درودتان استاد ادیب بابت توضیح بسیار زیبای شما که خیلی واضح کلمات را تشبیح میکنید و دونه دونه برایشان توضیحات کامل را ارائه میدهید بسیار سپاسگزارم🙏🙏 خواهشا کلیپ های زیادی درباره آموزش و یادگیری دوبیتی بگذارید بنده خیلی علاقه زیادی به یادگیری شعر دارم کانال شمارو پسندیدم بخاطر اینکه هم خیلی قشنگ توضیح میدهید و هم کلامتان دلنشین و زیباست ادامه بدید و کلیپ های زیادی برای آموزش و یادگیری برای مخاطب های خود بسازید و داخل کانال قرار دهید.. 🙏🌹🙏 آرزوی بهترینها برای شما در پناه حق...
@@علیاصغرهرمزی-ف8ت ممنونم امیدوارم از این تکنیک استفاده کنید. حداقل این هست که با این روش فرم و شکل اولیه ی شعر رو میسازیم بعد اگه لازم بود با تقطیع مطمئن تر میشیم. خوب نیست؟ ❤️
@@MHonari خب پاسخ به سوال خودم و شما : فعل مصدری متعدیِ میرندان به معنای کشتن که بصورت ریشه ای میشود میر که خود اسم است و معمولا بصورت ترادف با مرگ میاید( مرگ و میر ) و هم مرگ هم میر یک معنا را به تهایی یا با هم میرسانند. به بیت زیر توجه کنید: ((مرگ)) پرنده خوانمش به نبرد نی نخوانم که ((مرگ ))را پر نیست هر کجا(( میر ))رفت فتح آمد گرچه با ((میر ))هیچ لشکر نیست چطور میشود با اطمینان گفت که هر دو معنا ( خدیو و امیر و یا مرگ و میر ) در این ابیات نمیگنجد ؟
@@podct شما که در گنجور گشتید و این بیت رو که چیزی رو ثابت نمیکنه یافتید، بیشتر بگردید و میبینید هیچ نظم یا نثری پیدا نمیکنید که توش «میر» به تنهایی در نقش اسم اومده باشه و معنای مرگ بده، اما معنای امیر نده. اگر پیدا کردید، میپذیرم که دهخدا و معین و عمید غافل بودهن و «میر» به تنهایی (و نه در ترکیباتی مثل «مرگومیر») میتونه هممعنی مرگ باشه.
@@podct شما که در گنجور گشتید و این بیت رو که چیزی رو ثابت نمیکنه یافتید، بیشتر بگردید و میبینید هیچ نظم یا نثری پیدا نمیکنید که توش «میر» به تنهایی اومده باشه و معنای مرگ بده، اما معنای امیر نده. اگر پیدا کردید، میپذیرم که دهخدا و معین و عمید غافل بودهن و اسم «میر» به تنهایی (و نه در ترکیباتی مثل «مرگومیر») میتونه اسم مصدر به معنی مرگ باشه.
متشکر.
عالی است .
مستفد شدیم .
تاجیکستان
مثل همیشه عاالی 👌
@@zahraservat-h9p 🙏🏻🙏🏻❤️
بسیار زیبا ❤
@@majidservati4946 🙏🏻🙏🏻 ممنونم
11:48 رودکی پدر شعر فارسی شناخته میشود انتظار دارید زیبا نباشد ؟❤😂❤❤❤❤
درود ویدیو شما خیلی زیبا بود ❤
@@علیاصغرهرمزی-ف8ت ممنونم ❤️🌺
@@علیاصغرهرمزی-ف8ت ممنونم❤️
درودتان استاد ادیب
بابت توضیح بسیار زیبای شما که
خیلی واضح کلمات را تشبیح میکنید و
دونه دونه برایشان توضیحات کامل را ارائه میدهید
بسیار سپاسگزارم🙏🙏
خواهشا کلیپ های زیادی درباره آموزش و یادگیری دوبیتی بگذارید
بنده خیلی علاقه زیادی به یادگیری شعر دارم
کانال شمارو پسندیدم بخاطر اینکه هم
خیلی قشنگ توضیح میدهید و هم کلامتان دلنشین و زیباست ادامه بدید و کلیپ های زیادی برای آموزش و یادگیری برای مخاطب های خود بسازید و داخل کانال قرار دهید.. 🙏🌹🙏
آرزوی بهترینها برای شما
در پناه حق...
@@محمودعبدالهی-ر4ي درود بر شما .
🙏🏻🌺 ممنونم از نظر زیبا و سازنده شما .
حتما هم در غالب های مختلف شعر خواهم نوشت🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
بح بح 😘🙏
@@farhadalavi6280 ❤️🌺❤️📚
درود ❤
درود به شما
آفرین.
از تاجیکستان
@@СамсунгСпмсунг-ц5ы درود بر تو 🙏🏻🌺
روشی که شما برای وزن شعر ارائه داده اید اتفاقا باعث میشود به صورت خودکار وزن عروضی شعر هم درست در بیاید ❤
@@علیاصغرهرمزی-ف8ت ممنونم امیدوارم از این تکنیک استفاده کنید.
حداقل این هست که با این روش فرم و شکل اولیه ی شعر رو میسازیم بعد اگه لازم بود با تقطیع مطمئن تر میشیم. خوب نیست؟ ❤️
«میر» به تنهایی به معنای مرگ یا عزرائیل به کار نمیرفته و نمیره. بیت دوم ایهام نداره و معنی دیگه رو زورکی بهش چسبوندید.
@@MHonari پس به چه معنی بوده؟
@@podct
همون مخفف امیره.
@@MHonari
خب پاسخ به سوال خودم و شما :
فعل مصدری متعدیِ میرندان به معنای کشتن که بصورت ریشه ای میشود میر که خود اسم است و معمولا بصورت ترادف با مرگ میاید( مرگ و میر ) و هم مرگ هم میر یک معنا را به تهایی یا با هم میرسانند.
به بیت زیر توجه کنید:
((مرگ)) پرنده خوانمش به نبرد
نی نخوانم که ((مرگ ))را پر نیست
هر کجا(( میر ))رفت فتح آمد
گرچه با ((میر ))هیچ لشکر نیست
چطور میشود با اطمینان گفت که هر دو معنا ( خدیو و امیر و یا مرگ و میر ) در این ابیات نمیگنجد ؟
@@podct شما که در گنجور گشتید و این بیت رو که چیزی رو ثابت نمیکنه یافتید، بیشتر بگردید و میبینید هیچ نظم یا نثری پیدا نمیکنید که توش «میر» به تنهایی در نقش اسم اومده باشه و معنای مرگ بده، اما معنای امیر نده. اگر پیدا کردید، میپذیرم که دهخدا و معین و عمید غافل بودهن و «میر» به تنهایی (و نه در ترکیباتی مثل «مرگومیر») میتونه هممعنی مرگ باشه.
@@podct شما که در گنجور گشتید و این بیت رو که چیزی رو ثابت نمیکنه یافتید، بیشتر بگردید و میبینید هیچ نظم یا نثری پیدا نمیکنید که توش «میر» به تنهایی اومده باشه و معنای مرگ بده، اما معنای امیر نده. اگر پیدا کردید، میپذیرم که دهخدا و معین و عمید غافل بودهن و اسم «میر» به تنهایی (و نه در ترکیباتی مثل «مرگومیر») میتونه اسم مصدر به معنی مرگ باشه.