اصلاحی بیان دشیخ القرآن والحدیث جناب شمس المشائخ الحاج خلیفہ صاحب دین محمد مبارک حفظہ اللہ

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 3 ม.ค. 2025

ความคิดเห็น • 5

  • @mohammadalizade4512
    @mohammadalizade4512 2 ปีที่แล้ว +1

    ماشاالله هزار ماشاالله امارت اسلامی افغانستان عزیزم خداوند حفظ کنه 💞💞🏳🏳🏳💞🏳🏳💞🏳🏳💞🏳🏳💞🏳🏳💞🏳🏳💞💞💞💞💞💞💞💞🌹🌹🌹🌹

  • @TiktokHematYT
    @TiktokHematYT ปีที่แล้ว

    استغفرالله

  • @rastgo3231
    @rastgo3231 2 ปีที่แล้ว

    احکام قرآن صریح و قاطع است,
    چرا شما توجیه میدهید, و خودهارا را فریب داده و لاجواب می‌سازید؟
    آیات صریح قرآن می‌فرماید, مخالفت با رسول خدا ص, مخالفت با خود خدا وند ج است :
    بسم الله الرحمن الرحیم*
    مرسلات, ٥٠ ( و اگر آنها به این قرآن ایمان نمی آورند ) پس به کدام سخن بعد از آن ایمان می آورند؟!
    سوره احزاب آیه 36 : و سزاوار نباشد برای هیچ مرد موءمن و زن موءمنه ای که اختیار کند حکم دیگری هرگاه حکم کند خدا و رسول خدا کاری را برای او بلکه باید مطیع و فرمانبردار باشد و چون و چرا نکند.
    سوره آل عمران آیه 32 : قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْکافِرينَ32
    بگو به مردم اطاعت کنید خدا و رسول خدا را,
    (قل اطیعوا الله و الرسول ):(بگو از خدا و رسول اطاعت کنید)پیروی از خدا و رسول همان پیمودن صراط مستقیم است که صراط خداست،(فان تولوافان الله لا یحب الکافرین ):(پس اگر روی گرداندید،پس همانا خداوند کافران رادوست نمی دارد)این جمله دلالت بر کفر شخص روی گردان از خدا و رسول می نماید.
    سوره نساء آیه 80 : هرکس اطاعت کند از رسولخدا قطعا اطاعت کرده است از خدا.
    سوره نساء آیه 69 : و کسانی که اطاعت کنند از امر خدا و رسول خدا ایشان محشور می شوند با کسانی که نعمت داد خدا بر ایشان از پیغمبران و راستگویان و شهیدان و صدیقین.
    این حدیث در 7 جای کتاب صحیح بخاری و 3 جای صحیح مسلم آمده است
    مخالفت با رسول الله ص عین مخالفت با الله ج است {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ}:-
    5669- صحیح بخاری ج7 ص120 المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، المحقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانیة بإضافة ترقیم ترقیم محمد فؤاد عبد الباقی)، الطبعة: الأولى، 1422هـ، عدد الأجزاء: 9.
    « هنگامى که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در آستانه رحلت از دنیا، قرار گرفت و اطراف حضرت گروهی از جمله عمر بن خطاب در خانه آن حضرت حاضر شده بودند ، فرمود: قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید. عمر گفت: بیمارى بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) غلبه کرده (و العیاذ باللّه هذیان مى گوید) و ما قرآن را داریم و براى ما کافى است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضى مى گفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و هرگز گمراه نشوید. و بعضى سخن عمر را مى گفتند، هنگامى که سر و صدا و غوغا در حضور آن حضرت و اختلاف زیاد شد، فرمودند : برخیزید و از نزد من بروید. عبیدالله گفت : ابن عباس بعد از این قضیه بارها می گفت: مصیبت و تمام مصیبت این است که نگذاشتند پیامبر چیزی را که می خواست برای آنها بنویسد تا اختلاف نکنند و گمراه نشوند...."
    *************؛
    سرنوشت سنت,
    جلوگیری از نقل حدیث
    یکی از وقایع مهمّی که در دوره خلافت ابوبکر اتّفاق افتاد و از سوی عمر نیز با جدّیت تمام پی‌گیری شد، مسئله جلوگیری از نقل احادیث و سخنان رسول خدا(ص) بود. منابع آورده‌اند که وی با این استدلال که استفاده از روایات یا نقل آنها ممکن است باعث کم و زیاد شدن حرفی از آنها و کنار گذاشتن کتاب خدا شود، هرگونه نوشتن یا گفتن حدیث را ممنوع کرد. همچنین دستور داد تا مردم، مجموعه‌های روایی خود را نزد خلیفه جمع کنند و سپس آنها را آتش زد. عمر حتّی کسانی مانند عبدالله بن مسعود، ابودرداء و ابومسعود انصاری را تهدید کرد و از نقل فراوان حدیث برحذر داشت و اجازه خروج از مدینه را به آنان نداد. از ابوهریره و کعب الاحبار نیز خواست تا نقل حدیث را ترک کنند، در غیر این صورت به سرزمین دوس[۴۰] و میمون‌ها تبعید خواهند شد.[۴۱] این در حالی بود که وی برخی از منقولات کعب‌الاحبار از تورات را نیکو می‌شمرد و آنها را می‌پذیرفت[۴۲] و نیز برای اولین بار در اسلام به کسانی چون: عبید بن عمیر و تمیم داری اجازه داد تا در مسجد رسول خدا(ص) حاضر شوند و قصّه‌های تورات و انجیل را برای مردم تعریف کنند.[۴۳]
    منابع:
    ٤٠, دوس نام قبیله‌ای است. ابوهریره نیز منسوب به این قبیله بوده است. (ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۹۰).
    ٤١, الطبقات‌الکبری، ج۳، ص۲۸۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ا بن عساکر، ج۵۰، ص۱۷۲؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۸؛ کنزالعمال، ج۱۰، ص۲۹۳؛ کتاب الام، شافعی، ج۷، ص۳۵۸.
    ٤٢, البدایه والنّهایه، ا بن کثیر، ج۱، ص۱۹؛ حلیه الاولیاء، اصبهانی، ج۲، صص۴۴۰، ۴۴۸ و ۴۵۱.
    ٤٣, مسند احمد، ج۱، ص۱۷ و ج۳، ص۴۴۹؛ کنزالعمال، ج۱۰، ص۱۸۱.

  • @ajmalarshaq5522
    @ajmalarshaq5522 2 ปีที่แล้ว

    Not top mulana