یادم میاد وقتی که خسرو گلسرخی را در دادگاه ارتش محاکمه کردند و در تلویزیون نشان دادند این ترانه زیبا و شنیدنی و پر معنا را داریوش عزیز اجرا کرد ♥️ روحش شاد خسرو گلسرخی 🙏
هموطن عزیز، این ترانه در اصل هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی آن زمان نداشته. قصه سرودن این ترانه رو خود آقای امینی توضیح دادهاند. در اوایل دهه ۵۰ به دستور رئیس شهربانی تهران برای جمع آوری و معدوم کبوترهای منطقه مهرآباد جنوبی که خطر جدی برای هواپیما های مسافربری و جنگنده محسوب می شدند، روزی آقای مسعود امینی بر روی پشت بام خانه اشان نشسته و پرواز کبوتر ها رو تماشا می کند، که همزمان شروع به نوشتن این ترانه زیبا می کند و چون داریوش این ترانه رو می خواند، همه به اشتباه تصور می کنند، این ترانه در ارتباط با مرگ خسرو گلسرخی و مسائل سیاسی آن زمان سروده شده است . پاینده و استوار باشید هموطن عزیز.
شما میتوانید این طوری فکر کنید ولی من آن زمان جوانی ۱۷ ساله بودم و از خفقان و امنیتی بودن نظامی ساواک با خبر بودم و دقیقا بچه تهران بودم و از کفتر کشی ها آگاه بودم .
آقای کیانی، منظورم این نبود که در آن زمان خفقان و دستگیری های و اعدام ها وجود نداشته. فقط داستان سرودن این ترانه رو برای شما نوشتم، که از آقای امینی، سراینده آن در یک مصاحبه تلویزیونی شنیدم. در ضمن آقای خسرو گلسرخی، بنا به تعبیر این زمان، یک تروریست بودند. ایشان روزنامه نگاری بودند که همراه یک گروه ۱۵ نفره قصد ربودن اعضای خانواده سلطنتی (ولیعهد) را داشتند. خواهشمندم دست از قهرمان سازی این افراد بردارید. این اشخاص حتی نمی دانستند به چه چیزی معتقد هستند. حتما فراموش نکرده اید..مکتب من در آوردی آقای خسرو گلسرخی و یار نزدیکش کرامت دانشیان را " مارکسیست اسلامی " و متاسفانه دانشجویان آن دوره در داخل کشور مفت ومجانی درس می خواندند بعلاوه دانشجویان مشغول به تحصیل در اروپا و آمریکا با دلار ۶ تومانی ، طوطی وار به تبلیغ برای چنین افرادی با طرز تفکرهای عجیبشان پرداختند و نتیجه آن حماقت ها و بت سازی ها را امروز می بینیم. پاینده باشی بچه تهران قدیمی.
حتمأ بوی گندم هم ربطی به سیاست نداشت. یک شاعر جلوی خرمن نشسته بود و از گندمها نوشت. همه میدانند که اینها کی بودند. اقلأ اقرار کنید. یک مشت تودهای و چریکی و فداییا ن خلق و مجاهدین ریدن توی زندگی ما حالا دارن از وطن میگن. جور دیگری هم میشد مبارزه کرد. چقدر ما زود فراموش میکنیم و هنوز که هنوزه هیچی یعنی هیچی یاد نگرفتیم.
داريوش يك استعداد هنرى بود كه در پراكندن، بذر بدبينى و اعتراض نسبت به حكومت پهلوى نقش مهمى بازى كرد… او دانسته يا نادانسته در فقر و فساد و تباهى ايران امروزى نقش داشته است… افسوس كه هرگز جرات انتقاد از خود را نداشته است!
@@JamesMcloopjavabet andishe ye dorosty ro ba khodesh dare ❤chandy az adama bardasht hashon az gandabe boghz o kyn b vojod miyad va bedone inke b afkare khod amozesh bedan bishtar b kunde varzy shon my pardazan o roshd midan. Ba sepas az to azizam va javabet
چقدر با این آهنگ توی غربت گریه کردم ، صدای جادوئی داریوش روح آدم رو نوازش میده ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
داد از غرببي و تنهايي😢❤
Vagean Vagean ajab ( mäster verk ) kare b tamamy bozorg & b naghs zende bad 💙 👍🏽💥💎🌸🌞🌟🎗💥
همیشه سلطانی ودراوج
بسیار عالی ❤
عشق ❤سلطان❤ تکرار نشدنی ❤
❤❤❤❤❤
عالیه
ترانه ایی زیبا از استاد مسعود امینی
🎉🎉
من را برد به پنجاه سال پیش ، جدی نیم قرن چه زود گذشت!
عالی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
توی این شهر دیگه موندن نداره ...
❤
اسم آهنگ رهایی است
Aliparvin
به یاد ستاره سرخ بلگراد
یادم میاد وقتی که خسرو گلسرخی را در دادگاه ارتش محاکمه کردند و در تلویزیون نشان دادند این ترانه زیبا و شنیدنی و پر معنا را داریوش عزیز اجرا کرد ♥️ روحش شاد خسرو گلسرخی 🙏
آهنگهای سیاسی خوانند و به آرزویشان رسیدن و حالا به گوه خردن افتداند. خنده داره. نه ببخشین گریه داره
هموطن عزیز، این ترانه در اصل هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی آن زمان نداشته. قصه سرودن این ترانه رو خود آقای امینی توضیح دادهاند. در اوایل دهه ۵۰ به دستور رئیس شهربانی تهران برای جمع آوری و معدوم کبوترهای منطقه مهرآباد جنوبی که خطر جدی برای هواپیما های مسافربری و جنگنده محسوب می شدند، روزی آقای مسعود امینی بر روی پشت بام خانه اشان نشسته و پرواز کبوتر ها رو تماشا می کند، که همزمان شروع به نوشتن این ترانه زیبا می کند و چون داریوش این ترانه رو می خواند، همه به اشتباه تصور می کنند، این ترانه در ارتباط با مرگ خسرو گلسرخی و مسائل سیاسی آن زمان سروده شده است . پاینده و استوار باشید هموطن عزیز.
شما میتوانید این طوری فکر کنید ولی من آن زمان جوانی ۱۷ ساله بودم و از خفقان و امنیتی بودن نظامی ساواک با خبر بودم و دقیقا بچه تهران بودم و از کفتر کشی ها آگاه بودم .
آقای کیانی، منظورم این نبود که در آن زمان خفقان و دستگیری های و اعدام ها وجود نداشته.
فقط داستان سرودن این ترانه رو برای شما نوشتم، که از آقای امینی، سراینده آن در یک مصاحبه تلویزیونی شنیدم.
در ضمن آقای خسرو گلسرخی، بنا به تعبیر این زمان، یک تروریست بودند. ایشان روزنامه نگاری بودند که همراه یک گروه ۱۵ نفره قصد ربودن اعضای خانواده سلطنتی (ولیعهد) را داشتند.
خواهشمندم دست از قهرمان سازی این افراد بردارید. این اشخاص حتی نمی دانستند به چه چیزی معتقد هستند.
حتما فراموش نکرده اید..مکتب من در آوردی آقای خسرو گلسرخی و یار نزدیکش کرامت دانشیان را " مارکسیست اسلامی " و متاسفانه دانشجویان آن دوره در داخل کشور مفت ومجانی درس می خواندند بعلاوه دانشجویان مشغول به تحصیل در اروپا و آمریکا با دلار ۶ تومانی ، طوطی وار به تبلیغ برای چنین افرادی با طرز تفکرهای عجیبشان پرداختند و نتیجه آن حماقت ها و بت سازی ها را امروز می بینیم.
پاینده باشی بچه تهران قدیمی.
حتمأ بوی گندم هم ربطی به سیاست نداشت. یک شاعر جلوی خرمن نشسته بود و از گندمها نوشت. همه میدانند که اینها کی بودند. اقلأ اقرار کنید. یک مشت تودهای و چریکی و فداییا ن خلق و مجاهدین ریدن توی زندگی ما حالا دارن از وطن میگن. جور دیگری هم میشد مبارزه کرد. چقدر ما زود فراموش میکنیم و هنوز که هنوزه هیچی یعنی هیچی یاد نگرفتیم.
🤠😘🥰
داريوش يك استعداد هنرى بود كه در پراكندن، بذر بدبينى و اعتراض نسبت به حكومت پهلوى نقش مهمى بازى كرد… او دانسته يا نادانسته در فقر و فساد و تباهى ايران امروزى نقش داشته است… افسوس كه هرگز جرات انتقاد از خود را نداشته است!
@@JamesMcloopjavabet andishe ye dorosty ro ba khodesh dare ❤chandy az adama bardasht hashon az gandabe boghz o kyn b vojod miyad va bedone inke b afkare khod amozesh bedan bishtar b kunde varzy shon my pardazan o roshd midan.
Ba sepas az to azizam va javabet