بود
سلام خانم خوشگل عالی بود زنده باشی 🎉🎉🎉
هفت سال با دختری بودم هر کاری بگی با هم کردیم سر یه اطفاق یک میمون امد خواستگاریش مادر دختر یکبار شب تو کاهدان ما را دید غرق لذت بودیم بهش گفتم میخوامش اما مادرش از لج من دخترش فوری دادش به اون میمون شب زفاف یک ابمیوه قرص خواب بهش دادم گفتم وقتی رفتین حجله بهش بده اب میوه داد بهش داماد لخت رفت خواب پنجره پشتی باز کرد رفتن تو اطاق تا پنج صبح شش بار کلوچه کوبیدیم پنج سال بعد عروسی هر شب میکوبیدیم غرق لذت تا از روستا رفتن با گریه از هم جدا شدیم سالهاست میگذره ولی یک زره هم از عشقم کم نشده ولی داغش به دلم مونده
❤❤❤
👌👍 perfect and beautiful 💖
❤❤❤