عوارض وحشتناک گناهان توهمی - آیت الله محمدرضا نکونام
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 17 พ.ย. 2024
- عقل با قدرت حدس به نبوغ میرسد و با توان استجماع عقلانی، حکمت مییابد. در برابر نبوغ و حکمت، خمودی عقلورزی و ضعف و ناتوانی در خردگرایی قرار دارد. توان پایین حدس و ضعف عقل، انسان را به توهم و خیال می کشاند. کسی که نمیتواند خود را از مرز توهم و خیال عبور دهد در زندگی خود به خمودی، سستی، انغمار، انزوا، بددلی، سوءظن، برداشتهای نادرست، آشفتگی و از همه مهمتر به ناسازگاری مبتلا میشود. توهم زدن، حد و مرز و پایان ندارد و رفته رفته تمامی شؤون زندگی را از زندگی انسانی و از همه مهمتر از محبتورزیهای عاقلانه دور میسازد و اگر فرد نسبت به آیین شرع بیمبالات باشد و توهمات خود را در پرتو احکام و آموزههای دینی اعتدال ندهد و بالانس ننماید، به ورطه گمراهی و فساد کشیده میشود. ابتلای به توهمات بیپایه، آدمی را نسبت به دیگر اقران و همنوعان خود ضعیفترین فرد میسازد؛ بهطوری که با گذشت زمان و روشن شدن تصمیمها و کارهای اشتباهی که انجام داده است، احساس میکند وی عرضه انجام درست هیچ کاری را ندارد و چون این احساس پایانه ندارد، فرد در احساس ضعفی که به او دست میدهد چنان از زندگی ناامید و مأیوس میشود که خود را همپایه افراد معتاد به موارد مخدر میبیند و گاه برای رهایی از این احساس زجردهنده و دردآور، چه بسا به استعمال دود، دخانیات یا مواد ویرانگر افیونی رو میآورد. احساس نیاز به دود، برای فرد ضعیف که ضعف وی ناشی از توهمات ذهنی اوست، سادهترین راه برای فرار از این ضعفهای آزاددهنده است و اگر این ضعف، قوت بگیرد، فرد احساس نیاز به خودکشی میکند. توهم بر دو مرتبه عالی و دانی میباشد و توهمات عالی که شدت بالایی دارد فرد را چنان خسته و رنجیدهخاطر میسازد که او را به هر کاری وا میدارد. سازمانهای اطلاعاتی برای گرفتت اعتراف از افراد، برای آنان القای توهمات دارند و آنان را با شکنجههای روحی و روانی و قطع تمامی ارتباطات و نگاهداشتن در سلول انفرادی و گاه با اعمال شکنجههایی که گیجآوری دارد، به اعتراف میکشانند.
کسی که قدرت عقلورزی دارد، از آنجا که میتواند هستی و پدیدههای آن را بشناسد، به سازگاری با خدا به عنوان خالق مقتدر هستی و پدیدههای او سازگاری نشان میدهد و از آنها و عملکردهای درست آنها احساس رضایت دارد و در موارد نادرست نیز توان سازگاری برای اصلاح آنها را دارد. چنین کسی از زندگی خود رضایت دارد و سازگاری وی با تمامی افراد نشان از قوت بالای عقلورزی او دارد. عقلورزی، ابتدای مسیر کمال و استعداد عبودیت و بندگی است که اگر در مسیر شرع قرار گیرد، فرد را به عوالم ربوبی بار میدهد و به ربوبیت حقتعالی میرساند. انتخاب این دو مسیر در توان مدیریت نیروی توهم در آدمی است و این امر، اهمیت این قوه را میرساند. بر این اساس، بهطور ثبوتی راه کمال برای همه پدیدهها باز است و همه میتوانند سیر مطلوب و کمالی خود را به آسانی یا سختی دنبال کنند بدین صورت که راه عقلانی را دنبال نمایند و با سیطره توهمات و خیالات بر نفس خویش را بپذیرند. راه برای همگان باز است و اگر مشکلی است این است که رونده با ابتلای به توهمات و خیالات به ضعف عقل دچار میشود و در نتیجه خمودی و کندی مینماید. بر این پایه، مهمترین تفاوت یک بنده مؤمن و یک عارف با بندگان عادی یا غیر مؤمن در مهار نیروی توهم و فهم درست است. آدمی میتواند با مهار توهمات و پیمودن راه عقلانی و عبودیت به هرچه کمال و هر مقامی معنوی که در تصور آید و ناید برای خود قابل وصول سازد، ولی این فرد است که خود دست و پای خویش را نسبت به وصول کمال با ابتلای به توهمات و خیالات میبندد.
منبع: وب سایت آثار و اندیشه ها
آیت الله محمدرضا نکونام