قصه شب یلدا 🍉| داستانی برای کودکان | قصه‌های آموزنده | Poonez toon (Persian) 🌰❄️

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 29 ธ.ค. 2024
  • این داستان : قصه شب یلدا
    🌌 در شبی سرد و طولانی، نیکی و آرش با خانواده به خانه مادربزرگ رفتند.
    👵 مادربزرگ گفت: "شب یلدا، طولانی‌ترین شب سال است که با شادی و قصه‌ها، تاریکی را از خود دور می‌کنیم."
    🍉 آرش پرسید: "چرا انار و هندوانه می‌خوریم؟"
    👵 مادربزرگ گفت: "انار نماد شادی و برکت است و هندوانه گرمای خورشید را یادآوری می‌کند."
    📖 مادربزرگ قصه‌ی "ننه سرما" را تعریف کرد:
    ❄️ ننه سرما با دو پسرش، چله بزرگ و کوچک، زمستان را به زمین آورد. چله بزرگ مهربان بود اما چله کوچک سرد و سختگیر. یک روز، چله کوچک زندانی شد و ننه سرما او را با نفس گرمش آزاد کرد. او منتظر عمو نوروز شد، اما همیشه دیدارشان را از دست می‌داد.
    📜 بعد از قصه‌گویی، فال حافظ گرفتند و غزلی پر از امید خواندند.
    ✨ شب یلدا با خنده و خاطرات شیرین به پایان رسید و بچه‌ها با آرزوی دیدار دوباره مادربزرگ به خانه برگشتند. 🏠
    ___________________________________________________________________________
    پیج اینستاگرام ما رو دنبال کنید poonez_toon
    #قصة #قصه_کودکانه #کارتون_ایرانی #کتاب_صوتی #کتاب_قصه
    #شب_یلدا #ننه_سرما
    📌 فراموش نکنید که برای داستان‌ها و آهنگ‌های بیشتر، کانال ما را دنبال کنید! 📌
    #آهنگ_کودکانه #موسیقی_برای_کودکان #قصه_برای_کودکان #آموزش_کودکان #سرگرمی_کودکان

ความคิดเห็น •