واقعا جای تاسف داره دوستانی که این گونه تاختن بر لطفی ایشان در کلام شون کاملا احترام و تکریم به استاد شهناز و شریف مشخص هست و اگر هم گفتند مکتب فرعی به خاطر اصل قرار دادن ردیف موسیقی ایرانی هست خواهشا به درستی صحبت ها رو گوش کنند
البته اینجا رادیو بود محترمانه صحبت کردند، خود من وقتی حضوری چند بار بحث فرهنگ شریف را مطرح کردم متاسفانه حرفهای شرم آوری زدند که برازنده شخصیت یک هنرمند واقعی نیست
استاد لطفی خیلی خوب تشریح کردن با تکریم هم راجع به اساتید نظر دادن.برداشت بعضی دوستان منفی بود در صورتی که اصلا اینطور نبود.همه چیز رو نباید سیاه و سفید دید.
روانش شاد، نقدوبررسی لازمه اش رهایی از منیت است ،بجای آنکه دیگران را تنزل دهیم بهتر آنست که خویش را ارتقای دهیم. ازکجا ایشان بااطمینان میگویند که مردم فقط نوازنگی تغزلی را میخواستند، خوشبینانه ترین نظر در مورد مرحوم لطفی این است که بگوییم ایشان گرفتار یک دگماتیسم درهنر تانوازی هستند، ودرست را فقط ایشان تشخیص میدهند، هم تکلیف نوازنده را مشخص میکند و میگوید چگونه باید بنوازد هم ذائقه شنونده را میداند.بهرحال استاد لطفی جناب شهناز و شریف این دواسطوره را مودبانه به حاشیه راند، .... شادروان لطفی مدتی هم بطور جانبی به خوانندگی پرداخت،
لطفی در این صحبتها به لطف الله مجد میگه عطاالله!!!!!! مجد، به شاپور حاتمی میگه خاتمی!! در بخش توضیحات فرهنگ شریف میگه وی یکسال دانشجوی داروسازی بوده!!!!، در نوازندگی تحت تاثیر ویگن هم بوده!!!! این همه غلط گویی در چند دقیقه جای شگفتی داره
استاد لطفی متاسفانه حسادت و دشمنی بسیار شدیدی نسبت به استاد فرهنگ شریف داشت. روایت هایی که سالها پیش در کنار بقیه روایت ها نگاشتم... البته از نظر رواشناسی شخصیت هم کاملا طبیعی و علمی ست. شریف مردی بود بسیار سلیم النفس، بسیار روح پاک و تمیزی داشت. حتی حتی حتی یکبار در دو دهه ایی که با او رابطه نزدیک داشتم بیاد ندارم پشت سر لطفی و بقیه حرف بدی بزنه اما از آنسو کسانی که به لطفی خیلی نزدیک بودند تصدیق میکنند درون زیبایی نداشت و ....
استاد شریف، واقعاً شریف بود. دو نوازندهٔ فقیدِ تار، یعنی استاد جلیل شهناز و استاد فرهنگ شریف همونطور که قطعاً می دانید صاحب سَبک بودن و نظیر ندارن. فریدون حافظی و لطف الله مَجد هم واقعاً خوب می نواختند. اما در مورد مرحوم لطفی، بر اساس تایید خیلی از نوازنده های معروف و غیر معروف، معتقدند آن زمان که لطفی اواخر برنامهٔ رادیویی گلها وارد این برنامه شد، نوازنده هایی در سازِ تار بودند که خیلی بالاتر از سطح لطفی بودند ولی متأسفانه روابط دوستی منجر به ورود ایشان به گلهای تازه بود. حتی هوشنگ ظریف خیلی سر زنده تر و لطیف تر می نواخت. در کل ذخمه های استاد شهناز و استاد شریف، قابل قیاس با ذخمه های جناب لطفی نیست. آن دو بزرگوار، تار را می نواختند و دیگری تار را میزد!!
درود...نظر من....استاد لطفی در ردیف نوازی همتا نداست...انگار ردیف ..را جویده بود..چون خبره کار بود ..و سبک قجری مینواخت...ولی متاسفانه..حسادت ایشان نسبت به استاد فرهنک شریف..حد و اندازه نداست...چندین بار. هم به فرهنگ شریف اتهاماتی زده بود...وارد بحث نمبشم چون بنده عددی نیستم...ولی حسادت لطعی نسبت به استاد شریف کاملا مشهود بود...روح همه انها شاد
لطفی در نوازندگی تار همتا نداشت؟😒بقول استاد شهناز ایشون تار را تنبیه میکرد ضمن اینکه هیچ خلاقیت و ظرافت و نواوری بلحاظ اصلِ زیباشناختی در سبک ایشون وجود نداشت و پیرو سبک قدما و ردیفیِ قاجاری بود که اساتید بزرگی مانند کلنل وزیری و صبا چقدر زحمت کشیدن تا ادبیات آهنگینِ ایرانی از بندِ ردیف نوازی و عَدَمِ خلاقیت و توجه به مفهوم بداهه خلاص کنند تار با نام جلیل شهناز و فرهنگ شریف عجین گشته و بر تارُکِ قُلِه موسیقی ایران میدرخشه و دیگه چیزی باقی نزاشتن که امثال لطفی بخوان رمز و رموزش کشف کنن،هرچه بود کشف نمودن و زدن و اجرا کردن و در دل افسانه ها به اسطوره ها پیوستن
دقیقا، البته من چون از بستگان استاد شریف بودم شاهد یک سری روایات و وقایعی بودم که باید بگم جای واژه حسادت، از کلمه دشمنی باید استفاده کرد... وقایعی که وااااقعا باورنکردنیه
واقعابرای آقای لطفی متاسفم که به خاطره رقابت وحسادتی که نسبت به استاد شریف داشتن موسیقی ایشونو فرعی وتاثیر گرفته از ویگنمیدونن اصلا موسقی استاد شریف کجا وموسیقی ویگن کجااین از اخلاق و مرام یک هنرمند به دوره خیلی ها شنیدن ساز استاد شریف رو به استاد شهناز ترجیح میدن چون به قول خود آقای لطفی آرام بخش تر ولطیف تره به هرحال روح همشون شاد
جناب نصییریان نکته بسیار زیبائی رو گوشزد کردند... ایشان فرمودند امری که انتها ندارد... استادی ندارد... و در ادامه گفتند که شما تا به حال شنیده اید کسی بگوید استاد مارلون براندو... چون نیازی به این امور نداشت... خودش ارزش کل سینمای بازیگری کلاسیک هالیوود را به همراه تنی دیگر داشت... من شعور موسیقی ندارم... ولی شنونده خوبی هستم که سه دهه با گلصدبرگ موسیقی را گوش کردم... ولی شما وقتی تار علی اکبر شهنازی،جلیل شهناز،فرهنگ شریف... وبیش از همه از نظر من تار هوشنگ شریف را گوش میدهی خیلی سریع به زنگ خاص تار ایشان پی خواهی برد...البته من در نظر شعور خودم عرض میکنم... ولی من در یکی از صحبتهای جناب شجریان شنیدم که جناب لطفی روحیه ائی داشت که برتر از خود را سخت تحمل میکردند... و این امر را در مورد شادروان پرویز خان مشکاتیان گفته بودند... که واقع خدای خلاقیت موسیقی بودند... روح تمامی این رفتگان را که دار فانی را وداع گفتند شاد... وتماما قابل احترام.
کاملا از لحاظ هنری درست میفرمایید. ولی فکر میکنم تقسیم بندی ایشان ناظر به دو وجه است اول امتداد و بسط یک شیوه در نسلهای مختلف و ظهورافراد شاخص در بین آنها و دوم اهتمام به ایجاد متد آموزشی مکتبشان از طریق تدوین دروس آموزشی مرحله به مرحله در سطوح مختلف و تربیت شاگردان بیشمار در آن سیستم. در مکتبی که استاد لطفی به اصلی تعبیر کردند، در تدوین، آموزش، توسعه و امتداد مکتب اهتمام فراوان شده است. بطوریکه از ابتدای این سلسله، به عنوان مثال از آقا علی اکبرخان، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی، شهنازی، درویشخان، نی داوود، وزیری، معروفی، زرینپنجه تا زمان حال، ظریف، علیزاده و لطفی و حتی شاگردان این افراد درسازهای دیگر مانند صبا و پایور و خرم و ... هر کدام با تنظیم متد آموزشی و نگارش کتب درسی ده ها هزار شاگرد تربیت کردند. این حجم کتاب و قطعه و تمرین و مدرس و نوازنده سبب سهولت یادگیری وغلبه عددی مطلق شیوه این مکتب شده است. متاسفانه اساتید شهناز و شریف علیرغم شیوه کمال یافته شان در امر توسعه و آموزش آن و تربیت شاگردان اهتمام فراوان نورزیدند بطوریکه بعد آنها نوازنده شاخص ادامه دهنده شیوه شان بروز نکرده است.
@@imanTXCS2 الان ده و شايد صده ها كتاب اموزشى در باره تار و سه تار نوشته شده. مثلا يك معلمى كه ٦ سال أست ساز مى زنه كتاب تمرين و اموزش نوشته. ايا مى شود گفت صاحب مكتب أست ؟ نه. حتى استاد وزيرى كه اولين مدرسه مدرن موسيقى را تاسيس كرد ، مكتب وزيرى ندارد . يك مكتب، طرز فكر، ، فلسفه و زيبا شناسى خاص را دارد. مثلا مكتب اوازى تبريز ده ها خواننده مانند اقبال اذر، قيطانچيان و صادق الدعوه را پشت سر دارد. يا مكتب عرفانى در تبريز و يا مكتب نقاشى مينياتور داشته. اينها خود به خود نيامده. طبيعتا يك چنين شهرى كه قرنها مركز علم و هنر بوده ، بايد مكتب تار هم داشته. حال استاد لطفى مكتب تبريز را فرعى كه سهل أست حتى قبول ندارد. به همين دليل مكتب اوازى سازى و هنرى اصفهان هم داريم و از زمانى كه موسيقى در ايران بوده، تكوين يافته. و خانواده فراهانى ها ميرزا حسينقلى و ميرزا عبدالله هم در تهران مكتب تار تهران ( قاجارى) را دارند.
@@ghadermirakarchitect2019 همانطور که عرض شد، فکر نمیکنم منظور استاد لطفی مکتب زیبایی شناسی که مورد نظر شماست بوده، بلکه مکتب آموزشی و حجم دانش آموختگان مکاتب بوده. البته اساتیدی که نام بردم بزرگترین اساتید تار بودند و خیلی بیشتر از 6 سال که فرمودید ساز زدند و نکته حایز اهمیت، همه به همان اندازه که اجرا داشتند تدریس هم داشتند. متاسفانه استاد شهناز و استاد شریف التفات زیادی به آموزش نداشتد و بیشتر اجرا میکردند. مطلب دیگر پیوستگی سلسله این اساتید در کنار نوآوریهایشان است. همانطور که میدانید، آقا حسینقلی و میرزا عبدالله از پدرشان آموزش گرفتند، درویشخان و شهنازی از آقا حسینقلی، وزیری از میرزاعبدالله و آقاحسینقلی، موسی معروفی از درویشخان و وزیری، نی داوود از شهنازی و درویشخان، نصرالله زرینپنجه از شهنازی، نیداوود و معروفی، نورعلی برومند از درویشخان ... تا زمان حال هوشنگ ظریف از شهنازی و معروفی، لطفی و داریوش طلایی از شهنازی و برومند، علیزاده از شهنازی، برومند و هوشنگ ظریف، ... و هر کدام از این اساتید مطالب آموزشی فراوانی اضافه کردند و شاگردان زیادی تربیت کردند که از لحاظ کمی با هیچ مکتب دیگری قابل قیاس نیست . امروز تقریبا به هر کلاس تاری بروید، قطعاتی از میرزا عبدالله، درویشخان، شهنازی، وزیری، معروفی، زرین پنجه، علیزاده، ... به شما تدریس میشود و در کمال تاسف از هیچ مکتب دیگری من جمله مکتب اصفهان و تبریز به دلیل نبود محتوای آموزشی منسجم تقریبا اثری نیست مطلب آخر هم مکتب تار خانواده فراهانى ها به عنوان مکتب تار شیراز و نه تهران شناخته میشود.
@@imanTXCS2 ممنون و تشكر. بقيه مكتب ها نه به خاطر كمبود محتوى، بلكه به خاطر مركز گرايى و اسيميلاسيون و زور چپان كردن فرهنگ فارس و ايده ى فاشيستى" يك ملت و يك زبان" را بر همه ى ملتهاى مو جود بود. در دوره ى پهلوى كمر همت بر متلاشى كردن موسيقى اذربايجانى بستند. بعد از انقللاب هم معلوم أست چه بر سر موسيقى ما امد. استاد بيگجه خانى در فقر و تنگدستى فوت كرد. لطفى هم از اساتيد نوازنده راديو امتحان رديف هاى موسيقى ايرانى مى گرفت.
@@ghadermirakarchitect2019 کاملا درست میفرمایید، تسلط فرهنگی مرکز،آفت هنر و فرهنگ ماست. قطعا فرهنگهای اقوام ما غنای محتوای بالایی دارند، منظور کمبود محتوای آموزشی بود. چون هنرمند هستید این چند قطعه آذری با تار تقدیم به شما. به عنوان مثال بنده 20 سال است دنبال نام یا نت این قطعات که به صورت گوشی آموزش گرفتم هستم و جز قطعه اول (رنگ فیروزه) که در کتابی نوشته جناب داود آزاد پیدا کردم، اثری از بقیه در معدود کتابهای نت موسیقی آذری نیافتم. به نظر بنده کمبود کتب آموزشی موسیقی مکاتب دیگر مانع بزرگی در یادگیری هنرجویان است th-cam.com/video/thSmVbk0Hsk/w-d-xo.html
تاريخ نشان مى دهد كه مردم چه استادانى را دوست دارند. الان ده ها كتاب نت در باره اثار استادان بى بديل شهناز و شريف و بيگجه خانى چاپ شده و هنر اموزان به سبك اين اساتيد علاقه نشان مى دهند. - هنر استاد شهناز از خودش فقط نيست و ايشان سبك اصفهان مى نوازند كه ده ها نوازنده مثل اكبر خان قبل از ايشان بود. - روش نوازندگى لطفى اسان تر از شهناز است. - بعضى از مضرابها و تكنيك هاى استاد شهناز را لطفى در نوازندگى هايش بكار برده. مثلا سى دى عشق داند. - بايد لطفى يك ساعت و نيم ساز مى نواخت تا ثابت كند مثل استاد شهناز مى تواند بنوازد. و در اين يك ساعت هم چهار مضرابهاى بداهه مىًنواخت. نه اينكه كپى بردارى چند مضراب. - رديف دشتى ٧ دقيقه أست. استاد شهناز ١٠ ساعت تكنوازى ظبط شده مختلف دشتى دارد
دوستانی که تار میزنن تا حالا دقت کردین که استاد لطفی وقتی میخواستن ریز بزنن بلا استثنا یک راست میزدن سپس ریز و شروع میکردن خیلی خیلیییییییی سریع . اساتید تار در جریان این موضوع بودن و هستن. همین نکته مارا بس. خوش باشید و سرافراز
@@aliakbarbizhanpour5 بنده با تک ریز مشکلی ندارم ولی همیشه تک ریز؟ یبار نمیشه چرا بی تک ریز. شما خودتون میفرمایید این تکنیک اسمش تک ریز بله درسته ولی تکنیک ریز خالی چی بدون تک. صحبت این بود که استاد فقید همیشه تک ریز میزدن . برای من سواله چرااا؟؟؟ نه متهم میکنم که بلد نبودن نه در حد این حرفا هستم. برام سوال شده
به نظر من جناب لطفی از جهت نوازندگی در حد و اندازه اساتید شهناز و شریف نیست حالا از لحاظ تئوری نظری ندارم که هر چند از لحاظ تئوری هم از جناب لطفی برتر خیلی هست
Salam o drood, Ostad lotfi aslan ghabele ghiyas ba unha nist.Ostad sharif ye seri tarfandhaji dasht ke mokhtase khodesh bood vali matlab ziyad nemidoonest. Albate az in lahaz ostad shahnaz kheyli dast portar boodand. Khanavadeye Shahnaz hame ahle saz boodand. Motasefane aghlab dar morede asatid kheyli sathi ya siasi nazar midand o agahi amigh o takhasosi narand.
@@mohammadarabihosseini1238 با سلام و احترام از لحاظ نوازندگی اساتید علیزاده و مرحوم لطفی در حد و اندازه های مرحوم شریف و شهناز نیستند و نبودند. من به غیر از حضرت شهناز خدمت اساتید مرحوم شریف و لطفی و استاد علیزاده رسیدم از لحاظ علم سلفژ و تئوری موسیقی استاد علیزاده از همه این ها سر تر است. اما از لحاظ شیوایی و تکنیک موسیقیایی در جهت نوازندگی استاد شریف یکی از نوابغ موسیقی محسوب میشه. چرا که با توجه به آثار استاد برای شنونده عام یک حس روحی مطبوع و برای خاص یک اثار و حس خلسه ناب و اشتیاق آور و بدون ملال است. درود بر شما عزیز محترم
مرحوم لطفی خیلی مونده بود تا سبک کار جناب شهناز رو درک کنه ، شهناز تمام ن معنا بود سبک نوازندگیش ، شریف رو میتوان حرف زد اما شهنواز تار شهناز چیزه دیگریست ، خاتمی کجاست که تاثیرش روی شهناز باشه .
Amir Bagheri دوست گرامی شما چه متاسف باشی یا نباشی واقعیت عقلانی همینه. تحت تاثیر؟ ما وقتی میگیم فلان چیز تحت تاثیر بهمان چیز واقع شده که فلان و بهمان نامتجانس باشن نه موسیقی و ساز تاز که از الف تا ی عین هم هستن. بعدم هم من نمیدونم چرا وقتی به اهالی قاجار و موسیقی سنتی نقدی وارد میکنیم انقد بلوا و آشوب میشه!!! دوست عزیز بل تلفن رو اختراع کرد و تا اخر تاریخ به اسمش ثبته و همه بشر مدیون ایشون ولی آیا میشه گفت هیچوقت تلفنهای زیمنس و پاناسونیک به پای اون تلفن بل نمیرسه یا پاناسونیک تحت تاثیر بل بوده؟ موسیقی و تار هم همینه ما منکر این میستیم که خیلی از استادان قجری برخی از سازها رو از یک موسیقی و ساز محلی به موسیقی و ساز ملی تبدیل کردند. به عنوان مبتکر و مبدع همیشه محترمند ولی نه درویش خان نه میرزاحسینقلی هیچکدوم بهتر از شهناز و شریف و مجد و ناصری نوازندگی نمیکردند. بزرگوار این ناراحتی نداره اونها واجب الاحترام هستند و پیشکسوت ولی همه حرف من اینه که من نوعی اگه بخوام شروع به نوازمدگی کنم نباید از شهنازی و درویش خان شروع کنم بله باید از شهناز و شریف شروع کنم. دقیقن فرق موسیقی سنتی و ملی اینجاست. گرچه بنده اساسا معتقدم چیزی بنام موسیقی سنتی وجود نداره و این عنوان کاملن اشتباه و بی اساسه و موسیقی ایرانی درسته. کامروا باشید
معقوله هنر جدا از علم است ما در هنر مثلا حافظ را داریم که بهترین اشعار پارسی از اوست لکن بعد او شاعران بی شمار و متعددی آمده اند ولی هنوز جایگاه حافظ محفوظ است زیرا که هر کدام از شاعران سبک حال و هوای خودشان را دارند و اصلا قابل قیاس دیگر نیست ثانیا شیوه حافظ و عمق و لطافت حافظ و نغزی اشعار ایشان را دیگرشعرا نداشته اند.در بحث موسیقی و تار نوازی نیز همینگونه است که با معقوله علم متفاوت است تارمیرزاعبدالله و آقا حسینقلی و شیوه ی ردیفی از کامل ترین و عمیق ترین و با تکنیک ترین نوع موسیقی سازی است که تمامی جنبه های موسیقایی از تونالیته تا فرم و لحن و سناریته و جمله بندی و محتوا را داراست پس هر سولیست تاری با درک عمیق ردیف می تواند به فهم عمیق آن دست یابد و مفاهیم پیچیده فلسفی و عرفانی را با ابزار موسیقی بیان کند.در شیوه فرهنگ شریف که جز مکاتب فرعی به حساب می آید و دلیل اش این است که شیوه ایشان دارای آن اصالت ردیفی نیست و از عناصری مثل آکوردهای گیتار و ناله های ویالن استفاده می کند که در ردیف که اصل هست مرسوم نیست درثانی نوازندگی ایشان عمق کافی را ندارد و رگه های سانتی منتیال در آن دیده می شود.ایشان سعی داشته تا عامه پسندتر ساز بزند.البته در مکاتب فرعی ما کسی مثل استاد جلیل شهناز را داریم که سبک ایشان متماییز از شیوه ی ردیف است مانند ناله ها و استفاده از خرک ولی اصالت ردیفی در آن رعایت شده و ساز ایشان داری عمق زیاد و اندیشه و تفکر و بینش قوی می باشد که بیانگر دانش موسیقیایی این فرد و ذهن ذکاوت اش می باشد.بنابراین در معقوله هنر پیش بودن زمان مطرح نیست.باسپاس.
کسی در جایگاهی بخواد به این عزیزان یا هر کسی دیگه قضاوت یا هر چیز دیگری اینها جاشون تو قلب روح ماست
روحتون شاد استاد لطفی کبیر ❤
Very good account of how the different styles came about.
درود ،روح جناب لطفی شاد
ایشون بیشتر از نواخت تار موسیقی دان برجسته ای بودند.
:برای تصحیح یک اشتباه یقینا لفظی زنده یاد لطفی
- نام استاد "لطف الله" مجد ، سهوا "عطاالله "مجد گفته شده !
نام و یاد این اساتید گرام ایران زمین همیشه زنده است و خواهد بود
واقعا جای تاسف داره دوستانی که این گونه تاختن بر لطفی ایشان در کلام شون کاملا احترام و تکریم به استاد شهناز و شریف مشخص هست و اگر هم گفتند مکتب فرعی به خاطر اصل قرار دادن ردیف موسیقی ایرانی هست خواهشا به درستی صحبت ها رو گوش کنند
البته اینجا رادیو بود محترمانه صحبت کردند، خود من وقتی حضوری چند بار بحث فرهنگ شریف را مطرح کردم متاسفانه حرفهای شرم آوری زدند که برازنده شخصیت یک هنرمند واقعی نیست
خود استاد شریف خوب لطفی را توصیف کرد نوازنده ای که مثل میرزا حسینقلی ساز میزد
ساز شهناز ار چه نازست ـ از شریف
دارد اوایی چــــــه زیــــــــبا و لـــــــطیف
#بداهه
خدا همهشون رو بیامرزه که هر کدوم رنگی به این عالم کور اضافه کردن.
فقط شهناز را استاد خطاب کردند، بقیه را هنرمند گرامی خطاب کردند
بسیار مفید بود
روح بزرگت در آرامش استاد فلک 🍃🌎☄
استاد گرامی روحت شاد
روحت شاد و جاودان لطفی جان
استاد لطفی خیلی خوب تشریح کردن با تکریم هم راجع به اساتید نظر دادن.برداشت بعضی دوستان منفی بود در صورتی که اصلا اینطور نبود.همه چیز رو نباید سیاه و سفید دید.
روانش شاد، نقدوبررسی لازمه اش رهایی از منیت است ،بجای آنکه دیگران را تنزل دهیم بهتر آنست که خویش را ارتقای دهیم. ازکجا ایشان بااطمینان میگویند که مردم فقط نوازنگی تغزلی را میخواستند، خوشبینانه ترین نظر در مورد مرحوم لطفی این است که بگوییم ایشان گرفتار یک دگماتیسم درهنر تانوازی هستند، ودرست را فقط ایشان تشخیص میدهند، هم تکلیف نوازنده را مشخص
میکند و میگوید چگونه باید بنوازد هم ذائقه شنونده را میداند.بهرحال استاد لطفی جناب شهناز و شریف این دواسطوره را مودبانه به حاشیه راند، .... شادروان لطفی مدتی هم بطور جانبی به خوانندگی پرداخت،
لطفی در این صحبتها به لطف الله مجد میگه عطاالله!!!!!! مجد، به شاپور حاتمی میگه خاتمی!! در بخش توضیحات فرهنگ شریف میگه وی یکسال دانشجوی داروسازی بوده!!!!، در نوازندگی تحت تاثیر ویگن هم بوده!!!! این همه غلط گویی در چند دقیقه جای شگفتی داره
@@mohsenaseff335 قلندر با مکتب فرعی خواندن سبک بزرگان حسادت و کینه خود را تکمیل کرد ،،،قلندر پشمالو.
شیوه شهناز و شریف جز مکاتب فرعی نیست اصل اند و اصل
خیلی معذرت میخوام بزرگواران... جناب هوشنگ ظریف را به اشتباه هوشنگ شریف نوشتم... من عذر خواهی میکنم.
ای کاش به جای این همه انتقاد و فرعی خوندن شیوه نوازندگی این دو استاد عزیز نوازندگی خودشو به حد اونا میرسوند
استاد لطفی متاسفانه حسادت و دشمنی بسیار شدیدی نسبت به استاد فرهنگ شریف داشت. روایت هایی که سالها پیش در کنار بقیه روایت ها نگاشتم... البته از نظر رواشناسی شخصیت هم کاملا طبیعی و علمی ست. شریف مردی بود بسیار سلیم النفس، بسیار روح پاک و تمیزی داشت. حتی حتی حتی یکبار در دو دهه ایی که با او رابطه نزدیک داشتم بیاد ندارم پشت سر لطفی و بقیه حرف بدی بزنه اما از آنسو کسانی که به لطفی خیلی نزدیک بودند تصدیق میکنند درون زیبایی نداشت و ....
استاد شریف، واقعاً شریف بود.
دو نوازندهٔ فقیدِ تار، یعنی استاد جلیل شهناز و استاد فرهنگ شریف همونطور که قطعاً می دانید صاحب سَبک بودن و نظیر ندارن.
فریدون حافظی و لطف الله مَجد هم واقعاً خوب می نواختند.
اما در مورد مرحوم لطفی، بر اساس تایید خیلی از نوازنده های معروف و غیر معروف، معتقدند آن زمان که لطفی اواخر برنامهٔ رادیویی گلها وارد این برنامه شد، نوازنده هایی در سازِ تار بودند که خیلی بالاتر از سطح لطفی بودند ولی متأسفانه روابط دوستی منجر به ورود ایشان به گلهای تازه بود.
حتی هوشنگ ظریف خیلی سر زنده تر و لطیف تر می نواخت.
در کل ذخمه های استاد شهناز و استاد شریف، قابل قیاس با ذخمه های جناب لطفی نیست.
آن دو بزرگوار، تار را می نواختند و دیگری تار را میزد!!
درود...نظر من....استاد لطفی در ردیف نوازی همتا نداست...انگار ردیف ..را جویده بود..چون خبره کار بود ..و سبک قجری مینواخت...ولی متاسفانه..حسادت ایشان نسبت به استاد فرهنک شریف..حد و اندازه نداست...چندین بار. هم به فرهنگ شریف اتهاماتی زده بود...وارد بحث نمبشم چون بنده عددی نیستم...ولی حسادت لطعی نسبت به استاد شریف کاملا مشهود بود...روح همه انها شاد
لطفی در نوازندگی تار همتا نداشت؟😒بقول استاد شهناز ایشون تار را تنبیه میکرد
ضمن اینکه هیچ خلاقیت و ظرافت و نواوری بلحاظ اصلِ زیباشناختی در سبک ایشون وجود نداشت و پیرو سبک قدما و ردیفیِ قاجاری بود که اساتید بزرگی مانند کلنل وزیری و صبا چقدر زحمت کشیدن تا ادبیات آهنگینِ ایرانی از بندِ ردیف نوازی و عَدَمِ خلاقیت و توجه به مفهوم بداهه خلاص کنند
تار با نام جلیل شهناز و فرهنگ شریف عجین گشته و بر تارُکِ قُلِه موسیقی ایران میدرخشه و دیگه چیزی باقی نزاشتن که امثال لطفی بخوان رمز و رموزش کشف کنن،هرچه بود کشف نمودن و زدن و اجرا کردن و در دل افسانه ها به اسطوره ها پیوستن
دقیقا، البته من چون از بستگان استاد شریف بودم شاهد یک سری روایات و وقایعی بودم که باید بگم جای واژه حسادت، از کلمه دشمنی باید استفاده کرد... وقایعی که وااااقعا باورنکردنیه
Rohat Shaad, zendeh Yaad, Ostaad Lotfi,
واقعابرای آقای لطفی متاسفم که به خاطره رقابت وحسادتی که نسبت به استاد شریف داشتن موسیقی ایشونو فرعی وتاثیر گرفته از ویگنمیدونن اصلا موسقی استاد شریف کجا وموسیقی ویگن کجااین از اخلاق و مرام یک هنرمند به دوره خیلی ها شنیدن ساز استاد شریف رو به استاد شهناز ترجیح میدن چون به قول خود آقای لطفی آرام بخش تر ولطیف تره به هرحال روح همشون شاد
زیباترین اجرایی که از لطفی شنیدم همین تقلید ساز استاد شهناز و استاد شریف بود. آخه شریف از ویگن الهام گرفته بوده مرد حسابی؟ چی میزدی استاد؟
اون یه قطعه رو گفتن از گیتار الهام گرفتن نه اینکه کاملا از ویگن الهام گرفته باشن
جناب نصییریان نکته بسیار زیبائی رو گوشزد کردند... ایشان فرمودند امری که انتها ندارد... استادی ندارد... و در ادامه گفتند که شما تا به حال شنیده اید کسی بگوید استاد مارلون براندو... چون نیازی به این امور نداشت... خودش ارزش کل سینمای بازیگری کلاسیک هالیوود را به همراه تنی دیگر داشت... من شعور موسیقی ندارم... ولی شنونده خوبی هستم که سه دهه با گلصدبرگ موسیقی را گوش کردم... ولی شما وقتی تار علی اکبر شهنازی،جلیل شهناز،فرهنگ شریف... وبیش از همه از نظر من تار هوشنگ شریف را گوش میدهی خیلی سریع به زنگ خاص تار ایشان پی خواهی برد...البته من در نظر شعور خودم عرض میکنم... ولی من در یکی از صحبتهای جناب شجریان شنیدم که جناب لطفی روحیه ائی داشت که برتر از خود را سخت تحمل میکردند... و این امر را در مورد شادروان پرویز خان مشکاتیان گفته بودند... که واقع خدای خلاقیت موسیقی بودند... روح تمامی این رفتگان را که دار فانی را وداع گفتند شاد... وتماما قابل احترام.
اگر کسی با این موسیقی درنیامیزد،از زبان «حافظ» میگویم: «به فتوای من،نمرده،نمازکنید»!
به شاپورحاتمی میگه خاتمی😂
لطفی موزیسین خوبی که کسشر های زیادی میگفت خصوصا پس از بازگشت از آمریکا
اين تقسيم بندى موسيقى و تار نوازى را به اصلى و غير اصلى لابد استاد لطفى تعيين مى كند.
کاملا از لحاظ هنری درست میفرمایید. ولی فکر میکنم تقسیم بندی ایشان ناظر به دو وجه است اول امتداد و بسط یک شیوه در نسلهای مختلف و ظهورافراد شاخص در بین آنها و دوم اهتمام به ایجاد متد آموزشی مکتبشان از طریق تدوین دروس آموزشی مرحله به مرحله در سطوح مختلف و تربیت شاگردان بیشمار در آن سیستم. در مکتبی که استاد لطفی به اصلی تعبیر کردند، در تدوین، آموزش، توسعه و امتداد مکتب اهتمام فراوان شده است. بطوریکه از ابتدای این سلسله، به عنوان مثال از آقا علی اکبرخان، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی، شهنازی، درویشخان، نی داوود، وزیری، معروفی، زرینپنجه تا زمان حال، ظریف، علیزاده و لطفی و حتی شاگردان این افراد درسازهای دیگر مانند صبا و پایور و خرم و ... هر کدام با تنظیم متد آموزشی و نگارش کتب درسی ده ها هزار شاگرد تربیت کردند. این حجم کتاب و قطعه و تمرین و مدرس و نوازنده سبب سهولت یادگیری وغلبه عددی مطلق شیوه این مکتب شده است. متاسفانه اساتید شهناز و شریف علیرغم شیوه کمال یافته شان در امر توسعه و آموزش آن و تربیت شاگردان اهتمام فراوان نورزیدند بطوریکه بعد آنها نوازنده شاخص ادامه دهنده شیوه شان بروز نکرده است.
@@imanTXCS2 الان ده و شايد صده ها كتاب اموزشى در باره تار و سه تار نوشته شده. مثلا يك معلمى كه ٦ سال أست ساز مى زنه كتاب تمرين و اموزش نوشته. ايا مى شود گفت صاحب مكتب أست ؟ نه. حتى استاد وزيرى كه اولين مدرسه مدرن موسيقى را تاسيس كرد ، مكتب وزيرى ندارد .
يك مكتب، طرز فكر، ، فلسفه و زيبا شناسى خاص را دارد. مثلا مكتب اوازى تبريز ده ها خواننده مانند اقبال اذر، قيطانچيان و صادق الدعوه را پشت سر دارد. يا مكتب عرفانى در تبريز و يا مكتب نقاشى مينياتور داشته. اينها خود به خود نيامده. طبيعتا يك چنين شهرى كه قرنها مركز علم و هنر بوده ، بايد مكتب تار هم داشته. حال استاد لطفى مكتب تبريز را فرعى كه سهل أست حتى قبول ندارد. به همين دليل مكتب اوازى سازى و هنرى اصفهان هم داريم و از زمانى كه موسيقى در ايران بوده، تكوين يافته. و خانواده فراهانى ها ميرزا حسينقلى و ميرزا عبدالله هم در تهران مكتب تار تهران ( قاجارى) را دارند.
@@ghadermirakarchitect2019 همانطور که عرض شد، فکر نمیکنم منظور استاد لطفی مکتب زیبایی شناسی که مورد نظر شماست بوده، بلکه مکتب آموزشی و حجم دانش آموختگان مکاتب بوده.
البته اساتیدی که نام بردم بزرگترین اساتید تار بودند و خیلی بیشتر از 6 سال که فرمودید ساز زدند و نکته حایز اهمیت، همه به همان اندازه که اجرا داشتند تدریس هم داشتند. متاسفانه استاد شهناز و استاد شریف التفات زیادی به آموزش نداشتد و بیشتر اجرا میکردند.
مطلب دیگر پیوستگی سلسله این اساتید در کنار نوآوریهایشان است. همانطور که میدانید، آقا حسینقلی و میرزا عبدالله از پدرشان آموزش گرفتند، درویشخان و شهنازی از آقا حسینقلی، وزیری از میرزاعبدالله و آقاحسینقلی، موسی معروفی از درویشخان و وزیری، نی داوود از شهنازی و درویشخان، نصرالله زرینپنجه از شهنازی، نیداوود و معروفی، نورعلی برومند از درویشخان ... تا زمان حال هوشنگ ظریف از شهنازی و معروفی، لطفی و داریوش طلایی از شهنازی و برومند، علیزاده از شهنازی، برومند و هوشنگ ظریف، ... و هر کدام از این اساتید مطالب آموزشی فراوانی اضافه کردند و شاگردان زیادی تربیت کردند که از لحاظ کمی با هیچ مکتب دیگری قابل قیاس نیست .
امروز تقریبا به هر کلاس تاری بروید، قطعاتی از میرزا عبدالله، درویشخان، شهنازی، وزیری، معروفی، زرین پنجه، علیزاده، ... به شما تدریس میشود و در کمال تاسف از هیچ مکتب دیگری من جمله مکتب اصفهان و تبریز به دلیل نبود محتوای آموزشی منسجم تقریبا اثری نیست
مطلب آخر هم مکتب تار خانواده فراهانى ها به عنوان مکتب تار شیراز و نه تهران شناخته میشود.
@@imanTXCS2 ممنون و تشكر. بقيه مكتب ها نه به خاطر كمبود محتوى، بلكه به خاطر مركز گرايى و اسيميلاسيون و زور چپان كردن فرهنگ فارس و ايده ى فاشيستى" يك ملت و يك زبان" را بر همه ى ملتهاى مو جود بود. در دوره ى پهلوى كمر همت بر متلاشى كردن موسيقى اذربايجانى بستند. بعد از انقللاب هم معلوم أست چه بر سر موسيقى ما امد. استاد بيگجه خانى در فقر و تنگدستى فوت كرد. لطفى هم از اساتيد نوازنده راديو امتحان رديف هاى موسيقى ايرانى مى گرفت.
@@ghadermirakarchitect2019 کاملا درست میفرمایید، تسلط فرهنگی مرکز،آفت هنر و فرهنگ ماست. قطعا فرهنگهای اقوام ما غنای محتوای بالایی دارند، منظور کمبود محتوای آموزشی بود. چون هنرمند هستید این چند قطعه آذری با تار تقدیم به شما. به عنوان مثال بنده 20 سال است دنبال نام یا نت این قطعات که به صورت گوشی آموزش گرفتم هستم و جز قطعه اول (رنگ فیروزه) که در کتابی نوشته جناب داود آزاد پیدا کردم، اثری از بقیه در معدود کتابهای نت موسیقی آذری نیافتم. به نظر بنده کمبود کتب آموزشی موسیقی مکاتب دیگر مانع بزرگی در یادگیری هنرجویان است
th-cam.com/video/thSmVbk0Hsk/w-d-xo.html
تاريخ نشان مى دهد كه مردم چه استادانى را دوست دارند. الان ده ها كتاب نت در باره اثار استادان بى بديل شهناز و شريف و بيگجه خانى چاپ شده و هنر اموزان به سبك اين اساتيد علاقه نشان مى دهند.
- هنر استاد شهناز از خودش فقط نيست و ايشان سبك اصفهان مى نوازند كه ده ها نوازنده مثل اكبر خان قبل از ايشان بود.
- روش نوازندگى لطفى اسان تر از شهناز است.
- بعضى از مضرابها و تكنيك هاى استاد شهناز را لطفى در نوازندگى هايش بكار برده. مثلا سى دى عشق داند.
- بايد لطفى يك ساعت و نيم ساز مى نواخت تا ثابت كند مثل استاد شهناز مى تواند بنوازد. و در اين يك ساعت هم چهار مضرابهاى بداهه مىًنواخت. نه اينكه كپى بردارى چند مضراب.
- رديف دشتى ٧ دقيقه أست. استاد شهناز ١٠ ساعت تكنوازى ظبط شده مختلف دشتى دارد
دوستانی که تار میزنن تا حالا دقت کردین که استاد لطفی وقتی میخواستن ریز بزنن بلا استثنا یک راست میزدن سپس ریز و شروع میکردن خیلی خیلیییییییی سریع . اساتید تار در جریان این موضوع بودن و هستن. همین نکته مارا بس. خوش باشید و سرافراز
سلام دوست عزیز. این تک و ریز بعدش، اسمش تک ریز هست، و مسأله عادی ای هست. نمیدونم چرا براتون مساله شده! 🤔 درستش همینه و اگه غیر این باشه اشکال داره
@@aliakbarbizhanpour5 بنده با تک ریز مشکلی ندارم ولی همیشه تک ریز؟ یبار نمیشه چرا بی تک ریز. شما خودتون میفرمایید این تکنیک اسمش تک ریز بله درسته ولی تکنیک ریز خالی چی بدون تک. صحبت این بود که استاد فقید همیشه تک ریز میزدن . برای من سواله چرااا؟؟؟ نه متهم میکنم که بلد نبودن نه در حد این حرفا هستم. برام سوال شده
به نظر من جناب لطفی از جهت نوازندگی در حد و اندازه اساتید شهناز و شریف نیست حالا از لحاظ تئوری نظری ندارم
که هر چند از لحاظ تئوری هم از جناب لطفی برتر خیلی هست
Salam o drood, Ostad lotfi aslan ghabele ghiyas ba unha nist.Ostad sharif ye seri tarfandhaji dasht ke mokhtase khodesh bood vali matlab ziyad nemidoonest. Albate az in lahaz ostad shahnaz kheyli dast portar boodand. Khanavadeye Shahnaz hame ahle saz boodand. Motasefane aghlab dar morede asatid kheyli sathi ya siasi nazar midand o agahi amigh o takhasosi narand.
@@mohammadarabihosseini1238 با سلام و احترام
از لحاظ نوازندگی اساتید علیزاده و مرحوم لطفی در حد و اندازه های مرحوم شریف و شهناز نیستند و نبودند.
من به غیر از حضرت شهناز خدمت اساتید مرحوم شریف و لطفی و استاد علیزاده رسیدم
از لحاظ علم سلفژ و تئوری موسیقی استاد علیزاده از همه این ها سر تر است.
اما از لحاظ شیوایی و تکنیک موسیقیایی در جهت نوازندگی استاد شریف یکی از نوابغ موسیقی محسوب میشه.
چرا که با توجه به آثار استاد برای شنونده عام یک حس روحی مطبوع و برای خاص یک اثار و حس خلسه ناب و اشتیاق آور و بدون ملال است.
درود بر شما عزیز محترم
مرحوم لطفی خیلی مونده بود تا سبک کار جناب شهناز رو درک کنه ، شهناز تمام ن معنا بود سبک نوازندگیش ، شریف رو میتوان حرف زد اما شهنواز تار شهناز چیزه دیگریست ، خاتمی کجاست که تاثیرش روی شهناز باشه .
mahdi khalafi مرحوملطفی همه را درک کرد از صافی گذروند و تواین اثر هم صرفا متخصات ساز ایاتید را گفت.
اتفاقا شریف ابدا جای بحث نداره این نظر شماست بنظر بنده کار استاد شریف بسیار با احساس تر و زیبا تره از جانب خودت حرف بزن
لطفی را من لو خواهم داد که کی بود
Amir Bagheri
دوست گرامی شما چه متاسف باشی یا نباشی واقعیت عقلانی همینه.
تحت تاثیر؟ ما وقتی میگیم فلان چیز تحت تاثیر بهمان چیز واقع شده که فلان و بهمان نامتجانس باشن نه موسیقی و ساز تاز که از الف تا ی عین هم هستن.
بعدم هم من نمیدونم چرا وقتی به اهالی قاجار و موسیقی سنتی نقدی وارد میکنیم انقد بلوا و آشوب میشه!!!
دوست عزیز بل تلفن رو اختراع کرد و تا اخر تاریخ به اسمش ثبته و همه بشر مدیون ایشون ولی آیا میشه گفت هیچوقت تلفنهای زیمنس و پاناسونیک به پای اون تلفن بل نمیرسه یا پاناسونیک تحت تاثیر بل بوده؟
موسیقی و تار هم همینه ما منکر این میستیم که خیلی از استادان قجری برخی از سازها رو از یک موسیقی و ساز محلی به موسیقی و ساز ملی تبدیل کردند. به عنوان مبتکر و مبدع همیشه محترمند ولی نه درویش خان نه میرزاحسینقلی هیچکدوم بهتر از شهناز و شریف و مجد و ناصری نوازندگی نمیکردند.
بزرگوار این ناراحتی نداره اونها واجب الاحترام هستند و پیشکسوت ولی همه حرف من اینه که من نوعی اگه بخوام شروع به نوازمدگی کنم نباید از شهنازی و درویش خان شروع کنم بله باید از شهناز و شریف شروع کنم. دقیقن فرق موسیقی سنتی و ملی اینجاست.
گرچه بنده اساسا معتقدم چیزی بنام موسیقی سنتی وجود نداره و این عنوان کاملن اشتباه و بی اساسه و موسیقی ایرانی درسته.
کامروا باشید
معقوله هنر جدا از علم است ما در هنر مثلا حافظ را داریم که بهترین اشعار پارسی از اوست لکن بعد او شاعران بی شمار و متعددی آمده اند ولی هنوز جایگاه حافظ محفوظ است زیرا که هر کدام از شاعران سبک حال و هوای خودشان را دارند و اصلا قابل قیاس دیگر نیست ثانیا شیوه حافظ و عمق و لطافت حافظ و نغزی اشعار ایشان را دیگرشعرا نداشته اند.در بحث موسیقی و تار نوازی نیز همینگونه است که با معقوله علم متفاوت است تارمیرزاعبدالله و آقا حسینقلی و شیوه ی ردیفی از کامل ترین و عمیق ترین و با تکنیک ترین نوع موسیقی سازی است که تمامی جنبه های موسیقایی از تونالیته تا فرم و لحن و سناریته و جمله بندی و محتوا را داراست پس هر سولیست تاری با درک عمیق ردیف می تواند به فهم عمیق آن دست یابد و مفاهیم پیچیده فلسفی و عرفانی را با ابزار موسیقی بیان کند.در شیوه فرهنگ شریف که جز مکاتب فرعی به حساب می آید و دلیل اش این است که شیوه ایشان دارای آن اصالت ردیفی نیست و از عناصری مثل آکوردهای گیتار و ناله های ویالن استفاده می کند که در ردیف که اصل هست مرسوم نیست درثانی نوازندگی ایشان عمق کافی را ندارد و رگه های سانتی منتیال در آن دیده می شود.ایشان سعی داشته تا عامه پسندتر ساز بزند.البته در مکاتب فرعی ما کسی مثل استاد جلیل شهناز را داریم که سبک ایشان متماییز از شیوه ی ردیف است مانند ناله ها و استفاده از خرک ولی اصالت ردیفی در آن رعایت شده و ساز ایشان داری عمق زیاد و اندیشه و تفکر و بینش قوی می باشد که بیانگر دانش موسیقیایی این فرد و ذهن ذکاوت اش می باشد.بنابراین در معقوله هنر پیش بودن زمان مطرح نیست.باسپاس.