درود پروفسور عزیز .همه ارزش‌ها، باورها و اخلاقیات و ضد اخلاقیات و در واقع نگاه انتزاعی بر گرفته از طبیعت عینی است منتهی با آنالیز سی پی یو ی مغز بر گرفته از هوش نخستین برگسون در حقیقت ایشان هوش نخستین را بر گرفته از طبیعت می داند و ایضن به قول یونگ رابطه انسان با طبیعت ،انسان با انسان ،حتی طبیعت با طبیعت .لذا یک نگاه حضوری و یک نگاه حصولی محصول اندیشه انسان است .
بنام خالق هستی پروفسور عزیز و مهربان ارزش آفرین شما قابل تقدیره داری یک آرامشی را مجانی در اختیار کسانی قرار میدی که نه پای راه رفتن دارند و نه حال جابجا شدن که خودت کلی براش تلاش کردی و حرکت کردی در قسمت نظرات خوبه بدونید حس و احساس من نسبت به مولانا کمی متفاوته برداشت من از او از یک دنیای متفاوتی صحبت می کنه که هیچ یار و یاوری و همدمی و همرازی نیافت اون دنیا دنیای حقیقته که نه گوش شنوایی و نه دیده بینایی نیافت و دیگر عدم قطعیت در آموزه های مولاناست میگه . پای استد لالیان چوبین بود. پای چوبین سخت بی تمکین بود وقتی به دنیای ذرات نگاه می کنیم همان فیزیک کوانتوم این عدم قطعیت نمایان می شود
@@Prof.Danesh.MindHealthسلام اگر یک شخص رو تهدید ببنی و روز ها استرس اون رو داشته باشی ذهن رو درگیر کنه که مثلاً بهت خیانت می‌کنه به ناموسِت چشم بد داره که شاید اون فرد همچین فکری نداشته باشه ولی مثلاً در ذهن من این موضوع نشخوار کنه که چون من زورم ازون کم تر هست و این موضوع باعث این اتفاقات نشه این موضوع رو چجوری باید حلش کرد دکتر؟؟
@@Prof.Danesh.MindHealthسلام پُرفسور عزیز من همیشه ازین میترسم که یکی حَقم رو ضایع کنه بهم توهین کنه ولی من چیزی نتونم بهش بگم چون از دعوا میترسم وقتی یکی باهام بد صحبت می‌کنه شاید بهش چیزی نگم ولی توی خودم میریزم جوش میزنم روز ها وقتی طرف توی ذهنم میاد همش اونو برای خودم تهدید میبینم باخودم میگم اگه چیزی میگفتم بهش جواب شو میدادم شاید توی دعوا کتک می‌خورم بیشتر آبروم می‌رفت اینا لطفاً این موضوع رو هم پیگیر باشید چون خیلیا این درد رو دارن ولی از خجالت میکشن از بیان کردنش
Koda hafez daneshmane bozorg jenabe parvize shahba, ke saliane tolani babe ashenaei ba mane zehni ra dar mediya matrah kardan va zahamat besiari az jomle hazing mali fravani ham motahamel shodand bashad .
من ب صورت اتفاقی ب بیداری رسیدم ویه سری تغییرات وتحولات روحی داشتم ،اتصال ب کل هستی ویکی شدن با جهان هستی ،احساس خوشی وسرمستی ،هویت ومنیت میرع راز خلقت واست آشکار میشه ک محدود ب بدن نیستی وچیزی فراتر از اون هستی انرژی که درکل جهان هستی جریان دارع ،خودبرتر یا روح بالا میاد وب آرامش میرسی ترس ها واسترسها میره ،ولی وقتی از بعد انسانی فراتر میری ومیفهمی زندگی یه بازی بوده ،وهویت ومن ذهنی میرع کنار ،معایب خودشو دارع همه چیزمو میبخشم حتی کفش نخریدم مدتی یه واس خودم ،طوریکه با دمپایی میرم بیرون ،منی که هشت ساعت ب خودم قبلا میرسیدم تا برم بیرون ،رو عشق بی قید شرط نسبت ب جهان هستی تنظیم میشی ،میخوای بری ب طبیعت وبرنگردی ،کسیکه ب بیداری میرسه ومن ذهنی میره کنار دیگه نمیتونه مثه سابق زندگی کنه اما بیداری خیلی لذت بخشه 🌹🌹🌹
سلام علیکم ❤ ملکی ازاردبیل ⚘️ بنده به مشکلی خوردم؟ ( هرکاری میکنم ذهنم فکرم ارتشا تجسم یاتصویر ذهنی به ثروت وغیره ) چشم بسته دارم ارتشا میفرستم یهوی میبینم فکر تو تعمیرگاه یاخانه یاغیره خلاصه عموی بعد دوباره بازهم بخودم میگم دیگر تمام شد باید فکرذهنم به ارتشا بازچنددقیقه دیگر همون فکرم جایی دیگر ممنونم اگر امکان پذیر باشد راه کار برام بدی ممنونم
من به شخصه به این نتیجه رسیدم که من ذهنی ، زمانی به اتمام میرسه و من به حقیقت واقعی خودم پی می برم که دیگه قادر نباشم اشکالات ، ایرادات و کم و کاستی های ذهنی دیگران رو ببینم و تشخیص بدم که حالا بخوام سرزنش یا نصیحتی براشون داشته باشم . این رو شخصا تجربه کردم و تا زمانی که کامل به این دیدگاه نرسم قطعاً پتانسیل بالایی برای رنج کشیدن دارم چون هر روز دارم آدمایی رو می بینم که بدون توجه به سن و سال ، دین و مذهب ، عقاید و باورهاشون اسیر من ذهنی هستن . به قول اکهارت تول تا زمانی که میتونی من ذهنی رو در دیگران تشخیص بدی ، متاسفانه باید بدونی که خودت اسیر این من ذهنی هستی و داری باز تابش افکار و احساسات خودت رو در دیگران تشخیص میدی و این حقه ی ذهن برای خوب جلوه دادن من و بد جلوه دادن دیگرانه در حالی که چیزی که من در دیگران تشخیص میدم دقیقا انعکاسی از درونیات خود منه که متاسفانه پذیرشش در عمل بسیار کار سختیه و من با وجود اینکه این آگاهی رو در ذهن دارم ولی در عمل گه گاه هنوز به بد رفتاریهای دیگران نمره منفی میدم و اونا رو بد قضاوت می کنم . خیلی خیلی از استاد عزیز و بزرگوار سپاسگزارم بابت مطالب ارزشمندی که در اختیار امثال بنده قرار میدن و براشون آرزوی بهترینها رو دارم .
استاد بزرگوار( رنگ اصلی و واقعیتها در ذهنمون) است وافراد برای تمتع وبهره بردن مادی ومالی بنا حق( تهمت زدن)وبناحق) متهم کردن ب عينک کبود زدن( واول وآخرمون رو کبود کردن)با پدر ومادری حقه باز وخواهران وبرادر هم ب طرفی رفتن ک منافعشان بوده( هرچه آه وتزرو ب درگاه خداوندم کردم هیچ هیچ( فقط تنی علیل تپش قلب و لرزش دست برام مونده) اینجوری ثابت شده برام بی خدایان یا خدا ناباوران در این دنیا روزگار بهتري دارن) واز اون دنیا هم خبری نیست یا لااقل من نمیدونم
باسلام خدمت استاد دقیقا منم در زندگی از خواهر وبرادرانم بعد غز مرگ مادر وسکته ی پدر چنان ضربه ای خوردم انها کسانی بودن که نون ضب نداشتن به کمکشون رفتم الان سه سال بهاطر مشکلات پدرم رو که سکته کردن ندیدم ونه صداشو شنیدم بخاطر دستکاری گوشیش منم دیگع به چی اعتماد کنم
درود بیکرانه استاد گرانقدر ….استاد فرمودین سوال نپرسین ولی نمیتونم اینو نپرسم ….مگه میشه در دنیا بدی وجود نداشته باشه ؟؟؟؟؟ وقتی از خوی و خصلت کسی خوشمون نیاد یعنی به نظرمون آدم خوبی نیست ، چجوریه ؟ نباید هیچ کس و هیچ چیز رو بد و نادرست ببینیم ؟
خطاب به استاد و دوستان که ما نباید پسوند "رومی" رو برای مولانا بکار بریم چون این دلخواه سیاستمداران ترکیه هستش.شاید بگوید روم و ترکیه چه ربطی دارن!بخاطر اینکه پادشاهی روم وقتی گسترش پیدا کرد تا ترکیه امروزی آمد و این پسوند رومی رو به جلال‌الدین دادن تا در همچین روزی بگن که اون از اهالی روم شرقی بوده. در حالیکه همه میدانیم مولانا حتی یک بیت هم شعر به زبان ترکی نداره.با سپاس🙏🙏🙏
با سلام و سپاس فراوان. علاوه بر شنیدن با علاقه برنامه شمانکات عزیزان هموطن را هم خواندم. تقریبا” همه عزیزان موضوع من ذهنی را در قالب روابط فامیلی و با اجتماعی تعریف میکنند . اما به عقیده حقیر مبحث من ذهنی پهناور تر از روابط اجتماعیست. من همین الان در از خانواده در شهر دیگری هستم. خانمم زنگ زد و پرسید هوای اونجا آفتابیه ؟ گفتم نمیدونم. پرسید چرا؟ گفتم من نشته ام دارم تار تمرین میکنم، کاری به هوا ندارم. و زن عزیز من برا سه دقیقه گله کرد که اره چند روزه اینجا آفتابی نیست. عرض کردم عزیزم هر روز آفتابیه فقط بعضی روزها پشت ابراس. پیامم طولانی شد ولی اجازه بدید یه چیز دیگه هم بگم: متفکران گفته اند که ۱۰ در صد زندگی چیزهاییه که برا ما اتفاق میافته و ۹۰ در صد زندگی طرز برخورد ما ست. شب و روزتون به خیر.
همچنان تعریف واضحی از «من ذهنی» در این برنامه ارائه نشد! انچه گفته شد «تاثیر» من ذهنی بود و نه« تعربف» ان . اینکه ،«من ذهنی» هم ، همچون «عینک» روی چشم ، واقعیت ها راا تغییر می دهد! در مثالی که اورده شده، سبب درست ندیدن, پدیده‌ها، «عینک» است . در موضوع بحث، اما چنانکه مرتب تاکید می‌شود ، سبب مشکلات « من ذهنی » است. حال ، این من ذهنی چیست؟! به نظر چنانکه در ابتدای برنامه گفته می‌شود ادراک افراد از امور واقع و رویدادهای بیرونی، در اثر ترکیب با «باورها ی افراد » تغییر می یابد و از حقیقت یا واقعیت امور فاصله می‌گیرد. از اینرو «باورها» ( همچون «عینک» در مثال) عامل تغیبر واقعیتها نزد افراد است. پس ایا می‌توان گفت من ذهنی ، «باورهای پیشینی» افراد است؟ « باورهایی» که در اثر ترکیب با واقیت ها، انها را تغییر می‌دهند؟ اگر این است، «باورها» چگونه شکل می‌گیرند و چه مقدار از پذیرش یا عدم پذیرش انها در حوزه اختیار انسان است؟
اللهم ارنی الاشیاء کما هی، ثم ارنی الحق حقاً و ارزقنی اتباعه و ارنی الباطل باطلا و ارزقنی اجتنابه. هنگامیکه فرد به خودشناسی می رسد یعنی با مرکز وجودش ارتباط برقرار کرده است.حیات و وجودش را از دید من حقیقی می بیند.ذهن و بدن دیگر برای او حقیقی نیستند,آنها فقط تظاهر من حقیقی و هویت واقعی او هستند.هدف از سلوک و مراقبه کشف نواحی مختلف ذهن و تعالی نفس است.
چقدر وجود و صداتون دلنشینه استاد میدونید چرا کلام شما انقدر تاثیرگذاره و قبولتون داریم چون شما مانند مدعیان دینی الان نیستید که ادعای همه چیز رو دارند ادعای نیابت ادعای خبر از گذشته و آینده و معصوم بودن شما فقط می خواهید مثل مولانا چیزی که فهمیدید به دیگران انتقال بدید بدون هیچ ادعای
سلام و درود به شما استاد گرانقدر استاد من آدم خوش قلبی هستم همه آدم ها رومثل خودم میبینم وخیلی تا حالا دچار آسیب شدم چطوری میتونم خودم رو تغییر بدم ؟ممنون میشم راهنماییم کنید
پرفسور عزیز من هنوز نفهمیدم دقیقا منظورتون از این عینک ذهنی چیست؟ چون که اگه می گیم واقعا زمان ما این امکان نبود واقعا نبود، بعنوان یک زن تو جامعه ما خیلی امکانات برای من نبود واقعا. و یا اینکه من از دوست و فامیل و همسایه واقعا نارو خوردم اونم بخاطر این بود که با هاشون صاف و صادق بودم مثل خودشون مار خوش خط خال نبودم. من با عینک سادگی بهشون نگاه می کردم اما اونا با عینک پر خط و خال. و اینجا این داستان واقعی هست. چون من همیشه به سادگی و صداقت محکوم می شم. مدام به من می گن داری تپ دنیای گرگ زندگی می کنی اگه تخمیر می خورنت پس آنقدر صاف و مهربان نباش. و من تازه دارم تلاش می کنم عینک ذهنی‌مون عوض کنم و باور کنم که دنیا و آدم هاش خوب نیستند، ممکنه اینجا بیشتر توضیح بدید، ممنونم
با درود به نظر من، منِ ذهنی، همان باورهای دوران کودکی شماست که گاهی با نجواهای شیطانی آمیخته می شه، و در این صورت، ماهیت واقعی هر چیزی رو، طور دیگری می بینی، مثال: در باورهای شما اینگونه است که انسان ها شریف نیستند، در این صورت اگر هر انسان شریفی هم قصد خدمت و سود رسانی به شما را داشته باشد او را سود جو و شرور می بینید.(و این یک نگاه واقع بینانه نیست بلکه می توان گفت شیطانی است) و قانون جهان است که با هر عینکی که جهان را مشاهده کنید و با هر طرز فکری نسبت به هر چیزی از عالم هستی، همان ها رو بسوی خودت جذب می کنی و می شود ماهیت و واقعیت زندگی شما. ولی می توانیم عینک بدبینی را از چشممان برداریم و نسبت به مخلوقات عالم، خوشبین باشیم و مثبت بیندیشیم و این، یک نوع سفارش ما به عالم هستی است که من از این نوع می خواهم. بطور کلی هر طور فکر کنی و یا هر عینک بد بینی و یا خوش بینی به چشم بزنی جهان، برایت تدارک می بیند و لاجرم برایت همانگونه اتفاق می افتد متشکرم
شما نیاز نیست عینک خاصی بزنی. باید سعی کنی مردم رو همانطور که هستند ببینی. اگر انسانهای اطراف شما برات ایجاد آزار و اذیت میکنند باید ازشون دوری کنی چون تمام وقت وانرژی شما رو هدر میدن و مانع رشد روحی و معنوی تون میشن. و اگر هم باعث رشد و شادی شما میشن باید قدرشون رو بدونی. تنها ذهنیتی که باید از خودت دور کنی نگرانی از قضاوت مردمه. مثلا اگر تصمیم داری برادرت رو از زندگیت بیرون کنی به خاطر خیانتهایی که به شما کرده دیگر نباید نگران حرف مردم یا آبرو و این چیزا باشی. این قید و بند های اجتماءی همون عینک ها هستند.
پس چرا بیشتر مواقع اونی که از همه مظلوم تر سربه زیرتر بوده رو میبینیم که بجایی رسیدن درحالی که ماها فکر میکردیم نمیتونن شلوار خودشونو بالا نگه دارن درصورتی که اونی که ادعاش میشده زرنگ هست بجایی نمیرسن
درود بر شما. من اتفاقی پیام تون رو دیدم. بله نگاه اول که همه خیلی خوبن یک نگاه ساده بینانه بدون توجه به «من» های دیگران بود. فقط من بودم و رویاهای ذهنی ام. الان تصمیم گرفتید دیگر آنگونه نبینید آمدید این سر بام. گویی بام بیش از این منطقه را ندارد. حواسم باشد که دیگران مار خوش خط و خالند پس قبل از آنکه ازشان نیش بخورم یا نیش بزنم یا اجتناب کنم از ارتباط موثر با دیگران. ولی یادمون باشه ازین سر بام تا آن سر بی نهایت نقطه وجود دارد که انتخاب هریک ازین نقاط، زدن این عینک ها یا برداشتن آنهاست. به همین دلیل در هر نقطه ای که هستیم «هوشیارانه» نه با شک و تردید، با محیط اطراف وارد ارتباط می شویم و بدون اینکه آسیب ببینیم انتخاب می کنیم🌹
دقیقا همینطوره، گاهی چاره ای جز قطع رابطه کردن نیست و به تجربه بهم ثابت شده که خیلی اوقات راه حل مشکل، قطع رابطه کردنه،بدون نگرانی از قضاوت دیگران.@@knowledge9822
![ทุกครั้งที่หลับตา (Lucid Dream) - AYLA's [ Official MV ]](http://i.ytimg.com/vi/4i1OBAQyv58/mqdefault.jpg)
درود بی پایان بر جناب پروفسور دانش عزیز... خداوند متعال حفظت کند. ❤
خدا از شما راضی باشه که ما را بیشتر از کتاب خواندن اگاه میکنی استاد گرامی❤
🙏❤️🌹
سپاس بیکران بر خدای یکتا، یاران جان، استاد پروفسور دانش و استاد پرویز شهبازی🙏💛
💚💚💚🙏🌺
Thank you very much for all the great and informative explanations❤❤❤❤❤❤❤❤
باسلام،من ذهنی همان ضمیر ناخوداگاهه که تمام رفتارها،شخصیت وباورهای درست وغلط ما راتشکیل میدهد ،وشما به شکلی زیبا فرقش را با من واقعی،فرمودین❤
درود خدا بر جنابعالی بسیار عالی و تاثیر گدار 👌🌹👏👏👏💚🙏
درود
پروفسور عزیز .همه ارزش‌ها، باورها و اخلاقیات و ضد اخلاقیات و در واقع نگاه انتزاعی بر گرفته از طبیعت عینی است منتهی با آنالیز سی پی یو ی مغز بر گرفته از هوش نخستین برگسون در حقیقت ایشان هوش نخستین را بر گرفته از طبیعت می داند و ایضن به قول یونگ رابطه انسان با طبیعت ،انسان با انسان ،حتی طبیعت با طبیعت .لذا یک نگاه حضوری و یک نگاه حصولی محصول اندیشه انسان است .
با تصویر ومفاهیم دیدن باعث تضاد با واقعیت وحقیقت میشه
بسیار عالی من ذهنی رو تعریف کردین، خیلی ممنون 🙏💐💐
سپاس..
Thank you 🙏🙏ممنون از مقایسه بیان من ذهنی از زیان بزرگان ادب و عرفان فارسی.
❤️🙏
با درود و سلام ،خدا رو شکر برا وجودتان ،میشه در مورد افسردگی و راهکار آن توضیح دهید
لطفاً تفاوت "من ذهنی" و ایگو را اگر امکان دارد شرح دهید. سپاس
بسیار عالی
در پناه لطف الله پاک باشین عزیز ❤
بنام خالق هستی پروفسور عزیز و مهربان ارزش آفرین شما قابل تقدیره داری یک آرامشی را مجانی در اختیار کسانی قرار میدی که نه پای راه رفتن دارند و نه حال جابجا شدن که خودت کلی براش تلاش کردی و حرکت کردی در قسمت نظرات خوبه بدونید حس و احساس من نسبت به مولانا کمی متفاوته برداشت من از او از یک دنیای متفاوتی صحبت می کنه که هیچ یار و یاوری و همدمی و همرازی نیافت اون دنیا دنیای حقیقته که نه گوش شنوایی و نه دیده بینایی نیافت و دیگر عدم قطعیت در آموزه های مولاناست میگه . پای استد لالیان چوبین بود. پای چوبین سخت بی تمکین بود
وقتی به دنیای ذرات نگاه می کنیم همان فیزیک کوانتوم این عدم قطعیت نمایان می شود
ردود و سپاس
چقدر تعبیری عالی من من ذهنی خودم را شناختم❤
خداراشکر
درود فراوان من از ویدئوی استاد چیز خاصی دسگیرم نشد. میشه برای بنده در مورد من ذهنی یک توضیح مختصر بفرمائید🙏🙏🙏
ازاين بعد شما ادم ميشويد تبريك تان باشد
بسيار آموزنده و تاثيرگذار بود 🙏🏻🙏🏻💚🌱
شكر بابت وجود پرنورتون
سپاس از همراهی شما
بله دقیقا. من تازه متوجه شدم که در کودکی من ذهنی چگونه شکل می گیرد
سپاسگزارم بسیار عالی بود.
درود برشما و دوستانی که زحمت میکشند. سرانجامتون نیکو❤
تشکر دوست عزیز
شاد و سالم باشید🙏💚⚘️
@@Prof.Danesh.MindHealthسلام اگر یک شخص رو تهدید ببنی و روز ها استرس اون رو داشته باشی ذهن رو درگیر کنه که مثلاً بهت خیانت می‌کنه به ناموسِت چشم بد داره که شاید اون فرد همچین فکری نداشته باشه ولی مثلاً در ذهن من این موضوع نشخوار کنه که چون من زورم ازون کم تر هست و این موضوع باعث این اتفاقات نشه
این موضوع رو چجوری باید حلش کرد دکتر؟؟
دلچسب و ممنون . خدا پناهتان .🤍🍂
خدایا مارا به داه داست هدایت فرما
سپاس از توضیحات واضح و بسیار اموزنده، در پناه نور باشید بزرگوار🧡
تشکر🌹🍃❤️
@@Prof.Danesh.MindHealthسلام پُرفسور عزیز من همیشه ازین میترسم که یکی حَقم رو ضایع کنه بهم توهین کنه ولی من چیزی نتونم بهش بگم چون از دعوا میترسم وقتی یکی باهام بد صحبت می‌کنه شاید بهش چیزی نگم ولی توی خودم میریزم جوش میزنم روز ها وقتی طرف توی ذهنم میاد همش اونو برای خودم تهدید میبینم باخودم میگم اگه چیزی میگفتم بهش جواب شو میدادم شاید توی دعوا کتک می‌خورم بیشتر آبروم می‌رفت اینا
لطفاً این موضوع رو هم پیگیر باشید چون خیلیا این درد رو دارن ولی از خجالت میکشن از بیان کردنش
بسیار عالی ❤❤
خداوند از شما راضی باشد
خیلی خیلی دانا اید❤
@@hiphop_dezh ❤️🙏🌹
دورود بر استاد گرانقدر و همکاران گرامی
خداقوت و تشکر
سلام و درود بر شما دوست عزیز
درود بسیار رسا وعالی وروشن از توضیحات تون واقعا ممنونم ❤❤❤
سلامت باشید بزرگوار❤️💚
استاد جان کیف کردم ممنون از شما جایگاه مولانا نورباد❤
❤
❤❤❤❤سپاااس
فوق العاده عالی بود👌🌹
درودبشماپروفسورمحترم. بنظرشماغرور باعث پیداشدن من ذهنی میشه. خصوصادرجوانی انسان بیشتر بظاهراهمیت میده تاباطن مسئله درادامه متوجه خطای خودنمیشه لطفادرموردغروروتکبر توضیح بدین ارزوی سلامتی برایتون دارم
بی نظیر وعالی❤💥
سپاس
❤️🙏
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را بخونید تا من ذهنی را بشناسید
♥️ خداوند به🌷 زندگی وعمرت♥️ وثروتت♥️ برکت عطا🌷 کنه سلامت♥️ باشید🌷 الهی آمین♥️ سپاسگزارم♥️
تشکر بزرگوار. محبت دارید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️💚💚💚🌹🌹🌹
بسیار مفید بود تشکر.
Thanks a lot❤❤❤
خیلی زیبا وکامل
تشکر🙏💚⚘️
سپاسگزارم استاد عزیز
دورد فراوان بر شما و ھمکاران تان باد
تشکر🙏❤️🌹
عالیست
🌹🙏
سپاس بیکران از شما 🎉🎉🎉
تشکر
🙏❤️🌹
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید 💙
👏👏👏👏💚🌷
اگر این ذهن آرام گیرد
همه چیز پاک و معصوم است
درود و سپاس فراوان ❤️🩷🧡🤎💜🩵💙💚💛🤍🩶
👌💚🌹
سلام استرس و اظطراب ترس از بيماري حتي وقتي كلسترول كمي بالا ميره تا مدتها فكرم در گيره كه چطور نرمالش كنم چون دارو نميتونم مصرف كنم چكار كنم
@@اعظمشیخی ویدیوی استرس رو ببینید
Thanks
فوق‌العاده بود
تشکر🙏🌹
عااااااالی...
سپاس
با تشکر و سپاس فراوان از توضیحاتتون..سلامت و پایدار باشید
تشکر🙏💚⚘️
خيلى ممنون 🙏
سپاس ❤
🙏❤️🍃🌹
احسنت 👏👏
تشکر
🌷🙏❤️
❤❤❤❤❤❤❤❤
❤️🌺
❤❤❤
🌹❤️🙏
🙏👍Thank you for a interesting video👍👍👍❤️💚❤️
You're welcome
🌺❤️
سلام استاد شما گفتید اگر در عالم حضور قرار گرفتید دعای شما مستجابه چگونه در این عالم قرار بگیربم و حالا ب ای خواسته مادی که داریم چگونه دعا کنیم
تشكر🙏🙏🙏🌷
💚🙏⚘️
سپاس
❤️🙏
تشکر
🙏🌹💚
🙏🌺🍃
یعنی دید و نگرشمون رو به مسائل عوض کنیم
سلام استاد، با تشکر. چطور میتوانم از خدمتتان سوالی بپرسم که فقط شما مشاهده بفرمایید؟
دروداستاد.من تازه باکانال شماآشناشدم.برای شروع ویادگیری،ازمن ذهنی که خلاص شم وبتونم منیت،یامن ذهنی روکنترل کنم بایدازکجاشروع کنم
👍👍👍❤️❤️❤️👍👍👍
🙏❤️🌹
سلام خدمت جناب‌آقای پروفسوردانش
وباتشکرفراوان ازشناختی که‌برای زندگی
بهتروبالا بردن سلامت‌روح وروان‌انسان
می‌دهندانسان‌موجودپیچیده‌ای‌است‌و
دراین‌عصرباوجودپیشرفت علم‌وجهان
کامپیوتری احساس‌ولذت آرامش وشادی
واقعی رانداردوخللی درروح خوداحساس
می‌‌کندباشنیدن بیانات استادمعظم این
آرامش حس میشودتشکرازایشان وشما
که‌دراندیشه کمک معنوی وشناخت‌انسان
وبالا بردن‌ایمان اوبه‌خدای بزرگ دراین
مسیرگام‌برمی‌داریدحق نگهدارویاورتان
باشدسپاس
سلام و درود به شما دوست عزیز و همراه همیشگی که مثل خورشید به ما انرژی مثبت می دهید
باسلام لطفا چند کتاب مفید برای مطالعه در این زمینه معرفی کنید
در رازو نیاز با خداوند من رو هم فراموش نکنید. قدیری🙏
پاسخ استاد:
من برای همه عزیزان و اعضا چنل ها دعا میکنم🙏
من ذهنی یعنی تفسیری که ذهن از واقعیت ها برای من نوعی بوحود میاره ؟؟
سلام
بدون عینک ببینیم را براش چند مثال بزنید لطفا.
.
سلام . سوال ؟؟ از کجا متوجه بشیم چِجور ،من ذهنی داریم . دنیا بدون من ذهنی ، چشکلی هستش . چی هستش . سپاسگزارم میشم یک کلیپ درست کنید ❤
تلاش میکنیم بسازیم
Koda hafez daneshmane bozorg jenabe parvize shahba, ke saliane tolani babe ashenaei ba mane zehni ra dar mediya matrah kardan va zahamat besiari az jomle hazing mali fravani ham motahamel shodand bashad .
🤲❤️❤️❤️
Wear 😎
😊
😅
عینک بدبینی رو از چشم درون خودمان برداریم خوش بین باشیم همین است و بس
👌💚⚘️
هوای نفس
خواهش های نفس
تمایلات نفسانی
اگر درست هست تایید کنید.
سپاسگزارم
سلام.
همانیده میشه یعنی چی؟
یعنی آمیخته می‌شیم؟
چه گونه این عینک را عوض کنیم؟
ممنون
من مشکل دارم فرزند مرض است ازمن دور است چکار کنیم به او رسید راه نسبت
🙏👍👏🤲❤️💚❤️🤲👏👍🙏
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب ،دنیا کبودت مینمود
مولانا
من ب صورت اتفاقی ب بیداری رسیدم ویه سری تغییرات وتحولات روحی داشتم ،اتصال ب کل هستی ویکی شدن با جهان هستی ،احساس خوشی وسرمستی ،هویت ومنیت میرع راز خلقت واست آشکار میشه ک محدود ب بدن نیستی وچیزی فراتر از اون هستی انرژی که درکل جهان هستی جریان دارع ،خودبرتر یا روح بالا میاد وب آرامش میرسی ترس ها واسترسها میره ،ولی وقتی از بعد انسانی فراتر میری ومیفهمی زندگی یه بازی بوده ،وهویت ومن ذهنی میرع کنار ،معایب خودشو دارع همه چیزمو میبخشم حتی کفش نخریدم مدتی یه واس خودم ،طوریکه با دمپایی میرم بیرون ،منی که هشت ساعت ب خودم قبلا میرسیدم تا برم بیرون ،رو عشق بی قید شرط نسبت ب جهان هستی تنظیم میشی ،میخوای بری ب طبیعت وبرنگردی ،کسیکه ب بیداری میرسه ومن ذهنی میره کنار دیگه نمیتونه مثه سابق زندگی کنه اما بیداری خیلی لذت بخشه 🌹🌹🌹
سلام چطور به آگاهی رسیدید ؟ توضیح میدین ممنون
چرا با کلمات بازی میکنید،خیلی راحت میشه گفت نفس.این بهترین تعریف است
سلام علیکم ❤
ملکی ازاردبیل ⚘️
بنده به مشکلی خوردم؟ ( هرکاری میکنم ذهنم فکرم ارتشا تجسم یاتصویر ذهنی به ثروت وغیره ) چشم بسته دارم ارتشا میفرستم یهوی میبینم فکر تو تعمیرگاه یاخانه یاغیره خلاصه عموی بعد دوباره بازهم بخودم میگم دیگر تمام شد باید فکرذهنم به ارتشا بازچنددقیقه دیگر همون فکرم جایی دیگر ممنونم اگر امکان پذیر باشد راه کار برام بدی ممنونم
من به شخصه به این نتیجه رسیدم که من ذهنی ، زمانی به اتمام میرسه و من به حقیقت واقعی خودم پی می برم که دیگه قادر نباشم اشکالات ، ایرادات و کم و کاستی های ذهنی دیگران رو ببینم و تشخیص بدم که حالا بخوام سرزنش یا نصیحتی براشون داشته باشم . این رو شخصا تجربه کردم و تا زمانی که کامل به این دیدگاه نرسم قطعاً پتانسیل بالایی برای رنج کشیدن دارم چون هر روز دارم آدمایی رو می بینم که بدون توجه به سن و سال ، دین و مذهب ، عقاید و باورهاشون اسیر من ذهنی هستن . به قول اکهارت تول تا زمانی که میتونی من ذهنی رو در دیگران تشخیص بدی ، متاسفانه باید بدونی که خودت اسیر این من ذهنی هستی و داری باز تابش افکار و احساسات خودت رو در دیگران تشخیص میدی و این حقه ی ذهن برای خوب جلوه دادن من و بد جلوه دادن دیگرانه در حالی که چیزی که من در دیگران تشخیص میدم دقیقا انعکاسی از درونیات خود منه که متاسفانه پذیرشش در عمل بسیار کار سختیه و من با وجود اینکه این آگاهی رو در ذهن دارم ولی در عمل گه گاه هنوز به بد رفتاریهای دیگران نمره منفی میدم و اونا رو بد قضاوت می کنم .
خیلی خیلی از استاد عزیز و بزرگوار سپاسگزارم بابت مطالب ارزشمندی که در اختیار امثال بنده قرار میدن و براشون آرزوی بهترینها رو دارم .
استاد: چه تجربه ی گرانمایه ای
❤️❤️❤️👌🌹
_0_
راهکار عملی بدید این همه کلیپ های شما نگاه میکنم هیچ راهکاری نمی‌دید فقط توصیف میکنید
استاد بزرگوار( رنگ اصلی و واقعیتها در ذهنمون) است وافراد برای تمتع وبهره بردن مادی ومالی بنا حق( تهمت زدن)وبناحق) متهم کردن ب عينک کبود زدن( واول وآخرمون رو کبود کردن)با پدر ومادری حقه باز وخواهران وبرادر هم ب طرفی رفتن ک منافعشان بوده( هرچه آه وتزرو ب درگاه خداوندم کردم هیچ هیچ( فقط تنی علیل تپش قلب و لرزش دست برام مونده) اینجوری ثابت شده برام بی خدایان یا خدا ناباوران در این دنیا روزگار بهتري دارن) واز اون دنیا هم خبری نیست یا لااقل من نمیدونم
باسلام خدمت استاد دقیقا منم در زندگی از خواهر وبرادرانم بعد غز مرگ مادر وسکته ی پدر چنان ضربه ای خوردم انها کسانی بودن که نون ضب نداشتن به کمکشون رفتم الان سه سال بهاطر مشکلات پدرم رو که سکته کردن ندیدم ونه صداشو شنیدم بخاطر دستکاری گوشیش منم دیگع به چی اعتماد کنم
درود بیکرانه استاد گرانقدر ….استاد فرمودین سوال نپرسین ولی نمیتونم اینو نپرسم ….مگه میشه در دنیا بدی وجود نداشته باشه ؟؟؟؟؟ وقتی از خوی و خصلت کسی خوشمون نیاد یعنی به نظرمون آدم خوبی نیست ، چجوریه ؟ نباید هیچ کس و هیچ چیز رو بد و نادرست ببینیم ؟
پاسخ استاد:
...که هر چیزی بجای خویش نیکوست...نه از نگاه ما...بلکه به جای خویش
بسیار ممنونم که پاسخگو هستید سپاسگزارم ❤❤❤
@@Shahin-y7u ❤️🌷
خطاب به استاد و دوستان که ما نباید پسوند "رومی" رو برای مولانا بکار بریم چون این دلخواه سیاستمداران ترکیه هستش.شاید بگوید روم و ترکیه چه ربطی دارن!بخاطر اینکه پادشاهی روم وقتی گسترش پیدا کرد تا ترکیه امروزی آمد و این پسوند رومی رو به جلال‌الدین دادن تا در همچین روزی بگن که اون از اهالی روم شرقی بوده. در حالیکه همه میدانیم مولانا حتی یک بیت هم شعر به زبان ترکی نداره.با سپاس🙏🙏🙏
عالی
با سلام و سپاس فراوان. علاوه بر شنیدن با علاقه برنامه شمانکات عزیزان هموطن را هم خواندم. تقریبا” همه عزیزان موضوع من ذهنی را در قالب روابط فامیلی و با اجتماعی تعریف میکنند . اما به عقیده حقیر مبحث من ذهنی پهناور تر از روابط اجتماعیست. من همین الان در از خانواده در شهر دیگری هستم. خانمم زنگ زد و پرسید هوای اونجا آفتابیه ؟ گفتم نمیدونم. پرسید چرا؟ گفتم من نشته ام دارم تار تمرین میکنم، کاری به هوا ندارم. و زن عزیز من برا سه دقیقه گله کرد که اره چند روزه اینجا آفتابی نیست. عرض کردم عزیزم هر روز آفتابیه فقط بعضی روزها پشت ابراس. پیامم طولانی شد ولی اجازه بدید یه چیز دیگه هم بگم: متفکران گفته اند که ۱۰ در صد زندگی چیزهاییه که برا ما اتفاق میافته و ۹۰ در صد زندگی طرز برخورد ما ست. شب و روزتون به خیر.
همچنان تعریف واضحی از «من ذهنی» در این برنامه ارائه نشد!
انچه گفته شد «تاثیر» من ذهنی بود و نه« تعربف» ان . اینکه ،«من ذهنی» هم ، همچون «عینک» روی چشم ، واقعیت ها راا تغییر می دهد!
در مثالی که اورده شده، سبب درست ندیدن, پدیده‌ها، «عینک» است . در موضوع بحث، اما چنانکه مرتب تاکید می‌شود ، سبب مشکلات « من ذهنی » است. حال ، این من ذهنی چیست؟!
به نظر چنانکه در ابتدای برنامه گفته می‌شود ادراک افراد از امور واقع و رویدادهای بیرونی، در اثر ترکیب با «باورها ی افراد » تغییر می یابد و از حقیقت یا واقعیت امور فاصله می‌گیرد. از اینرو «باورها» ( همچون «عینک» در مثال) عامل تغیبر واقعیتها نزد افراد است. پس ایا می‌توان گفت من ذهنی ، «باورهای پیشینی» افراد است؟ « باورهایی» که در اثر ترکیب با واقیت ها، انها را تغییر می‌دهند؟ اگر این است، «باورها» چگونه شکل می‌گیرند و چه مقدار از پذیرش یا عدم پذیرش انها در حوزه اختیار انسان است؟
همانیده چیه 🤔🤔
مرض شان افسردگی است حالت خراب است حرکت غیر آهاردار دادد
اللهم ارنی الاشیاء کما هی، ثم ارنی الحق حقاً و ارزقنی اتباعه و ارنی الباطل باطلا و ارزقنی اجتنابه. هنگامیکه فرد به خودشناسی می رسد یعنی با مرکز وجودش ارتباط برقرار کرده است.حیات و وجودش را از دید من حقیقی می بیند.ذهن و بدن دیگر برای او حقیقی نیستند,آنها فقط تظاهر من حقیقی و هویت واقعی او هستند.هدف از سلوک و مراقبه کشف نواحی مختلف ذهن و تعالی نفس است.
خدانگهدارتون
سپاس
❤️🙏
چقدر وجود و صداتون دلنشینه استاد میدونید چرا کلام شما انقدر تاثیرگذاره و قبولتون داریم چون شما مانند مدعیان دینی الان نیستید که ادعای همه چیز رو دارند ادعای نیابت ادعای خبر از گذشته و آینده و معصوم بودن شما فقط می خواهید مثل مولانا چیزی که فهمیدید به دیگران انتقال بدید بدون هیچ ادعای
تشکر. شما لطف دارید نسبت به استاد❤️🌹🙏
سلام و درود به شما استاد گرانقدر
استاد من آدم خوش قلبی هستم همه آدم ها رومثل خودم میبینم وخیلی تا حالا دچار آسیب شدم چطوری میتونم خودم رو تغییر بدم ؟ممنون میشم راهنماییم کنید
چقدر بد است، یک کلام از آقای دانش می گذارید ، بعد خو دتان خانم صحبت می کنید، بخاطر آنکه شنونده پیدا کنید، در اصل دارید تغلب می کنید
پرفسور عزیز من هنوز نفهمیدم دقیقا منظورتون از این عینک ذهنی چیست؟ چون که اگه می گیم واقعا زمان ما این امکان نبود واقعا نبود، بعنوان یک زن تو جامعه ما خیلی امکانات برای من نبود واقعا. و یا اینکه من از دوست و فامیل و همسایه واقعا نارو خوردم اونم بخاطر این بود که با هاشون صاف و صادق بودم مثل خودشون مار خوش خط خال نبودم. من با عینک سادگی بهشون نگاه می کردم اما اونا با عینک پر خط و خال. و اینجا این داستان واقعی هست. چون من همیشه به سادگی و صداقت محکوم می شم. مدام به من می گن داری تپ دنیای گرگ زندگی می کنی اگه تخمیر می خورنت پس آنقدر صاف و مهربان نباش. و من تازه دارم تلاش می کنم عینک ذهنی‌مون عوض کنم و باور کنم که دنیا و آدم هاش خوب نیستند، ممکنه اینجا بیشتر توضیح بدید، ممنونم
با درود
به نظر من، منِ ذهنی، همان باورهای دوران کودکی شماست که گاهی با نجواهای شیطانی آمیخته می شه، و در این صورت، ماهیت واقعی هر چیزی رو، طور دیگری می بینی،
مثال: در باورهای شما اینگونه است که انسان ها شریف نیستند،
در این صورت اگر هر انسان شریفی هم قصد خدمت و سود رسانی به شما را داشته باشد او را سود جو و شرور می بینید.(و این یک نگاه واقع بینانه نیست بلکه می توان گفت شیطانی است)
و قانون جهان است که با هر عینکی که جهان را مشاهده کنید و با هر طرز فکری نسبت به هر چیزی از عالم هستی، همان ها رو بسوی خودت جذب می کنی و می شود ماهیت و واقعیت زندگی شما.
ولی می توانیم عینک بدبینی را از چشممان برداریم و نسبت به مخلوقات عالم، خوشبین باشیم و مثبت بیندیشیم
و این، یک نوع سفارش ما به عالم هستی است که من از این نوع می خواهم.
بطور کلی هر طور فکر کنی و یا هر عینک بد بینی و یا خوش بینی به چشم بزنی جهان، برایت تدارک می بیند و لاجرم برایت همانگونه اتفاق می افتد
متشکرم
شما نیاز نیست عینک خاصی بزنی. باید سعی کنی مردم رو همانطور که هستند ببینی. اگر انسانهای اطراف شما برات ایجاد آزار و اذیت میکنند باید ازشون دوری کنی چون تمام وقت وانرژی شما رو هدر میدن و مانع رشد روحی و معنوی تون میشن. و اگر هم باعث رشد و شادی شما میشن باید قدرشون رو بدونی. تنها ذهنیتی که باید از خودت دور کنی نگرانی از قضاوت مردمه. مثلا اگر تصمیم داری برادرت رو از زندگیت بیرون کنی به خاطر خیانتهایی که به شما کرده دیگر نباید نگران حرف مردم یا آبرو و این چیزا باشی. این قید و بند های اجتماءی همون عینک ها هستند.
پس چرا بیشتر مواقع اونی که از همه مظلوم تر سربه زیرتر بوده رو میبینیم که بجایی رسیدن درحالی که ماها فکر میکردیم نمیتونن شلوار خودشونو بالا نگه دارن درصورتی که اونی که ادعاش میشده زرنگ هست بجایی نمیرسن
درود بر شما. من اتفاقی پیام تون رو دیدم. بله نگاه اول که همه خیلی خوبن یک نگاه ساده بینانه بدون توجه به «من» های دیگران بود. فقط من بودم و رویاهای ذهنی ام. الان تصمیم گرفتید دیگر آنگونه نبینید آمدید این سر بام. گویی بام بیش از این منطقه را ندارد. حواسم باشد که دیگران مار خوش خط و خالند پس قبل از آنکه ازشان نیش بخورم یا نیش بزنم یا اجتناب کنم از ارتباط موثر با دیگران. ولی یادمون باشه ازین سر بام تا آن سر بی نهایت نقطه وجود دارد که انتخاب هریک ازین نقاط، زدن این عینک ها یا برداشتن آنهاست. به همین دلیل در هر نقطه ای که هستیم «هوشیارانه» نه با شک و تردید، با محیط اطراف وارد ارتباط می شویم و بدون اینکه آسیب ببینیم انتخاب می کنیم🌹
دقیقا همینطوره، گاهی چاره ای جز قطع رابطه کردن نیست و به تجربه بهم ثابت شده که خیلی اوقات راه حل مشکل، قطع رابطه کردنه،بدون نگرانی از قضاوت دیگران.@@knowledge9822
این عینک خوش بینی و از بی احترامی و نیشها سرسری رد شدن خیلی به من ضربه زد